برده داری، جنگ و سیاست ریاست جمهوری

توسط رابرت کوهلر عجایب معمولی

همانطور که در این هفته شاهد تسخیر «وحدت» بر حزب دمکرات بودم، آنهایی که به من ایمان داشتند می‌خواستند از آن استفاده کنند - از پایین به بالا.

میشل اوباما جمعیت را برافروخت. او گفت: «این داستان این کشور است. داستانی که امشب مرا به روی صحنه برد. حکایت نسل‌هایی از مردمی که تازیانه اسارت، شرم بندگی، نیش جدایی را احساس کردند، که به تلاش و امید و انجام کارهایی که باید انجام می‌شد، ادامه دادند.»

و حزب بزرگ آغوش خود را باز کرد.

"به طوری که امروز، هر روز صبح در خانه ای که توسط بردگان ساخته شده از خواب بیدار می شوم."

بردگان؟

وای. یادم می‌آید وقتی در جمع اینطور صحبت نمی‌کردیم، مخصوصاً در صحنه ملی. اعتراف به برده داری - در سطحی عمیق، با تمام غیراخلاقی آن - بسیار عمیق تر از اذعان به نژادپرستی است که می تواند به رفتار افراد نادان تقلیل یابد. اما مالکیت بدن انسان و روح انسان، کنترل کامل بر زندگی مردم و زندگی فرزندانشان در قانون ثبت شد. و چنین مالکیتی یک اصل اصلی "بزرگترین کشور روی زمین" بود که در اقتصاد گنجانده شده بود و توسط پدران بنیانگذار بدون هیچ سوالی پذیرفته شد.

این فقط «تاریخ» نیست. این اشتباه است. در واقع، ایالات متحده آمریکا با روحی آسیب دیده به وجود آمد. این مفهومی بود که در سخنان میشل اوباما وجود داشت.

اما نه بیشتر، نه بیشتر. به نظر می‌رسید که تشویق‌های وحشیانه‌ای که او در پایان سخنرانی دریافت کرد، نشان‌دهنده تمایل عمومی طولانی مدت برای کفاره بود. ما کشوری شده ایم که می تواند اشتباهات خود را بپذیرد و آنها را اصلاح کند.

و انتخاب هیلاری کلینتون به عنوان رئیس جمهور - پیام ادامه یافت - گامی بیشتر در طول این سفر به سوی برابری کامل همه انسان ها خواهد بود. حزب دمکرات اتحاد خود را پیدا کرده است و از آنچه مهم است دفاع می کند.

اگر فقط . . .

من می‌توانم جنبه اطلاعات تجاری همه اینها را در نظر بگیرم - مشت‌های تلمبه‌شده، غرش پیروزی، کلیشه‌های عظمت آمریکا که از سخنرانی‌های یکی پس از دیگری سرچشمه می‌گیرد، حتی کاهش بی‌پایان رسانه‌ای دموکراسی به آمار مسابقات اسب‌سواری - اما من خیلی فاصله دارم. از حضور در کشتی هیلاری. و علیرغم شبح کمین ترامپنشتاین، من متقاعد نشده ام که امسال - بیا، مرد، امسال - کاندیدای شر کوچکتر کسی است که باید به او رای بدهم.

و من حتی به عنوان یک برنیکرات سرکش صحبت نمی کنم.

در حالی که من از آنچه که کمپین برنی سندرز در سال گذشته به دست آورده است در حیرت هستم، حتی برنی هم تمام انقلابی را که نامزدی او را فراتر از هر انتظاری به پیش برده است، بیان نکرده و در تجسم آن ناکام مانده است.

برکسی پوشیده نیست که من و هیلاری در مورد تعدادی از مسائل اختلاف نظر داریم. دموکراسی یعنی همین!» برنی در شب افتتاحیه کنوانسیون ملی دموکرات‌ها گفت، با وجود اینکه او خواستار اتحاد حزب شد و هیلاری را تایید کرد، محکم برای تغییر سیاسی واقعی ایستادگی کرد.

وی همچنین گفت: «این انتخابات برای پایان دادن به سطوح نابرابری درآمدی است» و خواستار اصلاحات جدی وال استریت، مهار طبقه میلیاردر، شهریه رایگان دانشگاه های ایالتی و گسترش برنامه های مختلف اجتماعی شد.

چیزی که او نتوانست خواستار آن شود، حداقل، بحث در مورد پیامدهای فاجعه بار و هزینه های خون ریزی کننده ماشین جنگی آمریکاست که عامل اصلی فقر اجتماعی کشور است.

آنچه من از آن مطمئن هستم این است که انقلابی که سندرز برپا کرده است، در قلب حامیانش، به همان اندازه که بر اساس اشتباهات جهنمی نژادپرستی و برده داری استوار است، در تعالی جنگ است. این اشتباه نه تنها بخشی از گذشته عمیق است که با تسخیر و نسل کشی ساکنان اصلی این قاره آغاز شده است، بلکه امروزه زنده، از نظر اقتصادی ریشه‌دار است و ویران‌های سیاره‌ای به بار می‌آورد. و ما حتی نمی توانیم در مورد آن صحبت کنیم.

در ربع قرن گذشته، نئومحافظه‌کاران و صنعت‌گران نظامی سندروم ویتنام و مخالفت عمومی با جنگ را شکست داده‌اند و به تحکیم جنگ بی‌پایان دست یافته‌اند.

مخالفت قابل توجهی با جنگ اول خلیج فارس وجود داشت - 22 سناتور و 183 نماینده از جمله سندرز به آن رای منفی دادند - اما برای متوقف کردن راهپیمایی به سمت جنگ کافی نبود. نیکلاس جی اس دیویس اکتبر گذشته در هافینگتون پست نوشت. «جنگ الگویی برای جنگ‌های آینده به رهبری ایالات متحده شد و به عنوان یک نمایش بازاریابی برای نسل جدیدی از سلاح‌های ایالات متحده عمل کرد. پس از اینکه مردم را با فیلم‌های بمب‌گذاری بی‌پایان «بمب‌های هوشمند» که «حمله‌های جراحی» انجام می‌دادند، در نهایت اعتراف کردند که چنین سلاح‌های «دقیق» تنها ۷ درصد از بمب‌ها و موشک‌هایی است که بر عراق می‌باریدند. بقیه بمباران فرش های قدیمی از مد افتاده بودند، اما کشتار دسته جمعی عراقی ها بخشی از کارزار بازاریابی نبود. هنگامی که بمباران متوقف شد، به خلبانان آمریکایی دستور داده شد که مستقیماً از کویت به نمایشگاه هوایی پاریس پرواز کنند و سه سال آینده رکوردهای جدیدی را برای صادرات تسلیحات ایالات متحده به ثبت رساندند. . . .

در همین حال، مقامات ایالات متحده برای استفاده از نیروی نظامی ایالات متحده برای ایجاد زمینه های ایدئولوژیک برای جنگ های آینده، توجیهات جدیدی را ایجاد کردند.

و بودجه نظامی باراک اوباما بزرگترین بودجه است. دیویس خاطرنشان می کند که وقتی تمام هزینه های مربوط به نظامی را در نظر بگیرید، هزینه سالانه نظامی گری ایالات متحده بیش از یک تریلیون دلار است.

قبل از پرداختن به ارزش این هزینه ها، باید واقعیت آن را تصدیق کرد. و هیچ نامزد ریاست جمهوری بدون جرات انجام حداقل این کار - باز کردن بحث در مورد هزینه ها و عواقب جنگ - سزاوار رای من یا شما نیست.

 

 

یک دیدگاه

  1. فکر می‌کنم شما برنی سندرز را با هیلاری کلینتون، شاهین جنگ‌های دائمی، اشتباه گرفته‌اید. یاد آوردن؟ وزیر امور خارجه؟ پولشویی، کلینتون پول نقد، تثبیت ویکی لیکس و آزار و اذیت حقیقت گویان قبل از میلاد این همه چیز برای پنهان کردن دارد؟ هیل غیر قانونی؟ تثبیت کننده بزرگ پول و عنایات شخصی درگیر در هند، هائیتی، آفریقا، حمایت از نسل کشی فلسطینیان، سوریه، عراق و غیره و غیره و غیره.

پاسخ دهید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *

مقالات مرتبط

نظریه تغییر ما

چگونه به جنگ پایان دهیم

برای چالش صلح حرکت کنید
رویدادهای ضد جنگ
به ما کمک کنید رشد کنیم

اهدا کنندگان کوچک ما را ادامه می دهند

اگر انتخاب می‌کنید که حداقل 15 دلار در ماه کمک مکرر داشته باشید، می‌توانید هدیه‌ای برای تشکر انتخاب کنید. ما از اهداکنندگان مکرر خود در وب سایت خود تشکر می کنیم.

این شانس شماست که یک را دوباره تصور کنید world beyond war
فروشگاه WBW
ترجمه به هر زبانی