وقتی آنها همیشه یاد خواهند گرفت؟

وقتی آنها همیشه یاد خواهند گرفت؟ مردم آمریکا و حمایت از جنگ

توسط لارنس ویتنر

هنگامی که به جنگ می آید، مردم آمریکا به طور قابل توجهی ثابت هستند.

پاسخ آمریکایی ها به جنگ های عراق و افغانستان نمونه های گویایی دارد. در سال 2003 ، طبق نظر سنجی ها، 72 درصد آمریکایی ها تصور می کردند که جنگ در عراق تصمیم درستی است. در اوایل سال 2013 ، حمایت از این تصمیم به 41 درصد کاهش یافته بود. به همین ترتیب ، در اکتبر 2001 ، هنگامی که اقدامات نظامی ایالات متحده در افغانستان آغاز شد ، مورد حمایت قرار گرفت 90 درصد مردم آمریکا. تا دسامبر 2013 ، تصویب عمومی جنگ افغانستان تنها کاهش یافت 17 درصد.

در حقیقت ، این سقوط حمایت عمومی از جنگهای یکبار مردمی یک پدیده طولانی مدت است. اگرچه جنگ جهانی اول مقدم بر نظرسنجی از افکار عمومی بود ، اما ناظران شور و شوق قابل توجهی برای ورود آمریکا به آن درگیری در آوریل 1917 گزارش کردند. اما ، پس از جنگ ، شور و شوق ذوب شد. در سال 1937 ، هنگامی که نظرسنجی کنندگان از آمریکایی ها پرسیدند که آیا ایالات متحده باید در جنگ دیگری مانند جنگ جهانی شرکت کند ، 95 درصد از پاسخ دهندگان گفتند: "نه"

و همینطور شد هنگامی که رئیس جمهور ترومن در ژوئن 1950 نیروهای آمریکایی را به کره اعزام کرد ، 78 درصد از آمریکایی های نظرسنجی تایید شده است طبق نظرسنجی ها ، در فوریه 1952 ، 50 درصد آمریکایی ها معتقد بودند که ورود آمریکا به جنگ کره اشتباه بوده است. همین پدیده در رابطه با جنگ ویتنام رخ داد. در آگوست 1965 ، هنگامی که از آمریکایی ها س wereال شد که آیا دولت ایالات متحده "در ارسال نیرو برای جنگ در ویتنام" اشتباهی مرتکب شده است؟ 61 درصد از آنها گفتند "نه" اما در آگوست 1968 ، حمایت از جنگ به 35 درصد کاهش یافت و در مه 1971 به 28 درصد کاهش یافت.

از بین تمام جنگهای آمریکا طی قرن گذشته ، فقط جنگ جهانی دوم رضایت عمومی را حفظ کرده است. و این یک جنگ بسیار غیرمعمول بود - جنگی شامل حمله نظامی ویرانگر به خاک آمریکا ، دشمنان شیطانی مصمم به تسخیر و بردگی جهان و یک پیروزی کاملاً آشکار.

گرچه تقریباً در همه موارد ، آمریکایی ها علیه جنگ هایی که زمانی پشتیبانی می کردند ، روی آوردند. چگونه باید این الگوی ناامیدی را توضیح داد؟

به نظر می رسد دلیل اصلی آن هزینه های هنگفت جنگ - در زندگی و منابع است. در طول جنگ های کره و ویتنام ، هنگامی که کیف های بدن و کهنه سربازان معلول به تعداد زیادی به ایالات متحده بازگشتند ، حمایت عمومی از جنگ ها به میزان قابل توجهی کاهش یافت. اگرچه در جنگ های افغانستان و عراق تلفات کمتری در آمریکا به وجود آمده است ، اما هزینه های اقتصادی آن بسیار زیاد بوده است. دو مطالعه اخیر دانشمندان تخمین زده اند که این دو جنگ در نهایت هزینه مالیات دهندگان آمریکایی را خواهد داشت $ 4 تریلیون به $ 6 تریلیون. در نتیجه ، بیشتر هزینه های دولت آمریکا دیگر صرف آموزش ، مراقبت های بهداشتی ، پارک ها و زیرساخت ها نمی شود بلکه هزینه های جنگ را تأمین می کند. تعجب آور نیست که بسیاری از آمریکایی ها نسبت به این درگیری ها خشمگین شده اند.

اما اگر بار سنگین جنگ بسیاری از آمریکایی ها را نادیده بگیرد، چرا آنها به راحتی از حمایت های جدید حمایت می کنند؟

به نظر می رسد یک دلیل اساسی این است که موسسات قدرتمند و شکل دهنده افکار - رسانه های ارتباط جمعی ، دولت ، احزاب سیاسی و حتی آموزش و پرورش - کمابیش توسط آنچه رئیس جمهور آیزنهاور "مجموعه نظامی-صنعتی" خواند کنترل می شوند. و در آغاز درگیری ، این نهادها معمولاً قادر به به اهتزاز درآوردن پرچم ها ، نوازندگی گروه ها و تشویق جمعیت برای جنگ هستند.

اما این واقعیت نیز وجود دارد که بسیاری از مردم آمریکا بسیار ساده لوحانه عمل می کنند و حداقل در ابتدا کاملاً آماده هستند تا دور پرچم جمع شوند. مطمئناً ، بسیاری از آمریکایی ها بسیار ملی گرا هستند و به درخواست های فوق وطن دوستانه شباهت دارند. اصلی ترین سخنان سیاسی ایالات متحده ادعای مقدس است كه آمریكا "بزرگترین ملت در جهان" است - محرك بسیار مفیدی برای اقدام نظامی آمریكا علیه سایر كشورها. و این جوش شیرین با احترام قابل توجهی نسبت به اسلحه ها و سربازان آمریکایی از بین می رود. ("بیایید تشویق قهرمانان خود را بشنویم!")

البته یک حوزه انتخابیه مهم صلح آمریكا نیز وجود دارد كه سازمانهای صلح بلند مدت از جمله اقدام صلح ، پزشكان برای مسئولیت اجتماعی ، یارانه آشتی ، لیگ بین المللی زنان برای صلح و آزادی و سایر گروههای ضد جنگ را ایجاد كرده است. این حوزه صلح ، غالباً مبتنی بر آرمانهای اخلاقی و سیاسی ، نیروی اصلی مخالفت با جنگهای ایالات متحده را در مراحل اولیه فراهم می کند. اما در مقابل علاقه مندان سرسخت نظامی ، آماده تحسین جنگ برای آخرین بازمانده آمریکایی هستند. نیروی متحرک در افکار عمومی ایالات متحده تعداد زیادی از مردم است که در آغاز جنگ دور پرچم جمع می شوند و سپس به تدریج از درگیری خسته می شوند.

و بنابراین یک روند چرخه ای دنبال می شود. بنجامین فرانکلین آن را در اوایل قرن هجدهم تشخیص داد ، زمانی که شعر کوتاهی را برای آن نوشت  Almanack پاکت پی سی برای سال 1744:

جنگ ناشی از فقر است

صلح فقر؛

صلح جریان Riches را می سازد

(سرنوشت نئرود متوقف می شود.)

ثروت،

غرور زمین جنگ است؛

جنگ فقر و غیره را به وجود می آورد.

جهان دور می رود

اگر بیشتر آمریکایی ها هزینه های وحشتناک جنگ را به رسمیت بشناسند، مطمئنا تخفیف و همچنین صرفه جویی در زندگی و منابع خواهد بود. قبل از آنها به آغوش آن شتافتند. اما درک واضح تری از جنگ و پیامدهای آن برای متقاعد کردن آمریکایی ها برای خارج شدن از چرخه ای که به نظر می رسد در آن گرفتار شده اند ، احتمالاً لازم خواهد بود.

 

 

لارنس ویتنر (http://lawrenceswittner.com) استاد ممتاز تاریخ در SUNY / آلبانی است. آخرین کتاب او یک رمان هجوآمیز درباره شرکت های بزرگ دانشگاه است ، در UAardvark چه اتفاقی می افتد؟

پاسخ دهید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *

مقالات مرتبط

نظریه تغییر ما

چگونه به جنگ پایان دهیم

برای چالش صلح حرکت کنید
رویدادهای ضد جنگ
به ما کمک کنید رشد کنیم

اهدا کنندگان کوچک ما را ادامه می دهند

اگر انتخاب می‌کنید که حداقل 15 دلار در ماه کمک مکرر داشته باشید، می‌توانید هدیه‌ای برای تشکر انتخاب کنید. ما از اهداکنندگان مکرر خود در وب سایت خود تشکر می کنیم.

این شانس شماست که یک را دوباره تصور کنید world beyond war
فروشگاه WBW
ترجمه به هر زبانی