ویدیو از بحث در مورد آیا جنگ همیشه justifiable؟

توسط دیوید سوانسون

در فوریه 12، 2018، I بحث پیت کیلنر با موضوع "آیا جنگ تا به حال قابل توجیه است؟" (مکان: دانشگاه رادفورد ؛ مجری گلن مارتین ؛ فیلمبردار زاخاری لیمن). این ویدیو است:

یوتیوب.

فیس بوک.

BIOS دو سخنران:

پیت کیلنر یک نویسنده و اخلاق مدافع نظامی است که بیش از 28 سال در ارتش به عنوان یک پیاده نظام و استاد دانشگاه آکادمی نظامی خدمت کرده است. او چندین بار به عراق و افغانستان برای انجام تحقیقات در مورد رهبری مبارزه پرداخت. فارغ التحصیل وست پوینت، او دارای مدرک کارشناسی ارشد در فلسفه از ویرجینیا فناوری و یک دکترا است. در آموزش و پرورش از ایالت پن

دیوید سوانسون نویسنده، فعال، روزنامه نگار و میزبان رادیویی است. او مدیر WorldBeyondWar.org است. کتابهای سوانسون عبارتند از: جنگ دروغ است و جنگ هرگز تنها نیست. او یک نامزد جایزه صلح نوبل 2015، 2016، 2017 است. او دارای مدرک کارشناسی ارشد در فلسفه از UVA است.

کی برد؟

قبل از بحث ، از افراد حاضر در اتاق خواسته شد تا در یک سیستم آنلاین که نتایج را بر روی صفحه نمایش می دهد ، نشان دهند که آیا آنها فکر می کنند پاسخ "آیا جنگ همیشه قابل توجیه است؟" بله ، نه ، یا آنها مطمئن نبودند 68 نفر رأی دادند: 20٪ بله ، 12٪ خیر ، 40٪ مطمئن نیستند. پس از بحث دوباره سوال مطرح شد. بیست نفر رأی دادند: 45٪ بله ، 15٪ نه ، XNUMX٪ مطمئن نیستند. لطفاً از نظرات زیر برای نشان دادن اینکه آیا این بحث شما را به یک جهت و جهت دیگر سوق داده است استفاده کنید.

این ها سخنان آماده شده من برای بحث بود:

از میزبانی این بحث سپاسگزارم. هر آنچه که من در این بررسی اجمالی سریع بیان می کنم ، به طور اجتناب ناپذیری س questionsالات بیشتری نسبت به آنچه که پاسخ می دهد ، به وجود خواهد آورد ، بسیاری از آنها سعی کرده ام به طور طولانی در کتاب ها پاسخ دهم و بسیاری از آنها در davidswanson.org مستند شده است.

بیایید با این واقعیت شروع کنیم که جنگ اختیاری است. این توسط ژن ها یا نیروهای بیرونی به ما دیکته نشده است. گونه های ما حداقل 200,000 سال عمر داشته اند و هر چیزی را که می توان جنگ نامید بیش از 12,000 سال نیست. تا آنجا که مردم عمدتاً بر روی یکدیگر فریاد می زنند و چوب و شمشیر تکان می دهند همان چیزی است که می توان گفت شخصی در یک میز با جوی استیک موشک را به روستاهای نیمه راه دنیا می فرستد ، این چیزی که ما جنگ می نامیم بسیار بیشتر از در وجود انسان وجود دارد. بسیاری از جوامع بدون آن کار کرده اند.

مفهوم که جنگ طبیعی است، رک و پوست کنده، مسخره است. برای تهیه اکثر مردم برای شرکت در جنگ مورد نیاز برای تهیه مقدار زیادی از تهویه لازم است و رنج های ذهنی زیادی، از جمله افزایش میزان خودکشی، در میان کسانی که مشارکت داشته اند، رایج است. در مقابل، تنها یک نفر شناخته شده است که رنج عمیق اخلاقی پشیمانی و یا اختلال استرس پس از ضربه از محرومیت از جنگ است.

جنگ با تراکم جمعیت یا کمبود منابع ارتباط ندارد. جوامعی که بیشتر آن را پذیرفته اند بسیار ساده استفاده می شود. ایالات متحده در درجه اول قرار دارد و با برخی اقدامات در بالای آن لیست قرار دارد. نظرسنجی ها نشان داده است که مردم ایالات متحده ، در میان کشورهای ثروتمند ، بیشترین حمایت را از "نقل قول" برای "پیشگیرانه" حمله به سایر کشورها دارند. نظرسنجی ها همچنین نشان داده است که در ایالات متحده 44٪ از مردم ادعا می کنند که در جنگ برای کشورشان می جنگند ، در حالی که در بسیاری از کشورها با کیفیت زندگی برابر یا بالاتر این پاسخ زیر 20٪ است.

فرهنگ آمریكا از نظامی گری اشباع شده است ، و دولت آمریكا منحصراً به آن پایبند است و تقریباً همان هزینه را باقیمانده بقیه جهان صرف می كند ، علی رغم اینكه بیشترین مخارج بزرگ دیگر متحدان نزدیكی هستند كه آمریكا آنها را مجبور می كند تا بیشتر خرج كنند. در حقیقت ، هر ملت دیگر روی زمین نزدیک به 0 دلار در سال هزینه شده توسط کشورهایی مانند کاستاریکا یا ایسلند را نسبت به بیش از 1 تریلیون دلار هزینه شده توسط ایالات متحده هزینه می کند. ایالات متحده حدود 800 پایگاه را در کشورهای دیگر نگهداری می کند ، در حالی که همه کشورهای دیگر زمین ترکیب چند ده پایگاه خارجی را حفظ می کند. از زمان جنگ جهانی دوم ، ایالات متحده حدود 20 میلیون نفر را كشته یا كمك كرده است ، دست كم 36 دولت را سرنگون كرده ، حداقل در 84 انتخابات خارجی دخالت كرده ، بیش از 50 رهبر خارجی را ترور كرده و بیش از 30 كشور را به بمب انداخته است. طی 16 سال گذشته ، ایالات متحده به طور منظم به منطقه ای از جهان آسیب می رساند ، افغانستان ، عراق ، پاکستان ، لیبی ، سومالی ، یمن و سوریه را بمباران می کند. ایالات متحده به اصطلاح "نیروهای ویژه" در دو سوم کشورهای جهان فعالیت می کند.

وقتی یک بازی بسکتبال را از تلویزیون تماشا می کنم ، تقریباً دو چیز تضمین می شود. UVA برنده خواهد شد. و گوینده ها از نیروهای آمریکایی برای تماشای 175 کشور تشکر می کنند. این منحصراً آمریکایی است. در سال 2016 ، یک س debateال اصلی در مورد بحث ریاست جمهوری این بود که "آیا شما مایل هستید صدها و هزاران کودک بی گناه را بکشید؟" این منحصراً آمریکایی است. این در بحث های انتخاباتی که 96 درصد دیگر بشریت زندگی می کنند اتفاق نمی افتد. مجلات سیاست خارجی ایالات متحده در مورد حمله به کره شمالی یا ایران بحث می کنند. این نیز منحصراً آمریکایی است. افکار عمومی بیشتر کشورها که در سال 2013 توسط گالوپ مورد نظرسنجی قرار گرفت ، ایالات متحده را بزرگترین تهدید برای صلح در جهان خوانده است. پیو یافت این دیدگاه در 2017 افزایش یافته است.

بنابراین ، این کشور یک سرمایه گذاری غیرمعمول قوی در جنگ دارد ، گرچه از تنها گرم کننده دور است. اما داشتن یک جنگ قابل توجیه به چه چیزی نیاز دارد؟ طبق نظریه جنگ عادلانه ، جنگ باید چندین معیار را داشته باشد ، که به نظر من در این سه دسته قرار دارد: غیر تجربی ، غیراخلاقی و غیرممکن. منظور من از غیر تجربی مواردی مانند "قصد درست" ، "یک هدف عادلانه" و "تناسب" است. هنگامی که دولت شما می گوید بمب گذاری در ساختمانی که داعش پول پس انداز می کند ، کشتن حداکثر 50 نفر را توجیه می کند ، هیچ توافق وجود ندارد ، روش تجربی برای پاسخ دادن نه ، فقط 49 نفر یا فقط 6 نفر یا حداکثر 4,097 نفر می توانند به طور عادلانه کشته شوند.

پیوستن برخی از علت به جنگ، مانند پایان دادن به برده داری، هرگز علل واقعی جنگ را توضیح نمی دهد و هیچ کاری برای توجیه جنگ ندارد. به عنوان مثال، در طول زمان زمانی که بسیاری از جهان به بردگی و زاد و ولد بدون جنگ پایان دادند، ادعا می کنند که علت به عنوان توجیه جنگ، وزن ندارد.

با معیارهای آمور، منظورم چیزهایی است که به طور عمومی اعلام شده و توسط مقامات مشروع و صالحه انجام می شود. این نگرانی های اخلاقی نیست. حتی در یک جهان که در آن ما در واقع دارای مقامات مشروع و صالح بودیم، آنها بیشتر یا کمتر به جنگ نمی پرداختند. آیا کسی واقعا یک خانواده در یمن را از یک هواپیمای بدون سرنشین پنهان می کند و ابراز قدردانی می کند که هواپیمای بدون سرنشین توسط یک مقام صلاحیته به آنها ارسال شده است؟

منظور من از غیرممکن است مواردی مانند "آخرین چاره باش" ، "چشم انداز موفقی برای موفقیت" ، "افراد غیر رزمنده را از حمله مصون نگه دارید" ، "به سربازان دشمن به عنوان یک انسان احترام بگذارید" و "با اسیران جنگی به عنوان غیر جنگنده رفتار کنید". در واقع گفتن چیزی "آخرین چاره" صرفاً ادعای بهترین ایده شماست ، نه تنها ایده ای که دارید. همیشه ایده های دیگری وجود دارد که هر کسی می تواند به آنها فکر کند ، حتی اگر شما در نقش افغان ها یا عراقی ها باشید که واقعاً مورد حمله قرار می گیرند. مطالعاتی مانند اریکا شنوت و ماریا استفان نشان داده است که مقاومت بی خشونت در برابر استبداد داخلی و حتی خارجی دو برابر موفقیت دارد و این موفقیت ها طولانی تر هستند. ما می توانیم به موفقیت ، برخی نسبی ، برخی کامل ، در برابر حملات خارجی ، طی سالهای گذشته در دانمارک و نروژ تحت اشغال نازی ها ، در هند ، فلسطین ، صحرای غربی ، لیتوانی ، لتونی ، استونی ، اوکراین و غیره ، و ده ها موفقیت نگاه کنیم. علیه رژیمهایی که در بسیاری از موارد از حمایت خارجی برخوردار بوده اند.

امید من این است که بیشتر افراد ابزارهای غیرخشونت و قدرت آنها را یاد می گیرند، بیشتر به آنها اعتقاد پیدا می کنند و از قدرت استفاده می کنند که قدرت نومحافظه را در چرخه فضیلت افزایش می دهد. در برخی موارد من می توانم تصور کنم که مردم از این ایده که برخی از دیکتاتوری های خارجی در حال حمله به یک کشور است و ده برابر اندازه اش را اشغال می کند، پر از افرادی است که به عدم همکاری های خشونت آمیز با اشغالگران اختصاص داده اند. در حال حاضر، هنگامی که مردم به من ایمیل می دهند با تهدیدی که من از این جنگ پشتیبانی نمی کنم، به طور مکرر می خندم، بهتر است آمادگی خود را برای شروع صحبت کردن با کره شمالی یا آنچه که آنها "زبان ISIS" نامیده اند، بشنوید. به غیر از عدم وجود این زبان ها، این ایده که هر کس می خواهد به 300 میلیون آمریکایی برای یادگیری هر زبان خارجی، خیلی کمتر به عنوان تفنگ، تقریبا من را گریه می کند. من نمی توانم تصور کنم تبلیغات تبلیغاتی ضعیف تر ممکن است که همه آمریکایی ها چندین زبان را می دانستند.

با ادامه معیارهای غیرممکن ، احترام گذاشتن به شخصی هنگام تلاش برای کشتن وی یا او چگونه است؟ روش های زیادی برای احترام گذاشتن به یک فرد وجود دارد ، اما هیچ یک از آنها همزمان با تلاش برای کشتن آن شخص وجود ندارد. در حقیقت ، من در پایین افرادی که برای من احترام می گذارند ، درست رتبه ای قرار می گیرم که می خواستند من را بکشند. به یاد داشته باشید که نظریه جنگ فقط با افرادی آغاز شد که معتقد بودند کشته شدن شخصی موجب لطف آنها می شود. و افراد غیر جنگنده بیشترین تلفات در جنگهای مدرن هستند ، بنابراین نمی توان آنها را ایمن نگه داشت. و هیچ چشم انداز موفقی برای موفقیت در دسترس نیست - ارتش ایالات متحده در یک رکورد باخت از دست داده است.

اما بزرگترین دلیل آنکه هیچ جنگی قابل توجیه نیست، این است که هیچ جنگی نمیتواند تمام معیارهای تئوری جنگ را برآورده کند، بلکه این که جنگ یک حادثه نیست، این یک نهاد است.

بسیاری از مردم در ایالات متحده می پذیرند که بسیاری از جنگ های ایالات متحده ناعادلانه بوده است ، اما ادعای عدالت برای جنگ جهانی دوم و در بعضی موارد از یک یا دو مورد را دارند. برخی دیگر هنوز ادعا نمی کنند که جنگ های عادلانه است ، اما با تصور اینکه ممکن است هر روز یک جنگ قابل توجیه وجود داشته باشد ، با توده های مردم همراه می شوند. این فرض است که بیش از همه جنگ ها باعث کشته شدن افراد می شود. دولت ایالات متحده هر ساله بیش از 1 تریلیون دلار صرف جنگ و آماده سازی جنگ می کند ، در حالی که 3٪ از آن می تواند به گرسنگی پایان دهد و 1٪ می تواند به کمبود آب آشامیدنی پاک در سطح جهان پایان دهد. بودجه نظامی تنها مکانی است که منابع لازم برای تلاش برای نجات آب و هوای زمین را دارد. به دلیل عدم خرج خوب پول ، بیش از خشونت جنگ ، جان افراد زیادی از بین رفته و آسیب می بیند. و بیشتر از طریق اثرات جانبی آن خشونت از بین رفته یا در معرض خطر قرار می گیرد تا مستقیماً. جنگ و مقدمات جنگ بزرگترین تخریب کننده محیط طبیعی است. اکثر کشورهای روی زمین نسبت به ارتش آمریکا سوخت فسیلی کمتری می سوزانند. بیشتر سایت های فوق العاده سرمایه گذاری در ابر فاجعه حتی در ایالات متحده در پایگاه های نظامی هستند. نهاد جنگ بزرگترین ویرانگر آزادی های ما است حتی وقتی جنگ ها با کلمه "آزادی" به بازار عرضه می شوند. این نهاد با دامن زدن به خشونت ، تعصب ، نظامی شدن پلیس و نظارت گسترده ، ما را فقیر می کند ، قانون را تهدید می کند و فرهنگ ما را تخریب می کند. این نهاد همه ما را در معرض خطر فاجعه هسته ای قرار می دهد. و به جای محافظت ، جوامعی را که درگیر آن هستند ، به خطر می اندازد.

با توجه به واشنگتن پسترئیس جمهور ترامپ از وزیر دفاع به اصطلاح دفاع جیمز ماتیس خواسته است که چرا او باید نیروهای خود را به افغانستان ارسال کند و ماتیس پاسخ داد که جلوگیری از بمبگذاری در میدان تایمز است. با این حال، مردی که تلاش کرد تا میدان تگزاس را در 2010 بکشد، گفت که او سعی دارد نیروهای آمریکایی را از افغانستان بیرون کند.

برای اینکه کره شمالی تلاش کند که ایالات متحده را اشغال کند، نیازمند نیرویی است که چند بار بزرگتر از ارتش کره شمالی است. برای کره شمالی برای حمله به ایالات متحده، آیا واقعا قادر بود، خودکشی خواهد کرد. این اتفاق می افتد؟ خوب، نگاهی به آنچه سیا قبل از اینکه آمریکا به عراق حمله کند، نگاه کنید: عراق احتمالا بیشتر از سلاح های خود استفاده خواهد کرد، فقط در صورت حمله. به غیر از سلاح های موجود، دقیق بود.

تروریسم قابل پیش بینی است افزایش در طول جنگ علیه تروریسم (که توسط شاخص تروریسم جهانی اندازه گیری می شود). 99.5 درصد حملات تروریستی در کشورهایی که درگیر جنگ هستند و یا درگیر سوء استفاده هایی مانند زندان بدون محاکمه، شکنجه و کشتار غیر قانونی هستند، رخ می دهد. بالاترین میزان تروریسم در عراق و افغانستان به اصطلاح "آزاد" و "دموکراتیزه" است. گروه های تروریستی مسئول ترین تروریسم (یعنی غیر دولتی و خشونت انگیزه سیاسی) در سراسر جهان از جنگ های ایالات متحده علیه تروریسم رشد کرده اند. این جنگ ها خودشان باعث شده اند متعدد مقامات بلندپایه آمریکایی فقط بازنشسته و چند دولت ایالات متحده گزارش داده اند که خشونت های نظامی را به عنوان غیرقانونی توصیف می کنند، زیرا آنها دشمنان بیشتری را نسبت به کشته شدن دارند. 95٪ از همه حملات انتحاری تروریستی به منظور تشویق اشغالگران خارجی به ترک کشور اصلی تروریست انجام شده است. و یک مطالعه FBI در 2012 گفت که خشم بیش از عملیات نظامی ایالات متحده در خارج از کشور، انگیزه رایج ترین موارد برای افرادی است که در پرونده های تروریسم به اصطلاح تروریسم در ایالات متحده حضور دارند.

حقایق من را به این سه نتیجه می رسانند:

1) تروریسم خارجی در ایالات متحده می تواند عملا از بین برود، حفظ نظامی ایالات متحده از هر کشوری که ایالات متحده نیست.

2) اگر کانادا شبکه های تروریستی ضد کانادا را در مقیاس ایالات متحده می خواست یا فقط می خواست که توسط کره شمالی تهدید شود، باید بمباران، اشغال و ساخت و ساز پایه را در سراسر جهان افزایش دهد.

3) بر اساس مدل جنگ علیه تروریسم، جنگ با مواد مخدر که مواد مخدر بیشتری تولید می کند و جنگ با فقر به نظر می رسد که فقر را افزایش می دهد، ما عاقل خواهیم بود که جنگ را برای رفاه و خوشبختی پایدار آغاز کنیم.

به طور جدی ، برای توجیه پذیر بودن جنگ بر علیه کره شمالی ، به عنوان مثال ، ایالات متحده مجبور نبوده است که طی سالها چنین تلاش هایی را انجام دهد تا از صلح جلوگیری کند و درگیری ایجاد کند ، باید بی گناه مورد حمله قرار گیرد ، باید شکست بخورد. توانایی تفکر برای اینکه هیچ گزینه دیگری در نظر گرفته نشود ، باید تعریف مجدد "موفقیت" شود تا شامل یک سناریو شود که در آن یک زمستان هسته ای ممکن است باعث شود بسیاری از زمین توانایی رشد محصول یا غذا خوردن را از دست بدهد (اتفاقاً ، کیت پین ، طراح مرور جدید بررسی وضعیت هسته ای ، در سال 1980 ، طوطی بازی دکتر Strangelove، موفقیت تعریف شده برای اجازه دادن به 20 میلیون آمریکایی کشته و غیر آمریکایی نامحدود) ، باید بمب هایی اختراع کند که افراد غیرمجاز را در امان نگه دارد ، همچنین باید ابزاری برای احترام به مردم هنگام کشتن آنها ابداع کند ، و علاوه بر این ، این جنگ قابل توجه باید به اندازه کافی خسارت وارد کنند تا از خسارات ناشی از دهه ها آماده شدن برای چنین جنگی ، تمام خسارات اقتصادی ، تمام آسیب های سیاسی ، تمام خسارات وارد شده به زمین ، آب و آب و هوا ، تمام مرگ های ناشی از گرسنگی بیشتر شود. و بیماریهایی که به راحتی می توانستند از آنها نجات یابد ، بعلاوه همه وحشتهای همه جنگهای ناعادلانه که با تدارکات جنگ عادلانه رویایی تسهیل می شود ، به علاوه خطر آخرالزمان هسته ای ایجاد شده توسط نهاد جنگ. هیچ جنگی نمی تواند از چنین معیارهایی برخوردار باشد.

به اصطلاح "جنگهای بشردوستانه" ، همان چیزی است که هیتلر حمله خود به لهستان و ناتو حمله به لیبی نامید ، البته فقط با تئوری جنگ قابل مقایسه نیست. آنها نیز به نفع بشریت نیستند. آنچه ارتش آمریكا و عربستان بر یمن انجام می دهند ، بدترین فاجعه انسانی در سالهای گذشته است. ایالات متحده 73٪ از دیکتاتورهای جهان را می فروشد یا به آنها اسلحه می دهد و به بسیاری از آنها آموزش نظامی می دهد. مطالعات نشان داده است که هیچ ارتباطی بین شدت نقض حقوق بشر در یک کشور و احتمال حمله غرب به آن کشور وجود ندارد. مطالعات دیگر نشان داده است که کشورهای وارد کننده نفت 100 برابر بیشتر احتمال دارد که در جنگهای داخلی کشورهای صادر کننده نفت دخالت کنند. در واقع ، هر چقدر یک کشور نفت تولید یا مالکیت بیشتری داشته باشد ، احتمال مداخلات شخص ثالث بیشتر است.

ایالات متحده، مانند هر جنگنده دیگری، باید سخت تلاش کند تا از صلح جلوگیری کند.

ایالات متحده آمریکا سالها را صرف رد مذاکرات صلح با سوریه برای سوریه کرده است.

در 2011، به طوری که ناتو می تواند بمباران لیبی را آغاز کند، اتحادیه آفریقا توسط ناتو از ارائه طرح صلح به لیبی جلوگیری کرد.

در سال 2003 ، بر اساس منابع متعدد ، از جمله رئیس جمهور اسپانیا كه رئیس جمهور آمریكا بوش پیشنهاد حسین برای عزیمت وی ​​را بازگو كرد ، عراق برای بازرسی های نامحدود یا حتی عزیمت رئیس جمهور خود باز بود.

در 2001، افغانستان برای بازجویی اسامه بن لادن به یک کشور سوم برای محاکمه آماده بود.

در سال 1999 ، وزارت امور خارجه آمریكا با اصرار بر حق ناتو در اشغال كل یوگسلاوی ، با اصرار بر حق ناتو در اشغال كل یوگسلاوی ، این حد را خیلی زیاد قرار داد تا صربستان موافقت نكند و بنا بر این لازم است بمباران شود.

در 1990، دولت عراق مایل به مذاکره در مورد خروج از کویت بود. از اسرائیل خواسته بود که از سرزمین های فلسطینی نیز بیرون برود و این خود و کل منطقه، از جمله اسرائیل، تمام سلاح های کشتار جمعی را کنار بگذارند. دولت های متعدد خواستار پیگیری مذاکرات هستند. ایالات متحده جنگ را انتخاب کرد.

از طریق تاریخ بروید ایالات متحده پیشنهادات صلح برای ویتنام را خراب کرد. شوروی پیشنهاد مذاکرات صلح قبل از جنگ کره را پیشنهاد کرد. اسپانیا خواهان غرق شدن است USS مین برای رفتن به داوری بین المللی قبل از جنگ آمریکایی اسپانیا. مکزیک مایل بود که فروش نیمه شمالی خود را انجام دهد. در هر مورد، ایالات متحده جنگ را ترجیح داد.

اگر مردم برای جلوگیری از چنین تلاشهایی دست از تلاش بردارند ، صلح چندان دشوار نخواهد بود - مانند مایك پنس در یك اتاق با یك كره شمالی كه سعی در نشان دادن آگاهی از حضور خود ندارد. و اگر دیگر نگذاشتیم آنها ما را بترسانند. ترس می تواند دروغ و ساده اندیشی را باورپذیر کند. ما به شهامت احتیاج داریم! ما باید خیال ایمنی کامل را از دست بدهیم که ما را وادار به ایجاد خطر هرچه بیشتر می کند!

و اگر ایالات متحده دموکراسی داشت ، به جای بمباران مردم به نام دموکراسی ، مجبور نبودم کسی را در هر چیزی متقاعد کنم. عموم مردم ایالات متحده از کاهش نظامی و استفاده بیشتر از دیپلماسی حمایت می کنند. چنین حرکاتی باعث رقابت معکوس سلاح می شود. و آن مسابقه تسلیحاتی معکوس چشمهای بیشتری را به احتمال پیشرفت بیشتر در آن جهت باز می کند - جهت آنچه اخلاق لازم دارد ، آنچه برای سکونت کره زمین ضروری است ، آنچه برای زنده ماندن باید دنبال کنیم: کامل لغو نهاد جنگ.

یک نکته دیگر: وقتی می گویم جنگ هرگز قابل توجیه نیست ، من می خواهم موافقت کنم که در مورد جنگ های گذشته اختلاف نظر داشته باشم اگر بتوانیم در مورد جنگ ها در آینده به توافق برسیم. یعنی اگر فکر می کنید قبل از تسلیحات هسته ای ، قبل از پایان تسخیر قانونی ، قبل از پایان عمومی استعمار و قبل از رشد درک قدرت های عدم خشونت ، برخی از جنگ ها مانند جنگ جهانی دوم توجیه شده است ، من مخالفم ، و من می توانم دلیل آن را به طور طولانی به شما بگویم ، اما بیایید توافق کنیم که ما اکنون در دنیای دیگری زندگی می کنیم که هیتلر در آن زندگی نمی کند و در صورت ادامه گونه های ما باید جنگ را لغو کنیم.

مطمئناً اگر می خواهید به گذشته خود به جنگ جهانی دوم سفر کنید ، چرا به جنگ جهانی اول سفر نکنید ، که نتیجه فاجعه بار آن ناظران هوشمند پیش بینی جنگ جهانی دوم را در همان نقطه انجام دادند؟ چرا به حمایت غرب از آلمان نازی در دهه 1930 برنگردید؟ ما می توانیم صادقانه به جنگی نگاه كنیم كه آمریكا مورد تهدید قرار نگرفته باشد و رئیس جمهور آمریكا مجبور به دروغ گفتن برای جلب حمایت شود ، جنگی كه باعث كشته شدن چندین برابر كشته شدگان در اردوگاه های نازی ها شد. جنگی که به دنبال امتناع غرب از پذیرش یهودیانی که هیتلر می خواست آنها را اخراج کند ، جنگی که از طریق تحریک ژاپنی ها آغاز شد ، نه تعجب بی گناه. بیایید تاریخ را به جای افسانه یاد بگیریم ، اما بگذارید تشخیص دهیم که ما می توانیم عملکردی بهتر از پیشرفت تاریخ خود را انتخاب کنیم.

پاسخ دهید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *

مقالات مرتبط

نظریه تغییر ما

چگونه به جنگ پایان دهیم

برای چالش صلح حرکت کنید
رویدادهای ضد جنگ
به ما کمک کنید رشد کنیم

اهدا کنندگان کوچک ما را ادامه می دهند

اگر انتخاب می‌کنید که حداقل 15 دلار در ماه کمک مکرر داشته باشید، می‌توانید هدیه‌ای برای تشکر انتخاب کنید. ما از اهداکنندگان مکرر خود در وب سایت خود تشکر می کنیم.

این شانس شماست که یک را دوباره تصور کنید world beyond war
فروشگاه WBW
ترجمه به هر زبانی