اکتبر سالنامه صلح

اکتبر

اکتبر 1
اکتبر 2
اکتبر 3
اکتبر 4
اکتبر 5
اکتبر 6
اکتبر 7
اکتبر 8
اکتبر 9
اکتبر 10
اکتبر 11
اکتبر 12
اکتبر 13
اکتبر 14
اکتبر 15
اکتبر 16
اکتبر 17
اکتبر 18
اکتبر 19
اکتبر 20
اکتبر 21
اکتبر 22
اکتبر 23
اکتبر 24
اکتبر 25
اکتبر 26
اکتبر 27
اکتبر 28
اکتبر 29
اکتبر 30
اکتبر 31

ولتاژ


اکتبر 1 در این روز در 1990، ایالات متحده از یک ارتش اوگاندا به رهبری قاتلان آموزش دیده آمریکایی حمایت کرد. ایالات متحده از حمله آنها به رواندا به مدت سه سال و نیم حمایت کرد. این روز خوبی است به یاد داشته باشید که گرچه جنگ ها نمی توانند از نسل کشی جلوگیری کنند ، اما می توانند باعث بروز آنها شوند. وقتی این روزها با جنگ مخالفت کنید ، خیلی سریع دو کلمه خواهید شنید: "هیتلر" و "رواندا". از آنجا که رواندا با نیاز به پلیس روبرو شده است ، بحث بر سر این است که لیبی یا سوریه یا عراق باید بمباران شوند. اما رواندا با بحران ایجاد شده توسط نظامی گری روبرو شد و نه با بحران نیاز به نظامی گری. دبیرکل سازمان ملل ، بوترس بوتروس غالی اظهار داشت که "نسل کشی در رواندا صد در صد مسئولیت آمریکایی ها بود!" چرا؟ خوب ، ایالات متحده از حمله به رواندا در اول اکتبر 1 حمایت کرد. آفریقا دیده بان (که بعدا دیده بان حقوق بشر / آفریقا نامیده شد) نقض حقوق بشر توسط رواندا و نه جنگ را اغراق کرد و آن را محکوم کرد. افرادی که کشته نشده اند از اشغالگران فرار کرده و بحران پناهندگان را به وجود آورده ، کشاورزی را خراب کرده و اقتصاد را خراب کرده اند. ایالات متحده و غرب گرم كننده ها را مسلح كرده و فشارهای بیشتری را از طریق بانك جهانی ، صندوق بین المللی پول و USAID اعمال كردند. خصومت بین هوتوها و توتسی ها بیشتر شد. در آوریل 1990 ، روسای جمهور رواندا و بوروندی کشته شدند ، تقریباً به یقین توسط پاول کاگامه ، جنگ ساز و مورد حمایت رئیس جمهور رواندا ، مورد حمایت آمریکا قرار گرفت. نسل کشی بی نظم و به سادگی یک طرفه به دنبال آن کشتار انجام شد. در آن مرحله ، صلح ، کمک ، دیپلماسی ، عذرخواهی یا پیگرد قانونی ممکن است کمک کرده باشد. بمب ندارد. ایالات متحده عقب نشست تا زمانی که کاگام قدرت را بدست گرفت. او جنگ را به کنگو می برد ، جایی که 1994 میلیون نفر می میرند.


اکتبر 2 در این تاریخ هر سال بین المللی خشونت علیه سازمان ملل متحد در سراسر جهان مشاهده می شود. روز قیام غیرقانونی با قطعنامه مجمع عمومی سازمان ملل متحد در 2007 تاسیس شد عمدا به تاریخ تولد مهاتما گاندی، نماینده برجسته نافرمانی مدنی غیر خشونت آمیز که هند را به استقلال خود از حکومت بریتانیا در 1947 هدایت کرد، وابسته بود. گاندی خشونت را "بزرگترین نیرویی که در اختیار انسان قرار دارد، محسوب می شود ... قدرتمندتر از قدرتمند ترین سلاح نابودی که توسط ابتکار انسان ساخته شده است." مهم است که توجه خود را به این نیروی وسیع تر از استفاده شخصی از آن داشته باشد کمک به استقلال کشور خود را برنده شوید. گاندی همچنین به این نکته اشاره کرد که عدم خشونت برای ایجاد روابط خوب بین افراد مذهبی و قومی، گسترش حقوق زنان و کاهش فقر حیاتی است. از زمان مرگ وی در 1948، بسیاری از گروه ها در سراسر جهان، مانند مبارزان ضد جنگ و حقوق مدنی در ایالات متحده، با موفقیت از استراتژی های خشونت آمیز برای پیشبرد تغییرات سیاسی و اجتماعی استفاده کرده اند. اقدامات انجام شده عبارتند از اعتراضات و تضمین ها، از جمله راهپیمایی ها و پیروزی ها؛ عدم همکاری با یک مقام دولتی؛ و مداخلات غیر خشونت آمیز، مانند اعمال تحریم و محاصره، برای جلوگیری از اقدامات ناعادلانه. در قطعنامه ای که روز خشونت را ایجاد می کند، سازمان ملل هر دو رابطه جهانی اصل عدم خشونت و تاثیر آن در تأمین فرهنگ صلح، تحمل و درک را تأیید می کند. برای کمک به پیشبرد این علت در روز عدم خشونت، افراد، دولت ها و سازمان های غیر دولتی در سراسر جهان سخنرانی ها، کنفرانس های مطبوعاتی و سایر سخنرانی ها را با هدف آموزش مردم در مورد نحوه استفاده از استراتژی های خشونت آمیز برای تبلیغ صلح در داخل و بین ملت ها.


اکتبر 3 در این تاریخ در 1967، بیش از مردان 1,500 در سراسر ایالات متحده پیش نویس کارت خود را به دولت ایالات متحده در اولین تظاهرات "روشن" در برابر جنگ ویتنام بازگشته است. این اعتراض توسط یک ضد پیش نویس گروه فعال «مقاومت» سازماندهی شد که در کنار سایر گروه های فعال ضد جنگ، پیش از آنکه مجددا "مجددا"، چند مرحله دیگر را اجرا کند. با این حال، یکی دیگر از اعتراضات پیش نویس کارت در 1964 بوجود آمده بود که ثابت کرد که دوام بیشتری دارد و پیوسته است. این آتش سوزی کارت های پیش نویس بود که عمدتا در تظاهرات سازمان یافته دانشجویان بود. با این اعمال خشونت آمیز، دانش آموزان از حق خود برای پیروی از زندگی خود پس از فارغ التحصیلی برخوردار بودند، و نه مجبور شدند آنها را در معرض خطر قرار دهند، چرا که بسیاری از آنها جنگ عصیانآمیز را به شمار می آوردند. این عمل جریمه و اعتقاد را منعکس می کرد، همانطور که کنگره آمریکا در ماه اوت 1965 قانونی را تصویب کرد، که بعدها توسط دیوان عالی تایید شد و تخریب نقشه های پیشنهادی را جرم شناخت. در واقع، با این حال، تعداد کمی از مردان به جرم جرم محکوم شده بودند، زیرا آتش سوزی پیش نویس کارت به طور گسترده ای به عنوان اقدامات فرار از پیش نویس، بلکه مقاومت در برابر جنگ صورت نمی گرفت. در این زمینه، تصاویر مکرر سوختگی ها در چاپ و در تلویزیون باعث شد که افکار عمومی در برابر جنگ با نشان دادن درجه ای که آن را بی اعتبار به وفاداری های سنتی بود. سوزاندن همچنین نقش مهمی در اختلال در توانایی سیستم خدمات انتخابی ایالات متحده برای حفظ سطح نیروی انسانی جدید مورد نیاز برای اجرای موثر ماشین جنگی ایالات متحده در ویتنام و آسیای جنوب شرقی داشت. به همین ترتیب، آنها به پایان جنگ خاتمه دادند.


اکتبر 4 در این تاریخ هر سال، روز عید سنت فرانسیس آشیسی توسط کاتولیک های رومی در سراسر جهان مشاهده می شود. فرانسیس یکی از چهره های برجسته کلیسای کاتولیک رومی، بنیانگذار بزرگترین حکم دینی و دو سال بعد از مرگش در 1181 است که در 1226 متولد شده است. با این حال، این درک فصلی از فرانسیس است که مبتنی بر انسان براساس واقعیت و تزئینات افسانه است - که همچنان به الهام بخشیدن به میلیونها نفر از افراد مذهبی مختلف و یا هیچکدام، پیروی از رهبری او در ارزش گذاری و تلاش برای افزایش زندگی دیگران است و حیوانات. فرانسیس خود را منجر به زندگی پر از رادیکال به مردم فقیر و بیمار شد. اما چون او الهام خود را در طبیعت، بدن و چیزهای ساده پیدا کرد، او نیز عمیقا دوست داشتنی بود و توانایی ارتباط با کودکان، جمع آوری مالیات، خارجی ها و فریسی ها را داشت. در طول عمر خود، فرانسیس الهام بخش کسانی بود که به دنبال زندگی معنی و خدمات بودند. معنی او برای ما امروزه، به عنوان یک نماد نیست بلکه نشان دادن راه برای باز بودن، احترام به طبیعت، عشق به حیوانات و احترام و روابط صلح آمیز با همه افراد دیگر است. اهمیت جهانی احترام به زندگی فرانسیس از این واقعیت است که یونسکو، یک سازمان ملل متحد که متعهد به ایجاد صلح از طریق همکاری بین المللی در زمینه آموزش، علوم و فرهنگ است، به عنوان پایگاه کلیسای سنت فرانسیس در آشوری در میراث جهانی معرفی شده است. موسسه سازمان سكولار سازمان ملل متحد يك روحيه خانوادگي را در فرانسيس تشكيل داد و از او خواست تا صلح جهاني را از ضرورت ضروري در قلب مردان و زنان بسازد.


اکتبر 5 در این تاریخ در 1923، فیلیپ Berrigan فعال صلح آمریكا در دو بندر مینه سوتا متولد شد. در اکتبر 1967، Berrigan، و سپس یک کشیش کاتولیک رومی، با سه مرد دیگر در اولین از دو اقدام به یاد ماندنی نافرمانی مدنی علیه جنگ ویتنام پیوست. "بالتیمور چهارم"، به عنوان گروه نامیده می شود، به صورت نمادین خود خون و پرندگان خود را در پرونده های خدمات انتخابی در خانه گمرک بالتیمور ریخت. هفت ماه بعد Berrigan با هشت تن دیگر از مردان و زنان، از جمله برادرش دانیل، خود یک کشیش و فعال ضد جنگ، به همراه آوردن صدها پرونده پیش نویس 1-A در سبدهای سیم از Catonsville، Maryland پیش نویس هیئت مدیره به پارکینگ آن. در آنجا، به اصطلاح "Catonsville نه" فایلی را با استفاده از napalm های خانگی ساخته شده است. این اقدام، هر دو برادران Berrigan را به شهرت تحمیل کرد و بحث در مورد جنگ در خانوارهای سراسر کشور را تحریک کرد. فیلیپ برریگان، به عنوان بخشی از آن، همه جنگها را "لعنت علیه خدا، خانواده بشری و زمین خود" محکوم کرد. او برای بسیاری از اقدامات مقاومت بی قید و شرط خود در جنگ، قیمت خود را در طول زندگی خود از یازده سال زندان محکوم کرد . سالهای از دست رفته، با این حال، به او بینش قابل توجهی داد، که او در زندگینامه 1996 خود نوشت، مبارزه با جنگ برهبریگان نوشت: "من تفاوت کمی بین جهان درون دروازه های زندان و جهان خارج می بینم." "یک میلیون میلیون دیوار زندان نمی تواند از ما محافظت کند ، زیرا خطرات واقعی - نظامی گری ، حرص و آز ، نابرابری اقتصادی ، فاشیسم ، بی رحمی پلیس - بیرون ، نه داخل دیوارهای زندان است." این قهرمان قهرمان یک world beyond war در 6 دسامبر 2002 ، در سن 79 سالگی درگذشت.


اکتبر 6 در این تاریخ در 1683، سیزده خانواده بیشتر Quaker از منطقه راینلند غربی آلمان پس از یک سفر transatlantic 75 روزه در بندر فیلادلفیا در کشتی 500-ton شونر توافق. این خانواده ها در پی تحولات اصلاحات در وطن خود مورد آزار و اذیت مذهبی قرار گرفتند و بر اساس گزارش ها ، معتقد بودند که مستعمره جدید پنسیلوانیا هم زمین کشاورزی و هم آزادی مذهبی مورد نظر آنها را به آنها ارائه می دهد. فرماندار آن ، ویلیام پن ، به اصول آزادی وجدان و صلح جویی در کوآکر پایبند بود و منشور آزادی را تهیه کرد که آزادی دین را تضمین می کند. مهاجرت خانواده های آلمانی توسط دوست فرانسیس پاستوریوس ، پن ، نماینده آلمانی در یک شرکت خرید زمین در فرانکفورت ترتیب داده شده بود. در آگوست 1683 ، پاستوریوس با پن برای خرید زمینی در شمال غربی فیلادلفیا مذاکره کرده بود. پس از ورود مهاجران در ماه اکتبر ، وی به آنها کمک کرد تا در آنجا محل استقرار "Germantown" را تأسیس کنند. این آبادانی رونق گرفت ، زیرا ساکنان آن در کنار نهرها کارخانه های نساجی می ساختند و در زمین های سه هکتاری خود گل و سبزی می کارند. پاستوریوس بعداً بعنوان شهردار شهر خدمت کرد ، سیستم مدرسه ای را تأسیس کرد و اولین قطعنامه را در ایالات متحده علیه برده داری شیاطین نوشت. اگرچه این مصوبه با اقدامات مشخصی همراه نبود ، اما این عمیقاً در جامعه Germantown این عقیده را نهاد که برده داری اعتقاد مسیحیان را نفی می کند. تقریباً دو قرن بعد ، برده داری رسماً در ایالات متحده پایان یافت. با این حال ، شواهد نشان می دهد که هرگز نمی توان فسادی را که بر اساس آن بنا شده بود ، به طور کامل پاک کرد تا زمانی که اصل کوکر که همه اعمال باید به وجدان اخلاقی گره خورند ، به طور جهانی پذیرفته شود.


اکتبر 7 در این تاریخ در 2001، ایالات متحده به افغانستان حمله کرد و یکی از طولانی ترین جنگ ها در تاریخ ایالات متحده را آغاز کرد. کودکان متولد شده پس از آن شروع به جنگ در ایالات متحده کردند و در سمت افغانستان فوت کردند. این یک روز خوب برای یادآوری است که جنگ به راحتی قابل پیشگیری از پایان است. این قطعا می توانست مانع شود. پس از حملات 9 / 11، ایالات متحده از طرز تسلیم اسامه بن لادن، متعهد شد. طالبان، با سنت افغانی، از شواهد درخواست کردند. ایالات متحده با یک اولتیماتوم پاسخ داد. طالبان درخواست درخواست شواهد را رد کردند و پیشنهاد دادند که استرداد بن لادن به دادگاه در کشور دیگری مذاکره شود، شاید کسی که حتی ممکن است تصمیم بگیرد که او را به آمریکا بفرستد. آمریکا با شروع یک بمب گذاری و حمله به یک کشور که حمله نکرده است این اولین کشته شدن صدها هزار غیر نظامی است که در جنگ های انتقام 9 / 11 جان می گیرند. با توجه به بی نظیری از همدردی در سراسر جهان پس از 9 / 11، ایالات متحده ممکن است موافقت سازمان ملل برای نوعی اقدام نظامی را به دست آورد، هر چند که در واقع هیچ توجیه قانونی برای آن وجود نداشت. ایالات متحده تلاش نکرد. ایالات متحده در نهایت در ناتو سازمان ملل و حتی جلب کرد، اما حفظ نیروی مداخله یک جانبه، quaintly به نام "عملیات آزادی پایدار." در نهایت، آمریکا عملا تنها برای ادامه تلاش برای سرپا نگه داشتن جنگ سالاران آن را بیش از دیگر جنگ سالاران در انتخاب بود باقی مانده بود یک جنگ دائمی که هر ظاهر معنایی یا توجیه را از دست داده بود. در واقع روز خوبی برای یادآوری است که جنگ به راحتی قابل پیشگیری از پایان است.


اکتبر 8 در این تاریخ در 1917، شاعر انگلیسی Wilfred Owen مادر خود را اولین اولین پیشگام باقی مانده از یکی از مشهورترین شعرهای جنگی در زبان انگلیسی بود. با توجه به یک عنوان لاتین که به «شیرین و ماندگاری آن برسد» ترجمه شده، شعر به طرز شگفت انگیزی از تجربیات غم انگیز و وحشتناک اوون به عنوان یک سرباز در جنگ جهانی اول با نجیب بودن جنگی که در شعر نوشته شاعر رومی هوراس نوشته شده، تناقض دارد. در ترجمه، خط اول شعر هوراث می نویسد: "شیرین و مناسب است که برای کشور خود بمیرد. از بین بردن اوون چنین تسلیحاتی در پیامی که مادرش را با پیش نویس پیشین شعر خود ارسال می کند، پیش می آید:" اینجا شعر گاز است. " اوون در "شعر" که در آن هوراس به عنوان "دوست من" نامیده می شود، وحشت های جنگ گاز را به تصویر می کشد، همانطور که در مورد یکی از سربازانی که نمی توانند او را در زمان خود ببندند، نشان داده می شود. او می نویسد:
اگر می توانستید در هر لحظه صدای خون را بشنوید
بیا از ریه های فاسد خراب شده
ناخوشایند به عنوان سرطان، تلخ به عنوان کادو
از زخم های ناخوشایند، غیر قابل درمان در زبان بی گناه،
دوست من، شما با چنین غرور زیاد صحبت نمی کنید
برای بچه ها برای برخی از افتخار ناامید
دروغ قدیمی: Dulce et decorum est
نرم افزار patria mori.
احساسات هوراس دروغ است، زیرا واقعیت نبرد نشان می دهد که برای سربازان، عمل مرگ برای کشورش چیزی جز "شیرین و مناسب" نیست. اما ممکن است یکی از شما نیز بپرسد: «درباره خود جنگ چیست؟ آیا می توان کشتن و نابودی توده های مردم را به عنوان نجیب شناخته شد؟


اکتبر 9 در این تاریخ در 1944، پیشنهادات برای یک سازمان پس از جنگ برای پیروزی در لیگ ملل برای مطالعه و بحث به همه کشورهای جهان ارسال شد. پیشنهادها محصول نمایندگان چین، بریتانیای کبیر، اتحاد جماهیر شوروی و ایالات متحده بود که هفت هفته پیش در Dumbarton Oaks، یک عمارت خصوصی در واشنگتن، DC تشکیل داده بودند. مأموریت آنها ایجاد یک طرح برای سازماندهی جدید سازمان بین المللی، به عنوان سازمان ملل شناخته می شود که می تواند پذیرش گسترده ای داشته باشد و همچنین به طور موثر حفظ صلح و امنیت بین المللی. به این ترتیب، پیشنهاد شد که کشورهای عضو نیروهای مسلح را در اختیار شورای امنیت قرار می دهند که اقدامات جمعی را برای جلوگیری و از بین بردن تهدیدات صلح یا اعمال تجاوز نظامی انجام می دهند. این مکانیزم همچنان یک ویژگی حیاتی از سازمان ملل متحد است که در اکتبر 1945 تأسیس شده است اما رکورد اثربخشی آن در پیشگیری یا پایان دادن به جنگ ناامیدکننده است. یک مشکل اساسی از پنج عضو دائم شورای امنیت - ایالات متحده، روسیه، بریتانیا، چین و فرانسه - قدرت وتو است که آنها را قادر می سازد تا هر گونه قطعنامه ای را که منافع استراتژیک خود را تهدید می کنند، رد کنند. در واقع، سازمان ملل متحد در تلاش های خود برای حفظ صلح با مکانیسم است که منافع قدرت را به جای اهداف بشریت و عدالت ترجیح می دهد. این احتمال وجود دارد که جنگ تنها زمانی پایان خواهد یافت که ملتهای بزرگ جهان در نهایت به لغو کامل خود برسند و ساختارهای نهادی ایجاد شود که می تواند این توافق را به طور سیستماتیک حفظ کند.


اکتبر 10 در این تاریخ در 1990 یک دختر 15 ساله کویت شهادت داد کانون حقوق بشر کنگره که در وظایف خود به عنوان یک داوطلب در بیمارستان العدن کویت، شاهد بود که نیروهای عراقی تعداد زیادی از نوزادان را از انکوباتور ها برداشتند و آنها را «در طبقه ی سرد» جان دادند. حساب این دختر یک بمب بود. بارها توسط رئیس جمهور جورج دبلیو دبلیو بوش برای کمک به جلب حمایت عمومی از حمله هوایی گسترده به رهبری آمریکا که در ژانویه 1991 برای بیرون راندن نیروهای عراقی از کویت انجام شد ، تکرار شد. بعداً مشخص شد که شاهد جوان کنگره دختر سفیر کویت در ایالات متحده بوده است. شهادت وی محصول ساختگی یک شرکت روابط عمومی آمریكا بود كه تحقیقات وی به نمایندگی از دولت كویت نشان داده بود كه "دشمن" را با جنایات بهترین راه برای جلب حمایت عمومی از جنگی بود که فروش سخت آن را اثبات می کرد. پس از رانده شدن نیروهای عراقی از کویت ، تحقیقات شبکه ABC در آنجا مشخص کرد که نوزادان نارس در واقع در جریان اشغال می میرند. علت این امر این بود که بسیاری از پزشکان و پرستاران کویتی از پست های خود فرار کرده اند - نه اینکه نیروهای عراقی نوزادان کویتی را از دستگاه جوجه کشی خود پاره کرده و آنها را برای مرگ در کف بیمارستان ترک کنند. علی رغم این افشاگری ها ، نظرسنجی ها نشان داده است که بسیاری از آمریکایی ها حمله سال 1991 به نیروهای اشغالگر عراقی را "یک جنگ خوب" می دانند. در عین حال ، آنها حمله سال 2003 به عراق را نامطلوب می دانند ، زیرا دلیل اصلی ادعا شده برای آن ، "سلاح های کشتار جمعی" ، دروغ بود. در واقع ، هر دو درگیری دوباره ثابت می کنند که همه جنگ ها دروغ است.

دومین دوشنبه در ماه اکتبر روز کلمبوس استروزی که ملت های بومی آمریکای شمالی نسل کشی اروپا را کشف کردند. این یک روز خوب است که به آن مطالعه تاریخ.


اکتبر 11 در این تاریخ در 1884، الینور روزولت متولد شد. او به عنوان اولین بانوی ایالات متحده آمریکا از 1933 به 1945 و تا زمانی که در 1962 جان خود را از دست داد، قدرت و انرژی خود را در جهت ترویج عدالت اجتماعی و حقوق مدنی و حقوق بشر سرمایه گذاری کرد. در سال 1946 ، رئیس جمهور هری ترومن الینور روزولت را به عنوان اولین نماینده ایالات متحده در سازمان ملل منصوب کرد ، جایی که وی به عنوان اولین رئیس کمیسیون حقوق بشر سازمان ملل خدمت می کرد. در این سمت ، وی در تدوین و نظارت بر پیش نویس اعلامیه جهانی حقوق بشر 1948 سازمان ملل نقش اساسی داشت ، سندی که وی و کارشناسان در زمینه های مختلف دانشگاهی به آن کمک کردند. دو ملاحظه اخلاقی مهم ، اصول اصلی سند را تأیید می کند: عزت ذاتی هر انسانی ، و عدم تبعیض. برای حمایت از این اصول ، این اعلامیه شامل 30 ماده است که شامل لیستی جامع از حقوق مدنی ، سیاسی ، اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی مرتبط است. اگرچه سند لازم الاجرا نیست ، اما بسیاری از اندیشمندان آگاه این ضعف آشکار را بعنوان یک امتیاز مثبت می دانند. این بیانیه اجازه می دهد تا اعلامیه به عنوان سکوی پرشی برای توسعه ابتکارات قانونی جدید در حقوق بین الملل حقوق بشر عمل کند و به ترویج پذیرش تقریباً جهانی مفهوم حقوق بشر کمک می کند. النور روزولت برای به دست آوردن پذیرش و اجرای حقوق مندرج در اعلامیه تا پایان عمر تلاش کرد ، و این میراث ماندگار او است. سهم وی در شکل گیری آن در قوانین اساسی چندین کشور و مجموعه ای از قوانین بین المللی در حال تکامل منعکس شده است. رئیس جمهور ترومن برای کار خود ، در سال 1952 النور روزولت را "بانوی اول جهان" اعلام کرد.


اکتبر 12 در این تاریخ در 1921، لیگ ملل متحد اولین حل و فصل مسالمت آمیز خود را از اختلاف سلیس بالا دریافت کرد. این یک روز پرچمدار برای غلبه بر اطلاعات بر نیروی وحشی بود. عقل مدنی حداقل لحظه ای حاکم بود. سازمانی که برای ایجاد پلهای یکپارچگی صلح آمیز ایجاد شد ، اولین موفقیت موفقیت آمیز خود را به صحنه جهانی رساند. اتحادیه ملل یک سازمان بین دولتی بود که در نتیجه کنفرانس صلح پاریس تاسیس شد. این لیگ در ابتدا به عنوان یک سازمان صلح طلب در سراسر جهان تأسیس شد. اهداف اولیه اتحادیه شامل جلوگیری از جنگ از طریق امنیت جمعی و خلع سلاح و حل و فصل اختلافات بین المللی از طریق مذاکره و داوری بود. اولین اقدام آن در 10 ژانویه 1920 ایجاد شد و مقر اصلی آن در ژنو ، سوئیس بود ، تصویب معاهده ورسای ، به طور رسمی پایان دادن به جنگ جهانی اول ، در سال 1919 بود. اگرچه بحث در مورد اثربخشی لیگ ادامه دارد ، موفقیت کوچکی در دهه 1920 ، و متوقف کردن درگیری ها ، نجات جان و ایجاد زمینه ای برای آنچه در نهایت در سال 1945 ، سازمان ملل متحد دنبال می شود. در مورد اختلافات در سیلسیا ، این مسئله پس از جنگ جهانی اول به وجود آمد و درگیری زمینی بین لهستان و آلمان بود. هنگامی که به نظر می رسید هیچ سازشی کارساز نیست ، این تصمیم به اتحادیه تازه ملت ها تحویل داده شد. تصمیم اتحادیه در اکتبر سال 1921 توسط هر دو طرف پذیرفته شد. این تصمیم و پذیرش آن عقل را بالاتر از وحشیانه قرار داد و امیدوار بود که روزی ملتها بتوانند بر خلاف خشونت و تخریب به گفتمان و تفاهم اعتماد کنند.


اکتبر 13 در این تاریخ در 1812، نیروهای شبه نظامی ایالتی نیویورک از عبور از رودخانه نیاگارا به کانادا برای تقویت نیروهای شبه نظامی و نیروهای ارتش به منظور مبارزه با انگلیس به نام "نبرد کینستون هیتس" نام بردند. چهار ماه پس از جنگ 1812، نبرد برای رسیدن به یکی از سه تهاجم برنامه ریزی شده آمریکا از کانادا در نظر گرفته شد تا زمینه سازی برای گرفتن مونترال و کبک را فراهم کند. اهداف جنگ شامل پایان دادن به تحریم ها در مورد تجارت ایالات متحده با فرانسه و پایان دادن به اثرات به نیروی دریایی دریایی دریانوردی در کشتی های ایالات متحده، بلکه فتح کانادا و علاوه بر آن به ایالات متحده است. نبرد کوئینستون هیتس برای آمریکاییها خوب بود. سربازان پیشرفته از رودخانه نیواگورا از روستای نیویورک لویستون عبور کردند و خود را در یک تپه شیب دار در بالای شهر کوئینستون تاسیس کردند. در ابتدا نیروهای نظامی از موضع خود دفاع کردند اما در زمان دیگر دیگر متحدان بریتانیایی و متحد هندی خود را بدون تقویت نگهداشتند. با این حال، تعداد زیادی از نیروهای نظامی نیویورک، نیروی اصلی نیروهای مسلح در لویستون مایل به عبور از رودخانه و کمک به آنها بودند. در عوض، آنها به مقررات قانون اساسی اشاره کردند که آنها معتقد بودند که آنها فقط باید از دولت خود دفاع کنند و نه به کمک ایالات متحده به حمله به یک کشور دیگر. بدون حمایت، نیروهای باقیمانده پیشرو در ارتفاعات کوئینستون به زودی توسط انگلیس محاصره شدند که تسلیم خود شدند. این یک نتیجه بود که احتمالا از تمام جنگها نمایشی بود. با هزینه بسیاری از زندگی، حل و فصل اختلافاتی که ممکن است از طریق دیپلماسی حل شود، نتوانسته است حل شود.


اکتبر 14 در این تاریخ در 1644، ویلیام پن در لندن، انگلستان متولد شد. پن اگرچه فرزند دریاسالار برجسته نیروی دریایی انگلیس بود ، اما در 22 سالگی با قبول اصول اخلاقی که تحمل همه مذاهب و اقوام و امتناع از حمل اسلحه را بر عهده داشت ، به کوئکر تبدیل شد. در سال 1681 ، چارلز دوم پادشاه انگلیس با اعطای قلمرو گسترده ای به غرب و جنوب نیوجرسی به ویلیام ، وام زیادی را از پدر متوفی پن تسویه کرد تا پنسیلوانیا نامگذاری شود. پن در سال 1683 فرماندار استعماری خود شد ، نظامی دموکراتیک را اجرا کرد که آزادی کامل مذهب را فراهم می آورد ، و جذب کوئکرها و مهاجران اروپایی از هر فرقه مخالف بود. از سال 1683 تا 1755 ، بر خلاف کلنی های دیگر انگلیس ، شهرک نشینان پنسیلوانیا از درگیری اجتناب کردند و روابط دوستانه ای را با ملت های بومی حفظ کردند بدون اینکه غرامت عادلانه سرزمین خود را بگیرند و با آنها مشروبات الکلی بازی نکنند. مدارای مذهبی و قومی در واقع چنان گسترده با این مستعمره در ارتباط بود که حتی بومیان توسکارورا از کارولینای شمالی نیز برای فرستادن پیام رسانان به آنجا و درخواست اجازه تأسیس شهرک ، مجبور شدند. اجتناب پنسیلوانیا از جنگ همچنین به این معنی بود که به جای توسعه کلنی و ساختن شهر فیلادلفیا ، که در سال 1776 از نظر اندازه بزرگتر از بوستون و نیویورک بود ، تمام پولی که ممکن بود صرف شبه نظامیان ، قلعه ها و تسلیحات شود ، در دسترس بود. در حالی که ابرقدرتهای روز برای کنترل این قاره درگیر بودند ، پنسیلوانیا با سرعت بیشتری از هر همسایه خود که معتقد بودند جنگ برای رشد لازم است ، رونق گرفت. به جای آن ، آنها در حال برداشتن میوه های تحمل و صلح بودند که تقریباً یک قرن قبل توسط ویلیام پن کاشته شده بود.


اکتبر 15 در این تاریخ در 1969، حدود دو میلیون آمریکایی در اعتراضات گسترده علیه جنگ ویتنام شرکت کردند. به نظر می رسد که این اقدام بزرگترین تظاهرات در تاریخ ایالات متحده است که در اطراف یک کار یک روزه برنامه ریزی شده در سراسر کشور سازماندهی شده و به عنوان "توقف توقف صلح" شناخته شده است. با اواخر 1969، مخالفت عمومی با جنگ به سرعت در حال رشد بود. میلیونها ویتنامی و بعضی از اعضای ارتش آمریکا 45,000 کشته شده اند. و اگرچه پس از آن رئیس جمهور نیکسون در یک برنامه وعده داده شده برای پایان دادن به جنگ مبارزه کرد و پیش از این نیز خروج تدریجی نیروهای آمریکایی را آغاز کرده بود، نیم میلیون نفر در جنگ ویتنام در جنگی که بسیاری از آنها بی عدالتی یا غیر اخلاقی بودند، به کار خود ادامه دادند. در مراسم تحریم، تعداد زیادی از آمریکایی های میان رده و میانسال در سراسر کشور برای اولین بار به دانشجویان و جوانان دانشجویان در بیان مخالفت با جنگ در سمینارها، خدمات مذهبی، تظاهرات و جلسات پیوستند. اگر چه گروه های کوچک از طرفداران جنگ نیز دیدگاه خود را بیان کردند، مراتون مهم تر بود که به برجسته سازی سیاست های جنگ نظامی توسط میلیون ها آمریکایی که رییس جمهور به عنوان یک "اکثریت خاموش" پذیرفته بود، مهم بود. به همین ترتیب، اعتراض نقش مهمی ایفا کرد در نگه داشتن دولت در مسیر به آنچه ثابت شده است خروج طولانی مدت از جنگ است. پس از سه سال دیگر از مرگ و تخریب، ایالات متحده با اعطای قرارداد صلح پاریس در ماه ژانویه 1973، فعالیت نظامی خود را در سراسر آسیای جنوب شرقی به پایان رساند. با این حال، مبارزه در میان خود ویتنامی ها، تا ماه آوریل 1975 ادامه داشت. پس از آن سایگون به نیروهای شمال ویتنام و ویتنام کشته شد و این کشور تحت حکومت کمونیست در هانوی به عنوان جمهوری دموکراتیک ویتنام متحد شد.

wbwtank


اکتبر 16 این تاریخ در 1934 نشان از آغاز اتحادیه صلح، قدیمی ترین سازمان صلح طلبانه در بریتانیا است. ایجاد آن توسط نامه ای در مانچستر گاردین نوشته شده توسط یک صلح طلب مشهور ، کشیش آنگلیکانایی و روحانی ارتش جنگ جهانی اول به نام دیک شپارد. در این نامه از همه مردان در سن جنگ دعوت شده بود كه برای شپرد كارت پستال ارسال كنند كه در آن تعهد خود را برای "كناره گیری از جنگ و هرگز حمایت از دیگری" اعلام كرده است. طی دو روز ، 2,500 مرد پاسخ دادند و طی چند ماه آینده ، یک سازمان ضد جنگ جدید با 100,000 عضو شکل گرفت. این اتحادیه به "اتحادیه تعهد صلح" معروف شد ، زیرا همه اعضای آن تعهد زیر را پذیرفتند: "جنگ یک جنایت علیه بشریت است. من از جنگ چشم پوشی می کنم ، و بنابراین مصمم هستم که از هیچ نوع جنگی پشتیبانی نکنم. من همچنین مصمم هستم که برای از بین بردن همه علل جنگ تلاش کنم. " اتحادیه تعهد صلح از بدو تاسیس خود به طور مستقل یا با دیگر سازمان های صلح و حقوق بشر برای مقابله با جنگ و نظامی گری که این نژاد را به وجود آورده است ، کار کرده است. اتحادیه علاوه بر اقدامات ضد خشونت آمیز ضد جنگ ، کارزارهای آموزشی را در محل کار ، دانشگاه و جوامع محلی دنبال می کند. هدف آنها به چالش کشیدن سیستم ها ، عملکردها و سیاست های دولتی است که برای متقاعد کردن عموم مردم به کارگیری نیروی مسلح می تواند به طور م serveثر در خدمت اهداف بشردوستانه و کمک به امنیت ملی باشد. اتحادیه تعهد صلح در تکذیب این مسئله را مطرح می کند که امنیت پایدار تنها زمانی حاصل می شود که حقوق بشر با مثال ارتقا یابد ، نه با زور. وقتی دیپلماسی مبتنی بر سازش است و هنگامی که بودجه ها برای مقابله با ریشه های اصلی جنگ و ایجاد صلح دراز مدت دوباره تخصیص داده می شوند.


اکتبر 17 در این تاریخ در کنفرانس 1905، شاه نیکلاس دوم روسیه، تحت فشار از نجیبان ترسو و مشاوران طبقه بالا، "اظهارنامه اکتبر" را صادر کرد که قول اصلاحات اساسی در پاسخ به یک اعتصاب سراسری ناعادلانه از برخی از کارگران 1.7-میلیون از همه صنایع و حرفه ها این اعتصاب در ماه دسامبر 1904 آغاز شد، زمانی که شرکت های آهنگر در سنت پترزبورگ تقاضای تجدیدنظر برای روزهای کوتاه تر، دستمزدهای بالاتر، حق رای دادن جهانی و انتخابات دولتی را صادر کردند. این اقدام به زودی یک اعتصاب عمومی کارگران در سرتاسر سرزمین روسیه ایجاد کرد که امضای تقاضای 135,000 را امضا کرد. در ماه ژانویه 9، 1905، گروهی از کارگران، همراه با همان تعداد زیادی از مددکاران 100,000 که هنوز به حکومت وفادار بودند، خواستار ارائه پرونده خود به کاخ زمستانی آنها در سنت پترزبورگ شدند. در عوض، توسط سربازان سوری از محافظان کاخ ملاقات شده و چند صد کشته شدند. در مصالحه، نیکلاس دوم اعلام کرد که پذیرش یک شورای مشورتی جدید ملی است. اما حرکاتش ناکام ماند، چرا که کارگران کارخانه ای از عضویتشان خارج می شوند. این صحنه را برای «اعتصاب اکتبر بزرگ» تعیین کرد که کشور را فلج کرد. اگرچه این کار به طور موثری توسط مورخ اکتبر کنگرۀ حاکم، که منجر به انتخاب مجمع عمومی و شرایط کار بهتر شد، متوقف شد، بسیاری از کارگران، لیبرال ها، دهقانان و گروه های اقلیت عمیقا ناراضی بودند. در سال های آینده، تغییرات سیاسی در روسیه دیگر بدون خشونت مشخص نخواهد شد. در عوض، آن را به انقلاب روسیه 1917 منجر خواهد شد، که سلطنت سلطنتی سلطنت را برچید و بلشویک های استبدادی را به قدرت برساند. پس از یک جنگ داخلی دو ساله، با دیکتاتوری حزب کمونیست و قتل شاه و خانواده اش پایان می یابد.


اکتبر 18 در این تاریخ در 1907، یک مجموعه دوم از کنوانسیون های لاهه که مربوط به انجام جنگ است، در یک کنفرانس صلح بین المللی در لاهه در هلند برگزار شد. بر اساس یک توافقنامه بین المللی و اعلامیه های مذکور در لاهه در 1899، کنوانسیون های 1907 از جمله اولین اظهارات رسمی مربوط به جنایات جنگی و جنگی در قوانین بین المللی سکولار است. تلاش های بزرگی در هر دو کنفرانس ایجاد یک دادگاه بین المللی برای داوری اجباری داوری اختلافات بین المللی بود - تابع مورد نیاز برای جایگزینی نهادهای جنگی. با این حال، این تلاش ها شکست خورد، هرچند یک مجمع داوطلبانه برای داوری ایجاد شد. در کنفرانس دوم لاهه، تلاش انگلیس برای تضمین محدودیت در جنگ افزارها ناکام ماند، اما محدودیت در جنگ های دریایی پیش رفت. به طور کلی، کنوانسیون های 1907 لاهه کمی به 1899 اضافه شده است، اما جلسه قدرت های بزرگ جهان به الهام گرفتن از تلاش های قرن 20 در همکاری بین المللی کمک کرد. از این مهمترین مهمترین قرارداد Kellogg-Briand 1928 بود که در آن کشورهای امضا کننده 62 وعده داده بودند که از جنگ برای حل و فصل "اختلافات و یا درگیری های هر نوع طبیعت و یا هر مبدأ ..." قصد نداشته باشند. هدف این پیمان برای دائمی لغو جنگ، حیاتی است نه تنها به این خاطر که جنگ مرگبار است، بلکه به این دلیل که جامعه ای که مایل به استفاده از جنگ برای به دست آوردن است، باید آماده باشد تا پیش رو برود. این ضرورت، یک افکار نظامی را تقویت می کند که اولویت های اخلاقی را به جلو می اندازد. به جای صرف کردن برای برآورده ساختن نیازهای اساسی انسان و کمک به بهبود زیست محیطی طبیعی، جامعه، در توسعه و آزمایش تسلیحات موثر بیشتر سرمایه گذاری می کند، که به خودی خود آسیب جدی به محیط زیست وارد می کند.


اکتبر 19 در این تاریخ در 1960 مارتین لوتر کینگ جونیور دستگیر شد با تظاهرکنندگان دانشجویی 51 در طی یک جلسه ضد جدا سازی در اتاق "Magnolia Room"، اتاق چای شیک در Department Store فروشگاه ریچ در آتلانتا، جورجیا. نشستن یکی از بسیاری در آتلانتا بود که توسط جنبش دانشجویی آتلانتا سیاه کالج الهام گرفته شده بود، اما اتاق مغنولی زیبا آن را به نمایش گذاشتن یکپارچگی کمک کرد. این موسسه آتلانتا بود، بلکه بخشی از فرهنگ جیم کراو جنوبی بود. آفریقایی آمریکایی ها می توانند در Rich's خرید کنند، اما آنها نمی توانستند لباس و یا میز در اتاق Magnolia را امتحان کنند. زمانی که تظاهرکنندگان این کار را انجام دادند، آنها متهم به نقض قانون اساسی شدند که همه اشخاص مجبور شدند در زمان خواسته شدن مالکیت خصوصی را ترک کنند. کسانی که دستگیر شده بودند همه در باند و یا اتهامات خود را رد کرد، مگر اینکه مارتین لوتر کینگ. او با یک حکم چهار ماهه در اردوگاه کار عمومی عمومی گرجستان مواجه شد تا رانندگی در ایالت را نقض کند، به خصوص در قانون "ضد ترور" که به طور خاص برای جلوگیری از تظاهرات ناهار برگزار شد. مداخله ی جان کاندیدی، نامزد ریاست جمهوری، به سرعت به انتشار پادشاه منجر شد، اما تقریبا یکسال دیگر از اعتراضات و کتکلوکس کلان در سراسر آتلانتا، قبل از اینکه زیان های کسب و کار، شهر را مجبور به ادغام کند، تقریبا یکسال دیگر طول خواهد کشید. حتی در نیم قرن بعد نیز برابری کامل نژادی در ایالات متحده هنوز باید به دست آید. اما، در طی یادبود جنبش دانشجویی آتلانتا، لانی کینگ، یکی از بنیانگذاران جنبش و خود تظاهر کننده اتاق مهنولیا، ابراز خوشحالی کرد. او همچنان به دنبال دستیابی به برابری نژادی در ریشه های دانشجویی جنبش دانشجویی امیدوار بود. او گفت: "آموزش و پرورش، همواره شریانی است برای پیشرفت، قطعا در جنوب".


اکتبر 20. در این روز در 1917، آلیس پولس یک حکم بازداشت هفت ماهه برای اعتراض به بی رحمانه برای رأی دادن را آغاز کرد. پاول در سال 1885 در یک روستای کوآکر متولد شد ، در سال 1901 وارد سوارثمور شد. وی در رشته های اقتصاد ، علوم سیاسی و جامعه شناسی به دانشگاه پنسیلوانیا رفت. سفر به انگلیس اعتقاد وی را تایید کرد که جنبش حق رأی در داخل و خارج از کشور مهمترین بی عدالتی اجتماعی است که بدون رسیدگی به آن پرداخته شده است. در حالی که سه مدرک دیگر حقوق کسب می کرد ، پل زندگی خود را وقف این امر کرد که زنان اجازه صدا داشته و به عنوان شهروندان برابر رفتار کنند. اولین راهپیمایی سازمان یافته وی در واشنگتن دی سی ، در آستانه مراسم تحلیف وودرو ویلسون در سال 1913 برگزار شد. جنبش حق رأی در ابتدا نادیده گرفته شد ، اما منجر به چهار سال لابی ، دادخواست ، تبلیغات انتخاباتی و گسترش راهپیمایی های بدون خشونت شد. همزمان با ظهور جنگ جهانی اول ، پل خواستار آن شد كه قبل از گسترش دموكراسی در خارج از كشور ، دولت آمریكا باید این مسئله را در داخل حل كند. او و دوازده پیرو ، "نگهبانان خاموش" ، در ژانویه 1917 شروع به تظاهرات در دروازه های کاخ سفید کردند. زنان به طور دوره ای توسط مردان ، به ویژه طرفداران جنگ مورد حمله قرار می گرفتند ، سرانجام دستگیر و زندانی می شدند. اگرچه جنگ عناوین اصلی را به خود اختصاص می داد ، اما برخی از سخنان مربوط به برخورد شدید با جنبش حق رأی ، حمایت فزاینده ای از اهداف آنها داشت. بسیاری از کسانی که در زندان اعتصاب غذا کرده بودند تحت شرایط وحشیانه مجبور به تغذیه می شدند. و پاول در بند روانپزشکی زندان محبوس شده بود. ویلسون سرانجام پذیرفت که از رأی دادن زنان حمایت کند و همه اتهامات منتفی شد. پاول به مبارزه برای قانون حقوق مدنی و سپس اصلاحیه حقوق برابر ادامه داد و با اعتراض مسالمت آمیز در طول زندگی خود سابقه داشت.


اکتبر 21 در این تاریخ در سال 183 م7, ارتش آمريکا با استفاده از دوگانگی، جنگ های خود را با سرخپوستان سمينول تغيير داد. این رویداد ناشی از مقاومت Seminoles به قانون حذف هند از 1830 بود، که به دولت ایالات متحده اجازه داد تا زمین را به مهاجران سفید پوست باز کند، با حذف پنج قبیله هند در شرق می سی سی پی به قلمرو هند در آرکانزاس و اوکلاهما. وقتی Seminoles مخالفت کرد، ارتش ایالات متحده به جنگ می پیوست و سعی دارد آنها را به زور از بین ببرد. با این حال، در یک نبرد کلاسیک در ماه دسامبر 1835، تنها جنگنده های 250 Seminole، به رهبری جنگجوی برجسته Osceola، به طور قابل توجهی یک ستون از 750 سربازان ایالات متحده را شکست داد. این شکست و موفقیت های پی در پی اوسئولا باعث شد یکی از اعمال ناپذیر در تاریخ نظامی ایالات متحده شود. در اکتبر 1837، سربازان ایالات متحده Osceola و 81 پیروان خود را دستگیر کردند و، به امید مذاکرات صلح، آنها را تحت یک پرچم سفید قاطع به قلعه نزدیک سنت آگوستین رهبری کردند. با این حال، اوسئولا در آنجا وارد شد و به زندان سپرده شد. بدون رهبر آن، بیشتر مردم کشور سمینول قبل از پایان جنگ در 1842 به قلمرو غربی هند منتقل شدند. تا زمانی که 1934، با معرفی قانون تنظیم مجدد هند، تا زمانی که XNUMX نبود، دولت آمریکا در نهایت از منافع غصب سفیدپوستان سرزمین های هند بازنشسته شد. قانون مجدد سازمان، که در اصل باقی می ماند، حاوی مقرراتی است که در چهره آنها می تواند به بومیان آمریکایی کمک کند تا در طول حفظ سنت های قبیله ای خود زندگی امنتری ایجاد کنند. با این حال هنوز دیده می شود که آیا دولت حمایت لازم را برای کمک به این دیدگاه به واقعیت ارائه می دهد.


اکتبر 22 در این تاریخ در 1962، رئیس جمهور جان کندی در یک پیام تلویزیونی به مردم آمریکا اعلام کرد که دولت ایالات متحده حضور موشک های هسته ای شوروی را در کوبا تایید کرده است. نخست وزیر اتحاد جماهیر شوروی نیکیتا خروشچف برای نصب موشک های هسته ای در کوبا در تابستان 1962 ، هم برای محافظت از یک متحد استراتژیک در برابر حمله احتمالی آمریکا و هم برای مقابله با برتری ایالات متحده در سلاح های هسته ای دوربرد و متوسط ​​که مستقر در اروپا هستند ، یک اقدام جدی را داده بود. . کندی با تأیید پایگاه های موشکی ، از شوروی خواسته بود آنها را متلاشی کرده و تمام سلاح های تهاجمی خود را در کوبا به خانه خود حمل کند. وی همچنین برای جلوگیری از تحویل تجهیزات اضافی تهاجمی اضافی ، دستور محاصره دریایی در اطراف کوبا را صادر کرده بود. در تاریخ 26 اکتبر ، ایالات متحده گام بعدی را برای ارتقا force آمادگی نیروی نظامی خود به سطح توانایی پشتیبانی از جنگ هسته ای همه جانبه برداشت. خوشبختانه ، به زودی یک قطعنامه مسالمت آمیز حاصل شد - بیشتر به این دلیل که تلاش برای یافتن راهی برای خروج مستقیماً در کاخ سفید و کرملین بود. رابرت کندی دادستان کل کشور از رئیس جمهور خواست تا به دو نامه ای که نخست وزیر شوروی قبلاً به کاخ سفید ارسال کرده پاسخ دهد. اولین پیشنهاد حذف پایگاه های موشکی در ازای قول رهبران آمریکا مبنی بر عدم حمله به کوبا بود. در صورت موافقت ایالات متحده با برداشتن تأسیسات موشکی خود در ترکیه ، مورد دوم پیشنهاد انجام همان کار را داد. رسماً ، ایالات متحده شرایط پیام اول را پذیرفت و پیام دوم را نادیده گرفت. اما به صورت خصوصی ، کندی موافقت کرد که بعداً پایگاههای موشکی آمریکا را از ترکیه خارج کند ، تصمیمی که در 28 اکتبر عملاً به بحران موشکی کوبا پایان داد.


اکتبر 23 در این تاریخ در 2001، یک گام بزرگ برای حل و فصل یکی از درگیری های جدی تر فرقه ای در تاریخ مدرن گرفته شد. از آغاز 1968، اغلب ناسیونالیست های کاتولیک رومی و به طور عمده اعضای اتحادیه های پروتستان در ایرلند شمالی، بیش از سی سال خشونت مسلحانه نامعلومی شناخته شده به نام "مسائل" را شامل می شد. ناسیونالیست ها می خواستند استان بریتانیا بخشی از جمهوری ایرلند باشند، در حالی که اعضای اتحادیه می خواست بخشی از انگلستان باقی بماند. در 1998، توافق جمعه جمعه، چارچوبی برای حل و فصل سیاسی بر اساس یک توافق در مورد اشتراک قدرت میان جناح های منطبق با دو طرف فراهم می کند. این توافقنامه شامل برنامه "انتقال قدرت" بود - انتقال نیروهای پلیس، قضایی و دیگر نیروها از لندن به بلفاست - و یک شرط که گروه های شبه نظامی در کنار هم قرار گرفته اند، بلافاصله یک فرآیند خلع سلاح قابل اطمینان را آغاز می کنند. در ابتدا، ارتش جمهوریخواه ایرلند به شدت مسلح (IRA) تمایلی به غلبه بر دارایی هایی نداشت که باعث ایجاد ناسیونالیستی شد. اما، در پی تحریک شاخه سیاسی آن، سین فیین و به رسمیت شناختن بی کفایتی ناشی از عدم پذیرش آن، در ماه اکتبر 23، 2001 اعلام کرد که این امر منجر به خاتمه غیرقابل برگشت تمام موشک های موجود در اختیار آن خواهد شد. تا 2005 ماه سپتامبر بود که IRA آخرین سلاح خود را ضبط کرده بود و از 2002 به 2007، سقوط سیاسی لندن مجبور شد تا مجوز مستقیم مستقیم در ایرلند شمالی صادر کند. با این حال، توسط 2010، جناح های متعدد سیاسی در ایرلند شمالی با هم مسالمت آمیز بودند. بدون تردید یکی از عوامل مهم در این نتیجه، تصمیم IRA برای از بین بردن تلاش های خود برای پیشبرد علت یک جمهوری ایرلند متحد از طریق خشونت است.


اکتبر 24 در این تاریخ، روز جهانی سازمان ملل متحد در سراسر جهان مشاهده می شود، که سالانه رسمی تاسیس سازمان ملل در 1945 را نشان می دهد. روز فرصتی را برای جلب حمایت سازمان ملل از صلح بین المللی، حقوق بشر، توسعه اقتصادی و دموکراسی فراهم می کند. ما همچنین می توانیم دستاوردهای بسیاری را که شامل نجات جان میلیون ها کودک، حفاظت از لایه ازن زمین، کمک به رهایی از آسیب و تنظیم صحنه برای پیمان منع گسترش سلاح های هسته ای 1968 است، ستایش کنیم. در عین حال، بسیاری از ناظران سازمان ملل متحد اشاره کرده اند که ساختار عامل فعلی سازمان ملل متحد، که عمدتا از نمایندگان اساسی اجرایی دولت تشکیل شده است، برای پاسخگوئی به مسائل اساسی که برای مردم در سرتاسر جهان بوجود می آورد، به طور معنی داری نیست. در نتیجه، آنها خواستار ایجاد مجمع مستقل مجلس سازمان ملل متحد هستند که عمدتا از نمایندگان مجامع ملی یا منطقه ای تشکیل شده است. بدن جدید می تواند به چالش هایی مانند تغییرات اقلیمی، ناامنی غذایی و تروریسم کمک کند، در حالی که همکاری های سیاسی و اقتصادی و ترویج دموکراسی، حقوق بشر و حاکمیت قانون را تضمین می کند. از ماه اوت 2015 درخواست تجدیدنظر بین المللی برای ایجاد مجمع مجلس سازمان ملل توسط نشست 1,400 و اعضای سابق مجلس از کشورهای بیش از 100 امضا شده است. از طریق چنین مجلس نمایندگان، پاسخگو به اجزای تشکیل دهنده خود، و همچنین بعضی از خارج از دولت، نظارت بر تصمیم گیری بین المللی را فراهم می کنند؛ خدمت به عنوان یک ارتباط بین شهروندان جهان، جامعه مدنی و سازمان ملل متحد؛ و صدای بیشتری به اقلیت ها، جوانان و مردم بومی می دهد. در نتیجه، سازمان ملل متحد بیشتر درگیر خواهد بود، با ظرفیت بیشتری برای برآورده ساختن چالش های جهانی.


اکتبر 25 در این تاریخ در 1983 نیروی 2,000 دریانوردان ایالات متحده به گرانادا حمله کرد، یک جزیره جزایر کوچک کارائیب در شمال ونزوئلا با جمعیت کمتر از 100,000. رئیس جمهور رونالد ریگان در دفاع علنی از این اقدام ، تهدید ناشی از رژیم جدید مارکسیستی گرانادا را برای امنیت تقریباً هزار شهروند آمریکایی ساکن در این جزیره ذکر کرد - بسیاری از آنها دانشجوی دانشکده پزشکی آن هستند. تا کمتر از یک هفته قبل ، گرانادا توسط موریس بیشاپ چپ ، که در سال 1979 قدرت را به دست گرفت و توسعه روابط نزدیک با کوبا را آغاز کرد ، اداره می شد. در 19 اکتبر ، مارکسیست دیگری به نام برنارد کوارد ، دستور ترور بیشاپ را صادر کرد و کنترل دولت را در دست گرفت. هنگامی که تفنگداران متجاوز با مخالفت غیرمنتظره نیروهای مسلح گرنادی و مهندسان نظامی کوبا روبرو شدند ، ریگان دستور داد که حدود 4,000 سرباز اضافی آمریکایی وارد این کشور شود. در مدت بیش از یک هفته ، دولت Coard سرنگون شد و یک دولت قابل قبول دیگر برای ایالات متحده جایگزین شد. با این حال ، برای بسیاری از آمریکایی ها ، این نتیجه نمی تواند هزینه دلار و زندگی یک جنگ دیگر ایالات متحده برای رسیدن به یک هدف سیاسی را توجیه کند. برخی نیز می دانستند که ، دو روز قبل از حمله ، وزارت امور خارجه ایالات متحده قبلاً آگاه بوده است که دانشجویان پزشکی در گرانادا در معرض خطر نیستند. در واقع پدر و مادر 500 نفر از دانش آموزان پس از اطلاع از اینكه فرزندانشان آزاد هستند هر وقت خواستند گرانادا را ترك كنند ، در واقع به رئیس جمهور ریگان تلگراف زده بودند كه حمله نكند. با این حال ، مانند دولت های ایالات متحده قبل و بعد ، دولت ریگان جنگ را انتخاب کرد. هنگامی که جنگ به پایان رسید ، ریگان اعتبار اولین "عقبگرد" نفوذ کمونیستها از آغاز جنگ سرد را به عهده گرفت.


اکتبر 26 در این تاریخ در 1905، نروژ بدون استثمار به جنگ، مستقل از سوئد است. از سال 1814 ، نروژ مجبور به "اتحادیه شخصی" با سوئد شد ، که نتیجه یک حمله پیروزمندانه سوئد بود. این بدان معنی بود که این کشور تابع قدرت پادشاه سوئد بود ، اما قانون اساسی و وضعیت قانونی خود را به عنوان یک کشور مستقل حفظ می کرد. با این وجود ، در طول چندین دهه موفقیت ، منافع نروژ و سوئد هرچه بیشتر منشعب می شدند ، خصوصاً که درگیر تجارت خارجی و سیاستهای لیبرال تر داخلی نروژ بودند. احساسات ملی گرایانه شدیدی ایجاد شد و در سال 1905 ، بیش از 99٪ نروژی ها از همه پرسی استقلال در سراسر کشور حمایت کردند. در 7 ژوئن 1905 ، پارلمان نروژ اتحادیه نروژ و سوئد را منحل اعلام کرد ، و این ترس گسترده ای را برای شروع دوباره جنگ بین دو کشور ایجاد کرد. در عوض ، نمایندگان نروژی و سوئدی در تاریخ 31 آگوست برای دیدار و گفتگو درباره شرایط قابل قبول جدایی دیدار کردند. اگرچه سیاستمداران برجسته جناح راست سوئد از یک رویکرد تند دفاع می کردند ، اما پادشاه سوئد به شدت در برابر به خطر انداختن جنگی دیگر با نروژ مقاومت می کرد. یک دلیل عمده این بود که نتایج همه پرسی نروژ ، قدرتهای بزرگ اروپایی را متقاعد کرده بود که جنبش استقلال طلبی نروژ واقعی است. این باعث ترس پادشاه از این شد که سوئد با سرکوب آن منزوی شود. بعلاوه ، هیچ یک از کشورها نمی خواستند که در کشور دیگر بدخواهی را تشدید کنند. در 26 اکتبر 1905 ، پادشاه سوئد از ادعای خود و هر یک از فرزندانش در مورد تاج و تخت نروژ صرف نظر کرد. گرچه نروژ با انتصاب یک شاهزاده دانمارکی برای پر کردن جای خالی به عنوان یک سلطنت پارلمانی باقی ماند ، بنابراین از طریق یک جنبش مردمی بی خون ، برای اولین بار از قرن 14 به یک ملت کاملاً مستقل تبدیل شد.


اکتبر 27 در این تاریخ در 1941، شش هفته قبل از حمله ژاپن به پرل هاربر، پرزیدنت فرانکلین روزولت، سخنرانی رادیویی روز "نیروی دریایی" در سراسر کشور انجام داد که در آن به اشتباه ادعا کرد که زیردریایی های آلمانی بدون تحریک هواداران را در جنگ افزارهای جنگی ایالات متحده در اقیانوس اطلس راه اندازی کرده اند. در حقیقت ، کشتی های آمریکایی به هواپیماهای انگلیسی کمک می کردند تا زیر دریایی ها را ردیابی کنند ، در نتیجه قوانین بین المللی را نادیده می گیرند. به دلایل منافع شخصی و ملی ، انگیزه واقعی رئیس جمهور در راستای ادعای خود تحریک خصومت عمومی علیه آلمان بود که هیتلر را وادار به اعلام جنگ با آمریکا می کند. روزولت خود تمایلی به اعلام جنگ با آلمان نداشت ، به عنوان افکار عمومی ایالات متحده ظاهراً اشتهای آن را نداشت. رئیس جمهور ، اما یک آیس در آستین خود داشت. ایالات متحده می تواند با متحد آلمان ، ژاپن وارد جنگ شود و بدین ترتیب زمینه ای برای ورود به جنگ در اروپا نیز ایجاد می کند. این نیرنگ این است که ژاپن را مجبور به شروع جنگی کند که مردم آمریکا نمی توانند آن را نادیده بگیرند. بنابراین ، از اکتبر 1940 ، ایالات متحده اقداماتی را انجام داد که شامل نگه داشتن ناوگان دریایی ایالات متحده در هاوایی ، اصرار بر اینکه هلندی ها از گرفتن نفت ژاپن امتناع می ورزند ، و پیوستن به انگلیس در زمینه تجارت با ژاپن. به ناچار ، در کمتر از یک سال ، در 7 دسامبر 1941 ، پرل هاربر بمب گذاری شد. مانند همه جنگ ها ، جنگ جهانی دوم نیز مبتنی بر دروغ بود. با این وجود ، دهه ها بعد ، این جنگ به عنوان "جنگ خوب" شناخته شد - که در آن حسن نیت ایالات متحده بر بی نظمی قدرت های محور غلبه داشت. این افسانه از آن زمان بر اذهان عمومی ایالات متحده حاکم است و هر 7 دسامبر در جشن های سراسر کشور تقویت می شود.


اکتبر 28. این تاریخ در 1466 نشان دهنده تولد دسندریوس اراسموس است مسیحی انسانی هلندی به طور گسترده ای به عنوان بزرگترین دانشمند رنسانس شمالی شناخته شد. در 1517، اراسموس یک کتاب در مورد جنگ های جنگی که امروز با آنها ارتباط دارد، نوشت. به نام شکایت صلح، این کتاب در صدای اول شخص "صلح"، یک شخصیت به عنوان یک زن به عنوان یک زن صحبت می کند. صلح این پرونده را صادر می کند که اگر چه او "منبع تمام برکت های انسانی" را ارائه می دهد، او توسط افرادی که "به دنبال آزار و اذیت بی شماری به شمار می آید، نفرت دارد". گروه هایی که به عنوان شاهزادگان، دانشگاهیان، رهبران مذهبی و حتی مردم عادی به نظر می رسد کور به آسیب زدگی جنگ می تواند بر آنها. مردم قدرتمند آب و هوایی ایجاد کرده اند که در آن سخنرانی برای بخشش مسیحی به عنوان خیانت محسوب می شود، در حالیکه ارتقاء جنگ نشان دهنده وفاداری به ملت و عزم شادی آن است. مردم باید خداوند کافر عهدعتیق را نادیده بگیرند، صلح می گوید، و از خداوند صلح جو عیسی حمایت می کند. این همان خداست که علت جنگ را در جستجوی قدرت، شکوه و انتقام، و مبنای صلح در عشق و بخشش، به خوبی می داند. در نهایت "صلح" پیشنهاد می کند که پادشاهان شکایات خود را به داورهای عاقل و عادلانه ارسال کنند. حتی اگر هر یک از طرفین قضاوت خود را ناعادلانه بیان کنند، رنج بسیار بیشتری از جنگ به دست خواهد آمد. باید در نظر داشت که جنگ ها در زمان اراسموس تنها به کسانی که در آنها جنگیدند، می کشند و کشتن می کنند. بنابراین محکومیت او در جنگ، در عصر هسته مدرن ما حتی وزن بیشتری را نیز متحمل می شود، در حالی که هر جنگی ممکن است خطر پایان زندگی در سیاره ما را به خطر بیندازد.


اکتبر 29 در این تاریخ در 1983، بیش از زنان بریتانیایی 1,000 بخش هایی از حصار اطراف فرودگاه بین المللی Greenham را در خارج از نیوبوری، انگلستان را قطع کردند. زنان به عنوان "جادوگران"، با "ژاکت های سیاه" (کد برای پیچ و مهره) پوشیدن، زنان "حزب هالووین" اعتراض خود را نسبت به یک برنامه ناتو مبنی بر تبدیل زمین هواپیما به پایگاه 96 Tomahawk موشک های کروز هسته ای آغاز کردند. این موشک ها قرار بود در ماه بعد وارد شوند. با بریدن بخش هایی از حصار فرودگاه، زنان به معنای نماد نیاز خود به نقض "دیوار برلین" بودند که آنها را از ابراز نگرانی های خود در مورد سلاح های هسته ای به مقامات نظامی و خدمه در داخل پایه نگه داشت. با این حال، "حزب هالووین" تنها یک سری از اعتراضات ضد هسته ای بود که توسط زنان بریتانیایی در Greenham Common اجرا شد. آنها جنبش خود را در ماه اوت 1981 آغاز کردند، زمانی که یک گروه از زنان 44 در 100 مایل به Greenham از شهر Cardiff City Hall در ولز به راه می انداختند. در هنگام ورود، چهار نفر از آنها به خارج از حصار هواپیما زنجیر شدند. پس از اینکه فرماندهی پایگاه ایالات متحده نامه خود را علیه استقرار موشکی برنامه ریزی کرد، او از زنان دعوت کرد تا اردوگاه را مستقر کنند. آنها به طرز دلخوشی در اواخر سال 12 چنین اقداماتی را انجام دادند، در حالی که در حوادث نوسانی قرار داشتند و رویدادهای اعتراضی را به طرفداران 70,000 متمرکز کردند. پس از اولین توافقنامه خلع سلاح ایالات متحده و شوروی که در 1987 امضا شد، زنان به تدریج شروع به ترک این پایگاه کردند. کمپاین آنها به طور رسمی در 1993 به پایان رسید، پس از حذف آخرین موشک های Greenham در 1991، و دو سال ادامه اعتراض علیه سایر سایت های سلاح های هسته ای. پایگاه Greenham خود در سال 2000 انحلال یافت.


اکتبر 30 در این تاریخ در 1943، به اصطلاح اعلامیه چهار قدرت توسط ایالات متحده، بریتانیا، اتحاد جماهیر شوروی و چین امضا شده در یک کنفرانس در مسکو. در این بیانیه چارچوب چهار قدرت به طور رسمی تأسیس شد که بعداً بر نظم بین المللی جهان پس از جنگ تأثیر می گذارد. این چهار ملت متحد را در جنگ جهانی دوم متعهد کرد که تا زمانی که همه نیروهای دشمن تسلیم بی قید و شرط را نپذیرفتند ، به نبردها علیه قدرت های محور ادامه دهند. در این اعلامیه همچنین از تشکیل زودهنگام یک سازمان بین المللی از کشورهای دوستدار صلح طرفداری می شود که برای حفظ صلح و امنیت جهانی با یکدیگر همکاری می کنند. اگرچه این چشم انداز دو سال بعد از تأسیس سازمان ملل متحد الهام گرفت ، بیانیه چهار قدرت همچنین نشان داد که چگونه نگرانی ها در مورد منافع شخصی ملی می تواند مانع همکاری بین المللی شود و تلاش ها را برای حل منازعات بدون جنگ تضعیف کند. به عنوان مثال ، روزولت ، رئیس جمهور ایالات متحده ، به طور خصوصی به نخست وزیر انگلیس چرچیل گفت که این بیانیه "به هیچ وجه تصمیمات نهایی در مورد نظم جهانی را خدشه دار نمی کند." در این اعلامیه همچنین هرگونه بحث در مورد یک نیروی صلح بین المللی دائمی پس از جنگ ، و حتی کمتر از یک مأموریت حفظ صلح بدون سلاح غیر مسلح ، حذف شد. و سازمان ملل متحد به دقت با قدرت ویژه ، از جمله وتو ، فقط برای چند کشور ایجاد شد. اعلامیه چهار قدرت با پیشبرد چشم انداز جامعه بین المللی حاکم بر احترام و همکاری متقابل ، نشان دهنده عزیمت امیدوارکننده از واقعیت های یک جنگ هولناک است. اما همچنین نشان داد که ذهنیت قدرتهای جهانی برای ایجاد چنین جامعه ای و هنوز چقدر نیاز به تکامل دارد world beyond war.


اکتبر 31 در این تاریخ در 2014، بان کی مون، دبیر کل سازمان ملل متحد، یک هیات مستقل در سطح بالا را برای تهیه گزارشی برای ارزیابی وضعیت عملیات صلح سازمان ملل متحد و پیشنهاد تغییرات لازم برای کمک به برآورده ساختن نیازهای جمعیت جهان، ایجاد کرد. در ماه ژوئن 2015، پانل اعضای 16 گزارش خود را به دبیر کل ارائه داد که پس از مطالعه دقیق آن را برای بررسی و تصویب آن به مجمع عمومی و شورای امنیت انتقال داد. به طور کلی، این سند توصیه هایی ارائه می دهد که چگونه عملیات صلح می تواند "بهتر از کار [سازمان ملل متحد] برای جلوگیری از درگیری، به رسیدن به توافق های سیاسی طولانی مدت، حفاظت از غیرنظامیان و حفظ صلح" حمایت کند. در بخش "تغییرات ضروری برای عملیات صلح" گزارش می گوید که "وظیفه سازمان ملل متحد و دیگر بازیگران بین المللی توجه بین المللی، اهرم و منابع برای حمایت از بازیگران ملی است تا انتخاب های شجاعانه لازم برای بازگرداندن صلح، رفع اختلافات درونی و رعایت منافع مشروع گسترده جمعیت، نه فقط نخبگان کوچک. "اما متن مربوطه هشدار می دهد که این کار تنها می تواند موفقیت آمیز باشد، در صورتی که به رسمیت شناخته شود که برقراری صلح پایدار با دستیابی نظامی یا فنی به دست نمی آید. در عوض، «اولویت سیاست» باید از همه رویکردهای حل و فصل مناقشات، انجام واسطه گری، نظارت بر آتش بس، کمک به اجرای توافقات صلح، اداره اختلافات خشونت آمیز و پیگیری تلاش های طولانی مدت در حفظ صلح باشد. اگر دقیق در دنیای واقعی مشاهده شود، توصیه های ارائه شده در گزارش 2015 سازمان ملل متحد در مورد عملیات صلح ممکن است ملت های جهان را به عنوان قاعده جدید برای حل مناقشات تقریبا نزدیک تر به پذیرش میانجیگری بین المللی، به جای نیروهای مسلح، نزدیک کند.

این Peace Almanac به شما امکان می دهد تا گام های مهم ، پیشرفت و موانع موجود در حرکت برای صلح را که در هر روز از سال رخ داده است ، بدانید.

نسخه چاپی را بخرید، و یا PDF.

به پرونده های صوتی بروید.

برو به متن.

برو به گرافیک.

این صلح آلماناک باید برای هر سال خوب باقی بماند تا زمانی که تمام جنگ ها از بین بروند و صلح پایدار برقرار شود. سود حاصل از فروش نسخه های چاپی و PDF بودجه کار را تأمین می کند World BEYOND War.

متن تولید و ویرایش شده توسط دیوید سوانسون.

صوتی ضبط شده توسط تیم پلوتا

موارد نوشته شده توسط رابرت انشوئتز، دیوید سوانسون، آلن نایت، مریلین اولنیک، الینور میلارد، ارین مک فیلفش، الکساندر شیا، جان ویلکینسون، ویلیام جیمر، پیتر گلداسمیت، گارس اسمیت، تیری بلان و تام شات.

ایده هایی برای موضوعات ارائه شده توسط دیوید سوانسون، رابرت انشوتز، آلن نایت، مریلین اولنیک، الینور میلارد، دارلین کافمن، دیوید مک رینولدز، ریچارد کین، فیل روکنل، جیلی گریر، جیم گولد، باب استوارت، آلاینا هکسمت، تیری بلان.

موسیقی استفاده شده با اجازه از "پایان جنگ" ، توسط اریک کلویل.

موسیقی صوتی و میکس توسط سرجیو دیاز.

گرافیک توسط پریسا سارمی.

World BEYOND War یک جنبش غیر خشونت آمیز جهانی برای پایان دادن به جنگ و برقراری صلح عادلانه و پایدار است. هدف ما ایجاد آگاهی از پشتیبانی مردمی برای پایان دادن به جنگ و توسعه بیشتر این پشتیبانی است. ما در تلاش هستیم تا ایده نه تنها از جنگ ویژه جلوگیری کنیم بلکه کل نهاد را از بین ببریم. ما تلاش می کنیم فرهنگ جنگ را جایگزین صلح کنیم که در آن ابزارهای غیر خشونت آمیز برای حل مناقشه جای خونریزی را بگیرد.

 

پاسخ دهید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *

مقالات مرتبط

نظریه تغییر ما

چگونه به جنگ پایان دهیم

برای چالش صلح حرکت کنید
رویدادهای ضد جنگ
به ما کمک کنید رشد کنیم

اهدا کنندگان کوچک ما را ادامه می دهند

اگر انتخاب می‌کنید که حداقل 15 دلار در ماه کمک مکرر داشته باشید، می‌توانید هدیه‌ای برای تشکر انتخاب کنید. ما از اهداکنندگان مکرر خود در وب سایت خود تشکر می کنیم.

این شانس شماست که یک را دوباره تصور کنید world beyond war
فروشگاه WBW
ترجمه به هر زبانی