جولای Almanac صلح

جولای

ژوئیه 1
ژوئیه 2
ژوئیه 3
ژوئیه 4
ژوئیه 5
ژوئیه 6
ژوئیه 7
ژوئیه 8
ژوئیه 9
ژوئیه 10
ژوئیه 11
ژوئیه 12
ژوئیه 13
ژوئیه 14
ژوئیه 15
ژوئیه 16
ژوئیه 17
ژوئیه 18
ژوئیه 19
ژوئیه 20
ژوئیه 21
ژوئیه 22
ژوئیه 23
ژوئیه 24
ژوئیه 25
ژوئیه 26
ژوئیه 27
ژوئیه 28
ژوئیه 29
ژوئیه 30
ژوئیه 31

مارس


جولای 1 در این روز در 1656، کوئیکرین اول وارد آمریكا شد و به آنچه بوستون تبدیل می شد، آمد. مستعمره Puritan در بوستون توسط 1650s با قوانین سختگیرانه بر اساس دین خود تاسیس شد. هنگامی که کوئیکرها از انگلستان در 1656 وارد شدند، آنها با اتهام جادوگری، دستگیری، زندانی شدن و تقاضا برای ترک بوستون در کشتی بعدی، به آنها محکوم شدند. یک حکم اعمال جریمه سنگین بر کاپیتان کشتی که کوکراس را به بوستون تحویل داد، به زودی توسط Puritans گذشت. کوکاکرانی که در اعتراض به زمین خود ایستاده بودند همچنان مورد حمله قرار گرفته، مورد ضرب و شتم قرار گرفتند و حداقل چهار نفر قبل از حکم پرنس چارلز دوم اعدام ها در جهان جدید ممنوع شده بودند. همانطور که مهاجران بیشتر گشت و گذار در بوستون هاربر را آغاز کردند، Quakers پذیرفتن کافی برای ایجاد یک مستعمره خود را در پنسیلوانیا پیدا کردند. ترس خشونت آمیز یا بی رحمانه در آمریکا با فرضیه آزادی و عدالت برای همه، در آمریکا متحمل شده است. همانطور که آمریکا رشد کرد، تنوع آن نیز متفاوت بود. پذیرش دیگران، تمرکز زیادی برای کوکورها بود، که برای دیگران نیز شیوه احترام به بومیان آمریکایی، مخالفت با بردگی، مقاومت در برابر جنگ و پیگیری صلح بود. Quakers پنسیلوانیا برای مستعمرات دیگر، مزایای اخلاقی، مالی و فرهنگی را از تمرین صلح و نه جنگ نشان داد. کوکرات ها به دیگر آمریکایی ها در مورد نیاز به لغو برده داری و تمامی انواع خشونت آموخته اند. بسیاری از بهترین موضوعاتی که در طول تاریخ ایالات متحده در حال وقوع هستند، با کوکرات ها شروع می شود و به طور قاطع نظرات خود را به عنوان اقلیت های رادیکال مخالف از آموزه های پذیرفته شده جهانی تقسیم می کنند.


جولای 2 در این روز در 1964، لیندون بی جانسون، رئیس جمهور آمریکا، قانون حقوق مدنی 1964 را به قانون امضا کرد. مردم Enslaved به شهروندان ایالات متحده با حق رای دادن در 1865 تبدیل شده اند. با این وجود، حقوق آنها همچنان در سرتاسر جنوب سرکوب می شد. قوانین ایجاب می کند که دولت های ایالتی برای حمایت از جداسازی و اقدامات وحشیانه گروه های حاکم بر سفید از جمله کو کلاکس کلان، آزادی هایی را که به بردگی های سابق تحمیل شده، تهدید می کنند. در 1957 وزارت دادگستری ایالات متحده یک کمیسیون حقوق مدنی ایجاد کرد تا این جنایات را مورد تحقیق قرار دهد که توسط قانون فدرال مطرح شد تا زمانی که رئیس جمهور جان اف کندی توسط جنبش حقوق مدنی برای پیشنهاد لایحه ای در ماه ژوئن 1963 اعلام کرد: "این ملت تاسیس شده توسط مردان بسیاری از کشورها و پس زمینه. این بر اساس این اصل بود که همه مردان برابر با یکدیگر ساخته می شوند و حقوق هر مردی کاهش می یابد زمانی که حقوق یک مرد تهدید می شود. پنج ماه بعد ترور "کندی" رئیس جمهور جانسون را ترک کرد. جانسون در بیانیه ای که در ایالت یونایتد منتشر شد، اعتراض کرد: «اجازه دهید این جلسه کنگره به عنوان جلسه ای که برای حقوق مدنی بیشتر از صد صد جلسه مشترک انجام می شود شناخته شود.» همانطور که این لایحه به مجلس سنا رسید، استدلال های گرم از جنوب دیدار شد با یک Fibuster روز 75. قانون حقوق مدنی 1964 در نهایت با رأی دو سوم به تصویب رسید. این قانون ممنوعیت جداسازی در تمام اقامت عمومی و ممنوعیت تبعیض توسط کارفرمایان و اتحادیه های کارگری است. این کمیته یک کمیسیون اشتغال فرصت های برابر ایجاد کرد که کمک های حقوقی را برای شهروندان در تلاش برای ایجاد زندگی فراهم می کند.


جولای 3 در این تاریخ در 1932 جدول سبز، یک باله ضد جنگ منعکس کننده غیر انسانی و فساد جنگ، برای اولین بار در پاریس در مسابقه رقص رقص بود. این رقص بوسیله رقصنده، معلم و رقصنده آلمانی کورت جوس (1901-1979) نوشته شده و اجرا شده است و بر روی "رقص مرگ" در نقاشی های قرون وسطی آلمان طراحی شده است. هر یک از هشت صحنه، شیوه ای متفاوت را که در آن جامعه با دعوت به جنگ مطابقت دارد، نشان می دهد. شخصیت مرگ به دنبال سیاستمداران، سربازان، یک پرچمدار، یک دختر جوان، یک همسر، یک مادر، پناهنده و یک سرمایه داری صنعتی است که همه آنها به رقص مرگ با همان شرایطی که آنها زندگی خود را زندگی می کنند، گمراه می شوند. تنها رقم زن نشان دهنده مقاومت است. او تبدیل به یک حزب سوء ظن و کشتار یک سرباز که از جلو باز می گردد. برای این جرم، مرگ او را می کشد تا توسط یک ستاد آتش زنی اعدام شود. با این حال، قبل از اولین عکس، همسر به سوی مرگ و جنبش تبدیل می شود. مرگ به نوبه خود به او می گوید که اذعان دارد و سپس به مخاطب می رسد. در بررسی 2017 از جدول سبزجنیفر زهرت، سردبیر مستقل، می نویسد که یکی دیگر از بازنگری های انجام شده در این نمایشگاه، اظهار نظر کرده است: "مرگ به همه ما نگاه می کند، اگر بپرسد که آیا ما درک کنیم." زهرت پاسخ می دهد "بله"، مثل اینکه موافقت کرد که تماس مرگ با جنگ همیشه در برخی معتقدند با این حال باید توجه کرد که تاریخ مدرن نمونه های بسیاری را ارائه می دهد که در آن یک کسر کوچکی از یک جمعیت خاص که به عنوان یک جنبش مقاومت غیر خشونت سازماندهی شده است، توانست سکوت فراخوان مرگ برای همه باشد.


جولای 4 در این تاریخ هر سال، در حالی که ایالات متحده اعلامیه استقلال خود را از انگلستان در 1776 جشن می گیرد، یک گروه فعال غیرقانونی غیر خشونت آمیز که مقر آن در یورکشایر انگلستان است، خود را "استقلال از روز امریکا" می شناسد. هدف این گروه شناخته شده به عنوان Campaign of Responsibility Hill (MHAC) است زیرا 1992 به بررسی و روشن کردن مسئله حاکمیت بریتانیا در ارتباط با پایگاه های نظامی ایالات متحده در انگلیس بوده است. مرکز تمرکز MHAC Base Manib Hill ایالات متحده در شمال یورکشایر است که در 1951 تاسیس شده است. Menci Hill که توسط سازمان امنیت ملی ایالات متحده اداره می شود، بزرگترین پایگاه ایالات متحده در خارج از ایالات متحده برای جمع آوری اطلاعات و نظارت است. به طور عمده با سوالات در مجلس و بررسی قوانین بریتانیا در چالش های دادگاه، MHAC قادر به تعیین اینکه توافق رسمی 1957 بین ایالات متحده و انگلیس مربوط به NSA Menwith هیل بدون نظارت پارلمانی تصویب شد. MHAC نیز نشان داد که فعالیت های انجام شده توسط این پایگاه در حمایت از نظامیان آمریکایی جهانی، سیستم دفاع موشکی آمریکا و تلاش های جمع آوری اطلاعات سازمان امنیت و همکاری اروپا، پیامدهای عمیقی برای آزادی های مدنی و نظارت الکترونیکی داشتند که بحث های عمومی یا پارلمانی کمی داشتند. هدف نهايي اعلام شده MHAC حذف کامل تمام نيروهاي نظامي آمريکا و نظارت بر انگليس است. این سازمان با سایر گروه های فعال در سراسر جهان که اهداف مشابه در کشورهای خود دارند، با دیگر گروه ها همکاری می کند. اگر این تلاش ها در نهایت موفق باشند، آنها یک گام مهمی در جهت رسیدن به دموکراسی جهانی خواهند بود. ایالات متحده در حال حاضر بعضی از پایگاه های عمده نظامی 800 را در بیش از کشورهای و مناطق خارج از کشور 80 فعالیت می کند.


ژوئیه 5. در این تاریخ در 1811، ونزوئلا اولین کلونی آمریکایی اسپانیایی برای اعلام استقلال خود شد. از آوریل 1810 جنگ استقلال آغاز شده بود. جمهوری اول ونزوئلا دارای یک دولت مستقل و قانون اساسی بود ، اما تنها یک سال به طول انجامید. توده های ونزوئلا در برابر اداره نخبگان سفیدپوست کاراکاس مقاومت کردند و به تاج وفادار ماندند. قهرمان معروف ، سیمون بولیوار پالاسیوس ، در ونزوئلا از یک خانواده برجسته متولد شد و مقاومت مسلحانه در برابر اسپانیایی ها تحت سلطه او ادامه یافت. او بعنوان اعلامیه جمهوری دوم ونزوئلا و اختیارات دیکتاتوری به بولیوار تحسین شد. وی بار دیگر آرزوی ونزوئلایی های غیر سفید پوست را نادیده گرفت. این نیز فقط از سال 1813-1814 فقط یک سال به طول انجامید. کاراکاس در کنترل اسپانیا باقی ماند ، اما در سال 1819 ، بولیوار به عنوان رئیس جمهوری سوم ونزوئلا منصوب شد. در سال 1821 کاراکاس آزاد شد و گران کلمبیا ، اکنون ونزوئلا و کلمبیا ایجاد شد. بولیوار رفت ، اما جنگ را در این قاره ادامه داد و دید رویای او در مورد آمریكای متحد اسپانیایی در كنفدراسیون آند كه اتحاد اكوادور ، بولیوی و پرو فعلی را به ثمر می رساند ، به نتیجه می رسد. باز هم ، کنترل دولت جدید دشوار بود و دوام نیاورد. مردم در ونزوئلا از پایتخت بوگوتا در دورتر کلمبیا کینه ورزیدند و در مقابل گران کلمبیا مقاومت کردند. بولیوار آماده عزیمت به تبعید در اروپا شد ، اما در دسامبر 47 ، قبل از عزیمت به اروپا ، در سن 1830 سالگی بر اثر بیماری سل درگذشت. در حالی که او در حال مرگ بود ، آزادکننده ناامید کننده شمال آمریکای جنوبی گفت که "همه کسانی که به انقلاب خدمت کردند دریا را شخم زده اند." این بی فایده بودن جنگ است.


جولای 6 در این تاریخ در آنتونی فرانک، 13 ساله، پدر و مادر و خواهر او به یک بخش خالی از ساختمان اداری در آمستردام، هلند منتقل شدند، که در آن پدر پدر اوتو، امور بانکی بانکی را به عهده داشت. در آنجا خانواده یهودی - آلمانی های بومی که به دنبال ظهور هیتلر در سال 1933 به هلند پناهنده شده بودند - خود را از نازی هایی که اکنون کشور را اشغال کردند پنهان کردند. آن در حین انزوا ، دفترچه خاطرات خود را با جزئیات تجربیات خانواده که باعث شهرت جهانی او می شود ، تهیه می کند. هنگامی که خانواده دو سال بعد کشف و دستگیر شد ، آن و مادر و خواهرش به یک اردوگاه کار اجباری در آلمان تبعید شدند ، جایی که هر سه در طی چند ماه در معرض تب تیفوس قرار گرفتند. همه اینها دانش مشترک است. تعداد کمتری از آمریکایی ها ، بقیه ماجرا را می دانند. اسنادی که در سال 2007 فاش شد نشان می دهد که تلاش 1941 ماهه مداوم اوتو فرانک در سال XNUMX برای تأمین ویزاهایی که خانواده وی را به آمریکا وادار می کند ، به دلیل افزایش تعصبات استانداردهای بررسی ایالات متحده ، از بین رفته است. پس از هشدار رئیس جمهور روزولت مبنی بر اینکه پناهندگان یهودی در ایالات متحده ممکن است "به اجبار جاسوسی کنند" ، حکمی اداری صادر شد که پذیرش پناهندگان یهودی با بستگان نزدیک در اروپا را ممنوع کرد ، بر اساس تصور دور از تصور نازی ها برای نگه داشتن این افراد بستگان گروگان گرفته شده تا پناهندگان را مجبور به جاسوسی برای هیتلر کنند. این پاسخ حماقت و فاجعه ای را نشان می دهد که می تواند منجر شود وقتی ترس از جنگ علیه امنیت ملی بر نگرانی های انسانی اولویت داشته باشد. نه تنها پیشنهاد کرد که آن فرانک اثیری به عنوان یک جاسوس نازی تحت فشار قرار گیرد. همچنین ممکن است به مرگ اجتناب ناپذیر تعداد یهودیان اروپایی کمک کرده باشد.


جولای 7 در این تاریخ در 2005، یک سری از هماهنگی حملات انتحاری تروریستی در لندن صورت گرفت. سه مرد بمب خانگی را منفجر کردند، اما به طور همزمان در کوله پشتی خود در زیردریایی لندن و یک چهارم همان اتوبوس را انجام دادند. از جمله چهار تروریست، پنجاه و دو نفر از ملیت های مختلف مرد و هفتصد نفر زخمی شدند. مطالعات نشان داده اند که 95٪ از حملات تروریستی انتحاری به دلیل تمایل به اشغال نظامی برای پایان دادن به اشغال انگیزه است. این حملات به استثنای این قاعده نبود. انگیزه پایان دادن به اشغال عراق بود. یک سال قبل، در ماه مارس 11، 2004، بمب های القاعده، 191 مردم را در مادرید، اسپانیا، فقط قبل از انتخابات که یک حزب مبارزه علیه شرکت در اسپانیا در جنگ تحت رهبری ایالات متحده در عراق بود، کشتند. مردم اسپانیا به سوسیالیست ها رای دادند و تا ماه مه تمام نیروهای اسپانیایی را از عراق حذف کردند. در اسپانیا هیچ بمب بیشتر وجود نداشت. پس از حمله 2005 در لندن، دولت بریتانیا متعهد به ادامه اشغال های وحشیانه عراق و افغانستان شد. حملات تروریستی در لندن به دنبال 2007، 2013، 2016 و 2017 است. جالب توجه است که در تاریخ جهان مجموعهای از حملات تروریستی انتحاری صفر به ثبت رسیده است که ناشی از تحقیر هدیه مواد غذایی، پزشکی، مدارس و یا انرژی پاک است. کاهش حملات انتحاری می تواند با کاهش درد و رنج های جمعی، محرومیت و بی عدالتی، و پاسخ به تجاوزات خشونت آمیز که معمولا پیش از اعمال خشونت آمیز پیش می رود، اغلب نادیده گرفته می شود. درمان این جنایات به عنوان جنایات و نه به عنوان اعمال جنگ می تواند یک چرخه حیرت انگیز را شکست دهد.


جولای 8 در این تاریخ در 2014، در یک درگیری هفت هفته ای که به عنوان جنگ 2014 غزه شناخته شد، اسرائیل هفت هفته ای علیه نوار غزه تحت حکومت حماس را هدف حمله قرار داد. هدف از این عملیات این بود که موشک های اسرائیل را از غزه به حالت تعلیق درآورد و بعد از یک ماه ربوده شدن و قتل سه نوجوان اسرائیلی توسط دو ستیزه جوی حماس در کرانه باختری سرکوب شد. از سوی دیگر، حماس به دنبال ایجاد فشار بین المللی برای اسرائیل برای از میان برداشتن نوار غزه است. با این حال، زمانی که جنگ به پایان رسید، مرگ و میر غیرنظامی، جراحات و بی خانمانی به صورت یک طرفه در طرف غزه از بین رفته بود. به غیر از 2000، غیرنظامیان غزه در مقایسه با تنها پنج اسرائیلی جان خود را از دست دادند که یک جلسه ویژه دادگاه بین المللی راسل در مورد فلسطین خواستار تحقیق در مورد نسل کشی احتمالی اسرائیل شده است. هیئت منصفه با دشواری مواجه شد که الگوی حمله اسرائیل و همچنین هدف قرار دادن بی هدف آن، جنایاتی علیه بشریت بود، زیرا مجازات های دسته جمعی را بر کل جمعیت غیرنظامی اعمال کردند. اسرائیل همچنین ادعا کرد که اقداماتش می تواند به عنوان دفاع از خود در دفاع از حملات موشکی غزه محفوظ بماند، زیرا این حملات، اقدامات مقاومت در برابر افرادی بود که تحت کنترل مجازات های اسرائیل رنج می بردند. با این وجود، هیئت منصفه تصمیم به اعتراض به اقدامات اسرائیل "نسل کشی" داد زیرا این تبعیض به طور قانونی نیاز به شواهد قانع کننده ای برای "قصد نابود کردن" داشت. البته، به هزاران نفر از مردم گرسنگان مرده، زخمی و بی خانمان، این نتیجه گیری ها کمی نتیجه . برای آنها، و برای سایر نقاط جهان، تنها پاسخ واقعی به بدبختی جنگ، انحلال کامل آن است.


جولای 9 در این روز در 1955، آلبرت انیشتین، برتراند راسل و هفت دانشمند دیگر هشدار دادند که باید میان جنگ و بقای انسان گزینش صورت گیرد. دانشمندان برجسته ای در سراسر جهان ، از جمله ماکس متولد آلمان ، و کمونیست فرانسوی فردریک ژولیوت کوری ، در تلاش برای لغو جنگ به آلبرت انیشتین و برتراند راسل پیوستند. مانیفست ، آخرین سندی که انیشتین قبل از مرگش امضا کرد ، چنین بود: "با توجه به این واقعیت که در هر جنگ جهانی آینده قطعاً از سلاح هسته ای استفاده خواهد شد و این سلاح ها ادامه حیات بشریت را تهدید می کند ، ما دولت های جهان متوجه شود و به طور علنی تصدیق کند که با جنگ جهانی نمی تواند به هدف آنها برسد و ما از آنها می خواهیم در نتیجه راه های مسالمت آمیز برای حل و فصل همه موارد اختلاف بین آنها پیدا کنند. " وزیر دفاع پیشین آمریكا ، رابرت مك نامارا با ابراز ترس از اینكه فاجعه هسته ای اجتناب ناپذیر است ، مگر اینكه زرادخانه های هسته ای برچیده شود ، خاطرنشان كرد: "كلاهك متوسط ​​آمریكا دارای قدرت تخریبی 20 برابر بمب هیروشیما است. از 8,000 کلاهک فعال یا عملیاتی ایالات متحده ، 2,000 مورد در حالت آماده باش مو هستند ... ایالات متحده هرگز سیاست "عدم استفاده اول" را تایید کرده است ، نه در طول هفت سال من به عنوان وزیر من یا بعد از آن. ما برای آغاز استفاده از سلاح های هسته ای آماده بوده ایم و می مانیم - با تصمیم یک شخص ، رئیس جمهور ... رئیس جمهور آماده است تا ظرف 20 دقیقه تصمیمی اتخاذ کند که می تواند یکی از مخرب ترین سلاح های جهان را پرتاب کند. اعلام جنگ مستلزم اقدام کنگره است ، اما شروع هولوکاست هسته ای به 20 دقیقه بحث و گفتگو توسط رئیس جمهور و مشاورانش نیاز دارد. "


جولای 10 در این تاریخ در 1985، دولت فرانسه بمباران و پرچمدار گرینپایس جنگجوی رنگین کمانی را به اسکله انداخته است و در جزیره شمالی جزیره نیوزیلند ساکن است. گرینپایس با دنبال کردن علاقه خود به حفاظت از محیط زیست، از کشتی برای استفاده از یکی دیگر از مبارزات خشونت آمیز علیه آزمایش هسته ای فرانسه در اقیانوس آرام استفاده کرده است. نیوزیلند به شدت از تظاهرات حمایت کرد، که نقش خود را به عنوان رهبر در جنبش ضد هسته ای بین المللی نشان می دهد. از سوی دیگر، فرانسه شاهد تست هسته ای به عنوان ضروری برای امنیت آن بود و از تهدید فشارهای بین المللی که ممکن است موجب خاتمه آن شود، ترس داشت. فرانسوی ها به شدت از برنامه های Greenpeace برای حمل کشتی از اسکله ای در اکلند استفاده می کنند و هنوز هم یک اعتراض دیگر در Atoll Mururoa پلینزی فرانسه در جنوب اقیانوس آرام است. به عنوان یک پرچمدار، جنگجو رنگین کمان می تواند یک کشتی کوچک قایق های کوچک اعتراضی را که بتواند تاکتیک های خشونت آمیزی را برای نیروی دریایی فرانسه کنترل کند، هدایت می کند. این کشتی همچنین به اندازه کافی بزرگ بود تا تجهیزات و لوازم ارتباطی کافی برای حفظ اعتراض طولانی و جریان ارتباط رادیویی با دنیای خارج و گزارش ها و عکس ها را به سازمان های بین المللی خبر دهد. برای جلوگیری از همه اینها، مأموران سرویس مخفی فرانسه فرستاده شده اند که کشتی را غرق کنند و مانع از حرکت آنها شوند. این اقدام منجر به وخامت جدی در روابط بین نیوزیلند و فرانسه شد و باعث شد تا افزایش ناسیونالیسم نیوزیلند افزایش یابد. از آنجایی که بریتانیا و ایالات متحده موفق به محکوم کردن این اقدام تروریستی نشدند، در نیوزیلند نیز حمایت از سیاست خارجی مستقلتری را افزایش داد.


ژوئیه 11. در این تاریخ هر سال، روز جهانی جمعیت حمایت شده توسط سازمان ملل متحد، در 1989 تأسیس شده است، توجه به مسائل مربوط به رشد جمعیت به عنوان برنامه ریزی خانواده، برابری جنسیتی، سلامت انسان و محیط زیست، آموزش، حقوق اقتصادی و حقوق بشر را مورد توجه قرار می دهد. علاوه بر این نگرانی ها ، کارشناسان جمعیت نیز تشخیص داده اند که رشد سریع جمعیت در کشورهای فقیر باعث ایجاد فشار بر منابع موجود می شود که می تواند به سرعت منجر به بی ثباتی اجتماعی ، درگیری داخلی و جنگ شود. این در بخش قابل توجهی درست است زیرا افزایش سریع جمعیت تمایل به تولید اکثریت قابل توجهی از افراد زیر سی سال دارد. وقتی چنین جمعیتی تحت هدایت یک دولت ضعیف یا خودکامه اداره می شود ، و هم از نظر منابع حیاتی و هم از نظر مقدماتی ، بهداشت و اشتغال برای جوانان کوتاهی می کند ، به یک نقطه داغ احتمالی درگیری های داخلی تبدیل می شود. بانک جهانی از آنگولا ، سودان ، هائیتی ، سومالی و میانمار به عنوان نمونه های فوق العاده "کشورهای کم درآمد تحت فشار" نام می برد. در همه آنها ، تراکم جمعیت که از فضا و منابع موجود مالیات می گیرد ، تضعیف می شود. این کشورها پس از درگیری های داخلی به سختی از سر می گیرند که بتوانند توسعه اقتصادی را از سر بگیرند - حتی اگر سرشار از منابع طبیعی باشند. اکثر کارشناسان هشدار می دهند کشورهایی که رشد جمعیت بالایی دارند و منابع کافی برای تأمین هزینه های مردم خود ندارند ، احتمالاً باعث ایجاد آشوب در سطح محلی می شوند. البته کشورهای به اصطلاح پیشرفته صادر کننده سلاح ، جنگ ، جوخه مرگ ، کودتا و مداخلات ، به جای کمک های بشردوستانه و محیط زیست ، همچنین در مناطق فقیرنشین و پرجمعیت کره زمین خشونت را دامن می زنند ، بعضی از آنها بیش از حد جمعیت ندارند ، به مراتب فقیرتر ، از ژاپن یا آلمان است.


جولای 12 در این روز در 1817 هنری دیوید Thoreau متولد شد. اگر چه شاید بیشتر به خاطر فراموشی فلسفی او شناخته شود - که در آن، همانطور که در والدنتظاهرات طبیعت به عنوان بازتاب قوانین معنوی را در نظر گرفت - Thoreau نیز یک غیر متبحر بود که معتقد بود که رفتار اخلاقی نه از اطاعت از اقتدار بلکه از وجدان فردی است. این دیدگاه در مقاله طولانی خود توضیح داده شده است نافرمانی مدنیکه بعدا مدافعان حقوق مدنی مانند مارتین لوتر کینگ و مهاتما گاندی الهام بخش بودند. مسائلی که بیشتر به Thoreau مربوط می شد، بردگی و جنگ مکزیک بود. امتناع او از پرداخت مالیات برای حمایت از جنگ در مکزیک به زندان او و مخالفت او با بردگی به نوشته هایی مانند "برده داری در ماساچوست" و "محکومیت برای کاپیتان جان براون" منجر شد. دفاع جان Thorro از جانب رابرت، جانشین رادیکال مخالف بود محکومیت گسترده براون پس از تلاش او برای بازدارندن بردگان با سرقت اسلحه از زرادخانه کشتی فری هارپر. این حمله به مرگ یکی از دریایی های ایالات متحده همراه با سیزده تن از شورشیان منجر شده است. براون به اتهام قتل، خیانت و تحریک شورش توسط افراد بردگان، و در نهایت به دار آویخته شد. Thoreau، با این حال، همچنان به دفاع از براون، اشاره کرد که اهداف خود را انسان بود و متولد پیوستن به وجدان و حقوق قانون اساسی ایالات متحده است. جنگ داخلی که به دنبال آن بود، به شدت به مرگ برخی از افراد 700,000 منجر شد. Thoreau در زمان جنگ در 1861 جان خود را از دست داد. با این حال، بسیاری از کسانی که از اتحادیه حمایت می کنند، هم سربازان و هم غیرنظامیان، با دیدگاه Thoreau روبرو شده اند که برابری برای ملتی که ادعا می کند انسانیت، اخلاق، حقوق و وجدان را به رسمیت شناخته است، ضروری است.


جولای 13 در این تاریخ در 1863، در میان جنگ داخلی، اولین پیش نویس جنگ سالانه شهروندان آمریکایی، چهار روز شورش در شهر نیویورک را به وجود آورد که یکی از خونین ترین و مخرب ترین تاریخ ایالات متحده است. قیام عمدتا مخالفت اخلاقی با جنگ را منعکس نکرد. یکی از دلایل ریشه ای این است که قطع واردات پنبه از جنوب، که در 40 درصد از کل کالاهای حمل شده از بندر شهر استفاده می شد، بود. اضطراب ناشی از از دست دادن شغل در نتیجه توسط اعلامیه رهایی آزادیخواهی رئیس جمهور در ماه سپتامبر 1862 تشدید شد. لینکلن اظهار ترس در میان مردان سفید پوست را ترساند که ممکن است هزاران نفر از سیاهپوستان از جنوب آزاد شوند و به زودی جای آنها را در یک بازار شغلی که در حال حاضر از دست رفته اند جایگزین کنند. بر اساس این ترس ها، بسیاری از سفیدپوستان به طور ناگهانی از آفریقایی-آمریکایی ها که مسئول جنگ و آینده اقتصادی نامطمئن خود هستند، سر و کار دارند. تصویب یک قانون ارتش نظامی در اوایل 1863 که به ثروتمندان اجازه داد تا جایگزین تولید کنند یا راه خروج خود را خریدند، بسیاری از کارگران سفیدپوست را به شورش راندند. آنها مجبور به ریسک زندگی خود در اتحادیه ای که احساس می کردند آنها را خیانت کرده بودند، در ماه ژوئیه 13th هزار نفر را جمع کردند تا اعمال خشونت آمیز بر شهروندان سیاه، خانه ها و کسب و کار را مرتکب شوند. تخمینی از تعداد کشته شدگان به 1,200 رسیده است. اگرچه شورش در ژوئیه 16 با به دست آوردن نیروهای فدرال به پایان رسید، جنگ دوباره یک عواقب ناخواسته غم انگیز ایجاد کرد. با این حال، فرشتگان بهتر نیز نقش خواهند داشت. جنبش انحلالطلب آفریقایی-آمریکایی خود، نیویورک، به آرامی دوباره از خواب بیدار شد تا برابری سیاه را در شهر تقویت کند و جامعه را برای بهتر شدن تغییر دهد.


ژوئیه 14. در این تاریخ در 1789، مردم پاریس، باستیل، یک قلعه سلطنتی و زندان که به ظلم و ستم استبداد پادشاهان فرانسوی بوربن حمله کرده بودند، برچیده شدند. گرچه گرسنگی و پرداخت مالیات سنگین را که عاری از روحانیت و عارف بود معاف کرده بودند، دهقانان و کارگران شهری که به راهپیمایی می رفتند، فقط قصد داشتند پودر اسلحه ارتشی را که در آنجا نگهداری می شد برای تهیه نیروهای نظامی که پادشاه تصمیم به ایستگاه در اطراف پاریس داشت، مصادره کند. با این حال، هنگامی که یک جنگ غیرمنتظره تضعیف شد، راهپیمانان زندانیان را آزاد کردند و فرماندار زندان را دستگیر کردند. این اقدامات نشان دهنده آغاز نمادین انقلاب فرانسه، یک دهه از آشفتگی سیاسی است که جنگ ها را بوجود آورد و سلطنت ترور را علیه ضد انقلابیون ایجاد کرد که ده ها هزار نفر از جمله شاه و ملکه اعدام شدند. با توجه به این عواقب، می توان گفت که یک رویداد معنی دار در رویدادهای اولیه انقلاب در ماه اوت 4، 1789 برگزار شد. در آن روز، مجلس مؤسسان ملی جدید کشور ملاقات کرد و اصلاحات فراوانی را انجام داد که به طور موثر فئودالیسم تاریخی فرانسه را با تمام قوانین قدیمی، مقررات مالیاتی و امتیازات خود به اشراف و روحانیت ترجیح داد. در اکثر موارد، دهقانان فرانسه از اصلاحات استقبال کردند، و آنها را به عنوان پاسخ به شایع ترین شکایت های خود در نظر گرفتند. با این حال، انقلاب خود را برای ده سال به طول می انجامد، تا زمانی که ناپلئون تصرف قدرت سیاسی در نوامبر 1799. در مقابل، اصلاحات در ماه اوت 4 تنها چنین تمایزی چشمگیری را در اختیار نخبگان ممتاز قرار می دهد تا صلح و رفاه کشور را به سوی منافع خصوصی متمرکز سازد تا توجه جهانی تاریخی را جلب کند.


جولای 15 در این تاریخ در 1834، Inquisition اسپانیایی، که رسما به عنوان دادگاه دفتر مقابله با انعکاس شناخته شده بود، قطعا لغو شد در طول سلطنت ملک ملک ایزابل II. این دفتر در سال 1478 توسط سلطنت های مشترک کاتولیک اسپانیا ، فردیناند دوم پادشاه آراگون و ملکه ایزابلا اول کاستیا تحت سلطه پاپ تاسیس شد. هدف اصلی آن کمک به تحکیم پادشاهی تازه متحد اسپانیا با از بین بردن دینهای بدعت گذار یا عقب نشینی یهودیان یا مسلمانان به کاتولیک بود. از روشهای وحشیانه و تحقیرآمیز برای دستیابی به این هدف و سرکوب فزاینده عدم انطباق مذهبی استفاده شد. طی 350 سال تفتیش عقاید ، حدود 150,000،3,000 یهودی ، مسلمان ، پروتستان و روحانیون کاتولیک غیر مطیع تحت پیگرد قانونی قرار گرفتند. از بین آنها 5,000 تا 160,000 اعدام شدند كه عمدتا با سوختن در ساقه اعدام شدند. علاوه بر این ، حدود XNUMX،XNUMX یهودی که از تعمید مسیحیان خودداری کردند ، از اسپانیا اخراج شدند. تفتیش عقاید اسپانیایی همیشه بعنوان یكی از بخشهای اسف بار تاریخ به یادگار خواهد ماند ، با این وجود پتانسیل ظهور قدرت ظالمانه ریشه عمیقی در هر عصری دارد. نشانه های آن همیشه یکسان است: کنترل روزافزون توده ها برای ثروت و منافع نخبگان حاکم ؛ ثروت و آزادی روزافزون برای مردم. و استفاده از تکنیک های جسورانه ، غیراخلاقی یا بی رحمانه برای ادامه امور. وقتی چنین علائمی در دنیای مدرن ظاهر می شوند ، می توانند با یک فعالیت سیاسی مخالف که کنترل را به سمت شهروندان وسیع تری سوق می دهد ، به طور مثر برآورده شوند. می توان به بهترین وجه به خود مردم اعتماد کرد تا اهداف انسانی را تحریک کند که کسانی را که بر آنها حکومت می کنند مجبور کنند نه به دنبال قدرت نخبه گرا بلکه به دنبال منافع عمومی باشند.


جولای 16 در این تاریخ در 1945 ایالات متحده با موفقیت اولین بمب اتمی جهان را آزمایش کرد at بمباران Alamogordo در نیومکزیکو. این بمب محصول پروژه "منهتن" بود که یک تلاش تحقیق و توسعه بود که در ابتدای 1942 آغاز شد، زمانی که ترس ناشی از آن بود که آلمانی ها بمب اتمی خود را توسعه می دادند. پروژه ایالات متحده به یک مرکز در لوس آلاموس، نیومکزیکو متصل شد، جایی که مشکلات ایجاد توده بحرانی کافی برای ایجاد انفجار هسته ای و طراحی یک بمب تحویل داده شد. هنگامی که بمب تست در کویر نیومکزیکو منفجر شد، برج ای که آن را نشسته بود، بخار شد و 40,000 نور را به هوا فرستاد و قدرت مخربی 15,000 را به 20,000 تن TNT تبدیل کرد. کمتر از یک ماه بعد، در ماه اوت 9، 1945، یک بمب همان طراحی، به نام Fat Boy، در ناگاساکی ژاپن، ژاپن تخریب شد و 60,000 تخمین زده شده به 80,000 مردم. پس از جنگ جهانی دوم، یک مسابقه تسلیحات هسته ای بین ایالات متحده و اتحاد جماهیر شوروی شکل گرفت که در نهایت یا حداقل به طور موقت، توسط تعدادی از موافقتنامه های کنترل اسلحه به اجرا درآمد. بعدها بعضی از آنها توسط ادارات دولتی ایالات متحده لغو شدند، به دنبال دستیابی به قدرت نظامی استراتژیک در روابط قدرت جهانی. با این حال، برخی معتقدند که استفاده از برنامه ریزی شده یا تصادفی از سلاح های هسته ای هر قدر قوی تر بشریت و سایر گونه ها را به خطر می اندازد و ضروری است که توافق های خلع سلاح بین دو قدرت اصلی هسته ای را تقویت کند. سازندگان یک معاهده جدید که همه سلاح های هسته ای را ممنوع کرده است، جایزه صلح نوبل در 2017 را به خود اختصاص داد.


ژوئیه 17. در این تاریخ در 1998، یک معاهده در یک کنفرانس دیپلماتیک در رم، که به عنوان اساسنامه رم شناخته شده است، دادگاه بین المللی کیفری را به تصویب رساند. هدف دادگاه این است که به عنوان آخرین راه حل برای تلاش رهبران نظامی و سیاسی در هر کشور امضاء کننده به اتهام نسل کشی، جنایات جنگی، و یا جنایات علیه بشریت خدمت می کنند. اساسنامه رم تأسیس دادگاه در ماه ژوئیه 1، 2002 به اجرا گذاشته شد، که بیشتر از کشورهای 150 مورد تأیید یا امضا شده است - البته نه توسط ایالات متحده، روسیه و چین. از سوی دیگر، دولت ایالات متحده به طور مداوم با یک دادگاه بین المللی مخالف است که می تواند رهبران نظامی و سیاسی خود را به یک استاندارد جهانی عدالت جهانی برساند. دولت کلینتون فعالانه در مذاکره در مورد معاهده ایجاد دادگاه شرکت کرد، اما شورای امنیت را برای بررسی پرونده های اولویت داد که ایالات متحده را مجبور به وتو هر گونه تعقیب قانونی که مخالف آن بود. همانطور که دادگاه در اجرای 2001 نزدیک شد، دولت بوش به شدت با آن مخالفت کرد، و با مذاکره در مورد موافقت نامه های دوجانبه با کشورهای دیگر، به منظور اطمینان از اینکه اتباع آمریکایی از پیگرد قانونی محفوظ می مانند. سالها پس از اجرای دادگاه، دولت ترامپ شاید واضح تر نشان دهد که چرا دولت آمریکا با آن مخالفت می کند. در سپتامبر 2018، دولت دستور داد که دفتر سازمان آزادیبخش فلسطین را در واشنگتن متوقف کند و اگر تحریم ها علیه جنایات جنگی توسط ایالات متحده، اسرائیل و یا متحدانش انجام شود، تحریم های علیه دادگاه را تهدید می کند. آیا این امر نشان می دهد که مخالفت ایالات متحده با دادگاه بین المللی کیفری با حمایت از اصل حاکمیت ملی کمتر از حفاظت از آزادی بی حد و حصر است تا بتواند از حق استفاده کند؟

adfive


جولای 18 این تاریخ رعایت سالانه روز جهانی بین المللی نلسون ماندلا سازمان ملل را نشان می دهد. این روز به تنهایی با روز تولد ماندلا برگزار شد و به افتخار مشارکت بسیاری در فرهنگ صلح و آزادی برگزار شد، روز توسط سازمان ملل در ماه نوامبر 2009 اعلام شد و در ماه جولای 18، 2010 برگزار شد. نلسون ماندلا به عنوان یک وکیل حقوق بشر، یک زندانی وجدان و نخستین رئیس جمهور منتخب دموکراتیک آفریقای جنوبی، زندگی خود را به انواع مختلفی از اهداف حیاتی ارتقاء دموکراسی و فرهنگ صلح اختصاص داده است. آنها شامل حقوق بشر، ترویج عدالت اجتماعی، مصالحه، روابط نژادی و حل منازعات هستند. در مورد صلح، ماندلا در یک سخنرانی 2004 ژانویه در دهلی نو، هند بیان کرد: "دین، قومیت، زبان، شیوه های اجتماعی و فرهنگی، عناصری هستند که غنی از تمدن انسانی هستند و به ثروت تنوع ما افزوده می شود. چرا باید آنها را مجبور به تبدیل شدن به علت تقسیم و خشونت کنند؟ "کمک ماندلا به صلح کمی با تلاش های استراتژیک برای پایان دادن به نظامی گری نظامی نداشت؛ تمرکز او، که بدون تردید از آن حمایت می کند، این بود که گروه های مختلف را با هم در سطح محلی و ملی در یک احساس جدید از جامعه مشترک به ارمغان بیاورد. سازمان ملل متحد کسانی را که مایل به ماندلا در روز خود هستند، تشویق می کند تا دقیقه ها را از زمان 67 خودشان - یک دقیقه برای هر یک از سال های خدمات عمومی 67 خود - اختصاص دهند تا یک حرکت کوچک همبستگی با بشریت انجام دهند. در میان پیشنهادات خود برای انجام این کار، این اقدامات ساده است: کمک به کسی کار کنید. یک سگ نابینای را در یک پناهگاه حیوانی محلی پیاده کنید. دوست داشتن کسی از پس زمینه فرهنگی دیگر.


جولای 19 در این تاریخ در 1881، نشستن بول، رئیس قبیله سینوسی هند از دشت های بزرگ آمریکایی، پس از گذراندن چهار سال تبعید در کانادا، با پیروانش به ارتش ایالات متحده تسلیم شد. بنشستن بول ، پس از شرکت آنها یک سال قبل در نبرد شاخ بزرگ ، در ماه مه 1877 مردم خود را از آن طرف مرز به کانادا هدایت کرده بود. این آخرین جنگ بزرگ سیو در دهه 1870 بود ، که در آن سرخپوستان دشت برای دفاع از میراث خود به عنوان شکارچیان گاومیش به شدت مستقل از تجاوزهای مرد سفید جنگیدند. Sioux در Little Big Horn به پیروزی رسیده بود ، حتی فرمانده مشهور هفتمین سواره نظام ایالات متحده ، سرهنگ دوم جورج کاستر را نیز به قتل رساند. پیروزی آنها ، ارتش آمریكا را بر آن داشت تا تلاشهای خود را برای مجبور كردن رزروها به سرخپوستان دشت دو برابر كند. به همین دلیل بود که گاو نشسته پیروان خود را به سمت امنیت کانادا سوق داده بود. با این حال ، پس از چهار سال ، نابودی مجازی بوفالو دشت ، که تا حدی به دلیل شکار بی رویه تجاری بود ، تبعیدی ها را به مرز گرسنگی کشانده بود. مقامات آمریكا و كانادا با همدستی ، بسیاری از آنها به سمت رزروها به جنوب رفتند. سرانجام ، Sitting Bull با تنها 187 پیرو ، پیر و مریض ، به ایالات متحده بازگشت. پس از دو سال بازداشت ، رئیس سابق افتخار به رزرو ایستاده سنگ در داکوتای جنوبی کنونی منصوب شد. در سال 1890 ، در درگیری دستگیر شده توسط مأموران آمریکایی و هندی که می ترسیدند به هدایت جنبش رو به رشد رقص شبح با هدف بازگرداندن سبک زندگی Sioux کمک کند ، مورد اصابت گلوله قرار گرفت و کشته شد.


جولای 20 در این تاریخ در 1874، سرهنگ دوم جورج کستر نیروی اعزامی را که شامل بیش از مردان 1,000 و اسب ها و گاو سواره نظام هفتم ایالات متحده است به رهبری سیاه چاله های پیشین که امروزه داکوتای جنوبی داده شده است هدایت کرد. معاهده فورت لارامی در سال 1868 زمینهای رزرو در منطقه بلک هیلز در سرزمین داکوتا را برای قبایل هندی سیو در دشتهای بزرگ شمالی که با استقرار در آنجا موافقت کرده بودند در نظر گرفته بود و ورود سفیدپوستان را ممنوع کرد. هدف رسمی اعزام کاستر شناسایی مکان های بالقوه قلعه های نظامی در بلک هیلز یا نزدیک آن بود که می توانست قبایل سیو را که به پیمان لارامی امضا نکرده بودند ، کنترل کند. در حقیقت ، در حقیقت ، هیئت اعزامی همچنین به دنبال یافتن ذخایر شایعه ای از مواد معدنی ، الوار و طلا بود که رهبران ایالات متحده مشتاقانه به دستیابی به آنها با انعقاد معاهده پرداختند. همانطور که اتفاق افتاد ، این هیئت در واقع طلا را کشف کرد که هزاران معدنچی را به طور غیرقانونی به بلک هیلز می کشاند. ایالات متحده در ماه فوریه 1876 و در 25 ژوئن متعاقباً معاهده لارامی را کنار گذاشتth نبرد Bighorn کوچک در جنوب مرکزی مونتانا منجر به پیروزی غیر منتظره Sioux شد. با این حال، در سپتامبر، ارتش ایالات متحده، با استفاده از تاکتیک هایی که مانع از بازگشت Sioux به تپه های سیاه شد، آنها را در نبرد Slim Buttes شکست داد. Sioux این نبرد را "مبارزه با جایی که ما از تپه های سیاه گرفتی" نام بردیم. اما ایالات متحده ممکن است خود را از شکست اخلاقی قابل توجهی رنج برده باشد. در محروم کردن سویی یک مرز امن در مرکز فرهنگ خود، سیاست خارجی را بدون محدودیت انسانی برای جاه طلبی های خود برای سلطه اقتصادی و نظامی تحمیل کرد.


جولای 21 در این تاریخ در 1972، جورج کارل، کمدین جایزه برنده جایزه جیمز کارلین، پس از اجرای معروف "هفت کلمه که هرگز نمی توانید از تلویزیون استفاده کنید" را در جشنواره موسیقی سالانه Summerfest در میلواکی دستگیر کرد. کارلین در اواخر دهه 1950 فعالیت خود را در استندآپ آغاز کرد و بعنوان یک کمیک پاک و تمیز شناخته می شد که به خاطر کلمات هوشمندانه و خاطرات تربیت طبقه کارگر ایرلندی در نیویورک شناخته می شود. با این حال ، تا سال 1970 ، او خود را با ریش ، موهای بلند و شلوار جین و یک روال کمیک که به گفته یکی از منتقدان غرق در "مواد مخدر و زبان شیطانی" بود ، دوباره اختراع کرد. این تحول با واکنش فوری صاحبان کلوپ های شبانه و مراجعه کنندگان روبرو شد ، بنابراین کارلین شروع به حضور در قهوه خانه ها ، کلوپ های محلی و کالج ها کرد ، جایی که مخاطبان جوانتر و هیپنوتیزم از تصویر جدید و مواد بی احترامی او استقبال کردند. سپس Summerfest 1972 برگزار شد ، جایی که کارلین فهمید که "هفت کلمه" ممنوع وی در صحنه ای در ساحل دریاچه میلواکی بیش از تلویزیون استقبال نمی کنند. با این وجود ، طی دهه های بعدی ، همان کلمات - با حروف اول spfccmt - به عنوان بخشی طبیعی از سخنان هجوآمیز استندآپ پذیرفته شدند. آیا این تغییر منعکس کننده یک فرهنگ درشت آمریکایی است؟ یا این یک پیروزی برای آزادی بیان بی بند و باری بود که به جوانان کمک می کرد ریاکاری های بی حس کننده و بی آبرویی های زندگی خصوصی و عمومی آمریکا را ببینند؟ لوئیس بلک ، کمدین ، ​​یک بار دیدگاهی ارائه داد که چرا به نظر نمی رسید خشم کمیک با فحاشی و تندخویی او ، هرگز از پس علاقه برود. وی خاطرنشان كرد كه دولت آمریكا و رهبرانش جریان مداوم مواد تازه ای را برای كار به او می دهند صدمه ای نمی بیند.


جولای 22 در این تاریخ در 1756، انجمن مذهبی صلح دوستانی در پنسیلوانیا استعمار، که معمولا به عنوان کوکرها شناخته می شود، "انجمن دوستانه برای بازپس گیری و حفظ صلح با سرخپوستان را با اقدامات اقلیمی" تاسیس کرد. صحنه ای برای این اقدام در 1681 تعیین شده بود، زمانی که نجیب انگلیس انگلیس ویلیام پن، یک پیشگام کوئیکر و بنیانگذار استان پنسیلوانیا، یک پیمان صلح با Tammany، رهبر هند از ملت دلاور، را امضا کرد. ارتباط عمومي که انجمن اتحاد دوستانه آن را در پيش گرفت، توسط باورهاي ديني کوکرز تسهيل شد که خدا بدون ميانجي روحانيت بتواند تجربه کند و زنان به لحاظ معنوي برابر با مردان باشند. این مفاهیم با زمینه های شامانی و متعادلانه فرهنگ بومیان آمریکا هماهنگ شده است، و هندی ها برای پذیرفتن کوکر ها به عنوان مبلغین، آسان تر می شوند. برای کوکرات ها، این انجمن به عنوان یک نمونه درخشان برای هر دو سرخپوستان و دیگر اروپایی ها بود که چگونه روابط بین فرهنگی باید انجام شود. در نتیجه، بر خلاف سایر سازمان های خیریه اروپا، انجمن عملا منابع خود را به رفاه هند پرداخت کرد، ادیان هند را محکوم نمی کرد و از هندوستان به خانه ملاقات کوکاک برای عبادت استقبال می کرد. در 1795، کوکرات ها یک کمیته را برای معرفی سرخپوستان به آنچه که آنها احساس می کردند، هنرهای ضروری تمدن، مانند دامداری بود. آنها همچنین مشاوره اخلاقی را پیشنهاد دادند، از جمله Seneca، که از نظر اخلاقی، پاکیزه، متقن و کارآمد است. با این وجود، آنها هیچ تلاشی برای تبدیل هر سرخپوستان به ایمان خود نکردند. تا به امروز، انجمن دوستانه شناخته شده هنوز شناخته شده است که مطمئن ترین راه برای ساختن یک جهان بهتر از طریق روابط صلح آمیز، احترام آمیز و همسایگی در میان ملل است.


جولای 23 تونی بلر، نخست وزیر بریتانیا، در این تاریخ در 2002 با مقامات ارشد دولت انگلیس، دفاع و اطلاعاتی در 10 Downing Street، محل اقامت رسمی نخست وزیر در لندن، ملاقات کرد تا بتواند در مورد چشمانداز جنگی تحت رهبری آمریکا علیه عراق بحث کند. پروتکل این نشست در سند شناخته شده به عنوان خیابان "Downing Street" Memo ثبت شد که بدون مجوز رسمی منتشر شد [لندن] یکشنبه بار در ماه مه 2005 یادآوری یک بار دیگر نشان می دهد که جنگ یک دروغ است، یادداشت به وضوح نشان می دهد که نه تنها دولت ایالات متحده بوش برای جلوگیری از جنگ با عراق به خوبی پیش از آنکه بدون موفقیت به مجوز سازمان ملل برای انجام این کار اقدام کند، بلکه همچنین بریتانیا قبلا توافق کرده بود برای شرکت در جنگ به عنوان شرکای نظامی. این توافق نامه به رغم رسمیت مقامات بریتانیایی به رسمیت شناخته شده است که پرونده جنگ علیه عراق "نازک" است. دولت بوش پرونده خود را علیه رژیم صدام مبنی بر حمایت ادعایی همراه با تروریسم و ​​سلاح های کشتار جمعی خود قرار داده است. اما در انجام این کار، مقامات بریتانیایی اظهار داشتند که دولت اطلاعات و حقایق خود را برای مطابقت با سیاست خود، نه سیاست منطبق با اطلاعات و حقایق خود، ثابت کرده است. یادداشت خیابان دونینگ خیابان به اندازه کافی به زودی به سر می برند تا سرانجام جنگ عراق را به خطر بیندازد، اما ممکن است این امر احتمالا موجب کاهش احتمال جنگ های آینده آمریکا در رسانه های شرکت کننده در ایالات متحده شده است تا توجه عموم مردم را به خود جلب کند. در عوض، رسانه ها بهترین کار را برای سرکوب شواهد مستند یادداشت یاد شده در مورد تقلب در زمانی که آن را در نهایت منتشر شد سه سال بعد.


جولای 24 این تاریخ در 1893 نشان می دهد که تولد نگلی، اوهایو، آمون Hennacy عمدتا فراموش شده آمریکایی صلح آمریكا است. هنانتی متولد پدر و مادر کوکر بود، یک مارک بسیار شخصی از فعالیت های صلح را تمرین کرد. او دیگر به طور مستقیم به حمله به نظام پیچیده نظامیان نظامی ایالات متحده که از جنگ پشتیبانی نمی کند، پیوست. در عوض، در آنچه او به نام "انقلاب یک مرد"، او با اعتراض به جنگ، اعدام های دولتی و سایر اشکال خشونت که اغلب در معرض دستگیری و یا ناگهانی طولانی است، به وجدان مردم عادی درخواست کرد. Hennath از خود به عنوان یک آنارشیست مسیحی خواسته است که در جنگهای جهانی برای خدمت نظامی ثبت نام کند و برای دو سال در زندان برای اولین بار در سلول انفرادی خدمت کند. او همچنین از پرداخت مالیات بر درآمد اجتناب کرد، که بخشی از آن برای حمایت از ارتش استفاده می شود. در زندگینامه خود کتاب آمون، هنانت همکاران آمریکایی خود را متهم می کند که حاضر به ثبت نام برای پیش نویس، خرید اوراق قرضه جنگی، ساختن مهمات برای جنگ یا پرداخت مالیات برای جنگ باشند. او انتظار نداشت که مکانیسم های سیاسی یا نهادی تغییر ایجاد کند. اما او ظاهرا معتقد بود که خود او، همراه با چند شهروند صلح آمیز، عاقل و شجاع، می تواند، با نمونه اخلاقی کلمات و اعمال خود، می تواند یک توده انتقادی از هموطنان خود را حرکت دهد تا اصرار داشته باشند که درگیری ها در هر سطح به وسیله روش های صلح آمیز حل می شود. Hennacy در 1970 جان خود را از دست داد، زمانی که جنگ ویتنام خیلی دورتر بود. اما او ممکن است به خوبی پیش برود تا روزی که شعار صلح اسطوره ای عصر دیگر فریبنده نبود اما واقعی بود: "فرض کنید آنها جنگی را انجام دادند و هیچ کس نمی آمد".


جولای 25 در این تاریخ در 1947، کنگره آمریکا قانون امنیت ملی را تصویب کرد که بیشتر چارچوب بوروکراتیک را برای ایجاد و اجرای سیاست خارجی کشور در طول جنگ سرد و فراتر از آن تأسیس کرد. این قانون دارای سه جزء بود: آن را به بخش وزارت نیرو و وزارت جنگ در وزارت دفاع جدید آورد؛ شورای امنیت ملی را تأسیس کرد که مسئول تهیه گزارش های کوتاه برای رئیس جمهور از جریان فزاینده اطلاعات دیپلماتیک و اطلاعاتی بود؛ و سازمان اطلاعات مرکزی را که نه تنها با جمع آوری اطلاعات از شاخه های نظامی مختلف و وزارت امور خارجه، بلکه همچنین با انجام عملیات مخفی در کشورهای خارجی، متعهد شده است. از زمان تأسیس آنها، این سازمان ها به طور پیوسته از لحاظ قدرت، اندازه، بودجه و قدرت، رشد کرده اند. با این حال، هر دو هدفهایی که این داراییها اعمال شده است و وسائل نگهداری آنها، سوالات اخلاقی و اخلاقی زیادی را مطرح کرده است. سازمان سیا در محدوده قانون اساسی و امکان حکومتداری دموکراتیک در قبال اسرار فعالیت دارد. کاخ سفید دست به جنگ های مخفی و عمومی بدون کنگره یا سازمان ملل یا مجوز عمومی می دهد. وزارت دفاع بودجه ای را کنترل می کند که توسط 2018 بیشتر از حداقل هفت کشور با بالاترین هزینۀ نظامی بود، اما هنوز تنها اداره دولتی ایالات متحده است که هرگز مورد بازرسی قرار نمی گیرد. منابع عظیم هدر میرفتاری را می توان در سایر موارد برای کمک به رفع نیازهای فیزیکی و اقتصادی اغلب ناامید مردم عادی در ایالات متحده و سراسر جهان مورد استفاده قرار داد.


جولای 26 در این تاریخ در 1947، رئیس جمهور هری ترومن حکم اجرایی را با هدف پایان دادن به جدایی نژادی در نیروهای مسلح ایالات متحده امضا کرد. این دستورالعمل ترومن با حمایت رو به رشد مردم برای پایان بخشیدن به جدایی نژادی، یک هدف بود که او امیدوار بود که از قوانین کنگره پیشرفت کند. هنگامی که این تلاش ها با تهدید یک فلیبستر جنوبی خاتمه یافت، رییس جمهور با استفاده از قدرت اجرایی خود، توانست با استفاده از توانایی های خود عمل کند. بالاترین اولویت او، بخشش از ارتش بود، به هیچ وجه کوچک نیست، زیرا این کمترین حساسیت به مقاومت سیاسی بود. آمریکایی های آفریقایی تبار تقریبا 11 درصد از همه ثبت نام کنندگان مسئول خدمات نظامی را تشکیل می دهند و نسبت به افراد متخلف در تمام شاخه های نظامی به جز سپاه دریایی تقسیم می شود. با این وجود، افسران کارکنان از تمام شاخه های نظامی مقاومت خود را به ادغام، گاهی اوقات حتی به صورت عمومی بیان کردند. یکپارچگی کامل تا زمانی که جنگ کره ای رخ نداد، زمانی که تلفات سنگین اجسام جدا شده را برای پیوستن به بقای خود مجبور کرد. با این حال، جداسازی نیروهای مسلح تنها گام اولی در راستای عدالت نژادی در ایالات متحده بود که حتی پس از قوانین عمده حقوق مدنی 1960 ها ناقص باقی ماند. فراتر از آن نیز مسئله روابط انسانی میان اقوام جهان همچنان ادامه دارد - که همانطور که در هیروشیما و ناگازاکی نشان داده شده است، برای هری ترومن یک پل بیش از حد باقی مانده است. با این حال، حتی در یک سفر هزار مایلی، مراحل اولیه لازم است. تنها با پیشرفت مداوم در دیدن نیازهای دیگر به عنوان خود ما است که ما می توانیم یک روز برداشت از برادری و خواهر و برادر انسان را در یک جهان صلح آمیز.


جولای 27 در این تاریخ در 1825، کنگره آمریکا تاسیس زمین هند را تصویب کرد. این راه را برای انتقال اجباری به اصطلاح Five Tribes of Civilized در "Trail of Ears" تا Oklahoma کنونی پاکسازی کرد. قانون حذف هند توسط رئیس جمهور اندرو جکسون در 1830 امضا شد. پنج قبیله تحت تأثیر چروکی، چیکاسو، چوکاتو، کریک و سمیومول قرار داشتند که همه آنها به طور مصلحتی به دست آمریت و زندگی تحت قانون ایالات متحده محکوم شدند و یا میهمانان خود را ترک کردند. به نام قبیله های متمدن، آنها به درجه های مختلف به یک فرهنگ غربی متصل شده بودند، و در مورد چروکی، یک زبان نوشته شده را توسعه دادند. دانشجویان تحصیلکرده با ناراحتی بزرگ با مهاجران سفیدپوست رقابت کردند. Seminoles جنگیدند و سرانجام برای جابجایی پرداخت می کردند. یونان به شدت توسط ارتش برداشته شد. هیچ قراردادی با چروکی ساخته نشده است که پرونده آنها را از طریق دادگاه به دیوان عالی ایالات متحده که در آن از دست داده بودند، به دست آورد. مانور سیاسی زیادی در هر دو طرف وجود داشت و پس از شش سال، پیمان اچوتا جدید توسط رئیس جمهور به اجرا در آمد. این دو سال برای دو سال به طول انجامید تا از میسیسیپی عبور کنند تا در قلمرو هند زندگی کنند. وقتی آنها حرکت نکردند، آنها به طرز وحشیانه ای مورد حمله قرار گرفتند، خانه هایشان سوخته و غارت شدند. هفده هزار چروکی جمع شدند و به یک اردوگاه کار اجباری منتقل شدند و در ماشین های راه آهن حمل می شدند و مجبور شدند راه بروند. چهار هزار نفر در "دنباله اشک" درگذشت. توسط 1837، دولت جکسون با استفاده از جنگ و جنایت، مردم بومی آمریکا 46,000 را از بین برد، میلیون ها هکتار زمین 25 را به سکونت نژادپرستانه سفید و برده داری باز کرد.


جولای 28 در 1914، اتریش-مجارستان اعلام جنگ با صربستان، شروع جنگ جهانی اول. پس از واریز به تاج و تخت استرالیا، فرانتس فردیناند، همراه با همسرش توسط یک ناسیونالیست صرب در تلافی جنگ برای درگیری های مداوم با کشورش، جنگ جهانی اول آغاز شد. ناسیونالیسم در حال افزایش، نظامی گرایی، امپریالیسم و ​​اتحادیه های جنگی در سراسر اروپا در انتظار جرقه ای مانند ترور بود. انقلاب صنعتی یک مسابقه تسلیحاتی را به وجود آورد که ملت ها سعی داشتند خود را از حکومت مستبد آزاد کنند. نیروهای نظامی به امپراتوری اتریش-مجارستان اجازه دادند تا سیزده ملت را کنترل کنند و افزایش امپریالیسم با افزایش نیروهای نظامی باعث گسترش بیشتر شد. همانطور که کلونیزه شدن ادامه داشت، امپراتوری شروع به برخورد و سپس به دنبال متحدان کرد. امپراتوری عثمانی به همراه آلمان و اتریش و یا نیروهای مرکزی با امپراتوری اتریش-مجارستان هماهنگ شده بودند، در حالی که صربستان توسط قدرت های متحد روسیه، ژاپن، فرانسه، ایتالیا و امپراتوری بریتانیا حمایت شد. ایالات متحده به ائتلاف ها در 1917 پیوست و شهروندان هر کشوری رنج می بردند و مجبور به انتخاب یک طرف شدند. بیش از نه میلیون سرباز و شهروندان بی شماری قبل از سقوط آلمان، روسیه، عثمانی و امپراتوری های اتریش-مجارستان درگذشت. جنگ با یک حل و فصل متخاصم که به طور قابل پیش بینی کمک کرد منجر به جنگ جهانی دوم شد پایان یافت. ناسیونالیسم، نظامی گرایی و امپریالیسم با وجود وحشتی که در سراسر جهان به وجود آمده است ادامه داشت. در طول جنگ جهانی اول، تظاهرات ناشی از تحقق هزینه های وحشتناک جنگ در کشورهای مختلف غیرقانونی بود، در حالی که تبلیغات جنگی به عنوان یک نیروی قدرتمند کنترل اجتماعی اعمال شد.


جولای 29 در این تاریخ در سال 2002 ، رئیس جمهور جورج دبلیو بوش "یک محور شر" را که ظاهراً حامی تروریسم بود ، در سخنرانی خود در ایالت اتحادیه توصیف کرد. محورها شامل عراق ، ایران و کره شمالی بودند. این صرفاً یک عبارت بلاغی نبود. وزارت امور خارجه ایالات متحده کشورهایی را تعیین می کند که گفته می شود از اقدامات تروریستی بین المللی پشتیبانی می کنند. تحریم های شدیدی علیه این کشورها اعمال می شود. این تحریم ها از جمله سایر موارد عبارتند از: ممنوعیت صادرات مرتبط با اسلحه ، ممنوعیت کمک های اقتصادی و محدودیت های مالی از جمله منع هر شهروند آمریکایی از انجام معاملات مالی با یک دولت با لیست تروریست ها و همچنین محدودیت ورود به ایالات متحده. ایالت ها. فراتر از تحریم ها ، ایالات متحده جنگ تهاجمی علیه عراق را از سال 2003 آغاز کرد و سالها بارها تهدید به حملات مشابه به ایران و کره شمالی کرد. برخی از ریشه های محور ایده شیطانی را می توان در انتشارات اتاق فکر موسوم به "پروژه برای قرن جدید آمریکایی" یافت ، که یکی از آنها اظهار داشت: "ما نمی توانیم به کره شمالی ، ایران ، عراق اجازه دهیم که رهبری آمریکا را تضعیف کنند ، آمریکا را بترسانند متحدین ، ​​یا خود میهن آمریکا را تهدید کنید. " متعاقبا وب سایت اتاق فکر از بین رفت. مدیر اجرایی سابق سازمان در سال 2006 گفت كه "قبلاً كار خود را انجام داده است" و حاكی از آن است كه "نظر ما پذیرفته شده است." جنگهای فاجعه بار و ضدمولد سالهای پس از 2001 ریشه در آنچه بصورت ناگوار ، چشم انداز کاملاً تأثیرگذار برای جنگ و تجاوزات بی پایان بود - دیدگاهی که اساساً به این ایده مضحک وابسته است که چند کشور کوچک ، فقیر و مستقل یک تهدید وجودی برای ایالات متحده.
تصحیح: این باید ژانویه بود، نه ژوئیه.


جولای 30 این تاریخ، همانطور که در قطعنامه مجمع عمومی سازمان ملل اعلام شده در 2011، عهدهدار سالانه روز بین المللی دوستی است. این قطعنامه جوانان را به عنوان رهبران آینده تشخیص می دهد و تاکید ویژه ای را بر آن ها در فعالیت های جامعه ای که شامل فرهنگ های مختلف است را ترویج می دهد و بینش و احترام به تنوع بین المللی را تقویت می کند. روز بین المللی دوستی در دو قطعنامه قبلی سازمان ملل متحد قرار دارد. قطعنامه فرهنگ صلح، اعلام شده در 1997، آسیب و رنج بسیار زیادی را که به سبب شکل های مختلف درگیری و خشونت ایجاد می شود، به رسمیت می شناسد. این امر باعث می شود که وقتی ریشه های آنها با مشکلی حل شود، می توان از این رنج ها جلوگیری کرد. سابقه دیگری برای روز بین المللی دوستی یک قطعنامه سازمان ملل متحد است که یک دهه بین المللی برای فرهنگ صلح و عدم خشونت برای کودکان جهان را اعلام می کند. در این قطعنامه از 1998 از طریق 2001 مشاهده شده است که کلید صلح و همکاری بین المللی برای آموزش کودکان در همه جا بر اهمیت زندگی در صلح و هماهنگی با دیگران است. روز بین المللی دوستی بر این موارد در ترویج پیام است که دوستی بین کشورها، فرهنگ ها و افراد می تواند به ایجاد اعتبار لازم برای تلاش های بین المللی برای غلبه بر بسیاری از نیروهای تقسیم، که امنیت شخصی، توسعه اقتصادی، هماهنگی اجتماعی و صلح در دنیای مدرن. سازمان دیده بان روز دوستی سازمان ملل متحد دولت ها، سازمان های بین المللی و گروه های جامعه مدنی را برای برگزاری رویدادها و فعالیت هایی که به تلاش های جامعه بین المللی کمک می کند تا از طریق گفت و گو با هدف دستیابی به همبستگی جهانی، درک متقابل و آشتی، را به انجام رسانند.


جولای 31 در این روز در 1914 ژان Jaurès ترور شد. ژورس ، رهبر سرسخت اومانیست و صلح طلب حزب سوسیالیست فرانسه ، به شدت مخالف جنگ بود و علیه امپریالیسم ترویج آن صحبت کرد. بسیاری متولد سال 1859 ، مرگ ژورس را یکی دیگر از دلایل ورود فرانسه به جنگ جهانی اول دانسته اند. استدلال های او برای راه حل های مسالمت آمیز برای منازعات ده ها هزار نفر را به سخنرانی ها و نوشته هایش کشاند و فواید مقاومت متحد اروپا در برابر افزایش نظامی شدن را در نظر گرفت. ژارس درست در حال سازماندهی کارگران برای اعتراض اتحادیه ای بود ، درست قبل از شروع جنگ ، هنگامی که در حالی که نزدیک پنجره در یک کافه پاریس نشسته بود ، مورد اصابت گلوله قرار گرفت و کشته شد. قاتل وی ، رائول ویلین ، ملی گرای فرانسوی ، دستگیر شد و سپس در سال 1919 تبرئه شد و قبل از فرار از فرانسه. رئیس جمهور مخالف سابق ، فرانسوا اولاند ، با گذاشتن تاج گل در کافه ، و تأیید کار مادام العمر وی برای "صلح ، وحدت و اتحاد جمهوری" به مرگ ژورس پاسخ داد. سپس فرانسه با امید به از دست دادن تصور وضعیت و همچنین سرزمینی که آلمان پس از جنگ فرانسه و پروس به دست آورد ، وارد جنگ جهانی اول شد. گفته های ژورس ممکن است یک انتخاب منطقی تر را القا کند: "آینده چه خواهد بود ، وقتی که میلیاردها میلیارد دلار برای آماده سازی برای جنگ صرف چیزهای مفید برای افزایش رفاه مردم ، در ساخت خانه های مناسب می شود. برای کارگران ، در بهبود حمل و نقل ، در پس گرفتن زمین؟ تب امپریالیسم به بیماری تبدیل شده است. این بیماری یک جامعه بد اداره شده است که نمی داند چگونه از انرژی خود در خانه استفاده کند. "

این Peace Almanac به شما امکان می دهد تا گام های مهم ، پیشرفت و موانع موجود در حرکت برای صلح را که در هر روز از سال رخ داده است ، بدانید.

نسخه چاپی را بخرید، و یا PDF.

به پرونده های صوتی بروید.

برو به متن.

برو به گرافیک.

این صلح آلماناک باید برای هر سال خوب باقی بماند تا زمانی که تمام جنگ ها از بین بروند و صلح پایدار برقرار شود. سود حاصل از فروش نسخه های چاپی و PDF بودجه کار را تأمین می کند World BEYOND War.

متن تولید و ویرایش شده توسط دیوید سوانسون.

صوتی ضبط شده توسط تیم پلوتا

موارد نوشته شده توسط رابرت انشوئتز، دیوید سوانسون، آلن نایت، مریلین اولنیک، الینور میلارد، ارین مک فیلفش، الکساندر شیا، جان ویلکینسون، ویلیام جیمر، پیتر گلداسمیت، گارس اسمیت، تیری بلان و تام شات.

ایده هایی برای موضوعات ارائه شده توسط دیوید سوانسون، رابرت انشوتز، آلن نایت، مریلین اولنیک، الینور میلارد، دارلین کافمن، دیوید مک رینولدز، ریچارد کین، فیل روکنل، جیلی گریر، جیم گولد، باب استوارت، آلاینا هکسمت، تیری بلان.

موسیقی استفاده شده با اجازه از "پایان جنگ" ، توسط اریک کلویل.

موسیقی صوتی و میکس توسط سرجیو دیاز.

گرافیک توسط پریسا سارمی.

World BEYOND War یک جنبش غیر خشونت آمیز جهانی برای پایان دادن به جنگ و برقراری صلح عادلانه و پایدار است. هدف ما ایجاد آگاهی از پشتیبانی مردمی برای پایان دادن به جنگ و توسعه بیشتر این پشتیبانی است. ما در تلاش هستیم تا ایده نه تنها از جنگ ویژه جلوگیری کنیم بلکه کل نهاد را از بین ببریم. ما تلاش می کنیم فرهنگ جنگ را جایگزین صلح کنیم که در آن ابزارهای غیر خشونت آمیز برای حل مناقشه جای خونریزی را بگیرد.

 

 

پاسخ 2

  1. سلام، دیو–یک قطره آب شفابخش دیگر در منظره نفرت مسلحانه!

    24 ژوئیه، هناسی "فرض کنید راه دادند و هیچکس نیامد" هرگز به من الهام بخشید." من سعی خواهم کرد آن را در 23 ژوئیه شاهد BLM خود بگنجانم.

    30 ژوئیه فرصتی برای اشاره به آغاز AFS International، پدربزرگ و مادربزرگ بسیاری از برنامه‌های تبادل معلم و دانش‌آموز، و شروع اعلامیه «روز آتش‌بس» پس از جنگ جهانی اول وجود دارد - که در مقاله دیگری به آن اشاره شده است، اما ذکر نشده است. (پس از سالها تلاش دوستانه و بر اساس کشف یک زنگ قدیمی در یک ساختمان عمومی نوسازی شده، جفرسونویل، کلاس چهارم ورمونت، پس از تحقیق، زنگ را در 4-11-11 11 بار به صدا درآورد!) پدر لوئیز، جسی فریمن سوئت، در جنگ جهانی اول، شب هنگام روی گلگیر آمبولانس نشسته بود، به عنوان یک «نگاه کننده» تا زنده و مرده را بگیرد – این واحد بود که به تأثیرگذاری بر «آتش بس-آتش بس کریسمس-روز آتش بس- که به طرز شرم آور اجازه داده شده است کمک کرد. برای تبدیل شدن به یک تعطیلات تجاری دیگر. باز هم، بوش های جهان، دلار دلاری و بی احساسی را بر حقیقت ترجیح می دهند. با تشکر!

  2. فکر دیگری آمد، همسو با یکی از شما، - در رژه مونپلیه، VT، 7/3، از طریق یک سری اتفاقات ناگوار، من و لوئیز "کوتاه تر" کهنه سربازان کوه سبز سبز برای صلح، فصل 57، بنر، و من تابلویی را که در مراسم Black Lives Matter شاهد استفاده کرده بودم نصب کردم، «تو دیگری هستی». جلوی ما «عدالت برای فلسطین» بود و پشت سر «هانافورد فایف و درام». وقتی «فلسطین» از آنجا می گذشت، یک آقایی از میان جمعیت بیرون آمد و با چهره ای عصبانی دو انگشت شست را پایین نگه داشت. ما در حالی که تابلوی «تو دیگری هستی» در دست داشتیم جلوی او رفتیم. صورتش متفکر شد و دستانش را پایین انداخت.

پاسخ دهید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *

مقالات مرتبط

نظریه تغییر ما

چگونه به جنگ پایان دهیم

برای چالش صلح حرکت کنید
رویدادهای ضد جنگ
به ما کمک کنید رشد کنیم

اهدا کنندگان کوچک ما را ادامه می دهند

اگر انتخاب می‌کنید که حداقل 15 دلار در ماه کمک مکرر داشته باشید، می‌توانید هدیه‌ای برای تشکر انتخاب کنید. ما از اهداکنندگان مکرر خود در وب سایت خود تشکر می کنیم.

این شانس شماست که یک را دوباره تصور کنید world beyond war
فروشگاه WBW
ترجمه به هر زبانی