حمله به ایران در معرض خطر فاجعه جهانی است

ریچارد نیکسون با شاه ایران

توسط John Scales Avery، May 21، 2019

روز دوشنبه 13 May 2019، نیویورک تایمز مقاله ای با عنوان "طرح های نظامی کاخ سفید علیه ایران" را منتشر کرد. در انفجار جنگ عراق ". علاوه بر حمل و نقل هوایی و سایر نیروهای دریایی که قبلا به خلیج فارس فرستاده شده، برنامه هایی شامل ارسال نیروهای نظامی 120,000 به منطقه است. یک خطر بزرگ وجود دارد که حمله به ایران ممکن است در اثر حملۀ پرچم دروغین خلیج فارس مانند کشتی های نفتی عربستان سقوط کند.

در روز یکشنبه 19 May، دونالد تامپام توییت کرد: "اگر ایران می خواهد با آن مبارزه کند، این پایان رسمی ایران خواهد بود. هرگز دوباره ایالات متحده را تهدید نکنید! »او مشخص نکرده بود که آیا ایران به آمریکا تهدید کرده است یا خیر.

چرا احتمال حمله نظامی به ایران نگران کننده است؟ چنین جنگی خاور میانه را که از قبل ناپایدار است کاملاً بی ثبات می کند. در پاکستان ، عدم محبوبیت اتحاد ایالات متحده ، اسرائیل و سعودی و همچنین خاطره وحشیانه های بیشمار ، ممکن است منجر به سرنگونی دولت نه چندان پایدار پاکستان شود و سلاح های هسته ای پاکستان را در اختیار غیر دولتی قرار دهد. روسیه و چین ، متحدان دیرینه ایران ، نیز ممکن است درگیر درگیری شوند. خطر جدی برای تبدیل شدن به یک جنگ هسته ای گسترده وجود دارد.

ایران یک ملت صلح آمیز است، اما اغلب مورد حمله قرار گرفته است

ایران تمدنی باستانی و زیبا دارد که قدمت آن به 7000 سال قبل از میلاد مسیح یعنی زمان تأسیس شهر شوش باز می گردد. برخی از نخستین نوشته هایی که ما می شناسیم ، مربوط به حدود 3,000 سال قبل از میلاد است ، توسط تمدن ایلامی نزدیک شوش استفاده شده است. ایرانیان امروزی بسیار باهوش و با فرهنگ هستند و به دلیل مهمان نوازی ، سخاوت و مهربانی با غریبه ها مشهور هستند. در طول قرن ها ، ایرانیان سهم بسیاری در علم ، هنر و ادبیات داشته اند و صدها سال است که به هیچ یک از همسایگان خود حمله نکرده اند. با این وجود ، طی قرن گذشته ، آنها قربانی حملات و مداخلات خارجی شده اند ، که بیشتر آنها ارتباط تنگاتنگی با منابع نفت و گاز ایران داشته است. اولین مورد از این موارد در دوره 1921-1925 اتفاق افتاد ، هنگامی که کودتایی تحت حمایت انگلیس سلسله قاجار را سرنگون کرد و رضاشاه جایگزین آن شد.

رضا شاه (1878-1944) کار خود را به عنوان رضاخان، افسر ارتش آغاز کرد. به علت هوش بالای او، او به سرعت فرمانده تیپاژ تیرهای قزاقها شد. در 1921، ژنرال ادموند ایرونسید که به نیروی انگلیسی بریتانیا نیروهای 6,000 که در برابر بلشویکها در شمال ایران حمله می کرد، فرمانروایی کرد و کودتایی را (که توسط انگلیس تامین مالی می شود) انجام داد، که رضا خان کاخ های 15,000 را به سمت پایتخت رهبری می کرد. او دولت را سرنگون کرد و وزیر جنگ شد. دولت بریتانیا از این کودتای حمایت کرد زیرا معتقد بود که در ایران برای رهبری در بلشویک ها یک رهبر قوی لازم است. در 1923، رضا خان سرنگون سلسله قاجار، و در 1925 او به عنوان رضا شاه به نام تاج گذاری نام پهلوی.

رضاشاه معتقد بود که او مأموریت دارد که مدرن سازی ایران را انجام دهد ، دقیقاً به همان روشی که کمیل آتا ترک ترک ترکیه را مدرن کرده بود. در طول 16 سال زمامداری وی در ایران ، جاده های زیادی ساخته شد ، راه آهن ترانس ایرانی ساخته شد ، بسیاری از ایرانیان برای تحصیل به غرب اعزام شدند ، دانشگاه تهران افتتاح شد و اولین گام ها برای صنعتی شدن برداشته شد. با این حال ، روشهای رضاشاه گاهی بسیار سختگیرانه بود.

در سال 1941 ، در حالی که آلمان به روسیه حمله کرد ، ایران بی طرف ماند ، شاید کمی به طرف آلمان متمایل شود. با این حال ، رضاشاه به اندازه کافی از هیتلر انتقاد داشت تا بتواند به پناهندگان نازی ها ایمنی در ایران را ارائه دهد. از ترس اینکه آلمان ها می توانند بر میادین نفتی آبادان تسلط یابند و انگلیس که مایل بود از راه آهن ماوراالنهر برای انتقال تجهیزات به روسیه استفاده کند ، در 25 آگوست 1941 انگلیس از جنوب به ایران حمله کرد. همزمان ، یک نیروی روسی از شمال به کشور حمله کرد. رضا شاه با استناد به بی طرفی ایران ، از روزولت درخواست کمک کرد ، اما نتیجه ای نداشت. در 17 سپتامبر 1941 ، وی مجبور به تبعید شد و پسرش ، محمد رضا پهلوی ، ولیعهد ، جانشین وی شد. انگلیس و روسیه هر دو قول دادند به محض پایان جنگ از ایران خارج شوند. در زمان باقی مانده از جنگ جهانی دوم ، اگرچه شاه جدید به طور اسمی حاکم ایران بود ، اما کشور توسط نیروهای اشغالگر متفقین اداره می شد.

رضا شاه حس قوی و مؤثر داشت و احساس کرد که وظیفه او مدرنیزاسیون ایران است. او این حس مأموریت را به پسرش، شاه محمد رضا پهلوی جوان داد. مشکل دردناک فقر در همه جا آشکار بود و هر دو رضا شاه و پسرش شاهد مدرنیزاسیون ایران بودند به عنوان تنها راهی برای پایان دادن به فقر.

در 1951، محمد مصدق از طریق انتخابات دموکراتیک، نخست وزیر ایران شد. او از یک خانواده پرجمعیت بود و می توانست پسرش را به شاهان سلسله قاجار باز گرداند. در میان اصلاحات بسیاری که توسط مصدق انجام شد، ملی شدن نفت نفت آنگلو و ایران بود داشته های شرکت در ایران. به همین دلیل ، AIOC (كه بعداً به British Petroleum تبدیل شد) ، دولت انگلیس را ترغیب كرد كه از یك كودتای مخفی كه مصدق را سرنگون كند ، حمایت كند. انگلیسی ها با ادعای رئیس جمهور آمریكا آیزنهاور و سیا خواستار پیوستن به M16 در انجام كودتا شدند که مصدق نماینده تهدید کمونیستی بود (با توجه به سابقه اشرافی مصدق یک استدلال مضحک). آیزنهاور موافقت كرد كه انگلیس را در انجام كودتا یاری كند و این عمل در سال 1953 انجام شد. بنابراین شاه قدرت كامل بر ایران را بدست آورد.

هدف مدرنیزاسیون ایران و پایان دادن به فقر به عنوان یک ماموریت تقریبا مقدس توسط شاه جوان محمد رضا پهلوی به تصویب رسید و این انگیزه انقلاب سفید در 1963 بود، زمانی که بیشتر زمین متعلق به مالکان فئودال و تاج و تخت به روستائیان بی روح توزیع شد. با این حال، انقلاب سفید، خشم هر دو کلاس سنتی مالکیت و روحانیت، و آن را ایجاد مخالفت شدید. در برخورد با این مخالفت، روش های شاه بسیار خشن بود، همانطور که پدرانش بودند. به دلیل بیگانگی تولید شده توسط روش های سخت او و به دلیل قدرت رو به رشد مخالفانش، شاه محمدرضا پهلوی سرنگونی انقلاب ایران 1979. انقلاب 1979 تا حدی ناشی از کودتای انگلیسی-آمریکایی 1953 بود.

همچنین می توان گفت غرب زدگی ، که شاه رضا و پسرش هدف آن قرار گرفتند ، باعث ایجاد واکنش ضد غربی در میان عناصر محافظه کار جامعه ایران شد. ایران از یک سو فرهنگ غربی و از سوی دیگر فرهنگ سنتی این کشور "در میان دو مدفوع سقوط می کرد". به نظر می رسید که نیمه راه است ، متعلق به هیچ کدام نیست. سرانجام در سال 1979 روحانیت اسلامی پیروز شد و ایران سنت را برگزید.

در همین حال ، در سال 1963 ایالات متحده مخفیانه از کودتای نظامی در عراق حمایت کرد که حزب بعث صدام حسین را به قدرت رساند. در سال 1979 ، هنگامی که شاه ایران مورد حمایت غرب سرنگون شد ، ایالات متحده رژیم بنیادگرای شیعه را که جایگزین وی شد ، تهدیدی برای تأمین نفت از عربستان سعودی دانست. واشنگتن عراق صدام را به عنوان سنگري در برابر دولت شيعي ايران قلمداد كرد كه تصور مي شد تهديد نفت از كشورهاي طرفدار آمريكا مانند كويت و عربستان سعودي است.

در ایران، 1980 تشویق به انجام این کار با این واقعیت است که ایران حمایت ایالات متحده خود را از دست داده است؛ دولت صدام حسین به ایران حمله کرد. این آغاز یک جنگ بسیار خونین و مخرب بود که هشت سال طول کشید و تقریبا یک میلیون تلفات را در دو کشور به بار آورد. عراق با نقض پروتکل ژنو از هر دو گاز خردل و گازهای عصبی Tabun و Sarin علیه ایران استفاده می کند.

حملات کنونی به ایران ، چه واقعی و چه تهدیدآمیز ، شباهت زیادی به جنگ علیه عراق دارد که در سال 2003 توسط ایالات متحده آغاز شد. در سال 2003 ، این حمله اسمی به دلیل تهدید تولید سلاح های هسته ای بود ، اما واقعیت انگیزه بیشتر مربوط به تمایل به کنترل و بهره برداری از منابع نفتی عراق و عصبی بودن شدید اسرائیل از داشتن همسایه ای قدرتمند و تا حدودی خصمانه بود. به همین ترتیب ، هژمونی بر ذخایر عظیم نفت و گاز ایران را می توان یکی از دلایل اصلی شیطان پرستی در حال حاضر ایالات متحده برای ایران دانست و این با ترس تقریباً پارانوئید اسرائیل از یک ایران بزرگ و قدرتمند همراه است. با نگاهی به گذشته در مورد کودتای "موفق" 1953 علیه مصدق ، اسرائیل و ایالات متحده احتمالاً احساس می کنند که تحریم ها ، تهدیدها ، قتل ها و سایر فشارها می تواند باعث تغییر رژیم شود که یک دولت سازگارتر را در ایران به قدرت برساند - دولتی که قبول خواهد کرد هژمونی آمریکا. اما سخنان تهاجمی ، تهدیدها و تحریکات می تواند به یک جنگ تمام عیار تبدیل شود.

من نمی خواهم دلالت بر تأیید دولت تئوکراتیک کنونی ایران داشته باشم. با این حال ، مردم ایران مهمان نواز ، فرهیخته و دوستانه استحقاق وحشت جنگ را ندارند. آنها سزاوار رنجی نیستند که قبلاً بر آنها وارد شده است. بعلاوه ، هرگونه استفاده از خشونت علیه ایران جنون آمیز و جنایی است. چرا دیوانه؟ زیرا اقتصاد کنونی ایالات متحده و جهان نمی تواند از یک درگیری بزرگ دیگر حمایت کند. زیرا خاورمیانه در حال حاضر یک منطقه کاملاً آشفته است. و زیرا پیش بینی میزان جنگی که اگر یک بار آغاز شود ، ممکن است به جنگ جهانی سوم تبدیل شود ، با توجه به این واقعیت که ایران با روسیه و چین متحد است ، غیرممکن است. چرا مجرم؟ زیرا چنین خشونتی هم منشور سازمان ملل و هم اصول نورنبرگ را نقض می کند. به هیچ وجه امیدی به آینده نیست مگر اینکه ما برای جهانی صلح آمیز ، تحت حاکمیت قوانین بین المللی کار کنیم ، نه جهانی ترسناک که قدرت وحشیانه آن را تحت تأثیر قرار دهد.

منابع

  1. سر پرسی سایکس ، تاریخ ایران - چاپ دوم ، مک میلان ، (2).
  2. پائولا کی بایرز، رضا شاه پهلوی، دایره المعارف بیوگرافی جهانی (1998).
  3. راجر هافمن، ریشه های انقلاب ایران، بین المللی افنمایشگاه 56 / 4، 673-7، (پاییز 1980).
  4. دانیل یرگین، جایزه: تلاش حماسی برای نفت، پول و قدرت، سیمون و شوستر، (1991).
  5. A. سامپسون، هفت خواهر: شرکت های بزرگ نفتی جهان و چگونه ساخته شد، Hodder و Staughton، لندن (1988).
  6. جیمز ریسن، اسرار تاریخ: سیا در ایران، نیویورک بار، آوریل 16، (2000).
  7. مارک گیسوروفسکی و مالکوم بایرن، محمد مصدق و کوپن 1953 در ایران، بایگانی امنیت ملی، ژوئن 22، (2004).
  8. ک. روزولت، مبارزه با مبارزه: مبارزه برای کنترل ایران، مک گراو-هیل، نیویورک، (1979).
  9. ابراهیم ابراهیمیان، ایران بین دو انقلاب، دانشگاه پرینستون مطبوعات، پرینستون، (1982).
  10. MT Klare، منابع جنگ: چشم انداز جدید از منازعات جهانی، مجله کتاب جادوگر، نیویورک، (2002).
  11. جیم بلر، کنترل نفت، خانه تصادفی، نیویورک، (1976).

پاسخ دهید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *

مقالات مرتبط

نظریه تغییر ما

چگونه به جنگ پایان دهیم

برای چالش صلح حرکت کنید
رویدادهای ضد جنگ
به ما کمک کنید رشد کنیم

اهدا کنندگان کوچک ما را ادامه می دهند

اگر انتخاب می‌کنید که حداقل 15 دلار در ماه کمک مکرر داشته باشید، می‌توانید هدیه‌ای برای تشکر انتخاب کنید. ما از اهداکنندگان مکرر خود در وب سایت خود تشکر می کنیم.

این شانس شماست که یک را دوباره تصور کنید world beyond war
فروشگاه WBW
ترجمه به هر زبانی