"ما برخی از افراد را در گوانتانامو به قتل رساندیم

توسط دیوید سوانسون

قتل در کمپ دلتا کتاب جدیدی از جوزف هیکمن ، نگهبان سابق گوانتانامو است. این نه داستان است و نه حدس و گمان. وقتی پرزیدنت اوباما می گوید "ما برخی افراد را شکنجه کردیم" ، هیکمن حداقل سه مورد را ارائه می دهد - علاوه بر بسیاری از موارد دیگری که ما از سایت های مخفی در سراسر جهان می دانیم - که در آن بیانیه باید اصلاح شود و به "ما برخی افراد را به قتل رساندیم". البته ، تصور می شود که قتل در جنگ قابل قبول باشد (و آنچه را اوباما با هواپیماهای بدون سرنشین انجام می دهد) در حالی که شکنجه قرار است یک رسوایی باشد یا قبلاً باشد. اما در مورد شکنجه های مرگ چطور؟ در مورد آزمایشهای مرگبار انسانی چطور؟ آیا آن یک حلقه نازی به اندازه کافی برای مزاحمت کسی دارد؟

ما باید بتوانیم به زودی به این س answerال پاسخ دهیم ، حداقل برای آن قشر از جمعیت كه با تهاجم به دنبال اخبار هستند یا در واقع - من این را نمی سازم - كتاب می خوانم. قتل در کمپ دلتا کتابی است ، توسط ، و برای معتقدان واقعی به میهن پرستی و نظامی گری. شما می توانید دیک چنی را به عنوان یک چپ گرایانه مشاهده کنید و هرگز از این کتاب آزرده نخواهید شد ، مگر اینکه واقعیت های مستندی وجود داشته باشد که نویسنده خود را عمیقاً آشفته کرده تا شما را آزار دهد. خط اول کتاب "من یک آمریکایی وطن پرست هستم". نویسنده هرگز آن را پس نمی گیرد. وی به دنبال شورشی در گوانتانامو ، که او سرکوب آن را رهبری کرد ، مشاهده می کند:

"همانطور که زندانیان را مقصر این شورش می دانم ، احترام می گذاشتم که آنها چه سخت جنگیده اند. آنها تقریباً آماده مرگ بودند. اگر ما یک بازداشتگاه خوب اداره می کردیم ، فکر می کردم انگیزه آنها از ایده های مذهبی یا سیاسی قوی است. واقعیت غم انگیز این بود که آنها احتمالاً خیلی سخت جنگیده اند زیرا امکانات ضعیف و رفتار ناپسند ما آنها را از حد طبیعی انسانی خارج کرده است. انگیزه آنها ممکن است اصلاً اسلام رادیکال نبوده است بلکه یک واقعیت ساده است که آنها چیزی برای زندگی ندارند و چیزی برای از دست دادن ندارند. "

تا آنجا که من می دانم ، Hickman هنوز همان منطق را برای خنثی کردن تظاهر پوچ که مردم در افغانستان یا عراق می جنگند ، به کار نبرد ، زیرا دین آنها قاتل است یا به دلیل این که از آزادی های ما از ما متنفر هستند. Hickman میهمان در خواهد بود رادیو ملی رادیو صحبت کن به زودی ، شاید من از او بپرسم اما ابتدا از او تشکر می کنم. و نه برای "خدمات" او. برای کتابش

وی اردوگاه مرگ ناخوشایندی را توصیف می کند که در آن نگهبانان آموزش دیده بودند تا زندانیان را زیر انسان ببینند و مراقبت های بیشتری برای محافظت از بهزیستی ایگواناها صورت گرفته است تا homo sapiens. هرج و مرج یک هنجار بود و سوء استفاده بدنی از زندانیان استاندارد بود.  سرهنگ. مایک بامگرنر اولویت اصلی خود را برای همه قرار داد وقتی که صبح با ورود به دفتر کار پنجم یا "پسران بد" بتهوون وارد دفتر کار شد. هيكمن نقل مي كند كه به برخي ون ها اجازه داده مي شد بدون هيچ گونه بازديدي از داخل و خارج از اردوگاه رانندگي كنند و اين امر باعث تمسخر تلاشهاي مفصل براي امنيت شد. او دلیل این امر را نمی دانست تا اینکه اتفاقاً یک اردوگاه مخفی را کشف کرد که در هیچ نقشه ای موجود نبود ، مکانی را که او کمپ غیر اما سیا به نام پنی لین نامیده بود.

برای بدتر شدن اوضاع در گوانتانامو ، نیاز به نوع خاصی از احمقانه است که ظاهرا دریاسالار هری هریس از آن برخوردار بود. او شروع به انفجار كرد بنر ستاره ای در قفس زندانیان ، که به طور قابل پیش بینی منجر به سوusingاستفاده نگهبانان از زندانیانی که ایستاده نبودند و تظاهر به پرستش پرچم آمریکا شدند. تنش و خشونت بالا گرفت. هنگامی که از هیکمن خواسته شد تا به زندانیانی حمله کند که اجازه بازجویی در قرآن خود را ندارند ، پیشنهاد کرد که یک مترجم مسلمان جستجو را انجام دهد. بامگرنر و باند هرگز به این فکر نکرده بودند و مانند یک جذابیت کار می کرد. اما شورش فوق الذکر در قسمت دیگری از زندان اتفاق افتاد که هریس ایده مفسر را رد کرد. و دروغهایی که ارتش در مورد شورش به رسانه ها گفت ، در دیدگاه هیکمن در مورد مسائل تأثیر داشت. آیا تمایل رسانه ها به برداشتن دروغهای پوچ و غیرمستند نیز همین بود: «نیمی از گزارشگران ارتش باید فقط نام نویسی می کردند. به نظر می رسید آنها حتی بیش از آنچه ما فرماندهان گفته ایم مشتاق باور کردن هستند. "

پس از شورش ، برخی از زندانیان دست به اعتصاب غذا زدند. در ژوئن 9 ، 2006 ، در هنگام اعتصاب غذا ، هیکمن مسئولیت نگهبانان از برجها و غیره را بر عهده داشت ، آن شب بر اردوگاه نظارت داشت. وی و هر نگهبان دیگر اظهار داشتند كه ، دقیقاً همانگونه كه بعداً گزارش تحقیقات تحقیقات جنایی نیروی دریایی ارتش در مورد این موضوع می گوید ، برخی از زندانیان از سلول های آنها بیرون گرفته شدند. در حقیقت ، ون که زندانیان را به پنی لین منتقل کرده بود ، سه زندانی ، در سه سفر ، از اردوگاه خود بیرون آورد. Hickman تماشا کرد که هر زندانی در حال بارگیری در ون است و بار سوم به اندازه کافی وانت را به اندازه کافی دنبال کرد تا ببیند که به سمت پنی لین رفت. وی بعداً شاهد بازگشت ون و بازگشت به بیمارستان بود ، در آنجا یكی از دوستانش به او اطلاع داد كه سه جسد با جوراب یا پارچه ای پر شده اند كه بر گلوی آنها پر شده است.

بامگرنر کارمندان را دور هم جمع کرد و به آنها گفت که سه زندانی با فرو بردن ژنده پوش از گلوی خود در سلولهای خودکشی کرده اند ، اما رسانه ها این موضوع را به شکلی دیگر گزارش می دهند. گفتن یک کلمه به شدت ممنوع بود از همه. صبح روز بعد ، طبق دستورالعمل ، رسانه ها گزارش دادند که این سه مرد خود را در سلول های خود آویزان کرده اند. ارتش این "خودکشی ها" را "اعتراض هماهنگ" و عملی "جنگ نامتقارن" خواند. حتی جیمز رایزن نیز در نقش خود به عنوان نیویورک تایمز ستاره شناس ، این مزخرفات را به مردم منتقل می کند. هیچ گزارشگر یا سردبیر ظاهراً فكر نمی كرد كه سؤال كند كه چگونه زندانیان احتمالاً می توانند خود را در قفسهای باز كه همیشه در آن دیده می شود آویخته باشند. چگونه می توانستند به اندازه کافی ورق و مواد دیگر به دست آورند تا ظاهراً آدمهای خود را ایجاد کنند؛ چگونه می توانستند حداقل برای دو ساعت غافل شوند. چگونه واقعاً آنها مچ پا و مچ خود را به هم گره زده بودند ، خود را به صورت مچاله کردند ، ماسک های صورت را پوشیدند ، و بعد همه به طور همزمان آویزان شدند. چرا هیچ فیلم یا عکس وجود ندارد؛ چرا هیچ نگهبان برای دنبال کردن گزارشات مورد نظم و انضباط قرار نگرفته است. چرا ظاهراً سهل و رفتارهای ترجیحی به سه زندانی که در اعتصاب غذا بودند ، داده شده است. چگونه ظاهرا اجساد سریعتر از آنچه ممکن است از نظر جسمی و غیره ممکن است دچار سخت شدن مورس شود ، و غیره

سه ماه پس از بازگشت هيكمن به آمريكا ، اخبار "خودكشي" مشابه ديگر در گوانتانامو را شنيد. هیکمن با آنچه می دانست می توانست به چه کسی متوسل شود؟ وی استاد حقوقی به نام مارک دنبو را در مرکز سیاست و تحقیقات دانشکده حقوق دانشگاه Seton Hall یافت. با کمک خود و همکارانش ، هیکمن سعی کرد موضوع را از طریق کانال های مناسب گزارش کند. وزارت دادگستری اوباما ، NBC ، ABC و 60 دقیقه به همه حقایق ابراز علاقه کردند و حقایق را به آنها گفتند و از انجام کاری در این باره خودداری کردند. اما اسکات هورتون آن را نوشت هارپر، که کیت اولبرمان در مورد آن گزارش داد ، اما بقیه رسانه های سازمانی نادیده گرفتند.

محققان هیكمن و ستون هال دریافتند كه سیا دوزهای زیادی از داروی مفلوكین را از جمله سه كشته شده به زندانیان تزریق كرده است كه یك پزشك ارتش به آنها گفت كه هیكمن باعث ایجاد رعب و وحشت می شود و به معنای "تخته آب روانشناختی" است. بیش از Truthout.org جیسون لئوپولد و جفری کای گزارش دادند که هر ورود تازه به گوانتانامو مفلوکین بود ، ظاهراً برای مالاریا ، اما فقط به هر زندانی داده می شد ، هرگز به یک نگهبان یا کارمندان کشور ثالث از کشورهایی که خطر بالای مالاریا دارند ، و هرگز به پناهجویان هائیتی که در 1991 و 1992 در گوانتانامو اسکان داده شده اند. هیکمن "خدمت" خود را در گوانتانامو آغاز کرده بود و معتقد بود که زندانیان "بدترین و بدترین" هستند ، اما از آن زمان فهمیده بود که حداقل بیشتر آنها چیزی از این دست نیستند ، با دانش اندک از کارهایی که انجام داده اند ، برای پاداش گرفته شده است. او تعجب کرد که چرا ،

"آیا مردان با ارزش یا کم ارزش تحت این شرایط نگهداری شدند ، و حتی چندین بار پس از بازداشت ، بارها و بارها مورد بازجویی قرار گرفتند؟ حتی اگر آنها هنگام ورود اطلاعاتی داشته باشند ، چه ارتباطی با آنها خواهد داشت سالها بعد؟ . . . به نظر می رسید یک پاسخ در توصیفی بود که سرلشکرها [مایکل] دونلاوی و [جفری] میلر هر دو از گیتمو استفاده کردند. آنها آن را "آزمایشگاه نبرد آمریکا" نامیدند. "

پاسخ دهید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *

مقالات مرتبط

نظریه تغییر ما

چگونه به جنگ پایان دهیم

برای چالش صلح حرکت کنید
رویدادهای ضد جنگ
به ما کمک کنید رشد کنیم

اهدا کنندگان کوچک ما را ادامه می دهند

اگر انتخاب می‌کنید که حداقل 15 دلار در ماه کمک مکرر داشته باشید، می‌توانید هدیه‌ای برای تشکر انتخاب کنید. ما از اهداکنندگان مکرر خود در وب سایت خود تشکر می کنیم.

این شانس شماست که یک را دوباره تصور کنید world beyond war
فروشگاه WBW
ترجمه به هر زبانی