المنار صلح آوریل

آوریل

آوریل 1
آوریل 2
آوریل 3
آوریل 4
آوریل 5
آوریل 6
آوریل 7
آوریل 8
آوریل 9
آوریل 10
آوریل 11
آوریل 12
آوریل 13
آوریل 14
آوریل 15
آوریل 16
آوریل 17
آوریل 18
آوریل 19
آوریل 20
آوریل 21
آوریل 22
آوریل 23
آوریل 24
آوریل 25
آوریل 26
آوریل 27
آوریل 28
آوریل 29
آوریل 30

cicerowhy


آوریل 1. در این روز در 2018 ایالات متحده اولین کتاب خوراکی خود را برگزار کرد. رئیس جمهور دونالد ترامپ روز اول آوریل 1 را با دستور اجرایی تاسیس کرد. جشنواره بین المللی کتاب خوراکی در سال 2017 تاسیس شد و در کشورهایی از جمله استرالیا ، برزیل ، هند ، ایتالیا ، ژاپن ، لوکزامبورگ ، مکزیک ، مراکش ، هلند ، روسیه و هنگ کنگ جشن گرفته شده است. همچنین این جشن در ایالات متحده به صورت محلی برگزار می شود: از سال 2000 در اوهایو ، در لس آنجلس در 2004 ، در ایندیاناپولیس در 2005 و در فلوریدا به عنوان بخشی از هفته کتابخانه ملی. مشاوران ترامپ استدلال کردند که روز کتاب خوراکی فرصتی عالی برای دادن هدفی میهن دوستانه به یک واقعه قلبی است. این می تواند به نقطه کانونی تقویم برای جنگ با اخبار جعلی و بزرگداشت استثنایی گرایی آمریکا تبدیل شود. ترامپ به ویژه هنگامی که شنید کتابخانه پرکینز در کالج هاستینگز در نبراسکا به عنوان بخشی از هفته کتاب های ممنوع ، روز خوراکی کتاب را جشن گرفته است ، به ویژه الهام گرفت. در دستورالعمل ترامپ قوانینی که باید رعایت شوند ، مشخص شده است.

  1. این باید سالانه در آوریل 1 برگزار شود.
  2. این یک تعطیلات عمومی نیست بلکه یک رویداد رسانه ای اجتماعی است.
  3. شهروندان باید قبل یا بعد از کار، یا در حین تحریم های مجاز، پیوست شوند.
  4. شهروندان باید متنهایی را که انتخاب می کنند در آن روز در توییتر بنویسند.
  5. NSA باید تمام متون ذکر شده را برای اقدامات بعدی تسویه کند.

همانطور که Trump گفت: هنگام اعلام روز ملی کتاب خوراکی از مراحل کتابخانه کنگره، "این روز مناسب برای همه کسانی است که از فروشندگان خبر جعلی خارج می شوند تا کلمات خود را بخورند و با برنامه و دوباره بازسازی امریکا بزرگ شوند. "


آوریل 2. در این روز در 1935، هزاران دانشجوی آمریکایی علیه جنگ اعتراض کردند. دانش آموزان کالج در اواسط تا اواخر 1930s احساس وحشت از جنگ جهانی اول را در سراسر فرانسه، بریتانیا و ایالات متحده، اعتقاد بر این که جنگ به نفع کسی نیست، اما از دیگران ترس. در 1934، اعتراض آمریكا از جمله دانشجویان 25,000 به یاد روزی كه ایالات متحده وارد جنگ جهانی اول شد، برگزار شد. در 1935، "کمیته اعتصاب دانشجویی علیه جنگ" در ایالات متحده آغاز شد و جنبش حتی بزرگتر دانشجویان 700 از دانشگاه کنتاکی با 175,000 بیشتر در سراسر ایالات متحده و هزاران نفر دیگر در سراسر جهان پیوست. دانش آموزان از دانشگاه های 140 از کشورهای 31 طبقات خود را در این روز ترک کردند: "اعتراض به کشتار جمعی بیشتر از یک ساعت کلاس مفید بود." با توجه به افزایش مشاغل آلمان، مشکل بین ژاپن و اتحاد جماهیر شوروی، ایتالیا و اتیوپی، فشار ساخته شده برای دانش آموزان برای صحبت کردن. در KU، کنت متولد، یکی از اعضای تیم بحث، مبلغ $ 300 که برای جنگ جهانی اول صرف کرده بود مورد سوال قرار داد و این استدلال که "عقلانیت می تواند یک راه حل بهتر را بیابد". در حالیکه او در پدیده بود، جمعیت در معرض گاز اشک آور قرار گرفت، با این وجود متولد متولد شد، دانش آموزان را متقاعد کرد که اعلام کنند "شما در این جنگ بدتر از این خواهد بود". چارلز هاکلر، یکی از دانش آموزان قانون، تظاهرات را به عنوان یادآوری هایی عنوان می کند که "جنگ اجتناب ناپذیر است"، برنامه ریزی کنونی ROTC را "تبلیغات جنگی برای سرمایه داران، نمایندگی های مهمات و سایر متخلفان جنگی. "همانطور که بسیاری از این دانش آموزان در نهایت به جنگ و مرگ در اروپا، آسیا و آفریقا در طول جنگ جهانی دوم مجبور شدند، کلمات آنها تبدیل به هرج و مرج تر.


آوریل 3. در این روز در 1948، برنامه مارشال به اجرا در آمد. به دنبال جنگ جهانی دوم ، سازمان ملل کمک های بشردوستانه را به کشورهای ویران شده در سراسر اروپا آغاز کرد. ایالات متحده که خسارت قابل توجهی ندیده بود ، کمک های مالی و نظامی را ارائه داد. رئیس جمهور ترومن سپس رئیس ستاد ارتش سابق آمریكا جورج مارشال را كه به دیپلماسی خود به عنوان وزیر امور خارجه شهرت داشت منصوب كرد. مارشال و کارکنانش برای بازگرداندن اقتصادهای اروپا "طرح مارشال" یا "طرح بهبودی اروپا" را ارائه دادند. از اتحاد جماهیر شوروی دعوت شد اما از ترس آمریكا در تصمیمات مالی خود امتناع ورزید. شانزده کشور پذیرفتند و از بهبود اقتصادی قوی بین سالهای 1948-1952 که منجر به اتحاد آتلانتیک شمالی و بعداً اتحادیه اروپا شد برخوردار بودند. جورج مارشال با دریافت جایزه صلح نوبل برای کارهای خود ، این کلمات را با جهانیان در میان گذاشت: "در مورد اعطای جایزه صلح نوبل به یک سرباز اظهارنظرهای قابل توجهی شده است. من می ترسم این مورد به نظر من قابل توجه نباشد به گونه ای که برای دیگران کاملاً مشهود است. من بسیاری از وحشت و فجایع جنگ را می دانم. امروز ، به عنوان رئیس کمیسیون یادبودهای نبرد آمریکا ، وظیفه من نظارت بر ساخت و نگهداری گورستان های نظامی در بسیاری از کشورهای خارج از کشور ، به ویژه در اروپای غربی است. هزینه جنگ در زندگی انسانها دائماً در برابر من پخش می شود ، این كتابها در بسیاری از دفترهایی كه ستونهای آنها سنگ قبر است ، به طور مرتب نوشته شده است. من عمیقاً تحت تأثیر قرار گرفته ام تا برخی از روشها یا روشهای جلوگیری از مصیبت دیگر جنگ را پیدا کنم. تقریباً روزانه از همسران ، مادران یا خانواده های افتادگان می شنوم. فاجعه پس از آن تقریباً دائماً پیش روی من است. "


آوریل 4. در این تاریخ در 1967، مارتین لوتر کینگ سخنرانی قبل از کنگره های 3,000 را در کلیسای بین المللی وابسته به ریورساید در شهر نیویورک ارائه کرد. این سخنرانی به نام "فراتر از ویتنام: زمان برای فروپاشی سکوت" نشانگر تغییر در نقش پادشاه از رهبر حقوق مدنی به پیامبر انجیل اجتماعی است. در آن، او نه تنها یک برنامه جامع برای پایان دادن به جنگ گذاشت، بلکه، همان طور که در اندازه های غیر ارادی بود، یک «بیماری بدی عمیق در درون روح آمریکا» ایجاد کرد که جنگ آن یک علامت بود. ما باید، او اصرار داشت، "انقلابی رادیکال از ارزش ها ..." یک ملت که سالها بعد از سال به صرف هزینه بیشتری برای دفاع نظامی از برنامه های ارتقای اجتماعی می رسد، به مرگ روحانی نزدیک می شود. »پس از سخنرانی، پادشاه به طور گسترده ای توسط استقرار آمریکا متوقف شد. نیویورک تایمز اظهار داشت که "استراتژی متحد کردن جنبش صلح و حقوق مدنی می تواند به خوبی برای هر دلیلی فاجعه آمیز باشد" و انتقاد مشابه از مطبوعات سیاه و NAACP به دست آمد. با این حال، علی رغم ضرب و شتم و مجازات نژادپرستانه ممکن، پادشاه عقب نشینی نکرده است. او در یک برنامه رادیکال قرار گرفت و برنامه ریزی کمپین فقیران مردم را آغاز کرد، پروژه ای را برای متحد کردن تمامی محروم کردن امریکا، صرف نظر از نژاد و ملیت، در علم رایج کرامت انسانی. او خلاصه ای از نگرش جدید خود را در این کلمات: "صلیب ممکن است به معنای مرگ محبوبیت خود را." با این حال، "عبور خود را برداشت و فقط آن را تحمل. این راه من تصمیم به رفتن است. بیا آنچه ممکن است، مهم نیست که اکنون. "یک سال پس از سخنرانی، دقیقا به روز، او ترور شد.


آوریل 5. در این روز در سال 1946 ، ژنرال داگلاس مک آرتور در مورد ممنوعیت جنگ به عنوان ماده 9 قانون اساسی جدید ژاپن صحبت کرد. ماده 9 شامل زبانی تقریباً یکسان با زبان پیمان Kellogg-Briand است که بسیاری از کشورها در آن عضو هستند. وی گفت: "در حالی كه تمام مفاد این قانون اساسی جدید از اهمیت برخوردار است و به صورت جداگانه و جمعی به هدف مطلوب منتهی می شود ، همانطور كه ​​در پوتسدام بیان شد ،" من می خواهم به ویژه به این بند اشاره كنم كه در مورد انصراف از جنگ است. چنین چشم پوشی ، گرچه از برخی جهات دنباله ای منطقی برای نابودی پتانسیل جنگ سازی ژاپن است ، اما در تسلیم حق حاکمیت توسل به سلاح در حوزه بین الملل فراتر از این است. در نتیجه ژاپن ایمان خود را به جامعه ای از ملتها با قوانین عادلانه ، مدارا و م effectiveثر اخلاق اجتماعی و سیاسی جهانی اعلام می کند و تمامیت ملی خود را به آن می سپارد. ممکن است بدبین چنین اقدامی را اثبات کننده اما ایمان کودکانه به ایده آل رویایی بداند ، اما واقع گرایانه اهمیت بسیار عمیق تری را در آن می بیند. او درک خواهد کرد که در تکامل جامعه ، تسلیم حقوق خاصی برای انسان ضروری شد. . . . پیشنهاد . . اما یک گام دیگر در تکامل بشر را می شناسد. . . . وابسته به رهبری جهانی است که شهامت اخلاقی برای اجرای اراده توده های نفرت از جنگ را ندارد. . . . بنابراین من پیشنهاد ژاپن در مورد انصراف از جنگ را مورد توجه همه مردم جهان قرار می دهم. این راه را نشان می دهد - تنها راه. "


آوریل 6. در این روز در 1994، روسای رواندا و بوروندی مورد قتل قرار گرفتند. این شواهد به پلی کگلمه، که بعدها رئیس جمهور رواندا بود، به عنوان ورشکستگی، به پلیس ایالات متحده و جنگجو آموزش دیده آمریکایی اشاره می کند. این یک روز خوب است تا به یاد داشته باشید که در حالی که جنگ نمی تواند از نسل کشی جلوگیری کند، می تواند آنها را ایجاد کند. بوتروس بوتروس غالی، دبیر کل سازمان ملل متحد، گفت: "نسل کشی در رواندا 100 درصد مسئولیت آمریکایی ها بود!" این به این دلیل بود که ایالات متحده در ماه اکتبر 1، 1990، توسط یک ارتش اوگاندا تحت هدایت آموزش دیده آمریکایی، از حمله به رواندا حمایت کرد. قاتلان و از حمله آنها به رواندا برای سه سال و نیم حمایت کرد. دولت واشنگتن، در پاسخ، از مدل زندانی شدن آمریکا در ژاپن در جنگ جهانی دوم پیروی نکرد. همچنین این ایده خائنان را در میان آن ساخت نکرد، زیرا ارتش مهاجم واقعا سلول های فعال 36 را در رواندا داشت. اما دولت رواندا 8,000 را دستگیر کرد و آنها را برای چند روز تا شش ماه نگه داشت. مردم از مهاجمان فرار کردند، بحران پناهندگان بزرگ را ایجاد کردند، کشاورزی را خراب کرد، اقتصاد را خراب کرد و جامعه را شکست داد. ایالات متحده و غرب مسلحان گرما و فشار را از طریق بانک جهانی، صندوق بین المللی پول و USAID اعمال کردند. در میان نتایج، خصومت میان هوتو و تتسی افزایش یافت. سرانجام دولت سرازیر می شود. ابتدا کشتار جمعی به نام نسل کشی رواندا به حساب می آید. و قبل از آن قتل دو رئیس جمهور خواهد بود. کشتن غیرنظامیان در رواندا از آن زمان تا کنون ادامه داشته است، اگرچه این کشتار در همسایگی کنگو بسیار سنگین بوده است، در حالی که دولت Kagame در جنگ با کمک آمریکا و سلاح ها و نیروهای نظامی جنگید.


آوریل 7. در این روز در روزنامۀ 2014، رئیس جمهور اکوادور، رافائل کورئا به ارتش آمریکا گفت که کشورش را ترک کند. کورئا نگران "تعداد بسیار زیاد" افسران ارتش ایالات متحده بود که در امور اکوادور دخالت می کردند. همه 20 کارمند ارتش آمریكا ، به استثنای وابسته نظامی آمریكا ، تحت تأثیر قرار گرفتند. این آخرین گام تا به امروز در تلاش های اکوادور برای به دست آوردن حاکمیت منحصر به فرد ایالات متحده در زمینه امنیت داخلی آن است. اولین قدم در سال 2008 برداشته شد ، زمانی که کورئا ارتش خود را که ظاهرا نیروهایش نفوذ کرده بودند و تحت تأثیر سیا بودند ، پاکسازی کرد. سپس در سال 2009 اکوادور نیروهای آمریکایی مستقر در آنجا را هنگامی که حاضر به تمدید اجاره 10 ساله بدون اجاره منقضی شده در پایگاه نظامی ایالات متحده در شهر مانتا در سواحل اقیانوسیه اکوادور نشد ، از نیروهای خود مستقر کرد. نيروي هوايي آمريكا از اين پايگاه به عنوان "جنوبي ترين محل عملياتي" خود كه به نظر مي رسد قصد داشت قاچاق مواد مخدر را از كلمبيا متوقف كند ، از اين پايگاه نام برد. قبل از بسته شدن ، Correa پیشنهادی را برای باز نگه داشتن پایگاه ارائه داد. وی گفت: "ما پایگاه را با یك شرط تمدید خواهیم كرد ،" به آنها اجازه دهند ما در میامی - یك پایگاه اكوادورا مستقر كنیم. " البته ایالات متحده علاقه ای به آن پیشنهاد نداشت. ریاکاری موضع ایالات متحده توسط ماریا آگوستا کاله ، عضو شورای ملی اکوادور خلاصه شد نیویورک تایمز گزارش شده است که می گوید: "این مسئله کرامت و حاکمیت است. چند پایگاه خارجی در ایالات متحده وجود دارد؟ " البته ما جواب را می دانیم. اما در مورد این سوال که آیا می توان پایگاه های ایالات متحده در کشورهای دیگر را بست ، داستان اکوادور یک پاسخ الهام بخش را ارائه می دهد.


آوریل 8. در این روز در 1898، پل رابسون متولد شد. پدر پل، قبل از رسیدن به پرینستون، از بردگی فرار کرد و از دانشگاه لینکلن فارغ التحصیل شد. علی رغم تبعیض در سراسر کشور، پولس تحصیلات دانشگاهی را در دانشگاه راتگرز دریافت کرد و در آنجا به مدرسه حقوقی کلمبیا به عنوان والدیتوریا فارغ التحصیل شد. نژادپرستی کارش را مختل کرد، بنابراین او دیگر در تئاتر به پیشرفت تاریخ و فرهنگ آفریقایی-آمریکایی دست یافت. پولول برای نقش های برنده جایزه ای در نمایشنامه های مشهور شناخته شد اتللو, امپراتور جونزو همه چیلوون خدا بال داره، و برای عملکرد خیره کننده او از رودخانه قدیمی in نمایشگاه اجراهای وی در سراسر جهان تماشاگران را مشتاق به موسیقی شب بازی می کرد. روبسن در رشته زبان تحصیل کرد و در 25 کشور جهان آهنگ هایی درباره صلح و عدالت اجرا کرد. این امر منجر به دوستی با رهبر آفریقا جومو کنیاتا ، جواهر لعل نهرو هند ، وب دو بوئیس ، اما گلدمن ، جیمز جویس و ارنست همینگوی شد. در سال 1933 ، روبسون درآمد حاصل از خود را اهدا کرد همه چیلون خدا به پناهندگان یهودی. در سال 1945 ، او از رئیس جمهور ترومن خواست تا قانونی ضد لینچ تصویب کند ، جنگ سرد را زیر سال برد و پرسید که چرا آمریکایی های آفریقایی تبار باید برای کشوری با چنین نژادپرستی گسترده مبارزه کنند. سپس از طرف کمیته فعالیت های مجلس غیرآمریکایی مجلس به Paul Robeson برچسب کمونیست داده شد و عملاً کار خود را متوقف کرد. هشتاد کنسرت وی لغو شد و در حالی که پلیس ایالت نگاه می کرد ، دو نفر به آنها حمله کردند. روبسون پاسخ داد: "من می خواهم هر جا که مردم بخواهند آواز بخوانم آواز بخوانم ... و از صلیب هایی که در Peekskill یا هر جای دیگر سوزانده می شوند ، ترس نخواهم داشت." ایالات متحده گذرنامه Robeson را به مدت 8 سال لغو کرد. روبسون زندگی نامه ای نوشت اینجا ایستاده ام قبل از مرگش، که به نظر می رسد از مواد مخدر و الکترو تکان دهنده به دست سیا گرفته شده است.


آوریل 9. در این روز در 1947 اولین سفر آزادی، "سفر مجدد" توسط CORE و FOR حمایت شد. پس از جنگ جهانی دوم، دیوان عالی ایالات متحده تصریح کرد که جداسازی قطارها و اتوبوس های بین ایالتی با قانون اساسی است. همانطور که حکومت در سراسر جنوب نادیده گرفته شد، Fellowship Of Harmony (FOR) و تیم هشت آفریقایی آمریکایی و هشت سفید از کنگره برای برابری نژادی (CORE)، از جمله رهبران گروه Bayard Rustin و George House، شروع به سوار شدن به اتوبوس و نشستن با هم آنها در اتوبوسهای Greyhound و Trailways در واشنگتن دی سی به سمت پترزبورگ رفتند و سپس Greyhound به سمت رالی رفت و مسیرهای مسیری برای دورام. راننده ی Greyhound پلیس را به سمت آکسفورد رسانده بود وقتی که روستین فرار از جلو اتوبوس را نپذیرفت. پلیس هیچ کاری را به عنوان راننده انجام نداد و روستین برای 45 دقیقه متقاعد شد. هر دو اتوبوس روز بعد به چپل هیل می رسند، اما قبل از خروج برای گرینزبورو در ماه آوریل 13، چهار سوارکار (دو آمریکایی آفریقایی تبار و دو سفید) به ایستگاه پلیس مجاور مجبور شدند، دستگیر و یک پیوند 50 هر کدام را اختصاص دادند. این حادثه توجه بسیاری از منطقه را شامل چندین راننده تاکسی را به خود جلب کرد. یکی از آنها جیمز پک، سوار بر بالین، به هنگام خروج از اوراق قرضه، به سمت او افتاد. مارتین واتکینز، یکی از جانبازان جنگجو سفید، توسط رانندگان تاکسی برای گفتگو با یک زن آفریقایی-آمریکایی در ایستگاه اتوبوس مورد ضرب و شتم قرار گرفت. همه اتهامات عنوان شده علیه مهاجمان سفید پوست به دلیل قربانی شدن به خاطر تحریک خشونت محروم شدند. کار سرچشمه این مدافعان حقوق مدنی در نهایت منجر به فرار از آزادی 1960 و 1961 شد.


آوریل 10. در این تاریخ در 1998، توافق جمعه جمعه در ایرلند شمالی امضا شد، و به پایان رسید 30 سال جنگ های فرقه ای در ایرلند شمالی معروف به "مشکلات". منازعه ای که با این توافق حل شد از اواسط دهه 1960 شروع شد ، زمانی که پروتستان ها در ایرلند شمالی به اکثریت جمعیتی دست یافتند که به آنها اجازه می داد نهادهای دولتی را از راه هایی که اقلیت کاتولیک رومی منطقه را تحت تأثیر قرار می دهد ، کنترل کنند. در اواخر دهه 60 ، جنبش فعال حقوق مدنی به نمایندگی از جمعیت کاتولیک منجر به بمب گذاری ، ترور و شورش بین کاتولیک ها ، پروتستان ها و پلیس انگلیس و نیروهای نظامی شد که تا اوایل دهه 1990 ادامه داشت. در اوایل سال 1998 ، چشم انداز صلح در ایرلند شمالی همچنان ناچیز بود. حزب اتحادیه پروتستان اولستر (طرفداران اتحاد با انگلیس) از نظر تاریخی هنوز از مذاکره با سین فین ، جناح سیاسی عمدتا کاتولیک و جمهوری ایرلندی ارتش جمهوری خواه ایرلند (IRA) امتناع ورزید. و IRA خود تمایلی به پایین گذاشتن اسلحه خود نداشت. با این حال ، مذاکرات چند طرفه در حال انجام ، از سال 1996 آغاز شد ، که در آن نمایندگان ایرلند ، احزاب مختلف سیاسی ایرلند شمالی و دولت انگلیس شرکت داشتند ، سرانجام به ثمر نشستند. توافقی حاصل شد که مجمع منتخب ایرلند شمالی مسئول بیشتر امور محلی ، همکاری فرامرزی بین دولتهای ایرلند و ایرلند شمالی و ادامه مشاوره بین دولتهای انگلیس و ایرلند بود. در ماه مه 1998 ، این توافق نامه با اکثریت قریب به اتفاق در همه پرسی مشترکاً در ایرلند و ایرلند شمالی تصویب شد. و در تاریخ 2 دسامبر 1999 ، جمهوری ایرلند ادعاهای سرزمینی خود را بر اساس قانون اساسی کل جزیره ایرلند برطرف کرد و پادشاهی متحده مستقیماً بر ایرلند شمالی حکمرانی کرد.


آوریل 11. در این روز در 1996، پیمان Pelindaba در قاهره مصر امضا شد. زمانی که اجرای آن، پیمان تمام قاره آفریقا را به یک منطقه آزاد بدون سلاح تبدیل خواهد کرد. این مجموعه همچنین شامل چهار مجموعه از این مناطق است که کل نیمکره جنوبی را پوشش می دهد. چهل و هشت کشور آفریقایی این معاهده را امضا کردند که به هر حزب نیاز دارد "تحقیق، توسعه، ساخت، انبار کردن و یا در غیر اینصورت دستکاری، کنترل و یا کنترل هر نوع دستگاه انفجاری هسته ای را به هر وسیله ای در هر کجا انجام دهد". این معاهده همچنین ممنوعیت آزمایش دستگاه های انفجاری هسته ای؛ نیاز به از بین بردن هر گونه چنین دستگاه هایی که در حال حاضر ساخته شده اند و تبدیل یا تخریب هر گونه امکانات طراحی شده برای ایجاد آنها؛ و ممنوعیت انهدام مواد رادیواکتیو در منطقه تحت پوشش این معاهده است. علاوه بر این، کشورهای هسته ای مجبور به استفاده از سلاح های هسته ای علیه هر کشوری در ناحیه بدون سلاح هسته ای نمی شوند. مطبوعاتی که روز چهارشنبه آوریل 12، 1996 منتشر شده توسط شورای امنیت سازمان ملل متحد، اهمیت پیمان Pelindaba را که در نهایت بعضی از 13 سال بعد، در ماه ژوئیه 15، 2009 به امضا رسانده شد، خلاصه کرد. 28 مورد نیاز استth کشور آفریقا اگرچه شورای امنیت امیدوار بود که اجرای سریع پیمان را تضمین کند ، اما به رسمیت شناختن پذیرش آن توسط بیش از 40 کشور آفریقایی ، و همچنین تقریباً تمام کشورهای سلاح هسته ای ، "سهم مهمی در صلح بین المللی و امنیت." در بیانیه مطبوعاتی خود چنین آمده است: "شورای امنیت از این فرصت استفاده می کند تا چنین تلاش های منطقه ای را ... در سطح بین المللی و منطقه ای با هدف دستیابی به جهانی بودن رژیم منع گسترش سلاح های هسته ای تشویق کند."


آوریل 12. در این تاریخ در 1935، برخی از دانش آموزان کالج 175,000 در سراسر آمریکا درگیر اعتراضات در کلاس درس و تظاهرات مسالمت آمیز بودند که در آن هیچ وقت برای شرکت در یک درگیری مسلحانه تعهد نکردند. بسیج های ضد جنگ دانشجوی مشابه با کسانی که در 1935 بودند نیز در ایالات متحده در 1934 و 1936 برگزار شد، و تعداد آنها از 25,000 در 1934 به 500,000 در 1936 افزایش یافته است. از آنجایی که بسیاری از دانشجویان کالج، تهدید جنگی که فاشیسم در اروپا به عنوان در حال ظهور از هرج و مرج تولید شده توسط جنگ جهانی اول بود مشاهده کرد، هر یک از تظاهرات در ماه آوریل برگزار شد تا ماه مه ایالات متحده وارد جنگ جهانی اول شود. بر این باورند که تنها کسب و کار بزرگ و منافع شرکت ها از این جنگ سود برده است، دانش آموزان از آنچه که آنها را به عنوان کشتار بی معنی میلیون ها نفر می دانستند، نفرت داشتند و به دنبال عدم تمایل خود برای شرکت در جنگ دیگری بی معنی در خارج از کشور بودند. با این حال، جالب توجه است که مخالفت شدید آنها با جنگ بر اساس دیدگاه های ضد امپریالیستی یا انزواطلبانه سیاسی نیست، بلکه به طور عمده در مورد صلح آمیز بودن روحانی است که شخصی بود یا از عضویت در سازمان ای که آن را ارتقا داده بود، حاصل شد. به نظر می رسد یک حکایت تنها این را روشن می کند. ریچارد مور، دانشجوی دانشگاه کالیفرنیا در برکلی در 1932، خود را در فعالیت های ضد جنگ غوطه ور کرده است. او بعدا توضیح داد: «موقعیت من، این بود: من به کشتن اعتقاد ندارم، و دو: من مایل نبودم خود را به مقام عالی بالاتر بفرستم، یعنی اینکه آیا خدا یا ایالات متحده آمریکا بود.» چنین اعتبار نیز ممکن است توضیح دهد که چرا صدها هزار نفر از مردان جوان این زمان معتقد بودند که اگر همه مردان جوان به سادگی از مبارزه خودداری کنند، جنگ ممکن است حذف شود.


آوریل 13. در این تاریخ در 1917، رئیس جمهور وودرو ویلسون کمیته اطلاعات عمومی (CPI) را با دستور اجرایی تاسیس کرد. جانشینی جورج کریل، روزنامه نگار مصنوعی زمانیکه رئیس خود منصوب شد، CPI قصد داشت یک کمپین تبلیغاتی پایدار برای ساختن حمایت داخلی و بین المللی از ورود به عقب امریکا در جنگ جهانی اول فقط یک هفته پیش باشد. برای انجام ماموریت خود، CPI تکنیک های تبلیغاتی مدرن را با درک پیچیده ای از روان شناسی انسانی ترکیب کرد. در آنچه نزدیک به سانسور کامل بود، "دستورالعمل های داوطلبانه" برای کنترل گزارش های رسانه ای در مورد جنگ و کانال های فرهنگی با مواد جنگی طرفدار جنگل اجرا شد. بخش اخبار CPI برخی از انتشارات 6,000 را منتشر کرد که هر هفته بیش از ستون های روزنامه 20,000 را پر کرد. بخش آن از ویژگی های سندیکا، نویسندگان برجسته، رمان نویس ها و نویسندگان کوتاه را برای رسیدن به خط رسمی دولت به شکل قابل هضم به 12 میلیون نفر در هر ماه استخدام کرد. بخش انتشارات تصویری پوسترهای قدرتمند را در رنگ های میهن پرستی در تابلوهای تبلیغاتی سراسر کشور گچ می کرد. محققان برای استخراج جزوه هایی مانند تمرینات جنگی آلمان و فتح و فرهنگ. و بخش فیلم ها فیلم هایی با عنوان هایی مانند Kaiser: The Beast of Berlin. با ایجاد CPI، ایالات متحده اولین کشور مدرن بود که تبلیغاتی را در مقیاس بسیار گسترده منتشر کرد. در انجام این کار، درس مهمی به ارمغان آورد: اگر حتی یک حکومت دموکراتیک اسمی، به جز یک تئوری، مصمم به رفتن به جنگ باشد، ممکن است به دنبال متحد کردن یک ملت تقسیم شده در پشت آن با یک مبارزات جامع و طولانی مدت از تبلیغات جعلی .


آوریل 14. در این تاریخ در 1988، مجلس دانمارک قطعنامه ای را تصویب کرد که اصرار دارد دولت آن تمام کشتی های جنگی خارجی را به دنبال ورود به پورت های دانمارکی اعلام کند؛ آنها باید قبل از انجام این اقدام مثبت اعلام کنند که آیا آنها سلاح هسته ای را حمل می کنند یا نه حمل می کنند. علیرغم سیاست دانمارکی 30 ساله ای که سلاح های هسته ای را در هر کجای قلمرو خود، از جمله بنادر آن، ممنوع کرده است، توسط پذیرش دانمارک از تسلیحاتی که توسط ایالات متحده و دیگر متحدان ناتو به کار گرفته می شود، به طور مرتب از بین رفته است. این سیاست، به رسمیت شناخته شده به عنوان NCND، "نه تأیید و نه انکار"، به طور موثر اجازه داد تا کشتی های ناتو به طور داوطلبانه حمل سلاح های هسته ای را به بنادر دانمارکی حمل کنند. با این وجود قطعنامه جدید، محدود کننده، مشکلات را مطرح کرد. سفیر آمریکا در دانمارک قبل از تصویب آن، به سیاستمداران دانمارک گفت که این قطعنامه می تواند از تمامی کشتی های ناتو از دیدار با دانمارک حفظ کند، به این ترتیب تمرینات مشترک در دریا و از بین بردن همکاری نظامی پایان می یابد. از آنجایی که بیش از 60 درصد دانمارک ها کشور خود را در ناتو خواستار بودند، تهدیدات به طور جدی توسط دولت راست راست دانمارک گرفته شد. این انتخابات در ماه مه 10 برگزار شد و منجر به حفظ محافظه کاران در قدرت شد. در ماه ژوئیه 2، زمانی که یک کشتی جنگی آمریکایی در نزدیکی یک بندر دانمارک از تملک ماهیت درگیری های کشتی فرار کرد، نامه ای که به کشتی فرستاده شد و به مشاوره آن در مورد سیاست جدید دانمارک اعتراض کرد، به صورت غیر رسمی به سمت ساحل برگردانده شد. در ماه ژوئن 8، دانمارک با توافقنامه جدیدی با آمریکا موافقت کرد که مجددا به کشتی های ناتو اجازه ورود به بنادر دانمارک را داده و بدون تایید یا انکار اینکه حمل سلاح های هسته ای را انجام می دهند. دانمارک به طور همزمان به دولت های ناتو از ممنوعیت طولانی مدت سلاح های هسته ای خود در خلیج فارس در زمان صلح کمک می کند.


آوریل 15. در این روز در 1967 بزرگترینجنگ ویتنام ویتنام تظاهرات در تاریخ ایالات متحده، تا آن زمان، اتفاق افتاد در نیویورک، سان فرانسیسکو و بسیاری دیگر از شهرهای سراسر ایالات متحده. در نیویورک ، اعتراض در پارک مرکزی آغاز شد و در مقر سازمان ملل به پایان رسید. بیش از 125,000 نفر از جمله دکتر مارتین لوتر کینگ ، جونیور ، هری بلافونته ، جیمز بول و دکتر بنجامین اسپوک در آن شرکت کردند. بیش از 150 کارت پیش نویس سوزانده شد. 100,000 نفر دیگر از خیابان دوم و مارکت در مرکز شهر سانفرانسیسکو به سمت ورزشگاه Kezar در پارک گلدن گیت حرکت کردند ، جایی که رابرت وان بازیگر و همچنین کورتا کینگ علیه مشارکت آمریکا در جنگ ویتنام صحبت کردند. هر دو راهپیمایی بخشی از بسیج بهاری برای پایان دادن به جنگ ویتنام بود. گروه سازماندهی بسیج بهار اولین بار در 26 نوامبر 1966 تشکیل جلسه داد. این گروه توسط یک فعال صلح باسابقه AJ Muste اداره می شد و شامل دیوید دلینگر ، سردبیر رهایی؛ ادوارد کیتینگ، ناشر از باروها؛ سیدنی پک ، از دانشگاه Case Western Reserve ؛ و رابرت گرینبلات ، از دانشگاه کرنل. در ژانویه 1967 ، آنها کشیش جیمز لوتر بیول ، همکار نزدیک مارتین لوتر کینگ ، جونیور را به عنوان مدیر بسیج بهار انتخاب کردند. در پایان راهپیمایی نیویورک ، بول اعلام کرد که ایستگاه بعدی واشنگتن دی سی خواهد بود. از 20 تا 21 مه 1967 ، 700 فعال ضد جنگ در آنجا برای کنفرانس بسیج بهار جمع شدند. هدف آنها ارزیابی تظاهرات آوریل و ترسیم مسیر آینده برای جنبش ضد جنگ بود. آنها همچنین یک کمیته اداری - کمیته ملی بسیج برای پایان دادن به جنگ در ویتنام - ایجاد کردند تا رویدادهای آینده را برنامه ریزی کنند.

peacethroughpeace


آوریل 16. در این روز در 1862، پرزیدنت آبراهام لینکلن یک لایحه پایان دادن به برده داری را در واشنگتن دی سی امضا کرد این روز رهایی در واشنگتن دی سی است و پایان بردگی در واشنگتن دی سی ، بدون جنگ است. در حالی که برده داری در سایر نقاط ایالات متحده با ایجاد قوانین جدید پس از کشتن سه چهارم میلیون نفر در بسیاری از مزارع بزرگ به پایان رسید ، برده داری در واشنگتن دی سی به همان گونه که در بسیاری از بقیه جهان پایان یافت ، پایان یافت با پرش از جلو و به سادگی ایجاد قوانین جدید. قانونی که به برده داری در دی سی پایان داد ، از رهایی جبران شده استفاده کرد. این به افرادی که برده شده اند جبران نمی کند ، بلکه به افرادی که آنها را به بردگی گرفته اند جبران می کند. برده داری و بردگی جهانی بود و عمدتا در طی یک قرن به پایان رسید ، که اغلب با رهایی جبران شده بیشتر از جنگ ، از جمله در مستعمرات انگلیس ، دانمارک ، فرانسه و هلند و در بیشتر آمریکای جنوبی و کارائیب بود. با نگاه به گذشته ، قطعاً پایان دادن به بی عدالتی ها بدون کشتار جمعی و تخریب ، که فراتر از شر سریع آن نیز در خاتمه بخشیدن به یک بی عدالتی ناکام مانده و تمایل به ایجاد کینه و خشونت طولانی مدت دارد ، سودمند به نظر می رسد. در 20 ژوئن 2013 ، مجله Atlantic مقاله ای با عنوان "نه، لینکلن نمی توانست بردگان را بخرد" منتشر کرد. "چرا نه؟ خوب، صاحبان بردگان نمی خواستند به فروش برسند. این کاملا درست است آنها نکردند. ولی La اطلس تمرکز بر استدلال دیگری است، یعنی این که آن را بیش از حد گران است، هزینه تا $ 1000 3 (در پول 1860s). با این حال، اگر شما دقیقا بخوانید، نویسنده معتقد است که جنگ هزینه بیش از دو برابر آن است.


آوریل 17. در این روز در 1965، اولین راهپیمایی در واشنگتن علیه جنگ ویتنام برگزار شد. دانشجویان برای یک جامعه دموکراتیک (SDS) راهپیمایی را با حضور 15,000-25,000 دانش آموز از سراسر کشور ، اعتصاب زنان برای صلح ، کمیته هماهنگی بدون خشونت دانشجویی ، باب موسی از تابستان آزادی می سی سی پی و خوانندگان جوآن بائز و فیل اوچ آغاز کردند. س Theالاتی که در آن زمان رئیس پالس پوتر رئیس SDS مطرح کرد ، امروزه نیز مطرح است: «چه نوع سیستمی است که ایالات متحده یا هر کشوری را توجیه کند که سرنوشت مردم ویتنام را تصرف کند و از آنها برای اهداف خود بی عیب استفاده کند؟ چه نوع سیستمی است که حق رای مردم در جنوب را از بین می برد ، میلیون ها میلیون نفر را در سراسر کشور فقیر و محروم از جریان اصلی و وعده جامعه آمریکایی می کند ، که باعث ایجاد بروکراسی های بی چهره و وحشتناک می شود و کسانی را به محلی برای گذراندن زندگی مردم تبدیل می کند و آیا کار آنها ، که ارزشهای مادی را مقدم بر ارزشهای انسانی قرار می دهد - و هنوز هم در آزاد خواندن خود پافشاری می کند و همچنان که خود را متناسب با پلیس جهانی می بیند ، پافشاری می کند؟ مردان عادی در آن سیستم چه جایگاهی دارند و چگونه می توانند آن را کنترل کنند ... ما باید آن سیستم را نامگذاری کنیم. ما باید آن را نامگذاری کنیم ، توصیف کنیم ، تحلیل کنیم ، درک کنیم و تغییر دهیم. زیرا تنها هنگامی که این سیستم تغییر کرده و تحت کنترل درآید ، می توان برای متوقف کردن نیروهایی که امروز جنگ در ویتنام یا قتلی در جنوب فردا ایجاد می کنند یا تمام جنایات ظریف و غیر قابل محاسبه و بی شماری که روی آنها کار می شود ، امید داشت. مردم در همه زمانها - تمام وقت. "


آوریل 18. در این روز در 1997، عملیات شستشوی "انتخاب زندگی" در کارخانه اسلحه بوفورس در Karlskoga سوئد انجام شد. نام "گاوآهن" به متن اشعیای نبی اشاره دارد که می گوید اسلحه ها را باید به گاوآهن کتک زد. اقدامات گاوآهن در اوایل دهه 1980 زمانی که چندین فعال به مخروطهای بینی کلاهک هسته ای آسیب زدند ، شناخته شد. بوفورس صادر کننده سلاح به اندونزی بود. همانطور که توسط فعال هنر لافین ، فعال صلح سوئدی ، سسیلیا ردنر ، کشیش در کلیسای سوئد ، و مارجا فیشر ، دانشجو ، وارد کارخانه Bofors Arms در Kariskoga ، سوئد شد ، یک درخت سیب کاشت و سعی در خلع سلاح یک نیروی دریایی داشت. کانن به اندونزی صادر می شود. سیسیلیا به جرم تلاش برای خسارت سوicious استفاده و ماریجا نیز کمک به او متهم شد. همچنین هر دو متهم به نقض قانونی شدند که از امکانات "مهم جامعه" محافظت می کند. هر دو زن در 25 فوریه 1998 محکوم شدند. آنها در مورد وقفه های مکرر قاضی گفتند که ، "به گفته ردنر ،" وقتی کشور من یک دیکتاتور را مسلح می کند ، من نمی توانم منفعل و مطیع باشم ، زیرا این باعث گناه من خواهد شد به جنایت نسل کشی در تیمور شرقی. من می دانم چه خبر است و فقط نمی توانم دیکتاتوری اندونزی یا دولت خودم را مقصر بدانم. اقدام شخم زدن ما راهی برای مسئولیت پذیرفتن و همبستگی با مردم تیمور شرقی بود. " فیشر افزود: "ما سعی کردیم از جرم جلوگیری کنیم و این طبق قانون ما یک الزام است." ردنر به جریمه نقدی و 23 سال آموزش اصلاحی محکوم شد. فیشر به جریمه نقدی و دو سال حبس تعلیقی محکوم شد. هیچ حکم زندان صادر نشده است.


آوریل 19. در این روز در 1775، انقلاب ایالات متحده با جنگ در لکسینگتون و کنکورد خشن شد. این چرخش به دنبال استفاده فزاینده از تکنیک های غیر خشونت آمیز که غالباً با دوره های بعدی همراه است ، از جمله اعتراضات بزرگ ، تحریم ، ترویج تولید محلی و مستقل ، توسعه کمیته های مکاتبات و به دست گرفتن قدرت محلی در بیشتر مناطق روستایی ماساچوست. جنگ خشونت آمیز برای استقلال از انگلیس در وهله اول توسط ثروتمندترین صاحبان زمین سفید مرد در مستعمرات انجام شد. در حالی که نتیجه شامل آنچه در آن زمان بود ، قانون اساسی و منشور حقوق اساسی بود ، اما این انقلاب بخشی از جنگ بزرگتر بین فرانسه و انگلیس بود ، بدون فرانسه ، پیروزی در آن وجود نداشت ، انتقال قدرت از یک نخبه به دیگری ، تشکیل هیچ اقدام پوپولیستی برای برابری کردن ، شورش های کشاورزان فقیر و مردم برده را مانند گذشته به دفعات مشاهده کرد ، و مردم را دید که برای حمایت از طرف انگلیس از برده گریخته اند. به دنبال رشد جنبش لغو انگلیس و حکم دادگاه انگلیس که شخصی به نام جیمز سامرست را آزاد کرد ، یکی از انگیزه های جنگ حفظ برده داری بود. كتاب "به من آزادي يا مرگ بده" نوشته پاتريك هنري فقط دهه ها پس از مرگ هنري نگاشته نشده بود ، اما او به عنوان برده مردم را دراختيار داشت و هيچ خطري براي يكي شدن نداشت. انگیزه جنگ تمایل به گسترش به سمت غرب ، ذبح و غارت مردم بومی بود. مانند بسیاری از جنگ های ایالات متحده از آن زمان ، جنگ اول جنگ گسترش بود. این ادعا که جنگ اجتناب ناپذیر یا مطلوب است ، با نادیده گرفتن این واقعیت که کانادا ، استرالیا ، هند و دیگر مناطق نیازی به جنگ ندارند ، کمک می کند.


آوریل 20. در این تاریخ در 1999، دو دانش آموز در دبیرستان کلمباین در لیتلتون، کلرادو، به دنبال شلیک تیراندازی، کشتار 13 مردم و زخمی شدن بیش از 20 دیگر قبل از تبدیل اسلحه خود و خودکشی. در آن زمان، این بدترین تیراندازی در دبیرستان در تاریخ ایالات متحده بود و منجر به بحث در مورد کنترل اسلحه، امنیت مدارس و نیروهایی که دو مرد مسلح، اریک هریس، 18 و دیلان Klebold، 17 را به ارمغان آورد. با توجه به مسئله کنترل اسلحه، انجمن ملی تفنگ، کمپین تبلیغاتی را برگزار کرد که ظاهرا قبلا به عنوان معقول به نظر می رسید که گسترش چک های بررسی فوری در حال حاضر در فروشگاه های اسلحه و فروشگاه های صنفی برای نشان دادن اسلحه مورد نیاز است، جایی که سلاح های قاتل به صورت تقلبی توسط یک دوست با این حال، در پشت صحنه، NRA یک تلاش لابی با مبلغ $ 1.5-million انجام داد که موفق به کشتن یک لایحه با دقیقا چنین نیازی شد و سپس در کنگره مورد انتظار بود. تلاش برای ایجاد ایمنی مدرسه از طریق استفاده از دوربین های امنیتی، آشکارسازهای فلزی و نگهبانان امنیتی بیشتر شد، اما در حذف خشونت اثرگذار نبود. در میان بسیاری از تلاش ها برای درک روانشناسی قاتلان، فیلم مستند مایکل مور بازی بولینگ برای کلمباین به شدت به ارتباط فرهنگی میان اقدامات قاتلان و میل آمریکا به جنگ اشاره کرد که هر دو به وسیله صحنه های جنگ و حضور نزدیک لاکهید مارتین، تولید کننده سلاح های بزرگ، نشان داده شده است. یکی از بازنگری های فیلم مور نشان می دهد که این تصاویر، و دیگری که اثرات فقر را در شکستن انسجام خانوادگی نشان می دهد، به وضوح به منابع اصلی تروریسم در جامعه ایالات متحده اشاره دارد و تنها راهی است که می تواند به طور موثر ریشه کن شود.


آوریل 21. در این تاریخ در 1989، برخی از دانشجویان 100,000 دانشگاه های چین در پکن شرکت کردند میدان تیانانمن به خاطر مرگ هو یابانگ، رهبر اصلاح طلب حزب کمونیست چینی، و نادیده گرفتن نارضایتی خود از دولت خودکامه چین. روز بعد، در یک مراسم رسمی رسمی برای هو در تالار بزرگ مردم تیانانمن برگزار شد، دولت درخواست دانشجویان برای دیدار با لی لی پینگ نخست وزیر را رد کرد. این امر موجب تحریم دانش آموزان دانشگاه های چینی، فراخواندهای اصلاحات دموکراتیک شد و، علی رغم هشدارهای دولت، یک دانشجو به میدان تیانآنمن رفت. در هفته های بعد، کارگران، روشنفکران و کارمندان دولت به تظاهرات دانشجویی پیوستند و تا اواسط ماه مه، صدها هزار معترض به خیابان های پکن حمله کردند. در ماه مه 20، دولت قانون نظامی در شهر را اعلام کرد و از نیروها و تانک ها خواست تا جمعیت را پراکنده کنند. در ماه ژوئن 3، نیروهای تحت نظارت به خیابانهای تیانانمن و خیابان های پکن را مجبور کردند، صدها تن از تظاهرکنان را مجروح و هزاران نفر را دستگیر کردند. با این حال، تقاضای مسالمت آمیز معترضان برای اصلاحات دموکراتیک در مواجهه با سرکوب وحشیانه، موجب همدردی و خشم جامعه بین المللی شد. در ماه ژوئن 5، شجاعت آنها در اثر انتشار رسانه ها، افسانه ای بودth از یک عکس عجیب و غریب در حال حاضر که نشان می دهد یک مرد تنها سفید پوستان، به نام "مرد مخزن"، ایستادن در ایستادگی ایستادن در مقابل ستون از مخازن مخزن مخزن جمعیت. سه هفته بعد، ایالات متحده و دیگر کشورها تحریم های اقتصادی را به چین تحمیل کردند. گرچه تحریم ها اقتصاد کشور را متوقف کردند، تجارت بین المللی در اواخر 1990 به سر می برد، به همین علت به علت انتشار چندین تن از مخالفان زندان چین.


آوریل 22. این روز زمین و همچنین تولد امانوئل کانت است. جی استرلینگ مورتون ، روزنامه نگار از نبراسکا ، که در سال 1872 از کاشت درختان در چمنزارهای ایالت حمایت کرد ، 10 آوریل را به عنوان اولین "روز درختکاری" تعیین کرد. روز درختکاری ده سال بعد به یک تعطیل قانونی تبدیل شد و به افتخار تولد مورتون به 22 آوریل منتقل شد. این روز در سطح ملی به عنوان "دوره قطع درختان" که با گسترش ایالات متحده در سالهای 1890 تا 1930 جنگلهای پاکسازی شده بوجود آمد ، جشن گرفته شد. تا سال 1970 ، جنبش مردمی در حال رشد برای محافظت از محیط زیست در برابر آلودگی توسط گایلورد نلسون ، فرماندار ویسکانسین و جان مک کانل ، فعال سانفرانسیسکو مورد حمایت قرار گرفت. اولین راهپیمایی "روز زمین" در اعتدال بهار همان سال ، 21 مارس 1970 برگزار شد. رویدادهای روز زمین همچنان در ایالات متحده در 21 مارس و 22 آوریل برگزار می شوند. امانوئل کانت ، دانشمند و فیلسوف آلمانی ، نیز در 22 آوریل سال 1724 متولد شد. کانت چندین کشف مهم علمی انجام داد ، اما بیشتر به خاطر مشارکت در فلسفه شناخته شده است. فلسفه وی بر این اساس بود که چگونه ما به طور مستقل دنیای خود را می سازیم. طبق گفته کانت ، اعمال مردم باید مطابق قوانین اخلاقی باشد. نتیجه گیری کانت در مورد آنچه واقعاً برای هر یک از ما برای تجربه جهانی بهتر ضروری است تلاش برای رسیدن به بالاترین منافع برای همه است. این افکار با کسانی که از حفاظت از زمین حمایت می کنند و همچنین کسانی که برای صلح تلاش می کنند همسو است. به گفته کانت ، "برای اینکه صلح بر روی زمین حکمرانی کند ، انسان باید به موجودات جدیدی تبدیل شود که یاد بگیرند ابتدا همه چیز را ببینند."


آوریل 23. در این روز در سال 1968 ، دانشجویان دانشگاه کلمبیا برای اعتراض به تحقیقات جنگ و ویران کردن ساختمانهای هارلم برای یک سالن ورزشی جدید ساختمانهایی را تصرف کردند. دانشگاه ها در سراسر ایالات متحده توسط دانشجویان مورد سوال قرار گرفتند که نقش آموزش را در یک فرهنگ ترویج وحشت از جنگ، پیش نویس بی پایان، نژاد پرستی و جنسی گرایی ترویج می کنند. کشف دانش آموزان از مقالات نشان می دهد که درگیری کلمبیا با موسسه تحلیلی دفاع، که تحقیق برای جنگ در ویتنام را انجام داد، همراه با روابط خود با ROTC، اعتراض دانشجویان را به یک جامعه دموکراتیک (SDS) آغاز کرد. آنها توسط بسیاری از جمله انجمن دانشجویان آمریکایی آفریقایی-آمریکایی (SOS) پیوستند که همچنین به ورزشگاه جداگانه ای که توسط کلمبیا در ایالت Morningside Park ساخته شده بود، مخالفت کردند و صدها آمریکایی آفریقایی تبار که در هارلم زندگی می کردند، مخالفت کردند. پلیس واکنشی منجر به اعتصاب دانشجویان دانشکده شد که کلمبیا را برای گذراندن دوره ترم تعطیل کرد. در حالی که اعتراضات در کلمبیا موجب ضرب و شتم و دستگیری دانشجویان 1,100 شد، بیش از 100 دیگر تظاهرات پردیس در سراسر ایالات متحده در 1968 برگزار شد. این دانشجویان سالهای متوجه ترور مارتین لوتر کینگ و رابرت اف. کندی و چندین هزار معترض ضد جنگ بودند که توسط پلیس در کنوانسیون ملی دموکراتیک در شیکاگو مورد ضرب و شتم قرار گرفتند. در نهایت، اعتراضات آنها الهام بخش تغییرات بسیار ضروری بود. تحقیقات جنگی تحت تعقیب دیگر در کلمبیا انجام نشد، دانشگاه ROTC همراه با کارکنان ارتش و سیا مجروح شد، ایده ی ورزشگاه رها شد، یک جنبش فمینیستی و مطالعات قومی معرفی شد. و در نهایت، جنگ با ویتنام، و همچنین پیش نویس، به پایان رسید.


آوریل 24. در این تاریخ در 1915 چند صد روشنفکر ارمنی گرد آمده، دستگیر و تبعید شده از پایتخت ترکیه قسطنطنیه (در حال حاضر استانبول) به منطقه آنکارا، جایی که اکثر آنها در نهایت قتل عام شدند. رهبری گروهی از اصلاح طلبان به نام "ترکهای جوان" که در 1908 به قدرت رسیدند، دولت مسلمان امپراتوری عثمانی مسیحی غیر ترکها را تهدیدی برای امنیت امپراتوری دانست. به گفته اکثر مورخان، به طور سیستماتیک از اخراج یا کشتن جمعیت مسیحی ارمنی خود، "ترکیه" یا تمدن قومی را تمیز می کند. در 1914، ترک ها وارد جنگ جهانی اول در طرف آلمان و امپراتوری اتریش-مجارستان شدند و جنگ مقدس را با تمام مسیحیان غیرمتعهد اعلام کردند. هنگامی که ارمنی ها گردان های داوطلبانه را برای کمک به ارتش روسیه برای مبارزه با ترک ها در منطقه قفقاز سازماندهی کردند، ترک ها جوان برای از بین بردن غیرنظامیان ارمنی از مناطق جنگی در امتداد جبهه شرقی تلاش کردند. ارامنه های معمولی بدون رژیم غذایی یا آب به راهپیمایی های مرگ فرستاده شدند و ده ها هزار نفر دیگر توسط قتل عام به قتل رسیدند. توسط 1922، کمتر از 400,000 از دو میلیون نسخه ارمنی اصلی در امپراتوری عثمانی باقی مانده است. از زمان تسلیم وی در جنگ جهانی اول، دولت ترکیه به شدت ادعا کرد که علیه ارامنه قتل عام را انجام نداد، بلکه اقدامات لازم علیه مردم به عنوان نیروی دشمن به شمار می رود. با این حال، در 2010، یک هیئت نمایندگی کنگره ایالات متحده در نهایت، کشتار جمعی به عنوان نسل کشی را به رسمیت شناخت. این اقدام با توجه به اینکه چگونه بی اعتمادی یا ترس از دیگران در هرگونه درگیری داخلی یا بین المللی به راحتی ممکن است مجازات های نامناسب را که بیش از همه مرزهای اخلاقی است، افزایش دهد.


آوریل 25. در این روز در 1974، انقلاب کارناوال، دولت پرتغال، یک دیکتاتوری استبدادی را که از زمان 1933 - طولانی ترین رژیم اقتدارگرا باقی مانده در اروپای غربی بود، سرنگون کرد. آنچه به عنوان یک کودتای نظامی ، سازمان یافته توسط جنبش نیروهای مسلح (گروهی از افسران نظامی مخالف رژیم) آغاز شد ، به سرعت قیام مردمی بدون خونریزی شد زیرا مردم خواستار ماندن در خانه های خود را نادیده گرفتند. انقلاب میخک نام خود را از گلهای میخک قرمز گرفته است - آنها در فصل بودند - توسط افرادی که در خیابان به آنها پیوستند ، در پوزه های تفنگ سربازان قرار گرفتند. این کودتا با اصرار رژیم در حفظ مستعمرات خود ، جایی که آنها از سال 1961 با شورشیان می جنگیدند ، برانگیخته شد. این جنگ ها نه در بین مردم و نه در ارتش بسیار محبوب بود. جوانان برای جلوگیری از خدمت اجباری در حال مهاجرت بودند. 40٪ از بودجه پرتغال توسط جنگهای آفریقا مصرف شد. خیلی سریع پس از اعطای استقلال کودتا به مستعمرات سابق پرتغال گینه بیسائو ، کیپ ورد ، موزامبیک ، سائو توم و پرنسیپ ، آنگولا و تیمور شرقی. ایالات متحده نقش مبهمی در انقلاب میخک داشت. هنری کیسینجر علی رغم توصیه شدید سفیر ایالات متحده ، به شدت مخالف حمایت از آن بود. او اصرار داشت که این یک شورش کمونیستی است. تنها پس از دیدار تدی کندی از پرتغال و توصیه اکید وی برای حمایت از انقلاب بود که ایالات متحده تصمیم به این کار گرفت. در پرتغال ، برای بزرگداشت این رویداد ، 25 آوریل اکنون یک جشن ملی است که به عنوان روز آزادی شناخته می شود. انقلاب میخک نشان می دهد برای رسیدن به صلح نیازی به استفاده از خشونت و پرخاشگری نیست.


آوریل 26. در این تاریخ در 1986 بدترین اتفاقی هسته ای جهان در نیروگاه هسته ای چرنوبیل در نزدیکی پریپیت، اوکراین، در اتحاد جماهیر شوروی رخ داد. این حادثه در طی یک آزمایش اتفاق افتاد تا ببینید که کارخانه چگونه کار می کند اگر قدرت را از دست بدهد. اپراتورهای کارخانه در طی این روش چندین اشتباه را انجام دادند، ایجاد یک محیط بی ثبات در راکتور No. 4 که منجر به آتش سوزی و سه انفجار شد که از بالای فولاد 1,000-ton راکتور منفجر شد. همانطور که رآکتور ذوب شده است، شعله های آتش دو ساعته پای 1,000 را به دوش آسمان می کشند و مواد رادیواکتیو را که در سرتاسر اتحاد جماهیر شوروی و اروپا به وجود آمده است، پخش می کنند. همانطور که بسیاری از ساکنان 70,000 در منطقه از مسمومیت با پرتوهای شدید برخوردار بودند، هزاران نفر از آنها جان خود را از دست دادند، همانطور که کارکنان تمیز کردن 4,000 تخمین زده شده در سایت چرنوبیل. عواقب اضافی شامل انتقال دائم دائمی ساکنان 150,000 در شعاع 18 مایل در اطراف چرنوبیل، افزایش چشمگیر نقص های زاد و ولد در منطقه و میزان ده برابر افزایش سرطان تیروئید در سراسر اوکراین. از زمان وقوع فاجعه چرنوبیل، کارشناسان دیدگاه های متفاوتی راجع به پایداری انرژی هسته ای به عنوان یک منبع انرژی بیان کرده اند. برای مثال، نیویورک تایمز بلافاصله پس از فاجعه هسته ای 2011 مارس در نیروگاه هسته ای فوکوشیما Daiichi ژاپن گزارش داد که "ژاپن قبلا اقدامات احتیاطی را اتخاذ کرده است که باید از وقوع تصادف از تبدیل شدن به یک چرنوبیل دیگر جلوگیری شود، حتی اگر تابش اضافی منتشر شود." از سوی دیگر، هلن کالدیکوت، بنیانگذار پزشکان برای مسئولیت اجتماعی، در یک آوریل 2011 بحث کرد بار اظهار داشت که "چنین چیزی به عنوان یک دوز ایمن تابش وجود ندارد" و به همین دلیل، انرژی هسته ای نباید مورد استفاده قرار گیرد.


آوریل 27. در این تاریخ در 1973، دولت بریتانیا اخراج اجباری کل جمعیت بومی دیگو گارسیا و دیگر جزایر Archipelago Chagos در اقیانوس هند را تکمیل کرد. در آغاز 1967، سه تا چهار هزار جزیره مادری، که به نام "چاگسیان" شناخته می شوند، در محموله های محموله کشتی به موریتیوس حمل می شوند که یک مستعمره سابق خود ارضی بریتانیا در اقیانوس هند است که در حدود 1,000 مایل از ساحل جنوب شرقی قرار دارد از آفریقا اخراج ها در یک توافقنامه 1966 که تحت آن پادشاهی متحده جزایر، که به طور رسمی به عنوان قلمرو اقیانوس هند بریتانیا شناخته می شود، به ایالات متحده آمریکا برای استفاده به عنوان یک پایگاه نظامی نظامی ژئوپلتیک اجاره داده است. در عوض، بریتانیا هزینه های فروختن هزینه های ایالات متحده را برای سیستم ICBM Polaris به زیردریایی خود اعمال کرد. اگرچه این توافق برای دو کشور سودمند بود، اما ساکنان Chagos تبعید شده در موریس توانستند زنده بمانند. آنها 650,000 پوند انگلیس را در 1977 جبران خسارت مالی توزیع کردند اما حق بازگشت احتمالی بازگشت به دیگو گارسیا همچنان تحت پرونده ها و پرونده های قضائی دفن شده بود. در نهایت، در ماه نوامبر 2016، دولت بریتانیا یک حکم خرد کننده صادر کرد. دولت با اشاره به "امکان سنجی، منافع امنیتی، امنیت و امنیت، و هزینه برای مالیات دهندگان انگلیس"، اعلام کرد که مردم محلی پس از نیم قرن از خانه هایشان اخراج می شوند و نمی توانند مجاز به بازگشت شوند. در عوض، با یک سال دیگر 20، اجاره ایالات متحده از قلمرو اقیانوس هند برای استفاده به عنوان یک پایگاه نظامی افزایش یافته و قاجوزانی را که مورد تجاوز قرار گرفته اند، متهم کرد. اتحادیه انجمن پشتیبانی چاگوس، به واسطه آن، بریتانیا را "حکم بی عاطفه و بی قید و شرط که ملت را شرمسار می کند" نامگذاری کرد.


آوریل 28. در این تاریخ در کنفرانس 1915، کنگره بین المللی زنان که شامل برخی از نمایندگان 1,200 از کشورهای 12 در لاهه هلند بود، برای ایجاد راهکارهایی برای پایان دادن به جنگ پس از مهاجرت در اروپا و ایجاد یک برنامه برای جلوگیری از جنگ های آینده توسط مطالعه و پیشنهاد راه هایی برای از بین بردن علل آنها. برای رسیدن به هدف اول، نمایندگان مجلس کنوانسیون قطعنامه را صادر کردند و نمایندگان را به بسیاری از کشورهای متخاصم در جنگ جهانی اول فرستادند، اعتقاد داشتند که به عنوان زنان، اقدام صلح آمیز آنها اثر مثبت اخلاقی داشته است. اما برای کار مداوم مطالعه و حذف علل جنگ، آنها یک سازمان جدید را به نام لیگ بین المللی زنان برای صلح و آزادی (WILPF) ایجاد کردند. نخستین رئیس جمهور این گروه، جین آدامز، شخصا توسط رئیس جمهور وودرو ویلسون در واشنگتن، که نه از معروفترین چهاردهمین نقطه اوباما برای مذاکره برای پایان دادن به جنگ جهانی اول در مورد ایده هایی که WILPF اعلام کرده بود، دریافت کرد. این اتحادیه در مقر ژنو در سوئیس، امروزه در سطح بین المللی، ملی و محلی و با بخش های ملی در سراسر جهان فعالیت می کند تا جلسات و کنفرانس هایی را برگزار کند که در آن موضوعات مهمی را مورد بررسی قرار می دهد. در میان آنها، از طرف داخلی، حقوق کامل زنان و عدالت نژادی و اقتصادی است. در سطح جهانی، این سازمان به منظور ارتقاء صلح و آزادی، اعزام مأموریت به کشورهای درگیر، و با تشکیلات بین المللی و دولت ها برای حل مسالمت آمیز اختلافات تلاش می کند. برای تلاش های خود در این فعالیت ها، دو رهبر لیگ برنده جایزه صلح نوبل شدند: جین آدامز در 1931 و در اولین 1946 نخستین وزیر بین المللی WILPF، امیلی گرین بالچ.


آوریل 29. در این تاریخ در 1975 همانطور که ویتنام جنوبی در حال سقوط به نیروهای کمونیست بود، بیش از 1,000 آمریکایی و 5,000 ویتنامی توسط هلیکوپتر از شهر پایتخت سایگون تخلیه شد، به کشتی های آمریکایی در دریای چین جنوبی. استفاده از هلی کوپترها به وسیله بمباران سنگین فرودگاه سینگو تان سون نوت در اوایل روز دیکته شده بود. با وجود گستردگی وسیع، این عملیات در حقیقت تحت تاثیر سفر غیرمنتظره یکی دیگر از ویتنامی های 65,000 جنوبی بود که در قایق های ماهیگیری، بارگیرها، پناهگاه های خانگی و سامپان، امیدوار بودند که آن را به کشتی های 40 ایالات متحده تبدیل کنند. تخلیه ها پس از بیش از دو سال یک توافقنامه صلح امضا شده است در ماه ژانویه 1973 توسط نمایندگان ایالات متحده، ویتنام جنوبی، Vietcong و ویتنام شمالی. این کشور خواستار آتش بس در سراسر ویتنام، خروج نیروهای آمریکایی، آزادی زندانیان جنگ و اتحاد ویتنام شمالی و جنوبی از طریق راه های صلح آمیز بود. گرچه تمام نیروهای آمریکایی ویتنام را از ماه مارس 1973 ترک کرده اند، بعضی از کارمندان غیرنظامی وزارت دفاع 7,000 برای کمک به نیروهای ویتنام جنوبی برای جلوگیری از نقض آتش بس توسط ویتنام شمالی و Vietcong پشت سر گذاشتند که به زودی دوباره به جنگ تمام عیار افزوده شد. هنگامی که این جنگ با سقوط سایگون در ماه آوریل 30 پایان یافت، 1975، سرهنگ دوم ویتنام شمالی بیو تیین به ویتنامی باقی مانده ی جنوبی اشاره کرد: "شما چیزی برای ترسیدن ندارید. بین ویتنامی هیچ پیروزی وجود ندارد و هیچ شکست خورده ای وجود ندارد. با این حال، تنها آمریکایی ها شکست خورده اند. "با این حال، از مرگ 58,000 آمریکایی و جان چهار میلیون سرباز و غیرنظامی ویتنامی بود.


آوریل 30. در این روز در 1977، افراد 1,415 در اعتراض به یک نیروگاه هسته ای که سپس در حال ساخت در Seabrook، نیوهمپشایر. در راه اندازی یکی از بزرگترین دستگیری های دسته جمعی در تاریخ ایالات متحده، انفجار در سیبروک موجب انفجار ملی در برابر انرژی هسته ای شد و نقش مهمی در جلوگیری از جاه طلبی های صنعت هسته ای ایالات متحده و سیاست گذاران فدرال برای ساخت صدها راکتور در سراسر کشور ایفا کرد. در ابتدا برای دو راکتور که برای 1981 به قیمت کمتر از $ 1 میلیارد دلار به بازار عرضه می شود، نصب Seabrook در نهایت به یک راکتور تبدیل می شود که به $ 6.2 میلیارد دلار می رسد و تا 1990 به صورت تجاری آنلاین نیست. در طول سال ها، گیاه سیبروک دارای یک رکورد برجسته امنیتی است. این کشور همچنین نقش مهمی را در کمک به ایالت ماساچوست ایفا کرده است که با کاهش میزان انتشار کربن مواجه است. با این وجود، طرفداران ضد نیروهای هسته ای، دلایل متعددی را برای ادامه روند خاموش کردن راکتورهای هسته ای، به جای ایجاد بیشتر، ذکر می کنند. این شامل هزینه های ساخت و ساز و تعمیر و نگهداری بسیار بالا است. افزایش تقاضا برای منابع جایگزین قابل استفاده انرژی های تجدید پذیر؛ عواقب فاجعه بار یک راکتور اتفاقی ذوب می شود؛ نیاز به اطمینان از استراتژی های تخریب قابل اجرا؛ و، شاید مهمتر از همه، مشکل مداوم از دفع زباله های اتمی است. چنین نگرانی هایی که به طور جزئی به عنوان میراث اعتراضی سایروک به آگاهی عمومی منجر شد، نقش نیروگاه های هسته ای در تولید انرژی ایالات متحده را بسیار کاهش داده است. توسط 2015، تعداد پیک از راکتورهای 112 در ایالات متحده در 1990 ها به 99 کاهش یافته است. هفت نفر دیگر در دهه آینده برای تعطیل در نظر گرفته شده بودند.

این Peace Almanac به شما امکان می دهد تا گام های مهم ، پیشرفت و موانع موجود در حرکت برای صلح را که در هر روز از سال رخ داده است ، بدانید.

نسخه چاپی را بخرید، و یا PDF.

به پرونده های صوتی بروید.

برو به متن.

برو به گرافیک.

این صلح آلماناک باید برای هر سال خوب باقی بماند تا زمانی که تمام جنگ ها از بین بروند و صلح پایدار برقرار شود. سود حاصل از فروش نسخه های چاپی و PDF بودجه کار را تأمین می کند World BEYOND War.

متن تولید و ویرایش شده توسط دیوید سوانسون.

صوتی ضبط شده توسط تیم پلوتا

موارد نوشته شده توسط رابرت انشوئتز، دیوید سوانسون، آلن نایت، مریلین اولنیک، الینور میلارد، ارین مک فیلفش، الکساندر شیا، جان ویلکینسون، ویلیام جیمر، پیتر گلداسمیت، گارس اسمیت، تیری بلان و تام شات.

ایده هایی برای موضوعات ارائه شده توسط دیوید سوانسون، رابرت انشوتز، آلن نایت، مریلین اولنیک، الینور میلارد، دارلین کافمن، دیوید مک رینولدز، ریچارد کین، فیل روکنل، جیلی گریر، جیم گولد، باب استوارت، آلاینا هکسمت، تیری بلان.

موسیقی استفاده شده با اجازه از "پایان جنگ" ، توسط اریک کلویل.

موسیقی صوتی و میکس توسط سرجیو دیاز.

گرافیک توسط پریسا سارمی.

World BEYOND War یک جنبش غیر خشونت آمیز جهانی برای پایان دادن به جنگ و برقراری صلح عادلانه و پایدار است. هدف ما ایجاد آگاهی از پشتیبانی مردمی برای پایان دادن به جنگ و توسعه بیشتر این پشتیبانی است. ما در تلاش هستیم تا ایده نه تنها از جنگ ویژه جلوگیری کنیم بلکه کل نهاد را از بین ببریم. ما تلاش می کنیم فرهنگ جنگ را جایگزین صلح کنیم که در آن ابزارهای غیر خشونت آمیز برای حل مناقشه جای خونریزی را بگیرد.

 

پاسخ دهید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *

مقالات مرتبط

نظریه تغییر ما

چگونه به جنگ پایان دهیم

برای چالش صلح حرکت کنید
رویدادهای ضد جنگ
به ما کمک کنید رشد کنیم

اهدا کنندگان کوچک ما را ادامه می دهند

اگر انتخاب می‌کنید که حداقل 15 دلار در ماه کمک مکرر داشته باشید، می‌توانید هدیه‌ای برای تشکر انتخاب کنید. ما از اهداکنندگان مکرر خود در وب سایت خود تشکر می کنیم.

این شانس شماست که یک را دوباره تصور کنید world beyond war
فروشگاه WBW
ترجمه به هر زبانی