قرار است در اوکراین چه اتفاقی بیفتد؟

توسط Medea Benjamin و Nicolas JS Davies ، World BEYOND War، فوریه 17، 2022

هر روز سر و صدا و خشم جدیدی را در بحران اوکراین به همراه دارد که عمدتاً از سوی واشنگتن است. اما واقعاً چه اتفاقی می افتد؟

سه حالت ممکن وجود دارد:

اولین مورد این است که روسیه به طور ناگهانی تهاجم غیرقانونی به اوکراین را آغاز خواهد کرد.

دوم این است که دولت اوکراین در کیف تشدید جنگ داخلی خود را علیه جمهوری های خودخوانده خلق دونتسک آغاز خواهد کرد.فرمان ریاست جمهوری) و لوهانسک (LPR) واکنش های احتمالی مختلفی را از سوی دیگر کشورها برانگیخت.

سوم این که هیچ کدام از این دو اتفاق نخواهد افتاد و بحران بدون تشدید جنگ در کوتاه مدت خواهد گذشت.

پس چه کسی چه کاری انجام خواهد داد و سایر کشورها در هر مورد چگونه پاسخ خواهند داد؟

تهاجم بی دلیل روسیه

به نظر می رسد این کمترین نتیجه باشد.

تهاجم واقعی روسیه پیامدهای غیرقابل پیش بینی و آبشاری را به دنبال خواهد داشت که می تواند به سرعت تشدید شود و منجر به تلفات گسترده غیرنظامیان، بحران جدید پناهندگان در اروپا، جنگ بین روسیه و ناتو یا حتی شود. جنگ هسته ای.

اگر روسیه می خواست DPR و LPR را ضمیمه کند، می توانست این کار را در بحبوحه بحرانی که پس از آن به وجود آمد انجام دهد کودتای مورد حمایت آمریکا در اوکراین در سال 2014. روسیه قبلاً با واکنش خشمگین غرب به خاطر الحاق کریمه خود مواجه شده بود، بنابراین هزینه بین المللی الحاق DPR و LPR، که همچنین درخواست می کردند دوباره به روسیه بپیوندید، آن موقع کمتر از الان بود.

روسیه در عوض موضعی به دقت محاسبه شده اتخاذ کرد که در آن فقط از جمهوری ها حمایت نظامی و سیاسی پنهانی می کرد. اگر روسیه واقعاً آماده بود خیلی بیشتر از سال 2014 در حال حاضر ریسک کند، این بازتاب وحشتناکی بود از اینکه روابط ایالات متحده و روسیه تا چه حد فروکش کرده است.

اگر روسیه تهاجم غیرقانونی به اوکراین را آغاز کند یا جمهوری‌های دموکراتیک خلق‌ها و LPR را ضمیمه کند، بایدن قبلاً گفته است که ایالات متحده و ناتو این کار را انجام خواهند داد. مستقیما دعوا نکنید جنگ با روسیه بر سر اوکراین، اگرچه این وعده می‌تواند به‌شدت توسط شاهین‌های کنگره و جهنم رسانه‌ای برای برانگیختن هیستری ضد روسیه مورد آزمایش قرار گیرد.

با این حال، ایالات متحده و متحدانش قطعا تحریم های جدید سنگینی را علیه روسیه اعمال خواهند کرد و تقسیم بندی اقتصادی و سیاسی جنگ سرد جهان را بین ایالات متحده و متحدانش از یک سو و روسیه، چین و متحدان آنها از سوی دیگر تقویت خواهند کرد. بایدن به جنگ سرد تمام عیار دست یابد که دولت های متوالی ایالات متحده برای یک دهه در حال پختن آن بوده اند و به نظر می رسد که هدف اعلام نشده این بحران ساخته شده است.

از نظر اروپا، هدف ژئوپلیتیک ایالات متحده به وضوح مهندسی کردن یک فروپاشی کامل در روابط بین روسیه و اتحادیه اروپا (EU) و پیوند دادن اروپا به ایالات متحده است. اجبار آلمان به لغو خط لوله 11 میلیارد دلاری نورد استریم 2 از روسیه قطعا آلمان را بیشتر خواهد کرد. وابسته به انرژی در مورد آمریکا و متحدانش نتیجه کلی دقیقاً همان چیزی خواهد بود که لرد اسمای، اولین دبیرکل ناتو، در هنگام گفتن این جمله توضیح داد هدف ائتلاف این بود که «روس‌ها را بیرون نگه می‌داشت، آمریکایی‌ها را داخل و آلمانی‌ها را پایین نگه داشت».

برگزیت (خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا) بریتانیا را از اتحادیه اروپا جدا کرد و «روابط ویژه» و اتحاد نظامی آن با ایالات متحده را تقویت کرد. در بحران کنونی، این ائتلاف متحد ایالات متحده و بریتانیا نقش واحدی را که برای مهندسی دیپلماتیک و به راه انداختن جنگ‌ها علیه عراق در سال‌های 1991 و 2003 ایفا کرد، دوباره بازی می‌کند.

امروزه چین و اتحادیه اروپا (به رهبری فرانسه و آلمان) دو کشور پیشرو هستند شرکای تجاری در اکثر کشورهای جهان، موقعیتی که قبلاً توسط ایالات متحده اشغال شده بود. اگر استراتژی ایالات متحده در این بحران موفق شود، یک پرده آهنین جدید بین روسیه و بقیه اروپا برپا خواهد کرد تا اتحادیه اروپا را به طور جدایی ناپذیر به ایالات متحده گره بزند و از تبدیل شدن آن به یک قطب واقعاً مستقل در دنیای چند قطبی جدید جلوگیری کند. اگر بایدن این کار را انجام دهد، «پیروزی» مشهور آمریکا در جنگ سرد را به سادگی از بین بردن پرده آهنین و بازسازی آن در چند صد مایلی شرق 30 سال بعد تقلیل خواهد داد.

اما بایدن ممکن است در تلاش برای بستن در انبار پس از پیچ شدن اسب باشد. اتحادیه اروپا در حال حاضر یک قدرت اقتصادی مستقل است. از نظر سیاسی متنوع است و گاهی اوقات تقسیم می شود، اما تقسیمات سیاسی آن در مقایسه با تقسیمات سیاسی قابل کنترل به نظر می رسد هرج و مرج, فساد و فقر بومی در ایالات متحده است. اکثر اروپایی ها فکر می‌کنند سیستم‌های سیاسی آنها سالم‌تر و دموکراتیک‌تر از آمریکاست، و به نظر می‌رسد که درست می‌گویند.

مانند چین، اتحادیه اروپا و اعضای آن ثابت کرده‌اند که شرکای قابل‌اعتمادتری برای تجارت بین‌المللی و توسعه صلح‌آمیز نسبت به ایالات متحده خود شیفته، دمدمی مزاج و نظامی‌گرا هستند، جایی که گام‌های مثبت یک دولت مرتباً توسط دولت بعدی لغو می‌شود و کمک‌های نظامی آن انجام می‌شود. و فروش تسلیحات کشورها را بی ثبات می کند (مانند در آفریقا همین الان) و تقویت کنید دیکتاتوری و دولت های راست افراطی در سراسر جهان.

اما تهاجم بدون تحریک روسیه به اوکراین تقریباً به طور قطع هدف بایدن برای انزوای روسیه از اروپا را حداقل در کوتاه مدت محقق خواهد کرد. اگر روسیه آماده پرداخت این هزینه بود، به این دلیل بود که اکنون تقسیم مجدد اروپا در جنگ سرد توسط ایالات متحده و ناتو را اجتناب ناپذیر و غیرقابل برگشت می بیند و به این نتیجه رسیده است که باید دفاع خود را تحکیم و تقویت کند. این همچنین به این معنی است که روسیه دارای چین است حمایت کامل برای انجام این کار، آینده‌ای تاریک‌تر و خطرناک‌تر را برای کل جهان اعلام می‌کند.

تشدید جنگ داخلی اوکراین

سناریوی دوم، تشدید جنگ داخلی توسط نیروهای اوکراینی، محتمل تر به نظر می رسد.

چه تهاجم تمام عیار به دونباس باشد و چه کمتر، هدف اصلی آن از دیدگاه ایالات متحده تحریک روسیه به مداخله مستقیم تر در اوکراین، تحقق پیش بینی بایدن در مورد "تهاجم روسیه" و آزادسازی حداکثری است. تحریم های فشاری که او تهدید کرده است.

در حالی که رهبران غربی درباره تهاجم روسیه به اوکراین هشدار داده اند، مقامات روسیه، DPR و LPR هشدار داده اند. برای ماهها که نیروهای دولتی اوکراین در حال تشدید جنگ داخلی بودند و دارند 150,000 نیروها و سلاح های جدید آماده حمله به DPR و LPR هستند.

در آن سناریو، ایالات متحده و غرب عظیم محموله های اسلحه ورود به اوکراین به بهانه جلوگیری از تهاجم روسیه در واقع برای استفاده در یک حمله از قبل برنامه ریزی شده دولت اوکراین در نظر گرفته شده است.

از یک سو، اگر زلنسکی، رئیس جمهور اوکراین و دولت او در حال برنامه ریزی برای حمله به شرق هستند، چرا آنها اینقدر علنی هستند. بازی کردن ترس از تهاجم روسیه؟ مطمئناً آنها از واشنگتن، لندن و بروکسل به گروه کر می‌پیوندند و زمینه را فراهم می‌کنند تا به محض آغاز تشدید تنش، انگشتان خود را به سمت روسیه نشانه بگیرند.

و چرا روس‌ها در هشدار دادن به جهان در مورد خطر تشدید تنش توسط نیروهای دولتی اوکراین که DPR و LPR را احاطه کرده‌اند، صدادارتر نیستند؟ مطمئناً روس‌ها منابع اطلاعاتی گسترده‌ای در داخل اوکراین دارند و می‌دانند که آیا اوکراین واقعاً در حال برنامه‌ریزی یک حمله جدید است یا خیر. اما به نظر می‌رسد که روس‌ها بیشتر نگران فروپاشی روابط آمریکا و روسیه هستند تا آنچه که ارتش اوکراین ممکن است انجام دهد.

از سوی دیگر، استراتژی تبلیغاتی ایالات متحده، بریتانیا و ناتو با افشای «اطلاعاتی» جدید یا اعلام سطح بالا برای هر روز از ماه، در دید آشکار سازماندهی شده است. پس چه چیزی ممکن است آنها را در آستین بالا داشته باشند؟ آیا آنها واقعاً مطمئن هستند که می توانند روس ها را به اشتباه بیاندازند و آنها را در حال حمل قوطی برای عملیات فریبکاری که می تواند رقیب روس ها باشد رها کنند. خلیج تونکین حادثه یا WMD دروغ می گوید در مورد عراق؟

طرح می تواند بسیار ساده باشد. حمله نیروهای دولتی اوکراین روسیه از DPR و LPR دفاع می کند. بایدن و بوریس جانسون فریاد بزنید "هجوم" و "ما به شما گفتیم!" ماکرون و شولز با بی زبانی «تهاجم» و «ما در کنار هم ایستاده‌ایم» تکرار می‌کنند. ایالات متحده و متحدانش تحریم های "فشار حداکثری" را بر روسیه اعمال می کنند و برنامه های ناتو برای ایجاد پرده آهنین جدید در سراسر اروپا عمل انجام شده.

یک چین و چروک اضافه می تواند از این نوع باشد "پرچم دروغین" روایتی که مقامات ایالات متحده و بریتانیا چندین بار به آن اشاره کرده اند. حمله دولت اوکراین به DPR یا LPR می‌تواند در غرب به عنوان یک تحریک "پرچم دروغین" توسط روسیه تلقی شود تا تمایز بین تشدید جنگ داخلی توسط دولت اوکراین و "تهاجم روسیه" را از بین ببرد.

مشخص نیست که آیا چنین طرح‌هایی جواب می‌دهند، یا صرفاً ناتو و اروپا را با کشورهای مختلف تقسیم می‌کنند و مواضع متفاوتی اتخاذ می‌کنند. به طرز غم انگیزی، پاسخ ممکن است بیشتر به این بستگی داشته باشد که تله چقدر حیله گرانه ایجاد شده است تا به حق یا نادرستی درگیری.

اما سوال مهم این خواهد بود که آیا کشورهای اتحادیه اروپا آماده هستند تا استقلال و رفاه اقتصادی خود را که تا حدی به تامین گاز طبیعی از روسیه بستگی دارد، به خاطر منافع نامشخص و هزینه های تضعیف کننده تداوم اطاعت از امپراتوری ایالات متحده قربانی کنند. اروپا باید بین بازگشت کامل به نقش جنگ سرد خود در خط مقدم یک جنگ هسته ای احتمالی و آینده صلح آمیز و مشارکتی که اتحادیه اروپا به تدریج اما به طور پیوسته از سال 1990 ایجاد کرده است، انتخاب شود.

بسیاری از اروپایی ها از این موضوع ناامید شده اند نئولیبرال نظم اقتصادی و سیاسی که اتحادیه اروپا پذیرفته است، اما این تبعیت از ایالات متحده بود که آنها را در وهله اول به این مسیر باغ هدایت کرد. تحکیم و تعمیق آن تبعیت در حال حاضر، پلوتوکراسی و نابرابری شدید نئولیبرالیسم تحت رهبری ایالات متحده را تحکیم می کند، نه به راهی برای خروج از آن.

وقتی بایدن به جنگ‌افروزان سر می‌زند و برای دوربین‌های تلویزیونی در واشنگتن آماده می‌شود، ممکن است از سرزنش روس‌ها برای همه چیز فرار کند. اما دولت های اروپایی سازمان های اطلاعاتی خود را دارند و مشاوران نظامیکه همه زیر نظر سیا و ناتو نیستند. سازمان‌های اطلاعاتی آلمان و فرانسه اغلب به کارفرمایان خود هشدار داده‌اند که از پیروی آمریکایی‌ها، به ویژه در عراق در سال 2003. ما باید امیدوار باشیم که همه آنها از آن زمان تاکنون عینیت، مهارت های تحلیلی یا وفاداری خود را به کشورهای خود از دست نداده باشند.

اگر این برای بایدن نتیجه معکوس داشته باشد و اروپا در نهایت دعوت او را برای تسلیحات علیه روسیه رد کند، این می تواند لحظه ای باشد که اروپا شجاعانه قدم بردارد تا جای خود را به عنوان یک قدرت قدرتمند و مستقل در جهان چندقطبی در حال ظهور بگیرد.

هیچ اتفاقی نمی افتد

این بهترین نتیجه از همه خواهد بود: یک ضد اوج برای جشن گرفتن.

در برخی مواقع، بدون تهاجم روسیه یا تشدید تنش از سوی اوکراین، بایدن دیر یا زود مجبور بود هر روز فریاد «گرگ» را متوقف کند.

همه طرف‌ها می‌توانند از تقویت نظامی، لفاظی‌های وحشت‌زده و تهدید به تحریم عقب‌نشینی کنند.

La پروتکل مین می تواند احیا، تجدید نظر و تقویت شود تا سطح رضایت بخشی از خودمختاری برای مردم DPR و LPR در اوکراین فراهم شود، یا جدایی مسالمت آمیز را تسهیل کند.

ایالات متحده، روسیه و چین می توانند دیپلماسی جدی تری را برای کاهش خطر آغاز کنند جنگ هسته ای و اختلافات فراوان آنها را حل کند تا جهان بتواند به جای عقبگرد به سمت جنگ سرد و پرتگاه هسته ای، به سمت صلح و رفاه حرکت کند.

نتیجه

به هر حال این بحران به پایان می رسد، باید زنگ خطری برای آمریکایی ها از همه طبقات و گرایش های سیاسی باشد تا موقعیت کشورمان در جهان را دوباره ارزیابی کنند. ما با نظامی گری و امپریالیسم خود تریلیون ها دلار و جان میلیون ها انسان دیگر را هدر داده ایم. بودجه نظامی آمریکا مدام بالا می رود بدون هیچ پایانی – و اکنون درگیری با روسیه به توجیه دیگری برای اولویت دادن به هزینه های تسلیحاتی بر نیازهای مردم ما تبدیل شده است.

رهبران فاسد ما تلاش کرده اند، اما نتوانسته اند جهان چندقطبی در حال ظهور را در بدو تولد از طریق نظامی گری و اجبار خفه کنند. همانطور که می بینیم پس از 20 سال جنگ در افغانستان، ما نمی توانیم راه خود را به سوی صلح یا ثبات بمباران کنیم و تحریم های اقتصادی اجباری می تواند تقریباً به همان اندازه وحشیانه و مخرب باشد. ما همچنین باید نقش ناتو را دوباره ارزیابی کنیم و باد پایین این اتحاد نظامی که به چنین نیروی تهاجمی و مخربی در جهان تبدیل شده است.

در عوض، ما باید به این فکر کنیم که چگونه یک آمریکای پسامپراتوری می تواند نقشی سازنده و سازنده در این دنیای چندقطبی جدید ایفا کند و با همسایگان خود برای حل مشکلات بسیار جدی پیش روی بشریت در قرن بیست و یکم کار کند.

Medea Benjamin همکاری دارد CODEPINK برای صلح، و نویسنده چندین کتاب ، از جمله در داخل ایران: تاریخ و سیاست واقعی جمهوری اسلامی ایران.

نیکلاس جی اس دیویس یک روزنامه نگار مستقل ، محقق CODEPINK و نویسنده است خون بر روی دستان ما: حمله آمریکا و نابودی عراق.

پاسخ دهید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *

مقالات مرتبط

نظریه تغییر ما

چگونه به جنگ پایان دهیم

برای چالش صلح حرکت کنید
رویدادهای ضد جنگ
به ما کمک کنید رشد کنیم

اهدا کنندگان کوچک ما را ادامه می دهند

اگر انتخاب می‌کنید که حداقل 15 دلار در ماه کمک مکرر داشته باشید، می‌توانید هدیه‌ای برای تشکر انتخاب کنید. ما از اهداکنندگان مکرر خود در وب سایت خود تشکر می کنیم.

این شانس شماست که یک را دوباره تصور کنید world beyond war
فروشگاه WBW
ترجمه به هر زبانی