پیشگفتار توسط کتی کلی به جنگ بدون بیشتر: مورد برای لغو توسط دیوید سوانسون

من در عراق در طول بمباران شوک و ترس 2003 زندگی کردم. در آوریل 1st، حدود دو هفته به بمباران هوایی، یک دکتر پزشکی که یکی از اعضای تیمم بود، از من خواست تا با او به بیمارستان ال کیندی در بغداد بروید، جایی که می دانست که او می تواند کمک کند. بدون هیچ گونه آموزش پزشکی، من سعی کردم بی وقفه، به عنوان خانواده ها به بیمارستان حمل زخمی شدن عزیزان. در یک نقطه، یک زن نشسته کنار من شروع به غم و اندوه غمگین. او گفت: "چگونه به او می گویم؟" او در انگلیسی شکسته پرسید. "آنچه که من می گویم؟" او جمال عباس، عمه ی یک مرد جوان، به نام علی بود. در اوایل ماه مارس 31st، هواپیماهای جنگی ایالات متحده به خانه خانواده اش اخراج شدند، در حالیکه او تنها از همه خانواده اش خارج بود. جمالی هنگام خواندن کلمات به آلی گفت که جراحان هر دو دست خود را به شدت آسیب دیده اند، نزدیک به شانه های او. بیشتر او، باید به او بگوید که او در حال حاضر تنها متحد خود باقی مانده است.

من به زودی شنیده بودم که این گفتگو رفته است. به من گزارش شد که وقتی علی، 12 ساله، متوجه شد که هر دو دست خود را از دست داده است، او پاسخ داد: «آیا من همیشه این کار را میکنم؟»

بازگشت به هتل الفنار، من در اتاقم پنهان شدم. اشک های خشمگین جاری شد من به یاد داشتم بالش من را تکان دادم و از او پرسیدم: "آیا همیشه این کار را می کنیم؟"

دیوید سوانسون به من یادآوری می کند که در دستیابی به دستاوردهای باورنکردنی انسان در مقاومت در برابر جنگ، در انتخاب گزینه هایی که ما هنوز برای نشان دادن قدرت کامل خود نشان داده ایم، به یادمان هستیم.
یک صد سال پیش، یوجین دب با خستگی ناپذیری در ایالات متحده برای ایجاد یک جامعه بهتر، که در آن عدالت و برابری به دست می آید، غلبه می کند و مردم عادی دیگر برای جنگ علیه نخبگان استبدادی نمی فرستند. از 1900 به 1920 Debs برای هر رییس جمهور در هر پنج انتخابات فرار کرد. او از کمپین 1920 خود در داخل زندان آتلانتا که به خاطر مصدومیتش در برابر ورود ایالات متحده به جنگ جهانی اول به شدت محکوم شده بود، اعتراض کرد. اعتراف کرد که جنگ ها در طول تاریخ همیشه برای مقابله با غارت و غارت جنگیده اند. بین کلاس اصلی است که جنگ و تحت تعقیب را اعلام می کند که با جنگ می جنگند. "دبس در سخنانی که وی در زندان بود، گفت:" کلاس کارشناسی همه چیز را به دست آورده و هیچ چیز برای از دست دادن نداشته است "، در حالی که کلاس موضوع هیچ چیز برای کسب و غلبه بر همه چیز به خصوص زندگی اش نداشت."

دیس امیدوار بود که در میان رای دهندگان آمریکایی، ایده ای ایجاد کند که مخالفت تبلیغاتی داشته و جنگ را رد کند. فرایند آسان نبود. به عنوان یک مورخ کار، می نویسد: "بدون هیچگونه رادیو و تلویزیون، و با پوشش کمی دلسوزانه از علل ثروتمند و پیشرونده، هیچ جایگزینی نبود، اما به طور مداوم، یک شهر یا توقف سوت را در یک زمان، در گرمای تابیدن یا خم شدن سرما، قبل از جمعیت بزرگ یا کوچک، در هر سالن، پارک یا ایستگاه قطار که جمعیت را می توان جمع آوری کرد. "

او از ورود ایالات متحده به جنگ جهانی اول جلوگیری نمیکند، اما سوآنسون در کتاب 2011 خود، وقتی که جنگ جهانی غیرقانونی، در تاریخ 1928 در تاریخ آمریکا به چشم میخورد، هنگامی که نخبگان ثروتمند تصمیم گرفتند که در خودشان روشنگر باشند، علاقه به مذاکره در مورد پیمان Kellogg-Briand، در نظر گرفته شده برای جلوگیری از جنگ های آینده، و جلوگیری از آینده دولت ایالات متحده از جستجوی جنگ. سوانسون ما را تشویق می کند تا زمانی که جنگ رد شد، مطالعات و لحظات تاریخی را آغاز کند و از خودمان بگوید که جنگ اجتناب ناپذیر است.

مطمئنا ما باید به سوانسون اعتراف کنیم که چالش های بزرگی را که در مبارزات انتخاباتی برای جلوگیری از جنگ و یا لغو آن به رسمیت شناخته می شود، به رسمیت می شناسیم. او می نویسد: "علاوه بر این که در دیدگاه دروغین در مورد اجتناب ناپذیری جنگ غوطه ور شده است، مردم ایالات متحده در برابر انتخابات فاسد، رسانه های متخلف، آموزش ضعیف، تبلیغات صریح، سرگرمی های حیرت انگیز، و ماشین جنگ دائمی گاهیگمان یک برنامه اقتصادی ضروری است که نمی تواند برچیده شود. »سوانسون از اینکه چالش های بزرگ را متوقف کند، حاضر به عقب نشینی نمی شود. یک زندگی اخلاقی یک چالش فوق العاده است و شامل چالش های کمتری مانند دموکراتیزه کردن جوامع ما می شود. بخشی از چالش این است که صادقانه اذعان کنیم که مشکل آن: به روشنی شاهد نیروهایی است که در زمان و مکان خود به احتمال بیشتری جنگ را نشان می دهند، اما سوانسون مجبور نیست که این نیروها را به عنوان موانع غیرقابل تصور طبقه بندی کند.

چند سال پیش، یک بار دیگر درباره برادرزاده جمال عباس، علی، شنیدم. در حال حاضر او 16 ساله بود و در لندن زندگی می کرد که یک خبرنگار بی بی سی با او مصاحبه کرده بود. علی به یک هنرمند موفق تبدیل شده است، با استفاده از انگشتان دست خود را برای نگه داشتن یک قلم مو. او همچنین آموخته است که خود را با استفاده از پاهای خود تغذیه کند. "علی" از مصاحبه کننده پرسید: "وقتی می خواهی رشد کنی چه می خواهید؟" در عالم انگلیسی Ali پاسخ داد: "من مطمئن نیستم. اما من می خواهم برای صلح کار کنم. »دیوید سوانسون به ما یادآوری می کند که ما همیشه اینطور نیستیم. ما به شیوه ای که ما هنوز نمی توانیم به درستی آن را تصور کنیم، از طریق تصمیم گیری برای بالا بردن توانایی های ما و رسیدن به اهدافمان بر روی زمین فراتر خواهیم بود. بدیهی است داستان علی، داستان خوبی نیست. بشریت به جنگ بسیار اهمیت داده است و آنچه که اغلب به نظر می رسد ناتوانی در صلح است، مانند سخت ترین دغدغه هاست. ما نمی دانیم که چگونه می توانیم کارهایی را انجام دهیم که بالاتر از این آسیب ها هستند. ما از گذشته یاد می گیریم، ما چشم هایمان را بر اهدافمان می اندازیم، به طور کامل غم و اندوه خود را از دست می دهیم، و انتظار داریم که از میوه های کار دشواری و اشتیاق برای حفظ بشریت زنده بمانیم و به ایجاد دوباره آن کمک کنیم.

اگر داوود درست باشد، اگر بشریت باقی بماند، جنگ خود را به مسیر مرگ دوئل و نوزادان، کار کودکان و برده داری نهادینه خواهد کرد. شاید روزی، فراتر از غیر قانونی بودن آن، حتی حذف خواهد شد. مبارزه های دیگر ما برای عدالت، علیه جنگ سرد و آهسته غنی در برابر فقرا، علیه فداکاری انسانی در برابر مجازات اعدام، علیه استبدادی که ترس جنگ به وجود می آید، به این موضوع تحمیل می شود. جنبش های سازمان یافته ما که برای این و دلایل بی شماری دیگر کار می کنند، اغلب خود مدل هایی از صلح، هماهنگی، انحلال انزوای و درگیری در جوامع خلاق، پایان جنگ است که در حال حاضر قابل مشاهده است.

در شیکاگو، جایی که من زندگی می کنم، تا زمانی که می توانم به یاد داشته باشم، سالن عروسی تابستانی در لوقا برگزار می شود. به نام "آب و هوا نمایش"، آن را در دهه گذشته به یک صفحه نمایش بزرگ از نیروی نظامی و یک رویداد قابل توجهی استخدام شد. پیش از نمایش بزرگ، نیروی هوایی نیروهای نظامی را تمرین می کرد و در طول یک هفته آماده سازی صداهای صوتی را می شنیدیم. این رویداد میلیون ها نفر را جذب می کند و در میان فضای پیک نیک، پتانسیل نظامی آمریکا برای نابودی و نابود کردن دیگران به عنوان مجموعه ای از ماجراهای قهرمانانه، پیروزمندانه ارائه شده است.
در تابستان 2013، به من در افغانستان گفت که نمایش آب و هوا اتفاق افتاده است، اما ارتش آمریكا "هیچ نمایش" نبود.

دوست من شان در سالهای گذشته در یک اعتراض انفرادی یک ورودی پارک را به نمایش گذاشت و به شدت تشویق شرکت کنندگان را به «لذت بردن از نمایش» تشویق می کرد؛ چرا که هزینه های باور نکردنی آنها در مالیات، زندگی و ثبات و آزادی سیاسی از دست رفته به نظامیان امپریالیستی. او مشتاق تحسین انگیزه انسان برای دیدن چشم انداز چشمگیر و پیشرفت فنی بر روی صفحه نمایش است، او از هواپیما اصرار می کند و به همان اندازه که ممکن است دوستانه باشد "آنها به نظر می رسد بسیار سردتر از زمانی که آنها شما را بمباران نیست!" او سال ها انتظار داشت که جمعیت کمتری داشته باشد (اگر چه ظاهرا بیش از حد مشغول جمع کردن چندین هزار پرواز برای تحقیق دقیق در این سال خاص بود) چندین عملیات نظامی لغو شد. "بعد از گذشت دوازده آگهی، متوجه شدم که این به این دلیل بود که جنگی پشت سر گذاشته شد!" او در روز خود نوشت: "آنها برای همه چادرهایی که من پیدا کردم وقتی که من دویدم از طریق جستجو برای ایستگاه های استخدام. من به طور ناگهانی متوجه شدم که چرا هیچ رونق های صوتی برای آخر هفته شنیده ام. "(من همواره به شان از آزار سالانه گوش دادن به آن هواپیماها شکایت کردیم)." خیلی خوشحال شدم که با اشتیاق خودم من فریادها را کنار گذاشتم و از طریق این رویداد خوشحال شدم. یک صبح دوست داشتنی بود و آسمان شیکاگو شفا یافت! "

ناتوانی ما هرگز تمام داستان نیست؛ پیروزی های ما در راه های کوچک تجمعی است که ما را متعجب می کند. جنبش میلیون ها نفر برای اعتراض به یک جنگ، که شروع آن تاخیر، تاثیر آن کاهش یافته است، توسط چند ماه یا سال، توسط چند تعداد از زندگی هرگز از دست داده، توسط چند اندام هرگز از بدن کودکان پاره نیست؟ به طوری که تخیلات بی رحمانه جنگجویان با نیاز به دفاع از برنامه های مرگبار فعلی خود، چندان خشمگینانه نیست، چرا که بسیاری از خشونت های جدید، به لطف مقاومت ما، هرگز به اندازه ای که تصور نمی شود، ایجاد می شود؟ با چه تعداد عوامل با سالها ادامه خواهد یافت، تظاهرات ما علیه جنگ ادامه خواهد یافت، با مشکلات، رشد می کند؟ چقدر آشکار خواهد شد که بشریت همسایگان ما تحریک می شود، به چه سطح آگاهی آنها افزایش خواهد یافت، چقدر محکم در اجتماع گره خورده است، آنها یاد خواهند گرفت که در تلاش مشترک ما برای مبارزه با جنگ و مقاومت در برابر آن باشند؟ البته نمیتوانیم بدانیم

آنچه ما می دانیم این است که ما همیشه اینطور نیستیم. جنگ ممکن است ما را کاملا از بین ببرد و اگر بدون کنترل، بدون هیچ مشکلی، هر پتانسیل را برای انجام این کار نشان می دهد. اما جنگ "نه بیشتر" دیوید سانسون تصور می کند که زمانیکه علی عباس از جهان شجاعت شگفت انگیزی در جهان داشته است که جنگ را لغو کرده است، جایی که هیچ کس نباید تراژدی های خود را به دست ملت های رفته ای تحقیر کند، جایی که ما جشن می گیریم جنگ فراتر از این زمان، زمانی که بشریت هدف واقعی، معنا و جامعه خود را برای پایان دادن به جنگ با هم، برای چالش هایی که جایگزین جنگ با صلح، کشف زندگی مقاومت و فعالیت واقعی انسان است، پیش بینی می شود. به جای اینکه سربازان مسلح را به عنوان قهرمانان مورد ستایش قرار دهیم، به ما اجازه می دهد یک کودک را که توسط یک بمب آمریکایی ساخته شده است، نادیده بگیریم. او باید بداند که چند ناتوانی بهانه ای برای بی عدالتی است، تغییرات احتمالی یا تغییرات ممکن نیست، و هر چند که ما انجام داده ایم به او، هنوز قاطعانه قصد دارد برای صلح کار کند.
کتی کلی

پاسخ دهید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *

مقالات مرتبط

نظریه تغییر ما

چگونه به جنگ پایان دهیم

برای چالش صلح حرکت کنید
رویدادهای ضد جنگ
به ما کمک کنید رشد کنیم

اهدا کنندگان کوچک ما را ادامه می دهند

اگر انتخاب می‌کنید که حداقل 15 دلار در ماه کمک مکرر داشته باشید، می‌توانید هدیه‌ای برای تشکر انتخاب کنید. ما از اهداکنندگان مکرر خود در وب سایت خود تشکر می کنیم.

این شانس شماست که یک را دوباره تصور کنید world beyond war
فروشگاه WBW
ترجمه به هر زبانی