الیور استون، صفحه فیس بوک.
"پس می رود"
اعتراف میکنم که واقعاً به وجدان ترامپ درباره جنگهای آمریکا امید داشتم، اما اشتباه کردم - دوباره فریب خوردم! - همانطور که من در اوایل ریگان، و کمتر در زمان بوش 43 بودم. ریگان شعار خود را با لفاظی "امپراتوری شیطانی" علیه روسیه، که تقریباً یک جنگ هسته ای را در سال 1983 آغاز کرد، پیدا کرد - و بوش "ما علیه جهان" را پیدا کرد. جنگ صلیبی در 9 سپتامبر، که البته ما هنوز در آن غرق هستیم.
به نظر می رسد که ترامپ واقعاً آنجا «آنجا» ندارد، به مراتب کمتر وجدان دارد، زیرا او دستبندهای ماشین جنگی ما را برداشته و آن را به ژنرال های ستایش شده خود سپرد - و رسانه های «لیبرال» ما به خاطر آن مورد تحسین قرار می گیرند. اینقدر بی پروا در جنگ بازی کردن ما در چه شکنجهای هستیم. افراد باهوشی در واشنگتن/نیویورک وجود دارند، اما آنها ذهن خود را از دست دادهاند، زیرا در یک تفکر گروهی سوری-روسی گیر کردهاند، یک اجماع بدون اینکه بپرسیم: «چه کسی از این آخرین سود میبرد. حمله گاز؟ قطعا نه اسد و نه پوتین. تنها منافع آن به تروریست هایی می رسد که این اقدام را برای جلوگیری از شکست نظامی خود آغاز کردند. این یک قمار ناامیدکننده بود، اما نتیجه داد زیرا رسانه های غربی بلافاصله با تبلیغات خام در مورد نوزادان کشته شده و غیره پشت سر آن قرار گرفتند. چرا اسد در حالی که آشکارا در جنگ داخلی پیروز می شود، اینقدر کار احمقانه انجام می دهد؟ نه، من معتقدم آمریکا در بحرانهای دولت ترامپ در جایی تصمیم گرفته است که ما به هر قیمتی و تحت هر شرایطی وارد این جنگ خواهیم شد - تا یک بار دیگر رژیم سکولار در سوریه را تغییر دهیم. در دوران بوش، یکی از مهمترین اهداف - در کنار ایران - نومحافظه کاران. حداقل، ما بخشی از شمال شرق سوریه را قطع خواهیم کرد و آن را یک دولت می نامیم.
با حمایت کلینتونی ها، آنها کار فوق العاده ای انجام دادند و آمریکا را به هرج و مرج انداختند و تحقیقات در مورد ادعای هک شدن انتخابات ما توسط روسیه و ترامپ نامزد نیابتی آنها بود (اکنون به وضوح با حمله بمب گذاری او رد شده است) - و متأسفانه، بدتر از همه از برخی جهات. ، با اعتراف به خاطره ای از همان حادثه پرچم دروغین در سال 2013، که مجدداً اسد به خاطر آن مقصر شناخته شد (نگاه کنید به ساختارشکنی جذاب این تبلیغات ایالات متحده توسط سیمور هرش، "بررسی لندن بر کتاب ها" 19 دسامبر 2013، "سارین کیست؟"). بدون حافظه، بدون تاریخ، بدون قوانین - یا بهتر است بگوییم "قوانین آمریکایی".
نه، این یک تصادف یا یک اتفاق نیست. این دولت عمداً از طریق رسانههای شرکتی خود به مردم اطلاعات غلط میدهد و ما را به این باور میرساند که همانطور که مایک ویتنی در تحلیلهای درخشان خود با عنوان «آیا واشنگتن جنگ جهانی سوم را به خطر میاندازد» و «سوریه: جایی که لاستیک به جاده برخورد میکند» اشاره میکند، چیزی بسیار بیشتر است. شیطان در پس زمینه منتظر می ماند. مایک ویتنی، رابرت پری و افسر سابق اطلاعاتی فیل گیرالدی همگی در زیر نظر دارند. ارزش این را دارد که 3 دقیقه از وقت خود را برای خواندن صرف کنید.
در نهایت، من تحلیل «ملت» بروس کامینگز از کره شمالی را ضمیمه می کنم، زیرا او دوباره اهداف مطالعه تاریخ را به ما یادآوری می کند. آیا می توانیم قبل از اینکه خیلی دیر شود بیدار شویم؟ من احساس می کنم شخصیت کهنه سرباز جان وین (جنگ) در «فورت آپاچی» با ژنرال متکبر کاستر مانند (هنری فوندا) به سوی مرگ می رود. کشورم، کشورم، دلم برای تو می سوزد.
مایک ویتنی، «آیا واشنگتن خطر جنگ جهانی سوم را برای مسدود کردن و در حال ظهور ابردولت اتحادیه اروپا و روسیه به خطر میاندازد»، کانترپانچ، http://bit.ly/2oJ9Tpn
مایک ویتنی، "جایی که لاستیک با جاده برخورد می کند"، کانتر پانچ، http://bit.ly/2p574zT
فیل گیرالدی، "دنیایی در آشفتگی، متشکرم آقای ترامپ!" دفتر تسویه اطلاعات، http://bit.ly/2oSCGrW
رابرت پری، "آیا القاعده دوباره کاخ سفید را فریب داد؟" کنسرسیوم نیوز، http://bit.ly/2nN88c0
رابرت پری، «نئوکان ها ترامپ را زانو زده اند»، کنسرسیوم نیوز، http://bit.ly/2oZ5GyN
رابرت پری، «لحظه سگ را تکان دادن ترامپ»، کنسرسیوم نیوز، http://bit.ly/2okwZTE
رابرت پری، "رسانه های اصلی به عنوان داوران حقیقت"، کنسرسیوم نیوز، http://bit.ly/2oSDo8A
مایک ویتنی، «خون در آب: انقلاب ترامپ با ناله خاتمه مییابد»، کنترپانچ، http://bit.ly/2oSDEo4
بروس کامینگز، "این چیزی است که واقعاً در پس تحریکات هسته ای کره شمالی نهفته است"، ملت، http://bit.ly/2nUEroH