"جنگ علیه تروریسم" افغان ها را به مدت 20 سال ترور کرد

مهاجمان احتمالاً 100 برابر قربانیان غیرنظامی را گرفته اند  در 9 سپتامبر - و اقدامات آنها به همان اندازه جنایتکارانه بود

نویسنده پل د. لووینگر ، جنگ و قانونسپتامبر 28، 2021

 

La ذبح هوایی در یک خانواده 10 نفره ، از جمله هفت کودک ، در 29 آگوست در کابل ، ناهنجاری وجود نداشت. این جنگ 20 ساله افغانستان را نشان می دهد-با این تفاوت که یک افشاگری مشهور مطبوعاتی ارتش ایالات متحده را مجبور به عذرخواهی برای "اشتباه" خود کرد.

ملت ما برای 2,977 بی گناه آمریکایی کشته شده در تروریسم 11 سپتامبر 2001 عزادار شد. در میان سخنرانان 20 مورد آن را مشاهده کردندth رئیس جمهور سابق جورج دبلیو بوش "بی اعتنایی به جان انسانها" توسط افراط گرایان خشن را محکوم کرد.

جنگ علیه افغانستان ، که بوش آن را سه هفته پس از 9 سپتامبر آغاز کرد ، احتمالاً جان 11 غیرنظامی را در آنجا گرفت.

La هزینه جنگ پروژه (دانشگاه براون ، پراویندس ، RI) کشته شدگان مستقیم جنگ را تا آوریل 2021 در حدود 241,000 نفر تخمین زد که شامل 71,000 غیرنظامی ، افغان و پاکستانی می شد. عوارض غیرمستقیم مانند بیماری ، گرسنگی ، تشنگی و انفجار می تواند "چندین برابر" قربانی داشته باشد.

A نسبت چهار به یک، غیر مستقیم به مرگ مستقیم ، در مجموع 355,000 کشته غیرنظامی (تا آوریل گذشته) به دنبال دارد - 119 برابر آمار 9 سپتامبر.

ارقام محافظه کارانه هستند. در سال 2018 یکی از نویسندگان آن را تخمین زد 1.2 میلیون افغان ها و پاکستانی ها در نتیجه حمله 2001 به افغانستان کشته شده بودند.

غیرنظامیان با هواپیماهای جنگی ، هلیکوپتر ، هواپیماهای بدون سرنشین ، توپخانه و حمله به خانه مواجه شدند. بیست آمریکا و متحدانش بمب و موشک گزارش شده است که هر روز به افغان ها حمله می شود. وقتی پنتاگون هرگونه حمله را پذیرفت ، بیشتر قربانیان "طالبان" ، "تروریست ها" ، "شبه نظامیان" و غیره شدند. Wikileaks.org صدها مورد مخفی را رد کرد.

در یک حادثه سرکوب شده ، انفجاری در سال 2007 به کاروان تفنگداران دریایی اصابت کرد. تنها مصدوم از ناحیه بازو بود. بازگشت به پایگاه خود ، تفنگداران دریایی به هر کسی شلیک کردند- موتورسواران ، یک دختر نوجوان ، یک مرد مسن - 19 افغان را کشتند و 50 نفر را زخمی کردند. این مردان جنایات را کنار گذاشتند اما در پی اعتراضات مجبور به ترک افغانستان شدند. آنها مجازات نشدند.

"ما می خواستیم آنها مرده باشند"

یک پروفسور نیوهمپشایر حملات هوایی اولیه جنگ به جوامع افغان را شرح داد ، به عنوان مثال کشته شدن دست کم 93 نفر از ساکنان مزرعه روستای چوکر کارزبه آیا اشتباهی صورت گرفته است؟ یک مقام پنتاگون با صراحت نادر گفت: "مردم آنجا مرده اند زیرا ما می خواستیم آنها مرده باشند."

رسانه های خارجی اخباری مانند این را پخش کردند: "ایالات متحده متهم به قتل است بیش از 100 روستایی در حمله هوایی. " مردی به رویترز گفت که تنها یک خانواده 24 نفره از حمله قبل از سحر به قلعه نیازی جان سالم به در برد. وی گفت هیچ رزمنده ای آنجا نبود. رئیس قبیله 107 کشته ، شامل کودکان و زنان را شمرد.

هواپیماها بارها حمله کردند جشن های عروسیبه عنوان مثال در روستای کاکارک ، جایی که بمب ها و موشک ها 63 کشته و 100+ زخمی برجای گذاشت.

شلیک بالگردهای نیروهای ویژه آمریکا سه اتوبوس در ولایت ارزگان ، 27 غیرنظامی در سال 2010 کشته شدند. مقامات افغان اعتراض کردند. فرمانده آمریکایی با ابراز تاسف به «آسیب ناخواسته» به غیرنظامیان و وعده مراقبت مضاعف داد. اما چند هفته بعد ، سربازان آمریکایی در ولایت قندهار تیراندازی کردند اتوبوس دیگر، کشته شدن پنج غیرنظامی

در میان قتل های بدون نقطه، 10 نفر از سرنشینان خوابیده روستای قاضی خان غندی ، بیشتر بچه های مدرسه در سن 12 سالگی ، از تخت خود بیرون کشیده و در یک عملیات مجاز ناتو در اواخر سال 2009 تیرباران شدند. مقصران نیروی دریایی نیروی دریایی ، افسران سیا و نیروهای افغان آموزش دیده توسط سیا بودند.

هفته ها بعد ، نیروهای ویژه به خانه ای هجوم آورد در یک جشن نامگذاری نوزاد در روستای خطابه و هفت غیرنظامی از جمله دو زن باردار ، یک دختر نوجوان و دو کودک را به ضرب گلوله کشت. سربازان آمریکایی گلوله ها را از بدن جدا کرده و دروغ می گفتند که قربانیان را یافته اند ، اما هیچ مجازاتی دریافت نکردند.

                                    * * * * *

رسانه های آمریکایی اغلب نسخه های ارتش را می بلعیدند. مثال: در سال 2006 آنها از حمله هوایی ائتلاف علیه افراد شناخته شده خبر دادند سنگر طالبان، "روستای عزیزی (یا حاجیان) ، که احتمالاً" بیش از 50 طالبان "را کشت.

اما بازماندگان صحبت کردند. این ملبورن هرالد سان یک مرد گفت: "کودکان ، زنان و مردان خون آلوده و سوخته" که وارد بیمارستان قندهار در 35 کیلومتری آن شدند ، پس از یک حمله بی امان ، "دقیقاً مانند زمانی بود که روس ها ما را بمباران می کردند."

یکی از بزرگان روستا به خبرگزاری فرانسه (AFP) گفت که در این حمله 24 نفر در خانواده او کشته شدند. و یک معلم اجساد 40 غیرنظامی از جمله کودکان را دید و در دفن آنها کمک کرد. رویترز با یک نوجوان زخمی مصاحبه کرد که تعداد زیادی از قربانیان ، از جمله دو برادرش را مشاهده کرد.

"بمب ها روستاییان افغان را می کشند" داستان اصلی تورنتو بود گلوب و پست. گزیده ای: "محمود 12 ساله هنوز با اشکهایش مبارزه می کرد ... تمام خانواده اش - مادر ، پدر ، سه خواهر ، سه برادر - کشته شده بودند…. "حالا من تنها هستم." در همان نزدیکی ، روی تخت بیمارستان تحت مراقبت های ویژه ، پسر عموی 3 ساله بیهوش خود در حال تکان خوردن و نفس نفس زدن بود. " یک عکس بزرگ یک پسر کوچک دراز خواب را نشان می داد ، چشمانش بسته بود و بانداژ و لوله هایی روی آن چسبانده شده بود.

خبرگزاری فرانسه با مادربزرگ مو سفید مصاحبه کرد که به خویشاوند زخمی اش کمک می کرد. او 25 نفر از اعضای خانواده خود را از دست داد. وقتی پسر بزرگش ، پدر XNUMX فرزند ، برای رختخواب آماده می شد ، چراغی روشن درخشید. "من عبدالحق را دیدم که در خون افتاده بود ... من پسران و دخترانش را دیدم که همه مرده بودند. خدایا تمام خانواده پسرم کشته شدند. دیدم بدن آنها خرد شده و از هم پاشیده شده است. "

هواپیماهای جنگی پس از برخورد با خانه خود ، خانه های مجاور را مورد اصابت قرار دادند و پسر دوم این زن ، همسرش ، یک پسر و سه دختر را کشتند. پسر سوم او سه پسر و یک پا از دست داد. روز بعد ، او متوجه شد که پسر کوچکش نیز مرده است. او بیهوش شد ، غافل از این که اقوام و همسایگانش مرده بودند.

بوش: "این قلب من را می شکند"

رئیس جمهور سابق بوش در مصاحبه با شبکه DW آلمان (7/14/21) خروج آمریکا از افغانستان را یک اشتباه خواند. زنان و دختران "آسیب های وصف ناپذیری را متحمل می شوند ... آنها فقط خواهند ماند تا توسط این افراد بسیار وحشی کشتار شوند و این قلب من را می شکند. "

البته زنان و دختران در میان صدها هزار قربانی جنگ 20 ساله ای که بوش در 7 اکتبر 2001 آغاز کرد ، قربانی شدند. بیایید مرور کنیم.

دولت بوش به صورت مخفیانه با طالبان در واشنگتن ، برلین و در نهایت اسلام آباد پاکستان برای لوله کشی در سراسر افغانستان مذاکره کرده بود. بوش می خواست شرکت های آمریکایی از نفت آسیای مرکزی استفاده کنند. این توافق پنج هفته قبل از 9 سپتامبر شکست خورد.

بر اساس کتاب 2002 حقیقت ممنوع توسط بریسارد و داسکی ، مأموران اطلاعاتی فرانسه ، بوش بلافاصله پس از روی کار آمدن ، تحقیقات FBI در مورد القاعده و تروریسم را کند کرد تا در مورد توافق خط لوله مذاکره کند. او تبلیغات غیر رسمی تروریسم توسط عربستان سعودی را تحمل کرد. "دلیل؟…. منافع شرکت های نفتی. " در ماه مه 2001 ، پرزیدنت بوش اعلام کرد که دیک چنی ، معاون رئیس جمهور ، یک گروه ویژه برای مطالعه را رهبری خواهد کرد اقدامات ضد تروریسمبه 11 سپتامبر بدون ملاقات فرا رسید.

دولت بارها و بارها شد در مورد حملات قریب الوقوع هشدار داد توسط تروریست هایی که ممکن است با هواپیما به داخل ساختمان پرواز کنند. مرکز تجارت جهانی و پنتاگون تشکیل شد. بوش در برابر هشدارها ناشنوا به نظر می رسید. وی به طور بدنام مقاله ای در تاریخ 6 اوت 2001 با عنوان "بن لادن مصمم به حمله در ایالات متحده است" را کنار گذاشت.

آیا بوش و چنی مصمم بودند که اجازه دهند حملات رخ دهد؟

پروژه نظامی گری آشکارا امپریالیستی برای قرن جدید بر سیاست های بوش تأثیر گذاشت. برخی از اعضا پست های کلیدی در دولت را اشغال کردند. پروژه مورد نیاز "یک پرل هاربر جدید" برای تغییر آمریکا علاوه بر این ، بوش آرزو داشت که یک باشد رئیس جمهور زمان جنگبه حمله به افغانستان به این هدف می رسد. حداقل این یک مرحله مقدماتی بود: رویداد اصلی این بود حمله به عراق سپس دوباره نفت وجود داشت.

در 9/11/01 بوش در جریان عکاسی در کلاس درس فلوریدا از تروریسم مطلع شد ، او و بچه ها مشغول درس خواندن در مورد یک بز حیوان خانگی بودند که برای پایان دادن به آن عجله ای نداشت.

حالا بوش بهانه ای برای جنگ داشت. سه روز بعد ، قطعنامه استفاده از زور از طریق کنگره عبور کرد. بوش برای تحویل اسامه بن لادن به طالبان اولتیماتوم صادر کرد. طالبان که در اعطای کافران به یک مسلمان تردید داشتند ، به دنبال سازش بودند: محاکمه اسامه در افغانستان یا در یک کشور بی طرف سوم ، با توجه به شواهدی از گناه. بوش حاضر نشد.

استفاده از بن لادن به عنوان کاسوس بل ، بوش به طور غیرمنتظره ای در سخنرانی 10 روز پس از جنگ در ساکرامنتو او را نادیده گرفت و در آن قول داد "طالبان را شکست دهد". بوش در کنفرانس مطبوعاتی مارس سال آینده علاقه چندانی به بن لادن نشان نداد: "بنابراین من نمی دانم او کجاست. میدونی ، من اونقدر وقت نمیذارم براش…. من واقعاً نگران او نیستم. "

جنگ بی قانون ما

طولانی ترین جنگ آمریکا از ابتدا غیرقانونی بود. این قانون اساسی و چندین معاهده ایالات متحده را نقض کرد (قوانین فدرال تحت قانون اساسی ، ماده 6). همه آنها به ترتیب به شرح زیر است.

اخیراً چهره های مختلف مردمی س questionال کرده اند که آیا کسی می تواند به حرف آمریکا اعتماد کنید، شاهد خروج افغانستان باشید. هیچ کس به نقض قوانین خود توسط آمریکا اشاره نکرده است.

قانون اساسی آمریکا

کنگره هرگز جنگی علیه افغانستان اعلام نکرد و حتی در قطعنامه 9/14/01 از افغانستان نام نبرد. ادعا می شد که اجازه می دهد بوش با هرکسی که تصمیم گرفته است "حملات تروریستی را برنامه ریزی ، مجاز ، مرتکب یا کمک کرده است" سه روز قبل مبارزه کند یا هر کسی که این کار را انجام داده "پناه دهد". هدف فرضی جلوگیری از تروریسم بیشتر بود.

نخبگان عربستان سعودی آشکارا از هواپیماربایان 9 سپتامبر حمایت کرد. 11 نفر از 15 نفر سعودی بودند ، هیچ یک افغان نبودند. بن لادن با مقامات مختلف سعودی تماس داشت و از سال 19 در عربستان سعودی تأمین مالی می شد (حقیقت ممنوع) استقرار پایگاه های آمریکایی در آنجا در سال 1991 باعث شد از آمریکا متنفر شود. اما بوش ، با قرابت عربستان سعودی ، حمله به افرادی را انتخاب کرد که هرگز به ما آسیبی نرساندند.

به هر حال ، قانون اساسی به او اجازه نمی داد چنین تصمیمی بگیرد.

"رئيس جمهور بوش اعلام جنگ کرد در مورد تروریسم ، "دادستان کل جان اشکروفت شهادت داد. طبق ماده 8 ، بخش 11 ، پاراگراف XNUMX ، فقط کنگره می تواند اعلان جنگ دهد (گرچه بحث بر سر این است که آیا جنگ می تواند با "ایزم" آغاز شود). با این حال ، کنگره ، تنها با یک مخالف (نماینده باربارا لی ، D-CA) ، به نمایندگی از قدرت خلاف قانون اساسی مهر زد.

کنوانسیون های هاگ

جنگجویان در افغانستان این ماده را نادیده گرفتند: "حمله یا بمباران ، به هر وسیله ای ، بر شهرها ، روستاها ، مسکن ها یا ساختمانهایی که بدون دفاع هستند ممنوع است." این از کنوانسیون احترام به قوانین و آداب و رسوم جنگ در خشکی ، از جمله قوانین بین المللی است که از کنفرانس های لاهه ، هلند ، در سالهای 1899 و 1907 نشأت گرفته است.

این ممنوعیت ها شامل استفاده از سلاح هایی است که مسموم شده یا باعث رنج غیر ضروری می شوند. کشتن یا زخمی شدن خیانت آمیز یا پس از تسلیم دشمن ؛ رحم نکردن ؛ و بدون هشدار بمباران می کنند.

KELLOGG-BRIAND (پیمان پاریس).

به طور رسمی ، این پیمان استعفای جنگ به عنوان ابزار سیاست ملی است. در سال 1928 ، 15 دولت (48 دولت آینده) اعلام کردند "آنها برای حل اختلافات بین المللی توسل به جنگ را محکوم کرده و از آن به عنوان ابزار سیاست ملی در روابط خود با یکدیگر چشم پوشی می کنند."

آنها موافقت کردند "که حل و فصل همه اختلافات یا درگیری ها از هر ماهیت و منشاء که ممکن است در میان آنها بوجود آید ، هرگز به دنبال روشهای آرام نیست."

آریستید بریاند ، وزیر امور خارجه فرانسه ، در ابتدا چنین پیمانی را با فرانک بی. كلوگ ، وزیر خارجه آمریكا (تحت ریاست جمهوری كالیج) پیشنهاد كرد و آن را در سراسر جهان می خواست.

دادگاههای جنایات جنگی نورنبرگ-توکیو از کلوگ-بریاند برای جرم انگاری شروع جنگ استفاده کردند. با این معیار ، حمله به افغانستان و عراق بدون شک جنایت محسوب می شود.

هرچند این معاهده به قوت خود باقی است همه 15 رئیس جمهور بعد از اینکه هوور آن را نقض کرد

منشور سازمان ملل متحد.

برخلاف تصور نادرست ، منشور سازمان ملل متحد در سال 1945 ، جنگ علیه افغانستان را نپذیرفت. پس از 9 سپتامبر ، تروریسم را محکوم کرد و راهکارهای غیر کشنده ای را پیشنهاد کرد.

ماده 2 از همه اعضا می خواهد که "اختلافات بین المللی خود را از طریق مسالمت آمیز حل و فصل کنند" و از "تهدید یا استفاده از زور علیه تمامیت ارضی یا استقلال سیاسی هر کشوری خودداری کنند ...". بر اساس ماده 33 ، کشورها در هر گونه مناقشه ای که صلح را به خطر بیندازد "قبل از هر چیز باید از طریق مذاکره ، تحقیق ، میانجیگری ، مصالحه ، داوری ، حل قضایی یا سایر وسایل مسالمت آمیز به دنبال راه حلی باشند."

بوش به دنبال راه حل مسالمت آمیز نبود ، علیه استقلال سیاسی افغانستان از زور استفاده کرد و طالبان را رد کرد پیشنهاد صلح.

پیمان آتلانتیک شمالی

این معاهده ، از سال 1949 ، منعکس کننده منشور سازمان ملل متحد است: طرفین اختلافات را به صورت مسالمت آمیز حل می کنند و از تهدید یا استفاده از زور ناسازگار با اهداف سازمان ملل خودداری می کنند. در عمل ، سازمان پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) یک جنگجو برای واشنگتن در افغانستان و جاهای دیگر بوده است.

کنوانسیون های ژنو

این معاهدات در زمان جنگ مستلزم رفتار انسانی با زندانیان ، غیرنظامیان و سربازان ناتوان است. آنها قتل ، شکنجه ، ظلم و هدف قرار دادن واحدهای پزشکی را ممنوع می کنند. بیشتر آنها در سال 1949 تهیه شده بودند ، 196 کشور از جمله ایالات متحده آنها را تأیید کردند.

در سال 1977 پروتکل های اضافی شامل جنگ های داخلی و ممنوعیت حملات به غیرنظامیان ، حملات بی رویه و تخریب وسایل زنده ماندن غیرنظامیان بود. بیش از 160 کشور ، از جمله ایالات متحده ، آنها را امضا کردند. سنا هنوز موافقت نکرده است.

در مورد غیرنظامیان ، وزارت دفاع حق حمله به آنها را به رسمیت نمی شناسد و مدعی تلاش برای محافظت از آنها است. در واقع ارتش شناخته شده است  حملات حساب شده به غیرنظامیان

نقض عظیمی از ژنو در اواخر سال 2001 رخ داد. صدها ، شاید هزاران جنگجوی طالبان که توسط اتحاد شمالی زندانی شده بودند قتل عام، ظاهرا با همکاری آمریکا بسیاری در ظروف دربسته خفه شدند. برخی به ضرب گلوله کشته شدند و برخی دیگر گفته می شود که توسط موشک های شلیک شده از هواپیماهای آمریکایی کشته شده اند.

هواپیما بیمارستان های هرات ، کابل ، قندهار و کندز را بمباران کرد. و در گزارش های محرمانه ، ارتش به سوء استفاده عادی از بازداشت شدگان افغان در نقطه جمع آوری بگرام اعتراف کرد. در سال 2005 شواهدی مبنی بر وجود سربازان در آنجا ظاهر شد زندانیان را شکنجه و ضرب و شتم می کردند.

 

* * * * *

 

ارتش ما همچنین اعتراف می کند که از تاکتیک ترور استفاده می کند. چریکها "وحشیگری دقیق با دقت" و "ترس را القا کنید در قلب دشمن " در افغانستان و جاهای دیگر "ارتش ایالات متحده از تاکتیک های چریکی استفاده کرده است تا اثر مهلکی داشته باشد." و فراموش نکنید "شوک و ترس".

پل دبلیو لوینگر روزنامه نگار ، نویسنده ، ویرایشگر و فعال در سانفرانسیسکو است (نگاه کنید به www.warandlaw.org).

یک دیدگاه

پاسخ دهید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *

مقالات مرتبط

نظریه تغییر ما

چگونه به جنگ پایان دهیم

برای چالش صلح حرکت کنید
رویدادهای ضد جنگ
به ما کمک کنید رشد کنیم

اهدا کنندگان کوچک ما را ادامه می دهند

اگر انتخاب می‌کنید که حداقل 15 دلار در ماه کمک مکرر داشته باشید، می‌توانید هدیه‌ای برای تشکر انتخاب کنید. ما از اهداکنندگان مکرر خود در وب سایت خود تشکر می کنیم.

این شانس شماست که یک را دوباره تصور کنید world beyond war
فروشگاه WBW
ترجمه به هر زبانی