آلتروسیم و سادیست در سیاست عمومی

توسط دیوید سوانسون
نکات در مرکز منابع صلح سن دیگو، ژوئن 23، 2018.

سه چیز وجود دارد که تقریبا همیشه دست کم گرفته شده اند: بودجه نظام نظامی ایالات متحده، بی نظمی و سادیسم.

اول، بودجه نظامی.

بودجه نظامي آمريکا شامل همه کارهاي نظامي در بخشهاي مختلف تقريبا 60٪ از مخارج فدرال اختيارات است، به اين معني که هزينه هايي که اعضاي کنگره در هر سال تصميم مي گيرند. همچنین، بر اساس برآورد بسیار منحصر به فرد، موضوع به خوبی تحت 1٪ از بحث در مورد هزینه های دولت درگیر توسط نامزدها برای کنگره است. اکثر دموکراتها برای کنگره در حال حاضر در وب سایتهایی هستند که حتی سیاست خارجی را تصدیق نمیکنند و فراتر از بیان عشق و علاقه خود به جانبازان نیستند. آنها برای٪ 40 از کار مشغول هستند.

بحث های سیاسی ایالات متحده برای دهه ها بین کسانی است که خواهان دولت کوچک با مزایای اجتماعی کمتر هستند و افرادی که دولت بیشتری را با مزایای اجتماعی بیشتری می خواهند، طراحی شده است. کسی که خودم را دوست دارد و می خواهد دولتی کوچکتر با مزایای اجتماعی بیشتری به دست آورد، حتی نمی تواند درک کند. با این حال نباید خیلی دشوار باشد که بدانید که اگر شما یک برنامه کوچک را که 60٪ از هزینه های اختیاری را تشکیل می دهد را از بین ببرید، می توانید چیزهای دیگر را افزایش دهید و همچنان یک دولت کوچکتر داشته باشید.

بودجه نظامی ایالات متحده بیش از $ 1 تریلیون است. هنگامی که شما یک طرفدار صلح می شنوید به شما می گوید که جنگ های ایالات متحده در سال های اخیر به صدها میلیارد و نیمی از تریلیون دلار در معرض آسیب دیدگی قرار گرفته اند، کاری که انجام می دهند، هزینه های نظامی را به گونه ای غیر از جنگ به عادی تبدیل می کند. اما هزینه های نظامی، بر اساس تعریف، صرف جنگ و آماده سازی برای جنگ است. و برای این و هر چیز دیگری هر سال و هر سال $ 1 تریلیون است.

هنگامی که شما یک طرفدار عدالت اقتصادی می شنوید به شما می گوید که با پرداخت مالیات میلیاردرها چقدر پول می توانید کمتر از یک سال هزینه های نظامی داشته باشید. اگر شما هر میلیاردر را از هر میلیاردر مالیات می گرفتید، من یک مهمانی را به شما معرفی می کردم و یک نان تست می کردم، اما سال بعد شما باید میلیونرهای مالیاتی را به جای آن بگذارید؛ چرا که هیچ میلیاردر نخواهد بود. در مقابل، تریلیون ها برای نظامی گری فقط از سال پس از سال به جریان می افتند. برای کمی بیش از 1٪ از یک تریلیون دلار در سال، شما می توانید فقدان آب آشامیدنی تمیز در همه جا بر روی زمین پایان دهید. برای حدود 3٪ از یک تریلیون دلار در سال، شما می توانید گرسنگی در همه جا بر روی زمین پایان دهید. برای بخش های بزرگتر شما می توانید یک مبارزه جدی در برابر هرج و مرج آب و هوا انجام دهید. شما می توانید بسیاری از جهان را با انرژی پاک تر، آموزش بهتر، زندگی شادتر فراهم کنید.

شما می توانید خود را به طور گسترده ای در این روند دوست داشته باشید. در حالی که 95٪ از حملات انتحاری توسط تروریست ها به دنبال تمایل به اشغال نظامی برای پایان دادن به اشغال است، دقیقا 0٪ از این حملات تا کنون ناشی از نارضایتی هدیه مواد غذایی، پزشکی، مدارس و یا انرژی پاک شده است.

جنگجویانه تهدیۀ آخرالزمان هسته ای است و تنها بزرگترین علت آب و هوا و سقوط زیست محیطی است، اما در کوتاه مدت آن را با انحراف بودجه از پروژه های مفید می کشد، نه از طریق تمام وحشت های مرگبار جنگ. بودجه نظامی بسیار بزرگ است. و با "وحشت از جنگ" منظورم این است که ایجاد عمدی از همه گیر شدن بیماری های قحطی و بیماری در مکان هایی مانند یمن و ایجاد جهنم زندگی کوتاه که از آن تنها پناهندگان فرار می کنند تا خودشان را به عنوان مهاجران بیگانه غیر قانونی تحمل کنند.

هزینه های نظامی جهانی تقریبا $ 2 تریلیون است، به این معنی که بقیه جهان در مجموع تقریبا یک تریلیون $ 1 دیگر، برای تریلیون ایالات متحده است. بنابراین، در حال حاضر شما در مورد یک شماره دوقبول و غیر قابل درک صحبت می کنید و یک مبلغ قادر به انجام دو چیز غیر قابل تصور خوب اگر تبدیل، هدایت شده و استفاده از اخلاق. و من حتی تریلیون دلار آسیب نرسانده است که خشونت جنگ هر ساله به اموال منجر می شود. بهای بیش از سه چهارم هزینه های نظامی جهانی، توسط ایالات متحده و متحدان نزدیک آن و مشتریان سلاح که دولت ایالات متحده به سختی برای افزایش هزینه های خود هزینه می کنند، صرف شده است. چین بخش کوچکی از آنچه ایالات متحده را انجام می دهد، بخش کوچکی از روسیه است (و روسیه هزینه های نظامی خود را به طور چشمگیری کاهش می دهد)؛ ایران و کره شمالی هرکدام از 1 را به 2 درصد از آنچه ایالات متحده انجام می دهند، می پردازند.

به همین دلیل است که پنتاگون سال ها تلاش کرده است تا یک دشمن را برای توجیه هزینه های ایالات متحده شناسایی کند. مقامات نظامی در سال های اخیر، از جمله قبل و بعد از ورود ترامپ به کاخ سفید، به طور رسمی به خبرنگاران گفتند که انگیزه های جنگ سرد جدید با روسیه بوروکراتیک و سودآور است. فقدان یک دشمن معتبر ملی نیز به طور واضح انگیزه نسل، اغراق و دمی زدن دشمنان کوچکتر و غیر دولتی و همچنین بازاریابی جنگ ها به عنوان وسیله ای برای از بین بردن کشورهای کوچک تهدید کننده سلاح های غیر موجود است. و برای جلوگیری از قتل عام قریب الوقوع قریب الوقوع. با توجه به اینکه ایالات متحده به عنوان فروشنده بزرگ سلاح به جهان، کشورهای فقیر و دیکتاتوری هدایت می شود، غیرممکن است که سلاح های ایالات متحده در هر دو طرف جنگ وجود نداشته باشد. و ماهیت ضد تولیدی جنگ، تولید دشمن بیشتر را از بین برد، به خوبی تاسیس شده و به وظیفه ای نادیده گرفته شده است. همانطور که قبلا گفتم، با توجه به رکورد جنگ علیه تروریسم، گسترش مبارزه با مواد مخدر و مبارزه با فقر و افزایش فقر، من به شدت از جنگ با رفاه، پایداری و شادی حمایت می کنم.

بخش بزرگی از هزینه های نظامی ایالات متحده برای حفظ پایگاه های نظامی 1,000 در کشورهای دیگر است. بقیه کشورهای جهان، دوازده پایگاه را در خارج از مرزهای خود نگهداری می کنند. هنگامی که پرزیدنت ترامپ به تازگی اظهار داشت که پایان دادن به تمرینات جنگی در کره جنوبی و امکان برگرداندن نیروهای آمریکایی از آنجا، بسیاری از اعضای حزب دموکرات در واشنگتن، DC و در رسانه های شرکتی تقریبا ذهن خود را از دست دادند. Senator Tammy Duckworth فورا قوانین را برای ممنوعیت آوردن هر سرباز به خانه، اقدامی که به نظر می رسید در نظر گرفته می شود، حمله به این نیروها است.

من باید در سخنانم در اینجا برای چند تن از انحرافات متداول مربوط به شخصیت ها، احزاب و سربازان، مکث کنم. اول، شخصیت ها من فکر نمیکنم که علت هرج و مرج یا تحقیر هر سیاستمدار فردی کمک شود. من فکر می کنم که بهترین آنها در دولت ایالات متحده آسیب بیشتری نسبت به خیر دارند و بدترین آنها گاهی اوقات خوب است. فکر می کنم فعالان باید روی سیاست، نه شخصیت تمرکز کنند. وقتی Trump جنگ هسته ای را به کره شمالی تهدید کرد، من خواستار تجدید نظر او شدم. من هنوز خواستار تجدید نظر او برای لیست طولانی جرائم محکومیتی است که به هیچ وجه جنجال آمیز نیستند، که هیچ کدام شامل اتهامات اثبات نشده و مضحک برای توطئه با ولادیمیر پوتین برای نابود کردن کاملا فاسد، ضد دموکراتیک، غیر قابل اثبات، شکست خورده و غیرقابل باور نیست. اما زمانی که ترامپ متوقف شد و تهدید کره شمالی را متوقف کرد و شروع به صحبت در مورد صلح کرد، نیازی به صلح نداشتم؛ زیرا در تیم ضد ترامپ و یا یک عضو کارت اعتباری به اصطلاح مقاومت، بودجه و گسترش قدرت استبدادی. منصفانه است که متوجه شویم که مهم ترین کاری که Trump انجام داده است، متوقف ساختن بحران ایجاد خلط خود است. منصفانه است که از طریق تبلیغات تبلیغاتی که در سنگاپور نشان داد، و بحث نادرست و نادانسته اش درباره حوادث اخیر، خجالت زده شود. اما مردم کره جنوبی و جهان خواستار پایان دادن به تدابیر جنگی، به اصطلاح بازی های جنگی شده اند. هنگامی که Trump اعلام می کند چیزی که ما خواستار آن هستیم، باید مجوز خود را بیان کنیم و از پیگیری پیروی کنیم؛ زیرا ما باید در کنار صلح قرار گیریم و به دنبال انحطاط نباشیم که در مقابل یا پادشاه کنونی kakistocracy. در گفتن این که من حدود یک میلیارد مایلی از پشتیبانی Trump برای جایزه صلح نوبل هستم. حتی پرزیدنت ماه، که بسیار شایسته است، یک فعال صلح نیست که نیاز به کمک مالی برای کار لغو جنگ داشته باشد. دیگران در کره و در سراسر جهان در واقع واجد شرایط زیر آلفرد نوبل هستند.

دوم، احزاب من می خواهم پیشنویس مشابهی را ارائه دهم. فعاليت با خيانت به حزب سياسي بدتر خدمت نمي کند. اگر بخواهید در روز انتخابات رأی کمتری بخوانید، خودتان را بیرون بکشید. اما اگر شما نمی توانید این کار را بدون در نظر گرفتن شرارت یک حزب خاص در طول سال بدرستی انجام دهید، آن کار خوبی نیست. آنچه که ما در روزهای غیر انتخاباتی انجام می دهیم اهمیت بیشتری نسبت به آنچه که در روز انتخابات انجام می دهیم مهم تر است. فعاليت خيرخواهانه در تمامي ميليون ها فرم آن است که همواره جهان را تغيير داده است. و این واقعیت که هر دو شیطان کوچکتر و بزرگتر همچنان به طور مرتب شرارت بیشتری میگیرند، نه یک استدلال برای یا علیه رأی کمتری نسبت به شیطان است و مطمئنا نه یک استدلال برای فعالیت بدنی کمتر.

سوم، سربازان. ایالات متحده پیش نویس فقر دارد. هیچ داوطلب در ارتش به اصطلاح داوطلب اجازه داده است که داوطلبانه را متوقف کند. بودجه عظیم برای سلاح های بیشتر برای نیروهای نظامی واقعی نیست. تا کنون هیچ جنگی به نفع نیروهای نظامی به وجود نیامده است؛ هیچ پایان جنگی که سربازان را آسیب ندیده است، پایان نیافته است. قاتل اصلی سربازان آمریکایی خودکشی است. علت اصلی انتحاری نیروهای زمینی، آسیب اخلاقی است؛ این بدان معنا است که از اینکه این مردان و زنان جوان می فهمند که آنها درگیر درگیر شدن، یعنی قتل عام هستند، پشیمان می شوند. صفر موارد ثبت شده از آسیب اخلاقی یا PTSD یا آسیب مغزی از محرومیت از جنگ وجود دارد. اعتراف می کند که این یک سیستم بی رحمانه اولین گام در آن است، اما نه یک حمله خائنانه بر سربازان. تقاضای اساسی حقوق بشر، مانند کالج آزاد، بازنشستگی تضمین شده، یا شرایط آب و هوایی قابل سکونت برای سربازان و غیر نظامیان به طور یکسان ضد نیروی نیست. تقاضای بازپرداخت شغلی رایگان برای تمام سربازان سابق در طی روند تبدیل به یک اقتصاد صلح آمیز، نیروی نظامی نیست، حتی اگر کسی معتقد باشد که ما باید سرویس کشتار جمعی را متوقف کنیم و از هر کس برای آن متشکر باشیم، مردم باید در هواپیما در هواپیما قرار بگیرند سریع ترین و نه نظام نظامی ترین و سودآورتر است که افراد معلول باید به جای لباس پوشیدن باید در مکان های پارکینگ در سوپرمارکت قرار بگیرند و حامل های هواپیما نباید به عنوان جاذبه های توریستی در جوامع غیر جامعه شناختی استفاده شوند. بنابراین، به نظر من نظرسنجی هایی که می پرسند آیا شما طرفدار جنگ یا ضد نیرو هستند، به نوعی تند و زننده فریب تبدیل شده اند، در حالی که برچسب های هش که سربازان جنگ های اخیر را تشویق می کنند تا اعتقادات شخصی خود را درباره آنچه که ادعا می کنند، تشکیل دهند مبارزه برای خالق ضد روشنفکرانه بدترین نوع است. شما بسیار ممنون از دموکراسی یا آزادی یا ایمان یا خانواده یا تعداد دیگری از عبارات دیگر، اما این بدان معنا نیست که شما برای این منظور به عراق فرستاده شده اید یا اینکه شما در عراق به این هدف خدمت کرده اید یا من نمی توانم انکار کنم شرکت جنایی شما بخشی از بدون مخالفت با شما و احساسات نجیب خود بود.

قبل از اینکه من به التروسیم و سادیسم دست کم بگیرم، کلمه نهایی در مورد بودجه نظامی کم ارزش است. Trump پیشنهادی صرفه جویی در هزینه را با ادغام ادارات آموزش و پرورش، که هیچ ارتباطی با یکدیگر ندارند، صرفه جویی می کند و اکنون مبلغ 7 ترکیبی از بودجۀ نظامی هزینه می کند، در حالی که کنگره تمایل دارد تمبر غذا را پر کند. در همان زمان، ترامپ پیشنهاد کرده است که یک شاخه کاملا جدیدی از ارتش ایالات متحده ایجاد کند: یک نیروی فضایی. ایده فضای تسلیحاتی در ارتش آمریکا شایع بوده است، زیرا عملیات Paperclip صدها نازی سابق را از آلمان به ایالات متحده آورد تا در ارتش ایالات متحده کار کنند و موشک های ایالات متحده و برنامه فضایی ایالات متحده را توسعه دهند. دانشمندان نازی که در هانتسویل، آلاباما کار می کردند، توسط مردم محلی به طور گسترده ای مورد توجه قرار گرفتند، زیرا آنچه Trump نامیده می شد فاشیست هایی بودند که در سال گذشته در شهر شارلوتسوویل منصوب شدند، یعنی افراد بسیار خوبی. یک نیروی فضایی، اشتباه رایج در تبلیغات تبلیغاتی است. پیشنهاد ترامپ این است که ارتش ها را به فضا ارسال نکنند، بلکه گسترش تلاش های فعلی برای ارسال سلاح به فضا. به عبارت دیگر، یک نیروی فضایی از سازندگان سلاح تشکیل می شود و سازندگان سلاح را به نیروهای نظامی می اندازد که خواسته های آن باید از لحاظ مذهبی اطاعت شود، هرچند تنها چیزی که مانع از یک معاهده جهانی است که تمام سلاح ها را از فضایی ممنوع می کند، سال هاست که دولت ایالات متحده است. شرکت های سلاح در حال حاضر هواپیماهای بدون سرنشین خود را برای ارتش ایالات متحده و مزدوران به طور گسترده ای استخدام می کنند، تلفیق سودمندی با وضعیت نیروهای نظامی در حال انجام است.

*****

دومین چیزی که اغلب بدست می آید، نوع دوستی است. این به نظر می رسد عجیب و غریب در گفتگو در مورد جنگ و صلح، اما من فکر می کنم این درست است با این وجود. چرا مردم برای جلوگیری از جداسازی والدین و کودکان پناهنده می جنگند؟ این فقط برای تیم سیاسی نیست. مردم معمولا این کار را انجام می دهند در حالی که به طور صاف روی مبل هایشان نشسته اند. و این خودخواهی نیست

مردم در برابر این بی رحمانه به کودکان و والدین مخالف هستند، زیرا مردم در مورد کودکان و والدین مراقبت می کنند. چرا میلیون ها نفر راه می روند و به سر می برند و در مقابل سرطان و اوتیسم به سر می برند؟ چرا مردم سفید پوست علائم حیوانات سیاه را می کشند و مردان در راهپیمایی زنان پیوستند؟ چرا مردم برای سایر گونه ها و اکوسیستم ها نیاز به حقوق دارند؟ چرا مردم به بسیاری از موسسات خیریه کمک می کنند؟ چرا مردم غیر فقیر امروز در کمپین فقیران شرکت می کنند؟ پاسخ این است که الهه است. Altruism نوعی رمز و راز منطقی نیست که نیاز به توضیح بیشتر از هوا دارد. ما می توانیم آن را بهتر درک کنیم، اما وجود آن خود آشکار است.

وقتی کتابی بنامم نوشتم وقتی جنگ جهانی غیرقانونی است در مورد جنبش صلح در 1920s، متوجه شدم که استدلال هایی که مردم برای پایان دادن به جنگ استفاده می کردند، استدلال های اخلاقی بسیار بیشتر از امروز بود و اغلب آنها موفق بودند. در مقابل، امروز و برای چندین دهه، ما از فعالان صلح شنیده ایم که برای بسیج مردم برای صلح باید روی چیزی که به طور مستقیم و خودخواهانه آنها را تحت تأثیر قرار می دهد تمرکز کنید. شما باید با نیروهای آمریکایی با آنها ارتباط برقرار کنید. شما باید بر روی هزینه های مالی در حساب های بانکی خود تمرکز کنید. شما نباید انتظار داشته باشید که مردم خوب یا شایسته یا مراقب باشند

ما حتی فعالان صلح که با اعضای کنگره دموکراتیک که می خواهند زنان 18 ساله را مجبور به ثبت نام برای هر پیش نویس احتمالی همراه با مردان می کنند، به این ترتیب می توانند مجبور شوند جنگ علیه خواسته هایشان را به عنوان راه حل برای تبعیض جنسیتی فعالان صلح ادعا می کنند که یک پیش نویس، فردی را که به نظر می رسد، خودخواهانه می داند، به دست می دهد تا در نهایت به جنگ نگاه کند. اما پیشنهادهایی برای پایان دادن به جنگ ها خوب نیستند و رکورد خوبی برای تسهیل جنگ ها دارند. طرح پیشنهادی ایالات متحده در جریان جنگ ویتنام مانع از کشته شدن برخی از 6 میلیون نفر شد، زیرا من ارزش خرید آن را برای یک جنبش صلح بزرگتر نمیدانم، که من فکر میکنم می توانیم به وسیلۀ دیگر به آن دست یابیم.

من فکر می کنم این واقعیت که مردم به محض انتشار اخبار رسانه های شرکتی در مورد این خانواده ها به خانواده های پناهنده اقدام می کنند، دلیل خوبی برای باور دارند که بسیاری نیز مانند یمن یا افغانی یا فلسطینی ها و سایر افراد اقدام به اقدام علیه آنها می کنند. رسانه های مستقل شرکت یا بزرگ. اگر قربانیان جنگ اسامی و چهره ها و داستان ها و عزیزان را داشته باشند، هیچ چیز دیگر نمی تواند مانع از کسانی شود که از جدایی خانواده ها برای مراقبت نیز در مورد کشتن خانواده ها یا ایجاد یتیمان از طریق قتل به جای از میان اخراج، جلوگیری کند.

*****

سومین چیزی که اغلب اغراقآمیز است، سادیسم است. درست همانطور که ما برای پیدا کردن برخی از توضیحات به اصطلاح منطقی برای نوع دوستی آموزش دیده ایم، ما در عادت به دنبال انگیزه های منطقی در برابر اقدامات ناشی از اصرار های غیر منطقی، به ویژه شیطانی ها هستیم. هنگامی که کسی ادعا می کند که نمی تواند خط مشی جداسازی فرزندان را از والدین برداشته و پس از آن این کار را انجام می دهد، تمایل ما این است که فرض کنیم حداقل این است که او خود را صادقانه درک می کند، در این جا یک توضیح مخفی وجود دارد که معقول است و فقط با ما اما بچه های کوچک را با هزینه ای بیشتر از آنچه قرار است آنها و خانواده هایشان در هتل های لوکس یا مدارس شبانه روزی یا بیمارستان ها یا برنامه های آموزش شغلی قرار دهند و به جای محروم کردن از نیازهای اساسی، توضیح

عمليات آمريکا در رابطه با زنداني شدن مجرمان پناهندگان و غير پناهندگان، فاقد سياست مالي و عمومي است. این جرم را به گونه ای تنظیم نمی کند که هزینه های کوچکتری برای تحصیل و سلامت فراهم شود. این در مورد محافظت از مردم طراحی نشده است، چرا که بسیاری از افراد قفل شده تهدید خاصی نیستند و بسیاری از آنها هرگز نبوده اند. شما می توانید آن را اصلاحیه نامید، اما برای تصحیح هر چیزی طراحی نشده است. با این حال، محکومیت و شکنجه زندان های انفرادی و ترس از اجرای حکومت اغلب به طور واضح به عنوان انتقام است - به این معنی که این نقطه به هیچ وجه به نظر نمی رسد بلکه به عقب بازگشته است؛ نقطه ای است که ظلم به کسی است که به خاطر چیزی متهم است در رسانه های اجتماعی دیده می شود که قربانیان سیاست جدایی را به خاطر سختی های خود سرزنش می کنند.

چرا برخی از مردم برای تخریب زیست محیطی فریاد می زنند، فریاد زدن "تمرین بچه ها"، پول برای بزرگترین وسایل نقلیه گاز را خرج می کنند یا بزرگترین حیوانات را شکار می کنند؟ این همه انگیزه سود نیست اکثر مردم شرکت های نفتی ندارند این همه جهل یا انکار نیست مردم ممکن است وانمود کنند که زمین در حال مرگ نیست یا اینکه صنعت دام، بخش عمده ای از آنچه که در آن کشت نیست، نیست و حیوانات رشد یافته برای مصرف انسان رنج می برند. اما افراد دیگر و اغلب افراد همان افراد، در ایجاد رنج، سرحال هستند. این که ما درگیر خودکشی دسته جمعی هستیم و بسیاری از گونه های دیگر را با ما در می آوریم، نه همه ی حوادث، نه همه تراژدی مشترک. در واقع چنین چیزی به عنوان تراژدی مشترک وجود ندارد - تراژدی خصوصی سازی وجود دارد.

من یک کتاب نوشتم جنگ دروغ است که در آن من انواع مختلف دروغ هایی را که برای آغاز یا گسترش جنگ ها مورد بررسی قرار دادم بررسی کردم و سپس نیز به آنچه که واقعا جنگ ها را برای آن دروغ گفته می شود، پاسخ می دهم. من متوجه شدم که من فقط نمی توانم تمام جنگ ها را با انگیزه های سود یا محاسبات سیاسی توضیح دهم یا حتی دفاع ملی را نادرست دانست. من متوجه شدم که من نیاز به دیوانه وار به سوی سلطه و ظلم و ستم ناشی از نابودی بی اهمیت برای توضیح جنگ. زمانی که طراحان جنگی ایالات متحده خصوصی به بحث در مورد گسترش جنگ در ویتنام نگاه می کنند، چه دلایل به مردم می دهند، و آنها به طور جداگانه در مورد دلایل یکدیگر می گویند، اما آنها هرگز بحث نمی کنند که آیا جنگ را گسترش دهند یا نه. این به سادگی فهمید تجزیه و تحلیل مقاله پنتاگون درصد از انگیزه ها را شامل می شود، از جمله درصد 70 انگیزه صرفه جویی در صورت - ادامه دادن جنگ صرفا به منظور پایان دادن به آن. این به اندازه کافی جسورانه به نظر می رسد، اما در این تحلیل انگیزه سادیسم چیست؟ این یک جنگ پر از قتل عام بی گناهان بود، گوش های آنها به عنوان غنائم جمع آوری شد، با حامیان جنگ در حال بازگشت به خانه برای جنجال نژادپرستانه.

در جنگ های اخیر شما می توانید - به عنوان کسری از جمعیت ایالات متحده آمریکا - ادعا می کنند که حمایت از تخریب عراق یا لیبی را به عنوان یک عمل بشردوستانه به نفع قربانیان خود، اما شما خود را در یک طرف از با کسانی که فریاد خون و درخواست استفاده از سلاح های هسته ای را بر عهده دارند، مسئله را حل می کند. شرکت کنندگان در این جنگ به شدت به چیزی که درگیر آن شده اند وارد می شوند. بعضی از آنها نمی توانند تحقق یابند. بعضی از آنها به سؤال های تبلیغاتی اختصاص یافته اند. و در عین حال دیگران به طور عمومی خدمات عالی ارائه می دهند و قدردانی می کنند که از آن سپاسگزاریم. و ما قصد داریم خود را بی رحمانه فکر کنیم اگر ما قدردانی خود را ارائه ندهیم، از جمله به کسانی که ظاهرا زندگی خود را داده اند. مهم نیست که چقدر شجاعانه یا گمراهانه آنها عمل می کنند، من می گویم زندگی آنها داده نشده است، اما آنها از طریق خواست های هیجان انگیز کسانی که قدرت را دنبال می کنند و سیاست های ضد تولیدی بی هدف را دنبال می کنند، در حالی که شعار "هیچ راه حل نظامی وجود ندارد"، " راه حل "و دانستن کاملا خوب است که این کلمات درست است.

هنگامی که جورج دبلیو بوش نقاشی یک هواپیما با رنگهای ملل متحد ارائه داد و آن را به پایین پرتاب کرد تا سعی کند آن را برای شروع جنگ آغاز کند، او گفت که خدا به او دستور داده بود که دستمزد بگیرد و از آنجایی که صدام حسین قصد داشت تا پدرش را بکشد، و یا زمانی که لیندون جانسون با احترام گفت: "من فقط Ho Chi Minh را نپوشیدم، من او را برداشتم"، و یا وقتی که بیل کلینتون در مورد سومالی ها اظهار داشت "ما درد را در این فرماندهان ایجاد نمی کنیم." . . من نمی توانم اعتقاد داشته باشیم که ما با این قیمت های دو بیتی، "و یا زمانی که تحت فشار قرار دادند نیویورک تایمز تام فریدمن، ستون خبرنگار گفت هدف از جنگ عراق، ضربه زدن به درها بود و اعلام کرد که "این را بخور!" یا زمانی که مردم مرا تهدید مرگ برای حمایت از صلح فرستادند یا زمانی که باراک اوباما از طریق سیاست "نگاه کردن به آینده" مصونیت جنایات را اعلام کرد "اما جنگ جدیدی را با استفاده از ربات های پروازی که تعداد کمی از مردم را هدف قرار داده اند، رها کرده اند، اکثریت آنها هرگز شناسایی نکرده اند - در این موارد و موارد بی شماری دیگر، آنچه ما با آن روبرو هستیم، عقل نیست، منطقی نیست، و نه عشق سخت. آنچه ما با آن برخورد میکنیم، ظلم و ستم است.

چه چیز دیگری می تواند به ایده ساختن کوچکتر و غیر قابل استفاده تر بگوید، به این معنی که نیروهای هسته ای تقریبا قدرت آنها را به ژاپن رها کرده و به خوبی می داند که مبادله سلاح های هسته ای می تواند خورشید را خنثی کند و ما را گرسنه کند؟ تلاش برای تصدیق تصویب هری ترومن از برخورد با هیروشیما و ناگازاکی، به جای اینکه از توصیه های ژنرال های عالی خود که با آن مخالفت می کردند، به جای اینکه گوش دادن به استراتژیست های برتر که گفته بودند نیازی به آن نیست، به جای نشان دادن یک سلاح هسته ای در یک منطقه غیر جمعیت و تهدید به استفاده از آن در مردم، به جای اجازه می دهد تا به جای دو nukings به اندازه کافی - این تلاش ها کوتاه می آیند. ترومن همان مردی بود که گفته بود که اگر آلمانی ها برنده شوند، ایالات متحده باید به روس ها کمک کند و اگر روس ها برنده شوند، ایالات متحده باید به نازی ها کمک کند، زیرا این افراد بیشتر می میرند. مفهوم اینکه او حداکثر مرگ و میرهای ژاپن را به عنوان پیش زمینه ای از هر گونه تصمیم گیری مشاهده می کند، با هیچ مدرکی حمایت نمی شود. حمایت ایالات متحده از چند جانبه در جنگ مانند جنگ ایران و عراق از 1980 ها و یا جنگ فعلی سوریه صرفا بی کفایتی نیست. مانند بسیاری از سیاست های عمومی مانند دستگیری افراد بی خانمان در سن دیگو به خاطر بی خانمانی به جای دادن آنها به خانه، ما می توانیم بهتر درک کنیم که ما در حال رسیدگی به این موضوع هستیم اگر به یکدیگر اعتقاد داشته باشیم که با سادیسم برخورد می کنیم.

این بدان معنا نیست که جنگ ها نیز انگیزه های منطقی بیشتری ندارند و این به این معنی نیست که همه حامیان جنگ در حال غرق شدن هستند. من بحث های عمومی مدنی را با طرفداران جنگ انجام دادم و از طریق رای گیری در اتاق قبل و بعد از بحث هایی که چنین گفتمان عقلایی ذهن ها را تغییر می داد، یافت شد. درسهایی که هرکسی درباره مؤمنان در مواد مخدر و جنگ افزارها آموخته است و اعتقادات خود را پس از واقعیت ارائه می دهد، نباید از بین برود. متقاعد کردن مردم از آنچه که آنها می دانند دشوار است و نه غیرممکن است. اما برای بسیاری از حامیان جنگ، برخی عوامل، ملاحظات ذهنی مبتنی بر واقعیت نیستند.

یک واعظ در آلاباما می خواهد هر بازیکن فوتبالیستی که به درستی پرچم ایالات متحده و سرود ملی نداشته باشد، کشته شود. رئیس جمهور ترامپ صرفا می خواهد آنها را اخراج کند. وی همچنین ادعا می کند که هر کسی که در مورد خانواده های پناهنده مراقبت می کند از قربانیان هر گونه قتل هایی که توسط پناهندگان انجام می شود، نفرت دارد (در حالی که احتمالا به خاطر قربانیان هر قتل غیرقانونی انجام می شود). سادیم و وطن پرستی و استثناگرایی مش با هم به خوبی با هم، و هیچ یک از آنها هیچ معنی ندارد. هیچ دلیل خاصی وجود ندارد که مردم باید با افراد دیگر در سطح یک ملت بیشتر نسبت به سطح خانواده یا محله یا شهر یا ایالتی یا قاره یا سیاره، شناسایی کنند. اعتقاد به استقلال ملی (در برتری ایالات متحده به مکان های دیگر) - و این موضوع کتاب جدید من است استثمارگري درماني - نه بیشتر مبتنی بر واقعیت و نه کمتر مضر از نژادپرستی، جنس گرایی، و یا انواع دیگر از تعصب. در حالی که مردم سفیدپوست ضعیف می توانند قرن ها اعلام کنند "حداقل من بهتر از افراد غیر سفید" هستند، هرکس در ایالات متحده می تواند ادعا کند "حداقل من بهتر از غیر آمریکایی ها هستم". و هرکس می تواند سعی کند این را باور کند اما این معنی ندارد و آسیب بزرگی است.

In استثمارگري درماني من بررسی می کنم که ایالات متحده ممکن است بزرگترین ملت روی زمین باشد و من قادر به پیدا کردن آن نیستم. این به معنای هیچ کس نیست که آزادانه ترین یا دموکراتیک ترین یا ثروتمندترین یا پررونقترین یا بهترین تحصیل کرده یا سالمتر باشد یا طولانیترین امید به زندگی یا بزرگترین خوشبختی یا پایدار بودن محیط زیست و یا هر چیز دیگری که ممکن است بخواهید از آن استفاده کنید برای ارائه مطالب به شعارهای "ما شماره یک هستیم." ایالات متحده شماره یک در قفل کردن افراد در قفس، هزینه های نظامی، اقدامات مختلف تخریب محیط زیست و سایر منابع شرم آور است تا غرور. اما اساسا این مکان بدتر از اندازه هر کشور ثروتمند است که در مقایسه با سایر کشورهای ثروتمند زندگی می کند، در حالیکه هنوز هم بهتر از زندگی یک کشور فقیر و یا کشوری است که CIA به کودتا کمک می کند یا کشوری است که به طور ناگهانی توسط ناتو آزاد می شود.

واقعیت این است که مردم سعی می کنند به ایالات متحده مهاجرت کنند، حقیقتا شواهدی از بزرگترین ملت روی زمین نیست. ایالات متحده مقصد ترجیحی نیست، اکثر مهاجران را قبول نمی کند، وقتی وارد می شوند، به مهاجرین اطمینان ندارند و سیاست های مهاجرت خود را در راستای کمک به افرادی که بیشترین نیاز را دارند، اما نه در مورد ترجیحات برای اروپاییان، شکل نمی دهد. واقعیت این است که مردم باید از خطر و فقر در کشورهای فقیر فرار کنند، فقط به مسئله اینکه آیا ایالات متحده می تواند خود را به استانداردهای کشورهای ثروتمند دیگر برساند، مربوط نیست. یا این تنها به این معنا است که با هدایت اولویت ها به نیازهای انسانی و زیست محیطی در خانه و خارج از کشور، دولت ایالات متحده می تواند به کشورهای غنی برسد، در حالی که متوقف کردن کمک به رنج بسیاری از کشورهای فقیر و در واقع کمک به ایجاد بسیاری از کشورها مکان هایی که مردم ترجیح می دهند باقی بمانند. آیا ما نیاز به یک سیاست مهاجرت کمی کمتر بی رحمانه و یک دیوار بزرگتر داریم یا ما نیاز به مرزهای باز است که به میلیاردها نفر اجازه می دهد؟ نه نه. ما به مرزهای باز با تلاش های غیرقابل پیش بینی عظیمی نیاز داریم تا کشور های خود را به مکان های مطلوب برای زندگی تبدیل کنند و مانع سیاست هایی شوند که به آنها امکان پذیر نمی شود. و این ما می توانیم با هدایت کسری از هزینه های نظامی انجام دهیم.

اما مردم ایالات متحده آمریکا را به عنوان استثنایی عالی می بینند. وطن پرستی آنها، اعتقاد آنها به برتری منحصر به فرد، شیوع پرچم ها و سرود ملی آنها از کشورهای دیگر فراتر می رود. حتی فقرا در ایالات متحده که بدتر از فقرا در سایر کشورهای ثروتمندتر هستند، نسبت به فقرا در کشورهای دیگر و یا از ثروتمندان در کشورشان، میترسند. خسارت این کار چندین فرم دارد. این مردم را از سازماندهی و اقدام برای تغییر منحرف می کند. این افراد مردم را به حمایت از سیاستمداران هدایت می کنند، نه به این دلیل که آنها هر کاری را انجام می دهند، بلکه به این دلیل که میهن پرست هستند. (احتمالا فردی که رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا انتخاب می شود در واقع یک ملحد نیست. این یک غیرتطلبی است). منحصر به فرد بودن مردم را به پشتیبانی از جنگ و مخالفت با همکاری بین المللی و قانون می برد. این افراد منجر به رد کردن راه حل های اثبات شده ای برای کنترل اسلحه و مراقبت های بهداشتی و آموزش و پرورش می شوند، زیرا در کشورهای دیگر ثابت شده است که باید از این یکی یاد بگیرند و نه از راه دیگر. این منجر به بی احترامی به گزارش های سازمان ملل متحد درباره بی رحمی فقر در ایالات متحده می شود. این منجر به رد کمک های خارجی به دنبال به اصطلاح بلایای طبیعی در ایالات متحده است.

ما باید درک کنیم که میهن پرستی، ناسیونالیسم، استثنائی چیزی نیست که به درستی انجام شود بلکه یک کابوس است که از آن بیدار شود. صلح وطن پرست نیست صلح جهانی است. صلح به شناسایی ما به عنوان انسان بستگی دارد، نه به عنوان آمریکایی ها. این به معنی احساس شرم ملی به جای غرور ملی نیست. این بدان معنا نیست که با برخی ملت دیگر شناسایی شود. این به معنی کاهش شناسایی فرد با ملی گرایی است تا بتواند به عنوان یک فرد، عضو جوامع مختلف، شهروند جهانی، بخشی از یک اکوسیستم شکننده شناخته شود.

هنگامی که دولت ایالات متحده مالیات خود را افزایش می دهد یا ادعا می کند که حق بخشی از زمین خود را دارد یا از وال استریت حمایت می کند یا حقوق شرکت ها یا هر چیز دیگری را گسترش می دهد، مردم تمایل ندارند که این اقدامات را در شخص اول قرار دهند. تعداد کمی از مردم می گویند: "ما فقط مجددا مجبور به ترمیم بخش ها شدیم" یا "ما سلاح های جنگی بیشتری را به ادارات پلیس محلی دادیم" یا "ما میلیاردها دلار کمک می کنیم". در عوض، مردم با استفاده از کلمه "دولت" صحبت می کنند. "آنها می گویند" دولت مالیات های من را افزایش داد "یا" دولت ایاالت متحده خودکار ثبت نام رای گیری را انجام داد "یا" دولت محلی یک پارک ساخت. "اما زمانی که به جنگ می رسد، حتی فعالان صلح اعلام می کنند" ما فقط کشور دیگری را بمباران کردیم "این شناسایی باید پایان یابد. ما باید به یاد داشته باشیم و آگاهی ما از مسئولیت ما را در تغییر چیزها افزایش دهیم. اما ما لازم نیست که هویت ما را به چیزی که به نظر ما بهتر است، اگر تصور کنیم پنتاگون باید دلیل خوبی برای کمک به گرسنگی مردم یمن داشته باشد.

In استثمارگري درماني من به تکنیک های مختلف برای درمان استثنایی، از جمله تغییر نقش نگاه می کنم. اجازه بدهید فقط یک بند را نقل کنم:

بیایید تصور کنیم که به دلایل مختلف، از حدود هفتاد و هفت سال پیش، کره شمالی یک خط از طریق ایالات متحده را از دریایی به درخشان دریایی کشید و آن را تقسیم کرد، آموزش داده و مسلح به دیکتاتور وحشیانه در جنوب ایالات متحده، و 80 را نابود کرد درصد شهرها در شمال ایالات متحده و میلیون ها نفر از مردم آمریکا را کشته است. پس از آن کره شمالی حاضر به پذیرش هرگونه آمریكا یا پایان رسمی جنگ بود، کنترل جنگ نظامی ایالات متحده را در دست داشت، پایگاه های ارتش اصلی كره شمالی را در جنوب ایالات متحده تاسیس كرد، موشك هایی را كه در جنوب منطقه دمیتریاریكی ایالات متحده قرار گرفته بودند، قرار دادند وسط کشور و تحمیل وحشیانه اقتصادی در شمال ایالات متحده را برای دهه ها تحمیل کرد. به عنوان ساکن شمال ایالات متحده، چه چیزی ممکن است شما فکر می کنید زمانی که رئیس جمهور کره شمالی کشور خود را با "آتش و خشم" تهدید کرد؟ دولت شما ممکن است چندین بار از جرایم جاری و تاریخی و کمبودهای اعتباری خود داشته باشد، اما شما چه فکر میکنید از تهدیداتی که از کشورهایی که پدربزرگ و مادربزرگتان را کشته اند و از پسرعمویشان جدا شده اند، فکر می کنند؟ یا خیلی ممنون بود که به فکر منطقی فکر کنید؟ این آزمایش در صدها تنوع ممکن است، و من توصیه می کنم آن را بارها و بارها در ذهن و گروه های خود بگذرانم تا خلاقیت افراد بتواند به تخیل دیگران تبدیل شود.

نکته من این است که ما پیشنهاد می دهیم هزینه های نظامی، بی نظمی و سادیسم را دست کم بگیریم؟ خوب، به طور عمده برای درک دقیق آمده است. سپس ما می توانیم سعی کنیم درس هایی را برای چگونگی عمل انجام دهیم. یک درس ممکن است این باشد: در از بین بردن سادیسم، ما نیاز به مداخله ای هستیم که امکان التریسم را به رسمیت می شناسد. اعضای کوکلکس کلان به طرفداران عدالت نژادی تبدیل شده اند. افراد در راه های نژادی برای عدالت اقتصادی در مبارزات مردم فقیر، قدیمی و جدید پیوستند. کسانی که با عظمت تصور ایالات متحده شناسایی می شوند اغلب در مورد سطوح سخاوتمندانه و خوبی ایالات متحده فریب می خورند که اگر درست ساخته شوند، جهان را برای بهتر شدن تبدیل خواهند کرد. یادگیری کمی درباره فرهنگ و زبان دیگر سخت نیست و ممکن است مقاومت به اندازه تظاهرات صلح را تحمل نکند، اما می تواند همه تفاوت ها را ایجاد کند. مطالعات نشان داده اند که تمایل به بمباران یک کشور به طور معکوس متناسب با توانایی دقیق قرار دادن آن بر روی نقشه است. اگر پایتخت های فوق العاده می توانند به جایی جغرافیای جهان یاد بگیرند که به دنبال حکومت هستند، چه می شود؟

و در نهایت چه اتفاقی می افتد اگر مردم بتوانند از اندازه بودجه نظامی ایالات متحده آگاهی یابند و این واقعیت که کار آنها را کاهش می دهد و نه ایجاد آنها، آمریکایی ها را تهدید می کند تا آنها را محافظت کند، محیط طبیعی را از بین می برد، نه حفظ آن، آزادی ها به جای ایجاد آزادی، زندگی ما را کاهش می دهد، سلامت ما را کاهش می دهد و امنیت ما را تهدید می کند. اگر کسانی که بخواهند ایالات متحده سخاوتمند باشند، می توانند با کسانی که وانمود کنند سخاوتمندانه است و براساس واقعیت ها عمل می کنند، آن را به نوعی حکومتی تبدیل می کند که نه تنها کودکان را از والدین زنده خود حذف نمی کند بلکه همچنین با کشتن والدین خود در جنگ، میلیونها یتیم را ایجاد نمی کند؟

مردم در مورد بی رحمی که در مورد آنها پیدا می کنند، اهمیت می دهند. اما ظلم و ستم در سیاست خارجی کمتر مورد توجه است، چرا که هیچ حزب سیاسی عمده آن را نمی شناسد، زیرا رسانه های شرکتی می خواهند آن را ناشناخته ببینند، چرا که هیئت مدیره مدرسه این دانش را باطل می کند و به این دلیل که مردم نمی خواهند بدانند. جورج اورول گفت که ناسیونالیست ها نه تنها از جنایاتی که توسط ملت خود مرتکب شده اند را رد می کنند، بلکه آنها توانایی بسیار قابل توجهی در مورد آنها پیدا نخواهند کرد. با این حال، ما می دانیم که اگر مردم بتوانند در مورد آنها اطلاعاتی کسب کنند، آنها به آن اهمیت می دهند. و اگر آنها را از طریق یک سیستم ارتباطی متوجه شد که آنها را آگاه می کند که دیگران نیز متوجه آن می شوند، آنها عمل می کنند.

با همه چیز ایستادن، با آگاهی بسیار محدود ما، ما بی نیرویی نیستیم. جلوگیری از بمب گذاری 2013 سوریه، حفظ چندین ساله توافق نامه 2015 ایران، جلوگیری از تهدیدات آتش و خشم، جلوگیری از حذف کودکان از خانواده ها - این همه پیروزی های جزئی است که به پتانسیل بسیار بالاتری نشان می دهد.

من یک کتاب بچه ای نامیده ام جهان لوله که تلاش می کند تا کودکان دیدگاه غیر استثنایی، مهربان و سازنده را در مورد چیزها به ارمغان بیاورد. من نیز امروز کتابی به نام "من" نوشته ام و با من همراهی می کند جنگ هرگز تنها نیست که من در آماده سازی برای یک بحث نوشتم و نقد نظریه به اصطلاح فقط جنگ است. در آن، من می گویم که معیارهای بسیاری از نظریه جنگ فقط نمی تواند برآورده شود، اما اگر آنها بتوانند جنگ واقعی معجزه آسایی را برای اخلاقی به دست بیاورند، باید از آسیب ناشی از نگهداری نهاد جنگ بیشتر باشد در اطراف و تخلیه یک تریلیون دلار در سال به آن. با توجه به گزینه هایی که ما در اقدامات غیر خشونت آمیز، حفظ صلح غیرمسلح، حقیقت و مصالحه، دیپلماسی، کمک و حاکمیت قانون ایجاد کرده ایم، چنین امری غیرممکن است.

این دیدگاه از در نظر گرفتن تمام نهادهای جنگی، یک سازمان است که من برای نامزدی کار می کنم World BEYOND War. ما یک تعهد بسیار کوتاه که مردم در کشورهای 158 امضا کرده اند و من فقط در یک لحظه در کلیپ بورد عبور می کنم اگر می خواهید آن را امضا کنید، و اگر شما می خواهید، ایمیل خود را برای درگیر شدن بیشتر و قرار دادن آن واقعا فوق العاده قابل خواندن اگر شما می خواهم ما به طور تصادفی ایمیل کسی دیگر. من این تعهد را می خوانم بنابراین لازم نیست که آن را از کلیپ بورد بخوانید:

"من می دانم که جنگ ها و نظامی گرایی ما را نسبت به ما محافظت می کند و آنها را محافظت می کند، سبب آسیب رساندن، آسیب رساندن به بزرگسالان، کودکان و نوزادان، به شدت به محیط طبیعی، آزادی های مدنی و تخریب اقتصاد ما، فعالیت ها. من متعهد هستم که تلاش های بی خشونت را برای پایان دادن به تمام جنگ ها و آمادگی های جنگ و ایجاد صلح پایدار و درست انجام دهم. "

ما در تلاش های آموزشی و فعالانه برای پیشبرد این هدف و اقدامات در جهت آن کار می کنیم. ما به دنبال تعطیلی پایگاه ها، از بین بردن سلاح ها، پاسخگویی به جنایات، تغییر در بودجه ها و غیره هستیم و بعضی اوقات برنامه های روزانه ای را برای ما برنامه ریزی می کنیم. یکی از آنها که در ساعت 11th از روز 11th از ماه 11th و دقیقا 100 سال پس از پایان جنگ جهانی اول به دست می آید، روز قیام است، که روز تعطیل برای صلح بود تا تبدیل آن به روزهای جانبازان در هنگام نابودی شمال کره در 1950s. اکنون این تعطیلات است که گروه های جانبازان صلح در شهرهای مختلف ممنوع هستند تا در نمایشگاه شرکت کنند. ما باید آن را به روز قیام برسانیم و به ویژه باید با جشن روز رستاخیز جشن سلاح های جنگ (و تهدید ضمنی برای جهان) که دونالد تامپف برای روز در واشنگتن برنامه ریزی کرده است، غلبه کند. برای کسب اطلاعات بیشتر به worldbeyondwar.org /armisticeday بروید.

حالا من دوست دارم سعی کنم به هر گونه سوال پاسخ دهم و یا در هر بحثی شرکت کنم.

متشکرم.

پاسخ دهید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *

مقالات مرتبط

نظریه تغییر ما

چگونه به جنگ پایان دهیم

برای چالش صلح حرکت کنید
رویدادهای ضد جنگ
به ما کمک کنید رشد کنیم

اهدا کنندگان کوچک ما را ادامه می دهند

اگر انتخاب می‌کنید که حداقل 15 دلار در ماه کمک مکرر داشته باشید، می‌توانید هدیه‌ای برای تشکر انتخاب کنید. ما از اهداکنندگان مکرر خود در وب سایت خود تشکر می کنیم.

این شانس شماست که یک را دوباره تصور کنید world beyond war
فروشگاه WBW
ترجمه به هر زبانی