نوشته جان پیلگر، JohnPilger.com، فوریه 22، 2022
پیشگویی مارشال مک لوهان مبنی بر اینکه «جانشین سیاست تبلیغات خواهد بود» اتفاق افتاده است. تبلیغات خام در حال حاضر در دموکراسی های غربی، به ویژه ایالات متحده و بریتانیا، حاکم است.
در مورد مسائل جنگ و صلح، فریب وزرا به عنوان خبر گزارش می شود. حقایق ناخوشایند سانسور می شوند، شیاطین پرورش می یابند. مدل اسپین شرکت، واحد پول عصر است. در سال 1964، مک لوهان به طور معروف اعلام کرد: "رسانه پیام است." دروغ اکنون پیام است.
اما آیا این جدید است؟ بیش از یک قرن از زمانی که ادوارد برنیز، پدر اسپین، «روابط عمومی» را به عنوان پوششی برای تبلیغات جنگ اختراع کرد، می گذرد. آنچه جدید است حذف مجازی مخالفت در جریان اصلی است.
ویراستار بزرگ دیوید بومن، نویسنده مطبوعات اسیر، این را "دفاع از همه کسانی که از پیروی از یک خط و بلعیدن چیزهای ناخوشایند و شجاع خودداری می کنند" نامید. اشاره او به روزنامهنگاران مستقل و سوتزنان بود، کسانی که سازمانهای رسانهای، اغلب با افتخار، به آنها فضا میدادند. فضا حذف شده است.
هیستری جنگی که در هفتهها و ماههای اخیر مانند یک موج جزر و مدی به راه افتاده، بارزترین نمونه است. با اصطلاحات واژگانش، «شکل دادن به روایت» شناخته می شود، اگر نه بیشتر آن تبلیغاتی خالص است.
روس ها می آیند. روسیه بدتر از بد است. کریس برایانت، نماینده حزب کارگر، پوتین شرور است، "نازی مانند هیتلر". اوکراین در آستانه تهاجم روسیه است - امشب، این هفته، هفته آینده. این منابع شامل یک مبلغ سابق سیا است که اکنون به نمایندگی از وزارت امور خارجه آمریکا صحبت می کند و هیچ مدرکی دال بر ادعاهای خود در مورد اقدامات روسیه ارائه نمی دهد زیرا "از طرف دولت ایالات متحده می آید".
قانون عدم وجود مدرک در لندن نیز اعمال می شود. وزیر امور خارجه بریتانیا، لیز تراس، که 500,000 پوند از پول عمومی را با هواپیمای شخصی به استرالیا پرواز کرد تا به دولت کانبرا هشدار دهد که روسیه و چین هر دو در شرف حمله هستند، هیچ مدرکی ارائه نکرد. سرهای آنتیپودی سر تکان دادند. «روایت» در آنجا بدون چالش است. یک استثنای نادر، نخست وزیر سابق، پل کیتینگ، جنگ افروزی تراس را "جنون" خواند.
تراس به آرامی کشورهای حوزه بالتیک و دریای سیاه را اشتباه گرفته است. او در مسکو به وزیر امور خارجه روسیه گفت که بریتانیا هرگز حاکمیت روسیه بر روستوف و ورونژ را نخواهد پذیرفت - تا زمانی که به او اشاره شد که این مکان ها بخشی از اوکراین نیست بلکه در روسیه است. مطبوعات روسیه را در مورد هجوم این مدعی به داونینگ استریت 10 بخوانید و بغض کنید.
کل این مسخره، که اخیراً با بازی بوریس جانسون در مسکو در نقش یک نسخه دلقک قهرمان خود، چرچیل، بازی میکند، اگر سوءاستفاده عمدی از حقایق و درک تاریخی و خطر واقعی جنگ نبود، ممکن است به عنوان طنز مورد توجه قرار گیرد.
ولادیمیر پوتین به "نسل کشی" در شرق منطقه دونباس اوکراین اشاره می کند. پس از کودتای اوکراین در سال 2014 - که توسط "شخص نقطهنظر" باراک اوباما در کیف، ویکتوریا نولند، سازماندهی شد، رژیم کودتا که از نئونازیها آغشته شده بود، یک کمپین ترور را علیه دونباس روسیزبان که یک سوم اوکراین را تشکیل میدهد، به راه انداخت. جمعیت
"واحدهای ویژه امنیتی" تحت نظارت جان برنان، رئیس سیا در کیف، حملات وحشیانه را علیه مردم دونباس که مخالف کودتا بودند، هماهنگ کردند. گزارشهای ویدئویی و شاهدان عینی نشان میدهد که اراذل و اوباش فاشیست با اتوبوس، مقر اتحادیه کارگری در شهر اودسا را به آتش کشیدند و 41 نفر را که در داخل آن گیر افتاده بودند، کشتند. پلیس ایستاده است. اوباما به رژیم «منتخب کودتا» به دلیل «خودداری قابل توجه» تبریک گفت.
در رسانههای ایالات متحده، جنایت اودسا به عنوان یک «تراژدی» و «ناسیونالیستها» (نئونازیها) به «جداییخواهان» (افرادی که برای همهپرسی درباره اوکراین فدرال امضا جمعآوری میکنند) حمله کردند، کم اهمیت جلوه داده شد. روزنامه وال استریت ژورنال روپرت مرداک قربانیان را لعنت کرد - «دولت میگوید آتشسوزی مرگبار اوکراین احتمالاً توسط شورشیان آغاز شده است».
پروفسور استفن کوهن، که به عنوان مرجع اصلی آمریکا در مورد روسیه تحسین می شود، نوشت: «سوختن قتل عام روس ها و دیگران در اودسا، خاطرات جوخه های کشتار نازی ها در اوکراین را در طول جنگ جهانی دوم دوباره بیدار کرد. [امروز] حملات طوفانی به همجنسبازها، یهودیان، روسهای قومی مسن، و سایر شهروندان «نجس» در سراسر اوکراین تحت حاکمیت کیف، همراه با راهپیماییهای با نور مشعل که در نهایت آلمان را در اواخر دهه 1920 و 1930 شعلهور کرد، گسترده است.
پلیس و مقامات رسمی قانونی عملاً هیچ کاری برای جلوگیری از این اقدامات نئوفاشیستی یا محاکمه آنها انجام نمی دهند. برعکس، کیف رسما آنها را با بازسازی سیستماتیک و حتی یادبود همکاران اوکراینی در قتل عام آلمان نازی، تغییر نام خیابان ها به افتخار آنها، ساختن بناهای تاریخی برای آنها، بازنویسی تاریخ برای تجلیل از آنها و موارد دیگر تشویق کرده است."
امروزه به ندرت از اوکراین نئونازی نام برده می شود. اینکه انگلیسی ها در حال آموزش گارد ملی اوکراین که شامل نئونازی ها می شود، خبری نیست. (به گزارش طبقه بندی شده مت کنارد در کنسرسیوم 15 فوریه مراجعه کنید). به نقل از هارولد پینتر، بازگشت فاشیسم خشونت آمیز و مورد تایید به اروپای قرن بیست و یکم، «هرگز اتفاق نیفتاد... حتی در زمانی که در حال وقوع بود».
در 16 دسامبر، سازمان ملل قطعنامه ای را ارائه کرد که در آن خواستار "مبارزه با تمجید از نازیسم، نئونازیسم و سایر اقداماتی است که به دامن زدن به اشکال نژادپرستی معاصر کمک می کند". تنها کشورهایی که علیه آن رای دادند ایالات متحده و اوکراین بودند.
تقریباً هر روسی میداند که در آن سوی دشتهای «سرزمین مرزی» اوکراین بود که لشکرهای هیتلر در سال 1941، با تقویت فرقههای نازی و همدستان اوکراین، از غرب رفتند. نتیجه بیش از 20 میلیون کشته روس بود.
با کنار گذاشتن مانورها و بدبینی ژئوپلیتیک، هر بازیگری که باشد، این حافظه تاریخی نیروی محرکه پیشنهادهای امنیتی احترامآمیز و محافظهکارانه روسیه است که در هفتهای که سازمان ملل با 130 رای بر 2 به غیرقانونی کردن نازیسم در مسکو منتشر شد. آن ها هستند:
- ناتو تضمین می کند که در کشورهای هم مرز روسیه موشک مستقر نخواهد کرد. (آنها در حال حاضر از اسلوونی تا رومانی و لهستان به دنبال آن هستند)
- ناتو تمرینات نظامی و دریایی در کشورها و دریاهای هم مرز با روسیه را متوقف می کند.
- اوکراین عضو ناتو نخواهد شد.
- غرب و روسیه یک پیمان امنیتی الزام آور شرق و غرب امضا کنند.
- معاهده مهم بین ایالات متحده و روسیه که تسلیحات هسته ای میان برد را پوشش می دهد بازیابی می شود. (ایالات متحده آن را در سال 2019 رها کرد)
اینها یک پیش نویس جامع از یک طرح صلح برای تمام اروپای پس از جنگ است و باید در غرب مورد استقبال قرار گیرد. اما چه کسی اهمیت آنها را در بریتانیا درک می کند؟ چیزی که به آنها گفته می شود این است که پوتین یک منحرف و تهدیدی برای جهان مسیحیت است.
اوکراینیهای روسیزبان که به مدت هفت سال تحت محاصره اقتصادی کیف هستند، برای بقای خود میجنگند. ارتش "انبوه"ی که به ندرت درباره آن می شنویم، سیزده تیپ ارتش اوکراین هستند که دونباس را محاصره کرده اند: حدود 150,000 سرباز. اگر آنها حمله کنند، تحریک به روسیه تقریباً به معنای جنگ خواهد بود.
در سال 2015، با میانجیگری آلمان ها و فرانسه، روسای جمهور روسیه، اوکراین، آلمان و فرانسه در مینسک ملاقات کردند و توافق نامه صلح موقت را امضا کردند. اوکراین با پیشنهاد خودمختاری به دونباس، که اکنون جمهوری های خود اعلام شده دونتسک و لوهانسک هستند، موافقت کرد.
به توافق مینسک هرگز فرصت داده نشده است. در بریتانیا، خطی که توسط بوریس جانسون تقویت شد، این است که اوکراین توسط رهبران جهان «دیکته میشود». بریتانیا به نوبه خود در حال تسلیح اوکراین و آموزش ارتش آن است.
از زمان جنگ سرد اول، ناتو با نشان دادن تجاوز خونین خود در یوگسلاوی، افغانستان، عراق، لیبی و زیر پا گذاشتن وعده های رسمی برای عقب نشینی، عملاً تا حساس ترین مرز روسیه پیشروی کرده است. با کشاندن «متحدان» اروپایی به جنگهای آمریکایی که به آنها مربوط نمیشود، ناگفته بزرگ این است که خود ناتو تهدید واقعی برای امنیت اروپا است.
در بریتانیا، بیگانه هراسی دولتی و رسانه ای با ذکر «روسیه» آغاز می شود. خصومت تند و تیز را که بی بی سی با روسیه گزارش می دهد، مشخص کنید. چرا؟ آیا به این دلیل است که احیای اساطیر امپراتوری بیش از هر چیز نیاز به دشمن دائمی دارد؟ مطمئنا ما لایق بهتری هستیم.
جان پیلگر را در توییترjohnpilger دنبال کنید