War Is Never Just: پایان تئوری "Just War"

توسط دیوید سوانسون

چند هفته پیش از من دعوت شد تا اکتبر آینده در دانشگاه ایالات متحده درباره پایان دادن به جنگ و صلح صحبت کنم. همانطور که اغلب انجام می دهم ، از من س askedال کردم که آیا سازمان دهندگان نمی توانند حامی جنگی را پیدا کنند که بتوانم با او در مورد آن بحث یا بحث کنم ، بنابراین (امیدوارم) تعداد بیشتری از افراد را که هنوز به لزوم لغو قانع نشده اند ، جذب کند نهاد جنگ.

همانطور که قبلاً هرگز اتفاق نیفتاده بود ، برگزارکنندگان این رویداد نه تنها گفتند بله بلکه در واقع یک طرفدار جنگ را پیدا کردند که مایل بود در یک بحث عمومی شرکت کند. عالی! فکر کردم ، این یک رویداد متقاعد کننده تر خواهد بود. من كتابها و مقالات گفتگوی آینده خود را خواندم ، و موضع خود را تهیه كردم و استدلال كردم كه نظریه "جنگ عادلانه" وی نمی تواند مورد بررسی دقیق قرار گیرد ، در واقع هیچ جنگی "عادلانه" نیست.

من به جای اینکه بخواهم مخالف بحث "جنگ عادلانه" خود را با استدلال هایم غافلگیر کنم ، آنچه را که نوشته بودم برای او ارسال کردم تا بتواند پاسخ های خود را برنامه ریزی کند و شاید آنها را در یک تبادل کتبی منتشر شده و کمک کند. اما ، به جای پاسخ در مورد موضوع ، او ناگهان اعلام كرد كه "تعهدات شغلی و شخصی" دارد كه مانع از شركت در این رویداد در ماه اكتبر می شود. آه!

اما بهترین برگزارکنندگان رویدادها تاکنون جایگزینی برای خود پیدا کرده اند. بنابراین بحث در 5 اکتبر در کالج سنت مایکل ، کلچستر ، VT ادامه خواهد یافت. در همین حال ، من به عنوان کتاب استدلال خود مبنی بر اینکه جنگ هرگز عادلانه نیست ، منتشر کردم. شما می توانید اولین کسی باشید که آن را بخرید، آن را بخوانید، یا اینجا را مرور کنید.

بخشی از دلیل پیشبرد این بحث اکنون در آوریل 11-13th واتیکان است برگزار شد جلسه در مورد اینکه آیا کلیسای کاتولیک ، مبتکر نظریه جنگ فقط ، باید سرانجام آن را رد کند. اینجاست درخواستی که می توانید امضا کنید، آیا شما کاتولیک هستید و یا کلیسا را ​​مجبور به انجام آن هستید.

طرح کلی استدلال من را می توان در فهرست مطالب کتاب من یافت:

جنگ فقط چیست؟
فقط نظریه جنگ تسهیل جنگ های ناعادلانه
آماده شدن برای یک جنگ عادلانه بی عدالتی بزرگتر از هر جنگ است
فرهنگ جنگ فقط به معنای جنگ بیشتر است
La اد بلوم / در بللو تمایز آسیب می رساند

برخی از معیارهای جنگ صرفا قابل اندازه گیری نیستند
قصد راست
فقط چون
همبستگی

برخی از معیارهای جنگ فقط ممکن نیست
آخرین چاره
چشم انداز معقول موفقیت
غیرقابل انکار ایمنی از حمله
سربازان دشمن به عنوان انسان احترام می گذارند
زندانیان جنگ به عنوان غیرقانونی درمان می شوند

برخی از معیارهای جنگ فقط عامل اصلی اخلاقی نیستند
اعلام شده به صورت عمومی
تحت تعقیب قانونی و صالحیت قرار دارد

معیارهایی که برای قتل های خیابانی فقط غیرقانونی، غیرقابل انکار و نادیده گرفته می شود
چرا کلاس های اخلاقی به اندازه کافی مورد قتل قرار می گیرند؟
اگر تمام معیارهای جنگ فقط رعایت می شد ، جنگ هنوز هم عادلانه نبود
فقط نظریه پردازان جنگ، جنگ های ناعادلانه ای را به هیچ وجه سریعتر نمی بینند
شغل یک جنگ فقط یک کشور فاسد است نه فقط
نظریه جنگ فقط درب را به تئوری طرفدار جنگ باز می کند

ما می توانیم جنگ را بدون انتظار به عیسی پایان دهیم
آیا بمب قالی Samaritan خوب خواهد بود؟

جنگ جهانی دوم تنها نبود
انقلاب ایالات متحده نبود
جنگ داخلی ایالات متحده تنها نبود
جنگ یوگسلاوی تنها نبود
جنگ در لیبی فقط نیست
جنگ در رواندا تنها نبود
جنگ در سودان تنها نخواهد بود
جنگ در ISIS نه تنها

اجداد ما در دنیای فرهنگی مختلف زندگی می کردند
ما می توانیم در مورد صلح ساختگی موافق باشیم

*****

در اینجا بخش اول است:

"فقط جنگ" چیست؟

نظریه Just War معتقد است که یک جنگ تحت شرایط خاصی از نظر اخلاقی توجیه می شود. نظریه پردازان جنگ فقط معیارهای خود را برای شروع فقط یک جنگ ، اجرای درست یک جنگ و در برخی موارد از جمله مارک آلمن - اشغال عادلانه مناطق تسخیر شده پس از اعلام رسمی جنگ "ارائه می دهند و توضیح می دهند. بر فراز." برخی از نظریه پردازان جنگ فقط در مورد رفتارهای فقط قبل از جنگ می نویسند ، که در صورت ارتقا رفتارهایی که احتمال جنگ را کم می کند ، مفید خواهد بود. اما از نظر من در زیر ، هیچ رفتار فقط قبل از جنگ نمی تواند تصمیم گیری برای شروع جنگ را توجیه کند.

مثالهایی از معیارهای جنگ عادلانه (که در زیر به آنها پرداخته خواهد شد) عبارتند از: نیت درست ، تناسب ، یک هدف عادلانه ، آخرین چاره ، چشم انداز منطقی موفقیت ، مصونیت افراد غیر رزمنده از حمله ، سربازان دشمن که به عنوان یک انسان مورد احترام هستند ، اسرای جنگی افراد غیر جنگی ، جنگ علنی اعلام شده و جنگ توسط یک مقام قانونی و صالح. افراد دیگری نیز وجود دارند که همه نظریه پردازان جنگ جاست در مورد همه آنها اتفاق نظر ندارند.

از زمان پیوستن کلیسای کاتولیک به امپراتوری روم در زمان مقدسین آمبروز و آگوستین در قرن چهارم میلادی ، نظریه جنگ فقط یا "جنگ فقط جنگ" وجود داشته است. آمبروز با ازدواج با مشرکان ، بدعت گذاران یا یهودیان مخالفت کرد و از آتش زدن کنیسه ها دفاع کرد. آگوستین بر اساس ایده های خود در مورد "گناه اصلی" و این ایده که "این" زندگی در مقایسه با زندگی پس از مرگ اهمیت چندانی ندارد ، هم از جنگ و هم برده داری دفاع کرد. او معتقد بود که کشتن مردم در واقع به آنها کمک می کند تا به مکان بهتری برسند و شما هرگز نباید آنقدر احمقانه عمل کنید که در برابر شخصی که قصد کشتن شما را دارد ، به دفاع از خود بپردازید.

نظریه ی جنگ فقط توسط سنت توماس آکویناس در قرن سیزدهم توسعه یافت. آکویناس طرفدار برده داری و سلطنت بود به عنوان شکل ایده آل دولت. اکویناس معتقد بود که انگیزه اصلی سازندگان جنگ باید صلح باشد، ایده ای بسیار حائز اهمیت تا امروز، و نه تنها در آثار جورج اورول. اکویناس همچنین فکر کرد که کلیساها سزاوار کشته شدن هستند، هرچند که او معتقد بود کلیسا باید مهربان باشد، و بنابراین ترجیح داد که دولت این قتل را انجام دهد.

البته در مورد این چهره های باستانی و قرون وسطایی نیز بسیار قابل تحسین بود. اما ایده های جنگ جاست آنها بهتر از جهان بینی ما با جهان بینی آنها سازگار است. از یک منظر کامل (از جمله دیدگاه های آنها در مورد زنان ، جنس ، حیوانات ، محیط ، تحصیلات ، حقوق بشر و غیره) که امروزه برای اکثر ما معنای کمی دارد ، این یک قطعه به نام "نظریه جنگ فقط" بیش از تاریخ انقضا آن زنده مانده است.

بسیاری از طرفداران نظریه جنگ فقط بدون شک معتقدند که با ترویج معیارهای "جنگ عادلانه" آنها وحشت اجتناب ناپذیر جنگ را می گیرند و خسارات را کاهش می دهند ، و آنها جنگ های ناعادلانه را کمی ناعادلانه یا شاید حتی بسیار ناعادلانه تر می کنند ، در حالی که اطمینان حاصل می کنید فقط جنگ ها شروع شده اند و به درستی اجرا می شوند. "ضروری" کلمه ای است که نظریه پردازان Just War نباید به آن اعتراض کنند. نمی توان آنها را به جنگ خوب یا خوشایند یا شاد یا مطلوب خواند. در عوض ، آنها ادعا می كنند كه برخی از جنگها می توانند لازم باشند - نه از نظر جسمی لازم ، اما از نظر اخلاقی توجیه شده اگرچه تأسف آور است. اگر من هم چنین عقیده ای داشته باشم ، ریسک پذیری شجاعانه در چنین جنگ هایی را نجیب و قهرمانانه می دانم ، اما هنوز ناخوشایند و نامطلوب - و در نتیجه فقط به یک معنی کاملاً خاص از کلمه: "خوب".

اکثر طرفداران جنگهای خاص در ایالات متحده نظریه پردازان جنگ سخت نیستند. آنها ممکن است معتقد باشند جنگ به نوعی دفاعی است ، اما معمولاً فکر نکرده اند که آیا این یک مرحله "ضروری" است ، "آخرین چاره". آنها اغلب در مورد انتقام جویی بسیار باز هستند ، و اغلب در مورد هدف قرار دادن انتقام غیرنظامیان عادی ، که همه آنها توسط نظریه جنگ فقط رد می شود. در برخی از جنگ ها ، اما نه در جنگ های دیگر ، برخی از طرفداران نیز معتقدند که این جنگ برای نجات بی گناهان یا اعطای دموکراسی و حقوق بشر به مصیبت دیده ها است. در سال 2003 آمریکایی هایی بودند که می خواستند عراق بمب گذاری شود تا بسیاری از عراقی ها را بکشند ، و آمریکایی هایی که می خواستند عراق بمب گذاری شود تا عراقی ها از یک دولت مستبد آزاد شوند. در سال 2013 ، مردم ایالات متحده اقدام دولت خود برای بمباران سوریه را برای منافع احتمالی مردم سوریه رد کردند. در سال 2014 مردم ایالات متحده از بمباران عراق و سوریه حمایت کردند تا ظاهراً خود را در برابر داعش محافظت کنند. طبق بسیاری از نظریه های جنگ Just Just ، مهم نیست که از چه کسی محافظت می شود. برای بیشتر مردم ایالات متحده ، این بسیار مهم است.

در حالی که نظریه پردازان جنگ فقط کافی نیستند تا بتوانند جنگ را بدون کمک زیادی از طرفداران جنگ ناعادلانه آغاز کنند ، اما عناصر تئوری جنگ فقط در تفکر هر طرفدار جنگ یافت می شود. کسانی که از یک جنگ جدید هیجان زده اند هنوز آن را "ضروری" می خوانند. کسانی که مشتاق سو abuse استفاده از تمام معیارها و قراردادها در اجرای جنگ هستند ، باز هم همان مورد را توسط طرف مقابل محکوم می کنند. کسانی که هزاران مایل دورتر به حمله به ملت های غیر تهدیدکننده تشویق می کنند ، هرگز آن را تجاوز ، همیشه "دفاع" یا "پیشگیری" یا "ترجیح" یا مجازات اعمال ناشایست نخوانند. کسانی که صریحاً سازمان ملل را محکوم یا فرار می کنند ، هنوز ادعا می کنند که جنگ های دولت آنها بیش از آنکه حاکمیت قانون را کاهش دهد ، از آن حمایت می کنند. در حالی که نظریه پردازان جنگ فقط از توافق در همه موارد با یکدیگر فاصله دارند ، برخی مضامین مشترک وجود دارد و آنها برای تسهیل اجرای جنگ به طور کلی تلاش می کنند - حتی اگر بیشتر یا همه جنگ ها بر اساس معیارهای تئوری جنگ فقط ناعادلانه باشد .

بقیه را بخوان.

پاسخ دهید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *

مقالات مرتبط

نظریه تغییر ما

چگونه به جنگ پایان دهیم

برای چالش صلح حرکت کنید
رویدادهای ضد جنگ
به ما کمک کنید رشد کنیم

اهدا کنندگان کوچک ما را ادامه می دهند

اگر انتخاب می‌کنید که حداقل 15 دلار در ماه کمک مکرر داشته باشید، می‌توانید هدیه‌ای برای تشکر انتخاب کنید. ما از اهداکنندگان مکرر خود در وب سایت خود تشکر می کنیم.

این شانس شماست که یک را دوباره تصور کنید world beyond war
فروشگاه WBW
ترجمه به هر زبانی