شمشیر به بلوارها | مصاحبه با پل K. Chappell، قسمت 3

اعلان مجدد از مجله MOON، ژوئن 26، 2017.

Chappell: تجاوز مانند گرما از آتش است؛ این نشانه ای از احساسات عمیق تر است. همان خشم، که اساسا یک مترادف تجاوزگری است. احساسات درونی که می تواند خشم یا تجاوز را به دنبال داشته باشد شامل ترس، تحقیر، خیانت، سرخوردگی، گناه یا احساس بی رحم است. تجاوز همیشه ناشی از درد یا ناراحتی است. مردم احساس تندخویی نمی کنند چون احساس خوبی دارند. تروما اغلب به پرخاشگری می انجامد. بزرگسالان می توانند امروز بیش از آنچه اتفاق افتاده است زمانی که آنها پنج ساله بود امروز می تواند تهاجمی.

سواد صلح شامل شناخت تجاوز به عنوان یک پاسخ دشواری است. هنگامی که کسی را می بینیم کسی به شدت رفتار می کند، فورا متوجه می شویم که "این شخص باید در نوعی درد باشد". پس از خود سوال می کنیم: "چرا این فرد ناراحت می شود؟" "چه کاری می توانم برای کاهش ناراحتی خود انجام دهم؟" چارچوب عملی بیشتری برای تعامل با کسی داشته باشید.

به طور مشابه وقتی که I تبدیل به تهاجمی، من آموزش داده ام که از خودم بپرسم، "چه اتفاقی می افتد؟ چرا اینطوری احساس میکنم؟ آیا چیزی که موجب آسیب زدن، شرم، بی اعتمادی یا بیگانگی من می شود؟

بدون این نظم و انضباط، مردم فقط تمایل دارند که برسند. آنها روز بدی را در محل کار می گذرانند تا از شرکای خود بیرون بروند. آنها با همسرشان بحث می کنند، پس آنها را در فردی که در پشت شمارنده چک است، برداشت می کند. اما با خودآگاهی، ما می توانیم خود را به یاد آوردن به علت اصلی نگاه کنیم.

این آموزش همچنین به تکنیک های افراد کمک می کند تا خود را آرام کنند. به عنوان مثال، اگر شما با یک فرد درگیر هستید، می توانید از شک به آنها کمک کنید. درک می کنید که بیشتر درگیری های انسانی توسط افرادی که احساس بی رقیب می کنند ایجاد می شود و بیشتر بی احترامی ناشی از سوء تفاهم و یا سوء تفاهم است، دادن کسی به نفع شک این است که به دنبال روشن شدن قصد خود است و نباید به نتیجه گیری و یا واکنش غیر جهل برسد.

یکی دیگر از ابزارهای آرام کردن این است که شخصیت خود را نگیرید. هر تعارضی که با شخص دیگری دارید، احتمالا فقط جزئی از آنچه در حال انجام است با آنهاست. با درک این واقعیت ساده می توانید خود را از قلاب بیرون بیاورید.

یک تکنیک سوم این است که برای مقابله با یک اختلاف لحظه ای با افکار کیفیت هایی که در این شخص قدردانی می کنید، مقابله کنید. مناقشات به راحتی می تواند همه چیز را از لحاظ مقابله ای متوقف کند، اما اگر ذهن شما را تمرین داده و لحظه ای که مناقشه ایجاد می شود، فورا به قدردانی از کسی احترام بگذارید، این امر به شما کمک می کند که درگیری را از نظر شما حفظ کنید. افراد دوستی، روابط محل کار، و روابط خانوادگی و صمیمی را به عنوان یک نتیجه از درگیری که از هم جدا می شوند، نابود می کنند. چند سال بعد، ممکن است مردم حتی آنچه را که در مورد آنها بحث کرده بودند به یاد بیاورند. مثل هر مهارت، این کار را انجام می دهد.

یک روش چهارم این است که به سادگی خودتان را یادآوری کنید که شخص دیگری باید در نوعی ناراحتی یا درد باشد. ممکن است من آن را نفهمم ممکن است حتی آنها را نفهمند؛ اما اگر من بتوانم به آنها شکوفایی بدهم، می فهمم که آنها باید در معرض درد باشند، شخصا اقدامات خود را انجام ندهند، و خودم را به همه چیزهایی که در مورد آنها قدردانی می کنم، یادم نمی آید بیشتر احتمال دارد که این درگیری به نتیجه مثبتی برای هر دو ما تبدیل شود.

ماه: جنبه پنجم سواد صلح ممکن است بلند پروازانه ترین باشد: سواد در طبیعت واقعیت. آیا حتی توافقی در مورد ماهیت واقعیت وجود دارد؟

Chappell: من از چندین زاویه صحبت می کنم. یکی این است که انسان ها در میان گونه ها منحصر به فرد هستند در مقادیری که آنها باید یاد بگیرند که به طور کامل انسان باشند. بسیاری از موجودات دیگر باید مهارت های مختلفی برای زنده ماندن یاد بگیرند، اما هیچ گونه گونه ای به آموزش انسان نیاز ندارد تا به سادگی تبدیل به کسی شود که ما هستیم. آموزش می تواند شامل مواردی مانند مربیان، الگوهای نقش، فرهنگ و آموزش رسمی باشد، اما برای افزایش ظرفیت ما نیاز به آموزش دارد. این یک جنبه از طبیعت واقعیت است بدون توجه به فرهنگی که شما به آن متولد شده اید: انسان نیاز به آموزش برای باز کردن ظرفیت های کامل خود را دارد.

در ارتش، می گوید: "زمانی که همه چیز برطرف شود، آموزش ها را بررسی می کنیم." وقتی بررسی می کنیم که آموزش بیشتر مردم در جامعه ما دریافت می شود، این چیز تعجبی نیست کمتر صلح آمیز از آنها هستند.

درک طبیعت واقعیت به ما کمک می کند تا با پیچیدگی روبرو شویم: مغز انسان پیچیده است؛ مشکلات انسان پیچیده است؛ راه حل های انسان به احتمال زیاد پیچیده است. این فقط ماهیت واقعیت است. ما انتظار نداریم که این کار متفاوت باشد.

یکی دیگر از جنبه های واقعیت این است که همه پیشرفت نیازمند مبارزه است. حقوق مدنی، حقوق زنان، حقوق حیوانات، حقوق بشر، پیشرفت حقوق زیست محیطی به معنی درگیر شدن در مبارزه است. با این حال، بسیاری از مردم سعی دارند از مبارزه اجتناب کنند. آنها از آن می ترسند، یا ترجیح می دهند فکر کنند پیشرفت اجتناب ناپذیر است، یا آنها معتقد به اشتباه هستند، مانند "زمان همه زخم ها را بهبود می بخشد". زمان تمام زخم ها را درمان نمی کند! زمان می تواند بیشتر بهبود یابد or عفونت ما چی do با زمان تعیین می کند که آیا درمان می شود افرادی هستند که با زمان بیشتری تمجید می کنند و افرادی هستند که نفرت انگیز تر می شوند.

بسیاری از مردم نمی خواهند کارهایی را انجام دهند که برای مبارزه نیاز است. آنها می گویند "جوانان باید آن را حل کنند". اما یک 65 ساله می تواند یک سال دیگر 30 زندگی کند؛ چه اتفاقی می افتد؟ صبر کن برای هزاره ها برای انجام همه کارها؟ مردم سالخورده می توانند نقش مهمی در ایجاد تغییرات در جهان داشته باشند و من می دانم که بسیاری از کارهایی که انجام می دهند الهام بخش هستند.

هیچ نمونه ای از پیشرفت بزرگی، موفقیت بزرگ یا پیروزی بزرگ بدون مبارزه وجود ندارد. پس فعالان صلح باید واقعیتی را در نظر بگیرند که اگر بخواهیم پیشرفت کنیم، مبارزه اجتناب ناپذیر است. و آنها نیز باید واقعیت را در نظر بگیرند که مهارتهای لازم را باید توسعه دهد.

من فکر می کنم برخی از فعالان صلح از مبارزه ترسیدند؛ زیرا مهارت لازم برای مبارزه بیشتر ندارند؛ در این صورت مبارزه می تواند بسیار ترسناک باشد. درست همانطور که نمی خواهید بدون آموزش تمرین نکنید، ممکن است بخواهید بدون تمرین در فعالیت صلح شرکت کنید. اما آموزش is در دسترس نیست.

ماه: در مصاحبه قبلی ما، شما از ما خواسته بودید "تصور کنید اگر شهرت امریکا در سراسر جهان به شدت برای ارائه کمک های بشردوستانه باشد؛ اگر، هر زمان که یک فاجعه وجود داشت، آمریکایی ها آمدند، کمک کردند، و به سمت چپ رفتند. آیا ما در موقعیت هستیم که این نقش را برای ارتش در نظر بگیریم؟

Chappell:  من فکر می کنم که راه های تفکر اساسا به اندازه کافی تغییر نکرده اند که ارتش ما را به یک نیروی بنیادین بنیادین تبدیل کند. فکر ما باید برای اولین بار تغییر کند. هنوز هم اعتقاد قریب به استفاده از نیروی نظامی برای حل مشکلات وجود دارد. این یک فاجعه است، زیرا مردم آمریکا و البته مردم در سایر نقاط جهان نیز بهتر خواهند بود اگر جنگ را از بین ببریم و این پول را به مراقبت های بهداشتی، آموزش، انرژی پاک، بازسازی زیرساخت ها و همه نوع زمان صلح اختصاص دهیم پژوهش. اما نگرش های اساسی به اندازه کافی تغییر نکرده اند تا ببینند.

حتی پیشرفتهایی که اعتقاد به "یک بشریت" را تثبیت می کنند، اغلب نمی توانند بدون خشمگین شدن به یک حامی Trump صحبت کنند. سواد صلح یک درک جامع تر از درک کلیشه ای است که «همه ما یکی هستیم». سواد صلحی شما را قادر می سازد تا با هرکسی صحبت کنید و علل ریشه یابی رنج مردم را درک کنید، که به ما اجازه می دهد که این علل ریشه را درمان کنیم. این نیاز به سطح عمیق همدلی دارد. تنها راه شناختن آن از طریق کارهای شخصی است. افراد زیادی هستند که بشریت مشترک ما را در سطح آگاهانه به رسمیت می شناسند، اما آنها آن را به طور کامل درونی نمی کنند. ما باید دستورالعمل ها و دستورالعمل های لازم برای ایجاد این تغییر را داده باشیم. در غیر این صورت، آن را مانند خواندن "دوست دشمن خود" در کتاب مقدس است. شما واقعا نیاز به مهارت و تمرین زیادی دارید تا بتوانید آن را انجام دهید. این چیزی است که سواد صلح است

ماه: اگر ما ارتش را آموزش دادیم تا سواد صلح را آموزش دهیم، چه؟

Chappell: در واقع، من بیشتر مهارت های سواد صلح من در West Point یاد گرفتم، که نشان می دهد که آموزش سواد صلح در کشور ما چقدر بد است. [خنده] به عنوان مثال، وست پوینت به من آموخت، "ستایش در عموم، مجازات در خصوصی". آنها می دانستند که آن را ضد نفوذ می کند تا به طور عمومی کسی را تحقیر کند. نظامی همچنین اهمیت رهبری را به عنوان مثال و رهبری از پایه ای از احترام آموزش داده است.

ماه: در مورد "همکاری و فارغ التحصیل شدن" چه خبر؟

Chappell: [خنده] بله، همکاری کنید و فارغ التحصیل شوید! این مثل مارتا در غرب ایستاده بود: همه ما مسئول موفقیت موفقیت همکلاسی هایمان بودیم. این چیزی نیست که شما در اکثر مدارس آمریکایی می شنوید. غرب ایستگاه دیگری گفت: "یک تیم، یک مبارزه". در پایان روز، با وجود اختلاف نظر ما، همه ما در همان تیم هستیم.

ماه: از دو جنبه آخر سواد صلح: سواد در مسئولیت ما در برابر حیوانات و خلقت شگفت زده شد. آیا می خواهید بیشتر در مورد این که چرا برای سوادآموزی صلح مهم هستند می گویند؟

Chappell: انسان ها توانایی نابودی بیوسفر و بیشتر زندگی در زمین را دارند. تنها راه مقابله با این قدرت عظیم، با داشتن یک حس عمیق مسئولیت است که یک نوع سواد است. حیوانات عمدتا بدون قدرت در برابر انسان هستند. آنها نمیتوانند هیچ گونه شورش یا مقاومت سازماندهی کنند؛ ما اساسا می توانیم هر آنچه که با آنها می خواهیم انجام دهیم. این به این معنی است که ما به آنها تعهدی اخلاقی داریم.

بسیاری از فرهنگ ها جامعه را با توجه به اینکه چگونه آسیب پذیر ترین آن را می پردازد، قضاوت می کند. یتیمان و بیوه ها موارد کلاسیک در عهد عتیق هستند؛ زندانیان یکی دیگر از کلاس های آسیب پذیر هستند که برای سنجش اخلاقیات مردم استفاده می شود. حیوانات آسیب پذیر ترین گروه از همه هستند. مراقبت از آنها یک فرم است صلح چرا که قدرت مخرب بسیار زیاد ما انسانها را در معرض خطر قرار می دهد. این جایی است که سواد صلح سواد بقا است. اگر بیوسفر را نابود کنیم، بقای خودمان را به خطر می اندازیم. انسان ها باید به عنوان صاحب یک صفت شناخته شوند تا به عنوان یک گونه زنده بمانند.

پاسخ دهید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *

مقالات مرتبط

نظریه تغییر ما

چگونه به جنگ پایان دهیم

برای چالش صلح حرکت کنید
رویدادهای ضد جنگ
به ما کمک کنید رشد کنیم

اهدا کنندگان کوچک ما را ادامه می دهند

اگر انتخاب می‌کنید که حداقل 15 دلار در ماه کمک مکرر داشته باشید، می‌توانید هدیه‌ای برای تشکر انتخاب کنید. ما از اهداکنندگان مکرر خود در وب سایت خود تشکر می کنیم.

این شانس شماست که یک را دوباره تصور کنید world beyond war
فروشگاه WBW
ترجمه به هر زبانی