چگونه اردوگاه جنگ افروزی جهان را به معنای واقعی کلمه ورشکست می کند

توسط یوری شلیازنکو ، World BEYOND War، اکتبر 16، 2022

در شاخه رسانه ای مجتمع نظامی-صنعتی ایالات متحده، مجله آتلانتیک میزبان پر سر و صداترین تیم تشویق کننده های جنگ است. با استفاده از آرشیو آنلاین آنها، می توانید ببینید که از اولین شماره در سال 1857 تا انتشارات فعلی، مجله یک روحیه جزوه نویسی قدیمی را حفظ می کند که می تواند هر لانه هورنت را بیدار کند، همانطور که مارک تواین در داستان کوتاه جاودانه "روزنامه نگاری در تنسی" بیان کرد. ”

اقیانوس اطلس یک قرن سابقه حملات عجیب و غریب به جنبش های صلح، ایده ها و باورهای صلح طلبانه دارد. این حملات مانع برخی تلاش های صلح شد، اما در نهایت بی نتیجه ماند. برای مثال، سرزنش غیرقانونی جنگ در سال 1923 مانع از پیروزی آن نشد، پیمان کلوگ-برایاند در سال 1928.

فیلیپیکی جدید با عنوان «چگونه اردوگاه ضد جنگ از نظر فکری ورشکسته شد» نوشته جیمز کرچیک در استفاده از کلیشه قدیمی سخنان نفرت اصیل نیست و صلح‌طلبی را با خیانت برابر می‌داند. این مزخرفات آزاردهنده با نقل قول جورج اورول سفید شده است، اما نه رمان درخشان او "نوزده و هشتاد و چهار" که رئیس جمهور اوکراین ولودیمیر زلنسکی اخیراً به اصطلاح "فرمول صلح"، یعنی "جنگ صلح است" را برای تزیین آن قرض گرفته است. سخنرانی های او در سازمان ملل و G7. نه، آقای کرچیک از یک کنایه احمقانه استفاده کرد که «پسیفیسم به طور عینی طرفدار فاشیست است» تا ادعا کند که «گروه ضد جنگ امروز به طور عینی طرفدار فاشیسم است».

بله، نویسندگان خوب گاهی باورهای جنون آمیزی دارند. با این ادعا که «اگر تلاش‌های جنگی یک طرف را مختل کنید، به طور خودکار به طرف دیگر کمک می‌کنید»، باید واقعیت جنبش‌های صلح گسترده‌ای را که در برابر جنگ از هر دو طرف مقاومت می‌کنند و هدف لکه‌کشی‌های بسیار مشابه قرار گرفته‌اند، نادیده بگیرید. همانطور که اورول نوشت: "این یک عقل سلیم ابتدایی است" و نقل قول قبلی او مزخرف رایج است، یا بهتر است بگوییم یک جنگ تبلیغاتی علیه عقل سلیم.

کسانی که ادعا می‌کنند صلح‌طلبی «طرفدار فاشیست» است، باید به خاطر داشته باشند که هیتلر «خصومت خشونت‌آمیز» با صلح‌طلبی داشت، همانطور که در سال 1932 در شماره آتلانتیک اعتراف شد.

در کتاب هیتلر، Mein Kampf، آقای Kirchick می‌تواند نقل قول‌های هیستریکی را بسیار شبیه به مقاله خود بیابد، برای مثال، هیتلر با عصبانیت به «بزدلی صلح‌طلبانه» کسانی که «به منافع مردم و کشور خود خیانت می‌کنند» حمله کرد.

نقل قول دیگر هیتلر، "اول از همه، مبارزه و سپس صلح طلبی" را می توان شعار دیپلماسی ایالات متحده در قبال روسیه و چین اعلام کرد که توسط روزنامه نگاری تشنه به خون آتلانتیک شکل گرفته است. مؤسسه صلح ایالات متحده یا ناتو نیز می تواند این شعار را بپذیرد، اگر پوتین ابتدا آن را نپذیرد. با این حال، در آن صورت، نقل قول دیگری از شاهکار هیتلر می تواند توسط صلیبی های ژئوپلیتیک آتلانتیست برای پیروزی در رقابت خود در غرور امپریالیستی با اوراسیاگرایی کرملین استفاده شود: «هرکسی که از صمیم قلب آرزو می کند که ایده صلح طلبی در این جهان غالب شود، باید تمام توانش را انجام دهد. برای کمک به آلمان ها برای تسخیر جهان." کمی تغییر نام و نشان، و شما بهانه ای عالی برای انباشت سلاح های هسته ای و سایر سلاح ها سریعتر از آنچه که می خواهید در نیمکره های دیگر دارید، به نفع امنیت ملی و حرص و طمع شرکت های فراملی، یا صرفاً تلاش می کنید که صلح طلبان را برخلاف میل خود مانند زلنسکی و پوتین، به دام توپ بیاندازید. با تمام نتایج غم انگیز و مضحک چنین کار احمقانه ای کار می کرد.

آقای کرچیک صداهای صلح بسیاری را بدون هیچ گونه ردی معنی دار نقل می کند، به سبک یک ترول اینترنتی و نه یک روزنامه نگار. نمی دانم، آیا این حقه کثیفی است که از گوبلز آموخته شده است، یا بی پروایی که به طور عینی به قربانیان حمله بی اساس او ابراز همدردی می کند، یا ممکن است عقل سلیم او در اثر تبلیغات جنگ چنان آسیب ببیند که از خوانندگان انتظار پذیرش غیر انتقادی آن را داشته باشد. برچسب "خائن" او برای صلح و عقل سلیم به هر یک از این صداها چسبیده است. در هر صورت، تمام چیزی که او با مقاله آتلانتیک به دست آورد این بود که خود و جنگ مقدسش را مایه خنده قرار داد.

من نمی دانم چگونه جنگ کنونی در اوکراین را از نظر سیاسی صحیح بنامم، در صورتی که می توان چنین فحاشی مانند جنگ را به هر نحوی از نظر سیاسی صحیح نامید. جنگ نیابتی غرب علیه روسیه؟ نسل کشی روس ها از قبیله استپان باندرا؟ نسل کشی اوکراینی مرد شوروی؟ یا یک زد و خورد در مرزهای امپراتوری آسمانی که به راحتی حواس شیاطین خارجی را پرت می کند؟ نظامیان ممکن است آن را آنطور که دوست دارند از رنج دشمنان غیرانسانی مسخره کنند نام ببرند، اما بیایید جدی صحبت کنیم.

تبلیغ جنگ، نه حمایت از صلح، نشانگر واقعی ورشکستگی اخلاقی است، اگر از اخلاق اصیل صحبت می کنیم، نه «اخلاق» منحرف. جنگ طلبان، نه صلح طلبان، با مقالاتی که آقای کرچیک نوشت، دادخواست ورشکستگی می دهند. آنها ممکن است تعجب کنند که چرا بسیاری از افراد مختلف با دیدگاه های متناقض، در چپ و راست، ایده آلیست و واقع گرا، فقط وعده های توخالی جنگ سودمند را که خواستار صلح آنها در اینجا و اکنون هستند، رد می کنند. آیا آنها نمی دانستند که حقیقت همیشه راه خود را پیدا خواهد کرد؟

ورشکستگی اخلاقی پس از جایگزینی قانون طلایی با یک آهن بزرگ اتفاق می افتد. فاجعه این است که ما نه تنها شاهد ورشکستگی اخلاقی ایدئولوژی های نظامی ضد بشری آتلانتیسیسم و ​​اوراسیایسم هستیم، بلکه شاهد ورشکستگی واقعی جهان هستیم که به نحوی موقتاً توسط این ایدئولوژی ها در مسیر پیشرفت تاریخی خود، به سمت توسعه پایدار، فرهنگ صلح و عدم خشونت ربوده شده است.

هم در فدراسیون روسیه و هم در ایالات متحده، نظامیان وعده پیروزی کامل بر دشمنان ضعیف را بدون تلفات قابل توجه می دادند. آنها گفتند که روسیه به اندازه کافی افراد و سلاح دارد تا پیروز شود. آنها گفتند که غرب می تواند به هر تعداد سلاح که برای پیروزی اوکراین لازم باشد، تامین کند. آنها گفتند که پس از پایان جنگ، شهرها و زیرساخت ها را بر روی ویرانه ها بازسازی خواهند کرد. چیزی که آنها در عوض توانستند ارائه دهند یک جنگ فرسایشی خود ویرانگر و بی پایان است.

وقتی مردم را وادار می‌کنید «به هر قیمتی» روی استراتژی باخت-باخت شرط‌بندی کنند، حباب بزرگی ایجاد می‌کنید که محکوم به ترکیدن و ورشکستگی تقریباً همه کسانی که به شما اعتماد داشتند، می‌شوید. چگونه با آن کنار بیاییم؟ از مشتریان، دوستان و متحدان خود سوء استفاده کنید تا برای مدتی نسبتاً حلال باقی بمانید و وعده‌های غیرواقعی جدید بدهید، هرم مالی غول‌پیکر برای تغذیه صنعت تسلیحات سیری ناپذیر خود بسازید؟ همچنان وانمود کنید که همه چیز طبق برنامه پیش می رود و برای سالیان طولانی درد و رنج غیرقابل تحملی را نه تنها بر مردم اوکراین و روسیه (که ده ها هزار نفر از آنها قبلاً کشته شده اند) تحمیل می کند، بلکه به کل بشریت تحمیل می کند؟

هرج و مرج، تکه تکه شدن و زوال: همه این کلمات اغلب برای توصیف اقتصاد جهانی که به معنای واقعی کلمه توسط نظامی گری ورشکسته شده است استفاده می شود. هیتلر خوشحال خواهد شد. او «نظریه تسخیر جهان در اقیانوس آرام با ابزارهای تجاری» را تحقیر کرد. اما هیتلر سلاح هسته ای نداشت.

هنگامی که جنگ طولانی پلوپونز دموکراسی ها علیه حکومت های استبدادی منجر به سقوط تمدن یونان باستان شد، تمدن های دیگری جایگزین آن شدند. برخی از آنها حتی جرأت داشتند دموکراسی را بدون برده داری تصور کنند - آنقدر نهاد مقدس در آن زمان که یکی از اولین تحریم های اقتصادی در تاریخ بر مگارا در انتقام پناه دادن به بردگان فراری آتن اعمال شد. شاید زمان آن رسیده است که دموکراسی را بدون جنگ تصور کنیم؟ من پیشنهاد می‌کنم مالیات‌دهندگان شرق و غرب می‌توانند گفت‌وگوی صلح‌سازی جهانی را آغاز کنند و با هم فکر کنند که تفاوت بین برده‌داری و مصرف درآمد و رفاه آنها توسط مجتمع‌های نظامی-صنعتی متجاوز و متورم که تظاهر به امنیت ملت‌های خود می‌کنند، در عوض جنگ ابدی برای کسب سود و قدرت چیست. .

اگر جنگ هسته ای یا تغییرات آب و هوایی به بشریت پایان دهد، هیچ تمدن دیگری به جای خود نخواهد آمد و فرهنگ های ما با همه جنگ های بیهوده ما برای همیشه فراموش خواهند شد. بنابراین، نظام جنگ محکوم به شکست است. سوال این است که آیا ما مردم از نظام جنگی عمر خواهیم کرد؟ این یک انتخاب ساده بین صلح روی زمین است که به قبرستان تبدیل شده است یا در عوض، توسط یک سیستم غیرخشونت آمیز زندگی اجتماعی در حال ظهور آرام می شود.

اکنون که نظامی گری از لحاظ اخلاقی و واقعی ورشکست شده است، وقتی ادعا می کند که برای شکست بسیار بزرگ است و از مردم اردوگاه های رقیب می خواهد که همان ماشین جنگی را که آنها را می کشد نجات دهند، هیچ انسان عاقلی حتی یک سنت به تاجران مرگ نمی دهد. . آنها ممکن است تبلیغات جنگ بخرند، اما با چنین مقالاتی که آقای کرچیک نوشته است، این چیزی جز پرتاب کردن پول به باد نیست.

پاسخ 3

  1. جمله اولت را دوست دارم:

    در شاخه رسانه ای مجتمع نظامی-صنعتی ایالات متحده، مجله آتلانتیک میزبان پر سر و صداترین تیم تشویق کننده های جنگ است.

    بله، رسانه‌ها، از جمله رسانه‌های به اصطلاح لیبرال، جریان ثابتی از تبلیغات طرفدار جنگ را تولید می‌کنند، با ژنرال‌های سابق بی‌پایان، کارشناسان اتاق فکر نظامی، و مقامات دولتی سابق که برای جنگ‌افروزان به عنوان سران سخنگو کار می‌کردند.

    کجاست صدای مخالفت، صلح، عقل؟ اوه، درست است، نه پولی می توان به دست آورد و نه قدرتی را به دست آورد
    با گوش دادن به صلح طلبان

  2. به نظر می رسد که اکنون فقط در صورتی می توان از جنگ هسته ای جلوگیری کرد که ماهیت واقعی جنگ پذیرفته شود:
    این که همه جنگ ها به دنبال قدرت است.
    این قدرت یک توهم است (هیچ امپراطوری در تاریخ زنده نمانده است)
    که این توهم است که مدام تاریخ را تکرار می کند.
    اینکه همه در نهایت به جنگی می‌رسند که می‌خواهند از آن اجتناب کنند (که به نظر می‌رسد جنگ هسته‌ای نیز باشد).
    https://patternofhistory.wordpress.com/

پاسخ دهید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *

مقالات مرتبط

نظریه تغییر ما

چگونه به جنگ پایان دهیم

برای چالش صلح حرکت کنید
رویدادهای ضد جنگ
به ما کمک کنید رشد کنیم

اهدا کنندگان کوچک ما را ادامه می دهند

اگر انتخاب می‌کنید که حداقل 15 دلار در ماه کمک مکرر داشته باشید، می‌توانید هدیه‌ای برای تشکر انتخاب کنید. ما از اهداکنندگان مکرر خود در وب سایت خود تشکر می کنیم.

این شانس شماست که یک را دوباره تصور کنید world beyond war
فروشگاه WBW
ترجمه به هر زبانی