Almanac صلح اوت

اوت

اوت 1
اوت 2
اوت 3
اوت 4
اوت 5
اوت 6
اوت 7
اوت 8
اوت 9
اوت 10
اوت 11
اوت 12
اوت 13
اوت 14
اوت 15
اوت 16
اوت 17
اوت 18
اوت 19
اوت 20
اوت 21
اوت 22
اوت 23
اوت 24
اوت 25
اوت 26
اوت 27
اوت 28
اوت 29
اوت 30
اوت 31

شرمن


اوت 1. در این تاریخ در 1914، هری Hodgkin، یک بریتیش کینکر و فریدریش سیگموند-شولت، کشیش یونانی لوتری، از کنفرانس صلح در کنستانز آلمان رفتند. آنها در آنجا با 150 دیگر مسیحیان اروپایی ملاقات کردند تا اقداماتی را انجام دهند که ممکن است به جلوگیری از جنگ در اروپا کمک کند. با کمال تأسف ، این امید چهار روز زودتر با اولین درگیری هایی که قرار بود به جنگ جهانی اول تبدیل شود ، از بین رفت و با ترک کنفرانس ، هاچکین و زیگموند-شولت به یکدیگر متعهد شدند که به کاشتن "بذر صلح" ادامه خواهند داد. و عشق ، مهم نیست که آینده چه چیزی را به همراه خواهد آورد. " برای این دو مرد ، این وعده بیشتر از یک پرهیز ساده از شرکت شخصی در جنگ بود. این به معنای برقراری مجدد صلح بین دو ملت آنها بود ، صرف نظر از سیاست های دولت های آنها. قبل از پایان سال ، این افراد به تاسیس یک سازمان صلح در کمبریج ، انگلیس کمک کرده بودند ، به نام یاران آشتی. تا سال 1919 ، گروه کمبریج بخشی از یک همکار بین المللی آشتی (معروف به IFOR) شده بود "، که طی صد سال آینده باعث تولید شاخه ها و گروه های وابسته در بیش از 50 کشور جهان شد. پروژه های صلح انجام شده توسط IFOR در این بینش بنا شده است كه عشق به دیگری قدرت تغییر ساختارهای سیاسی ، اجتماعی و اقتصادی ناعادلانه را دارد. بنابراین پروژه ها متعهد به حل مسالمت آمیز منازعات ، پیگیری عدالت به عنوان مبنای اصلی صلح و از بین بردن سیستم هایی هستند که موجب نفرت می شوند. فعالیت های بین المللی IFOR توسط دبیرخانه بین المللی در هلند انجام می شود. این سازمان همچنین با سازمانهای غیردولتی همفکر همکاری نزدیک دارد و نمایندگان دائمی خود را در سازمان ملل متحد حفظ می کند.


اوت 2. در این تاریخ در 1931، نامه ای نوشته شده توسط آلبرت اینشتین به یک کنفرانس بین المللی War Resisters در لیون فرانسه برگزیده شد، یک شبکه جهانی از گروه های ضد مالاریاییست و صلح طلبانه برای جهانی بدون جنگ. انیشتین به عنوان فیزیکدان برجسته زمان خود ، کار علمی خود را با فداکاری ادامه داد. با این حال ، او همچنین یک صلح طلب مشتاق بود ، که در طول زندگی خود دنبال صلح بین المللی بود. انیشتین در نامه خود به کنفرانس لیون خواستار شد "دانشمندان جهان از همکاری در تحقیقات برای ایجاد ابزارهای جدید جنگ امتناع ورزند." وی برای فعالان تجمع یافته مستقیماً نوشت: "مردم 56 كشور كه ​​شما آنها را نمایندگی می كنید دارای قدرت بالقوه ای بسیار قدرتمندتر از شمشیر هستند ... فقط خود آنها می توانند خلع سلاح را به این دنیا بیاورند. " وی همچنین به کسانی که قصد داشتند در فوریه سال بعد در یک کنفرانس خلع سلاح در ژنو شرکت کنند ، هشدار داد "از کمک بیشتر به جنگ یا آمادگی های جنگ خودداری کنند". از نظر انیشتین ، این کلمات به زودی پیامبرانه به نظر می رسند. کنفرانس خلع سلاح به جایی نرسید - دقیقاً به این دلیل که ، از نظر انیشتین ، داوران موفق به گوش دادن به پند و اندرز او برای عدم رسیدگی به مسائل مربوط به آماده سازی برای جنگ نشده بودند. وی در یک جلسه مطبوعاتی در یک بازدید کوتاه از کنفرانس ژنو اعلام کرد: "با تدوین قوانین جنگ ، وقوع جنگ کمتر می شود." "من فکر می کنم این کنفرانس به سمت سازش بدی پیش می رود. هر توافق نامه ای در مورد انواع سلاح های مجاز در جنگ منعقد شود به محض شروع جنگ شکسته خواهد شد. جنگ را نمی توان انسانی کرد. فقط می تواند لغو شود. "


اوت 3. در این تاریخ در 1882، کنگره ایالات متحده این کشور را تصویب کرد اولین قانون مهاجرت عمومی. قانون مهاجرت 1882 دوره ای گسترده از سیاست های مهاجرت ایالات متحده را با ایجاد دسته های مختلفی از افراد خارجی که "ورود نامطلوب به نظر می رسد" تعیین می کند. اولا توسط وزارت امور خزانه داری در همکاری با ایالت ها به اجرا درآمد، قانون ممنوعیت ورود "هر محکوم، دیوانه وار، هرج و مرج، یا هر فردی که قادر به مراقبت از خود نیست بدون اینکه به یک وظیفه عمومی برسد. کسانی که قادر به نشان دادن توانایی مالی خود برای حمایت از خود نیستند، به کشورهای خود بازگشت می کنند. با این وجود، این قانون به استثنای بیگانه های بی قید و شرط غیرقانونی محکوم به جرائم سیاسی منصوب شده است، که منعکس کننده اعتقاد سنتی آمریکا مبنی بر اینکه آمریکا باید یک پناهگاه برای آدم ربایی را فراهم کند. با این حال، تکرارهای بعدی قانون مهاجرت به تدریج محدودتر شد. در 1891، کنگره کنترل منحصر به فرد فدرال را بر مهاجرت تأسیس کرد. در 1903، آن را برای پایان دادن به سیاست پذیرش مهاجران فقیر که مجازات در خانه برای جرایم سیاسی متوقف شده است، پایان داد. در عوض، مهاجرت افراد "مخالف به دولت سازمان یافته" را ممنوع کرده است. از آن زمان، قانون مهاجرت تعداد زیادی از تبعیض ها را بر مبنای منشاء ملی افزوده است و همچنان به تبعیض علیه مهاجران احتمالی تبدیل شده است. این قانون هنوز در رویای "زن با قدرتمند با مشعل" واقع در نیویورک هاربر است که اعلام می کند: "خسته، فقیر / توده های توده ای که مایل به تنفس آزاد هستند را به من بده". با این حال، علیه "ساختن دیوانه ای که بیش از یک قرن پس از بازنمایی مجسمه توسط دولت Trump تحت فشار قرار گرفت، پیام او باقی می ماند و یک ایده آمریکایی که راه همبستگی انسانی و صلح جهانی را نشان می دهد.


اوت 4. در این تاریخ در 1912 یک نیروی اشغالگر دریایی ایالات متحده آمریکا 2,700 به نیکاراگوئه حمله کرد و در بنادر در هر دو طرف اقیانوس آرام و کارائیب فرود آمد. ایالات متحده که در کشوری که در آن منافع استراتژیک و تجاری خود را دنبال می کرد با ناآرامی روبرو شد ، قصد داشت دولتی را در نیکاراگوئه که می تواند به پشتیبانی آن متکی باشد ، دوباره برقرار و حفظ کند. سال قبل ، ایالات متحده دولت ائتلافی در نیکاراگوئه را به ریاست رئیس جمهور محافظه کار خوزه استرادا به رسمیت شناخته بود. این دولت به ایالات متحده اجازه داده بود تا با نیكاراگوئه سیاستی تحت عنوان "دلار برای گلوله" دنبال كند. یکی از اهداف آن تضعیف قدرت مالی اروپا در منطقه بود ، که می تواند برای رقابت با منافع تجاری آمریکا استفاده شود. یکی دیگر از اینها باز کردن درهای بانک های آمریکایی برای قرض دادن پول به دولت نیکاراگوئه بود ، تا اطمینان حاصل شود که ایالات متحده بر امور مالی این کشور کنترل می کند. اختلافات سیاسی در ائتلاف استرادا به زودی ظاهر شد. ژنرال لوئیس منا ، که به عنوان وزیر جنگ احساسات ناسیونالیستی شدیدی را ایجاد کرده بود ، استرادا را مجبور به استعفا کرد ، معاون رئیس جمهور خود ، محافظه کار آدولفو دیاز را به مقام ریاست جمهوری رساند. هنگامی که منا بعدا علیه دولت دیاز قیام کرد ، رئیس جمهور را به "فروش ملت به بانکداران نیویورک" متهم کرد ، دیاز از ایالات متحده کمک خواست که منجر به حمله 4 اوت شد و باعث فرار منا از کشور شد. پس از اینکه دیاز در یک انتخابات تحت نظارت ایالات متحده در سال 1913 که لیبرالها از شرکت در آن خودداری کردند ، مجدداً انتخاب شد ، ایالات متحده تقریباً تا سال 1933 گروههای کوچک دریایی را در نیکاراگوئه نگه داشت. مایل به استفاده از زور برای حفظ قدرت دولتهای سازگار با ایالات متحده بود.


اوت 5. در این روز در 1963، ایالات متحده، اتحاد جماهیر شوروی و بریتانیا امضاء معاهدۀ ممنوعیت آزمایش هسته ای در جو زمین را امضا کردند. جان اف کندی، رئیس جمهور، برای اداره متعهد شد تا تست های سلاح هسته ای را از بین ببرد. رسوبات رادیواکتیو که در دانشمندان 1950 یافت شده در محصولات کشاورزی و شیر در شمال امریکا توسط ایالات متحده به شمار می آیند، باعث شد تا مسابقه تسلیحات هسته ای پس از جنگ جهانی دوم را بعنوان مسمومیت ناشی از محیط زیست محکوم کنند. کمیته خلع سلاح سازمان ملل متحد خواستار تسویه فوری تمام آزمایشات هسته ای، آغاز یک توقف موقت بین ایالات متحده و شوروی از 1958-61 شد. کندی تلاش کرد تا آزمایش های زیرزمینی را با دیدار با نخست وزیر شوروی خروشچف در 1961 ممنوع کند. تهدید بازرسی ها برای تایید ممنوعیت منجر به ترس جاسوسی شد و آزمایشات شوروی همچنان ادامه داشت تا زمانی که بحران موشکی کوبا جهان را به آستانه جنگ هسته ای برساند. پس از آن، هر دو طرف به برقراری ارتباط مستقیم بیشتر موافقت کردند و خط تلفن اصلی مسکو-واشنگتن تاسیس شد. بحث ها موجب کاهش تنش ها شد و به چالش بی سابقه ی کندی برای خروشچف منجر شد: "نه به یک مسابقه ی تسلیحاتی، بلکه به یک مسابقه صلح". مذاکرات پس از آن منجر به حذف سلاح از کشورهای دیگر شد و یک قرارداد محدود منع آزمایش هسته ای اجازه آزمایش زیرزمینی را داد در حالی که هیچ گونه آلودگی رادیواکتیو در خارج از مرزهای کشور انجام نمی شود. "سازمان ملل متحد در نهایت پیمان منع جامع هسته ای را در 1996 منع کرد و همه آزمایشات هسته ای حتی زیرزمینی را ممنوع کرد. ملل هفتاد و بیشتر بدون این سلاح موافقت کردند که یک جنگ هسته ای به نفع هیچ کس نیست. رئیس جمهور بیل کلینتون معاهده جامع را امضا کرد. با این حال، مجلس سنای ایالات متحده در رای گیری از 48-51 تصمیم گرفت تا ادامه مسابقه تسلیحات هسته ای را ادامه دهد.


اوت 6. در این روز در سال 1945 بمب افکن آمریکایی Enola Gay یک بمب اتمی پنج تنی - معادل 15,000 تن TNT - بر روی شهر هیروشیمای ژاپن انداخت. این بمب چهار کیلومتری شهر را تخریب کرد و 80,000 را کشت. در هفته های بعد، هزاران نفر دیگر از زخم ها و مسمومیت با پرتو فوت شدند. پرزیدنت هری ترومن، که کمتر از چهار ماه پیش کار خود را به عهده داشت، ادعا کرد که تصمیم خود را برای رها کردن بمب پس از اینکه توسط مشاورانش گفت، رها کردن بمب را به سرعت به پایان برساند و از نیاز به حمله به ژاپن اجتناب کند نتیجه مرگ یک میلیون سرباز آمریکایی است. این نسخه از تاریخ تا اندازه ای کنترل نشده است. چند ماه پیش، ژنرال داگلاس مک آرتور، فرمانده کل نیروهای متحد در منطقه جنوب غربی اقیانوس آرام، یک یادداشت به صفحه روزنامه 40 را به رئیس جمهور روزولت ارسال کرده بود که پنج پیشنهاد متفاوت تسلیم مقامات ارشد ژاپن را خلاصه کرد. با این حال، ایالات متحده می دانست که روس ها پیشرفت قابل توجهی در شرق داشته اند و احتمالا تا سپتامبر در ژاپن، پیش از آنکه ایالات متحده بتواند تهاجمی ایجاد کند، در ژاپن بود. اگر این تصویب شود، ژاپن به روسیه و نه ایالات متحده تسلیم خواهد شد. این امر برای ایالات متحده که قبلا یک استراتژی سیاسی پس از جنگ هژمونی اقتصادی و ژئوپلیتیکی را توسعه داده بود، غیرقابل قبول بود. بنابراین، علی رغم مخالفت شدید رهبران نظامی و سیاسی و تمایل ژاپن به تسلیم شدن، این بمب کاهش یافت. بسیاری از این اولین اقدامات جنگ سرد را نام بردند. دوایت دی. آیزنهاور چند سال بعد گفت: "ژاپن قبلا شکست خورده بود. . . رها کردن بمب کاملا غیر ضروری بود. "


اوت 7. این تاریخ تولد در 1904 از رالف بنچ، یک دانشمند سیاسی آفریقایی آمریکایی، استاد و دیپلمات است که به عنوان مقام ارشد ایالات متحده در سازمان ملل متحد تبدیل شده است. حرفه برجسته Bunche با یک بورس تحصیلی برای کار فارغ التحصیل در دانشگاه هاروارد آغاز شد، که در آن در 1934 او Ph.D. در دولت و روابط بین الملل. پایان نامه دکترای او در مورد استعمارگرایی در آفریقا، دو سال بعد در کتاب کلاسیک خود در مورد موضوع، دید جهانی از مسابقه. در 1946، Bunche به هیئت اجرایی یا دبیرخانه سازمان ملل متحد اعزام شد و مسئولیت نظارت بر اداره کلونی های سابق را که توسط سازمان ملل متحد مورد اعتماد قرار گرفته بود و نظارت بر پیشرفت خود را به سوی خود دولت و استقلال بر عهده داشت. با این حال، قابل توجه ترین موفقیت Bunche، به دنبال انتصاب او به عنوان مذاکره کننده اصلی سازمان ملل متحد در مذاکرات با هدف پایان دادن به اولین جنگ عرب و اسرائیل بود. پس از پنج ماه از میانجی گری ناپذیر و دشوار، او در ماه ژوئن 1949 توانست براساس توافقنامه بین اسرائیل و چهار کشور عربی به قعطی برسد. برای این تجربه تاریخی دیپلماسی بین المللی، بونچ جایزۀ صلح نوبل 1950 را به خود اختصاص داده و تبدیل به اولین آفریقایی آمریکایی شده است که چنین افتخار دارد. در سال های پس از آن، بونچ در درگیری هایی که شامل کشورهای نوظهور است، همچنان نقش مهمی در حفظ صلح و آرامش را ایفا می کرد. او در پایان زندگی خود در 1971 یک میراث را در سازمان ملل ایجاد کرده است که شاید بیشتر به عنوان یک عنوان افتخاری تعریف شده توسط همکارانش به او داده شود. از آنجاییکه بونچ، بسیاری از تکنیک ها و استراتژی های استفاده شده در عملیات های حفظ صلح بین المللی را درک کرده بود، و نیز به اجرا گذاشته، به عنوان "پدر حفظ صلح" شناخته شده بود.


اوت 8. در این تاریخ در 1883، رئیس جمهور چستر آرتور با ریچارد وشاکی از قبیله شوشون شرقی و رئیس سیاه زغال سنگ قبیله Arapaho شمالی در رودخانه Wind River در وایومینگ ملاقات کرد و در نتیجه نخستین رئیس جمهور آمریکا برای رسیدن به رزرو یک بومیان آمریکایی بود. . توقف آرتور در باد رودخانه در حقیقت منجر به هدف اصلی سفر راه آهن طولانی خود به غرب بود، که برای بازدید از پارک ملی یلوستون بود و از شور و شوق خود برای ماهیگیری در جریان ماهی قزل آلا شلوغش لذت می برد. با این حال، کاهش رزرو، او را مجاز به آزمایش زنده بودن برنامه ای که در پیامی سالانه 1881 برای کنگره برای حل و فصل آنچه که او به نام "عواقب هند" آمریكا اعلام كرد، پیشنهاد كرد. این طرح كه بعدها در مجاورت دائوس قانون 1887 خواستار "تقسیم چندین نفر" به چنین سرخپوستانی به عنوان مورد نظر "یک مقدار معقول زمین [برای کشاورزی که قرار بود] به آنها توسط ثبت اختراعات تضمین شده باشد و ... بیست و بیست سالیان سال است. "شگفت آور نیست که هر دو رهبران قبیلهای به طرز قاطعانه این طرح را رد کردند، زیرا این امر موجب شده بود که مالکیت زمین سنتی جمعی و شیوه زندگی به نفع خود هویت مردمشان باشد. با این وجود، شکست ریاست جمهوری در رودخانه باد به نظر می رسد که یک درس ارزشمند برای عصر پس از صنعت ارائه می دهد. برای دستیابی به صلح پایدار، کشورهای قدرتمند باید حق کشورهای نوظهور و در حال توسعه برای ایجاد اقتصاد و نظم اجتماعی خود داشته باشند و مایل باشند با آنها برای کمک به تامین نیازهای اولیه مردم خود، کار کنند. تاریخچه قبلا نشان داده است که رویکردهای قهرآمیز تنها باعث خشم، بی نظمی و اغلب جنگ می شوند.


اوت 9. در این تاریخ در 1945، یک بمب افکن B-29 آمریکا یک بمب هسته ای در ناگازاکی ژاپن، یک بمب گذاری و برخی از 39,000 مردان، زنان و کودکان را در روز بمباران و 80,000 تخمین زده تا پایان سال جاری را کاهش داد. بمب گذاری ناگازاکی تنها سه روز پس از اولین استفاده از سلاح هسته ای در جنگ رخ داد ، بمب گذاری در هیروشیما که تا پایان سال تخمین می زند 150,000،9 نفر جان خود را بگیرند. هفته های قبل ، ژاپن با ارسال تلگرافی به اتحاد جماهیر شوروی تمایل خود را برای تسلیم و پایان دادن به جنگ ابراز داشت. ایالات متحده کدهای ژاپن را شکسته بود و تلگرام را خوانده بود. رئیس جمهور هری ترومن در دفتر خاطرات خود به "تلگرافی از Jap Emperor خواستار صلح" اشاره کرد. ژاپن تنها به تسلیم شدن بدون قید و شرط و تسلیم امپراتور خود اعتراض داشت ، اما ایالات متحده بر این شرایط اصرار ورزید تا پس از سقوط بمب ها. همچنین در 31 آگوست شوروی در منچوری وارد جنگ علیه ژاپن شد. نظرسنجی بمب گذاری استراتژیک ایالات متحده نتیجه گرفت که: "... مطمئناً قبل از 1945 دسامبر 1 ، و به احتمال زیاد قبل از 1945 نوامبر XNUMX ، ژاپن تسلیم می شد حتی اگر بمب های اتمی پرتاب نشود ، حتی اگر روسیه وارد نشده بود جنگ ، و حتی اگر هیچ تهاجمی برنامه ریزی نشده باشد یا در مورد آن فکر نشده باشد. " یکی از مخالفانی که قبل از بمب گذاری ها همین دیدگاه را به وزیر جنگ ابراز داشت ژنرال دویت آیزنهاور بود. دریادار ویلیام دی. لیحی رئیس ستاد مشترک ارتش موافقت کرد و گفت: "استفاده از این سلاح وحشیانه در هیروشیما و ناگازاکی هیچ کمک مادی در جنگ ما علیه ژاپن نداشت."


اوت 10. در این تاریخ در 1964، لیندون جانسون، رئیس جمهور آمریکا، قطعنامه خلیج تونکین را امضا کرد، که راه را برای مشارکت کامل ایالات متحده در جنگ ویتنام باز کرد. مدت کوتاهی قبل از نیمه شب در اوت 4، رییس جمهور به برنامه های تلویزیونی منظم شکسته شد تا اعلام کند که دو کشتی آمریکایی در آبهای بین المللی خلیج تنکین در ساحل شمالی ویتنام آتش گرفتند. در پاسخ، او اقدامات هوایی علیه "تاسیسات ویتنام شمالی که در این عملیات خصمانه مورد استفاده قرار گرفته است، دستور داده است" - از جمله انبار نفت، معادن زغال سنگ و بخش قابل توجهی از نیروی دریایی ویتنام شمالی. سه روز پس از آن، کنگره تصویب یک قطعنامه مشترک را تصویب کرد که "رئیس جمهور" تمام اقدامات لازم را برای دفع هر گونه حمله مسلحانه علیه نیروهای ایالات متحده و جلوگیری از تجاوز بیشتر "تصویب کرد. این قطعنامه که توسط رئیس جمهور در ماه اوت 10، 1964 امضا شد، توسط پایان جنگ در 1975 به مرگ خشونت آمیز 3.8 میلیون ویتنام و صدها هزار نفر از مردم لاتزی و کامبوج و اعضای 58,000 از ارتش آمریکا منجر خواهد شد. این نیز دوباره ثابت می کند که "جنگ دروغ است" - در این مورد در مورد اسناد تقریبا 200 و رونوشت های مربوط به حادثه خلیج تونکین که بیش از 40 سال بعد منتشر شد بر اساس. یک مطالعه جامع از سوی مارتین آژانس امنیت ملی، رابرت هانیوک، نتیجه گرفت که حمله های هوایی ایالات متحده و درخواست مجوز کنگره در واقع براساس اطلاعات ناقص اطلاعات بود که توسط رئیس جمهور و وزیر دفاع به نام "رابرت مک ناملا" به عنوان "شواهد حیاتی" مشخص شده بود "یک حمله که هرگز رخ نداد.


اوت 11.  در این تاریخ در 1965، در ناحیه وات در لس آنجلس پس از زلزله ای رخ داد که یک افسر Patrol بزرگراه کالیفرنیا سفید کشیده شد و در تلاش برای دستگیری راننده جوان و ترسو سیاه خود را پس از شکست آزمون تردید شکست داد. در چند دقیقه، شاهدان اولیه به توقف ترافیک توسط یک جمعیت جمعآوری و پلیس پشت سر هم پیوستند، که موجب گسترش گسترده شد. شورش ها به زودی تمام وات را آغاز کردند، شش روز به طول انجامید، شامل 34,000 شد و باعث دستگیری 4,000 و مرگ 34 شد. پلیس لس آنجلس در پاسخ به آنها، تاکتیک های شبه نظامی را که توسط رئیس خود آنها، ویلیام پارکر، که شورش ها را به شورشیان ویتنام کنگو در ویتنام تقسیم کردند، به کار بردند. پارکر همچنین در مورد گاردین های ملی 2,300 نامزد شده و یک سیاست دستگیری و محاصره دسته جمعی ایجاد کرده است. در تلافي، شورشيان به آوارگان گاردين و پليس فرو مي ريزند و از ديگران براي غلبه بر وسايل نقليه خود استفاده مي کنند. اگرچه این قیام تا صبح ماه اوت 15 خاتمه یافت اما موفق به یادآوری جهان حقیقت مهم بود. هنگامی که هر جامعه اقلیت در یک جامعه با ثروتمند محکوم به شرایط زندگی فقیرنشین، مدارس فقیر است، تقریبا هیچ فرصتی برای خودسوزی و تعاملات معمولی با پلیس وجود ندارد، به نظر میرسد، با توجه به تحریمهای درست، صدمه دیده است. رهبر حقوق مدنی بایر رودین توضیح داد که چگونه واکنش ممکن است در وات ممنوع شده باشد: "... جوانان سیاه پوست - بی بضاعت، ناامید - بخشی از جامعه آمریکایی را احساس نمی کنند ... [ما] ... برای پیدا کردن آنها کار، مسکن مناسب، آموزش و پرورش، آموزش، به طوری که آنها می توانند بخشی از ساختار را احساس کنند. افرادی که بخشی از ساختار را احساس می کنند به آن حمله نمی کنند. "


اوت 12. در این تاریخ در 1995، بین تظاهر کنندگان 3,500 و 6,000 در فیلادلفیا در یکی از بزرگترین تظاهرات علیه مجازات اعدام در تاریخ آمریکا شرکت داشتند. معترضان خواستار محاکمه جدیدی برای مؤیا ابو جمال، فعال و روزنامه نگار آفریقایی-آمریکایی شدند که در 1982 از قاتل 1981 یک افسر پلیس فیلادلفیا محکوم شده بودند و به اعدام محکوم شده در موسسه اصلاحی دولت جین ایالت پنسیلوانیا محکوم شده بودند. ابو جمال به طور واضح در تیراندازی مرگبار حضور داشت، زمانی که او و برادرش در یک توقف ترافیکی معمولی کشیده شدند و افسر پلیس در طول یک زلزله پس از آن با یک چراغ قوه برخورد کرد. با این حال، بسیاری از اعضای جامعه آفریقایی-آمریکایی شک داشتند که ابوظام در واقع قتل را مرتکب شده بود یا اینکه عدالت را با اجرای او خدمت می کرد. شواهد تحقیر آمیز در محاکمه او ارائه شده بود و سوء ظن گسترده ای وجود داشت که محکومیت و محکومیت او توسط تعصبات نژادی متضرر شده بود. توسط 1982، ابو جمال در فیلادلفیا به عنوان یک سخنگوی حزب سابق سیاه پوست و یک منتقد صوتی از نیروی پلیس افراطی نژادپرستی فیلادلفیا شناخته شد. در زندان، او به عنوان یک نظرسنجی رادیویی برای رادیوی ملی ملی تبدیل شد و انتقاد از شرایط غیرانسانی در زندان های ایالات متحده و زندانی شدن و اعدام غیرمعمول آمریکایی های سیاه پوست. مشهور در حال رشد ابوظم، جنبش "Mumia Free Mumia" را به وجود آورد که در نهایت میوه را به دست آورد. حکم اعدام او در 2011 کاهش یافته و به زندان در زندان Frackville State of Pennsylvania منتقل شد. و هنگامی که یک قاضی حقوق خود را در مورد درخواست تجدید نظر در ماه دسامبر 2018 تجدید کرد، او به آنچه یک وکیل به نام "بهترین فرصت برای آزادی Mumia در دهه ها بود" داده شد.


اوت 13. در این تاریخ در 1964، مجازات اعدام برای آخرین بار در بریتانیا انجام شد، زمانی که دو مرد بیکار، گونین اوانس، 24 و پیتر آلن، 21، در زندان های جداگانه برای قتل یک ساله 53 به دار آویخته شدند. راننده راننده قدیمی لباسشویی در خانه خود در کامبریا. مهاجمان قصد داشتند قربانی را بکشند، که یکی از آنها می دانست، اما به قتل رسید. برای مظنونان، زمان وقوع این اقدام بسیار ناخوشایند بود. فقط دو ماه پس از اعدام، حزب کارگران بریتانیا در مجلس عوام به قدرت رسید و حمایت از چیزی را که قانون 1965 به قتل رسیده بود، متمرکز کرد. این قانون جدید به مدت پنج سال مجازات اعدام در بریتانیا را به حالت تعلیق درآورد، و جایگزین مجازات اجباری زندانی شدن آن شد. هنگامی که این قانون به رای رای داد، پشتیبانی گستردهای در هر دو طرف رایزنی و مجلس نمایندگان دریافت کرد. همان سطح حمایت در 1969 نمایش داده شد، زمانی که آرا به منظور تصویب قانون دائمی شد. در 1973، ایرلند شمالی نیز مجازات اعدام برای قتل را لغو کرد، درنتیجه پایان دادن به عمل در سراسر انگلستان. در تایید 50th ادیی گافران، مدیر اجرایی سازمان جهانی عفو بین الملل، در سالگرد قساوت قانون قتل در 2015 اظهار داشت که مردم انگلستان می توانند در کشورهایی زندگی کنند که مدت ها است که ازدواج کرده اند. او گفت، در برخورد با اثرات واقعی مجازات اعدام، به ویژه بازگشت ناپذیری آن، به جای درخواست برای بازگرداندن او به عنوان "تعمیر سریع، به ویژه در اطراف دوران انتخابات،" انگلیس کمک کرده است به ترویج یک روند مداوم در تعداد اعدام در سطح جهانی.


اوت 14. در این تاریخ در 1947، در اطراف 11: 00 PM، هزاران نفر از سرخپوستان در نزدیکی ساختمان های دولتی در دهلی نو جمع شدند تا آدرس جدید جواهراللهره را که نخست وزیر نخست وزیر کشورشان است، بشنوند. نهرو اعلام کرد: "سالها پیش ما سرنوشت خود را امتحان کردیم." "در ساعت نیمه شب ، وقتی دنیا می خوابد ، هند با زندگی و آزادی بیدار خواهد شد." هنگامی که ساعت فرا رسید ، رسماً نشان دهنده آزادی هند از حاکمیت انگلیس بود ، هزاران نفر از مردم تجلیل از جشن اولین روز استقلال این کشور ، که اکنون سالانه در 15 آگوست برگزار می شود ، حضور داشتند. با این حال ، شخصاً سخنران دیگری در این مراسم نبود ، سخنران دیگر ، لرد مونت باتن ، به عنوان "معمار آزادی هند از طریق عدم خشونت" تسلیت گفت. البته این مهندس گاندی بود که از سال 1919 جنبش استقلال طلبانه هند را هدایت می کرد که به طور اپیزودی کنترل قدرت انگلیس را سست کرد. مونت باتن به عنوان نایب السلطنه هند منصوب شد و متهم به شرط دلالی برای استقلال آن شد. با این حال ، پس از عدم موفقیت در مذاکره در مورد توافق تقسیم قدرت بین رهبران هندو و مسلمانان ، وی تعیین کرده بود که تنها راه حل تقسیم شبه قاره هند برای استقرار هندو هندو و یک پاکستان مسلمان است - این دومین کشور یک روز زودتر به دولت می رسد. همین تقسیم بندی باعث گاندی در مراسم دهلی شد. از نظر وی ، گرچه تجزیه شبه قاره ممکن است بهای استقلال هند باشد ، اما این یک تسلیم در برابر عدم تحمل مذهبی و ضربه ای به اهداف صلح بود. در حالی که دیگر سرخپوستان رسیدن به هدفی را که مدتها دنبال آن بود جشن می گرفتند ، گاندی به امید جلب حمایت مردمی برای پایان دادن به خشونت بین هندوها و مسلمانان روزه گرفت.


اوت 15. در این تاریخ در 1973، به موجب قانون کنگره، ایالات متحده متوقف ساختن بمب ها در کامبوج را متوقف کرد و درگیری نظامی خود را در ویتنام و آسیای جنوب شرقی متوقف کرد، که میلیون ها نفر را کشت، و عمدتا دهقانان غیر مسلح. توسط 1973، جنگ مخالفان قوی در کنگره آمریکا را برانگیخت. توافقنامه صلح پاریس که در ماه ژانویه امضا شد، خواستار آتش بس در ویتنام جنوبی و خروج تمام سربازان و مشاوران ایالات متحده در شصت روز شد. کنگره نگرانی داشت، اما این باعث نمی شود که رئیس جمهور نیکسون از بازگرداندن نیروهای آمریکایی در صورت تجدید جنگ در بین ویتنام شمالی و جنوبی جلوگیری کند. سناتور کلیفورد کیس و فرانک کلیسا در اواخر ژانویه 1973 اعلام کرد که هر گونه استفاده آینده از نیروهای آمریکایی در ویتنام، لائوس و کامبوج را ممنوع کرده است. این لایحه توسط مجلس سنا در ماه ژوئن 14 تصویب شد، اما زمانی که رئیس جمهور نیکسون مجوز قانونی جداگانه را صادر کرد که بمباران بمب گذاری خمپاره خمر در کامبوج را پایان داد، پایان یافت. سپس یک لایحه اصلاح شده در مورد کلیسا تصویب شد که توسط رئیس جمهور در ماه ژوئیه 1 امضا شد. این اجازه داد که بمبگذاری در کامبوج تا ماه اوت 15 ادامه یابد، اما استفاده از نیروهای آمریکایی در آسیای جنوب شرقی پس از آن بدون اجازه پیش از کنگره ممنوع شد. بعدا معلوم شد که نیکسون در واقع مخفیانه وعده نگوین وان تیو، رئیس جمهور ویتنام را وعده داده بود که ایالات متحده از بمباران در ویتنام شمالی و جنوبی، اگر آن را برای اجرای حل و فصل صلح لازم است، مجددا ادامه خواهد داد. بنابراین اقدام کنگره ممکن است مانع از بروز حتی بیشتر رنج و مرگ در مردم ویتنام شود، نه یک جنگ غیرقابل انکار آمریكایی كه قبلا آنها را به ارمغان آورده است.

مالاالله


اوت 16. در این تاریخ در 1980، کارفرمایان اتحادیه کارگران در کشتی های گدانسک در لهستان با سایر اتحادیه های کارگری لهستان پیوستند تا علمی را دنبال کنند که نقش مهمی در سرازیر شدن سلطه شوروی در اروپای مرکزی و شرقی داشته باشد. این تعهد جمعی با تصمیم خودكامه مدیریت كشتی های دریایی مبنی بر اخراج یك كارمند زن به دلیل فعالیت اتحادیه ای ، فقط 21 ماه قبل از بازنشستگی برنامه ریزی شده ، ایجاد شده بود. برای اتحادیه های کارگری لهستان ، این تصمیم احساس جدیدی از رسالت را تحریک کرده و آن را از داوری کنترل شده توسط دولت در زمینه مسائل نان و کره به سمت پیگیری جمعی مستقل حقوق بشر گسترده سوق داده است. روز بعد در گدانسک ، کمیته های اعتصاب واحد 31 خواسته از جمله تشکیل قانونی اتحادیه های کارگری مستقل و حق اعتصاب را مطرح کردند که دولت کمونیست در بخش عمده ای آنها را پذیرفت. در 1980 آگوست ، جنبش گدانسک خود به تصویب رسید ، پس از آن بیست اتحادیه کارگری تحت رهبری لخ والسا در یک سازمان ملی واحد به نام همبستگی ادغام شدند. در طول دهه 1989 ، همبستگی از روشهای مقاومت مدنی برای پیشبرد حقوق کارگران و تغییرات اجتماعی استفاده کرد. در پاسخ ، دولت تلاش کرد اتحادیه را از ابتدا با وضع حکومت نظامی و سپس از طریق سرکوب سیاسی از بین ببرد. سرانجام ، گفتگوهای جدید بین دولت و مخالفان اتحادیه ای آن منجر به انتخابات نیمه آزاد در سال 1990 شد. دولت ائتلافی به رهبری همبستگی تشکیل شد و در دسامبر 1991 ، لخ والسا در انتخابات آزاد به عنوان رئیس جمهور لهستان انتخاب شد. این انقلاب های مسالمت آمیز ضد کمونیستی را در سراسر اروپای مرکزی و شرقی به راه انداخت و تا کریسمس XNUMX ، اتحاد جماهیر شوروی دیگر از بین رفت و تمام سرزمین های سابق آن دوباره به کشورهای مستقل تبدیل شدند.


اوت 17. در این تاریخ در 1862، سرخپوستان ناخوشایند داکوتای شمالی به یک سکوی سفید در امتداد رودخانه مینه سوتا حمله کردند و جنگ داکوتای غم انگیز را آغاز کردند. سرخپوستان داکوتای مینه سوتا چهار گروه قبیله ای را تشکیل دادند که در منطقه جنوب غربی سرزمین مینه سوتا زندگی می کردند و جایی که توسط معاهده در 1851 نقل مکان شده بودند. در پاسخ به انفجار مهاجران سفید پوست در این منطقه، دولت آمریکا در داکوتا غلبه کرد تا سه میلیون دلار نقدی و سالانه ی سالانه سهم میلیون دلاری از اراضی بومی خود را در جنوب غربی مینه سوتا بگذارد. در اواخر 24 ها، پرداخت یارانه ها به طور فزاینده ای غیر قابل اعتماد شد، و باعث شد تا معامله گران در نهایت از اعتبار داکوتا برای خرید های ضروری رد شوند. در تابستان 1850، زمانی که کرم های بریده شده بسیاری از محصولات ذرت داکوتا را نابود کردند، بسیاری از خانواده ها گرسنگی را تجربه کردند. هشدار روحانی مینه سوتا مبنی بر اینکه "یک ملت که سرقت می کند، یک برداشت خون به بار می آورد" به زودی به اثبات نبوت خواهد رسید. در ماه اوت 1862th، تلاش چهار جنگجوی داکوتای جوان برای سرقت تخم مرغ از یک خانواده سفیدپوستان خشونت آمیز و منجر به مرگ پنج عضو خانواده شد. رهبر داکوتای جنوبی می گوید که این حادثه با آمریکا اجتناب ناپذیر خواهد شد، رهبران این طرح ابتکار عمل را به دست گرفتند و به سازمان های دولتی محلی و حل و فصل سفیدی جدید اولم حمله کردند. این حملات بیش از مهاجران سفید پوست 17 کشته شد و موجب دخالت ارتش آمریکا شد. در طی چهار ماه آینده، برخی از داکوتای 500 جمع شدند و جنگجویان 2,000 به اعدام محکوم شدند. پس از آن جنگ به سرعت در دسامبر 300، 26 پایان یافت، زمانی که مردان 1862 داکوتا در بزرگترین اعدام در تاریخ ایالات متحده به دار آویخته شدند.


اوت 18. در این تاریخ در 1941، تقریبا 4 ماه قبل از حمله ژاپن پرل هاربر، وینستون چرچیل در کابینه خود در 10 Downing Street دیدار کرد. بیانیه های رونویسی نخست وزیر به وضوح نشان می دهد که رئیس جمهور روزولت مایل به اقدامات عمدا تحریک آمیز علیه ژاپن است که ایالات متحده را به یک جنگ جهانی دوم تبدیل می کند که اکثر آمریکایی ها مایل به آن هستند. در چرچیل، رئیس جمهور به او گفته بود "برای انجام یک حادثه باید همه چیز انجام شود." چرچیل در واقع امیدوار بود که ژاپن به ایالات متحده حمله کند. درگیری نظامی ایالات متحده در اروپا برای شکست دادن نازی ها بسیار مهم بود، اما تصویب کنگره بعید بود زیرا نازی ها هیچ تهدید نظامی برای آمریکا ارائه نکردند. در مقابل حمله ژاپنی به یک پایگاه نظامی ایالات متحده روزولت را قادر می سازد تا جنگ را در ژاپن و توسط extension، axis ally، آلمان. مطابق با آن، روزولت در ماه ژوئن دستورالعمل اجرایی خود را صادر کرد و ایالات متحده و بریتانیا نفت و فلزات قراضه را به ژاپن متوقف کردند. این تحریم های روشن بود که مقامات آمریکایی می دانستند که واکنش نظامی ژاپنی را مجبور می کردند. برای وزیر جنگ هنری استمسون، این سوال این بود: "چطور باید آنها را در موقعیت شلیک شات قرار داده و بدون اجازه دادن به خودمان خطر بزرگی به وجود آورد." از آنجاییکه کدهای تقلب در اوایل ماه دسامبر احتمال حمله هوایی ژاپن به پرل هاربر را نشان داد، نیروی دریایی ناوگان خود را در محل و ملوانان خود در تاریکی در مورد اعتصاب مورد انتظار نگه داشته است. این در ماه دسامبر 7 آمد و کنگره روز بعد برای جنگ رای داد.


اوت 19. در این تاریخ در 1953، سازمان اطلاعات مرکزی ایالات متحده (CIA) یک کودتای خود را که دولت منتخب دموکراتیک ایران را سرنگون کرد، سازماندهی کرد. دانه های کودتا در 1951 کاشته شده اند، زمانی که نخست وزیر محمد مصدق ملی صنایع نفت ایران را ملی کرد و سپس توسط شرکت نفتی آنگلو-ایران کنترل شد. مصدق معتقد بود که مردم ایران حق دارند از ذخایر گسترده خود در کشور خود بهره مند شوند. بریتانیا، با این حال، مصمم بود که سرمایه گذاری خارج از کشور سودآور خود را جبران کند. از ابتدای 1953، سازمان سیا با اطلاعات انگلیس برای تضعیف دولت مصدق با اقدامات رشوه خواری، خشونت و شورش های هماهنگ شده. در پاسخ، نخست وزیر از طرفداران خود خواست تا به اعتراض به خیابان ها بروند و باعث می شود که شاه از کشور خارج شود. هنگامی که اطلاعات انگلیس از این فاجعه دور شدند، سازمان سیا به تنهایی با نیروهای طرفدار شاه و ارتش ایران کار می کرد تا کودتایی علیه مصدق برگزار کند. برخی از افراد 300 در خیابان های تهران در خیابان های جنگیدند و نخست وزیر سرنگون شد و به سه سال زندان محکوم شد. شاه سپس به سرعت به قدرت رسید و بیش از چهل درصد از ذخایر نفت ایران را به شرکت های آمریکایی امضا کرد. او بیش از دو دهه حکومت دیکتاتوری را به حمایت از دلار و اسلحه درآورد. با این حال، در 1979، شاه از قدرت مجبور شد و جایگزین جمهوری اسلامی تئوکراتیک شد. در همان سال، ستیزه جویان عصبانی سفارت آمریکا در تهران را گرفتند و تا ژانویه 1981 گروگان های آمریکایی را گروگان گرفتند. این ها اولین بار پس از انفجار اولین دولت دموکراتیک ایران بود که بعدا خاور میانه را متلاشی می کرد و ثابت می کرد که پایدار است پیامدهای


اوت 20. در شب این تاریخ در 1968، نیروهای 200,000 پیمان ورشو و تانک های 5,000 به چکسلواکی حمله کردند تا دوره کوتاهی از آزادی در کشور کمونیستی به نام «بهار پراگ» را شکست دهند. به رهبری الکساندر دوبچک اصلاح طلب ، سپس در هشتمین ماه دبیری اول کمیته مرکزی حزب کمونیست ، جنبش آزادی خواهی برای انتخابات دموکراتیک ، لغو سانسور ، آزادی بیان و مذهب و پایان دادن به محدودیت های سفر تلاش کرد. حمایت عمومی از آنچه دوبچك "سوسیالیسم با چهره ای انسانی" خواند ، چنان گسترده بود كه اتحاد جماهیر شوروی و ماهواره های آن آن را تهدیدی برای سلطه خود بر اروپای شرقی می دانستند. برای مقابله با تهدید ، از نیروهای پیمان ورشو خواسته شد تا چکسلواکی را اشغال کرده و به اوج خود برسانند. به طور غیر منتظره ، نیروها در همه جا با اقدامات خودجوش مقاومت غیر خشونت آمیز روبرو می شدند که مانع از کنترل آنها می شد. با این حال ، در آوریل 1969 ، فشار بی وقفه سیاسی شوروی موفق شد دوبچک را از قدرت وادار کند. اصلاحات وی به سرعت معکوس شد و چکسلواکی مجدداً به یک عضو مشترک پیمان ورشو تبدیل شد. با این وجود ، در پایان بهار پراگ حداقل نقشی الهام بخش در بازگرداندن دموکراسی به چکسلواکی داشت. در اعتراضات خودجوش خیابانی که از 21 آگوست 1988 ، 20 رسمی آغاز شدth سالگرد تهاجم به رهبری شوروی، راهپیمایی نام دوبچه را خوانده و خواستار آزادی است. سال بعد، واکلاو هاول، نویسنده و مقاله نویس چک، یک جنبش خشونتآمیز سازمان یافته به نام "انقلاب مخملی" را هدایت کرد که در نهایت به سلطه شوروی بر کشور پایان داد. در ماه نوامبر 28، 1989، حزب کمونیست چکسلواکی اعلام کرد که از قدرت کنار گذاشته و دولت تک حزبی را از بین خواهد برد.


اوت 21. در این تاریخ در 1983، فیلیپین، جنگجوی آزادی بی قید و شرطی، بنینیو (Ninoy) آکوینو توسط یک ضربه به سر در فرودگاه بین المللی مانیل ترور شد، پس از قدم زدن یک هواپیما که او را از سه سال تبعید در ایالات متحده به ارمغان آورد. توسط 1972، آکوینو، سناتور حزب لیبرال و منتقد شگفت انگیز رژیم سرکوب رییس جمهور فردیناند مارکوس، به طور گسترده ای محبوب بوده است و مورد علاقه مارکوس در انتخابات ریاست جمهوری 1973. مارکوس، در ماه سپتامبر 1972، اعلام کرد که قوانین جنگی را که نه تنها آزادی های قانون اساسی را سرکوب کرد، بلکه آکوینو را یک زندانی سیاسی تشکیل داد. هنگامی که آکوینو در 1980 یک حمله قلبی در زندان داشت، او مجبور شد برای انجام عمل جراحی به ایالات متحده سفر کند. اما پس از تمدید اقامت خود در محافل علمی ایالات متحده، او احساس نیاز به 1983 برای بازگشت به فیلیپین و متقاعد کردن رئیس جمهور مارکوس برای بازگرداندن دموکراسی از طریق راه های صلح آمیز. گلوله فرودگاه این مأموریت را به پایان رسانده است، اما، در زمان غیبت آکوینو، یک سقوط اقتصادی در فیلیپین موجب ناآرامی های جمعی شهروندان شده است. در اوایل 1986، مارکوس تحت فشار قرار گرفت تا به یک انتخابات ریاست جمهوری ضربه بزند که در آن بر علیه زن آکینو Corazon زد. این کشور به شدت از "کوری" حمایت کرد، اما تقلب و تقلب وسیع باعث شد نتایج انتخابات مطابقت داشته باشد. بدون انتخاب دیگر، حدود دو میلیون فیلیپینی، آواز "کوری، کوری، کوری"، انقلاب خونین خود را در مرکز شهر مانیل راه اندازی کردند. در فوریه 25، 1986، کورازون آکوئینو رئیس جمهور افتتاح شد و ادامه داد تا دموکراسی را به فیلیپین بازگرداند. با این حال، فیلیپینی ها نیز سالانه مردی را جشن می گیرند که جرقه ی انقلاب خود را فراهم می کنند. برای بسیاری، نینوی آکوینو "بزرگترین رییس جمهور ما بود".


اوت 22. در این تاریخ در 1934، معاون وزیر نیروی دریایی بازنشسته Smedley Butler توسط یک فروشنده اوراق قرضه برای یک سرمایه گذار عمده وال استریت برای رهبری خواستار شد کودتا علیه رئیس جمهور روزولت و دولت ایالات متحده. برنامه های کودتای توسط سرمایه داران وال استریت توسعه یافته بود که به ویژه در مورد رکود مربوط به افسردگی رییس جمهور در مورد استاندارد طلا تحت تاثیر قرار گرفت. آنها معتقد بودند که ثروت شخصی و تجاری را تضعیف می کند و منجر به ورشکستگی ملی می شود. به منظور جلوگیری از این فاجعه، فرستاده وال استریت به بوتلر گفت که توطئه گران جانبازان 500,000 از جنگ جهانی اول را که قادر به سرنگونی ارتش ضعیف کشور در زمان صلح بودند، راه اندازی کردند و راه را برای ایجاد یک دولت فاشیستی که برای کسب و کار مطلوب تر بود، راه اندازی کرد. به نظر آنها، باتلر، کاندیدای عالی برای هدایت کودتا بود، چرا که توسط جانبازان برای حمایت عمومی از مبارزات ارتش پاداش برای پرداخت زودهنگام پول اضافی که دولت به آنها وعده داده بود، مورد احترام قرار گرفت. با این حال توطئه گران از یک واقعیت حیاتی بی اطلاع بودند. با وجود رهبری بی رحمانه باتلر در جنگ، وی به تجاوز به سوء استفاده مکرر از ارتش به عنوان یک قاچاقچی شرکت مشغول شد. توسط 1933، او به طور رسمی دادخواست بانکداران و سرمایه داری را محکوم کرد. با این حال، او نیز یک وطن ثابت بود. در ماه نوامبر 20، 1934، باتلر طرح توطئه کودتا را به کمیته فعالیت های مجلس نمایندگان غیر آمریکایی گزارش داد که در گزارش خود شواهد قانع کننده ای در مورد برنامه ریزی کودتا اعلام کرد اما اتهامات جنایی را مطرح نکرده است. Smedley Butler برای خود بخشی را منتشر کرد جنگ یک راکت است، كه طرفدار انتقال ارتش آمریكا به نیرویی فقط دفاعی بود.


اوت 23. در این تاریخ در 1989، حدود دو میلیون نفر در دست یک زنجیره 400 در سراسر کشورهای بالتیک استونی، لتونی و لیتوانی دست داشتند. در یک تظاهرات غیر خشونت آمیز متحد که "راه بالی بالتیک" نامیده می شد، آنها اعتراض به تسلط مستمر کشورهای خود توسط اتحاد جماهیر شوروی شد. اعتراض جمعی در پنجاهمین سالگرد پیمان عدم تعهد هیتلر و استالین در ماه اوت 23، 1939، توسط آلمان در 1941 انجام شد. اما همان معاهد همچنین شامل پروتکل های مخفی بود که تعریف می کرد که دو کشور بعدا ملت های اروپای شرقی را برای دیدار با منافع استراتژیک خود تقسیم می کنند. تحت این پروتکل ها بود که اتحاد جماهیر شوروی در ابتدا اشغال مناطق بالتیک در 1940 را به عهده گرفت و مردم خود را تحت تأثیر قرار دادند تا تحت دیکتاتوری حزب کمونیست زندگی کنند. با این حال، تا زمانی که 1989، شوروی ادعا کرد که پیمان هیتلر و استالین حاوی هیچ پروتکل مخفی نیست و کشورهای بالتیک به طور داوطلبانه به اتحاد جماهیر شوروی پیوستند. در تظاهرات راهبرد بالتیک، شرکت کنندگان خواستار پذیرش اتحاد جماهیر شوروی پروتکل های عمومی شدند و به کشورهای بالتیک اجازه دادند تا استقلال تاریخی خود را تجدید نمایند. قابل توجه است که تظاهرات عظیم، که سه سال از تظاهرات به اوج خود رسید، اتحاد شوروی را متقاعد کرد تا در نهایت به پروتکل ها اعتراف کند و آنها را نامعتبر اعلام کند. با هم، سه سال از اعتراضات خشونت آمیز نشان داد که چگونه مبارزات مقاومت می تواند، اگر هدف مشترک در برادری و خواهر و برادر است. این کمپین به عنوان مثالی مثبت برای دیگر کشورهای اروپای شرقی به دنبال استقلال بود و یک محرک برای روند پیوستن در آلمان بود. بعد از فروپاشی شوروی در ماه دسامبر 1991، کشورهای بالتیک خود را به استقلال خود رساندند.


اوت 24. در این روز در سال 1967 ، ابی هافمن و جری روبین 300 اسکناس یک دلاری را از بالکن به کف بورس اوراق بهادار نیویورک انداختند تا تجارت را به طور معمول مختل کند. عببی هافمن، روانشناس دوست داشتنی تئاتر، به عنوان فعال و معترضان ضد جنگ در پارک مرکزی به نیویورک در 1960s نقل مکان کرد. هافمن با یک گروه فعال متصل به تئاتر، Diggers در سانفرانسیسکو مشارکت داشته است. از طریق تجربیات آنجا، ارزش اجرای برنامه ها را به منظور توجه به علل فرا گرفت، چرا که اعتراضات و راهپیمایی ها چنان عادی شده بودند که گاهی اوقات توسط رسانه ها اعلام نشدند. هافمن ملاقات کرد جری روبین، فعال حقوق بشر، که تقصیر خود را برای سرمایه داری به عنوان عامل اصلی جنگ و نابرابری در ایالات متحده به اشتراک گذاشت. هفمن و روبین با همکاری جیم چهارت، فعال حقوق همجنسگرایان، هفمن و روبین، در تظاهرات در بورس اوراق بهادار نیویورک، مارتین جزر، سردبیر مجله مجله جنگ رزیستان WIN، کیت لامپ، جانشین جنگ کره ای و استیوارت آلبرت، فعال صلح، همراه با یک ده نفر دیگر و خبرنگاران. این گروه از یک تور از ساختمان NYSE خواسته بود که هوفمن با انگشت شماری از اسکناس های یک دلاری، قبل از اینکه به طبقه دوم هدایت شوند، در آنجا به دنبال کارگزاران وال استریت بودند. سپس صورتحسابها روی ریل ریخته شد و باران به پایین در زیر زمین فرو می رفت. کارگزاران معاملات خود را متوقف می کنند، زیرا آنها به منظور جمع آوری صورتحساب به عنوان امکان پذیر، منجر به ادعای تلفات تجاری می شوند. هافمن بعدا به سادگی توضیح داد: "پول دادن به کارگزاران وال استریت، نسخه تلویزیونی سن راننده پول مبادلات از معبد بود."


اوت 25. در این تاریخ در 1990، شورای امنیت سازمان ملل متحد نیروهای دریایی جهان حق استفاده از زور برای جلوگیری از نقض تحریم های تجاری علیه عراق را به عهده داشت. ایالات متحده این اقدام را یک پیروزی بزرگ دانست. این کار سخت برای متقاعد کردن اتحاد جماهیر شوروی، چین و بی توجهی کشورهای جهان سوم به اقدامات فوری برای بررسی نقض تحریم های اقتصادی جامع که پس از حمله 2 اوت به کویت اعمال شد، مورد نیاز بود. با این حال، تحریم ها اجباری برای خروج از اشغال نیروهای عراقی را نپذیرفتند. آنها در اواخر ماه فوریه 1991 در جنگ خلیج فارس تحت رهبری آمریکا به سر می بردند. با این حال، حتی با بازسازی استقلال کویت، تحریم ها در جای خود نگهداری شدند، که ادعا به عنوان اهرمی برای فشار بر خلع سلاح و اهداف دیگر عراق است. با این حال، در واقع، هر دو ایالات متحده و انگلیس همواره روشن ساختند که هرگونه صعود یا اصلاحات جدی تحریم ها را تا زمانی که صدام حسین رئیس جمهور عراق باقی مانده است، مسدود کند. این به رغم شواهد محکمی مبنی بر اینکه تحریم ها به فشار صدام دست نیافتند، به شدت به شهروندان بی گناه عراقی لطمه زد. این شرایط تا ماه مارس 2003 غالب شد، زمانی که ایالات متحده و انگلیس دوباره به عراق پیوستند و دولت صدام را از میان بردند. به زودی پس از آن، ایالات متحده خواستار لغو تحریم های سازمان ملل شد و به کنترل کامل بر فروش و صنعت نفت عراق پرداخت. با این حال، سیزده سال تحریم ها رنج های بشری را به خوبی ثبت کرده است. این نتیجه تا کنون در سراسر جامعه بین المللی در مورد اثربخشی تحریم های اقتصادی در دستیابی به اهداف سیاسی و قانونی بودن آنها تحت قوانین بین المللی که بر انطباق با حقوق انسانی و حقوق بشر تأثیر می گذارد، مطرح شده است.


اوت 26. در این تاریخ در 1920، وزیر امور خارجه ایالات متحده Bainbridge Colby 19 را تایید کردth اصلاحیه برای ورود به قانون اساسی ایالات متحده، دادن زنان آمریکایی به حق رای در همه انتخابات. این پیشرفت تاریخی در حقوق مدنی در ایالات متحده، منحنی جنبش رأی گیری زنان بود که به اواسط 19th قرن. با استفاده از تاکتیک هایی نظیر پارادوکس ها، مشاجرات ساکت و اعتصاب غذا، زنان در سراسر ایالت ها برای پیروی از حق رای، اغلب با مقاومت شدید مخالفان مخالفان که در معرض سوء استفاده، زندانی کردن و گاهی اوقات از نظر جسمی مورد آزار و اذیت قرار می گیرند، در استراتژی های مختلف دنبال می کنند. توسط 1919، قضات حق رای دادن کامل در پانزده ای از چهل و هشت ایالت، به ویژه در غرب، و در بسیاری از دیگر انتخاب رأی. با این حال، در این نقطه، بیشتر سازمان های اصلی رأی گیری در این باور بودند که حق رای دادن کامل در همه کشورها تنها از طریق اصلاح قانون اساسی به دست می آید. پس از آنکه رئیس جمهور ویلسون حمایت خود را از اصلاحیه در 1918 ابراز کرد، این یک هدف قابل قبول بود. وی به مجلس سنا گفت: "من به دنبال گسترش حق رای به زنان هستم و به عنوان حیاتی برای پیگرد قانونی جنگ بزرگ بشریت که در آن ما مشغول به کار هستیم ضروری است." تلاش فوری برای تصویب اصلاحیه پیشنهادی در دو مجلس سنا شکست خورد . اما در ماه مه 21، 1920، توسط مجلس نمایندگان بیش از حد تصویب شد و دو هفته بعد توسط مجلس سنا با اکثریت دو سوم لازم بود. این اصلاحیه در ماه اوت 18، 1920 تصویب شد، زمانی که تنسی به 36 تبدیل شدth از دولت های 48 برای تصویب آن، در نتیجه به دست آوردن توافق مورد نیاز از سه چهارم از ایالات است.


اوت 27. این تاریخ، در 1928 است، که در آن جنگ پیمان Kellogg-Briand پیمان توسط کشورهای بزرگ جهان تصویب شد. این پیمان که به نام نویسندگان آن ، وزیر امور خارجه ایالات متحده ، فرانک کلوگ و وزیر امور خارجه فرانسه ، آریستید بریاند ، نامگذاری شد ، در ژوئیه 1929 به اجرا درآمد. به معنای. هر جنگی از سال 1928 این پیمان را نقض کرده است ، که مانع برخی از جنگ ها می شود و به عنوان پایه و اساس اولین پرونده های قضایی برای جنایت جنگ در پایان جنگ جهانی دوم عمل می کند ، از آن زمان تاکنون ملت های ثروتمند و مسلح به جنگ هر یک نرفته اند. دیگر - انتخاب در عوض جنگ و تسهیل جنگ بین کشورهای فقیر. پس از جنگ جهانی دوم ، تسخیر قلمرو تا حد زیادی پایان یافت. سال 1928 به خط تقسیم تعیین کرد که کدام فتوحات قانونی است و کدام یک غیر قانونی است. مستعمرات به دنبال آزادی خود بودند و ده ها کشور کوچک تر شروع به شکل گیری کردند. منشور سازمان ملل متحد منع پیمان صلح در جنگ را به ممنوعیت جنگهایی تبدیل کرد که نه دفاعی هستند و نه مجاز توسط سازمان ملل. جنگ هایی که حتی طبق منشور ملل متحد غیرقانونی بوده اما بسیاری ادعا کرده اند یا تصور می کنند قانونی هستند ، شامل جنگ بر علیه افغانستان ، عراق ، پاکستان ، سومالی ، لیبی ، یمن و سوریه بوده است. تقریباً 90 سال پس از ایجاد پیمان Kellogg-Briand ، دادگاه کیفری بین المللی سیاست تعقیب جنایت جنگ را اتخاذ کرد ، اما متداول ترین جنگ ساز جهان ، ایالات متحده ، ادعا کرد که حق فعالیت خارج از قانون را دارد .


اوت 28. در این تاریخ در 1963، مارتین لوتر کینگ جونیور، مدافع حقوق مدنی آمریکا، در ماه مارس در واشنگتن، سخنرانی ملی من در تلویزیون "من به رویای" تلویزیونی در برابر جمعیت برخی از افراد 250,000 ارائه داد. در این سخنرانی از هدایای کینگ برای شعارهای شاعرانه استفاده استراتژیک استفاده شد ، که به او امکان داد تا با توسل به روح وحدت بخشی که موجب اختلاف بین انسان ها می شود ، حقوق برابر آفریقایی آمریکایی ها را مطالبه کند. پس از سخنان مقدماتی ، کینگ از استعاره استفاده کرد و توضیح داد که راهپیمایان به پایتخت آمده اند تا "سفته ای" را تضمین کنند که زندگی ، آزادی و جستجوی خوشبختی را برای هر آمریکایی تضمین می کند ، اما قبلا به رنگین پوستان برگشته است با علامت "بودجه ناکافی". در حدود نیمه راه سخنرانی ، کینگ از متن آماده شده خود جدا شد و از حافظه خودداری کرد که قبلاً در مورد آزمایش "من یک رویا دارم" آزمایش کرد. یکی از این رویاها اکنون به طور غیرقابل حذف در آگاهی ملی نقش بسته است: "اینکه چهار فرزند کوچک من روزی در کشوری زندگی خواهند کرد که قضاوت آنها بر اساس رنگ پوست بلکه بر اساس محتوای شخصیت آنها نیست." سخنرانی در یک انفجار آخر درخشان شعارهای ریتمیک ، بر اساس شعار "بگذار آزادی زنگ بزند" به پایان رسید: "کینگ اعلام کرد ،" وقتی اجازه دهیم آن از هر روستا و هر دهکده ای زنگ بخورد ... "، ما قادر خواهیم بود آن روز را سرعت بیشتری ببخشیم هنگامی که همه فرزندان خدا ... قادر خواهند بود دست به دست هم دهند و با جملات روحانی قدیمی سیاهپوست آواز بخوانند: "بالاخره آزاد! بالاخره رایگان! خدا را شکر ، سرانجام آزاد هستیم! "" در سال 2016 ، زمان مجله این سخنرانی را یکی از ده معروف ترین تاریخ در جهان دانست.


اوت 29. در این تاریخ هر سال، روز جهانی بین المللی علیه آزمایشات هسته ای مشاهده می شود. سازمان صلح در سراسر جهان از روز به منظور آموزش مردم در مورد نیاز به پایان دادن به آزمایشات جهانی سلاح هسته ای استفاده می کند که خطرات بالقوه فاجعه آمیز برای مردم، محیط زیست و سیاره را تهدید می کند. اولين بار در 2010، روز بين المللي در برابر تست هاي هسته اي مشاهده شد، بواسطه بسته شدن در ماه اوت 29، 1991 تست سلاح هسته اي در قزاقستان، و سپس بخشی از اتحاد جماهير شوروی بود. صدها دستگاه هسته ای در طی مدت چهل ساله، هر دو در بالا و زیر زمین، منفجر شده اند و در طول زمان به مناطق اطراف جمع آوری کرده اند. همانطور که از 2016، سطح تابش در خاک و آب در نزدیکی شهر Semey (که قبلا Semipalatinsk)، 100 مایل شرق از سایت، هنوز هم ده برابر بیشتر از حد طبیعی است. نوزادان همچنان با ناهنجاری های متولد می شوند و برای نیمی از جمعیت، امید به زندگی کمتر از 60 سال باقی مانده است. روز جهانی مبارزه با آزمایشات هسته ای علاوه بر هشدارهای خود درمورد خطرات آزمایش تسلیحات هسته ای به یاد جهان است که معاهده ای که در حال حاضر توسط سازمان ملل متحد برای پایان دادن به چنین آزمایشی اتخاذ شده است هنوز به تصویب نرسیده است. پیمان منع آزمایشات جامع هسته ای 1996 (CTBT) ممنوعیت تمام آزمایشات هسته ای یا انفجارها در هر شرایطی را ممنوع کرده است. اما این تنها زمانی می تواند این کار را انجام دهد که همه 44 اعلام کنند که در مذاکرات برای ایجاد این پیمان شرکت کرده اند و در آن زمان انرژی هسته ای و یا راکتورهای تحقیقاتی را در اختیار دارند. بیست سال بعد، هشت ایالت از جمله ایالات متحده هنوز این کار را انجام نداده بودند.


اوت 30. در این تاریخ در 1963، یک ارتباط "Hot Line" میان کاخ سفید و کرملین ایجاد شد تا به طور چشمگیری سرعت بخشیدن به مبادلات دیپلماتیک بین رهبران دو ملت در مواقع اضطراری افزایش یابد. انگیزه این نوآوری بحران موشکی کوبا در اکتبر 1962 بود که در آن ارسال های تلگرامی ساعت ها به طول انجامید تا به طرف دیگر برسند و مذاکرات پر تنش بین قدرت های جهانی مسلح هسته ای را بدتر کند. با استفاده از فناوری جدید Hot Line ، پیام های تلفنی تایپ شده در دستگاه teletype می توانستند در عرض چند دقیقه به طرف دیگر برسند. خوشبختانه ، هیچ نیازی به خط داغ وجود نداشت تا سال 1967 ، زمانی که رئیس جمهور لیندون جانسون از آن استفاده کرد تا الکسی کاسیگین ، نخست وزیر وقت شوروی را از برنامه تاکتیکی که برای مداخله در جنگ شش روزه اعراب و اسرائیل در نظر داشت ، مطلع کند. تا سال 1963 ، رئیس جمهور کندی و نخست وزیر شوروی نیکیتا خروشچف قبلاً یک رابطه تولیدی مبتنی بر درک متقابل و اعتماد ایجاد کرده بودند. این تا حد زیادی محصول تبادل دو ساله ثابت نامه های رسمی و شخصی بود. یکی از شاخه های اصلی مکاتبات سازش منطقی بود که به بحران موشکی کوبا پایان داده بود. هم چنین انگیزه ای به معاهده محدود ممنوعیت آزمایش هسته ای در 5 آگوست 1963 و سخنرانی رئیس جمهور آمریكا در دانشگاه آمریكا دو ماه قبل در مورد روابط آمریكا و شوروی داده بود. کندی در آنجا خواستار "نه فقط صلح در زمان ما بلکه صلح برای همه زمان ها" شده بود. خروشچف در نامه ای با ادای احترام به کندی ، پس از مرگ وی ، وی را "مردی دارای دیدگاه های گسترده که می خواست واقع بینانه اوضاع جهان را ارزیابی کند و به دنبال راه حل های حل و فصل مشکلات بین المللی از طریق مذاکره باشد" توصیف کند.


اوت 31. در این تاریخ در 1945، برخی از دو هزار نفر در لندن وست مینستر، مرکز اصلی Hall of Fame، موضوع "اتحاد جهانی یا تخریب جهانی" را در مبارزه علیه گسترش سلاح های هسته ای مورد حمله قرار دادند. در وست مینیستر، در سراسر جهان، بمب گذاری های هیروشیما و ناگازاکی تنها چند هفته پیش موجب شد تا هزاران نفر برای پیوستن به جنگ صلیبی محبوب برای نجات انسان از تخریب هسته ای. در ابتدا، ترس از هولوکاست هسته ای جهانی هم با ایده دولت جهانی همراه بود. این توسط برتراند راسل و دیگران مورد حمایت قرار گرفت و هزاران نفر را به جلسات عمومی که در آن بحث شده بود، جلب کرد. عبارت "یک جهان یا هیچکس" نه تنها توسط راسل، بلکه توسط گاندی و انیشتین به کار رفته بود. حتی لندن بار اظهار داشت که «باید برای جنگ غیرممکن ساخته شود یا اینکه بقیه مردم از بین بروند». در ماههای بعد، سخنرانان در تظاهرات ضد جنگ در بریتانیا، در حالی که همچنان به بمبگذاری در ژاپن محکوم شدند، همچنان از سلاح های هسته ای حمایت می کردند کنترل و خلع سلاح. در 1950s، "یک جهان" دیگر موضوع جامع جنبش ضد بملی نبود، بلکه در اصل آرزوی صلح طلبانه و طرفداران دولت جهانی بود. با این وجود، با تأکید بر فاجعه بالقوه از گسترش سلاح های هسته ای بدون محدودیت، گروه های صلح و خلع سلاح در انگلیس و در سرتاسر غرب، موجب تغییر در تفکر مردمی به پذیرش بیشتر محدودیت های حاکمیت ملی شد. مردم با خطرات بی سابقه ای از جنگ هسته ای مواجه شدند و مردم تمایل زیادی به پذیرش تفکر جدید در مورد روابط بین المللی نشان دادند. به لطف مورخ لارنس سیتی ویتنر، که نوشته های جامع آن در مورد جنبش های ضد هسته ای اطلاعاتی برای این مقاله ارائه می دهد.

این Peace Almanac به شما امکان می دهد تا گام های مهم ، پیشرفت و موانع موجود در حرکت برای صلح را که در هر روز از سال رخ داده است ، بدانید.

نسخه چاپی را بخرید، و یا PDF.

به پرونده های صوتی بروید.

برو به متن.

برو به گرافیک.

این صلح آلماناک باید برای هر سال خوب باقی بماند تا زمانی که تمام جنگ ها از بین بروند و صلح پایدار برقرار شود. سود حاصل از فروش نسخه های چاپی و PDF بودجه کار را تأمین می کند World BEYOND War.

متن تولید و ویرایش شده توسط دیوید سوانسون.

صوتی ضبط شده توسط تیم پلوتا

موارد نوشته شده توسط رابرت انشوئتز، دیوید سوانسون، آلن نایت، مریلین اولنیک، الینور میلارد، ارین مک فیلفش، الکساندر شیا، جان ویلکینسون، ویلیام جیمر، پیتر گلداسمیت، گارس اسمیت، تیری بلان و تام شات.

ایده هایی برای موضوعات ارائه شده توسط دیوید سوانسون، رابرت انشوتز، آلن نایت، مریلین اولنیک، الینور میلارد، دارلین کافمن، دیوید مک رینولدز، ریچارد کین، فیل روکنل، جیلی گریر، جیم گولد، باب استوارت، آلاینا هکسمت، تیری بلان.

موسیقی استفاده شده با اجازه از "پایان جنگ" ، توسط اریک کلویل.

موسیقی صوتی و میکس توسط سرجیو دیاز.

گرافیک توسط پریسا سارمی.

World BEYOND War یک جنبش غیر خشونت آمیز جهانی برای پایان دادن به جنگ و برقراری صلح عادلانه و پایدار است. هدف ما ایجاد آگاهی از پشتیبانی مردمی برای پایان دادن به جنگ و توسعه بیشتر این پشتیبانی است. ما در تلاش هستیم تا ایده نه تنها از جنگ ویژه جلوگیری کنیم بلکه کل نهاد را از بین ببریم. ما تلاش می کنیم فرهنگ جنگ را جایگزین صلح کنیم که در آن ابزارهای غیر خشونت آمیز برای حل مناقشه جای خونریزی را بگیرد.

 

پاسخ دهید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *

مقالات مرتبط

نظریه تغییر ما

چگونه به جنگ پایان دهیم

برای چالش صلح حرکت کنید
رویدادهای ضد جنگ
به ما کمک کنید رشد کنیم

اهدا کنندگان کوچک ما را ادامه می دهند

اگر انتخاب می‌کنید که حداقل 15 دلار در ماه کمک مکرر داشته باشید، می‌توانید هدیه‌ای برای تشکر انتخاب کنید. ما از اهداکنندگان مکرر خود در وب سایت خود تشکر می کنیم.

این شانس شماست که یک را دوباره تصور کنید world beyond war
فروشگاه WBW
ترجمه به هر زبانی