توسط دیوید سوانسون
یادداشت های ساخته شده توسط راور فورابک
فوریه 2014
I. جنگ را می توان پایان داد
- با اشاره به یک بروشور پروژه گرسنگی در سال 1977: «در مقطعی از تاریخ، اکثر مردم میدانستند که:
- دنیا صاف بود
- خورشید به دور زمین می چرخید
- برده داری یک ضرورت اقتصادی بود
- چهار دقیقه مایل غیرممکن بود
- فلج اطفال و آبله همیشه با ما خواهند بود
- هیچ کس هرگز پا به ماه نمی گذارد
تمام نیروهای جهان به عنوان یک ایده ای که زمان آن برسد قدرتمند نیستند.
- نظرسنجی گالوپ نشان میدهد که در پاسخ به بحران بودجه، پس از اخذ مالیات از ثروتمندان، دومین راهحل محبوب کاهش ارتش بود.
- برده داری، خونخواهی، دوئل، قیر و پر و سایر اشکال رفتار اجتماعی پایان یافته است. مجازات اعدام در بیشتر کشورها رو به اتمام است. بنابراین جنگ نیز می تواند پایان یابد.
- ما نیازی نداریم تا پنج شنبه آینده همه ابزارهای جنگ را لغو کنیم تا متعهد شویم که دیگر هرگز جنگی نکنیم.
II. جنگ باید پایان یابد
- وزارت دفاع معمولاً دست به اقدامات تهاجمی می زند. در حالی که بهترین دفاع در ورزش ممکن است حمله باشد، حمله در جنگ زمانی دفاعی نیست که نفرت و واکنش را ایجاد کند. جنگ های ما در عراق و افغانستان به ابزار اصلی جذب نیرو برای مبارزه با تروریسم آمریکا تبدیل شد. هر بار که یک هواپیمای بدون سرنشین به یکی از افراد قبیله برخورد می کند، جنگجویان بیشتری برای القاعده ایجاد می کند.
- سوریه چطور؟
- به جای مداخله در کشوری که مرتکب نسل کشی می شود، ما باید جهانی بسازیم که در آن چنین وحشتی رخ ندهد.
- کشورهایی مانند ایالات متحده باید یک سیاست یکدست در قبال نقض حقوق بشر اتخاذ کنند.
- افراد، گروه ها و دولت ها باید از مقاومت غیرخشونت آمیز در برابر استبداد و سوء استفاده حمایت کنند.
- دولتی که به جنگ با مردم خود می رود باید شرمنده شود، طرد شود، محاکمه شود، تحریم شود، استدلال شود و در مسیری مسالمت آمیز حرکت کند.
- کشورهای جهان باید یک نیروی صلح بینالمللی مستقل از منافع هر ملتی که درگیر توسعهطلبی نظامی یا استقرار نیرو و سلاح در کشورهای خارجی است، ایجاد کنند.
- شما نمی توانید از جنگ برای پایان دادن به جنگ استفاده کنید، طبق قضاوت در نیم قرن اول، سازمان ملل و ناتو از طرح های پایان دادن به جنگ از طریق زور استفاده کرده اند.
- هزینه جنگها بسیار زیاد است، اما با هزینههای معمول آمادهسازی برای جنگها کم میشود.
- مقبولیت جنگ در فرهنگ ما را می توان با عدم تمایل گروه های بزرگ زیست محیطی برای مقابله با یکی از مخرب ترین نیروهای موجود سنجید: ماشین جنگ. ما نمیتوانیم جنگ را بدون حذف مقدمات جنگ از بین ببریم، که نمیتوان آن را بدون حذف این ایده که ممکن است روزی یک جنگ خوب از راه برسد، از بین برد.
- شما می توانید سیاست های نادرست دهه ها را که به جنگ جهانی دوم منجر شد و امپریالیسم هر دو طرف را محصول زمان خود تشخیص دهید. اما این بدان معنا نیست که ما باید برای تکرار هر کدام برنامه ریزی کنیم.
III. جنگ به خودی خود پایان نخواهد یافت
- امروز جنگ خونینتر از هر زمان دیگری است و ماشینهای موجود برای به راه انداختن آنها غیرقابل انکار یا به معنای واقعی کلمه مورد توجه قرار گرفته است.
- جنگ از بین نمی رود. اگر بخواهیم به جنگ پایان دهیم، باید تلاش خود را مضاعف کنیم و افراد بیشتری را درگیر کنیم.
IV. ما باید به جنگ پایان دهیم
- پایان دادن به جنگ افروزی توسط ایالات متحده و متحدانش راه بسیار زیادی را برای پایان دادن به جنگ در سطح جهانی خواهد داشت.
- حمایت از جنگ اغلب مبتنی بر ایده اعتماد و اطاعت از روسای جمهور و سایر مقامات است. ما مشکل اطاعت داریم.
- دولتها وانمود میکنند که کنشگری را نادیده میگیرند، اما کنشگرایی تأثیری بیشتر از آنچه که ما تصور میکنیم بر صاحبان قدرت دارد.
- ما نمی توانیم کاری انجام دهیم؛ مانند اطاعت از یک دستور مرگبار است.
- ما باید یک جنبش اخلاقی علیه جنگ ایجاد کنیم و الغای جنگ را به همان دلیلی تبدیل کنیم که لغو برده داری بود - ائتلافی که می تواند گام های جدی مانند بازگرداندن قدرت جنگ به قوه مقننه یا قطع فروش سلاح به دیکتاتورها را انجام دهد.
- سازمان ملل باید به یک مخالف کامل جنگ تبدیل شود.
- ایالات متحده کاملاً قادر به اجرای یک طرح جهانی مارشال یا بهتر است یک طرح نجات جهانی است که می تواند:
- به گرسنگی در سراسر جهان پایان دهید
- آب پاکیزه را به دنیا عرضه کنید
- از بین بردن بیماری های عمده و غیره
این یکی از راه های توقف تروریسم و تبدیل شدن خودمان به محبوب ترین مردم روی کره زمین خواهد بود.