تضعیف هسته ای، کره شمالی و دکتر کینگ

توسط وینسلو مایرز ، ژانویه 15 ، 2018.

به نظر من به عنوان یک شهروند علاقه مند ، از هر طرف یک درجه نفسگیر انکار و توهم وجود دارد که در جهان استراتژی هسته ای وجود دارد. کیم جونگ اون مردم خود را با تبلیغات ناخوشایند درباره نابودی ایالات متحده فریب می دهد. اما آمریکایی ها همچنین قدرت نظامی آمریكا را ، به همراه قدرت سایر قدرت های هسته ای - یك سطح از بین رفتن بالقوه كه می تواند جهانی باشد ، دست كم می گیرند. انکار ، فرضیات غیرقابل تردید و نقاب زدن به عنوان سیاست منطقی. قرار دادن پیشگیری از جنگ ، نخست تحت الشعاع الگویی از خصومت آمیز است.

با بیان اینکه کره شمالی جنگ کره را آغاز کرد ، 80٪ کره شمالی قبل از پایان آن نابود شد. رئیس ستاد فرماندهی هوایی استراتژیک ، کورتیس لمی ، بمب های بیشتری را نسبت به آنچه در کل تئاتر آسیا و اقیانوسیه در طول جنگ جهانی دوم منفجر شد ، به کره شمالی انداخت. اقتصاد کره شمالی تجزیه شد و تنها بخشی از آن بهبود یافته است. در 1990 ها قحطی بود. هیچ بسته شدن ، هیچ پیمان رسمی صلح وجود ندارد. ذهنیت كره شمالی این است كه ما هنوز در جنگ هستیم - بهانه ای مناسب برای رهبرانشان برای مقصر بودن از ایالات متحده ، كه ذهن شهروندانشان را با یك دشمن خارجی منحرف كند - یك قدم كلاسیك توتالیتر. کشور ما همچنان به بازی درست در این سناریو ادامه می دهد.

خانواده کیم جونگ اون در اسلحه های غیرقانونی و فروش هروئین ، جعل ارز ، جعل باجگیری که به طرز بی رحمانه ای کار بیمارستان های سراسر جهان ، ترور بستگان ، بازداشت های خودسرانه و شکنجه مخالفان را در اردوگاه های کار اجباری مخفی مخدوش کرده است.

اما بحران کنونی ما با کره شمالی فقط نمونه خاصی از یک وضعیت کلی سیاره ای است ، به همان اندازه در منازعه کشمیر حاد است ، به عنوان مثال ، که هند هسته ای را در برابر پاکستان هسته ای قرار می دهد. همانطور که انیشتین در 1946 نوشت ، "قدرت رها نشده اتم باعث تغییر همه چیز در حالت های تفکر ما شده است ، و بنابراین ما به سمت فاجعه بی نظیر سوق می دهیم." مگر اینکه شیوه جدیدی از تفکر پیدا کنیم ، ما با شمال بیشتری سر و کار خواهیم داشت. کره در جریان زمان.

تمام پیچیدگی های استراتژی هسته ای را می توان تا دو پتانسیل غیرقابل اجتناب جبران کرد: ما مدتهاست که از حد مطلق قدرت تخریبی فراتر رفته ایم و هیچ سیستم تکنولوژیکی ابداع شده توسط انسان برای همیشه عاری از خطا نبوده است.

یک بمب هسته ای منفجر شده بر فراز هر شهر اصلی ، در یک هزارم ثانیه دما را تا 4 یا 5 برابر سطح خورشید بالا می برد. همه چیز برای صد مایل مربع در حوالی مرکز لرزه فوراً پخش می شود. طوفان آتش سوزی بادهای مایل در ساعت 500 مایل در ساعت را تولید می کند ، قادر به مکیدن در جنگل ها ، ساختمان ها و مردم است. دوده ای که از انفجار کمتر از 1٪ تا 5٪ زرادخانه های جهان به درون تروپوسفر تبدیل می شود می تواند اثر خنک کننده کل سیاره و کاهش یک دهه از توانایی ما در رشد آنچه را برای تغذیه خودمان استفاده می کنیم ، داشته باشد. میلیارد ها گرسنه می شوند. من هیچ شنوایی از کنگره نشنیده ام که این امکان جالب را مورد بررسی قرار دهد - حتی اگر این اطلاعات تقریباً جدید نباشد. 33 سال پیش ، سازمان من ، Beyond War ، از ارائه گزارشی در مورد زمستان هسته ای ای که کارل ساگان به سفیران ملل متحد 80 داده بود ، حمایت مالی کرد. زمستان هسته ای ممکن است خبر قدیمی باشد ، اما براندازی آن در معنای قدرت نظامی بی سابقه و تغییر بازی است. مدل های به روز شده نشان می دهد که برای جلوگیری از زمستان هسته ای ، همه کشورهای مسلح هسته ای باید زرادخانه های خود را به کلاهک های 200 کاهش دهند.

اما حتی چنین کاهش های اساسی مشکل خطا یا محاسبه اشتباه را برطرف نمی کند ، که تأیید شده توسط هشدار دروغین هاوایی - احتمالاً آغاز جنگ هسته ای با کره شمالی است. کلیه روابط عمومی این است که رئیس جمهور همیشه کد ها ، پیوندهای اقدامات مجاز را با وی در اختیار دارد ، این تنها راه آغاز جنگ هسته ای است. اگرچه این به اندازه کافی موهای زائد دارد ، حقیقت ممکن است حتی ناامید کننده تر باشد. اگر مخالفان معتقد بودند كه با اتخاذ پایتخت دشمن یا رئیس كشور ، جنگ هسته ای می تواند به پیروزی برسد ، هیچ مانع آمریكایی یا روسی و كره شمالی برای این موضوع نخواهد بود. بنابراین این سیستم ها برای اطمینان از تلافی جویی از سایر مناطق و همچنین پایین آمدن در زنجیره فرماندهی طراحی شده اند.

در جریان بحران موشکی کوبا ، واسیلی آرچیپوف افسر یک زیردریایی شوروی بود که نیروی دریایی ما آنچه را که نارنجک تمرینی نامیده می شد ، روی آن می انداخت تا آنها را به سطح زمین بکشاند. شوروی تصور می کرد که نارنجک ها اتهاماتی در عمق واقعی هستند. دو افسر می خواستند اژدر هسته ای را به ناو هواپیمابر آمریکایی نزدیک شلیک کنند. طبق پروتکل نیروی دریایی شوروی ، سه افسر باید توافق می کردند. هیچ کس در داخل این زیردریایی نیازی به اقدامی رمزگذاری شده توسط آقای خروشچف نداشت تا گامی مهلک در جهت پایان جهان بردارد. خوشبختانه آرچیپوف حاضر به تأیید نبود. با احتیاط قهرمانانه مشابه ، برادران کندی ژنرال کورتیس لمی فوق الذکر را از بمباران کوبا در طول بحران موشکی منصرف کردند. اگر تکانشگری لمی در اکتبر 1962 غالب بود ، ما هم به سلاح های هسته ای تاکتیکی و هم به موشک های میان برد در کوبا حمله می کردیم که کلاهک های هسته ای آن بر روی آنها نصب شده بود. رابرت مک نامارا: "در عصر هسته ای ، چنین اشتباهاتی می تواند فاجعه بار باشد. پیش بینی نتایج عمل نظامی توسط قدرتهای بزرگ با اطمینان امکان پذیر نیست. بنابراین ، ما باید به اجتناب از بحران دست یابیم. این مستلزم این است که ما خود را جای یکدیگر قرار دهیم. "

در لحظه تسکین پس از بحران کوبا ، نتیجه گیری عاقلانه "هیچ یک از طرفین پیروز نشد. جهان برنده شد ، بیایید اطمینان حاصل کنیم که دیگر هرگز به این مسئله نزدیک نمی شویم. "با این وجود ، ما ادامه دادیم. وزیر خارجه روسیه با دروغ گفتن درسی اشتباه بود: "ما به چشم ابرو رفتیم و طرف دیگر چشمک زد." کلاهبردار نظامی - صنعتی در ابرقدرتها و جاهای دیگر می چرخید. خرد اینشتین نادیده گرفته شد.

بازدارندگی هسته ای حاوی چیزی است که فیلسوفان آن را تضاد عملکردی می نامند: برای اینکه هرگز از آن استفاده نشود ، باید اسلحه های همه برای استفاده فوری آماده شود ، اما اگر از آنها استفاده شود ، ما با خودکشی سیاره ای روبرو هستیم. تنها راه پیروزی بازی نیست.

بحث تخریب متقابل این است که جنگ جهانی برای سالهای 73 جلوگیری شده است. چرچیل آن را با فصاحت همیشگی خود ، در حمایت از یک فرض احمقانه ، توجیه کرد: "ایمنی کودک محکم ترور و بقای برادر دوقلوی نابودی خواهد بود."

اما بازدارندگی هسته ای ناپایدار است. این ملت ها را به چرخه ای بی پایان از ساخت ما تبدیل می کند / آنها می سازند ، و به آنچه روانشناسان ناتوان آموخته خوانده می شوند ، سوق می دهیم. علیرغم فرض صریح ما ، سلاحهای هسته ای ما فقط برای جلوگیری از وجود دارند ، فقط به عنوان دفاع ، بسیاری از روسای جمهور آمریكا از آنها برای تهدید مخالفان استفاده كرده اند. ژنرال مک آرتور ظاهراً استفاده از آنها را در طول جنگ کره در نظر گرفته بود ، دقیقاً همانگونه که نیکسون با تعجب از اینکه سلاح های هسته ای می توانند شکست قریب الوقوع را به پیروزی در ویتنام تغییر دهند. رهبر فعلی ما می گوید اگر نتوانیم از آنها استفاده کنیم ، داشتن آنها در چیست؟ این بحث بازدارندگی نیست. این صحبت کسی است که درک صحیحی از سلاح های هسته ای با یکدیگر دارد.

توسط 1984 ، موشک های برد متوسط ​​توسط ما و هم زمان تصمیم گیری اتحاد جماهیر شوروی برای ناتو و اتحاد جماهیر شوروی به اروپا اعزام شدند و به دقایقی کوتاه شد. جهان مانند گذشته امروز در حاشیه بود. هرکسی که در دوران رختخوابهای قرمزپوستان از دوران مک کارتی زندگی کرده باشد ، به یاد خواهد آورد که فرضیات جمعی در مورد اتحاد جماهیر شوروی به عنوان جنایتکار ، شر و بی خدا هزاران برابر شدیدتر از آنچه امروز احساس می کنیم در مورد کیم و کشور کوچک مظنون اوست. .

در 1984 ، به منظور احترام از پزشکان بین المللی برای پیشگیری از جنگ هسته ای ، سازمان من ، Beyond War ، یک "پخش فضایی" تلویزیونی مستقیم بین مسکو و سانفرانسیسکو برپا کرد. مخاطبان زیادی در هر دو شهر ، نه تنها با دهها منطقه زمانی ، بلکه با چندین دهه جنگ سرد ، به خاطر همسایگان IPPNW ، به خاطر آشتی بین ایالات متحده و اتحاد جماهیر شوروی ، به سخنان همسایگان IPPNW گوش فرا دادند. خارق العاده ترین لحظه در حالی تمام شد که همه ما در هر دو مخاطب به طور خودجوش شروع به موج زدن به یکدیگر کردیم.

یک بدبین با تحلیلی از رویداد ما در وال استریت ژورنال نوشت ، و ادعا كرد كه ایالات متحده ، به كمك احمقانه مفید جنگ ، در یك كودتای تبلیغاتی كمونیستی مورد سوء استفاده قرار گرفته است. اما فضاپیمای فضایی بیش از یک لحظه کومبایا نبود. در حال توسعه مخاطبین ، ما دو تیم دانشمند هسته‌ای سطح بالا از ایالات متحده و اتحاد جماهیر شوروی را گرد هم آوردیم تا کتابی درباره جنگ اتمی اتفاقی بنام "دستیابی به موفقیت" بنویسیم. گورباچف ​​آن را خواند. کار میلیون ها تظاهرکننده ، سازمان های غیردولتی مانند Beyond War و مقامات رسمی خدمات خارجی در نیمه دوم 1980 شروع به بارور کردند. در 1987 ریگان و گورباچف ​​پیمان مهم خلع سلاح هسته ای را امضا کردند. دیوار برلین در 1989 سقوط کرد. گورباچف ​​و ریگان ، در یک لحظه شدید از عقل ، در 1986 در ریکیاویک ملاقات کردند و حتی از بین بردن تمام سلاح های هسته ای دو ابرقدرت در نظر گرفتند. اینگونه ابتکارات از 1980 تا حد زیادی با چالش کره شمالی مرتبط است. اگر می خواهیم کره شمالی تغییر کند ، باید نقش خودمان را در ایجاد اتاق اکو تهدید و ضد تهدید بررسی کنیم.

درگذشت دکتر کینگ ضربه ای فانی به بزرگی ما به عنوان یک ملت بود. او نقاطی را بین نژادپرستی و نظامی گری ما پیوند داد. قابل توجه است که جنرال کورتیس لمی ، آتش نشانی توکیو در جنگ جهانی دوم ، معضل کره ، نزدیک به ماشه جنگ هسته ای ابرقدرت در طول بحران کوبا ، یک بار دیگر در تاریخ ظاهر می شود ، در 1968 ، در همان سال کینگ ، ترور شد - به عنوان جورج والاس. نامزد معاون ریاست جمهوری فکر کردن به انجام پیونگ یانگ در 2018 کاری که ما در 1945 با هیروشیما انجام دادیم نیاز به یک دمانه زنی کامل از میلیون ها نفر 25 کره شمالی دارد. توجیه لمی از مرگ جمعی از همان فضای ذهنی ناشی از نژاد پرستی جورج والاس (و رئیس جمهور ترامپ) ناشی می شود.

فرزندان کره شمالی به اندازه زندگی ما شایسته زندگی هستند. این کامبیا نیست. این پیامی است که کره شمالی باید از ما بشنود. اگر کینگ هنوز در کنار ما بود ، او می گفت که مالیات ما قتل های گسترده احتمالی را در سطحی تأمین می کند که باعث می شود هولوکاست یهودی مانند پیک نیک شود. او استدلال می کند که فرض این است که هسته های ما خوب هستند زیرا آنها دموکراتیک هستند و کیم بد است زیرا آنها تمامیت خواه هستند بدگویی اخلاقی است. کشور ما باید حداقل به سطح استانداردهای دوگانه بپردازد ، جایی که ما سلاح های هسته ای را برای ایران و کره شمالی منع می کنیم اما نه برای خودمان. کره شمالی و ایران باید عضویت در باشگاه هسته ای را منع کنند اما باید بقیه نیز چنین کنند.

تفکر جدید خواستار این است که حتی از شخصیتهای ناخوشایند مانند کیم جونگ اون سؤال کنیم ، "چگونه می توانم به شما کمک شوم که زنده بمانید تا همه بمانیم؟" هر تماس ، از جمله المپیک سئول ، فرصتهایی برای ارتباط برقرار می کند. اگر صبورانه استراتژیک باشیم کره شمالی بدون جنگ کره دیگر تحول پیدا نمی کند. این در حال حاضر اتفاق می افتد که نیروهای بازار و فناوری اطلاعات به تدریج در فرهنگ بسته خود عمل می کنند.

پیشگیری نهایی از جنگ هسته ای ، با کره شمالی یا با هر کس دیگری ، نیاز به کاهش کامل ، متقابل و تأیید شده تسلیحات هسته ای همه دارد ، ابتدا در زیر آستانه زمستان هسته ای و سپس بلند مدت تا صفر. کشور خودمان باید رهبری کند. آقای ترامپ و آقای پوتین می توانند با شروع یک کنفرانس دائمی خلع سلاح هسته ای ، به تدریج مشارکت سایر قدرتهای هسته ای 7 ، وابستگی عجیب و غریب خود را به خوبی استفاده کنند. به جای ترسیدن از ما همانطور که در حال حاضر است ، تمام جهان ریشه در موفقیت خواهد داشت. حرکات یک جانبه اعتماد به نفس امکان پذیر است. وزیر دفاع پیشین ویلیام پری اظهار داشت كه اگر ما بطور یك جانبه ICBM های 450 خود را در سیلوها كه پایه زمینی سه گانه هسته ای ما است ، از بین ببریم ایالات متحده امنیت ، امنیت و امنیت بیشتری نخواهد داشت.

نویسندگانی مانند استیون پینکر و نیک کریستوف تعداد زیادی از روندها را شناسایی کرده اند که نشان می دهد این سیاره به تدریج از جنگ دور می شود. من می خواهم که کشور من به سرعت بخشیدن به آن روند کمک کند ، آنها را کند نکنیم ، یا خدا به ما کمک کند ، آنها را معکوس کند. ما باید به جای تحریم ، از معاهده اخیر سازمان ملل در مورد منع سلاح های هسته ای حمایت کنیم. کشورهای 122 خارج از 195 این پیمان را امضا کرده اند. چنین توافقی ممکن است در ابتدا به نظر برسد که دندان ندارد ، اما تاریخ به طرز عجیبی عمل می کند. در 1928 ، ملل 15 پیمان Kellogg-Briand را امضا كردند كه تمام جنگ را مجازات می كرد. اگر می توانید آن را باور کنید ، توسط سنای ایالات متحده آمریکا با رأی 85 به 1 تصویب شد. هنوز هم لازم الاجراست ، اگرچه ناگفته نماند که بیشتر از این رعایت شده در این نقض افتخارآمیز شده است. اما این اسناد ظاهراً در آسمان ، پایه و اساس قانونی برای محكوم كردن نازی ها در جرایم علیه صلح در دادگاه های نورنبرگ را فراهم می كرد.

همان موتورهایی که موشکهای ما را نیرو می بخشند نیز ما را به درون فضا سوق داده اند و به ما امکان می دهند زمین را به عنوان یک ارگانیسم واحد ببینیم - تصویری بی صدا ، قدرتمند و کامل از وابستگی متقابل ما. کاری که با دشمنانی که انجام می دهیم با خودمان انجام می دهیم. کار زمان ما این است که این فکر جدید را حتی در محاسبات بقیه ماکیاولیان بکاریم - آنطور که وزیر مک نامارا گفت ، خود را در کفش یکدیگر قرار دهیم. جهان سیاره ما را از طریق یک فرایند میلیارد ساله 13.8 به ارمغان نیاورد تا بتوانیم آن را در یک اومنساید خود اداره کنیم. اختلال عملکرد رهبر فعلی ما فقط برای روشن تر کردن کارآیی سیستم بازدارندگی هسته ای در کل است.

نمایندگان ما باید بسیاری از ما را بشنوند و از ما بخواهند دادرسی علنی درباره سیاست هسته ای ، به ویژه زمستان هسته ای ، جنون خودکشی "راهبردهای" مانند هشدار پرتاب و جلوگیری از جنگ هسته ای را به اشتباه انجام دهند.

جهان بینی مستقر این است که مردم با حسن نیت سعی در ایجاد جامعه محبوب کینگ دارند و بازدارندگی هسته ای آن جامعه شکننده را از جهانی خطرناک محافظت می کند. کینگ می گفت که بازدارندگی هسته ای بخش بزرگی از خطر است. اگر ما در اینجا در ایالات متحده با گناه اصلی نژادپرستی و خشونت خود کنار بیاییم ، ما با چشمان مختلف به چالش کره شمالی نگاه می کنیم و حتی ممکن است آنها ما را نیز متفاوت ببینند. ما یا در حال پیشروی به سمت فاجعه بی نظیر هستیم یا تمام تلاش خود را برای ایجاد جامعه محبوب کینگ انجام می دهیم - در سراسر جهان.

وینسلو مایرز ، مارتین لوتر کینگ روز ، 2018

پاسخ دهید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *

مقالات مرتبط

نظریه تغییر ما

چگونه به جنگ پایان دهیم

برای چالش صلح حرکت کنید
رویدادهای ضد جنگ
به ما کمک کنید رشد کنیم

اهدا کنندگان کوچک ما را ادامه می دهند

اگر انتخاب می‌کنید که حداقل 15 دلار در ماه کمک مکرر داشته باشید، می‌توانید هدیه‌ای برای تشکر انتخاب کنید. ما از اهداکنندگان مکرر خود در وب سایت خود تشکر می کنیم.

این شانس شماست که یک را دوباره تصور کنید world beyond war
فروشگاه WBW
ترجمه به هر زبانی