راز اسرائیل

در اینجا در ویرجینیا ، ایالات متحده آمریکا ، من می دانم که مردم بومی قتل ، رانده شده و به سمت غرب حرکت کردند. اما ارتباط شخصی من با آن جنایت ضعیف است ، و صادقانه بگویم من بیش از حد مشغول تلاش برای مهار سو ab استفاده های فعلی دولتم هستم تا بتوانم به گذشته های دور توجه کنم. پوکاهونتاس یک کارتون است ، سرخ پوشان یک تیم فوتبال هستند و بومیان آمریکایی تقریباً نامرئی هستند. اعتراضات به اشغال ویرجینیا توسط اروپا عملاً چیزی شنیده نشده است.

اما اگر لحظه ای پیش ، از نظر تاریخی اتفاق افتاده باشد ، چه می شد؟ اگر پدر و مادر من کودک یا نوجوان بودند چه می شد؟ اگر پدربزرگ و مادربزرگ و نسل آنها نسل کشی را تصور و اعدام می کردند چه می شد؟ اگر جمعیت زیادی از بازماندگان و پناهندگان هنوز اینجا و فقط بیرون باشند ، چه می شود؟ اگر آنها بدون خشونت و خشونت اعتراض می کردند - از جمله بمب گذاری های انتحاری و موشک های دست ساز که از غرب ویرجینیا به بیرون پرتاب می شدند ، چه می کردند؟ اگر چهارم ژوئیه را به عنوان فاجعه بزرگ علامت گذاری کنند و آن را روز عزاداری قرار دهند ، چه می شود؟ اگر آنها ملتها و م institutionsسسات سراسر دنیا را برای تحریم ، واگذاری و تحریم ایالات متحده و پیگرد قانونی در دادگاه سازماندهی می كردند ، چه می شود؟ اگر قبل از رانده شدن ، بومیان آمریكا صدها شهر با ساختمانهای سنگ تراشی ساخته بودند كه به سختی از بین می رفت؟

در این صورت ، برای کسانی که تمایلی به مواجهه با ظلم ندارند ، دشوارتر خواهد بود که متوجه آن نشوند. اگر از برخورد با حقیقت امتناع می ورزیدیم ، باید توجه داشته باشیم ، اما به خود چیز دلگرم کننده ای بگوییم. دروغهایی که به خود می گوییم باید بسیار قویتر از آنچه هست ، باشد. افسانه ای غنی لازم است. از كودكی به بعد باید به همه یاد داده شود كه مردم بومی وجود ندارند ، داوطلبانه رها شده و اقدام به جنایات شرور برای توجیه مجازات خود می كنند ، و در واقع مردم نبودند اما قاتلان غیر منطقی هنوز بدون دلیل سعی در کشتن ما داشتند. من می دانم که برخی از این بهانه ها با دیگران در تعارض است ، اما تبلیغات به طور کلی با ادعاهای متعدد بهتر نتیجه می شود ، حتی اگر همه آنها به طور همزمان نباشد. حتی ممکن است دولت ما مجبور شود زیر سingال بردن از داستان رسمی ایجاد ایالات متحده را اقدام خیانت آمیز کند.

اسرائيل is این تصور ایالات متحده است ، فقط در روز پدربزرگ و مادربزرگ ما تشکیل شده است ، دو سوم از مردم رانده شده یا کشته شده اند ، یک سوم باقی مانده اما به عنوان یک انسان فرعی رفتار می شود. اسرائیل همان مکانی است که برای پاک کردن گذشته ای که هرگز واقعاً گذشته نیست ، باید دروغ های نیرومند بگوید. بچه ها در اسرائیل بزرگ می شوند و نمی دانند. ما در ایالات متحده ، که دولت آنها سالانه میلیاردها دلار اسلحه رایگان به اسرائیل می دهد تا با آن کشتار را ادامه دهد (اسلحه هایی با نام هایی از جمله Apache و Black Hawk) ، بزرگ می شویم که نمی دانیم. همه ما به "روند صلح" ، این خصمانه بی پایان دهه ها نگاه می کنیم و آن را غیرقابل ارزیابی می دانیم ، زیرا به ما آموزش داده شده است که قادر نیستیم بدانیم فلسطینی ها چه می خواهند حتی وقتی آن را فریاد می زنند و آن را می خوانند و شعار می دهند: آنها می خواهند برای بازگشت به خانه های خود.

اما افرادی که این اعمال را انجام دادند، در بسیاری موارد هنوز زنده هستند. مردان و زنان که در 1948 قتل عام کردند و فلسطینی ها را از روستاهای خود بیرون کردند، می توانند به دوربین برسند که چه چیزی انجام می دهند. عکس هایی از آنچه انجام شد و گزارش هایی از زندگی قبل از Nakba (Catastrophe) در حجم زیادی وجود دارد. شهرهایی که هنوز به سر می برند ایستاده اند خانواده ها می دانند که در خانه های سرقت شده زندگی می کنند. فلسطینی ها هنوز به این خانه ها دسترسی دارند. روستاهائی که تخریب شده اند هنوز هم در نقشه Google Earth قابل مشاهده هستند، درختان هنوز هم ایستاده، سنگ های خانه های تخریب شده هنوز هم در این نزدیکی هست.

لیا تاراچانسکی روزنامه نگار اسرائیلی-کانادایی است که اسرائیل و فلسطین را برای شبکه Real News پوشش می دهد. او در کیف ، اوکراین ، اتحاد جماهیر شوروی به دنیا آمد. هنگامی که او کودک بود ، خانواده اش به یک شهرک در کرانه باختری نقل مکان کردند ، بخشی از روند مداوم این روند که در سال 1948 آغاز شده بود. با تقسیم مسکن ساخته شده در زمین های مزرعه بومی در نقض پیمان منعقد شده با وحشیان. او بزرگ شد و نمی دانست. مردم وانمود می کردند که قبلاً هیچ چیز آنجا نبوده است. سپس او متوجه شد. سپس او فیلمی ساخت تا به جهانیان بگوید.

این فیلم نامیده می شود در کنار جاده و آن را به داستان از تاسیس اسرائیل در 1948 از طریق خاطرات کسانی که کشته و اخراج مردم فلسطین، از طریق خاطرات بازماندگان و از طریق چشم انداز از کسانی که از سال بزرگ شده است می گوید. 1948 یک سال 1984 بود، یک سال دو ساله. اسرائیل در خون ایجاد شد. دو سوم مردم این سرزمین پناهنده شدند. اکثر آنها و فرزندانشان پناهنده هستند. کسانی که در اسرائیل باقی مانده بودند، شهروندان درجه دو شدند و ممنوع الخروج شدند. اما جرم به معنای آزادی و استقلال است. اسرائیل روز استقلال خود را جشن می گیرد در حالی که فلسطینی ها به نکتبا گریه می کنند.

این فیلم ما را به سایت هایی از روستاهای ناپدید شده تخریب شده در 1948 و در 1967 می برد. در بعضی موارد، روستاها با جنگل جایگزین شده و به پارک های ملی ساخته شده اند. این تصاویر نشان می دهد که چه چیزی ممکن است زمین برای بشریت بگذارد. اما این کار بخشی از بشریت است که تلاش می کند یک گروه انسانی دیگر را از بین ببرد. اگر شما نشانه ای را به یاد روستا بگذارید، دولت آن را سریع می کند.

این فیلم کسانی را که در ناکبا شرکت کرده اند به ما نشان می دهد. آنها به یاد می آورند که تیراندازی به مردمی را که آنها عرب می نامیدند و به آنها گفته می شد ابتدایی و بی ارزش هستند ، به یاد می آورند ، اما آنها می دانستند که با داشتن 20 روزنامه در یافا ، با گروههای فمینیستی ، با داشتن سواد جامعه مدرن ، دارای یک جامعه باسواد مدرن است. "به غزه برو!" آنها به مردمی که خانه و زمین آنها را می دزدید و تخریب می کردند ، گفتند. یک مرد با یادآوری آنچه انجام داد با نگرشی تقریباً مرز بی مهری بی دغدغه ای که در قاتلان سابق در فیلم اندونزی مشاهده می کند آغاز می شود اقدام به قتل، اما سرانجام او در حال توضیح دادن این است که آنچه انجام داده است دهها سال است که او را می خورد.

In در کنار جاده ما با یک جوان فلسطینی از یک اردوگاه دائمی پناهندگان روبرو می شویم که مکانی را خانه خود می نامد اگرچه هرگز در آنجا نبوده است و می گوید فرزندان و نوه هایش نیز همین کار را خواهند کرد. ما می بینیم که وی برای بازدید از مکانی که پدربزرگ و مادربزرگش در آن زندگی می کردند 12 ساعت پاس دریافت می کند. او نیمی از 12 ساعت را صرف عبور از ایست های بازرسی می کند. مکانی که وی بازدید می کند یک پارک ملی است. او می نشیند و از آنچه می خواهد صحبت می کند. او هیچ چیز مربوط به انتقام نمی خواهد. او نمی خواهد آسیبی به یهودیان وارد شود. او نمی خواهد هیچ مردمی از هیچ جا رانده نشود. او می گوید که به گفته پدربزرگ و مادربزرگش ، یهودیان و مسلمانان قبل از سال 1948 با هم دوستانه زندگی می کردند. این ، او می گوید همان چیزی است که او می خواهد - این و بازگشت به خانه است.

اسرائیلی ها که نگران راز آشکار ملت خود هستند ، از یک پروژه هنری در برلین از این فیلم الهام می گیرند. در آنجا مردم تابلوهایی با تصاویر در یک طرف و کلمات از طرف دیگر نصب می کردند. به عنوان مثال: یک گربه از یک طرف ، و این از طرف دیگر: "یهودیان دیگر مجاز به داشتن حیوانات خانگی نیستند." بنابراین ، در اسرائیل ، آنها نشانه هایی از طبیعت مشابه داشتند. به عنوان مثال: یک مرد با یک کلید در یک طرف ، و از طرف دیگر ، به زبان آلمانی: "عزاداری در روز استقلال ممنوع است." نشانه ها توسط خرابکاری و تهدیدهای عصبانی و نژادپرستانه مورد استقبال قرار می گیرند. پلیس کسانی را که علائم "برهم زدن قانون و نظم" را نصب کرده اند ، متهم کرده و آنها را در آینده منع کرده است.

در دانشگاه تل آویو شاهد هستیم دانشجویان ، فلسطینی ها و یهودیان ، مراسمی را برای خواندن نام روستاهایی که ویران شده است ، برگزار می کنند. ملی گرایانی که پرچم هایی را به اهتزاز در می آورند سعی می کنند آنها را فریاد بزنند. این اسرائیلیان با تحصیلات مناسب ، شهرها را "آزاد شده" توصیف می کنند. آنها طرفدار اخراج همه اعراب هستند. یکی از اعضای پارلمان اسرائیل به دوربین گفت که اعراب می خواهند یهودیان را از بین ببرند و دخترانشان را تجاوز کنند ، عرب ها تهدید به "هولوکاست" می کنند.

این فیلمساز از یک زن عصبانی اسرائیلی می پرسد ، "اگر شما یک عرب بودید ، آیا کشور اسرائیل را جشن می گرفتید؟" او اجازه نمی دهد که امکان دیدن چیزهایی از دید شخص دیگری به ذهن او وارد شود. او پاسخ می دهد ، "من عرب نیستم ، خدا را شکر!"

یک فلسطینی یک ملی گرای را بسیار مودبانه و متمدنانه به چالش می کشد و از او می خواهد نظراتش را توضیح دهد و او به سرعت دور می شود. من یاد سخنرانی افتادم که ماه گذشته در دانشگاهی در نیویورک سخنرانی کردم و در آن دولت اسرائیل را مورد انتقاد قرار دادم و استادی با عصبانیت از خانه خارج شد - استادی که مشتاق بحث و گفتگو درباره سایر موضوعاتی بود که ما با آنها مخالف بودیم.

زنی که در ناکبا شرکت کرده در این فیلم می گوید ، برای تلاش برای بهانه انداختن اقدامات گذشته خود ، "ما نمی دانستیم که این یک جامعه است." او به روشنی معتقد است كه كشتن و اخراج افرادی كه "مدرن" یا "متمدن" به نظر می رسند غیر قابل قبول است. سپس وی ادامه داد که فلسطین قبل از سال 1948 همان چیزی بود که او می گوید نباید نابود شود. این فیلمساز می گوید: "اما شما اینجا زندگی می كردید." "چگونه ممکن است شما نمی دانید؟" زن به سادگی پاسخ می دهد ، "ما می دانستیم. ما می دانستیم."

مردی که در سال 1948 در کشتن فلسطینیان شرکت کرد ، بهانه می کند که تنها 19 سال داشته است. "او می گوید" جوانان 19 ساله جدید همیشه وجود خواهند داشت. " البته افراد 50 ساله نیز وجود دارند که دستورات شیطانی را دنبال می کنند. خوشبختانه جوانان 19 ساله ای هم هستند که این کار را نمی کنند.

گرفتن یک نمایش در کنار جاده:

دسامبر 3، 2014 نیویورک، نیویورک
دسامبر 4، 2014 فیلادلفیا، PA
دسامبر 5، 2014 بالتیمور، MD
دسامبر 7، 2014 بالتیمور، MD
دسامبر 9، 2014 ایالت واشنگتن
دسامبر 10، 2014 ایالت واشنگتن
دسامبر 10، 2014 دانشگاه آمریکایی
دسامبر 13، 2014 ایالت واشنگتن
دسامبر 15، 2014 ایالت واشنگتن

پاسخ دهید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *

مقالات مرتبط

نظریه تغییر ما

چگونه به جنگ پایان دهیم

برای چالش صلح حرکت کنید
رویدادهای ضد جنگ
به ما کمک کنید رشد کنیم

اهدا کنندگان کوچک ما را ادامه می دهند

اگر انتخاب می‌کنید که حداقل 15 دلار در ماه کمک مکرر داشته باشید، می‌توانید هدیه‌ای برای تشکر انتخاب کنید. ما از اهداکنندگان مکرر خود در وب سایت خود تشکر می کنیم.

این شانس شماست که یک را دوباره تصور کنید world beyond war
فروشگاه WBW
ترجمه به هر زبانی