توسط دفتر بین المللی صلح
ژنو، 13 ژانویه 2015 — IPB خشم جهانی را نسبت به قتل های وحشتناک روزنامه نگاران و هنرمندانی که در آن کار می کنند به اشتراک می گذارد شارلی ابدو، و سایر قربانیان خشونت هفته گذشته. ما با خانوادهها، دوستان، همکاران و کل جامعه فرانسه و همچنین با افراد و سازمانهایی که در همه جا ایده کشتار به نام یک دین یا در واقع هر ایدئولوژی یا علت دیگری را رد میکنند، عزاداری میکنیم. به همین ترتیب، ما همبستگی خود را با کسانی که در نیجریه هستند ابراز می کنیم که تا 2000 غیرنظامی را از دست داده اند در همین روزها توسط بوکوحرام قتل عام شد.
زمان آن فرا رسیده است که با افراط گرایی خشونت آمیز و بنیادگرایی هر جا که خود را نشان می دهد، با قدرت مقابله کنیم. همچنین زمان آن رسیده است که از اشاره به «دیگران» دست برداریم و با افراط گرایی در حیاط خلوت خودمان مقابله کنیم، خواه این افراط گرایی ناشی از باورها یا نگرش های خودمان باشد یا توسط گروه های دیگر در همسایگی ما تجلی یابد. در این زمینه، یافتن راهی برای کنار گذاشتن متون مذهبی یا فرامذهبی که «کفار» یا «کفرگویان» را هدف موجهی قرار میدهند، مهم است.
چالش عمیقتر این است که کار خود را برای غلبه بر تقسیمبندی جهان بین «داراها» و «نداشتنها» تقویت کنیم. تحلیل ها نشان می دهد که بی عدالتی و نابرابری اجتماعی نه تنها به خودی خود بیماری است، بلکه مانع توسعه و ایجاد خشونت و درگیری مسلحانه می شود.
تقابل کنونی بین عناصر رادیکال در جهان اسلام و غرب سکولارتر به نفع اقلیت های مبارز در هر دو طرف است. علاوه بر این، به نفع کسانی است که از فرصت استفاده می کنند و خواستار هزینه های بیشتر برای ارتش و سیاست های تهاجمی و مداخله جویانه تر هستند. همچنین این خطر جدی وجود دارد که کشورها از رویدادهای جاری استفاده کنند نظارت آنها را افزایش دهند همه فعالان و شهروندان، نه تنها کسانی که خطر تروریستی دارند. اذعان به برابری و وابستگی متقابل همه مردم در جهان جهانی شده ما باید به باز شدن چشم ها برای نیاز به گفتگو، احترام متقابل و درک کمک کند.
بعد دیگری نیز وجود دارد که پوشش بسیار کمتری در رسانه های اصلی دریافت می کند. قدرتهای اصلی غربی از بسیاری جهات خود مسئول رشد ستیزهجویی اسلامگرا هستند، زیرا:
- سابقه طولانی تسلط استعماری بر خاورمیانه و به طور کلی جهان اسلام، از جمله حمایت از اشغال سرزمین های فلسطین توسط اسرائیل؛
- نقش ایالات متحده در تسلیح و تأمین مالی مجاهدین افغان علیه اتحاد جماهیر شوروی - که سپس به چهره های کلیدی طالبان و القاعده تبدیل شدند و اکنون در سوریه و جاهای دیگر مشغول به فعالیت هستند.
- "جنگ ویرانگر علیه تروریسم" که باعث مرگ و رنج عظیم در عراق، افغانستان، لیبی و سراسر جهان اسلام شده است. و در عین حال محدودیت های شدیدی را بر حقوق و آزادی های بشر به ویژه در حوزه مهاجرت بین المللی اعمال می کند.
- تمایل مستمر - به ویژه در بخشهایی از رسانههای جمعی - برای شیطان جلوه دادن کل جهان اسلام، برای القای این که همه مسلمانان تهدیدی برای ارزشهای دموکراتیک هستند.
این عوامل روابط بین مسلمانان و غرب را به شدت دوقطبی کرده است و حملات پاریس تنها آخرین مورد در صف طولانی کشتار از هر طرف است. آنها را می توان بخشی از مبارزه نابرابر فقرا علیه ثروتمندان، واکنشی به هواپیماهای بدون سرنشین و تبعیض، استکبار و فقر دانست. با هر جنگ ناتو یا طغیان پر از نفرت از سمت راست افراطی، و با بحرانهای اجتماعی عمیقتر در آینده، حملات بیشتری صورت خواهد گرفت. این واقعیت وحشیانه سرمایه داری، نژادپرستی و جنگ است.
جنبش های صلح و عدالت از 9-11 بارها همه اینها را گفته اند و قدرت های بزرگ نمی خواهند آن را بشنوند. اکنون آنها آن را احساس می کنند و از آن رنج می برند. ما میتوانیم بر این چالشها غلبه کنیم تنها با سیاست صلحسازی: خلع سلاح، آشتی، آموزش برای صلح، و حرکتهای واقعی به سوی جهانی عادلانه و پایدار. این چشم اندازی است که ما باید برای آن کار کنیم و خواهیم کرد.