توسط رابرت کوهلر، اوت 9th، 2017، عجایب معمولی.
دونالد ترامپ به طور ناآگاهانه در لبه تاریخ ایستاده است و نمونه ای از اشتباهات گذشته است، آه، 10,000 سال یا بیشتر.
ضرورت تغییر اساسی در سازمان جهانی بشریت نه تنها عمیق، بلکه ضروری است.
طغیان اخیر ترامپ در مورد تسلیحات هسته ای کره شمالی – تهدید این کشور به «با آتش، خشمو صادقانه بگویم قدرتی که جهان قبلاً هرگز آن را ندیده است» - یک سناریوی کمیک آرماگدون در رسانه ها ایجاد می کند، البته به جز اینکه قدرت او برای راه اندازی یک جنگ هسته ای از روی انگیزه واقعی است.
چیزی که این برای من روشن می کند این است که هیچ کس نباید اقتدار - قدرت - اعلام هر جنگی را داشته باشد. این واقعیت که هنوز این امکان وجود دارد، پس از گذشت چندین دهه از آگاهی بشر از جنون کامل جنگ، این پارادوکس را آشکار می کند که تمدن از نظر اقتصادی به نابودی خود وابسته است.
یکی دیگر از نمادهای این پارادوکس است اریک پرنسمزدور بسیار ثروتمند، بنیانگذار بدنام سازمان تروریستی بلک واتر، که در زمانی که جنگ های بی پایان قرن بیست و یکم تازه شروع شده بود، با دولت بوش روابط خوبی داشت و اکنون، با یک جمهوری خواه غیر منتخب دیگر در کاخ سفید، اخیراً به دست آورده است. فرصت تجاری که هنوز توسط این جنگ ها نشان داده می شود:
بیایید باتلاق را خصوصی کنیم!
شانزده سال بعد، جنگ در افغانستان طولانیترین جنگ در تاریخ آمریکاست، و در حال حاضر بر اساس اجماع جریان اصلی که نظامیگرایی مداوم این کشور را توجیه میکند، در حال حاضر در وضعیت «بنبست» است. به عنوان مثال: "ایالات متحده نمی تواند برنده شود، اما نمی تواند ببازد." ایالات متحده آمریکا امروز او در سرمقاله اخیر درباره افغانستان اظهار نظر کرد و به طور غیرقابل تصوری از ترامپ خواست که «حداقل تصمیم بگیرد که در آینده چه کاری انجام دهد» و زمینه را برای طرح تجاری پرینس، که بازسازی و خصوصی سازی جنگ است، فراهم کند.
در مقاله ای که چند روز پیش در همین نشریه منتشر شد، شاهزاده نوشت: «گزینه صرفاً رها کردن افغانستان فریبنده است، اما در درازمدت یک فاجعه سیاست خارجی خواهد بود. دولت کابل سقوط خواهد کرد. افغانستان یک فریاد برای جهادگران جهانی خواهد بود.»
و ناگهان پارادوکس آمریکایی با شکوه کامل به وجود آمد: اوه بله، ما با تروریست ها می جنگیم. ما باید به کشتار مردم ادامه دهیم، تریلیون ها دلار به جنگ هایمان سرازیر کنیم، زیرا افراد بد آنجا ما را تهدید می کنند زیرا از آزادی های ما متنفر هستند. و مردی که این را به ما یادآوری می کند، بنیانگذار بلک واتر، پیمانکار خصوصی در عراق است، که مزدورانش مسئول یکی از تکان دهنده ترین اقدامات تجاوزکارانه مرگبار - معروف به تروریسم - در سال های اولیه آن جنگ بودند.
پیمانکاران بلک واتر متهم به شلیک وحشیانه به خودروهایی شدند که در ترافیک نیمهظهر در میدان نیسور در 16 سپتامبر 2007، گلولههای مسلسل و نارنجک را به داخل جمعیت، از جمله زنانی که فقط کیفها را گرفته بودند و کودکانی که دستهایشان را در هوا گرفته بودند، ریختند. را واشنگتن پست اخیرا به ما یادآوری کرد
این قتل عام، که در آن 17 عراقی کشته و 20 نفر دیگر مجروح شدند، نمونه ای است که شما می توانید آن را تروریسم آمریکایی بنامید. ممکن است در سطحی شبه آگاهانه انگیزه مذهبی داشته باشد. در واقع، جرمی اسکاییلدر گزارشی در سال 2009 برای The Nation در مورد شکایتی که به نمایندگی از عراقیهایی که در کشتار میدان نیسور آسیب دیدهاند، گزارش داد که به گفته یکی از کارمندان سابق بلک واتر که در دادگاه فدرال ایالات متحده در جریان محاکمه شهادت داد:
پرینس «خود را یک صلیبیون مسیحی می داند که وظیفه دارد مسلمانان و ایمان اسلامی را از جهان حذف کند» و . . . شرکت های شاهزاده "تخریب زندگی عراقی ها را تشویق کردند و به آنها پاداش دادند." . . .
علاوه بر این، اسکاهیل نوشت: «آقای. مدیران پرینس آشکارا در مورد رفتن به عراق برای "قرار دادن حاجی ها روی مقوا" صحبت می کردند. رفتن به عراق برای تیراندازی و کشتن عراقی ها به عنوان یک ورزش یا بازی تلقی می شد. کارمندان آقای پرنس آشکارا و به طور مداوم از اصطلاحات نژادپرستانه و تحقیرآمیز برای عراقی ها و دیگر اعراب استفاده می کردند، مانند «راغ» یا «حاجی».
همه اینها به طرز وحشتناکی با تعریف جهادی یا تروریسم مطابقت دارد، اما از آنجایی که آمریکایی است، چیزهای اضافی را نیز به روی میز می آورد. این تروریسم برای منفعت است. و این برای مدت طولانی در حال انجام است، در قلمرویی بسیار بزرگتر از آن چیزی که توسط منافع تجاری اریک پرینس اشغال شده است. می توانید آن را استعمار یا مجموعه سلطه بنامید. دنیا از آن ماست. این همان «عظمتی» است که ترامپ به آنقدر آمریکایی فروخت تا در دفتر بیضی شکل بگیرد.
او نه تنها حوصله بن بست نظامی در افغانستان را ندارد - "ما برنده نیستیم، ما می باختیم" - بلکه نمی تواند این واقعیت را تحمل کند که ثروت معدنی کشور متلاشی شده در دست ما نیست.
ترامپ در یک نشست اخیر که با جنرالهایش که به خوبی تبلیغ شده بود، ابراز تاسف کرد که چین از 1 تریلیون دلار مواد معدنی کمیاب افغانستان پول به دست میآورد در حالی که سربازان آمریکایی در حال جنگ هستند. شبکه خبری ان بی سی. یکی از مقامات گفت: «ترامپ از اینکه مشاورانش که وظیفه داشتند بفهمند چگونه ایالات متحده میتواند به کسبوکارهای آمریکایی کمک کند تا حقوق آن مواد معدنی را دریافت کنند، بسیار کند حرکت میکنند ابراز ناامیدی کرد. . . .
تمرکز بر مواد معدنی یادآور اظهارات ترامپ در اوایل دوران ریاستجمهوری خود بود، زمانی که او ابراز تاسف کرد که ایالات متحده نفت عراق را در زمانی که اکثریت نیروها در سال 2011 ترک کردند، نگرفت.
ترامپ یک نظام سیاسی را رهبری می کند که هنوز در دوران استعمار استوار است. استکبار بی پروا او چهره جهانی آن است. او به جسارت کره شمالی مجهز به سلاح هستهای خیره شده و تهدید میکند که آن را به پادشاهی خواهد رساند، و تصور میکند که در پی آن سودی به دست خواهد آمد.