توسط دانیل فالکون و استیون زونز، کانترسپتامبر 1، 2022
استفان زونز محقق روابط بین الملل، فعال و استاد سیاست در دانشگاه سانفرانسیسکو است. زونز، نویسنده کتاب ها و مقالات متعدد، از جمله آخرین او، صحرای غربی: جنگ، ناسیونالیسم، و عدم حل منازعه (انتشارات دانشگاه سیراکیوز، ویرایش دوم بازبینی و توسعه یافته، 2021) محقق و منتقد سیاست خارجی آمریکا است.
در این مصاحبه گسترده، زونز تاریخچه (1973-2022) بی ثباتی سیاسی در منطقه را شرح می دهد. زونز همچنین جورج دبلیو بوش (2000-2008) تا جوزف بایدن (2020 تا کنون) را در حالی که تاریخ دیپلماتیک ایالات متحده، جغرافیا و مردم این سرزمین مرزی تاریخی را برجسته می کند، دنبال می کند. او بیان میکند که چگونه مطبوعات در این مورد «عمدتاً وجود ندارند».
زونز در مورد چگونگی انجام این سیاست خارجی و موضوع حقوق بشر از زمان انتخاب بایدن صحبت می کند، زیرا او روابط صحرای غربی-مراکش-ایالات متحده را بر اساس یک اجماع موضوعی دو حزبی باز می کند. او خراب می شود MINURSO (مأموریت سازمان ملل برای همه پرسی در صحرای غربی) و پیشینه، اهداف پیشنهادی و وضعیت وضعیت سیاسی یا گفتگو را در سطح نهادی در اختیار خواننده قرار می دهد.
زونز و فالکون به موازی های تاریخی علاقه مند هستند. آنها همچنین چگونگی و چرایی برنامه های خودمختاری را تحلیل می کنند کوتاه افتاده برای صحرای غربی و آنچه که تعادل بین آنچه دانشگاهیان کشف میکنند و آنچه که مردم ارائه میکنند، در مورد مطالعه چشمانداز صلح در منطقه تشکیل میدهد. پیامدهای رد مداوم مراکش برای صلح و پیشرفت، و عدم گزارش مستقیم رسانه ها در مورد آنها، از سیاست ایالات متحده ناشی می شود.
دنیل فالکون: در سال 2018، آکادمیک دیمین کینگزبری، ویرایش شده صحرای غربی: حقوق بین الملل، عدالت و منابع طبیعی. آیا می توانید تاریخچه مختصری از صحرای غربی که در این حساب گنجانده شده است را برای من ارائه دهید؟
استفان زونز: صحرای غربی سرزمینی کم جمعیت به اندازه کلرادو است که در ساحل اقیانوس اطلس در شمال غربی آفریقا، درست در جنوب مراکش واقع شده است. از نظر تاریخ، گویش، نظام خویشاوندی و فرهنگ، ملتی متمایز هستند. به طور سنتی توسط قبایل عرب کوچ نشین، که در مجموع به نام صحرای ها این قلمرو که به دلیل تاریخ طولانی مقاومت در برابر سلطه خارجی مشهور است، از اواخر دهه 1800 تا اواسط دهه 1970 توسط اسپانیا اشغال شد. در حالی که اسپانیا بیش از یک دهه پس از آزادی بیشتر کشورهای آفریقایی از استعمار اروپایی، این سرزمین را حفظ کرده است، ملی گرایان جبهه پولیساریو در سال 1973 مبارزه مسلحانه استقلال را علیه اسپانیا آغاز کرد.
این - همراه با فشار سازمان ملل - سرانجام مادرید را مجبور کرد تا به مردم آنچه در آن زمان هنوز صحرای اسپانیا نامیده می شد، قول دهد که در پایان سال 1975 همه پرسی درباره سرنوشت این سرزمین برگزار کند. دادگاه بین المللی دادگستری (ICJ) شنیده شد ادعاهای irredentist توسط مراکش و موریتانی و در اکتبر 1975 حکم کرد که - با وجود تعهد به وفاداری به سلطان مراکش در قرن نوزدهم توسط برخی از رهبران قبایل هم مرز با این سرزمین، و روابط قومی نزدیک بین برخی قبایل صحراوی و موریتانی- حق تعیین سرنوشت بسیار مهم بود. یک هیأت بازدیدکننده ویژه از سازمان ملل متحد در همان سال به بررسی وضعیت منطقه پرداخت و گزارش داد که اکثریت قریب به اتفاق صحرای ها از استقلال تحت رهبری پولیساریو حمایت می کنند، نه از ادغام با مراکش یا موریتانی.
با تهدید مراکش به جنگ با اسپانیا که از مرگ قریب الوقوع دیکتاتور دیرینه فرانسیسکو فرانکو پریشان شده بود، فشارهای فزاینده ای از سوی ایالات متحده دریافت کردند که می خواست از متحد مراکشی خود حمایت کند. شاه حسن دومو نمیخواست پولیساریو چپگرا به قدرت برسد. در نتیجه، اسپانیا از قول خود مبنی بر تعیین سرنوشت خود سرپیچی کرد و به جای آن در نوامبر 1975 موافقت کرد که به مراکش اجازه اداره دو سوم شمالی صحرای غربی و مدیریت موریتانی در یک سوم جنوبی را بدهد.
با حرکت نیروهای مراکشی به صحرای غربی، تقریباً نیمی از جمعیت به الجزایر همسایه گریختند، جایی که آنها و فرزندانشان تا به امروز در کمپ های پناهندگان باقی مانده اند. مراکش و موریتانی یک سری توافقات را رد کردند قطعنامه های شورای امنیت سازمان ملل متحد خواستار خروج نیروهای خارجی و به رسمیت شناختن حق تعیین سرنوشت صحرایان. این در حالی است که آمریکا و فرانسه با وجود رای مثبت به این قطعنامه ها، مانع اجرای آن از سوی سازمان ملل شدند. در همان زمان، پولیساریو - که از مناطق پرجمعیتتر شمالی و غربی کشور رانده شده بود - استقلال را به عنوان جمهوری دموکراتیک عربی صحرا (SADR).
تا حدی به لطف الجزایری ها که مقادیر قابل توجهی تجهیزات نظامی و حمایت اقتصادی را فراهم کردند، چریک های پولیساریو به خوبی با هر دو ارتش اشغالگر جنگیدند و موریتانی را شکست دادند. 1979و آنها را وادار می کند که یک سوم صحرای غربی خود را به پولیساریو بسپارند. با این حال، مراکشیها بخش جنوبی باقیمانده کشور را نیز ضمیمه کردند.
پولیساریو سپس مبارزه مسلحانه خود را علیه مراکش متمرکز کرد و تا سال 1982 نزدیک به هشتاد و پنج درصد از کشور خود را آزاد کرد. با این حال، طی چهار سال آینده، موج جنگ به نفع مراکش تغییر کرد، زیرا ایالات متحده و فرانسه به طور چشمگیری حمایت خود را از تلاش های جنگی مراکش افزایش دادند و نیروهای آمریکایی آموزش های مهمی را برای ارتش مراکش در مقابله با شورش ارائه کردند. تاکتیک ها علاوه بر این، آمریکاییها و فرانسویها به مراکش در ساخت یک "دیوار" 1200 کیلومتری، عمدتاً شامل دو برج شنی موازی به شدت مستحکم شده است که در نهایت بیش از سه چهارم صحرای غربی - شامل تقریباً تمام شهرهای اصلی و منابع طبیعی قلمرو - را از پولیساریو میبندد.
در همین حال، دولت مراکش، از طریق یارانه های سخاوتمندانه مسکن و سایر مزایا، با موفقیت ده ها هزار شهرک نشین مراکشی را - که برخی از آنها از جنوب مراکش و از نژاد صحرای بودند - تشویق کرد تا به صحرای غربی مهاجرت کنند. در اوایل دهه 1990، این مهاجران مراکشی با نسبت بیش از دو به یک از صحرای های بومی باقی مانده بیشتر بودند.
در حالی که به ندرت قادر به نفوذ به قلمرو تحت کنترل مراکش بود، پولیساریو به حملات منظم علیه نیروهای اشغالگر مراکشی مستقر در امتداد دیوار تا سال 1991 ادامه داد، زمانی که سازمان ملل دستور داد آتشبس توسط نیروهای حافظ صلح سازمان ملل تحت نظارت قرار گیرد. MINURSO (ماموریت سازمان ملل برای همه پرسی در صحرای غربی). این توافقنامه شامل مفاتی برای بازگشت آوارگان صحرای به صحرای غربی و پس از آن یک رفراندوم تحت نظارت سازمان ملل در مورد سرنوشت این سرزمین بود که به صحرایهای بومی صحرای غربی اجازه میداد به استقلال یا ادغام با مراکش رأی دهند. نه بازگشت و نه رفراندوم انجام نشد، اما به دلیل اصرار مراکش بر انباشتن فهرست رأی دهندگان با شهرک نشینان مراکشی و سایر شهروندان مراکشی که ادعا می کرد پیوندهای قبیله ای با صحرای غربی داشتند.
دبیرکل کوفی عنان سابق خدمت کرده جیمز بیکر وزیر امور خارجه آمریکا به عنوان نماینده ویژه او برای کمک به حل این بن بست. با این حال، مراکش به درخواست های مکرر سازمان ملل مبنی بر همکاری با روند همه پرسی نادیده گرفت و تهدیدات فرانسه و آمریکا مبنی بر وتو مانع اجرای مأموریت شورای امنیت شد.
دنیل فالکون: تو نوشتی مجله سیاست خارجی در دسامبر 2020 در مورد کمیاب بودن این نقطه اشتعال زمانی که در رسانه های غربی مطرح شد، بیان کرد:
اغلب اوقات صحرای غربی تیتر اخبار بینالمللی نمیشود، اما در اواسط نوامبر این اتفاق افتاد: 14 نوامبر شکست غمانگیز آتشبس 29 ساله در صحرای غربی بین دولت اشغالگر مراکش و طرفداران آن بود. مبارزان استقلال شیوع خشونت نه تنها به این دلیل نگرانکننده است که در مواجهه با نزدیک به سه دهه رکود نسبی انجام شد، بلکه به این دلیل که واکنش انعکاسی دولتهای غربی به درگیریهای نوظهور ممکن است بیش از 75 را متوقف کند - و در نتیجه مانع از مشروعیتزدایی شود. سالها اصول حقوقی بین المللی تثبیت شده است. ضروری است که جامعه جهانی بداند که هم در صحرای غربی و هم در مراکش، راه رو به جلو در پایبندی به قوانین بین المللی نهفته است.
پوشش رسانه ها از اشغال توسط مطبوعات ایالات متحده را چگونه توصیف می کنید؟
استفان زونز: تا حد زیادی وجود ندارد. و هنگامی که پوششی وجود دارد، جبهه پولیساریو و جنبش در داخل سرزمین اشغالی اغلب به عنوان «تجزیه طلبانه» یا «تجزیه طلب» شناخته می شود، اصطلاحی که معمولاً برای جنبش های ملی گرایانه در داخل مرزهای بین المللی به رسمیت شناخته شده یک کشور استفاده می شود، که صحرای غربی چنین نیست. به طور مشابه، صحرای غربی اغلب به عنوان a شناخته می شود قلمرو "منافع".، گویی یک موضوع مرزی است که هر دو طرف در آن ادعاهای مشروع دارند. این در حالی است که سازمان ملل هنوز صحرای غربی را بهعنوان سرزمینی غیر خودگردان به رسمیت میشناسد (که آن را آخرین مستعمره آفریقا میکند) و مجمع عمومی سازمان ملل از آن به عنوان سرزمینی اشغالی یاد میکند. علاوه بر این، SADR توسط بیش از هشتاد دولت به عنوان یک کشور مستقل به رسمیت شناخته شده است و صحرای غربی از سال 1984 عضو کامل اتحادیه آفریقا (سازمان اتحاد آفریقا سابق) بوده است.
در طول جنگ سرد، پولیساریو به نادرستی به عنوان "مارکسیست" نامیده می شد و اخیراً مقالاتی وجود دارد که ادعاهای پوچ و اغلب متناقض مراکشی ها در مورد ارتباط پولیساریو با القاعده، ایران، داعش، حزب الله و سایر افراط گرایان را تکرار می کند. این در حالی است که صحرایان، در حالی که مسلمانان مؤمن هستند، تفسیری نسبتاً لیبرال از دین دارند، زنان در موقعیتهای برجسته رهبری هستند و هرگز درگیر تروریسم نبودهاند. رسانههای جریان اصلی همیشه برای پذیرش این ایده که یک جنبش ملیگرایانه مورد مخالفت ایالات متحده – بهویژه مبارزات مسلمانان و اعراب – میتواند عمدتاً دموکراتیک، سکولار و عمدتاً خشونتپرهیز باشد، مشکل داشتهاند.
دنیل فالکون: به نظر می رسید اوباما اشغال غیرقانونی مراکش را نادیده می گرفت. ترامپ چقدر بحران انسانی در منطقه را تشدید کرد؟
استفان زونز: به اعتبار اوباما، او تا حدودی از سیاستهای آشکارا طرفدار مراکش دولتهای ریگان، کلینتون و بوش عقبنشینی کرد و موضعی بیطرفتر گرفت، با تلاشهای دو حزبی در کنگره برای مشروعیت بخشیدن مؤثر به اشغال مراکش مبارزه کرد و مراکش را تحت فشار قرار داد. برای بهبود وضعیت حقوق بشر مداخله او احتمالا جان او را نجات داد امیناتو حیدر، زن صحرای که مبارزات خشونت آمیز خودمختاری را در سرزمین های اشغالی در مواجهه با دستگیری ها، زندان ها و شکنجه های مکرر رهبری کرده است. با این حال، او برای تحت فشار گذاشتن رژیم مراکش برای پایان دادن به اشغال و اجازه دادن به خودمختاری، کاری انجام نداد.
سیاست های ترامپ در ابتدا نامشخص بود. وزارت امور خارجه وی بیانیه هایی صادر کرد که به نظر می رسید حاکمیت مراکش را به رسمیت می شناسد، اما مشاور امنیت ملی او جان بولتون- علیرغم نظرات افراطی او در مورد بسیاری از مسائل - مدتی در یک تیم سازمان ملل متحد با تمرکز بر صحرای غربی خدمت کرد و تنفر شدیدی نسبت به مراکشیها و سیاستهای آنها داشت، بنابراین برای مدتی ممکن است ترامپ را تحت تأثیر قرار دهد تا موضع معتدلتری اتخاذ کند.
با این حال، ترامپ در آخرین هفته های ریاست جمهوری خود در دسامبر 2020، با به رسمیت شناختن رسمی الحاق صحرای غربی به مراکش - اولین کشوری که چنین کرد، جامعه بین المللی را شوکه کرد. این ظاهرا در ازای به رسمیت شناختن اسرائیل توسط مراکش بود. از آنجایی که صحرای غربی یک کشور عضو کامل اتحادیه آفریقا است، ترامپ اساساً فتح یک کشور آفریقایی به رسمیت شناخته شده توسط دیگری را تایید کرد. این ممنوعیت چنین فتوحات سرزمینی مندرج در منشور سازمان ملل بود که ایالات متحده اصرار داشت که باید با راه اندازی این منشور حفظ شود. جنگ خلیج فارس در سال 1991فتح کویت توسط عراق را معکوس کرد. اکنون، ایالات متحده اساساً می گوید که یک کشور عربی که به همسایه کوچک جنوبی خود حمله کند و آن را ضمیمه کند، مشکلی ندارد.
ترامپ از "طرح خودمختاری" مراکش برای این سرزمین به عنوان "جدی، معتبر و واقع بینانه" و "تنها مبنای یک راه حل عادلانه و پایدار" نام برد، حتی اگر این طرح با تعریف حقوقی بین المللی "خودمختاری" فاصله زیادی داشته باشد و عملاً چنین خواهد بود. به سادگی به اشغال ادامه دهید. سازمان دیده بان حقوق بشر, سازمان عفو بین الملل و دیگر گروههای حقوق بشر سرکوب گسترده نیروهای اشغالگر مراکشی حامیان صلحآمیز استقلال را مستند کردهاند و پرسشهای جدی در مورد اینکه «خودمختاری» تحت پادشاهی واقعاً چه شکلی است، ایجاد میکند. خانه آزادی صحرای غربی اشغالی از کمترین آزادی سیاسی در بین کشورهای جهان به جز سوریه برخوردار است. طرح خودمختاری بنا به تعریف، گزینه استقلال را رد می کند که طبق قوانین بین المللی، ساکنان سرزمین های غیر خودگردان مانند صحرای غربی باید حق انتخاب داشته باشند.
دانیل فالکون: آیا میتوانید در مورد اینکه چگونه سیستم دو حزبی ایالات متحده رژیم سلطنتی مراکش و/یا دستور کار نئولیبرال را تقویت میکند صحبت کنید؟
استفان زونز: هم دموکراتها و هم جمهوریخواهان کنگره از مراکش، که اغلب به عنوان یک کشور عربی «میانهرو» معرفی میشود، حمایت کردهاند، زیرا در حمایت از اهداف سیاست خارجی ایالات متحده و استقبال از مدل نئولیبرالی توسعه. و رژیم مراکش با کمک های سخاوتمندانه خارجی، یک توافقنامه تجارت آزاد و موقعیت اصلی متحد غیر ناتو پاداش دریافت کرده است. هر دو جورج دبلیو بوش به عنوان رئیس جمهور و هیلاری کلینتون به عنوان وزیر امور خارجه بارها از محمد ششم، پادشاه مستبد مراکش تمجید کرد، نه تنها اشغال را نادیده گرفت، بلکه تا حد زیادی نقض حقوق بشر، فساد، و نابرابری فاحش و فقدان بسیاری از خدمات اساسی را که سیاست های رژیم به مردم مراکش تحمیل کرده است، نادیده گرفت.
بنیاد کلینتون از این پیشنهاد استقبال کرد دفتر Cherifien des Phosphates (OCP)، یک شرکت معدنی متعلق به رژیم که به طور غیرقانونی از ذخایر فسفات در صحرای غربی اشغالی بهره برداری می کند، به عنوان اهداکننده اصلی کنفرانس ابتکار جهانی کلینتون در مراکش در سال 2015. مجموعه ای از قطعنامه ها و نامه های همکاران عزیز با حمایت اکثریت گسترده دو حزبی کنگره، پیشنهاد مراکش برای به رسمیت شناختن الحاق صحرای غربی در ازای طرح مبهم و محدود «خودمختاری» را تأیید کرده است.
تعداد انگشت شماری از اعضای کنگره وجود دارند که حمایت ایالات متحده از اشغال را به چالش کشیده و خواستار تعیین سرنوشت واقعی برای صحرای غربی شده اند. از قضا، آنها نه تنها شامل لیبرال های برجسته ای مانند نماینده بتی مک کولوم (D-MN) و سناتور پاتریک لیهی (D-VT) می شوند، بلکه محافظه کارانی مانند نماینده جو پیتس (R-PA) و سناتور جیم اینهوف (R-) هستند. خوب.)[1]
دانیل فالکون: آیا راهحلهای سیاسی یا اقدامات نهادی برای بهبود وضعیت میبینید؟
استفان زونز: همانطور که در طول دهه 1980 هم در آفریقای جنوبی و هم در سرزمین های فلسطینی تحت اشغال اسرائیلمحل مبارزه آزادی صحرای غربی از ابتکارات نظامی و دیپلماتیک یک جنبش مسلحانه تبعیدی به یک مقاومت مردمی عمدتا غیرمسلح از درون تغییر کرده است. فعالان جوان در اراضی اشغالی و حتی در بخشهای صحراینشین جنوب مراکش با وجود خطر تیراندازی، دستگیریهای دسته جمعی و شکنجه، در تظاهرات خیابانی و سایر اشکال اقدامات غیرخشونتآمیز با سربازان مراکشی مقابله کردهاند.
صحرایان از بخشهای مختلف جامعه در تظاهرات، اعتصابها، جشنهای فرهنگی و سایر اشکال مقاومت مدنی با تمرکز بر موضوعاتی مانند سیاستهای آموزشی، حقوق بشر، آزادی زندانیان سیاسی و حق تعیین سرنوشت شرکت کردهاند. آنها همچنین هزینه اشغال را برای دولت مراکش بالا بردند و دیده شدن آرمان صحرا را افزایش دادند. در واقع، شاید مهمتر از همه، مقاومت مدنی به ایجاد حمایت از جنبش صحرا در بینالمللی کمک کرد سازمان های غیر دولتی, گروه های همبستگیو حتی مراکشی های دلسوز.
مراکش توانسته است در زیر پا گذاشتن تعهدات حقوقی بین المللی خود در قبال صحرای غربی پافشاری کند، زیرا عمدتاً فرانسه و ایالات متحده همچنان به تسلیح نیروهای اشغالگر مراکشی و ممانعت از اجرای قطعنامه های شورای امنیت سازمان ملل که از مراکش برای تعیین سرنوشت خود یا حتی به سادگی اجازه نظارت بر حقوق بشر در این کشور اشغالی را می خواهد، جلوگیری کرده است. بنابراین مایه تاسف است که حتی از سوی فعالان صلح و حقوق بشر به حمایت ایالات متحده از اشغال مراکش توجه چندانی نشده است. در اروپا، کمپین تحریم/تحریم/تحریم کوچک اما رو به رشدی وجود دارد.BDSتمرکز بر صحرای غربی، اما فعالیت چندانی در این سوی اقیانوس اطلس، علیرغم نقش مهمی که ایالات متحده در طول دهه ها ایفا کرده است، وجود ندارد.
بسیاری از مسائل مشابه - مانند تعیین سرنوشت، حقوق بشر، حقوق بین الملل، غیرقانونی بودن استعمار اراضی اشغالی، عدالت برای پناهندگان و غیره - که در رابطه با اشغالگری اسرائیل در خطر است، در مورد اشغال مراکش نیز صدق می کند. صحرائی ها به اندازه فلسطینی ها سزاوار حمایت ما هستند. در واقع، گنجاندن مراکش در تماسهای BDS که در حال حاضر فقط اسرائیل را هدف قرار میدهد، تلاشهای همبستگی با فلسطین را تقویت میکند، زیرا این تصور را که اسرائیل بهطور ناعادلانه مورد توجه قرار میگیرد، به چالش میکشد.
حداقل به اندازه مقاومت غیرخشونت آمیز مداوم صحرای ها، پتانسیل اقدام غیرخشونت آمیز توسط شهروندان فرانسه، ایالات متحده و سایر کشورهاست که مراکش را قادر می سازد تا خود را حفظ کند. اشغال. چنین کمپینهایی نقش مهمی در وادار کردن استرالیا، بریتانیا و ایالات متحده برای پایان دادن به حمایت خود از اشغال تیمور شرقی توسط اندونزی ایفا کردند و در نهایت مستعمره سابق پرتغال را قادر ساختند که آزاد شود. تنها امید واقع بینانه برای پایان دادن به اشغال صحرای غربی، حل مناقشه، و نجات اصول حیاتی پس از جنگ جهانی دوم مندرج در منشور ملل متحد که هر کشوری را از گسترش قلمرو خود از طریق نیروی نظامی منع می کند، ممکن است یک کارزار مشابه باشد. توسط جامعه مدنی جهانی
دانیل فالکون: از زمان انتخاب بایدن (2020)، آیا می توانید به روز رسانی در مورد این حوزه دیپلماتیک مورد نگرانی ارائه دهید؟
استفان زونز: امید وجود داشت که پس از روی کار آمدن، رئیس جمهور بایدن به رسمیت شناختن او را لغو کند تصرف غیرقانونی مراکشاو برخی دیگر از ابتکارات سیاست خارجی تکانشی ترامپ را دارد، اما از انجام آن امتناع کرده است. نقشه های دولت ایالات متحده، برخلاف تقریباً هر نقشه جهان دیگری، صحرای غربی را بخشی از مراکش بدون مرزبندی بین دو کشور نشان می دهد. را وزارت امور خارجه سالیانه گزارش حقوق بشر و اسناد دیگر صحرای غربی را بهعنوان بخشی از مراکش بهجای ورود جداگانهای که قبلاً ذکر کرده بودند، ذکر کردهاند.
در نتیجه، اصرار بایدن در رابطه با اوکراین این که روسیه حق ندارد به طور یکجانبه مرزهای بین المللی را تغییر دهد یا قلمرو خود را با زور گسترش دهد - در حالی که مطمئناً درست است - با توجه به به رسمیت شناختن مداوم از سوی واشنگتن نسبت به غیرقانونی بودن غیرقانونی مراکش، کاملاً ناصادقانه است. به نظر میرسد دولت این موضع را اتخاذ میکند که اگرچه برای کشورهای متخاصم مانند روسیه اشتباه است که منشور سازمان ملل و سایر هنجارهای حقوقی بینالمللی را که کشورها را از تهاجم و ضمیمه کردن تمام یا بخشهایی از دیگر کشورها منع میکند، نقض کنند، اما هیچ اعتراضی برای متحدان آمریکا مانند مراکش ندارند. انجام دهید. در واقع، وقتی صحبت از اوکراین می شود، حمایت ایالات متحده از تسلط مراکش بر صحرای غربی نمونه شماره یک ریاکاری درجه یک ایالات متحده است. حتی استاد دانشگاه استنفورد مایکل مک فاول، که به عنوان سفیر اوباما در روسیه خدمت کرده و یکی از سفیرترین آنها بوده است مدافعان صریح از حمایت قوی ایالات متحده از اوکراین، تصدیق کرده است که چگونه سیاست ایالات متحده در قبال صحرای غربی به اعتبار ایالات متحده در جلب حمایت بین المللی علیه تجاوز روسیه لطمه زده است.
در عین حال، توجه به این نکته مهم است که دولت بایدن رسماً به رسمیت شناختن قدرت مراکش توسط ترامپ را تایید نکرده است. دولت از سازمان ملل در انتصاب فرستاده ویژه جدید پس از غیبت دو ساله و پیشبرد مذاکرات بین پادشاهی مراکش و جبهه پولیساریو حمایت کرد. علاوه بر این، آنها هنوز کنسولگری پیشنهادی را در آن باز نکرده اند داخله در سرزمین اشغالی، نشان می دهد که آنها لزوماً الحاق را به عنوان یک تلقی نمی کنند عمل انجام شده. به طور خلاصه، به نظر می رسد که آنها سعی می کنند آن را به هر دو صورت داشته باشند.
از جهات خاصی، با توجه به اینکه هر دو، این تعجب آور نیست پرزیدنت بایدن و وزیر امور خارجه بلینکن، اگرچه به افراط در دولت ترامپ نرفتند، به ویژه از قوانین بین المللی حمایت نکردند. هر دو از حمله به عراق حمایت کردند. علیرغم شعارهای دموکراسی خواهانه، آنها به حمایت از متحدان خودکامه ادامه دادند. علیرغم فشار دیرهنگام آنها برای آتش بس در جنگ اسراییل علیه غزه و کمک به خروج نتانیاهو، آنها عملا هرگونه فشار بر دولت اسرائیل را برای سازش های لازم برای صلح رد کرده اند. در واقع، هیچ نشانه ای مبنی بر اینکه دولت آمریکا به رسمیت شناختن الحاق غیرقانونی بلندی های جولان سوریه توسط اسرائیل توسط اسرائیل را لغو خواهد کرد، وجود ندارد.
به نظر می رسد که اکثر مقامات حرفه ای وزارت امور خارجه که با منطقه آشنا هستند به شدت با تصمیم ترامپ مخالفت کردند. یک گروه نسبتاً کوچک اما دو حزبی از قانونگذاران که نگران این موضوع هستند، در برابر آن موضع گیری کرده اند. این ایالات متحده عملاً در جامعه بین المللی تنها است با به رسمیت شناختن رسمی تصرف غیرقانونی مراکش و ممکن است برخی از متحدان ایالات متحده نیز فشارهای آرامی داشته باشند. اما در جهت دیگر، عناصر طرفدار مراکش در پنتاگون و کنگره و همچنین گروههای طرفدار اسرائیل وجود دارند که میترسند لغو به رسمیت شناختن الحاق مراکش توسط ایالات متحده، مراکش را به سمت لغو به رسمیت شناختن اسرائیل سوق دهد، که به نظر میرسد. اساس معامله دسامبر گذشته بوده است.
دنیل فالکون: میتوانید بیشتر به موضوع پیشنهادی بروید راه حل های سیاسی به این تضاد و ارزیابی چشم انداز بهبود و همچنین به اشتراک گذاشتن افکار خود در مورد چگونگی پیشبرد تعیین سرنوشت در این نمونه؟ آیا هیچ شباهتی بین المللی (از نظر اجتماعی، اقتصادی، سیاسی) با این تاریخ تاریخی وجود دارد؟ منطقه مرزی?
استفان زونز: مردم صحرای غربی به عنوان یک سرزمین غیر خودگردان، همانطور که توسط سازمان ملل به رسمیت شناخته شده است، حق تعیین سرنوشت دارند که شامل گزینه استقلال نیز می شود. اکثر ناظران بر این باورند که این در واقع همان چیزی است که اکثر جمعیت بومی - ساکنان قلمرو (بدون احتساب مهاجران مراکشی)، به علاوه پناهندگان - انتخاب می کنند. احتمالاً به همین دلیل است که مراکش برای چندین دهه اجازه برگزاری همه پرسی را طبق دستور سازمان ملل نمی دهد. اگرچه تعدادی از کشورها هستند که به عنوان بخشی از کشورهای دیگر شناخته می شوند که بسیاری از ما معتقدیم که از نظر اخلاقی حق دارند خود مختاری (مانند کردستان، تبت و پاپوآ غربیو بخش هایی از برخی از کشورهایی که تحت اشغال خارجی هستند (از جمله اوکراین و قبرس)، تنها صحرای غربی و کرانه باختری اشغالی توسط اسرائیل و نوار غزه را محاصره کرد کل کشورهای تحت اشغال خارجی را تشکیل می دهند که از حق تعیین سرنوشت محروم هستند.
شاید نزدیکترین قیاس مشابه قبلی باشد اشغال تیمور شرقی توسط اندونزی، که - مانند صحرای غربی - موردی از استعمارزدایی دیرهنگام بود که با تهاجم یک همسایه بسیار بزرگتر قطع شد. مانند صحرای غربی، مبارزه مسلحانه ناامیدکننده بود، مبارزه بیخشونت بیرحمانه سرکوب شد و مسیر دیپلماتیک توسط قدرتهای بزرگی مانند ایالات متحده که از اشغالگر حمایت میکردند و مانع اجرای قطعنامههای سازمان ملل میشد مسدود شد. این فقط یک کمپین از سوی جامعه مدنی جهانی بود که عملاً حامیان غربی اندونزی را برای تحت فشار قرار دادن آنها برای اجازه دادن به همه پرسی در مورد خودمختاری که منجر به آزادی تیمور شرقی شد شرمنده کرد. این شاید بهترین امید برای صحرای غربی نیز باشد.
دنیل فالکون: در حال حاضر چه چیزی می توان گفت MINURSO (هیئت سازمان ملل برای همه پرسی در صحرای غربی)؟ آیا می توانید پیشینه، اهداف پیشنهادی و وضعیت وضعیت سیاسی یا گفت و گو در سطح نهادی را به اشتراک بگذارید؟
استیون زونز: MINURSO به دلیل اینکه مراکش از برگزاری همه پرسی امتناع می ورزد و ایالات متحده و فرانسه مانع اجرای مأموریت شورای امنیت سازمان ملل متحد می شوند، نتوانسته است ماموریت خود را برای نظارت بر همه پرسی انجام دهد. جلوگیری هم کرده اند MINURSO از حتی نظارت بر وضعیت حقوق بشر، مانند سایر ماموریت های صلحبانی سازمان ملل در دهه های اخیر. مراکش نیز به طور غیرقانونی بیشتر غیرنظامیان را اخراج کرد MINURSO کارکنان در سال 2016، باز هم فرانسه و ایالات متحده مانع از اقدام سازمان ملل شدند. حتی نقش آنها در نظارت بر آتشبس دیگر اهمیتی ندارد زیرا، در پاسخ به یک سری از نقضهای مراکشی، پولیساریو مبارزه مسلحانه را در نوامبر 2020 از سر گرفت. حداقل تمدید سالانه مأموریت MINURSO این پیام را میفرستد که، علیرغم به رسمیت شناختن ایالات متحده با الحاق غیرقانونی مراکش، جامعه بینالمللی همچنان درگیر مسئله صحرای غربی است.
کتاب شناسی
فالکون، دانیل. در مورد اشغال صحرای غربی توسط مراکش چه انتظاری می توانیم از ترامپ داشته باشیم؟ حقیقت. ژوئیه 7، 2018.
ففر، جان و زونز استفن. نمایه تعارض خود تعیینی: صحرای غربی. سیاست خارجی در کانون FPIF. ایالات متحده، 2007. آرشیو وب. https://www.loc.gov/item/lcwaN0011279/.
کینگزبری، دیمین. صحرای غربی: حقوق بین الملل، عدالت و منابع طبیعی. ویرایش شده توسط Kingsbury, Damien, Routledge, London, England, 2016.
شورای امنیت سازمان ملل، گزارش دبیر کل درباره وضعیت صحرای غربی، 19 آوریل 2002، S/2002/467، موجود در: https://www.refworld.org/docid/3cc91bd8a.html [دسترسی در 20 اوت 2021]
وزارت امور خارجه ایالات متحده، گزارش های کشوری در مورد عملکردهای حقوق بشر در سال 2016 - صحرای غربی، 3 مارس 2017، قابل دسترسی در: https://www.refworld.org/docid/58ec89a2c.html [دسترسی در 1 ژوئیه 2021]
زونز، استفان. «مدل تیمور شرقی راهی برای صحرای غربی و مراکش ارائه میکند:
سرنوشت صحرای غربی در دست شورای امنیت سازمان ملل متحد است. سیاست خارجی (2020).
زونز، استفان "موافقت ترامپ در مورد الحاق صحرای غربی به مراکش خطر درگیری جهانی بیشتری را به همراه دارد"، واشنگتن پست، 15 دسامبر 2020 https://www.washingtonpost.com/opinions/2020/12/15/trump-morocco-israel-western-sahara-annexation/