مقدمه ای بر "جنگ دروغ است"

مقدمه ای بر "جنگ دروغ است" نوشته دیوید سوانسون

معرفی

چیزی که ما معمولا در مورد جنگ هایی که به آنها اطمینان می دهیم اطمینان نداریم، درست است. جنگ نمی تواند خوب یا با شکوه باشد. آنها نمی توانند به عنوان راهی برای دستیابی به صلح یا هر چیز دیگری ارزشمند باشند. دلایل داده شده برای جنگ، قبل، در طول و بعد از آنها (اغلب سه مجموعه کاملا متفاوت از دلایل جنگ مشابه) همه دروغ است. شایع است تصور کنید، چون ما بدون هیچ دلیل خوبی برای جنگ، به جنگ رفته ایم، ما به سادگی باید دلیل خوبی داشته باشیم. این باید معکوس شود از آنجا که دلیل خوبی برای جنگ وجود ندارد، به جنگ رفته است، ما در دروغ مشارکت می کنیم.

یک دوست بسیار هوشمند به تازگی به من گفته بود که قبل از 2003، هیچ رؤسای جمهوری آمریکا در مورد دلایل جنگ دروغ گفته اند. یکی دیگر، فقط کمی آگاه تر بود، به من گفت که ایالات متحده هیچ مشکلی با جنگ جنگ و یا جنگ های نامطلوب بین 1975 و 2003 نداشت. من امیدوارم که این کتاب به رکورد مستقیم کمک کند. "یک جنگ بر اساس دروغ" فقط یک راه طولانی برای گفتن "یک جنگ" است. دروغ ها بخشی از بسته بندی استاندارد هستند.

جنگ ها برای هزاره ها پیش رفته و جنگیده اند، اما در قرن گذشته جنگ به مراتب کشنده تر بوده است. قربانیان آن در حال حاضر عمدتا بدون شرکت کننده هستند، اغلب تقریبا به طور انحصاری در یک طرف جنگ. حتی شرکت کنندگان از طرف غالب می توانند از یک جمعیت مجبور به مبارزه شوند و از کسانی که تصمیم گیری در مورد جنگ یا استفاده از آن را دارند، جدا شود. شرکت کنندگان، که در جنگ جان سالم به در برده اند، امروزه به مراتب بیشتر آموزش دیده و مشروط به انجام کارهایی هستند که نمی توانند با انجام آنها زندگی کنند. به طور خلاصه جنگ تقریبا شبیه کشتار جمعی است؛ یک شباهت به قانون اساسی ما توسط ممنوعیت جنگ در پیمان صلح کلیب گاردن در 1928، منشور سازمان ملل در 1945 و تصمیم دادگاه بین المللی کیفری برای پیگرد جنایات تجاوز در 2010. Arguments that may be enough to justify war in the past may not do this now. دروغ های جنگ اکنون چیزهای خطرناک تر است. اما، همانطور که خواهیم دید، جنگ ها هرگز قابل توجیه نبودند.

جنگ دفاعی قانونی است، حتی اگر لزوما اخلاقی نیست. اما هر جنگ دفاعی نیز جنگ تجاوز غیرقانونی از طرف دیگر است. همه طرف ها در تمام جنگ ها، حتی جنگ هایی با دو متجاوز مشخص، همیشه ادعا می کنند که در حال دفاع کردن هستند. برخی در واقع هستند هنگامی که یک ارتش قدرتمند یک ملت ضعیف و فقیر را در نیمه راه در سراسر جهان حمل می کند، کسانی که با آن مبارزه می کنند، دروغ می گویند - در مورد متجاوزان، در مورد چشم انداز خود برای پیروزی، در مورد جنایاتی که مرتکب می شوند، در مورد پاداش شهیدان در بهشت ​​و غیره، اما آنها مجبور نیستند جنگ را به وجود بیاورند؛ به آنها آمده است. دروغهایی که جنگ ها را ایجاد می کنند و دروغهایی که به جنگ امکان می دهد یکی از ابزارهای سیاست عمومی ما باقی بماند، باید قبل از هر چیز دیگری مورد توجه قرار گیرد.

این کتاب نه تنها و نه منحصرا به شدت در جنگهای ایالات متحده متمرکز است، زیرا ایالات متحده آمریکا کشور من است و به همین دلیل در حال حاضر سازنده جنگ جهانی است. بسیاری از مردم در کشور ما به شک و تردید سالم و یا حتی تعصب متعصبانه از بی ایمانی تمایل دارند در مورد اظهارات دولت ما در مورد هر چیزی غیر از جنگ انجام می شود. در مورد مالیات، تامین اجتماعی، مراقبت های بهداشتی و یا مدارس، به سادگی می گوید: مقامات انتخابی یک بسته دروغگو هستند.

با این حال، هنگامی که به جنگ ها می آید، بعضی از افراد یکسان به دنبال اعتقاد به ادعای فوق العاده ای هستند که از واشنگتن دی سی می آیند و تصور می کنند که برای خودشان فکر می کنند. دیگران به دنبال یک رویکرد مطیع و غیرقابل انکار برای "فرمانده ما هستند"، به دنبال یک رفتار معمول در میان سربازان استدلال می کنند. آنها فراموش می کنند که در یک دموکراسی "ما مردم" قرار است مسئول باشند. آنها همچنین پس از جنگ جهانی دوم، سربازان آلمانی و ژاپنی را فراموش کردند، علی رغم دفاع صادقانه آنها از دستور فرماندهانشان پیروی می کردند. هنوز افراد دیگر مطمئن نیستند که چه چیزی در مورد استدلال هایی که در حمایت از جنگ انجام می شود فکر کنند. البته این کتاب مخصوص کسانی است که برای خودشان فکر می کنند.

کلمه "جنگ" در ذهن بسیاری از مردم جنگ داخلی آمریکا و یا جنگ جهانی اول را فراگرفته است. ما اشاره های دائمی به "میدان جنگ" می شنویم، به طوری که جنگ ها عمدتا شامل جفت های ارتش با یکدیگر در فضای باز می شوند. بعضی از جنگ های امروز بیشتر به عنوان "مشاغل" نامیده می شود و می تواند بیشتر به عنوان یک نقاشی جکسون پولاک با سه رنگ در همه جا پراکنده شود، یکی از نمایندگان ارتش اشغالی، دوم نماینده دشمن، و یک سوم نمایندگان غیرنظامیان بی گناه - با رنگ دوم و سوم تنها با استفاده از میکروسکوپ قابل تشخیص است.

اما مشاغل داغ شامل خشونت دائمی باید از بسیاری از مشاغل سرد که شامل نیروهای خارجی مستقر در کشور های متحد است مستقر شوند. و آنچه را که از عملیات شامل بمب گذاری مداوم یک ملت از هواپیماهای بدون سرنشین خلبان توسط مردان و زنان در طرف دیگر از عملیات؟ آیا جنگ است؟ آیا گروه های تروریستی مخفی برای اهدای خواسته های خود به دیگر ملت ها فرستاده شده اند همچنین در جنگ شرکت خواهند کرد؟ در مورد مسلح کردن یک دولت پروکسی و تشویق آن به حمله به یک همسایه یا مردم خود چه؟ در مورد فروش سلاح به کشورهای خصمانه در سراسر جهان و یا تسهیل گسترش سلاح های هسته ای؟ شاید همه اقدامات جنگجوی غیر قابل اثبات در واقع اعمال جنگی نیستند. اما بسیاری از اقداماتی هستند که قوانین داخلی و بین المللی جنگ باید اعمال شود و ما باید دانش و کنترل عمومی آن را داشته باشیم. در سیستم حکومتی ایالات متحده، قانونگذاران نباید قدرت قانون اساسی جنگ را به ریاست جمهوری واگذار کنند، فقط به این دلیل که ظاهر جنگ تغییر کرده است. مردم نباید حق خود را بدانند که بدانند دولت چه کاری انجام می دهد، به این دلیل که اقدامات آن بدون جنگ واقعا جنگی است.

در حالی که این کتاب بر مبنای توجیه هایی است که برای جنگ ها ارائه شده است، این نیز یک بحث علیه سکوت است. مردم نباید اعضای کنگره را مجبور به مبارزه برای اداری بدون توضیح دادن موقعیت خود در زمینه تامین مالی جنگ، از جمله جنگ های غیرقانونی متشکل از حملات هواپیماهای بدون سرنشین یا بمبگذاری های مکرر به کشورهای خارجی، از جمله جنگ های سریع که در دوره یک دوره از کنگره می آیند، و از جمله جنگ های بسیار طولانی که تلویزیون های ما فراموش کرده اند برای یادآوری ما هنوز ادامه دارد.

مردم آمریكا در حال حاضر بیشتر از همیشه قبل از جنگ مخالفت می كنند، كه نتیجه آن یک فرآیند است كه بیش از یك قرن و نیم است. احساسات ضد جنگ بین دو جنگ جهانی بسیار زیاد بود، اما اکنون محکمتر شده است. با این حال، هنگامی که با جنگ هایی که تعداد اندکی از آمریکایی ها در آن زندگی می کنند، شکست خورده است. قطره قطره ای از تعداد انگشت شماری از مرگ های ایالات متحده در هر هفته در یک جنگ بدون پایان به بخشی از مناظر ملی من تبدیل شده است. آمادگی برای جنگ در همه جا است و به ندرت مورد سوال قرار می گیرد.

ما بیشتر از هر زمان دیگری با نظامی گرایی روبرو هستیم. ارتش و صنايع حمايت از آن، سهم فزاینده اي از اقتصاد را در بر مي گيرند و شغل را عمدا در همه مناطق کنگره گسترش مي دهند. استخدام نیروهای نظامی و تبلیغات استخدام همه جا هستند. رویدادهای ورزشی در تلویزیون "اعضای نیروهای مسلح ایالات متحده در کشورهای عضو 177 در سراسر جهان" را خوش آمد می گویند و هیچکس چشمک نمی زند. هنگامی که جنگ ها شروع می شوند، دولت هر کاری انجام می دهد تا بتواند به اندازه کافی از مردم حمایت کند تا از جنگ حمایت کنند. هنگامی که مردم در مقابل جنگ ها مقاومت می کنند، دولت نیز به همان اندازه موثر است که به آنها فشار می آورد تا آنها را سریع به پایان برساند. بعضی سالها به جنگ در افغانستان و عراق، اکثریت آمریکایی ها به نظرسنجی ها گفته اند که اشتباهی برای آغاز هر یک از این جنگ ها بوده است. اما به راحتی اکثریت دستکاری آنها از آن اشتباهات زمانی که آنها ساخته شد پشتیبانی می کردند.

بالا رفتن از طریق دو جنگ جهانی، ملت ها خواستار فداکاری های بیشتر از اکثریت جمعیت خود برای حمایت از جنگ بودند. امروزه مورد جنگ باید بر مقاومت مردم در برابر استدلال هایی که می دانند در گذشته آنها را فریب داده، غلبه کند. اما، برای حمایت از جنگ، مردم نباید متقاعد شوند که قربانی های بزرگ، استخدام، ثبت نام برای پیش نویس، تولید مواد غذایی خود و یا کاهش مصرف خود را. آنها فقط باید متقاعد شوند که هیچ کاری انجام ندهند یا بیشتر به تلفن های نظارتی که از جنگ پشتیبانی می کنند می گویند. رؤسای جمهورانی که ما را در دو جنگ جهانی و عمیق تر به جنگ ویتنام بردند، انتخاب شدند و ادعا می کردند که ما را بیرون می اندازند، حتی در حالی که مزایای سیاسی برای ورود به آن را نیز دیدیم.

در زمان جنگ خلیج فارس (و پس از تقویت وطن پرستی نخست وزیر انگلیس تاچر در دوران جنگ سریع 1982 با آرژانتین در جزایر فالکلند) چشم انداز دستاوردهای انتخاباتی، حداقل از جنگ های سریع، به نفع تفکر سیاسی بود. رئیس جمهور بیل کلینتون، به طور گسترده ای مظنون شد، یا به طور دقیق، از اجرای اقدامات نظامی برای منحرف کردن رسوایی های شخصی اش. جورج دبلیو بوش هیچ گاه از گرسنگی او برای جنگ در هنگام ریاست جمهوری سخن نگفت و در یک دسامبر 1999 شش مرحله بحث اولیه نخست وزیری نیوهمپشایر که رسانه ها نتیجه آن را برنده اعلام کردند، "من او را بیرون می کشم، خارج می شوم سلاح های کشتار جمعی. . . . من تعجب کردم که او هنوز آنجا است. »بعدا بوش به نیویورک تایمز می گفت که او به معنای« بیرون آوردن »است و به اشاره به سلاح ها، نه حاکم عراق است. کاندیدای ریاست جمهوری باراک اوباما وعده داده است که یک جنگ را پایان دهد اما یکی دیگر را تشدید می کند و ماشین جنگی را بزرگتر می کند.

این دستگاه در طول سالها تغییر کرده است، اما برخی چیزها آن را ندارند. این کتاب نمونه هایی از آنچه را که من می خواهم به عنوان دسته بندی های اصلی دروغ های جنگ، نمونه هایی از سراسر جهان و از طریق قرن ها می باشد. من می توانم این داستان را به ترتیب زمانی ترتیب داده و هر فصل را برای یک جنگ خاص نامگذاری کنم. چنین پروژه ای هم بی پایان و هم تکراری بوده است. این یک دائره المعارف بود وقتی که آنچه که من فکر کردم مورد نیاز بود راهنمای کتابچه راهنمای نحوه استفاده در جلوگیری و پایان دادن به جنگ است. اگر می خواهید همه چیزهایی را که در مورد یک جنگ خاص در بر داشتید پیدا کنید، می توانید از این فهرست در پشت کتاب استفاده کنید. با این حال، توصیه می کنم کتاب را مستقیما مرور کنید تا از تمایز مضامین مشترک در کسب و کار دروغین جنگ پیروی کنید، دروغ هایی که مانند زامبی ها به سر می برند که فقط نمی میرند.

این کتاب با هدف افشای دروغ تمام منطقهای بیشتر و کمتر منطقی که برای جنگ ارائه شده است. اگر این کتاب در قبال آن موفق شود، بار بعدی یک جنگ پیشنهاد می شود، بدون نیاز به صبر کردن برای دیدن اینکه آیا توجیه ها غلط است. ما می دانیم که آنها دروغین هستند و ما می دانیم که حتی اگر درست باشند، آنها به عنوان توجیه خدمت نمی کنند. برخی از ما می دانستیم که هیچ سلاح در عراق وجود ندارد و حتی اگر وجود داشته باشد که نمی تواند جنگی را که به طور قانونی یا اخلاقی مورد تایید قرار گرفته است، نپذیرد.

در پیش رویم، هدف ما باید آمادگی جنگ در یک مفهوم خاص باشد: ما باید آماده باشیم که دروغهایی را که ممکن است جنگ را شروع یا طولانی کنند، رد کنیم. این همان چیزی است که توده های غول آسائی آمریکایی ها با رد دروغ در مورد ایران در سال های پس از حمله به عراق انجام دادند. آمادگی ما باید یک پاسخ آماده به آن سخت ترین استدلال برای رد کردن: سکوت باشد. زمانی که هیچ مشکلی در مورد اینکه آیا به پاکستان بمب گذاری می شود، طرف طرفدار جنگ به طور خودکار برنده خواهد شد. ما باید نه تنها برای متوقف ساختن بلکه همچنین برای جلوگیری از جنگ، هر دو اقدامات نیاز به فشار برای کسانی که در قدرت هستند، چیزی بسیار متفاوت از متقاعد کردن ناظران صادقانه است.

با این حال، ناظران صادقانه متقاعد کردن جایگاه برای شروع است. دروغ های جنگ در تمام اشکال و اندازه ها قرار می گیرند و من آنها را به آنچه که به عنوان موضوعات غالب در فصل هایی که دنبال می کنند، دسته بندی کرده ام. ایده "دروغ بزرگ" این است که افرادی که خود را بیشتر به راحتی می دانند، کمتر از غول های غول پیکر، تمایلی به تردید دروغ بزرگ از شخص دیگری ندارند، تا اینکه یک نفر کوچک شک کند. اما این به اندازه ی دروغی نیست که من فکر می کنم، به اندازه نوع. این می تواند دردناک باشد که مردم را به دنبال داشته باشید زیرا رهبران بی پروا از هیچ دلیلی برای از بین بردن زندگی انسانی ندارند. لذا می توان تصور کرد که آنها هرگز چنین کاری را انجام نمی دهند، حتی اگر تصور کنید این امر نیاز به پاک کردن برخی از واقعیت های شناخته شده از هوشیاری شما دارد. مشکل این است که باور نکنند که آنها دروغ های عظیم را می گویند، اما معتقدند که آنها مرتکب جنایات عظیم می شوند.

دلایل متعددی که برای جنگ ها ارائه می شود، همه دلایل قانونی و نه همه دلایل اخلاقی نیستند. آنها همیشه با یکدیگر موافق نیستند، اما با این وجود، معمولا به صورت ترکیبی ارائه می شوند، زیرا آنها به گروه های مختلف طرفداران جنگ دست می یابند. به ما گفته می شود جنگ ها علیه مردم و دیکتاتورهای شیطانی که قبلا ما را مورد حمله قرار داده اند یا ممکن است به زودی این کار را انجام دهند مبارزه می کنند. بنابراین ما در دفاع هستیم. بعضی از ما ترجیح می دهیم کل جمعیت دشمن را به عنوان شر، و دیگران تنها به سرزنش مجدد بر دولت خود متهم کنیم. برای برخی از مردم برای حمایت از خود، جنگ باید به عنوان انسان دوستانه دیده می شود، که از جانب بسیاری از مردم مبارزه می شود، دیگر طرفداران همان جنگ می خواهند ببینند که چهره زمین پاک شده است. علی رغم جنگ هایی که چنین اعمال سخاوتمندانه ای می شود، ما با این وجود مراقب باشیم که آنها اجتناب ناپذیر باشند. ما گفته ایم و بر این باوریم که انتخاب دیگری وجود ندارد. جنگ ممکن است یک چیز وحشتناک باشد، اما ما مجبور به آن شده ایم. جنگجویان ما قهرمان هستند، در حالی که کسانی که خط مشی را تعیین می کنند، دارای شایستگی انگیزه ها هستند و از تصمیم گیری های حیاتی نسبت به بقیه ما بهتر هستند.

با این حال، هنگامی که جنگ در حال انجام است، ما آن را ادامه نمی دهیم تا شکست دادن دشمنان بد و یا دادن مزایای به آنها انجام شود. ما در ادامه جنگ ها به خاطر خدمت سربازان خودمان که در حال حاضر در میدان جنگ مستقر هستند، یک فرایند که ما آن را "حمایت از نیروهای نظامی" می نامیم، ادامه می دهیم. اگر ما می خواهیم جنگ نامحدود را پایان دهیم، این کار را با افزایش آن انجام می دهیم. بنابراین ما "پیروزی" را به دست می آوریم، که می توانیم به تلویزیون هایمان اعتماد کنیم تا ما را به طور دقیق اطلاع دهند. بنابراین ما یک جهان بهتر را ایجاد می کنیم و حاکمیت قانون را حفظ می کنیم. ما از ادامه دادن به جنگ های آینده جلوگیری می کنیم و آنها را آماده ادامه می دهیم.

یا ما دوست داریم باور کنیم

یک دیدگاه

پاسخ دهید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *

مقالات مرتبط

نظریه تغییر ما

چگونه به جنگ پایان دهیم

برای چالش صلح حرکت کنید
رویدادهای ضد جنگ
به ما کمک کنید رشد کنیم

اهدا کنندگان کوچک ما را ادامه می دهند

اگر انتخاب می‌کنید که حداقل 15 دلار در ماه کمک مکرر داشته باشید، می‌توانید هدیه‌ای برای تشکر انتخاب کنید. ما از اهداکنندگان مکرر خود در وب سایت خود تشکر می کنیم.

این شانس شماست که یک را دوباره تصور کنید world beyond war
فروشگاه WBW
ترجمه به هر زبانی