توسط دیوید سوانسون بیایید دموکراسی کنیم، دسامبر 2، 2022
اظهارات در مورد وبینار اقدام صلح ماساچوست
بسیاری از سیستم به اصطلاح ارتباطات جهانی از خطاهای مشابه رنج می برد. من روی ایالات متحده تمرکز خواهم کرد. می توان آن عیوب را از طریق موضوعات متعدد بررسی کرد. من روی جنگ و صلح تمرکز خواهم کرد. اما بدترین عیب، به نظر من، یک عیب کلی است که در همه موضوعات صدق می کند. این است که بی پایان به مردم القا می کنند که ناتوان هستند. چند هفته پیش، نیویورک تایمز مقاله ای منتشر کرد که در آن ادعا می کرد اعتراضات غیرخشونت آمیز در سراسر جهان کار خود را متوقف کرده است. مقاله به مطالعه ای توسط اریکا چنووث اشاره کرد، اما اگر به این مطالعه پیوند دهید، دسترسی به آن هزینه زیادی دارد. بعداً در همان روز، Chenoweth یک توئیت کامل از این مقاله را افشا کرد. اما چند نفر توییت شخصی را میبینند که هرگز نامش را نشنیدهاند، در مقایسه با تعداد افرادی که کشف بزرگ و مهمی را میبینند که نیویورک تایمز آن را در بوق و کرنا کرده است؟ تقریبا هیچ کس. و چه کسی تا به حال مقاله نیویورک تایمز را می بیند که نشان دهد، واقعاً چه چیزی درست است، این که جنگ بر اساس شرایط خود بسیار بیشتر از اقدام غیرخشونت آمیز شکست می خورد – و با هر شرایط معقولی، بسیار بیشتر از آن؟ مطلقا هیچ کس هرگز.
حرف من درباره مقاله خاصی نیست. این در مورد میلیون ها مقاله است که همگی این درک را در آنها ایجاد می کند که مقاومت بیهوده است، اعتراض احمقانه است، شورش احمقانه است، قدرتمندان توجهی به مردم ندارند، و خشونت قدرتمندترین ابزار آخرین راه حل است. این بزرگترین دروغ در بالای توصیف مواضع اکثریت مردمی بهعنوان نظرات حاشیهای انباشته شده است، به طوری که افرادی که طرفدار سیاستهای مسالمتآمیز، عادلانه و سوسیالیستی هستند، به دروغ تصور میکنند که تعداد کمی با آنها موافق هستند. بسیاری از نظرات، از جمله نظرات رایج، بدتر از حاشیه سازی هستند. آنها عملا ممنوع هستند. نمایشی از بحث در محدوده قابل قبولی وجود دارد. در سمت راست، برای مثال، این دیدگاه دارید که بازی در جام جهانی در قطر کاملاً خوب است، و در سمت چپ این دیدگاه که چنین مکان عقب مانده خارجی با استفاده از کار برده و آزار زنان و همجنس گرایان باید اجتناب شود. اما در هیچ کجا، چپ، راست یا به اصطلاح مرکز، نمی توان به پایگاه های نظامی ایالات متحده در قطر - تسلیح و آموزش و تامین مالی دیکتاتوری در قطر - اشاره کرد.
برای مثال، برای سالها، بحثهای رسانهای در مورد ایران از ضرورت بمباران ایران به دلیل داشتن سلاحهایی وجود داشته است - سلاحهایی که در صورت بمباران میتوانند جهان را نابود کنند و تنها در صورت بمباران ممکن است از آن استفاده کنند. نیاز به اعمال تحریم های مرگبار علیه ایران زیرا در غیر این صورت به زودی آن سلاح ها را در اختیار خواهد داشت. سابقه دهه ها دروغگویی و مجازات و تهدید ایران و عدم دستیابی ایران به سلاح هسته ای غیرقابل قبول است. این واقعیت که ایالات متحده خود تسلیحات هسته ای را با نقض معاهده منع گسترش سلاح های هسته ای حفظ می کند غیرقابل قبول است. این واقعیت که ایران دارای یک دولت وحشتناک است، به منزله تعطیلی هرگونه سوال در مورد سیاست های ایالات متحده تلقی می شود - سیاست هایی که احتمالاً فقط آن دولت را بدتر می کند.
توجیه اولیه جنگ در رسانه های ایالات متحده همان چیزی است که آن را «دموکراسی» می نامند - به این معنی که، اگر اصلاً وجود داشته باشد، یک دولت اندکی نماینده با کمی احترام برای برخی طیف منتخب از حقوق بشر. این ممکن است برای رسانههایی که عموماً مردم را دلسرد میکنند که دماغ خود را به هر چیزی بچسبانند، موضعی عجیب به نظر برسد. اما یک استثنا وجود دارد، یعنی انتخابات. در واقع، مردم تا حد زیادی بهعنوان رایدهندگان هر دو سال یکبار تعریف شدهاند، و مصرفکنندگان در این بین – افراد متعهد خودگردان هرگز. با این حال، از اکثر نامزدها برای نظارت بر بودجه، که اکثریت آنها به سمت نظامی گری می رود، هرگز در مورد آن بودجه یا نظامی گری درخواست نمی شود. نامزدهای کنگره با وبسایتهای پلتفرم سیاستگذاری گسترده معمولاً هیچ اشارهای به این موضوع ندارند که ۹۶ درصد بشریت اصلاً وجود دارد - مگر اینکه آن را با ابراز ارادت آنها به کهنهسربازان در نظر بگیرید. شما بین نامزدی که هیچ سیاست خارجی ندارد و نامزدی که هیچ سیاست خارجی ندارد، یک انتخاب دارید. و اگر آنها را بر اساس رفتار ساکت یا احزاب مربوطه خود قضاوت کنید، یا شرکتهایی که به آنها کمک مالی میکنند، تفاوت چندانی وجود ندارد، و شما مجبور خواهید بود همه آن اطلاعات را به جای اینکه آنها را در اختیار شما قرار دهند، تحقیق کنید. رسانه ها. بنابراین، وقتی صحبت از سیاست خارجی یا سیاست بودجه به میان میآید - وقتی صحبت از این میشود که آیا باید پولی را که میتواند زندگی میلیاردها نفر را در صورت هزینه متفاوت به زندگی میلیاردها نفر تغییر دهد، به جنگ ریخته شود یا نه - تنها انتخابات را تبدیل میکند. تمرکز مشارکت عمومی به خوبی هرگونه مشارکت عمومی را از بین می برد.
اما هیچ اطلاعیه ای در رسانه ها مبنی بر اینکه مردم حتی هیچ تظاهر به اظهار نظر در مورد سیاست خارجی نداشته باشند، وجود ندارد. این کار طوری انجام می شود که انگار دیگری وجود ندارد و به آن فکر نمی شود. هیچ کس نمی داند که ایالات متحده یک بار قبل از جنگ به اجباری شدن آرای عمومی نزدیک شده بود. تعداد کمی می دانند که قرار بود جنگ ها توسط کنگره مجوز داده شود یا اینکه جنگ ها در حال حاضر غیرقانونی هستند، خواه توسط کنگره مجاز باشد یا نه. جنگ های متعددی اتفاق می افتد که به ندرت کسی از وجود آنها آگاه است.
در شوخی قدیمی، روسی که در کنار یک آمریکایی در هواپیما نشسته است، میگوید که برای مطالعه تکنیکهای تبلیغاتی آمریکا در راه است، و آمریکایی میپرسد: «چه تکنیکهای تبلیغاتی؟» و روسی پاسخ می دهد: "دقیقا!"
در نسخه به روز شده این جوک، آمریکایی ممکن است بسته به اینکه به کدام کلیسا تعلق دارد، پاسخ دهد «اوه، منظورت فاکس است» یا «اوه، منظورت MSNBC است». یا اینکه مثلاً ترامپ در انتخابات پیروز شد، تبلیغات آشکاری است و کاملاً طبیعی است که سالها ادعا میکرد که ترامپ متعلق به پوتین است. یا اینکه تبلیغات آشکاری است که ترامپ برای روسیه کار می کند، اما اخبار ساده و سرراست گزارش می دهد که ترامپ انتخاباتی را از او دزدیده است. این احتمال که دو سیستم تبلیغاتی رقیب هر دو شامل مواد اولیه کود اسب باشند، برای افرادی که مدتهاست به تبلیغات به عنوان چیزی که فقط دیگران میتوانند به آن آلوده شوند عادت کردهاند، به ذهنشان خطور نمیکند.
اما تصور کنید رسانه ای که از دموکراسی حمایت می کند چگونه خواهد بود. مواضع بر اساس افکار عمومی و کنشگری مورد بحث قرار می گیرد که مورد تشویق قرار می گیرد. (در حال حاضر رسانه های ایالات متحده در نیمه راه پوشش مناسبی به اعتراضات می دهند، اگر آنها در چین یا هر دشمن مشخصی باشند، اما حتی در مورد آنها نیز می تواند بسیار بهتر عمل کند و باید این کار را در رسانه های ایالات متحده انجام دهد تا با فعالیت و افشاگری به عنوان شریک رفتار کند.)
راه حل ها در حالی که موفقیت آنها در بسیاری از کشورهای دیگر نادیده گرفته می شود، حدس و گمان نمی رود. نظرسنجی عمیق خواهد بود و شامل سوالاتی است که پس از ارائه اطلاعات مربوطه انجام می شود.
هیچ علاقه خاصی به نظرات ثروتمندان یا قدرتمندان یا کسانی که اغلب اشتباه کرده اند وجود ندارد. در حالی که نیویورک تایمز اخیراً ستونی را توسط یکی از کارکنان خود منتشر کرد که به تغییر اقلیم اعتقاد نداشت تا زمانی که کسی او را به یخچالی در حال ذوب پرواز داد، اساساً پیشنهاد می کرد که ما باید هر قایق روی زمین را به سمت یخچال های طبیعی در حال ذوب پرواز کنیم و سپس سعی کنیم راهی برای خنثی کردن خسارت تمام آن سوخت جت پیدا کنید، یک رسانه دموکراتیک تحقیر آشکار تحقیقات اساسی را محکوم می کند و امتناع از اعتراف به اشتباه را محکوم می کند.
برای دروغگویان رسمی ناشناس ماندن نخواهد بود. اگر یکی از مقامات نظامی به شما بگوید که موشکی که در لهستان فرود آمده از روسیه شلیک شده است، اول از همه تا زمانی که مدرکی برای آن وجود نداشته باشد آن را گزارش نکنید، اما اگر آن را گزارش دهید و بعداً مشخص شود که آن مسئول دروغ گفته است. سپس نام دروغگو را گزارش کنید.
توجه ویژه ای به مطالعات جدی و شایسته حقایق وجود دارد. هیچ گزارشی مبنی بر اینکه یک مقام منتخب از طریق سیاست هایی که چندین دهه برای کاهش جرم و جنایت شناخته شده بود، در قبال جرم و جنایت سختگیر بود، وجود نداشت. هیچ گزارشی در مورد چیزی به نام استراتژی دفاع ملی بدون شناسایی گوینده به عنوان دستمزد سودجویان تسلیحاتی یا بدون توجه به این که این استراتژی مشابه راهبردهای دیگری است که برای مدت طولانی مردم را به جای دفاع از آنها به خطر انداخته اند، گزارش نمی شود.
مردم از دولت ها چه در داخل ایالات متحده و چه در خارج از آن متمایز خواهند شد. هیچ کس از جمع اول شخص برای اشاره به کاری که ارتش ایالات متحده به طور مخفیانه انجام داده است استفاده نمی کند، به گونه ای که گویی همه افراد در ایالات متحده آن را به طور جمعی انجام داده اند.
عبارات خطرناک بی معنی بدون توضیح استفاده یا نقل نمی شوند. جنگی که تروریسم را به کار می گیرد و آن را افزایش می دهد، برچسب «جنگ علیه تروریسم» نمی شود. جنگی که شرکت کنندگان آن بیشتر خواهان خروج از آن هستند و در هر صورت یک سیاست است تا یک فرد یا گروهی از افراد، به عنوان تشویق با «حمایت از نیروها» توصیف نمی شود. آشکارترین جنگی که در سالهای متمادی برانگیخته شده است، «جنگ تحریک نشده» نامیده نخواهد شد.
(اگر شما با ژانر وبینارها تازه کار هستید که از راه های بی شماری که جنگ را برانگیختند، عذرخواهی می کنم، اما در حال حاضر هزاران وبینار از این دست وجود دارد، و مقامات ارشد ایالات متحده، دیپلمات هایی مانند جورج کنان، جاسوسانی مانند مدیر فعلی سیا و تعداد بی شماری دیگر درباره تحریکات ناشی از گسترش ناتو، تسلیح اروپای شرقی، سرنگونی دولت اوکراین، تسلیح اوکراین [که حتی پرزیدنت اوباما از انجام آن امتناع کرد زیرا این یک تحریک آمیز بود] و غیره هشدار دادند. از تعداد انگشت شماری از ویدیوها و گزارش های gazillion به صورت رایگان در دسترس و تولید شده در 9 ماه گذشته استفاده کنید. برخی از مکان ها برای شروع عبارتند از
https://worldbeyondwar.org/ukraine
https://progressivehub.net/no-war-in-ukraine
جشنهای فرهنگ جنگ قبل از رویدادهای ورزشی بدون گزارشی که آیا دلارهای مالیاتی برای آنها پرداخت شده است ذکر نمیشود. فیلمها و بازیهای ویدیویی بدون ذکر اینکه آیا ارتش ایالات متحده نظارت تحریریه داشته است یا خیر، بررسی نمیشود.
یک رسانه دموکراتیک دفاع از آنچه را که صاحبان قدرت میخواهند متوقف میکند و در عوض از سیاستهای عاقلانه و مردمی دفاع میکند. هیچ چیز خنثی یا عینی یا خداپسندی در مورد توجه به اوکراین وجود ندارد، اما نه یمن یا سوریه یا سومالی، یا در مورد گزارش دهی درباره وحشت روسیه، اما نه اوکراین، یا در مورد محکوم کردن کاستی های دموکراتیک در روسیه، اما نه در اوکراین. این نظر که اوکراین باید مسلح شود و مذاکرات نباید مورد توجه قرار گیرد، چه بخواهیم چه نخواهیم، یک نظر است. این نوعی فقدان نظر نیست. یک رسانه دموکراتیک به جای کمترین توجه، به افکار عمومی که کمترین توجه را در دولت دارند، بیشترین توجه را میدهد. یک رسانه دموکراتیک به مردم توصیه می کند، نه فقط در مورد مد، رژیم غذایی و آب و هوا، بلکه در مورد نحوه سازماندهی کمپین های اقدام غیرخشونت آمیز و نحوه لابی کردن برای قانون. شما باید برنامههایی برای گردهماییها و جلسات آموزشی و جلسات استماع و رایگیریهای آتی داشته باشید، نه فقط گزارشهایی پس از این واقعیت که کنگره چه کاری انجام داده است، گویی نمیتوانستید از قبل در مورد آن بدانید.
یک رسانه دموکراتیک در ایالات متحده هیچ یک از خشم روسیه را نادیده نخواهد گرفت، بلکه شامل تمام حقایق حذف شده اساسی است که همه ما ماه ها در هزاران وبینار اضافی به یکدیگر گفته ایم. مردم از گسترش ناتو، لغو معاهدات، استقرار تسلیحات، کودتای 2014، هشدارها، هشدارهای وحشتناک، سالها جنگ و تلاشهای مکرر برای جلوگیری از صلح میدانند.
(دوباره، می توانید با آن وب سایت ها شروع کنید. من آنها را در چت قرار می دهم.)
مردم حقایق اساسی تجارت جنگ را به طور کلی میدانند، این که بیشتر تسلیحات از ایالات متحده میآیند، بیشتر جنگها دارای سلاحهای آمریکایی در هر دو طرف هستند، بیشتر دیکتاتوریها توسط ارتش ایالات متحده پشتیبانی میشوند، که بیشتر پایگاههای نظامی خارج از مرزهای کشورشان است. پایگاههای نظامی ایالات متحده هستند، که بیشتر هزینههای نظامی توسط ایالات متحده و متحدانش انجام میشود، که بیشتر کمکهای ایالات متحده به اوکراین به شرکتهای تسلیحاتی میرسد - که پنج بزرگترین آنها در جهان در حومه واشنگتن دی سی هستند.
مردم حقایق اساسی در مورد شکستهای جنگها و هزینههایی که هرگز در نظر گرفته نشدهاند را میدانند: در عوض با پول چه کاری میتوان کرد، آسیب زیستمحیطی، آسیب به حاکمیت قانون و همکاری جهانی، تقویتی که به تعصب، و نتایج وحشتناک برای جمعیت.
همانطور که یک آلمانی می تواند آمار گناهان آلمان نازی را بازگو کند، یک ساکن ایالات متحده می تواند تعداد افرادی که در جنگ های ایالات متحده کشته و مجروح شده اند و بی خانمان شده اند را در عرض چند مرتبه به شما بگوید.
مردم اطلاعات اولیه در مورد سلاح های هسته ای را می دانند. در واقع، هیچ کس باور نمی کند که جنگ سرد هرگز پایان یابد یا دوباره شروع شود، زیرا سلاح ها هرگز از بین نرفتند. مردم میدانستند که سلاحهای هستهای چه میکنند، زمستان هستهای چیست، چه تعداد از حوادث و سوانح نزدیک بوده است، و نام افرادی که تمام زندگی روی زمین را حفظ کردهاند، حتی زمانی که روسی بودهاند.
من در سال 2010 کتابی به نام جنگ یک دروغ است نوشتم و آن را در سال 2016 به روز کردم. ایده این بود که به مردم کمک کنم دروغ هایی را که در مورد افغانستان و عراق گفته می شود، سریعتر تشخیص دهند. من استدلال کردم که هرگز نیازی به انتظار برای آشکار شدن حقایق وجود ندارد. نیازی به کشف این موضوع نیست که مردم دوست ندارند ملت هایشان اشغال شود. شما می توانید قبل از زمان آن را بدانید. نیازی نیست بدانیم که بن لادن می توانست محاکمه شود، زیرا هیچ مشکلی در این زمینه هرگز نمی تواند جنگ را توجیه کند. نیازی به درک این موضوع نیست که عراق هیچ یک از تسلیحاتی را که ایالات متحده آشکارا در اختیار دارد، ندارد، زیرا در اختیار داشتن آن تسلیحات توسط ایالات متحده هیچ حمله ای به ایالات متحده را توجیه نمی کند، و داشتن همان سلاح ها توسط عراق هیچ حمله ای به عراق را توجیه نمی کند. به عبارت دیگر، دروغ ها همیشه شفاف هستند. از صلح باید با دقت و سختی پرهیز کرد، و حتی پس از اجتناب از آن، بهترین سیاست این است که برای بازگرداندن آن و برقراری حکومت قانون به جای حکومت دندان و چنگال تلاش کنیم.
در پایان سال 2016 خود اشاره کردم که کنشگری بمباران فرش سوریه را در سال 2013 متوقف کرده است. دشمن به اندازه کافی ترسناک ساخته نشده بود. جنگ بسیار شبیه عراق و بیش از حد شبیه لیبی بود – هر دو به طور کلی در واشنگتن و در سراسر جهان به عنوان یک فاجعه در نظر گرفته میشوند. اما یک سال بعد، اشاره کردم، ویدیوهای ترسناک داعش به آمریکا اجازه داد تا گرم شدن خود را تشدید کند. از آن زمان سندرم عراق از بین رفته است. مردم فراموش کرده اند. روسیه - به شکل پوتین - سالهاست که با حقایق و دروغهای خندهآمیز و همه چیز در این میان به شدت شیطانی شده است. و سپس روسیه بهخاطر انجام وحشتناکترین کارهایی که میتوان انجام داد، و انجام آنها همانطور که ایالات متحده دقیقاً پیشبینی کرده بود، و انجام آنها با افرادی که از نظر رسانههای آمریکایی مانند قربانیان خبرساز به نظر میرسند، به طور گسترده گزارش شده است.
در نهایت، به قربانیان جنگ تا حدودی پوشش داده میشود، اما بدون اینکه کسی اشاره کند که همه جنگها از هر طرف آن قربانیان را دارند.
موفقیت تبلیغاتی در ماه فوریه و از آن به بعد خیره کننده بوده است. افرادی که نمیتوانستند به شما بگویند اوکراین یک کشور یک هفته قبل است، میخواستند در مورد هیچ چیز دیگری صحبت کنند و با افراد غریبه صحبت کنند و نظرات آنها در بسیاری از موارد در 9 ماه گذشته تغییر نکرده است. تسلیح اوکراین تا زمانی که تسلیم بی قید و شرط روسیه تبدیل شود و کاملاً بدون توجه به احتمال وقوع چنین اتفاقی، احتمال وقوع یک آخرالزمان هسته ای، رنج ناشی از جنگ، چه رنجی غیرقابل تردید باقی مانده است. از انحراف منابع به سمت جنگ، یا آسیبی که به تلاشهای جهانی برای رسیدگی به بحرانهای غیراختیاری وارد میشود، خواهد بود.
من سعی کردم دقیق ترین اشاره را در مورد امکان مذاکره صلح در مقاله ای در واشنگتن پست بیان کنم، و آنها نپذیرفتند. گروه پیشرو کنگره تلاش کرد علناً پیشنهاد مذاکره را، حتی در ترکیب با سلاحهای رایگان نامحدود، ارائه دهد و رسانهها آنقدر با ظلم برخورد کردند که سوگند یاد کردند که هیچوقت چنین هدفی نداشتند. البته، نانسی پلوسی و احتمالاً جو بایدن به طور خصوصی چنین بدعتهایی را سرکوب کردند، اما رسانهها صدای خشم عمومی بودند - همان رسانهای که وقتی بایدن و پوتین در سال گذشته ملاقات کردند، هر دو رئیسجمهور را برای افزایش خصومت تحت فشار قرار دادند.
اندکی پس از به اصطلاح شکست حزب مترقی، رسانههای آمریکا گزارش دادند که رژیم بایدن از دولت اوکراین میخواهد وانمود کند که آماده مذاکرات است، زیرا این امر اروپاییها را خوشحال میکند، و به نظر بد به نظر میرسد که فقط روسیه مدعی مذاکره باشد. برای مذاکره باز باشد اما چرا این اطلاعات را در اختیار رسانه ها قرار دهید؟ آیا این اختلاف در داخل حکومت بود؟ غفلت از بی صداقتی؟ اشتباه یا گزارش نادرست؟ شاید کمی از هر کدام، اما من فکر میکنم محتملترین توضیح این است که کاخ سفید بر این باور است که مردم آمریکا آنقدر طرفدار او هستند و آنقدر عادت به دروغپردازی درباره روسیه دارند که میتوان روی حمایت از درخواست از اوکراین برای دروغگویی حساب کرد. کمک کند روسیه از نظر اخلاقی برتر به نظر نرسد. چه کسی نمی خواهد در تاکتیک های مخفی کثیف برای شکست دادن نیروهای شیطان باشد؟
هفته گذشته، ایمیلی از بنیاد ملی دموکراسی دریافت کردم که در آن نوشته شده بود: «اوکراین یک راه را برای آمریکا نشان میدهد تا از قدرت خود به نمایندگی از آزادی استفاده کند: به جای فرستادن سربازان برای جنگیدن و مردن برای توهمات دموکراتیک در کشورهای غیر مهمانپذیر، اسلحه بفرستید تا کمک کند. یک دموکراسی واقعی یک مهاجم خارجی را دفع می کند. نه نیروهای آمریکایی، نه دخالت در جنگ های داخلی، نه ملت سازی، نه به تنهایی.»
بنابراین، می بینید، برخی از کشورهایی که شما به آنها حمله می کنید، غیر مهمان نواز هستند، و زمانی که نیروهای آمریکایی در آنجا حضور دارند، فردی که مهم است در حال مرگ است، حتی اگر تنها چند درصد از مرگ و میرها باشد. آن جنگها در مکانهای وحشتناک غیرقابل مهمانپذیر در واقع تقصیر مردم آنجاست و میتوان آنها را به درستی به عنوان جنگهای داخلی دستهبندی کرد تا به استیون پینکر کمک کند تا آنها را حذف کند و وانمود کند که جنگ در حال ناپدید شدن است. آن ائتلاف های بزرگ از مشتریان تسلیحاتی که نشان داده بودند در آن جنگ ها شرکت کنند، وجود ندارند، و جنگ ها در واقع ساختمان ملت هایی بود که در حال تخریب بودند. اما وقتی شما فقط کوههایی از سلاحهای رایگان را به کشور دیگری میدهید و به آنها میگویید هرگز مذاکره نکنند و سپس به همه میگویید که این کشور است که از مذاکره امتناع میکند و برای شما غیراخلاقی است که آنها را زیر سوال ببرید، خوب به این میگویند که به تنهایی نروید. این عملا بهترین کار بعدی برای تصویب واقعی معاهدات و پیروی از آنها است.
این داستانی است که فروخته شده است. برای فروش آن، به یک سیستم ارتباطی نیاز داریم که امکان ارتباطات اولیه را فراهم کند. آیا می دانستید که می توانید بیلبوردهایی را در شهرهای ایالات متحده برای فروش اسلحه نصب کنید، اما در بیشتر موارد، برای مخالفت با جنگ نه؟ ممنوع است. آیا میدانستید که اگر بیش از حد با دروغهای جنگی مخالفت کنید، میتوانید توسط شرکتهای خصوصی که تبلیغ جنگ را مجاز و تشویق میکنند در رسانههای اجتماعی ساکت شوید؟
ما به چیزی نیاز داریم که همیشه به آن نیاز داشته ایم: درک بهتر و بی اعتبار کردن رسانه ها، ایجاد بهتر رسانه های مستقل، و 0.1 درصد از بودجه نظامی ایالات متحده که با آن سیستم ارتباطی خود را متحول کنیم.
یک دیدگاه
به عنوان یک مهاجر لیمی، به مدت 1 سال (در دهه 60) در فلوریدا در میان طبقه برتر سفیدپوستان با نمادهای جدا شده آنها در رستوران ها زندگی کردم و به کانادا رفتم. من از نفوذ گسترده ایالات متحده بر این کشور متنفرم، اما اهرم اعمال شده توسط شرکت ها و سیاست گذاران، و بی میلی سیاستمداران ما برای پذیرش آن را درک می کنم، حتی اگر این ترجیح آنها باشد.
در سطح محلی، در یک شهرستان گردن قرمز که در آن «محافظهکاران حکومت میکنند»، یک الاغ را در اینجا آبی رنگ کنید و آن را انتخاب کنید. در طول سالها، در را زدم تا گاوها به خانه برگردند، دفتردار، خزانهدار، نقاش تابلو، مدیر کمپین و غیره برای مهمانی قدیمی تامی بودم. نمی دانم برای بهتر شدن چه چیزی ممکن است لازم باشد، اما می دانم که زمان آن رسیده است که جمعیت جدیدتر این کار را انجام دهند.