توسط دیوید سوانسون World BEYOND War، جولای 19، 2022
سال هاست که از آن قدردانی کرده ام شاخص صلح جهانی (GPI)، و مصاحبه افرادی که آن را می سازند، اما سر و صدا کرد با کاملا چه چیزی میکند. من تازه خوندم صلح در عصر هرج و مرج توسط Steve Killelea، بنیانگذار موسسه اقتصاد و صلح، که GPI را ایجاد کرد. من فکر میکنم مهم است که بفهمیم GPI چه کاری انجام میدهد و چه کاری انجام نمیدهد، تا بتوانیم از آن استفاده کنیم و از آن به روشهای مناسب استفاده نکنیم. کارهای بزرگی می تواند انجام دهد، اگر انتظار نداشته باشیم کاری را که قرار نیست انجام دهد. در درک این موضوع، کتاب Killelea مفید است.
زمانی که اتحادیه اروپا جایزه صلح نوبل را به دلیل داشتن مکانی صلح آمیز برای زندگی، بدون توجه به اینکه صادرکننده اصلی سلاح، شرکت کننده اصلی در جنگ ها در جاهای دیگر و عامل اصلی شکست های سیستمی است که منجر به فقدان صلح در سایر نقاط می شود، دریافت کرد. کشورهای اروپایی نیز در GPI رتبه بالایی داشتند. Killelea در فصل 1 کتاب خود، صلحآمیز بودن نروژ را با جمهوری دموکراتیک کنگو، بر اساس میزان قتل در این کشورها، بدون اشاره به صادرات سلاح یا حمایت از جنگهای خارج از کشور، مقایسه میکند.
Killelea مکرراً بیان می کند که ملت ها باید ارتش داشته باشند و باید جنگ کنند، به ویژه جنگ هایی که نمی توان از آنها اجتناب کرد (هر کدام که هستند): "من معتقدم برخی از جنگ ها باید انجام شود. جنگ خلیج فارس، جنگ کره و عملیات حفظ صلح تیمور-لست نمونههای خوبی هستند، اما اگر میتوان از جنگها اجتناب کرد، باید از آنها جلوگیری کرد.» (از من نپرسید چطور ممکن است باور شود که کسانی که جنگ نمی شد اجتناب کرد. توجه داشته باشید که بودجه ملی صلحبانی سازمان ملل یکی از عواملی است که برای ایجاد GPI استفاده می شود [به زیر مراجعه کنید]، احتمالاً [این به صراحت بیان نشده است] به جای یک عامل منفی. همچنین توجه داشته باشید که برخی از عواملی که GPI را تشکیل میدهند، هر چه بیشتر آمادگیهای جنگی را کاهش میدهند، امتیاز بهتری به کشور میدهند، حتی اگر کیللیا فکر میکند ما باید چند جنگ داشته باشیم - که میتواند یکی از دلایلی باشد که این عوامل سبک وزن شده و با بسیاری دیگر ترکیب میشوند. عواملی که Killelea در مورد آنها دیدگاه های متفاوتی ندارد.)
La GPI 23 چیز را اندازه می گیرد. پس از صرفه جویی در مواردی که مستقیماً با جنگ، به ویژه جنگ خارجی مرتبط هستند، این فهرست به شرح زیر است:
- سطح جنایت درک شده در جامعه (چرا درک می شود؟)
- تعداد پناهندگان و آوارگان داخلی به عنوان درصدی از جمعیت. (ارتباط؟)
- بی ثباتی سیاسی
- مقیاس ترور سیاسی (به نظر می رسد اندازه قتل، شکنجه، ناپدید شدن و حبس سیاسی مورد تایید دولت، بدون احتساب هیچ یک از آن کارهایی که در خارج از کشور یا با هواپیماهای بدون سرنشین یا در سایت های مخفی دریایی انجام می شود.)
- تاثیر تروریسم
- تعداد قتل در هر 100,000 نفر
- سطح جرم خشن
- تظاهرات خشونت آمیز
- تعداد جمعیت زندانی در هر 100,000 نفر
- تعداد افسران امنیت داخلی و پلیس به ازای هر 100,000 نفر.
- سهولت دسترسی به سلاح های سبک و سبک.
- کمک مالی به ماموریت های حافظ صلح سازمان ملل.
- تعداد و مدت درگیری های داخلی.
- تعداد تلفات ناشی از درگیری سازمان یافته داخلی.
- شدت تعارض داخلی سازمان یافته
- روابط با کشورهای همسایه.
- هزینه های نظامی به عنوان درصدی از تولید ناخالص داخلی. (عدم اندازهگیری این به صورت مطلق نمره «صلح» کشورهای ثروتمند را تا حد زیادی افزایش میدهد. عدم اندازهگیری سرانه آن ارتباط با مردم را کاهش میدهد.)
- تعداد پرسنل خدمات مسلح به ازای هر 100,000 نفر. (عدم اندازه گیری این به صورت مطلق نمره «صلح» کشورهای پرجمعیت را به شدت افزایش می دهد.)
- قابلیت های تسلیحات هسته ای و سنگین.
- حجم انتقال تسلیحات عمده متعارف به عنوان گیرنده (واردات) به ازای هر 100,000 نفر. (عدم اندازه گیری این به صورت مطلق نمره «صلح» کشورهای پرجمعیت را به شدت افزایش می دهد.)
- حجم انتقال تسلیحات عمده متعارف به عنوان تامین کننده (صادرات) به ازای هر 100,000 نفر. (عدم اندازه گیری این به صورت مطلق نمره «صلح» کشورهای پرجمعیت را به شدت افزایش می دهد.)
- تعداد، مدت و نقش در تعارضات بیرونی.
- تعداد مرگ و میر ناشی از درگیری سازمان یافته خارجی. (به نظر می رسد که این به معنای تعداد مرگ و میر مردم از خانه است، به طوری که یک کمپین بمباران گسترده می تواند شامل مرگ صفر باشد.)
La GPI می گوید که از این عوامل برای محاسبه دو چیز استفاده می کند:
«1. معیاری برای میزان صلح داخلی یک کشور؛ 2. معیاری برای میزان صلح خارجی یک کشور (وضعیت صلح آن خارج از مرزهای آن). سپس امتیاز و شاخص ترکیبی کلی با اعمال وزن 60 درصد برای معیار صلح داخلی و 40 درصد برای صلح خارجی فرموله شد. وزن سنگینتری که برای صلح داخلی اعمال میشود، پس از بحثهای قوی، توسط هیئت مشورتی مورد توافق قرار گرفت. این تصمیم بر این تصور استوار بود که سطح بیشتر صلح داخلی احتمالاً منجر به کاهش درگیری خارجی یا حداقل مرتبط با آن خواهد شد. اوزان قبل از تدوین هر نسخه از GPI توسط هیئت مشاور بررسی شده است.
در اینجا شایان ذکر است که منطق عجیب و غریب قرار دادن انگشت شست در مقیاس عامل A دقیقاً به این دلیل که عامل A با عامل B همبستگی دارد. البته، این درست و مهم است که صلح در داخل کشور احتمالاً صلح را در خارج از کشور تقویت می کند، اما همچنین درست است. و مهم است که صلح در خارج از کشور احتمالاً صلح را در داخل تقویت می کند. این حقایق لزوماً وزن اضافی داده شده به عوامل داخلی را توضیح نمی دهند. توضیح بهتر ممکن است این باشد که برای بسیاری از کشورها بیشتر کارهایی که انجام می دهند و پول خرج می کنند داخلی است. اما برای کشوری مانند ایالات متحده، این توضیح از بین می رود. یک توضیح کمتر ارزشمند ممکن است این باشد که این وزن دهی به فاکتورها به نفع کشورهای ثروتمند معامله کننده تسلیحات است که جنگ های خود را دور از وطن می جنگند. یا، دوباره، توضیح ممکن است در تمایل Killelea به مقدار و نوع مناسب جنگ به جای حذف آن باشد.
GPI این وزن ها را به عوامل خاصی می دهد:
صلح درونی (60%):
تصورات جنایی 3
درجه افسران امنیتی و پلیس 3
میزان قتل 4
میزان زندانی شدن 3
دسترسی به سلاح های سبک 3
شدت درگیری داخلی 5
تظاهرات خشونت آمیز 3
جنایت خشونت آمیز 4
بی ثباتی سیاسی 4
ترور سیاسی 4
واردات سلاح 2
تأثیر تروریسم 2
مرگ و میر ناشی از درگیری داخلی 5
درگیری های داخلی 2.56
صلح خارجی (40%):
مخارج نظامی (% GDP) 2
نرخ پرسنل نیروهای مسلح 2
کمک مالی سازمان ملل متحد برای حفظ صلح 2
قابلیت های تسلیحات هسته ای و سنگین 3
صادرات سلاح 3
پناهندگان و آوارگان داخلی 4
روابط کشورهای همسایه 5
درگیری های خارجی 2.28
مرگ و میر ناشی از درگیری خارجی 5
البته، کشوری مانند ایالات متحده از بسیاری از این موارد تقویت می شود. جنگ های آن به طور معمول بر سر همسایگانش راه اندازی نمی شود. مرگ و میر در آن جنگ ها معمولاً مرگ های ایالات متحده نیست. کمک به پناهندگان بسیار خسیس است، اما سربازان سازمان ملل را تامین مالی می کند. و غیره.
سایر اقدامات مهم به هیچ وجه شامل نمی شود:
- پایگاه هایی که در کشورهای خارجی نگهداری می شوند.
- نیروهایی که در کشورهای خارجی نگهداری می شوند.
- پایگاه های خارجی پذیرفته شده در یک کشور.
- ترورهای خارجی
- کودتاهای خارجی
- سلاح در هوا، فضا و دریا.
- آموزش نظامی و نگهداری تسلیحات نظامی به کشورهای خارجی ارائه می شود.
- عضویت در اتحادهای جنگی
- عضویت در مجامع بین المللی، دادگاه ها و معاهدات خلع سلاح، صلح و حقوق بشر.
- سرمایه گذاری در طرح های حفاظت از غیرنظامیان غیر مسلح.
- سرمایه گذاری در آموزش صلح
- سرمایه گذاری در آموزش جنگ، جشن و تجلیل از نظامی گری.
- تحمیل مشکلات اقتصادی بر کشورهای دیگر
بنابراین، اگر انتظار داشته باشیم که آنها بر جنگ و ایجاد جنگ متمرکز شوند، در رتبه بندی کلی GPI مشکل وجود دارد. ایالات متحده در رتبه 129 است نه 163. فلسطین و اسرائیل در رتبه های 133 و 134 در کنار یکدیگر قرار دارند. کاستاریکا در بین 30 کشور برتر قرار ندارد. برای تمرکز بر جنگ، به جای آن بروید نقشهبرداری نظامیگری.
اما اگر GPI سالانه را کنار بگذاریم گزارش، و به GPI زیبا بروید نقشه ها، بسیار آسان است که به رتبه بندی جهانی بر اساس عوامل خاص یا مجموعه ای از عوامل نگاه کنید. ارزش در اینجاست. میتوان در مورد انتخاب دادهها یا نحوه اعمال آن در رتبهبندی یا اینکه آیا میتواند به اندازه کافی در هر مورد خاص به ما بگوید، ایراد گرفت، اما در کل GPI، که به فاکتورهای جداگانه تقسیم میشود، مکان فوقالعادهای برای شروع است. جهان را بر اساس هر یک از عوامل فردی در نظر گرفته شده توسط GPI یا برخی از ترکیبات مرتب کنید. در اینجا می بینیم که کدام کشورها در برخی از عوامل امتیاز بدی دارند اما در برخی دیگر خوب هستند و کدام کشورها در سطح متوسط هستند. در اینجا نیز میتوانیم به دنبال همبستگی بین عوامل جداگانه باشیم، و میتوانیم ارتباطات - فرهنگی، حتی زمانی که آماری نیست، - بین عوامل جداگانه را در نظر بگیریم.
La GPI همچنین در جمعآوری هزینههای اقتصادی انواع خشونت در نظر گرفته شده و جمعآوری آنها با هم مفید است: «در سال 2021، تأثیر جهانی خشونت بر اقتصاد بالغ بر 16.5 تریلیون دلار بوده است، به طور ثابت در سال 2021 دلار آمریکا بر حسب برابری قدرت خرید (PPP) . این معادل 10.9 درصد تولید ناخالص داخلی جهانی یا 2,117 دلار برای هر نفر است. این افزایش 12.4 درصدی یا 1.82 تریلیون دلاری نسبت به سال قبل بود.
چیزی که باید مراقب آن بود توصیه هایی است که GPI تحت عنوان آنچه صلح مثبت می نامد ارائه می دهد. پیشنهادات آن شامل بهبود در این زمینهها میشود: «دولت با عملکرد خوب، محیط کسبوکار سالم، پذیرش حقوق دیگران، روابط خوب با همسایگان، جریان آزاد اطلاعات، سطوح بالای سرمایه انسانی، سطوح پایین فساد، و توزیع عادلانه از منابع." واضح است که 100٪ از این چیزها چیزهای خوبی هستند، اما 0٪ (نه 40٪) مستقیماً در مورد جنگ های دوردست خارج از کشور هستند.
پاسخ 3
من موافقم که نقص هایی در GPI وجود دارد که باید اصلاح شود. این یک شروع است و مطمئناً بسیار بهتر از نداشتن آن است. با مقایسه سال به سال کشورها، دیدن روندها جالب است. مشاهده می کند اما از راه حل ها حمایت نمی کند.
این را می توان در مقیاس ملی و همچنین در مقیاس استانی/ایالتی و شهرداری اعمال کرد. دومی نزدیکترین به مردم و جایی است که تغییر میتواند رخ دهد.
شوکه شده
بخاطر ارائه اطلاعات از شما سپاسگزاریم.