یک گفتگوی پیشرو و ضد جنگ

توسط دیوید سوانسون

طرفدار ضد جنگ: آیا وجود دارد که می تواند برای جنگ ساخته شود؟

طرفدار جنگ طرفدار: خب بله. در یک کلمه: هیتلر!

طرفدار ضد جنگ: آیا "هیتلر!" موردی برای جنگ های آینده است؟ بگذارید چند دلیل ارائه کنم که فکر می کنم اینطور نیست. اول ، جهان دهه 1940 از بین رفته است ، استعمار و امپریالیسم آن با انواع دیگر جایگزین شده است ، عدم وجود سلاح هسته ای با تهدید همیشگی آنها جایگزین شده است. هر چقدر شما "هیتلر" بخوانید ، هیچ یک از آنها هیتلر نیست ، هیچ یک از آنها به دنبال غلتک زدن تانک به کشورهای ثروتمند نیستند. و نه ، روسیه از اوکراین هیچ یک از دفعات زیادی که در سالهای اخیر گزارش داده اید حمله نکرده است. در حقیقت ، دولت ایالات متحده کودتایی را فراهم کرد که نازی ها را در اوکراین توانمند می کرد. و حتی آن نازی ها "هیتلر" نیستند.

وقتی 75 سال به عقب برگردید تا توجیهی برای نهاد جنگ ، بزرگترین پروژه عمومی ایالات متحده در 75 سال گذشته پیدا کنید ، به دنیای دیگری باز خواهید گشت - کاری که ما با هیچ یک از آنها انجام نخواهیم داد پروژه دیگر اگر مدارس 75 سال مردم را گنگ می کردند اما 75 سال پیش کسی را آموزش می دادند ، آیا این هزینه سال آینده برای مدارس را توجیه می کرد؟ اگر آخرین باری که یک بیمارستان 75 سال پیش زندگی را نجات داده است ، آیا این توجیه هزینه های سال آینده برای بیمارستان ها است؟ اگر 75 سال جنگ جز درد و رنج چیزی به بار نیاورد ، ادعا می شود 75 سال پیش چنین جنگی خوب بوده است چه ارزشی دارد؟

همچنین ، جنگ جهانی دوم دهه ها در حال ساخت بود و نیازی به صرف دهه ها برای ایجاد جنگ جدید نیست. با اجتناب از جنگ جهانی اول - جنگی که تقریباً هیچ کس توجیه آن را نمی کند - زمین از جنگ جهانی دوم جلوگیری می کرد. معاهده ورسای جنگ جهانی اول را به روشی احمقانه به پایان رساند که بسیاری پیش بینی می کردند درجا منجر به جنگ جهانی دوم شود. سپس وال استریت ده ها سال صرف سرمایه گذاری در نازی ها کرد. در حالی که رفتارهای بی پروا که احتمال جنگ را بیشتر می کند رایج باقی می ماند ، ما کاملاً قادر به شناختن و متوقف کردن آن هستیم.

طرفدار جنگ طرفدار: اما چه چیزی باعث می شود شما فکر کنید ما این کار را خواهیم کرد؟ این واقعیت که ما می توانیم از نظر تئوری از هیتلر جدید جلوگیری کنیم دقیقاً ذهن را راحت نمی کند.

طرفدار ضد جنگ: "هیتلر!" جدید نیست حتی هیتلر "هیتلر" نبود ایده ای که هیتلر قصد تسخیر جهان از جمله قاره آمریکا را داشت ، با اسناد جعلی FDR و چرچیل از جمله نقشه جعلی حکاکی آمریکای جنوبی و برنامه جعلی پایان دادن به همه دین جلب شد. هیچ تهدید آلمان برای ایالات متحده وجود نداشت و کشتی هایی که FDR ادعا می کرد بی گناه مورد حمله قرار گرفته اند در واقع به هواپیماهای جنگی انگلیس کمک می کردند. هیتلر شاید از تسخیر جهان لذت می برد ، اما هیچ برنامه و توانایی برای انجام این کار را نداشت ، زیرا مقاومت در برابر آن مکانهایی که وی تسخیر می کرد.

طرفدار جنگ طرفدار: بنابراین فقط بگذارید یهودیان بمیرند؟ این چیزی است که شما می گویید؟

طرفدار ضد جنگ: جنگ هیچ ارتباطی با صرفه جوئی یهودیان یا قربانیان دیگر نداشت. ایالات متحده و سایر ملل از پناهندگان یهودی رد شد. گارد ساحلی آمریکا یک کشتی پناهندگان یهودی را از میامی فرار کرد. محاصره آلمان و سپس جنگ تمام عیار در شهرهای آلمان منجر به مرگ و میرانی شد که یک حل و فصل مذاکره ممکن است از بین برود، به عنوان طرفداران صلح استدلال کرد. ایالات متحده با زندانیان جنگ با آلمان در ارتباط بود، فقط در مورد زندانیان اردوگاه مرگ و نه در مورد صلح. در مجموع، جنگ جهانی دوم در مجموع حدود ده برابر تعداد کشته شدگان در اردوگاه های آلمان کشته شد. جایگزین ها ممکن است وحشتناک بوده اند، اما به سختی می توانست بدتر شود. جنگ، نه آن که تصور میشد، پس از واقعیت، بدترین چیز بود که انسانها تا به حال به خودشان انجام دادهاند.

رئیس جمهور آمریكا می خواست به جنگ بپردازد ، به قول چرچیل وعده داد ، همه تلاش خود را برای تحریك ژاپن انجام داد ، می دانست كه حمله می شود و همان شب اعلامیه جنگ علیه ژاپن و آلمان را تهیه كرد. پیروزی بر آلمان تا حد زیادی پیروزی شوروی بود و ایالات متحده نقش نسبتاً کمی داشت. بنابراین ، تا آنجا که یک جنگ می تواند یک پیروزی برای یک ایدئولوژی باشد (احتمالاً اصلاً) ، منطقی تر است که جنگ جهانی دوم را پیروزی "کمونیسم" بنامیم تا "دموکراسی".

طرفدار جنگ طرفدار: در مورد حفاظت از انگلستان و فرانسه چه؟

طرفدار ضد جنگ: و چین و بقیه اروپا و آسیا؟ باز هم ، اگر می خواهید 75 سال به عقب برگردید ، می توانید ده سال دیگر برگردید و از ایجاد مشکل خودداری کنید. اگر قرار است 75 سال بعد از دانش ما استفاده کنید ، می توانید از تکنیک های سازمان یافته برای مقاومت بدون خشونت استفاده کنید. ما در مورد 75 سال دانش اضافی درمورد چقدر قدرت عمل غیر خشونت آمیز ، از جمله اینکه در هنگام استفاده علیه نازی ها چه قدرتی داشت ، دانش داریم از آنجا که عدم همکاری بی خشونت احتمالاً موفقیت آمیز است و این موفقیت بیشتر پایدار است ، نیازی به جنگ نیست. و حتی اگر می توانستید پیوستن به جنگ جهانی دوم را توجیه کنید ، باز هم باید ادامه آن را برای سالها گسترش دهید و آن را به جنگ کامل علیه غیرنظامیان و زیرساخت ها با هدف حداکثر مرگ و تسلیم بدون قید و شرط توجیه کنید ، رویکردی که البته میلیونها نفر جان خود را از دست دادند از نجات آنها - و این میراثی از جنگ همه جانبه را به ما ارزانی داشت که از آن زمان ده ها میلیون نفر دیگر کشته است.

طرفدار جنگ طرفدار: تفاوتی بین جنگیدن در سمت راست و سمت اشتباه وجود دارد.

طرفدار ضد جنگ: آیا تفاوتی است که از زیر بمب ها می بینید؟ در حالی که نقض حقوق بشر در یک فرهنگ خارجی توجیه بمباران مردم نیست (بدترین شکست ممکن است!) ، و خوب بودن فرهنگ خود نیز کشتن کسی را توجیه نمی کند (در نتیجه پاک می شود هر خیر مفروض). اما لازم به یادآوری است که ایالات متحده منجر به جنگ جهانی دوم ، و بعد از آن ، به نژاد پرستی ، آزمایش انسانی ، آپارتاید برای آفریقایی آمریکایی ها ، اردوگاه هایی برای آمریکایی های ژاپنی و تبلیغ گسترده نژادپرستی ، ضد سمیتیسم و ​​امپریالیسم. پس از پایان جنگ جهانی دوم ، پس از آنکه ایالات متحده ، بدون هیچ توجیهی ، بمب هسته ای را بر روی دو شهر ریخت ، ارتش ایالات متحده بی سر و صدا صدها نازی سابق را استخدام کرد ، از جمله برخی از بدترین جنایتکاران ، که خانه ای کاملا راحت در صنعت جنگ آمریكا.

طرفدار جنگ طرفدار: این همه خوب و خوب است ، اما ، هیتلر. . .

طرفدار ضد جنگ: تو گفتی

طرفدار جنگ طرفدار: خوب، پس هیتلر را فراموش کن. آیا از برده داری یا جنگ داخلی ایالات متحده حمایت می کنید؟

طرفدار ضد جنگ: بله ، خوب ، بیایید تصور کنیم که ما می خواستیم به حبس جمعی یا مصرف سوخت فسیلی یا کشتار حیوانات پایان دهیم. آیا ابتدا یافتن برخی زمینه های بزرگ برای کشتن یکدیگر به تعداد زیاد و ایجاد تغییر در سیاست مورد نظر ، منطقی ترین نکته را خواهد داشت یا اینکه صرف نظر از قتل و پرش به جلو برای انجام کاری که ما انجام می دهیم ، منطقی ترین حالت را خواهد داشت. می خواهم انجام شود؟ این کاری بود که سایر کشورها و واشنگتن دی سی (ناحیه کلمبیا) با پایان دادن به برده داری انجام دادند. جنگیدن به هیچ سودی نرسید و در حقیقت نتوانست به برده داری پایان دهد ، که با نامهای دیگر تقریباً یک قرن در جنوب آمریکا ادامه داشت ، در حالی که هنوز تلخی و خشونت جنگ فروکش نکرده است. اختلاف بین شمال و جنوب بر سر بردگی یا آزادی سرزمین های جدیدی بود که باید در غرب به سرقت رفته و کشته شوند. هنگامی که جنوب آن اختلاف را ترک کرد ، خواست شمال این بود که امپراتوری خود را حفظ کند.

طرفدار جنگ طرفدار: شمال چه کاری انجام داد؟

طرفدار ضد جنگ: به جای جنگ؟ پاسخ آن همیشه یکسان است: جنگ نکردن. اگر جنوب رفت ، بگذارید برود. با یک ملت کوچکتر و قابل اداره بیشتر شاد باشید. بازگرداندن کسی که از بندگی فرار می کند. حمایت اقتصادی از برده داری را متوقف کنید. از هر ابزار غیر خشونت آمیز استفاده کنید تا در حمل و نقل علت لغو در جنوب استفاده کنید. فقط سه چهارم میلیون نفر را نکشید و شهرها را بسوزانید و نفرت همیشگی ایجاد کنید.

طرفدار جنگ طرفدار: تصور می کنم شما همین انقلاب آمریکا را بگویید؟

طرفدار ضد جنگ: من می گویم که شما باید خیلی سخت چشمانتان را بکشید تا ببینید که کانادا با نداشتن یکی ، غیر از کشته شدگان و نابود شدگان ، سنت بزرگداشت جنگ ، و همان تاریخ گسترش خشونت آمیز به سمت غرب که جنگ به راه انداخت ، چه چیزی را از دست داد.

طرفدار جنگ طرفدار: برای شما آسان است که بگویید نگاه به گذشته از کجا می دانید آن زمان و آنجا چه شکلی است ، اگر خیلی باهوش تر از جورج واشنگتن هستید؟

طرفدار ضد جنگ: فکر می کنم گفتن نگاه به گذشته برای هر کسی آسان خواهد بود. ما قرن هاست که سازندگان برجسته جنگ را از صندلی های تاب خورده خود به عقب برگردانده و از جنگ خود پشیمان بوده ایم. ما اکثر مردم گفته اند که شروع هر جنگی که آن را پشتیبانی می کرد ، برای مدت کوتاهی ، یک یا دو سال خیلی دیر ، اشتباه بود. علاقه من به رد این ایده است که می تواند در آینده جنگ خوبی باشد ، گذشته را فراموش نکنید.

طرفدار جنگ طرفدار: همانطور که همه می دانند در این نقطه، حتی جنگ های خوبی داشته اند، مانند در رواندا، که از دست رفته بود، که باید باشد.

طرفدار ضد جنگ: چرا شما از کلمه "حتی" استفاده می کنید؟ آیا این فقط جنگهایی نیست که اتفاق افتاده است و این روزها به خوبی برگزار می شود؟ آیا همه جنگهای بشردوستانه که در واقع اتفاق می افتد به عنوان یک فاجعه شناخته نشده است؟ به یاد دارم که به من گفتند از بمباران لیبی حمایت کن زیرا "رواندا!" اما اکنون هیچ کس به من نمی گوید سوریه را بمباران کنم زیرا "لیبی!" - هنوز هم همیشه به این دلیل است که "رواندا!" اما قبل از کشتار در رواندا سالها نظامی گری مورد حمایت ایالات متحده در اوگاندا و ترور توسط حاکم آینده رواندا که توسط ایالات متحده تعیین شده بود ، که ایالات متحده برای او از این راه دور بود ، از جمله در سال های بعدی که جنگ در کنگو در جریان بود میلیون ها زندگی اما هرگز بحرانی پیش نیامد که با بمباران رواندا کاهش یابد. یک لحظه کاملاً قابل اجتناب بود که در اثر جنگ ایجاد شده بود و در آن زمان ممکن بود نیروهای صلح و امدادگران و پلیس مسلح کمک کرده باشند ، اما بمب ها نه.

طرفدار جنگ طرفدار: بنابراین شما از جنگ های بشردوستانه حمایت نمی کنید؟

طرفدار ضد جنگ: چیزی بیشتر از بردگی انسان دوستانه. جنگ های ایالات متحده تقریباً به طور کامل در یک طرف و تقریباً به طور کامل مردم محلی ، غیرنظامیان را به قتل می رساند. این جنگ ها نسل کشی است. در همین حال ، قساوتهایی که به ما گفته می شود نسل کشی ها را می خوانیم زیرا خارجی توسط جنگ تولید می شود و از آن تشکیل می شود. جنگ ابزاری برای جلوگیری از اتفاقات بدتر نیست. هیچ چیز بدتر نیست. جنگ قبل از هر چیز از طریق انحراف گسترده منابع مالی به صنایع جنگ ، بودجه هایی که می توانست جان انسان ها را نجات دهد ، می کشد. جنگ بهترین ویرانگر محیط طبیعی است. جنگ یا حادثه هسته ای ، همراه با تخریب محیط زیست ، تهدیدی اساسی برای زندگی بشر است. جنگ بزرگترین عامل فرسایش آزادی های مدنی است. هیچ چیز بشردوستانه ای در این مورد وجود ندارد.

طرفدار جنگ طرفدار: پس ما باید فقط اجازه بدهیم ISIS با آن کنار بیاید؟

طرفدار ضد جنگ: این امر عاقلانه تر از ادامه دادن به شرایط بدتر از طریق جنگ با تروریسم است که تروریسم بیشتری را ایجاد می کند. چرا خلع سلاح، کمک، دیپلماسی و انرژی پاک را امتحان نکنید؟

طرفدار جنگ طرفدار: می دانید ، مهم نیست که شما چه می گویید ، جنگ شیوه زندگی ما را حفظ می کند ، و ما نمی خواهیم فقط به آن پایان دهیم.

طرفدار ضد جنگ: تجارت اسلحه ، که ایالات متحده در آن جهان را رهبری می کند ، راهی برای مرگ است ، نه راهی برای زندگی. این تعداد اندکی را به هزینه بسیاری از لحاظ اقتصادی و بسیاری که در نتیجه می میرند غنی می کند. صنعت جنگ به خودی خود یک رکود اقتصادی است ، نه ایجادکننده شغل. ما می توانیم از سرمایه گذاری کمتری که در صنایع زندگی وجود دارد ، مشاغل بیشتری نسبت به صنایع مرگ داشته باشیم. و سایر صنایع به دلیل جنگ قادر به بهره برداری بی رحمانه از فقرای جهان نیستند - اما اگر چنین بود ، خوشحال خواهم شد که ببینم با پایان جنگ به پایان رسید.

طرفدار جنگ طرفدار: شما می توانید خواب ببینید ، اما جنگ اجتناب ناپذیر و طبیعی است. این بخشی از طبیعت انسان است.

طرفدار ضد جنگ: در حقیقت حداقل 90٪ دولتهای بشریت به میزان چشمگیری کمتر از دولت ایالات متحده در جنگ سرمایه گذاری می کنند و حداقل 99٪ مردم در ایالات متحده در ارتش شرکت نمی کنند. در همین حال 0 مورد PTSD از محرومیت از جنگ وجود دارد و قاتل اصلی نیروهای آمریکایی خودکشی است. طبیعی ، شما می گویید ؟!

طرفدار جنگ طرفدار: هنگامی که ما در مورد ماهیت انسان صحبت می کنیم ، نمی توانید خارجی ها را به عنوان مثال نگه دارید. علاوه بر این ، ما اکنون جنگ های هواپیماهای بدون سرنشین را توسعه داده ایم که نگرانی های مربوط به جنگ های دیگر را برطرف می کند ، زیرا در جنگ های هواپیماهای بدون سرنشین کسی کشته نمی شود.

طرفدار ضد جنگ: درست است که شما بشردوستانه واقعی هستید.

طرفدار جنگ طرفدار: ممنون، ممنون این فقط به اندازه کافی جدی است که با تصمیمات سخت روبرو است.

یک دیدگاه

  1. این یک دیالوگ نبود... مدافع طرفدار جنگ فقط سؤالاتی را مطرح کرد و هرگز در مورد دیدگاه آنها توضیح نداد.

پاسخ دهید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *

مقالات مرتبط

نظریه تغییر ما

چگونه به جنگ پایان دهیم

برای چالش صلح حرکت کنید
رویدادهای ضد جنگ
به ما کمک کنید رشد کنیم

اهدا کنندگان کوچک ما را ادامه می دهند

اگر انتخاب می‌کنید که حداقل 15 دلار در ماه کمک مکرر داشته باشید، می‌توانید هدیه‌ای برای تشکر انتخاب کنید. ما از اهداکنندگان مکرر خود در وب سایت خود تشکر می کنیم.

این شانس شماست که یک را دوباره تصور کنید world beyond war
فروشگاه WBW
ترجمه به هر زبانی