آیا زانانا همیشه متوقف خواهد شد؟

توسط دیوید سوانسون

در گویش غزه، جایی که هواپیماهای بدون سرنشین برای همه چیز می زدند و منفجر شدند روز 51 دو سال پیش ، یک کلمه onomatopoetic برای هواپیماهای بدون سرنشین وجود دارد: زانانا هنگامی که بچه های عاطف ابوسیف از او می خواستند ، در آن جنگ ، آنها را از جایی بیرون بکشد ، و او امتناع می کرد ، آنها می پرسیدند: "اما وقتی زنانا متوقف شود ما را می بری؟"

سیف روزنامه خود را از آن زمان منتشر کرده است، با نوشته های 51، به نام غریزه با من می خورد. توصیه می کنم روزی یک فصل مطالعه کنید. خیلی دیر نیستید که در دو سالگی اتفاق آنها بیشتر آنها را بخوانید. مستقیم خواندن کتاب ممکن است به درستی تجربه را منتقل نکند. از طرف دیگر ، ممکن است بخواهید قبل از آغاز جنگ بعدی غزه کار خود را تمام کنید و من واقعاً نمی توانم بگویم که چه زمانی این اتفاق خواهد افتاد.

جنگ 2014 سومین جنگی بود که خانواده سیف طی XNUMX سال در آن شرکت داشتند. این طور نیست که او یا همسرش یا فرزندان کوچکش به ارتش پیوسته باشند. آنها به آن سرزمین افسانه ای که روزنامه نگاری ایالات متحده آن را "میدان جنگ" می خواند ، نرفتند. نه ، جنگها به حق آنها رخ می دهد. از دید آنها در زیر هواپیماها و هواپیماهای بدون سرنشین ، کشتار کاملاً تصادفی است. امشب این ساختمان همسایه تخریب شده است ، فردا برخی از خانه ها فقط از چشم دور هستند. جاده ها و باغات منفجر می شود ، حتی یک گورستان تا سهم مردگان در جهنم زندگی را نگیرند. استخوانهای مرده و طولانی در اثر انفجارها با همان هدف منطقی که سر بچه های پسر عموی شما از بدن جدا می شود یا خانه مادربزرگ شما صاف می شود ، در خارج از خاک پرواز می کنند.

هنگامی که شما در خارج از جنگ در غزه شرکت می کنید، ظاهرا این تصور است که با غول ها، موجودات وحشی و عظیم که قادر به جدا کردن ساختمان های بزرگ هستند، مانند این است که با Legos ساخته می شوند. و غول ها چشم ها را در قالب نظرسنجی های روزمره و هواپیماهای بدون سرنشین همیشه می بینند:

"مرد جوانی که غذای بچه ها را فروخت - شیرینی ، شکلات ، ترد - از نظر اپراتور هواپیمای بدون سرنشین ، یک هدف معتبر و خطرناک برای اسرائیل شد."

" . . اپراتور به غزه نگاه می کند همانطور که یک پسر بی نظم به صفحه یک بازی ویدیویی نگاه می کند. او دکمه ای را فشار می دهد که ممکن است یک خیابان را از بین ببرد. او ممکن است تصمیم بگیرد زندگی کسی را که در امتداد سنگفرش قدم می زند خاتمه دهد ، یا ممکن است درختی را در باغی که هنوز میوه نداده است از ریشه کند. "

سیف و خانواده اش روز به روز در داخل خانه ، با تشک هایی در راهرو ، دور از پنجره ها پنهان می شوند. او بر خلاف قضاوت بهتر خودش قدم برمی دارد. او می نویسد: "من هر شب بیشتر احمقانه احساس می کنم"

"در حال رفتن بین اردوگاه و صفتاوی با هواپیماهای بدون سرنشین که بالای سر من چرخیده اند. شب گذشته حتی یکی را دیدم: مثل آسمانی در آسمان شب می درخشید. اگر نمی دانید به دنبال چه چیزی باشید ، نمی توانید آن را از یک ستاره تشخیص دهید. هنگام راه رفتن ، حدود ده دقیقه آسمان را اسکن کردم و بدنبال هر چیزی که حرکت کند ، می گردم. البته در آنجا ستاره ها و هواپیماها وجود دارد. اما یک پهپاد متفاوت است ، تنها نوری که منعکس می کند بنابراین دیدن آن دشوارتر از یک ستاره یا هواپیماست. این مانند ماهواره است ، فقط بسیار نزدیکتر به زمین است و بنابراین سریعتر حرکت می کند. وقتی به خیابان البحار چرخیدم ، یکی را دیدم و چشمهایم را محکم به آن نگاه کردم. موشک ها به راحتی پس از پرتاب قابل مشاهده هستند - آنها کورکورانه از آسمان فرو می روند - اما نگاه من به هواپیمای بدون سرنشین به این معنی است که اگر تصمیم به شلیک داشته باشم ، یک یا دو ثانیه بیشتر از دیگران متوجه شده ام. "

غزنویان تحت عنوان هواپیماهای بدون سرنشین زندگی می کنند، یاد نمی گیرند گرما ایجاد کنند که می تواند به عنوان یک سلاح تفسیر شود. اما آنها به تهدید همیشه در حال حاضر عادت کرده اند و تهدیدهای صریح به تلفن های همراهشان منتقل شده است. هنگامی که ارتش اسرائیل همه را در اردوگاه پناهندگان متوقف می کند، هیچ کس حرکت نمی کند. آنها کجای فرار هستند، خانه هایشان را ویران می کنند، و فرار کرده اند؟

سیف نوشت: اگر به خود اجازه دهید شب ها به هواپیماهای بدون سرنشین گوش دهید ، هرگز نخوابید. "بنابراین من تمام تلاشم را کردم تا آنها را نادیده بگیرم ، که سخت بود. در تاریکی تقریبا می توانید باور کنید که آنها در اتاق خواب شما با شما هستند ، پشت پرده ها ، بالای کمد لباس. شما تصور می کنید که اگر دست خود را بالای صورت خود تکان دهید ، ممکن است آن را در دست بگیرید یا حتی مانند پشه قنداق کنید. "

به نظرم خط شعری از پاکستان یادآوری می شود ، اما این می تواند از هر یک از ملت های جنگیده با هواپیماهای بدون سرنشین باشد: "عشق من به شما مانند یک هواپیمای بدون سرنشین ثابت است." اما این عشق نیست که ملت های بدون سرنشین به قربانیان دور خود اعطا می کنند ، درست است؟

پاسخ دهید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *

مقالات مرتبط

نظریه تغییر ما

چگونه به جنگ پایان دهیم

برای چالش صلح حرکت کنید
رویدادهای ضد جنگ
به ما کمک کنید رشد کنیم

اهدا کنندگان کوچک ما را ادامه می دهند

اگر انتخاب می‌کنید که حداقل 15 دلار در ماه کمک مکرر داشته باشید، می‌توانید هدیه‌ای برای تشکر انتخاب کنید. ما از اهداکنندگان مکرر خود در وب سایت خود تشکر می کنیم.

این شانس شماست که یک را دوباره تصور کنید world beyond war
فروشگاه WBW
ترجمه به هر زبانی