شکست و نشت

هاینریش فینک (1935-2020)
هاینریش فینک (1935-2020)

توسط ویکتور گروسمن ، 12 ژوئیه 2020

از بولتن شماره 178 برلین

با وجود ادامه تاجخطر Irus ، و با وجود عصبانیت ، عصبانیت یا ترس از "آن مرد" ، برخی از مردم هنوز هم می توانند چشم و گوش برای روابط بین الملل داشته باشند. اگر چنین است ، و اگر آنها سخت گوش می کنند ، ممکن است آنها فقط صدای صدایی اشک آور غیرمعمول را شنیده باشند. آیا می تواند ناشی از تحولات اخیر باشد ، نه قطعی و کامل و در عین حال غیرقابل انکار. پاره شدن دردناک از آن برادری ابدی بین جمهوری فدرال آلمان و پشتیبان بزرگ ، ارائه دهنده و محافظت از آن ، ایالات متحده ، یک اتحاد به ظاهر غیر قابل خرابکاری است که بعد از جنگ جهانی دوم با سیمانی روبرو شده است؟

اما یک مکان اصلی در این فرآیند - در دریای بالتیک یا زیر آن - بی صدا است. خفه کردن کشتی مخصوص سوئیسی که بیش از 1000 کیلومتر خط لوله انتقال گاز زیر آب از روسیه به آلمان - موسوم به Nord Stream 2 - را گذاشته بود ، اکنون ساکت است. وقتي واشنگتن در مورد تهديدات بسيار ناعادلانه اي كه توسط سفير آن زمان ريچارد گرنل ، سفير وقت آمريكا (زماني مفسران فاكس و Breitbart) تفسير شد) ، واشنگتن كمك كرد تا به هدف خود برسد. به همان اندازه محکم که علیه روسیه یا کوبا ، ونزوئلا و ایران استفاده می شود. به تعجب و عصبانیت آنگلا مرکل و بسیاری از تاجران آلمانی ، این دقیقاً همان اتفاقی است که افتاده است. خلع سلاح تحمیلی خیلی خفه کننده بود ، دریانوردان سوئیس موتورهای خود را خاموش کردند و به خانه های آلپ رفتند ، در حالی که تنها کشتی روسی که برای این کار مجهز است نیاز به نوسازی و تعمیر دارد و در ولادیوواستوک اسکله می شود. بسیاری از مفسران این Verbot را توهین به آلمان و ضربه ای می دانستند ، نه برای محیط زیست بلکه برای فروش بیشتر گازهای ناخوشایند از آمریکا و در عین حال آسیب رساندن یا خراب شدن اقتصاد روسیه.

در شهر کوچک بوچل حدود بیست بمب اتمی آمریکایی مستقر شده اند ، در کنار یک پایگاه آلمانی با هواپیماهای تورنادو که می توانند لحظه ای آنها را حمل و شلیک کنند - هر یک بسیار وحشتناک تر از بمب های هیروشیما و ناگازاکی. این بمب ها هم سلاح های روز رستاخیز هستند و هم اهداف احتمالی آنها. در سال 2010 اکثریت زیادی در بوندستاگ از دولت خواستند "برای دستیابی به حذف سلاح های اتمی ایالات متحده از آلمان به طور موثر کار کند". اما دولت هیچ اقدامی از این دست انجام نداد و تظاهرات سالانه در بوچل تا حد زیادی نادیده گرفته شد. تا 2 مه ، یعنی زمانی که یک سوسیال دموکرات پیشرو (حزب او در ائتلاف دولت است) این خواسته را تکرار کرد - و از رهبران جدید حزب خود تأیید شگفت آور پیدا کرد. این نیز نشانه فروپاشی اتحاد بود. مسلماً بستن بوچل یا پایگاه غول آسا در رمشتاین ، ایستگاه رله اروپا برای همه حملات هواپیماهای بدون سرنشین ایالات متحده (و اعتراض ها همچنان ادامه دارد) به بیش از این زمان نیاز خواهد داشت.

سپس در ماه ژوئن ترامپ اعلام کرد که قصد دارد 9,500،35,000 سرباز آمریکایی را از آلمان ، از 2 نفر ، بیرون بکشد. آیا این مجازات بود که آلمان را به دلیل امتناع از هزینه کردن 1.38٪ از تولید ناخالص داخلی خود برای تسلیحات ، همانطور که ناتو (و ترامپ) خواستند ، مجازات کند ، اما فقط 7٪. این هم تعداد زیادی یورو است ، اما از دستورات رئیس سرپیچی کرد! یا اینکه بعد از آنکه خانم مرکل دعوت خود را به یک نشست GXNUMX در واشنگتن ، با انتقاد از دستگاه تبلیغاتی برای نشان دادن خود به عنوان "چهره جهانی" ، مجازات آقای ترامپ را لاغر کرد؟

به هر دلیلی که باشد ، "اقیانوس اطلس" در برلین ، که روابط واشنگتن را گرامی می دارند ، شوکه و مأیوس شدند. یک مشاور عالی فریاد زد: "این کاملاً غیرقابل قبول است ، خصوصاً اینکه هیچ کس در واشنگتن به فکر اطلاع دادن به متحد خود در ناتو ، آلمان ، نبوده است."

بسیاری از دیدن آنها خوشحال می شوند. آنها نه از ترامپ و نه از حضور نیروهای پنتاگون در آلمان از سال 1945 ، بیش از هر کشور دیگر ، دوست دارند. اما لذت آنها کوتاه مدت بود. بوکل و رامشتین بسته نمی شوند و نیروها به خانه خود نمی روند بلکه به لهستان می روند ، که به طرز خطرناکی نزدیک مرز روسیه است ، حتی خطرات فاجعه جهانی تلخ - اگر نباشد نهایی - را بدتر می کند.

حتی برای یک شریک جوان نیز مشکلاتی وجود داشته است. نظر اکثریت درست قبل از انتخابات آلمان را از جنگ عراق و بمباران هوایی لیبی دور نگه داشت. اما آن را به طرز شجاعانه رهبر خود را در بمباران صربستان دنبال كرد ، به شكست افغانستان ، پيوستن به محاصره محاصره كوبا ، ونزوئلا و روسيه ، به فشار بست تا مانع ايران از بازار تجارت جهاني شود و تقريباً در هر جنجال سازمان ملل از آمريكا حمايت كرد.

مسیر مستقل تر از کجا ممکن است پیش برود؟ آیا برخی از رهبران می توانند با کمپین های خطرناک ضد روسیه و ضد چین در آمریکا شکست خورده و به دنبال بازداشت جدید باشند؟ آیا این چیزی بیش از یک خواب است؟

بسیاری از آنها با عضلات قوی و نفوذ ترجیح می دهند برای آلمان ، سنگین وزن در اتحادیه اروپا تلاش کنند تا یک نیروی نظامی قاره ای را آماده کنند ، آماده و مایل به ضربه زدن به هر منطقه هدف خارج از کشور ، دقیقاً مانند روز قیصر ، و اساساً دقیقاً همانطور که در روزهای بعدی فیرر ، مستقیماً به سمت شرق ، جایی که جنگجویان آن مشتاقانه در مانورهای ناتو در امتداد مرزهای روسیه شرکت می کنند ، هدف قرار دهند. هدف هر چه باشد ، وزیر كمپ-كارنباوئر ، رئیس اتحادیه دموكرات مسیحی پیشرو ، بمب افكن ها ، تانك ها ، هواپیماهای بدون سرنشین مسلح و ربات های نظامی را ویران می كند هرچی بیشتر بهتر! خاطرات نگران کننده از وقایعی که فقط 75 سال پیش به پایان رسیده اند ، گریزناپذیر هستند!

چنین کابوسهایی فقط عکس های استروئیدی جدید گرفتند. یکی از این "سوت های مأمور" ، یک کاپیتان فرمانده نیروهای مخفی ویژه و مخفی ، (KSK) ، فاش کرد که کمپانی وی مملو از خاطرات نازی ها است - و امیدوار است. طاعت کورکورانه در ساعات کار خواسته می شد ، اما احزاب شاد و پرشکوه تقریباً به شخص احتیاج داشتند که سیگ هیل را فریاد بزنند و سلامی به هیتلر بدهند تا از خاموشی خودداری شود. سپس معلوم شد كه یكی از افراد غیر دوست داشتنی هیتلر دارای اسلحه ارتش ، مهمات و 62 كیلو مواد منفجره در باغ خود است - و رسوایی منفجر شد. کامپ کارنباوئر ابراز شوک کاملی کرد و لیستی از 60 اقدام برای از بین بردن چنین "ناهنجاریها" با "جارو آهنی" منتشر کرد. سینیک یادآوری کرد که سلف او ، اورسولا فون دره لاین (که اکنون رئیس اتحادیه اروپا است) ، با شوکهای مشابهی روبرو بود ، همچنین "جارو آهنی" را می خواست. به نظر می رسید که همیشه چنین ظروفی را نزدیک نگه دارید.

مورخان بدبین یادآوری می کنند که بوندسوور ، نیروی نظامی آلمان غربی ، ابتدا به ریاست آدولف هوزینجر ، که در اوایل سال 1923 هیتلر را "" مردی که خدا برای رهبری آلمانی ها فرستاده بود "خوانده می شد. وی تقریباً برای برنامه ریزی استراتژی تقریباً برای هر حمله بنز نازی ها کمک کرد و دستور تیراندازی هزاران گروگان غیرنظامی در روسیه ، یونان و یوگسلاوی را صادر کرد. هنگامی که وی به ریاست کمیته نظامی دائمی ناتو در واشنگتن ارتقاء یافت ، جانشین وی فردریش فوترتش بود که دستور تخریب شهرهای باستانی اسکوف ، پوشکین و نوگورود را داده بود و در محاصره نسل کشی لنگرود پیوست. وی به دنبال هاینز ترترنر ، کاپیتان تیم در یگان بمب گذاری لژیون کاندور که شهر گورنیکا را در طول جنگ داخلی اسپانیا ویران کرده بود ، دنبال شد. پس از بازنشستگی و یا درگذشت آخرین ژنرال های نازی ، جانشینان آنها در صورت امکان بدون آزار و اذیت هواداران ، ارائه دهندگان یا محافظان غربی ، سنت های "میهن پرست" نازی ورمماخت را حفظ کردند.

اما نشانه ها و نشانه ها بیش از حد نگران کننده بوده است ، حملات نژادپرستانه و فاشیستی که اغلب به قتل خونسردی ختم می شود - یک مقام دموکرات مسیحی که بسیار "دوست مهاجر" بود ، در قتل XNUMX نفر در یک قلیان ، تیراندازی به یک کنیسه ، سوزاندن اتومبیل یک ضد فاشیست فعال ، در حملات مداوم علیه افرادی که بیش از حد "خارجی" به نظر می رسند.

در موارد پس از آن ، پیدا کردن مقصرین برای دادگاه یا دادگاه برای مجازات آنها به طرز عجیبی دشوار بود ، در حالی که موضوعات مرموز باعث شد تا مراجع بسیار مسئول مشاهده چنین گروه های فاشیستی باشند. این واحد نخبگان غیر منفجره با مواد منفجره پنهان و پیشینه وی مدت ها بود که برای پلیس نظامی شناخته شده بود. سوختن خودرو در برلین توسط یک گروه فاشیست که رهبر آن دیده می شد در یک نوار با یک پلیس در حال گپ زدن به سرنخ هایی انجام شده است. هنگامی که سالها پیش صاحب یک کافه مهاجر در هس به قتل رسید - یکی از این سلسله نه قتل چنین - یک جاسوس مخفی دولت در یک میز نزدیک نشسته بود. اما تمام بازجویی ها با وی توسط دولت هسی منع شد و شواهد بهم ریخته و یا از تحقیقات بازداشت شد. وزیر مسئول پلیس بعداً نخست وزیر قدرتمند هسه شد - و هنوز هم هست.

هفته گذشته ، هسی ها دوباره وارد عناوین شدند. جانین ویسلر ، 39 ساله ، رهبر ایالتی DIE LINKE (و نایب رئیس حزب ملی) با دریافت پیام هایی که زندگی وی را تهدید می کند ، دریافت کرد و "NSU 2.0" را امضا کرد. اتحادیه ملی سوسیالیست ، NSU ، نامی بود که توسط گروه نازی ها انجام شد و نه قتل فوق را مرتکب شد. چنین تهدیداتی به هیچ وجه برای رهبران چپگرای پیشرو معمول نیست ، اما پیام های این بار حاوی اطلاعاتی درباره ویسلر با تنها یک منبع ممکن: رایانه اداره پلیس محلی در ویسبادن است. اکنون به طور رسمی پذیرفته شده است که پلیس و سایر نهادهای مجاز برای محافظت از شهروندان توسط شبکه های راست افراطی نفوذ می کنند. وزیر فدرال سیهوفر ، مسئول این نهادها ، سرانجام اعتراف كرد كه آنها خطرناک تر از "افراط گرایان چپ" هستند كه در گذشته همواره مورد هدف قرار می گرفتند. وی قول داد که اکنون اقدامات دقیق انجام خواهد شد. "جارو آهنی" قدیمی دوباره باید از کمد بیرون بیاید.

در همین حال ، دست نخورده توسط جارو ، گزینه Alternative for Germany (AfD) یک حزب قانونی است که در کلیه مقننه و بوندستاگ با نمایندگان در کار در تمام سطوح دولت حضور دارد ، ضمن اینکه پیوندهای شخصی با همه عنکبوتهای شبکه نیمه زیرزمینی دارد. گروه های نازی. خوشبختانه ، اشتباهات اخیر AfD در مورد كرمان ویروس به علاوه نزاع های شخصیتی بین طرفداران فاشیست باز و كسانی كه ترجیح می دهند مردانه با عزت و دموکراتیک تر و به جای رشوه خواری آشکار باشند ، باعث شده است که افی دی اف با رای دهندگان کاهش یابد - که از 13٪ به حدود رسیده است 10٪ و این علیرغم یک مقدار شگفت انگیز از زمان صحبت کردن "عینی" توسط رسانه های خصوصی و دولتی.

آلمان که همه گیر و کورنا را بهتر از اکثر کشورها هوا می کند به زودی با مشکلات عظیم اقتصادی روبرو خواهد شد و فاجعه بسیاری از شهروندان را تهدید می کند. همچنین با انتخابات فدرال و ایالتی بسیاری در سال 2021 روبرو خواهد شد. آیا مخالفت مؤثر با افزایش نژادپرستی ، نظامی گرا ، نظارت گسترده و کنترل های سیاسی وجود خواهد داشت؟ برخوردهای سخت ممکن است در حوزه های داخلی و خارجی رخ دهد. آیا نتیجه آنها آلمان را به سمت راست هدایت خواهد کرد - یا احتمالاً چپ؟  

+++++

یک صدای بسیار دوست داشتنی در رویدادهای آینده گم خواهد شد. هاینریش فینک ، در یک خانواده روستایی فقیر در بسارابیا متولد شد ، که در زمان کودکی توسط حوادث جنگ به دور او پرت شد ، در جمهوری دموکراتیک آلمان (شرق) خداشناس شد و مدرس ، استاد و سپس رئیس گروه الهیات در دانشگاه هومبولت برلین شرقی بود. در دوره کوتاهی که GDR به گزینه هایی از پایین باز شد ، در آوریل 1990 ، اعضای هیئت علمی ، دانشجویان و کارمندان او را - 341 تا 79 - به عنوان رئیس کل دانشگاه انتخاب کردند. اما طی دو سال بادها تغییر کردند. آلمان غربی زمام امور را به دست گرفت و او ، مانند "افراد نامطلوب" بیشماری ، به طور غیررسمی بیرون رانده شد ، در پرونده خود به دلیل کمک به "استازی" متهم شد. تردیدهای بی شماری در مورد هرگونه اتهام ، اعتراض بسیاری از نویسندگان برجسته و راهپیمایی های بزرگ دانشجویی برای رئیس دانشگاه محبوب بی نتیجه بود.

پس از یک جلسه به عنوان معاون بوندستاگ ، وی به عنوان رئیس انجمن قربانیان فاشیسم و ​​ضد فاشیست و بعداً رئیس جمهور افتخاری آن انتخاب شد. به خاطر دوستی ، فروتنی ، تقریباً ظرافت و نادری ، قابل توجه است ، هرگز نمی توان تصور کرد که او به کسی صدمه بزند یا مورد هذیان قرار بگیرد یا حتی صدای او را بالا ببرد. فداکاری او به اصول خود همانقدر چشمگیر بود - اعتقاد او به یک مسیحیت انسانی مبتنی بر تلاش برای دنیای بهتر. او هم مسیحی و هم کمونیست بود - و هیچ تناقضی در این ترکیب نمی دید. او بسیار از دست خواهد رفت!

پاسخ دهید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *

مقالات مرتبط

نظریه تغییر ما

چگونه به جنگ پایان دهیم

برای چالش صلح حرکت کنید
رویدادهای ضد جنگ
به ما کمک کنید رشد کنیم

اهدا کنندگان کوچک ما را ادامه می دهند

اگر انتخاب می‌کنید که حداقل 15 دلار در ماه کمک مکرر داشته باشید، می‌توانید هدیه‌ای برای تشکر انتخاب کنید. ما از اهداکنندگان مکرر خود در وب سایت خود تشکر می کنیم.

این شانس شماست که یک را دوباره تصور کنید world beyond war
فروشگاه WBW
ترجمه به هر زبانی