جنگ و صلح در زمان کوتاه: جهان بیرون از آرلینگتون

توسط دیوید سوانسون بیایید دموکراسی کنیم.

اظهارات در آرلینگتون، ویرجینیا، 29 ژانویه 2017

سال خروس مبارک!

از شما به خاطر دعوت کردنم ممنونم. با تشکر از Archer Heinzen برای تنظیم این. البته اگر می دانستم تیم بسکتبال UVA ساعت 1 با ویلانوا بازی می کند، نمی آمدم. شوخی می کنم، اما آن را در رادیو می گیرم یا بازپخش را بدون تبلیغات تماشا می کنم. و وقتی این کار را انجام دهم، فقط می‌توانم این را تضمین کنم: گوینده از نیروهای آمریکایی به خاطر تماشای 175 کشور تشکر می‌کند، و هیچ کس نمی‌پرسد که آیا 174 فقط کافی نیست.

ای کاش می توانستم تضمین کنم که UVA برنده خواهد شد، اما اینجا جایی است که میمون های ورزشی با تفکر منطقی در اطراف هستند. من در واقع هیچ نظری در مورد برنده شدن UVA ندارم. بنابراین می‌توانم آرزوی خود را به یک پیش‌بینی «برنده می‌شویم» تبدیل کنم و سپس اعلام کنم که «ما» برنده شدیم، انگار که من درگیر آن بودم. یا فرض کنید که UVA آن را منفجر می کند. سپس می توانم بگویم که "ما" تصمیم گرفتیم لندن پرانتس را در بازی نگه داریم، حتی اگر او مچ دست پیچ خورده و آنفولانزا داشت و یک پایش را در یک تصادف رانندگی از دست داده بود، حتی اگر واقعیت آشکار این است که من واقعاً مربی بودم. هرگز این کار را نمی‌کردم، همانطور که - اگر دولت ایالات متحده را کاملاً کنترل می‌کردم - در واقع یک تریلیون دلار در سال برای آماده‌سازی جنگ خرج نمی‌کردم.

هیچ چیزی که بتوانم درباره ورزش بگویم نمی تواند به اندازه شیوه های ورزشی که مردم در مورد سیاست صحبت می کنند احمقانه باشد. اگر به جنگ اعتراض می‌کنید و ارتش آمریکا به هر حال آن را شروع می‌کند، نگویید «ما جنگ را شروع کردیم». ما نکردیم. شاید کسی این کار را با پولی که شما در مالیات پرداخت کرده اید انجام داده است. شاید شما مسئولیت دارید که مجلس نمایندگان نادرست را متقاعد کنید که جنگ را متوقف کند. اما "ما" شما فقط شما را از افراد خارج از این مسئولیت متمایز نمی کند، بلکه شما را از افرادی که بمباران می شوند و از افرادی که در سراسر آن 96 درصد بشریت غیر آمریکایی که بخشی از جنبش صلح هستند متمایز می کند. ما جنبش صلح در توقف جنگ موفق می شویم یا شکست می خوریم و ملیت نداریم.

ما همچنین حزب دموکرات یا جمهوری خواه نیستیم. ما نیازی به «پس گرفتن» دولت از یک حزب برای طرف دیگر نداریم، زیرا هرگز آن را نداشتیم. و تنها جنبشی که نمی‌خواهد رویای دنیایی بهتر را ببیند، مستلزم آن است که همه چیز بازپس‌گیری یا بازپس‌گیری یا ایجاد دوباره عالی باشد. لازم نیست تصمیم بگیریم که کدام حزب یا شخصیت شرور است و دیگری را مقدس اعلام کنیم. ما باید بتوانیم رئیس‌جمهوری را محکوم کنیم که با چین تهدید به جنگ می‌کند و رئیس‌جمهوری را که پیشنهاد صلح با روسیه را پیشنهاد می‌کند، حتی اگر همان رئیس‌جمهور باشد، و حتی اگر اقدامات خوب به دلایل بد باشد، و حتی اگر اکثریت قریب به اتفاق اقدامات او سقوط کند، محکوم کنیم. فقط در یک طرف دفتر کل ما - حتی اگر از قبل امیدوار باشیم که او دوباره انتخاب شود یا مشغول تلاش برای استیضاح او باشیم. (بله، من هستم.) ما باید بهترین سیاستمداران را وقتی که اشتباه می کنند محکوم کنیم و وقتی بدترین ها را درست انجام می دهند، ستایش کنیم. به نظر می رسد که این یک رویکرد آشفته به دوستی است، اما این رویکرد مناسبی برای دولت نماینده است که نباید درگیر دوستی های خیالی شود.

بنابراین، هشدار منصفانه. اگر من از اقدام یکی از اعضای یک حزب انتقاد می کنم به این دلیل نیست که طرف دیگر را می پرستم و از آن اطاعت می کنم. سیاست تماشای بازی بسکتبال نیست. در سیاست، شما باید در دادگاه حضور داشته باشید. قرار است دقت آنچه پیش‌بینی می‌کنید تحت تأثیر کاری باشد که انجام می‌دهید. چند هفته پیش، بسیاری از ما از پرزیدنت اوباما خواستیم که به چلسی منینگ عفو کند. پیش بینی معمول این بود که این اتفاق نمی افتد. سپس آن را انجام داد. و تحلیل معمول این بود: خوب، البته این اتفاق افتاد. اما ما پیش‌بینی نمی‌کردیم، تقاضا می‌کردیم. ما بسیاری دیگر را ساختیم که شکست خوردند. بسیاری از افشاگران هنوز در قفس به سر می برند یا در رنج هستند. این واقعیت که اوباما کاری را درست انجام داد، این واقعیت را تغییر نمی‌دهد که او در وهله اول به منینگ کمک کرد. به نظر من پاسخ دادن به این سوال که آیا او بیشتر ضرر کرده است یا خیر، دشوار نیست، اما فکر می‌کنم پرسیدن اشتباه است.

من قصد دارم کمی در مورد اینکه کجا هستیم، و سپس جایی که دوست دارم باشم، و سپس چگونه به آنجا برسم صحبت خواهم کرد. بنابراین، امیدوارم از بد به سمت خوب به سمت انرژی بخش و رضایت بخش حرکت کنم. روند کلی دولت آمریکا از بد به بدتر به بدبختی است. و در طول این مسیر نسبتاً پیوسته پیش می رود. اوباما رکوردی در هزینه های نظامی ثبت کرد. او بیشتر از بوش بر عراق بمب انداخت. او جنگ های هواپیماهای بدون سرنشین را ایجاد کرد. او به این ایده پایان داد که روسای جمهور برای جنگ به کنگره نیاز دارند. او نیروهای بیشتری را در کشورهای بیشتری مستقر کرد. او جنگی را که هنوز در افغانستان ادامه دارد تشدید کرد. او هشت کشور را بمباران کرد و درباره آن لاف زد. او قاطعانه جاسوسی بدون مجوز، زندان بی‌اساس، شکنجه و ترور را به‌عنوان گزینه‌های سیاستی به جای جنایت معرفی کرد. او قوانینی به اصطلاح مخفی و علنی نوشت که جانشین او بدون نظر قانونگذار از بین آنها انتخاب و انتخاب می کند. او جنگ سرد جدیدی با روسیه ایجاد کرد. او این کارها را از روی میل انجام می داد یا به زیردستان خود اجازه انجام آن ها را می داد.

و ترامپ می‌گوید شکنجه می‌کند، می‌گوید نفت می‌دزدد، خانواده‌ها را می‌کشد، و به قدرتی بیش از هر انسانی که تا به حال داشته است، قدم می‌گذارد، زیرا مانند هر انسانی حاضر نیست با آن مقابله کند. به سن 70 سالگی رسیده اند. همانطور که باراک اوباما و جان مک کین وانمود کردند که شکنجه را ممنوع می کنند، که قبلاً یک جنایت بود، ترامپ وانمود می کند که آن را لغو ممنوع کرده است. اگر متوجه شوند که این کار از نظر قانونی نمی تواند انجام شود، بسیار شوکه می شوند - به این معنی که در واقع می توان آن را به طور موثر انجام داد. خیلی‌ها وقتی بدانند ترامپ و زیردستانش افراد زیادی را با موشک‌های ربات‌های پرنده هدف قرار می‌دهند، شوکه می‌شوند، بیشتر افراد شناسایی نشده‌اند، هیچ‌کدام از آنها متهم نشده‌اند، تعداد کمی از آن‌ها ممکن است دستگیر شوند، و حتی یکی از آنها ادامه‌دار نیست. و تهدید قریب الوقوع برای ایالات متحده آمریکا. و اتفاقاً چیزی که قریب الوقوع است ادامه ندارد. من عمیقاً امیدوارم که مردم آنقدر شوکه شده باشند و خشمگین شوند، حتی اگر ترجیح می دادم که آنها این کار را با ایجاد این سیاست انجام داده باشند.

در ضمن، دیدن فیلمی به نام را توصیه می کنم پرنده ملی زیرا، در میان چیزهای دیگر، متنی را که ما از خلبانان پهپاد داریم که قبل، در حین، و پس از منفجر کردن تعدادی از مردم در نیمه جهان صحبت می‌کنند، نمایش می‌دهد. یا به لطف ACLU فقط می توانید متن را بخوانید. این برعکس این است که سربازان بشردوستان کارهای سختی را انجام می دهند که باید برای محافظت از حساب های بانکی و لپ تاپ های ما انجام شود. این سادیسم مشتاق شرور تشنه به خون است. این چیزی نیست که بیشتر گروه ها در روز میهن پرستی انتخاب می کنند. آیا می دانستید ترامپ در حال ایجاد تعطیلات جدید است؟ من نشنیده‌ام که چه زمانی خواهد بود، اما فکر می‌کنم باید در آن روز یک روز صلح ایجاد کنیم.

همانطور که ممکن است جمع آوری کرده باشید، من قصد دارم موضوعات زیادی را لمس کنم، و امیدوارم زمان زیادی برای پاسخ دادن به سوالاتی در مورد موضوعات مورد علاقه شما داشته باشم. برخی از موضوعاتی هستند که می توانم روزها درباره آنها صحبت کنم. برخی فقط موضوعاتی هستند که من وانمود می کنم که در مورد آنها به نوعی سرنخ دارم. پس مراقب اخبار جعلی باشید.

من بیشتر شوخی می کنم. اما من ادامه می‌دهم و به این سؤال پاسخ می‌دهم که "چگونه اخبار واقعی را از جعلی تشخیص دهیم؟" من فکر می کنم بهترین کاری که می توانید انجام دهید این است که به منبع مراجعه کنید. اگر فیلمی را توصیف می کنم که متنی را دراماتیزه می کند، باور نکنید و فیلم را باور نکنید. برو متن یا قسمت کلیدی آن را بخوان. اگر نیویورک تایمز گزارش‌هایی مبنی بر اینکه ارزیابی به اصطلاح اطلاعاتی به‌اصطلاح جامعه‌ای در مورد هک‌های روسی نکبت‌کننده است، اما گزارش‌های بعدی در مقاله مبنی بر اینکه گزارش دولت حاوی هیچ مدرک واقعی نیست، موهایتان را بیرون نزنید. از اول آن مقاله را نخوانید. خود گزارش را بخوانید. یافتن آن طولانی تر یا سخت تر نیست. و شما می توانید در عرض دو دقیقه متوجه شوید که حتی وانمود نمی کند که حاوی شواهدی است. گوش ندهید که چگونه کسی برای توصیف قتل پلیس پول می گیرد. ویدیوی یوتیوب آن را تماشا کنید. به CNN مراجعه نکنید تا بفهمید که چه دستور اجرایی صادر شده است. آن را در وب سایت کاخ سفید بخوانید.

رفتن به منبع پاسخ کاملی نیست. شما همچنین باید چندین منبع را بخوانید، و باید اعتبار نسبی آنها را مشخص کنید، حتی زمانی که آنها دور هستند و به زبان های دیگر هستند. اما در حد امکان به منبع مراجعه کنید و خودتان قضاوت کنید. فکر می‌کنم مقالات من در 11 نشریه منتشر شده است واشنگتن پست پیشنهاد شده تبلیغات روسیه است. با این حال هر مقاله در وب سایت خودم نیز ظاهر شد. همه با این روش تولید شدند: من جلوی کامپیوترم نشستم، فهمیدم چه فکر می کنم و آن را تایپ کردم. اکثر مقاله ها برای من یک سکه به دست نیاوردند. هیچ‌کدام از روسیه برای من یک پنی به دست نیاوردند. و بیشتر نشریات درگیر هیچ ارتباطی با روسیه ندارند، دولتی که من اغلب از آن انتقاد می کنم. یکی از مقامات نیروی هوایی روسیه یک بار از من پرسید که آیا مطالبی را که به من داده بود را به نام خود منتشر خواهم کرد یا خیر، و من به طور عمومی در وبلاگ خود امتناع کردم و نام او را در این فرآیند ذکر کردم و پیشنهاد او را محکوم کردم.

بنابراین، من از خطاناپذیری دور هستم، اما اگر اخبار جعلی روسیه هستم، به اصطلاح دروغ وزارت امنیت داخلی که توسط وزارت امنیت داخلی چاپ شده است، چه می گویید. واشنگتن پست اینکه روسیه سیستم انرژی ورمونت را هک کرده است - ادعایی که بلافاصله توسط سیستم انرژی ورمونت رد شد؟ و چه باید از این واقعیت که صاحب واشنگتن پست از سیا بیشتر از سیا حقوق می گیرد واشنگتن پست، واقعیتی که هرگز در آن فاش نشد واشنگتن پست گزارش در مورد سیا؟ اوایل این هفته نیویورک تایمز برای اولین بار در حافظه من دروغ ریاست جمهوری را دروغ خواندم. رادیو عمومی ملی بلافاصله اعلام کرد که به عنوان یک موضوع اصولی هرگز این کار را انجام نخواهد داد. در مقابل، من کتابی نوشته ام که مجموعه ای کامل از دروغ های ریاست جمهوری است به نام جنگ دروغ است. بنابراین، چه چیزی جعلی است و چه خبر؟

واکنش جهان به دونالد ترامپ، مانند واکنش داخلی، بسیار متفاوت است. برخی تشویق می شوند که فشار ایالات متحده به سمت جنگ با روسیه ممکن است کاهش یابد. ایالات متحده و روسیه هر کدام دارای سلاح های هسته ای کافی برای نابودی چندین برابر زندگی روی زمین هستند. مقامات پنتاگون به خبرنگاران گفته اند که جنگ سرد با روسیه برای سودجویی و بوروکراسی است. زمانی که چند ماه پیش خطر وقوع صلح در سوریه وجود داشت، ارتش آمریکا عمل برای جلوگیری از آن با بمباران نیروهای سوری، ظاهراً برخلاف میل پرزیدنت اوباما. ایالات متحده کودتا را در اوکراین تسهیل کرد، رأی جدایی کریمه را تهاجم و تصرف با زور توصیف کرد (اگرچه هرگز پیشنهاد رأی مجدد نداد)، ادعاهای بی اساس درباره سرنگونی یک هواپیما، افتتاح یک پایگاه موشکی در رومانی، شروع به کار کرد. ساخت یک پایگاه موشکی در لهستان، انتقال نیروها و تجهیزات بیشتری به اروپای شرقی از آنچه که از زمان جنگ جهانی دوم به بعد دیده شده بود، تمام تظاهر را که دشمنی که همه اینها را تحریک می کند، ایران است را کنار گذاشت و با تکرار بی پایان این خبر را منتشر کرد که روسیه اروپا را تهدید می کند (حتی با وجود روسیه). با تمام جنایات و جنایات واقعی اش، از جمله بمباران سوریه، اروپا را تهدید نمی کرد).

جامعه به اصطلاح اطلاعاتی ایالات متحده این کلمه را منتشر کرد که روسیه شبکه برق ورمونت را هک کرده است - داستانی که ظاهرا آن را به سادگی ساخته است. شاید همان افرادی بودند که برای اولین بار ادعا کردند که ترامپ یک سرور کامپیوتری را به یک بانک روسی متصل کرده است. هیچ مدرکی وجود نداشت. رسانه ها با داستان هایی مبنی بر هک شدن C-Span و کانال های دیگر توسط روسیه شروع کردند. هیچ مدرکی وجود نداشت. سی اسپان گفت روسیه این کار را نکرد. شخصی غیر از روسیه محتوای تلویزیونی روسی را در سی اسپان پخش کرده بود. به اصطلاح "اطلاعات" به اصطلاح "سرویس ها" مجموعه ای از گزارش ها و داستان های بدون مدرک منتشر کردند که بسیاری از آمریکایی ها را متقاعد کرد که ولادیمیر پوتین به ماشین های انتخاباتی ایالات متحده نفوذ کرده است. این گزارش‌ها بدون ادعای در اختیار داشتن شواهدی نشان می‌دهد که روسیه ایمیل‌های دموکرات‌ها را هک کرده و آنها را در اختیار ویکی‌لیکس قرار داده است. تلاش برای شواهد نیمه اول آن بسیار کوتاه بود و نیمه دوم حتی تلاشی هم نشد. با این حال، بیش از نیمی از دموکرات‌ها به نظرسنجی‌ها گفتند که معتقدند روسیه شمارش آرا واقعی را هک کرده است، چیزی که حتی ادعا نمی‌شود. چیزهایی در آن گزارش‌ها که می‌توانستند به طور مستقل بررسی شوند، تمایل به فروپاشی داشتند. ISPهایی که به عنوان روسی شناسایی شده بودند، روسی نبودند. هنگامی که گزارش ها با اطلاعات در دسترس عموم در مورد یک شبکه تلویزیونی روسی افزوده شد، بسیاری از جزئیات به طرز احمقانه ای مخدوش شدند که نشان دهنده عدم توجه جدی به دقت است. زمانی که دونالد ترامپ پیشنهاد کرد قبل از باور به سیا باید به شواهد نیاز داشت، داستان تایید نشده ای از رسوایی و فساد جنسی ترامپ منتشر شد.

به نظر من، حوادث فوق حاکی از آرزوی مرگ، تمایل به گونه کشی است. با این حال، نباید آن را با صرفاً مخالفت با دونالد ترامپ یکی دانست. من فکر می‌کنم تمایل رسانه‌ها برای دادن میلیاردها دلار وقت پخش رایگان به ترامپ و در نتیجه، کاخ سفید، و همچنین حمایت احتمالی رئیس اف‌بی‌آی از ترامپ از تمایل مشابهی ناشی می‌شود. اما اگر دولت عمیق با انتخاب دشمنی مانند روسیه و همراه با آن با فروش تسلیحات و سلطه جهانی مخالفت کند، به مادر خود حمله خواهد کرد. این کار را با مسئولیت خود انجام دهید. این کار را با به خطر انداختن آینده ما انجام ندهیم.

بسیاری در سراسر جهان از ریاست جمهوری ترامپ وحشت دارند. آنها متعصبی طرفدار جنگ، ضد محیط زیست، ضد رای، بیگانه هراسی، نژادپرست، ضد روشنفکری با منافع تجاری فاسد می بینند و اشتباه نمی کنند. رسانه های روسی به دلیل تشویق ترامپ محکوم هستند، گویی رسانه های انگلیسی هیلاری کلینتون را تشویق نمی کردند. ممکن است عدم محبوبیت ترامپ مزایایی داشته باشد. پایگاه های نظامی ایالات متحده در سرتاسر جهان باعث ایجاد خشم و خصومت می شود و جنگ را تسهیل می کند. اگر بخواهیم آنها را ببندیم، ایمن تر خواهیم بود و همچنین میلیاردها دلار و بخشی از جو خود را ذخیره خواهیم کرد. یکی از راه‌های بستن آن‌ها می‌تواند این باشد که به میزبانان‌شان اشاره کنیم که نشان‌دهنده اطاعت از ترامپ و خطر واقعی تبدیل شدن به زندان‌های شکنجه مخفی هستند.

جهان باید حمایت ما از چنین مقاومتی را ببیند. باید حمایت ما از دیپلماسی با روسیه و خلع سلاح هسته ای را ببیند. باید مقاومت ما در برابر تعصب و عشق و پذیرش پناهندگان و خارجی ها را ببیند. ما باید بسازیم و مردم در حال ایجاد جنبش های متحد در سطوح محلی، ایالتی و جهانی برای حمایت از حقوق همه ما هستند: مهاجران، پناهندگان، اقلیت ها، زنان، کودکان، مسلمانان، همجنس گرایان، زندگی سیاه پوستان، لاتین تبارها، همه ، هر کس. اما اینکه همه باید با 4 درصد بشریت که معمولاً به معنای آن است، بسیار متفاوت باشند، یعنی 4 درصد در داخل مرزها (یا احتمالاً دیوارها) ایالات متحده. هیلاری کلینتون در اتاقی پر از بانکداران گلدمن ساکس گفت که ایجاد منطقه پرواز ممنوع در سوریه مستلزم کشتن تعداد زیادی از مردم سوریه است. و او به مردم گفت که می خواهد منطقه پرواز ممنوع را ایجاد کند. و اگر او برنده انتخابات اعلام شده بود، می توانم به شما تضمین کنم که هیچ کس در خیابان من بالا و پایین راهپیمایی نمی کرد و فریاد می زد "عشق نه نفرت". بنابراین، من نگران هستم که حتی کسانی که برای مهربانی با دیگران ارزش قائل هستند، بیشتر برای 4٪ از بشریت در ایالات متحده ارزش قائل هستند، اما برای 96٪ دیگر آنقدر ارزش قائل نیستند، یا برای آن ارزشی قائل هستند که توسط افراد کمتر نفرت انگیز از این دو بزرگ سیاسی هدایت شده است. مهمانی. اینطوری موفق نمی شویم.

اتفاقاً ما موفقیت هایی هم داشته ایم. توقف جنگ علیه ایران، بارها و بارها. اینها موفقیت ها هستند. توقف بمباران گسترده سوریه در سال 2013. این یک موفقیت بزرگ بود. البته ناقص بود قدم های مثبت جایگزین گام های منفی نشدند. اما پتانسیل ما را نشان داد. و منظور من از "ما" ما در سراسر جهان بودیم که این کار را انجام دادیم، از جمله عموم مردم بریتانیا که مجلس خود را متقاعد کردند که رای منفی بدهد. در کنگره، عدم تمایل به رای دادن به یک جنگ قابل مشاهده بزرگ در سوریه، در مقابل تشدید تنش‌های خزنده و برون سپاری، به صراحت ناشی از ترس از رأی دادن به «عراق دیگر» بود. این نتیجه یک دهه فعالیت علیه جنگ در عراق بود. اما جنگ با عراق ادامه دارد و ما چیز زیادی در مورد مردها، زنان و کودکان کشته شده در موصل که نیروهای عراقی و آمریکایی می کشند، نشان داده نمی شود. ما کسانی را که توسط داعش یا اسد کشته شده اند نشان می دهیم. بنابراین، ما باید به طور فعال اخبار مورد نیاز خود را جستجو کنیم.

پرزیدنت ترامپ در روز اول به سیا رفت و گفت که ایالات متحده باید نفت عراق را می دزدید و ممکن بود فرصت دیگری برای این کار داشته باشد. منتقدان خوب لیبرال گفتند که این پوچ است زیرا ایالات متحده اکنون در عراق در کنار عراق می‌جنگد، نه علیه آن. اما آیا مردم عراق در این مورد نظرسنجی شده اند؟ آیا بیش از یک دهه است که ادعا نشده است؟ آیا ادامه جنگ به نفع عراق و منطقه است؟ ما آسیای غربی را ذاتاً خشن می‌دانیم، اما خارج از اسرائیل سلاح نمی‌سازد. ایالات متحده بزرگترین تامین کننده تسلیحات به خاورمیانه است و در دوران اوباما رکوردهایی در این زمینه به ثبت رسانده است. بیشتر سلاح های دیگر در جهان از ایالات متحده و پنج کشور دیگر می آیند. هیچ یک از جنگ ها در مکان هایی که سلاح ها را می سازند نیست.

به یاد داشته باشید که این شرکتی از ماناساس بود که مواد سیاه زخم را در اختیار صدام حسین قرار داد. به یاد داشته باشید که ایالات متحده عملیاتی را که منجر به کشته شدن بیش از یک میلیون نفر از مردمش شد، با این بیانیه که او مردم خود را کشته است توجیه کرد - که عموماً جرمی بسیار وحشتناک تر از کشتن افراد دیگری تلقی می شود. و اکنون دولت عراق مردم خود را می کشد و به جای آن به ما گفته می شود که در حال آزادسازی شهرها است - و همچنین مبارزان را آزاد می کند تا فرار کنند و به سرنگونی دولت سوریه کمک کنند. به یاد دارید در سال 2003 زمانی که اتاقی پر از هک های شرکتی ایالات متحده قوانین جدیدی برای عراق وضع می کرد و عراقی ها ناسپاس به نظر می رسیدند؟ در طول هفته گذشته در واشنگتن دی سی، من فکر می کنم بسیاری از مردم احساس خود را دریافت کرده اند. مردم سوریه نیز همین احساس را خواهند داشت.

اما ترامپ می گوید که مخالف جنگ است و طرفدار جنگ است. ما از آن چه کنیم؟ خوب، او می گوید که طرفدار هزینه های نظامی بیشتر است و این منجر به جنگ های بیشتر می شود. او گفت تا زمانی که کوچکترین مقاومتی نداشته باشد، مخالف ناتو است. او گفت که تا زمانی که ارتش و لاکهید مارتین با او صحبت نکرده اند، مخالف F-35 است. بنابراین، مخالفت با ایجاد جنگ باید دستور روز باشد، از جمله پایان دادن به چندین جنگ فعلی، بیرون کشیدن نیروها از کشورهای متعدد، و بستن پایگاه ها. اما نه تنها مردم در ایالات متحده با انواع دیگر بحران ها مواجه می شوند، بلکه جنگ ها نیز مخفیانه بوده است. آنها برون سپاری شده اند. خصوصی شده اند آنها از هوا بیشتر از زمین کار می کنند. یعنی بیشتر مردن نه کمتر. اما این به معنای مرگ کمتر از آن نوع است که به ما گفته می شود و می گویند به آن اهمیت دهیم. روزنامه های ایالات متحده همچنان به شما خواهند گفت که جنگ داخلی ایالات متحده مرگبارترین جنگ ایالات متحده بوده است، دقیقاً مثل اینکه بومیان آمریکایی و فیلیپینی ها و ویتنامی ها و عراقی ها و هر کس دیگری انسان نیستند.

خطر جنگ هسته‌ای هر لحظه بیشتر می‌شود که ما جهان از سلاح‌های هسته‌ای را خلع سلاح نکنیم. حتی دیدگاه عموماً گمراه کننده جامعه اطلاعاتی از آینده که اخیراً منتشر شده است، استفاده از سلاح های هسته ای را پیش بینی می کند. جنگ هسته‌ای جنگی نیست که بتوان پس از شروع آن به این دلیل انتقاد کرد که هزینه زیادی دارد یا به کسی دلسوز آسیب می‌رساند یا به این دلیل که افراد اتمی قدردانی نمی‌کنند. باید از قبل متوقف شود.

جلوگیری از جنگ کاری نیست که بتوانید صرفاً به روش محلی انجام دهید. شاید بتوانیم تمام خطوط لوله را از طریق فعالیت‌های نه در حیاط خلوت توسط افرادی که عموماً طرفدار آلودگی هستند و به تغییرات آب و هوایی اعتقاد ندارند متوقف کنیم. ما نمی توانیم جنگ را به این ترتیب پایان دهیم. نیاز به تفکر انتزاعی دارد. این مستلزم اهمیت دادن به کسی غیر از خودتان است. این امر نیازمند یا به اصطلاح "انسان سازی" قربانیان احتمالی با جذب افراد از هر کشور هدف به فیلم های هالیوود است، یا این که همه انسان ها انسان هستند، چه انسان سازی شده باشند یا نه. یک پیشرفت شگفت‌انگیز به خودی خود و چیزی که باید بر روی آن ساخته شود، حمایت فزاینده از پناهندگان و مهاجران است که در تلاش‌های دیروز در فرودگاه‌ها مشاهده شد. اگر مردم ایالات متحده بخواهند وجدان و آگاهی را توسعه دهند تا نه تنها از پناهندگان در برابر کشورهایی که دولت ایالات متحده بمباران کرده است محافظت کنند، بلکه بخواهند بمباران آنها را متوقف کنند؟

اما تصور اینکه پایان دادن به جنگ و آمادگی برای جنگ به نفع همه نیست، پوچ خواهد بود. هیچ چیز به اندازه جنگ فرهنگ ما را تحقیر نمی کند. این بداخلاقی ترین و بدترین کاری است که مردم وجداناً برای انجام آن تصمیم می گیرند. این قتل را تحریم می کند و حامیان آن به اندازه کافی منطقی می پرسند که اگر قتل قابل قبول است چرا نمی توانند شکنجه کنند. تنها رقیب نزدیک جنگ، تخریب محیط زیست است و نظامی گری عامل اصلی تخریب محیط زیست است. حدود 400,000 نفری که در گورستان ملی آرلینگتون دفن شده اند، ردیف به ردیف به نظر تعداد بسیار زیادی هستند. اما جنگ میلیون ها نفر را می کشد. و خیلی بیشتر از اینکه بکشد زخمی می کند. و ارتش های ثروتمند متجاوز را عمدتاً از طریق خودکشی می کشد. و خیلی بیشتر از اینکه صدمه بزند آسیب می زند. باعث گسترش بیماری می شود. زیرساخت ها را از بین می برد. خاک و دریاها را از بین می برد. از طریق آزمایش تسلیحات برای رقابت با آنچه در جنگ انجام می دهد آسیب وارد می کند - بدون در نظر گرفتن آزمایش سلاح ها به عنوان انگیزه ای برای جنگ. به ما می آموزد که خشونت مشکلات را حل می کند. این خشونت را برای جوامعی که در آن به راه انداخته می شود و به سرزمین های دوری که به آنها حمله می کنند، می آورد. این کار را از طریق فرهنگ و به طور مستقیم انجام می دهد. به نظر می رسد بحث در مورد چگونگی کاهش خشونت توسط کهنه سربازان بازگشتی هرگز به گزینه توقف تولید کهنه سربازان بیشتر نمی رسد.

من ویدیویی را از 10 روز پیش در دی سی دیدم که در آن یک فعال با مشت به صورت یک برتری طلب سفیدپوست مشت می زد. این ایده که می‌توان با مشت زدن به فاشیست‌ها فاشیسم را شکست داد، به همان اندازه دیوانه‌کننده است که می‌توان با ترساندن مردم، تروریسم را متوقف کرد. سپس تصویری را در شبکه های اجتماعی دیدم که در آن تصویری از یک شخصیت شرور از فیلم جنگ ستارگان وجود داشت و این سوال: "آیا مشت زدن به سیث اشکالی ندارد؟" این باعث خنده زیادی شد. اما واقعا خیلی خنده دار نیست که مردم تصور کنند دنیای واقعی شبیه فیلم هایی است که در آن شکنجه کار می کند و قتل مردم را خوشحال می کند و منفجر کردن اشیاء بزرگ مشکلات را حل می کند. منظورم این است که اگر می‌توانید آن را از واقعیت تشخیص دهید، آن چیزها را تماشا کنید، همانطور که اگر می‌توانید از رفتار با پنتاگون به عنوان یک تیم ورزشی خودداری کنید، باید بسکتبال تماشا کنید و اگر می‌توانید آن را در حد اعتدال انجام دهید، الکل بنوشید. و وقتی MSNBC رویدادهای بین‌المللی را طوری ارائه می‌کند که انگار یک فیلم جنگ ستارگان هستند، مطمئن شوید که بهتر می‌دانید.

جنگ و تدارک جنگ ما را به خطر می اندازد. آنها ما را امن نمی کنند. آنها به جنگ منجر می شوند، نه دور از آن. ظهور تروریست های ضد آمریکایی به جای تروریست های ضد هلندی یا ضد کانادایی یا ضد ژاپنی هیچ ربطی به آزادی های مدنی در ایالات متحده نداشت. هیچ کس تهدیدی برای تسلط بر دولت ایالات متحده برای کاهش آزادی های ما نیست. برعکس، آزادی های ما به نام همه جنگ ها برای آزادی کاهش می یابد. کانادا برای ایجاد گروه های ضد کانادایی در مقیاس ایالات متحده چه باید بکند؟ شاید بتوان سرنخی را در بیانیه‌ای یافت که تا آنجایی که من می‌دانم، هر تروریست خارجی ضدآمریکایی که هر گونه اظهارنظری کرده است، یعنی اینکه حملات ضربه‌ای به گرم شدن آمریکا در کشورهای دیگر است. دانستن اینکه کانادا باید چه کاری انجام دهد باید به ما اطلاع دهد که اگر ایالات متحده تصمیم بگیرد از چرخه معیوب خارج شود که خشونت بیشتر را برای مقابله با ضربه ناشی از خشونت کنونی توجیه می کند، چه کاری می تواند انجام دهد.

در مورد فرسایش آزادی ها، ما گروه هایی مانند ACLU و CAIR داریم که بدون مقاومت در برابر بیماری میلیتاریسم در برابر این علائم مقاومت می کنند. در واقع، هر دوی آن گروه در ماه گذشته ایمیل‌های جمع‌آوری کمک مالی را بر اساس امضای یک پدر ستاره طلایی از شارلوتزویل منتشر کردند که ادعا می‌کرد جنگ علیه عراق به منظور حمایت از منشور حقوق بوده است. این نه تنها نادرست است، بلکه خلاف حقیقت است، و برای ماموریت حفظ آزادی ها معکوس است. مخالفت با جنگ باید اولویت اصلی گروه های علاقه مند به حقوق بشر باشد.

جنگ کسانی را که روی آن سرمایه گذاری می کنند فقیر می کند. دیدن این بسیار سخت است، شاید به خصوص در این بخش از ایالات متحده، که در آن به سختی می توانید بدون ضربه زدن به یک پیمانکار نظامی تف کنید. اما بررسی‌ها روشن است که همان دلارهایی که در صنایع صلح‌آمیز صرف می‌شوند یا حتی در وهله اول هرگز مالیات نگرفته‌اند، مشاغل بیشتری ایجاد می‌کنند. بنابراین، مشاغل نظامی واقعی هستند، و یک انتقال عادلانه از همه کسانی که چنین شغلی دارند مراقبت می کند، اما آنها نیز یک سراب هستند. انتقال به یک اقتصاد صلح آمیز باید اولویت همه کسانی باشد که شغل نظامی دارند. همچنین باید اولویت همه کسانی باشد که مایلند برای آموزش کارگران، مدارس، قطارها، انرژی پایدار، پارک ها و هر چیز مفیدی در جهان بودجه دریافت کنند.

ایالات متحده می تواند با کمک بخش کوچکی از هزینه ای که اکنون برای مقابله با سایر نقاط جهان با تسلیحات هزینه می کند، خود را به محبوب ترین کشور روی زمین تبدیل کند. ایالات متحده هیچ دوست و متحدی ندارد. از هر دولت دیگری جاسوسی می کند. ابزاری برای ایجاد فاجعه در زیرساخت های متحدان در صورت تبدیل شدن به دشمن ایجاد می کند. و چرا این کار را نمی کنند؟

برای کسری از هزینه ای که ایالات متحده برای نظامی گری خرج می کند، می توانیم به گرسنگی و بیماری های مختلف روی زمین پایان دهیم، می توانیم آموزش با کیفیت بالا از دوران پیش دبستانی تا دانشگاه، انرژی پایدار، کشاورزی پایدار، قطارهایی داشته باشیم که شما را سریعتر به سراسر کشور برساند. فاکس نیوز موضع خود را در مورد جولیان آسانژ تغییر می دهد - من مراقبت های بهداشتی را لیست نمی کنم زیرا ایالات متحده در حال حاضر بسیار بیشتر از آنچه نیاز دارد برای آن هزینه می کند، فقط برای شرکت های بیمه تلف شده است - اما ما می توانیم بهترین ها را داشته باشیم، ما در واقع می توانیم کل جهان عالی است، نه دوباره بلکه برای اولین بار. تنها مشکل این است که با تمام پول باقیمانده و با نگرش مادی گرایی که فرض می کند باید با آن کاری انجام دهیم، چه کنیم.

بنابراین، اگر به جای بدهی دانشجویی، کالج رایگان می‌خواهید، اگر می‌خواهید از آخرالزمان هسته‌ای جلوگیری کنید، اگر می‌خواهید حق محاکمه با هیئت منصفه را داشته باشید، اگر می‌خواهید به کشورهای دیگر سفر کنید و به جای اینکه مورد رنجش قرار بگیرید، دوست داشته باشید، باید یک علاقه - شما منافع زیادی دارید - به پایان دادن به جنگ. پایان دادن به جنگ باید اولویت اصلی بسیاری از جنبش‌ها باشد، و باید بخشی جدایی ناپذیر از جنبش‌ها برای محافظت از پناهندگان جنگی، کاهش نژادپرستی که توسط جنگ دامن می‌زند و به جنگ دامن می‌زند، و برای توقف نظامی‌سازی پلیس باشد. در عوض ما ائتلاف های زیادی از همه چیز مترقی به جز صلح داریم.

کار ما برای گسترده‌تر کردن این ائتلاف‌ها، پیشنهاد این که زندگی لیبیایی‌ها و زندگی یمنی‌ها و زندگی فیلیپینی‌ها اهمیت دارد، شاید با ترسیم تصویری از جایی که ممکن است به آن برسیم، پیشرفت کرده است. چشم اندازی که ما در آن هستیم World Beyond War به عنوان منتشر کرده اند سیستم امنیتی جهانی: جایگزینی برای جنگ فقط مقاومت نیست. هنگامی که شما مایل به تحمل بیماری تریلیون دلاری هستید که بسیاری با آن سازگار شده اند، انواع فرصت ها برای حاکمیت قانون، برای کمک، برای دیپلماسی، برای عدالت ترمیمی، برای همکاری، برای حل مناقشه و دوره برای اینکه با مقداری از آن تریلیون دلار در سال چه کار کنیم.

مردم گاهی از احتکار ثروت توسط میلیاردرها خشمگین می شوند و من واقعاً آرزو می کنم که افراد بیشتری این کار را انجام دهند. اما انبوه طلای آنها در مقایسه با آنچه که سال به سال به جنگ ریخته می شود، چیزی نیست: حدود 2 تریلیون دلار در سطح جهان، حدود 1 تریلیون دلار به تنهایی در ایالات متحده، چندین تریلیون دلار تخریب در اثر جنگ، و تریلیون ها در فرصت های از دست رفته ناشی از عدم قرار دادن آنها. این وجوه برای استفاده بهتر اگر کسی به شما بگوید که برای چیزی پول کافی نیست، یا اشتباه می کند یا دروغ می گوید، اما مطمئناً این جعلی ترین اخبار جعلی است.

البته، مشکل اصلی این است که اکثر مردم ایالات متحده که تا حد امکان خواهان جنگ نیستند، نمی‌خواهند همه جنگ‌ها را لغو کنند. آن‌ها می‌خواهند جنگ‌های بد را کنار بگذارند، اما جنگ‌های خوب را حفظ کنند، استانداردی که معمولاً برای سایر وحشت‌ها مانند تجاوز جنسی، کودک آزاری، نژادپرستی، برده‌داری یا وحشت‌های مختلف گذشته که زمانی طبیعی و اجتناب‌ناپذیر تلقی می‌شوند، مانند دوئل یا محاکمه اعمال نمی‌شود. از طریق مصیبت یا لینچ کردن در واقع هیچ جنگ خوبی وجود ندارد، به همین دلیل است که کتاب های من بر جنگ جهانی دوم، جنگ داخلی و سایر مواردی که به عنوان جنگ های خوب ظاهر می شوند، تمرکز دارند. و من یک پیش بینی قاطع خواهم کرد که بدون اینکه یکی از آنها در مورد جنگ جهانی دوم باشد، از 3 سوال شما عبور نخواهم کرد. اما برای موافقت با برداشتن گام‌های مثبتی که در نهایت جنگ را از بین می‌برد، مجبور نیستید با پایان دادن به همه جنگ‌ها موافقت کنید. شما می توانید به دفاع نظامی باور کنید و سلاح هایی را که هیچ هدف دفاعی ندارند لغو کنید، ارتش ایالات متحده را به چیزی شبیه به اندازه کشورهای دیگر کاهش دهید. این یک مسابقه تسلیحاتی معکوس را راه اندازی می کند. غیرنظامی‌سازی بیشتر آسان‌تر خواهد بود.

سال گذشته کتابی نوشتم به نام جنگ هرگز تنها نیست رد ادعاهای نظریه جنگ عادلانه معیارهای تئوری جنگ عادلانه برای جنگ عادلانه به سه دسته تقسیم می شوند: غیرممکن، غیرقابل اندازه گیری و غیر اخلاقی. این یک دکترین قرون وسطایی است که کلیسای کاتولیک آن را رد می‌کند، اما دانشگاه‌های ایالات متحده عمیق‌تر از علم تکامل یا آب‌وهوا ریشه‌دار شده‌اند.

اما بدی در دنیا وجود دارد! کسی خواهد گفت ما باید از بدترین اعمال ممکن استفاده کنیم که چرخه های بی پایان شر را گسترش می دهد تا به شر در جهان بپردازیم. من گمان می‌کنم می‌توانم بیش از 100 میلیون مسیحی را در ایالات متحده پیدا کنم که از مردانی که عیسی را مصلوب کردند متنفر نیستند، اما از این ایده که آدولف هیتلر یا داعش را ببخشند متنفر هستند و به شدت آزرده می‌شوند. وقتی جان کری می گوید که بشار اسد هیتلر است، آیا این به شما کمک می کند که نسبت به اسد احساس بخشش کنید؟ وقتی هیلاری کلینتون می گوید ولادیمیر پوتین هیتلر است، آیا این به شما کمک می کند که با پوتین به عنوان یک انسان ارتباط برقرار کنید؟ وقتی داعش گلوی یک مرد سفیدپوست انگلیسی زبان را با چاقو می برد، آیا فرهنگ شما از شما انتظار بخشش یا انتقام دارد؟

بخشش چه فایده ای دارد؟ خوب، من نمی دانم. من مسیحی نیستم شما بچه ها هستید. اما من فکر می کنم که ممکن است اجازه تفکر روشن را بدهد. مردم همچنان از ارتش ایالات متحده بازنشسته می شوند و آشکارا می گویند که جنگ ها نتیجه معکوس دارند. هر جنگی گروه های تروریستی بیشتری تولید می کند. هر حمله به آنها ایدئولوژی خشونت آمیز آنها را بیشتر گسترش می دهد. در برخی مواقع، انتخاب‌های انجام کاری که اوضاع را بدتر می‌کند و هیچ کاری انجام ندادن به نظر می‌رسد که ممکن است تنها دو انتخاب نباشند. خلع سلاح، تحریم های هدفمند، توقف حمایت، استفاده از دیپلماسی، و ارائه کمک به عنوان گزینه هایی که در تمام مدت وجود داشت، در کانون توجه قرار می گیرند.

در راستای توسعه این چشم انداز، World Beyond War در حال ایجاد یک جنبش جهانی بدون خشونت با تمرکز بر آموزش و فعالیت است. برگه‌های ثبت‌نامی که من در اینجا دارم، همان چیزی است که در WorldBeyondWar.org وجود دارد، بیانیه‌ای که توسط افراد در 147 کشور امضا شده است. شما می توانید یک را تشکیل دهید World Beyond War فصل ما مطالبی برای رویدادها در وب سایت داریم: کتاب، فیلم، پاورپوینت، سخنران، فعالیت ها. ما یک کمپین متمرکز بر واگذاری دلارهای عمومی داریم. آیا آرلینگتون صندوق های بازنشستگی دولتی در دلالان اسلحه سرمایه گذاری می کند؟ امکان پیدا کردن و تغییر آن وجود دارد. بازنشستگی معلمان نباید به رونق تجارت جنگ بستگی داشته باشد. ما کمپین دیگری داریم که بر بستن پایگاه‌ها متمرکز است و با گروه‌هایی در سرتاسر جهان که در برابر پایگاه‌های خارجی، یعنی آمریکا در مناطق خود مقاومت می‌کنند، کار می‌کنیم. شهردار شهری در اوکیناوا که ایالات متحده خواهان یک پایگاه جدید است، سه شنبه شب در دی سی سخنرانی خواهد کرد - اگر می خواهید بروید، پس از آن با من صحبت کنید. و ما کمپین دیگری داریم که بر پیشبرد حاکمیت قانون متمرکز شده است. شما می توانید در این زمینه به ما کمک کنید یا ایده های دیگری به ما بدهید. وب سایت ما در مورد جنگ بحث می کند و شما می توانید از آن برای آموزش دیگران استفاده کنید.

وب سایت ما WorldBeyondWar.org همچنین دارای تقویمی از رویدادهای آینده در سراسر جهان است، اما حضور در اینجا با پیوستن به Code Pink و قطع برخی از جلسات کنگره با برخی سخنان حقیقت شروع می کنم. در ماه مارس جلسه ای در سازمان ملل در نیویورک در مورد معاهده جدیدی برای ممنوعیت سلاح های هسته ای افتتاح می شود. از پایان ماه مارس تا هفته اول آوریل، ما مردم را تشویق می کنیم که رویدادهایی را در همه جا برگزار کنند. 4 آوریل 50 سال از سخنرانی دکتر کینگ علیه جنگ و 6 آوریل 100 سال از زمانی است که ایالات متحده وارد جنگی شد که ادعا می کرد به همه جنگ ها پایان می دهد. در اواخر آوریل تظاهرات ائتلافی در دی سی برگزار می شود که نیاز به صلح دارد. در ماه ژوئن، ائتلاف ملی ضد جنگ کنفرانس خود را در ریچموند، ویرجینیا برگزار خواهد کرد.

من سازماندهی محلی را در اینجا و از طریق جهانی توصیه می کنم World Beyond War. هر شهر به تعطیلات صلح و بناهای تاریخی و رویدادها برای مقابله با جنگ نیاز دارد. هر محلی نیازمند تعهد به پناهگاه، شهرهای امن، امتناع از همکاری در تعصب رسمی است - از جمله در حمله به افرادی که دور از ایالات متحده زندگی می کنند. آن افراد نیز بخشی از ما هستند. آنها خانواده همسایه های ما هستند که در حال حاضر امکان ملاقات با آنها را ندارند. آنها شاهدان جنگ هستند که می توانند به ما بیاموزند که از آنها بیشتر نسازیم. آنها متحدان ما هستند که می توانند سازمان ملل متحد و کشورهای گرم کننده و خریدار سلاح در جهان را به حرکت درآورند.

شلی گفت

و این کلمات پس از آن تبدیل خواهند شد
مثل عذاب رعدآلود ظلم
در هر قلب و مغز زنگ می زند،
دوباره شنید - دوباره - دوباره -
پس از خواب مانند شیرها برخیز
به تعداد غیرقابل شکست -
زنجیرهای خود را به زمین مانند زهره لرزاند
که در خواب بر تو افتاده بود -
شما بسیار هستید - آنها کم هستند.

یک دیدگاه

  1. Aloha David… برای این مقاله متشکرم. من به طور منظم برای چندین سایت می نویسم و ​​چند هفته است که بلاک نویسنده دارم. شما فقط چیزی را نوشتید که من سعی کردم بگویم. نقل قول شلی شما یک موضوع تکراری در رمان سال 2011 من "آخرین رقص در لابرلند" بود. عشق بورزید نه جنگ!

پاسخ دهید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *

مقالات مرتبط

نظریه تغییر ما

چگونه به جنگ پایان دهیم

برای چالش صلح حرکت کنید
رویدادهای ضد جنگ
به ما کمک کنید رشد کنیم

اهدا کنندگان کوچک ما را ادامه می دهند

اگر انتخاب می‌کنید که حداقل 15 دلار در ماه کمک مکرر داشته باشید، می‌توانید هدیه‌ای برای تشکر انتخاب کنید. ما از اهداکنندگان مکرر خود در وب سایت خود تشکر می کنیم.

این شانس شماست که یک را دوباره تصور کنید world beyond war
فروشگاه WBW
ترجمه به هر زبانی