قدرت آرام مقاومت روزمره

محقق راجر مک گینتیز صلح روزمره بررسی می کند که چگونه اقدامات همبستگی یا عدم رعایت فرد در ایجاد سازش در میان جنگ و خشونت حیاتی است.

نیروهای SS نازی آلمان از اعضای مقاومت یهودیان محافظت می کنند که در جریان سرکوب قیام محله یهودی نشین ورشو در سال 1943 اسیر شدند. (عکس توسط بایگانی تاریخچه جهانی / گتی ایماژ)

نویسنده فرانسیس وید ، ملت، اکتبر 6، 2021

Mروایات ظاهری از زندگی در آلمان نازی در اواخر دهه 1930 یا رواندا در ماههای اولیه 1994 - هر کدام مکان و زمانی که آمادگی برای جنگ و خشونت جمعی شروع به تغییر جزئیات روزمره کرده بود - تصویری بزرگ از -تعارض مقیاس به عنوان کل. در آلمان ، حتی روابط صمیمی محل آماده سازی برای جنگ و سلطه شد. والدین مجبور شدند و انگیزه بیشتری برای بچه دار شدن پیدا کردند ، همه اینها بخشی از تلاش هیتلر برای ایجاد یک دولت قوی بود و تصمیماتی که قبلاً به عهده فرد بود ، اکنون باید بر اساس یک حساب جدید که فراتر از حوزه شخصی است ، گرفته شود. در رواندا ، تلاش ایدئولوگهای قدرت هوتو برای ایجاد زمینه برای نسل کشی با قرار دادن توتسی ها به عنوان "خارجی" و "تهدیدآمیز" آنقدر بی امان بود که هویت های قومی معنای جدید و کشنده ای پیدا کردند ، زمانی که تعاملات بین جمعی روزانه متوقف شده بود. و غیرنظامیان صدها هزار نفر قاتل شدند. هم آلمان و هم رواندا نمونه هایی از این هستند که چگونه جنگ و خشونت شدید همیشه کار رزمندگان آموزش دیده نیست. در عوض ، آنها می توانند پروژه های مشارکت گسترده ای باشند که بیشتر همه و همه چیز را به مدار خود می کشاند.

با این حال ، داستانهای پراکنده افرادی که از همسویی با یکدیگر امتناع کردند ، حتی در شرایطی که مرگ قیمت عدم انطباق در هر دو کشور شد ، به ما می گوید که درگیری چندان همه گیر نیست. در چیزی که ظاهراً یک جهته مانند جنگ یا نسل کشی است ، فضای حاشیه ای وجود دارد که در آن اقدامات کوچک و خصوصی مقاومت نشان داده می شود. نظریه پردازان ناسیونالیسم و ​​دولت سازی ، آلمان دهه 1930 را نمادین این موضوع دانسته اند که چگونه با توجه به شرایط مناسب ، ایدئولوژی قاتل می تواند در میان اقشار وسیع جامعه رواج پیدا کند ، به گونه ای که میلیون ها "مردم عادی" یا در آن شرکت می کنند یا به آن می پردازند. چشم پوشی از قتل عام و آماده سازی آن. اما کسانی بودند که تحت حکومت نازی ها زندگی می کردند و از تسلیم شدن به ایدئولوژی حزبی امتناع کردند: خانواده هایی که کودکان یهودی و والدین آنها را پنهان می کردند ، یا بی سر و صدا از تحریم دولتی مشاغل متعلق به یهودیان سرپیچی می کردند. سربازان آلمانی که از تیراندازی به غیرنظامیان غیر نظامی و اسرای جنگی خودداری کردند. کارگران کارخانه که برای کند کردن تولید مواد جنگی اقدام کردند - یا در رواندا ، هوتوها که بی سر و صدا تلاش های نجات را در اوج کشتارهای 1994 انجام دادند.

چنین اقدامات "روزمره" بسیار کوچک هستند تا بتوانند روند جنگ یا نسل کشی را به طور قابل توجهی تغییر دهند ، و به همین دلیل در تجزیه و تحلیل چگونگی جلوگیری یا پایان پروژه های خشونت دولتی گسترده نادیده گرفته می شوند. اما با تمرکز تنها بر رویكردهای رسمی تر و ساختاری تر برای حل منازعات-عفو ، آتش بس ، برنامه های توسعه و موارد دیگر-آیا ما یك حوزه تحقیق بالقوه مهم را از دست داده ایم؟ در کجا ، اگر اصلاً ، تنها اقدامات مقاومتی در داستان بزرگتر نحوه بازگشت صلح به جامعه شکسته جای می گیرد؟

موضوع "مقاومت روزمره" - اقداماتی که در محل درگیری یا مبارزه انجام می شود و عمدا هیچ ادعایی عمومی ندارد - هنوز به طور حیرت انگیزی هنوز مطالعه نشده است. معروف ترین تحلیل آن ، جیمز سی اسکات سلاح های ضعیف: اشکال روزمره مقاومت دهقانان (1985) ، کسی است که زمینه را راه اندازی کرد. اسکات ، یک دانشمند سیاسی و آسیایی جنوب شرقی ، در اواخر دهه 1970 در یک جامعه کوچک کشاورزی مالزی کار قوم نگاری را انجام داده بود ، جایی که روستاییان را با استفاده از طیف وسیعی از تکنیک ها مشاهده کرد ، که بسیاری از آنها ظریف بودند-"کشیدن پا" ، "رعایت نادرست". "جهل ظاهری" و موارد دیگر - برای دفاع از منافع خود "بین شورشها": یعنی وقتی در تقابل مستقیم با قدرت نباشند. مطالعه او ، که بر مبارزه طبقاتی متمرکز بود ، مفهوم "مقاومت روزمره" را به کار برد. با این وجود ، به جز تعداد اندکی از کتاب ها و مقالات ژورنالی از آنجایی که فرم را در طیف وسیعی از زمینه ها - درگیری های مسلحانه ، فمینیستی ، دمدمی مزاجی - مورد بررسی قرار داده اند - میزان تحقیق همچنان روشن است.

بخشی از مشکل ، همانطور که راجر مک گینتی در کتاب جدید خود ذکر کرده است ، صلح روزمره: چگونه مردم عادی می توانند درگیری های خشونت آمیز را مختل کنند، این است که به ویژه در شرایط درگیری ، اندازه گیری تأثیر چنین اقداماتی در منشور ایجاد صلح متعارف دشوار است. به عنوان مثال ، در آرامشی که پس از میانجیگری آتش بس صورت می گیرد ، طرف های متخاصم می توانند درباره ادعاهای خود مذاکره کنند ، غیرنظامیان می توانند با خیال راحت حرکت کنند و چشم انداز صلح نیز افزایش می یابد. که قابل اندازه گیری است. اما خرید نان از شخصی در طرف مقابل شکاف اجتماعی ، انتقال دارو به خانواده ای که در اردوگاه یا گتو زندگی می کنند یا عمداً هنگام حمله به موقعیت دشمن دچار اشتباه می شود - اقدامات همبستگی فردی یا عدم رعایت منطق تفرقه افکنانه چگونه است؟ تعارض - روند کلی رویدادها را تحت تأثیر قرار می دهد؟ چگونه می توان طبقه بندی "تاثیر" را توسعه داد در حالی که بسیاری از مقاومت های روزمره عمداً از حرکات بزرگ خودداری می کنند و بنابراین عمدتا دیده نمی شوند؟

Oچندین سال است ، مک گینتی ، که در دانشگاه دورهام انگلستان سخنرانی می کند و بنیانگذار پروژه شاخص صلح روزمره است ، تلاش کرده است تا این زیرمجموعه را در زمینه مطالعات صلح و درگیری به تحقیقات عمیق تر باز کند. پیشگیری یا حل تعارض به سمت رویکردهایی از بالا به پایین متمایل می شود که تأثیر آنها از دور قابل مشاهده است و می تواند تحت تأثیر نیروهایی قرار گیرد که مستقیماً در یک درگیری دخیل نیستند. اما ، بنابراین بحث مک گینتی ادامه می دهد ، بسیاری از اقدامات اجتماعی از پایین به بالا که علیرغم خشونت یا تهدید ناشی از آن ادامه می یابد ، در سطحی که خشونت می تواند یک اثر پاره کننده جبران ناپذیر داشته باشد ، از بین می رود: منطقه فوق العاده. بین همسایه و همسایه ، حرکات کوچک ، رفتارهای مهربانانه و همدلی - مجموعه ای از رفتارها و موضع گیری ها که مک گینتی آن را "آرامش روزمره" می نامد - می تواند "احساس" یک منطقه را تغییر دهد ، و دیدی از آنچه ارائه می دهد ارائه دهد. میتوانست باشد ، و اگر شرایط اجازه دهد ، ممکن است اثرات منفی داشته باشد.

چارچوب "روزمره" در برابر این ساده سازی که قدرت و اقتدار عمدتا بر نخبگان یا افراد مسلح است که دستور کار دولت را تعیین می کنند ، مقاومت می کند. قدرت در داخل خانه و محل کار نیز وجود دارد. در روابط خانوادگی و همسایگی نهفته است. شکل های متفاوتی دارد: سربازی که جان یک جنگنده دشمن را نجات می دهد ، والدینی فرزندش را تشویق می کند تا در برابر ندای همسالانش مقاومت کند و برود و با پسری از یک گروه مذهبی دیگر بجنگد. و از آنجا که انواع خاصی از درگیری ها ، مانند نسل کشی ، نیاز به حمایت یا منفعل بودن افراد در هر سطح اجتماعی دارد ، "روزمره" هر فضایی ، از دفاتر دولتی تا ناهارخوری خانواده را ذاتاً سیاسی می داند. همانطور که آن فضاها می توانند زمینه رشد خشونت باشند ، فرصت هایی نیز برای ایجاد اختلال در منطق محرک خشونت در آنها وجود دارد. بنابراین روزمرگی به شکلهای قدرتمند مردانه متوقف نمی شود ، بلکه قدرت را پیچیده ، سیال و در اختیار همه می داند.

وقتی اسکات نوشت سلاح های ضعیف، او مراقب بود که پرسش خود را با هشدارهای محدودیت های چنین مقاومتی تحت پوشش قرار دهد. او نوشت: "این یک اشتباه بزرگ خواهد بود ،" عاشقانه کردن بیش از حد "سلاح های ضعیف". بعید به نظر می رسد که آنها بیشتر از انواع مختلف استثمار که دهقانان با آن روبرو می شوند ، به طور حاشیه ای تحت تأثیر قرار دهند. " مک گینتی ، به نوبه خود ، اذعان می کند که شک و تردید در مورد تأثیر کلی اقدامات صلح روزمره هنگامی معتبر است که در برابر "قدرت ساختاری فوق العاده" یک درگیری درک شود. اما ، او استدلال می کند که این اقدامات در سطح ساختاری یا در فضاهای وسیع-دولت ، بین المللی-نیست که بیشترین احساس را در خود می کند. در عوض ، ارزش آنها در توانایی آنها برای مقیاس بندی بیرونی و افقی است.

او می نویسد: "محلی" بخشی از مجموعه ای از شبکه های گسترده تر و اقتصادهای سیاسی است ، یک مدار خرد که در مدارهای بزرگتر قرار گرفته است. یک صلح کوچک ممکن است با یک رویداد به ظاهر ناچیز یا ناخواسته به دست آید که در شرایط مناسب معنای جدیدی به خود می گیرد: یک مادر پروتستان در بلفاست در حین مشکلات هنگام تماشای بازی یک مادر کاتولیک با فرزندش و مشاهده مجموعه ای از هویت ها و نیازهای مقطعی-مادر ، کودک ؛ عمل پرورش - که هیچ مقدار از درگیری نمی تواند از بین برود. یا یک صلح کوچک ممکن است تأثیر چند برابری داشته باشد. گزارش های مربوط به سنگرهای جنگ جهانی اول نشان می دهد که گروهی از سربازان ، بدون اطلاع افسران خود ، به طور ضمنی با "مناطق کم آتش" که به زودی در جاهای دیگر در خط مقدم جبهه ایجاد شده بودند ، موافقت کرده اند ، در نتیجه اگر کشته ها را تغییر ندهیم ، تعداد کشته شدگان نبرد را کاهش می دهند. به طور کامل جنگ

اقدامات همبستگی ، تسامح ، و عدم انطباق ، و دیگر حرکات صلح ، نه به این دلیل که شانس زیادی برای پایان دادن به جنگ دارند ، بلکه به دلیل آنکه منطقی را که از تفرقه ، نفرت و ترس تغذیه می کند ، برهم می زنند و حتی این کار را ادامه می دهد. مدتها پس از پایان خشونت فیزیکی آنها به قول مک گینتی می توانند "اولین و آخرین صلح" باشند: اولین ، زیرا آنها می توانند تلاش های اولیه نخبگان سیاسی ، مذهبی یا قومی را برای شکافتن جوامع تضعیف کنند. و آخرین ، زیرا آنها ممکن است به طرفهای قطبی یادآوری کنند که "دشمن" یک انسان است ، احساس دلسوزی می کند و علایق آنها با آنها مطابقت دارد. چنین اقداماتی می تواند شفا را تسریع کرده و اقتدار کسانی را که به دنبال خشونت ، دست به دستکاری ترس ها و نارضایتی ها برای دور نگه داشتن جوامع از یکدیگر ادامه می دهند ، تضعیف کند.

Wاین تجزیه و تحلیل عمدتا مفهومی ممکن است باعث شود که تمرین کنندگان سازنده صلح متداول تر در مورد چگونگی کاربرد آن در سناریوهای دنیای واقعی سوال کنند. برخلاف آتش بس ، مبادله زندانیان و سایر استراتژی هایی که معمولاً در مذاکرات صلح استفاده می شود ، اینها فرآیندهای منطقی و منظمی نیستند که می توانند توسط داوران خارجی مهندسی و دنبال شوند. بیشتر اوقات ، آنها خود به خود ، ساکت ، تا حد زیادی ناسازگار و به ندرت مجموعه ای از رویدادها هستند که در صورت بروز موج ، به صورت ارگانیک ، به میل خود انجام می دهند. یک تمرین کننده که به رواندا پرواز کرده بود نمی توانست گروهی از افراطیون هوتو را به مکانهایی که هوتوهای معتدل در آن توتسی ها را پنهان کرده بودند ، ببرد و توصیه کند که آنها نیز از آنها پیروی کنند ، همانطور که اگر آنها به خانه یک خانواده راخینی در غرب میانمار بروند ، احمقانه بود. اوج کشتارهای نسل کشی 2017 در آنجا و تشویق آنها به اصلاح روابط با همسایگان روهینگیایی آنها.

این نگرانی ها ممکن است دارای اعتبار باشند. با این حال ، آنها تمایلی را نشان می دهند ، به ویژه در میان سازمان های غیردولتی لیبرال غربی و نهادهای واسطه ، برای دیدن فرصت های حل فقط در اشکال مشخص و قابل دسترسی برای خارجی ها. در این قرائت ، صلح به محل درگیری وارد می شود. از درون بیرون نمی آید وسیله نقلیه برای ورود آن ایالت است. در همین حال ، مردم محلی از مزاج یا پیچیدگی برای مذاکره برای صلح به تنهایی برخوردار نیستند. آنها برای نجات آنها از خود به کمک خارجی نیاز دارند.

با این حال ، این دیدگاه به طور کلی "چرخش محلی" در ایجاد صلح را حذف می کند ، که تأکید می کند که مردم در جوامع جنگ زده در واقع دارای اختیار هستند و روایات بومی اطلاعات مورد نیاز برای توسعه مداخلات موثر خارجی را در اختیار دارند. چارچوبهایی برای ایجاد صلح که از دورنمای جهان بازیگران دخیل ساخته شده اند و به صورت بازتابی دولت را به عنوان داور نهایی درگیری پیش می آورند ، احتمالاً نمی توانند پویایی های پیچیده و همیشه در حال تغییر در سطح محلی را که شکل می دهد و خشونت را حفظ می کند ، درک و ادغام کنند. به

اما چرخش محلی ارزشی فراتر از این دارد. این کار نگاهی دقیق تر به خود افرادی که در یک نزاع بازیگر می شوند ، می سازد. با این کار ، بار دیگر شروع به انسان سازی آنها می کند ، چه خوب و چه بد. اگر بخواهیم بسیاری از گزارش های درگیری مسلحانه و خشونت جمعی را که در رسانه های غربی ظاهر می شود ، به ویژه جنگ های همه جانبه و نسل کشی های اواخر قرن بیستم ، باور کنیم ، رویدادهایی هستند که جامعه را به دوتایی تقسیم می کنند: خوب و شرور ، درون گروهی و خارج از گروه ، قربانیان و قاتلان. محمود ممدانی ، محقق اوگاندی نوشت با به تصویر کشیدن تنبل لیبرالی خشونت جمعی ، آنها سیاست های پیچیده را به جهانهایی تبدیل می کنند "جایی که جنایات از نظر هندسی افزایش می یابد ، جنایتکاران آنقدر شرور و قربانیان آنقدر بی پناه هستند که تنها امکان نجات از آن یک ماموریت نجات از خارج است."

تجزیه و تحلیل ریز که اساس چرخش محلی است ، که کار مک گینتی در دهه گذشته بسیار از آن حمایت کرده است ، خطای چنین روایاتی را نشان می دهد. این رنگ سایه های بسیاری از بشریت را در میان لاشه ها بیرون می کشد و به ما می گوید که افراد در زمان جنگ به همان اندازه که در زمان صلح هستند ، تغییرپذیر هستند: آنها می توانند آسیب برسانند. و کار خوب انجام دهید ، تقویت کنید ، و شکاف های اجتماعی را از بین ببرند ، و آنها می توانند اطاعت از یک مقام خشن را در حالی که بی سر و صدا برای تضعیف آن کار می کنند ، نشان دهند. در منشور "روزمره" ، اقداماتی که توسط مردم محلی انجام می شود و در غیر این صورت ممکن است به عنوان نشانه ای از یک ناتوانی عظیم تلقی شود ، در عوض به نمایشی از اشکال قدرت ناآشنا برای چشم خارجی تبدیل می شود.

 

 

پاسخ دهید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *

مقالات مرتبط

نظریه تغییر ما

چگونه به جنگ پایان دهیم

برای چالش صلح حرکت کنید
رویدادهای ضد جنگ
به ما کمک کنید رشد کنیم

اهدا کنندگان کوچک ما را ادامه می دهند

اگر انتخاب می‌کنید که حداقل 15 دلار در ماه کمک مکرر داشته باشید، می‌توانید هدیه‌ای برای تشکر انتخاب کنید. ما از اهداکنندگان مکرر خود در وب سایت خود تشکر می کنیم.

این شانس شماست که یک را دوباره تصور کنید world beyond war
فروشگاه WBW
ترجمه به هر زبانی