سربازان بدون اسلحه

توسط دیوید سوانسون، مدیر اجرایی World BEYOND War، ژوئن 21، 2019

یک فیلم جدید توسط ویل واتسون، به نام سربازان بدون اسلحه، باید بسیاری از مردم را شوکه کند - نه به این دلیل که از یک نوع خشونت آمیز یا خشونت آمیز رابطه جنسی (شوکر دهنده های معمول در بررسی فیلم) استفاده می کند ، بلکه به این دلیل که یک داستان واقعی را بازگو می کند و به ما نشان می دهد که با اساسی ترین فرض ها مغایرت دارد سیاست ، سیاست خارجی و جامعه شناسی عامه پسند.

جزیره بوگنویل بهشتی بود برای هزاره ها ، که بطور پایدار در آن ساکن شدند و هرگز کوچکترین دردسری برای بقیه جهان ایجاد نکردند. امپراتوری های غربی البته بر سر آن جنگیدند. نام آن یک کاشف فرانسوی است که آن را برای خود در سال 1768 نامگذاری کرد. آلمان آن را در سال 1899 ادعا کرد. در جنگ جهانی اول ، استرالیا آن را گرفت. در جنگ جهانی دوم ، ژاپن آن را گرفت. بوگنویل پس از جنگ به سلطه استرالیا بازگشت ، اما ژاپنی ها انبوهی از سلاح ها را پشت سر گذاشتند - احتمالاً بدترین نوع از آلودگی ، تخریب و اثرات طولانی مدت یک جنگ که می تواند در پی آن باقی بماند.

مردم بوگنویل خواهان استقلال بودند ، اما در عوض بخشی از پاپوآ گینه نو شدند. و در دهه 1960 وحشتناک ترین اتفاق رخ داد - برای بوگنویل از هر آنچه قبلاً تجربه کرده بود ، بدتر بود. این واقعه رفتار استعماری غرب را دگرگون کرد. لحظه روشنگری یا سخاوت نبود. این کشف غم انگیز ، درست در وسط جزیره ، از بزرگترین منبع مس در جهان بود. این به کسی آسیب نمی رساند. می توانست درست همان جایی که هست رها شود. در عوض ، مانند طلای چروکی ها یا نفت عراقی ها ، مانند یک نفرین که وحشت و مرگ را گسترش می داد ، برخاست.

یک شرکت معدنکاری استرالیا سرزمین را سرقت کرد، مردم را از آن سواره کرد و آن را از بین برد، و در واقع بزرگترین حفره در این سیاره بود. Bougainvilleans با برخی از آنها ممکن است درخواست های منطقی برای جبران خسارت را پاسخ داد. استرالیایی ها حاضر شدند، در واقع خندیدند. گاهی اوقات دیدگاه های آخرالزمانانه محکوم به کنار گذاشتن جایگزین با خنده ی تحقیرآمیز است.

در اینجا شاید لحظه ای برای مقاومت بدون خشونت شجاعانه و خلاقانه بود. اما مردم به جای آن خشونت را امتحان کردند - یا (به قول گمراه کننده) "به خشونت متوسل شدند". ارتش پاپوآ گینه نو با کشته شدن صدها نفر به آن پاسخ داد. بوگنویل ها با ایجاد ارتش انقلابی و جنگ برای استقلال به آن پاسخ دادند. این یک جنگ درست و ضد امپریالیستی بود. در این فیلم تصاویری از جنگجویانی از این دست را می بینیم که هنوز هم توسط برخی از مردم جهان رمانتیک شده است. این یک شکست هولناک بود.

این معدن در 1988 فعال شد. کارگران برای امنیت خود به استرالیا فرار کردند. سود منفی کاهش یافته است، نه به دلیل جبران خسارت به مردم سرزمین، بلکه توسط 100٪. ممکن است این چنین شکست نباشد. اما در مورد آینده چه اتفاقی می افتد. ارتش پاپوآ گینه نو فجایع را تشدید کرد. خشونت به سمت بالا حرکت می کند سپس ارتش یک محاصره دریایی از جزیره ایجاد کرد و در غیر این صورت آن را رها کرد. این به پشت مردم فقیر، ناهموار، و شدید مسلح با اعتقاد به قدرت خشونت رفته است. این یک دستورالعمل برای هرج و مرج بود، به طوری که بعضی از آنها را به ارتش دعوت کردند و جنگ داخلی خونین برای تقریبا 10 ساله بود که باعث کشتن مردان، زنان و کودکان شد. تجاوز به یک سلاح شایع بود. فقر شدید بود برخی از افراد 20,000 یا یک ششم جمعیت، کشته شدند. برخی از Bougainvilleans شجاع از طریق محاصره مواد مخدر و سایر منابع را از جزایر سلیمان محروم کردند.

چهارده بار مذاکرات صلح تلاش و شکست خورده است. "مداخله" خارجی مانند گزینه قابل دوام به نظر نمی رسید ، زیرا بیگانگان به عنوان بهره برداران زمین بی اعتماد بودند. "حافظان صلح" مسلح به سادگی اسلحه و بدن به جنگ اضافه می کردند ، همانطور که "حافظان صلح" مسلح اغلب در دهه های گذشته در سراسر جهان انجام داده اند. چیز دیگری لازم بود.

زنان 1995 از Bougainville برنامه هایی برای صلح ساختند. اما صلح به راحتی نمی آمد. در 1997 پاپوآ گینه نو قصد داشت تا جنگ را گسترش دهد، از جمله استخدام یک ارتش مزدور در لندن به نام Sandline. سپس فردی که در موقعیت نامعلومی قرار دارد، از سلامت روحی برخوردار است. ژنرال مسئول پاپوآ گینه نو نظامی تصمیم گرفت که اضافه کردن یک ارتش مزدور به جنگ به سادگی به تعداد بدن افزوده شود (و گروهی را معرفی کنید که او احترام نداشته). او خواستار آن شد که مزدوران بروند. این امر نظامیان را با دولت مخدوش کرد و خشونت به پاپوآ گینه نو گسترش یافت و نخست وزیر آن را ترک کرد.

سپس شخص غیرمحتمل دیگری حرف معقولانه ای زد ، چیزی که تقریباً هر روز در رسانه های خبری ایالات متحده می شنود بدون آنکه هرگز جدی گفته شود. اما ظاهراً این شخص ، وزیر امور خارجه استرالیا ، در واقع منظورش بود. وی گفت: "هیچ راه حل نظامی وجود ندارد." مطمئناً ، این همیشه در همه جا درست است ، اما وقتی کسی آن را می گوید و در واقع منظورش است ، پس یک اقدام عملی دیگر باید دنبال شود. و مطمئناً چنین شد.

با حمایت نخست وزیر جدید پاپوآ گینه نو و با حمایت دولت استرالیا، دولت نیوزیلند در تلاش برای تسهیل صلح در Bougainville رهبری کرد. هر دو طرف جنگ داخلی توافق کردند که نمایندگان، مردان و زنان را به مذاکرات صلح در نیوزیلند بفرستند. مذاکرات به زیبایی انجام شد. اما نه هر جناح و نه هر فرد، بدون هیچ چیزی بیشتر، صلح را به خانه می آورد.

یک گروه صلح از سربازان ، مردان و زنان ، که به درستی "صلح" نامیده می شود ، به رهبری نیوزلند و از جمله استرالیایی ها ، به بوگنویل سفر کرد و هیچ اسلحه ای با خود به همراه نداشت. اگر اسلحه می آوردند ، به خشونت دامن می زدند. در عوض ، با ارائه عفو به همه مبارزان توسط پاپوآ گینه نو ، حافظان صلح آلات موسیقی ، بازی ، احترام و فروتنی به ارمغان آوردند. آنها مسئولیت را به عهده نگرفتند. آنها روند صلح را تحت کنترل بوگنویل ها تسهیل کردند. آنها مردم را پیاده و به زبان خودشان ملاقات کردند. آنها فرهنگ مائوری را داشتند. آنها فرهنگ بوگنویل را آموختند. آنها در واقع به مردم کمک می کردند. آنها به معنای واقعی کلمه پل هایی ساخته اند. اینها سربازانی بودند ، تنها سربازانی که می توانم در طول تاریخ بشریت به آنها فکر کنم ، و در واقع دوست دارم از آنها "بخاطر خدماتشان تشکر کنم". و من شامل این می شوم که رهبران آنها ، که - به طرز قابل توجهی برای کسی که عادت داشت افرادی مانند جان بولتون و مایک پمپئو را در تلویزیون ببینند - از نظر قانونی تشنه خون نیستند. همچنین در داستان بوگنویل نکته قابل توجه عدم دخالت ایالات متحده یا سازمان ملل است. چند بخش دیگر از جهان ممکن است از چنین عدم مشارکت بهره مند شوند؟

وقت آن فرا رسید كه نمایندگان از اطراف بوگنویل به امضای صلح نهایی رسیدند ، موفقیت نامشخص بود. بودجه نیوزیلند تمام شده بود و صلح را به استرالیا واگذار کرد ، که بسیاری را به تردید وا داشت. مبارزان مسلح سعی داشتند مانع سفر نمایندگان به مذاکرات صلح شوند. صلحبانان غیر مسلح مجبور شدند به آن مناطق سفر کنند و مبارزان مسلح را ترغیب کنند تا اجازه دهند مذاکرات انجام شود. زنان باید مردان را ترغیب می کردند که برای صلح خطر کنند. انجام دادند. و موفق شد. و ماندگار بود. از سال 1998 تاکنون در بوگنویل صلح برقرار بوده است. جنگ دوباره آغاز نشده است. معدن دوباره بازگشایی نشده است. دنیا واقعاً به مس احتیاج نداشت. مبارزه واقعاً به اسلحه احتیاج نداشت. هیچ کس نیازی به "پیروزی" در جنگ نداشت.

پاسخ 2

  1. سربازان با استفاده از اسلحه کسانی را که جنگ افروزان ناجوانمردانه آنها را برچسب دشمن خود قرار داده اند ، می کشند. سربازان صرفاً "علوفه توپ" هستند. آنها مقصر واقعی نیستند

پاسخ دهید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *

مقالات مرتبط

نظریه تغییر ما

چگونه به جنگ پایان دهیم

برای چالش صلح حرکت کنید
رویدادهای ضد جنگ
به ما کمک کنید رشد کنیم

اهدا کنندگان کوچک ما را ادامه می دهند

اگر انتخاب می‌کنید که حداقل 15 دلار در ماه کمک مکرر داشته باشید، می‌توانید هدیه‌ای برای تشکر انتخاب کنید. ما از اهداکنندگان مکرر خود در وب سایت خود تشکر می کنیم.

این شانس شماست که یک را دوباره تصور کنید world beyond war
فروشگاه WBW
ترجمه به هر زبانی