جنگ در صد آک جنگل

در دهه های 1920 و 1930 ، هر کسی که کسی بود سعی می کرد بفهمد چگونه جهان را از جنگ خلاص می کند. در مجموع ، می توانم بگویم که آنها سه چهارم راه پاسخ را دریافت کردند. اما از سال 1945 تا 2014 ، آنها در صورت امکان نادیده گرفته شده اند (که بیشتر اوقات است) ، در صورت لزوم به خنده ، و در موارد بسیار نادری که به آن نیاز دارد ، حمله می کنند:

متفکران برجسته یک نسل چه گله احمقی بودند. جنگ جهانی دوم اتفاق افتاد. بنابراین ، جنگ ابدی است. همه این را می دانند.

اما لغو برده داری ، علی رغم اینکه یک سال دیگر و یک سال دیگر برده داری اتفاق افتاد. زنان در چرخه انتخابات بعدی به دنبال هر كدام از ممنوعیت ها ، حق رأی دادن را یافتند. بدون شک جنگ برای خلاص شدن از آن پیچیده تر است ، زیرا دولت ها ادعا می کنند که همه دولت های دیگر (و سایر سازندگان جنگ) باید اول از همه شروع کنند یا این کار را به طور همزمان انجام دهند. احتمال شروع شخص دیگری به جنگ ، همراه با این تصور غلط که جنگ بهترین راه برای دفاع در برابر جنگ است ، پیچ و خم به ظاهر دائمی را ایجاد می کند که جهان نمی تواند از آن ظهور کند.

اما مشکل خیلی راحت تحریف می شود غیر ممکن. جنگ باید با یک تمرین دقیق و تدریجی از بین برود. این نیاز به تمیز کردن فساد دولت توسط سودجویان جنگ دارد. این امر تقریباً از هر لحاظ به جهانی متفاوت تبدیل خواهد شد: از نظر اقتصادی ، فرهنگی و اخلاقی. اما اگر مراقبه های الغاists کننده ها دفن شود و خوانده نشود ، جنگ به هیچ وجه از بین نخواهد رفت.

تصور کنید اگر به بچه ها ، وقتی فقط کمی برای وینی پیف پیر شده اند و ما به قدری پیر شده ایم که می توانیم استدلال های جدی را بخوانیم ، به آنها گفته شود که AA Milne همچنین در سالهای 1933-1934 کتابی نوشت به نام صلح با افتخار. چه کسی نمی خواهد بداند نظر خالق وینی پیف درباره جنگ و صلح چیست؟ و چه کسی از کشف شوخ طبعی و شوخ طبعی او که با جدیت در مورد پایان دادن به وحشتناک ترین کار برای باقی ماندن در جامعه مودب کاملاً قابل قبول است ، هیجان زده نخواهد شد؟

اکنون ، میلن به عنوان یک مبلغ جنگ و سرباز در جنگ جهانی اول خدمت کرده بود ، از نظر او در سال 1934 از آلمان به نظر نمی رسد واقعاً مایل به جنگ (حداقل در نگاه اول) مضحک باشد ، و میلن خود مخالفت خود را با جنگ کنار گذاشت تا تشویق کند برای جنگ جهانی دوم. بنابراین ما می توانیم حکمت او را به عنوان ریا ، ساده لوحی ، و مانند اینکه نویسنده رد کرده است ، رد کنیم. اما ما به دلیل ناقص بودن نویسنده ، خود را از بصیرت محروم می کنیم ، و غرورهای یک مستی را نسبت به اظهارات گفته شده در طی یک دوره متانت اولویت می دهیم. حتی اگر خود بیمار به این بیماری مبتلا شود ، تشخیص دهنده تب تب حتی می تواند مانند یک فرد متفاوت باشد.

In صلح با افتخار میلن نشان می دهد که وی به سخنان مروجان جنگ گوش داده و دریافته است که "افتخاری" که آنها برای آن می جنگند اساساً دارای اعتبار است (یا آنچه در ایالات متحده اخیراً "اعتبار" خوانده می شود). همانطور که میلن می گوید:

"وقتی ملتی از عزت خود صحبت می کند ، این به معنای اعتبار آن است. اعتبار ملیت شهرت اراده جنگ است. بنابراین عزت یک ملت با تمایل ملت به استفاده از زور برای حفظ اعتبار خود به عنوان استفاده کننده از زور سنجیده می شود. اگر کسی تصور کند که بازی tiddleywinks در نظر دولتمردان از اهمیت بالایی برخوردار است ، و اگر برخی وحشی بی گناه بخواهند چرا tiddleywinks برای اروپاییان بسیار مهم بود ، پاسخ این خواهد بود که فقط با مهارت در tiddleywinks یک کشور می تواند اعتبار خود را به عنوان کشوری ماهر در tiddleywinks حفظ کند. کدام پاسخ ممکن است باعث وحشی برخی سرگرمی ها شود. "

میلون در مورد استدلال های مردمی برای جنگ بحث می کند و دوباره و دوباره به مضحک بودن آن به عنوان یک انتخاب فرهنگی احمقانه و به عنوان ضروری یا اجتناب ناپذیر می پردازد. چرا او می پرسد آیا کلیساهای مسیحی با بمباران مردان، زنان و کودکان مجازات قتل عام را انجام می دهند؟ آیا آنها مجبور بودند که برای حفاظت از کشور خود، تبدیل توده به اسلام شوند؟ خیر آیا آیا آنها زن و شوهر گسترده ای را تصویب می کنند اگر رشد جمعیت تنها راه دفاع از کشورشان بود؟ نه. پس چرا آنها قتل عام را تصویب می کنند؟

میلن یک آزمایش فکری را امتحان می کند تا نشان دهد جنگ ها اختیاری هستند و توسط افرادی انتخاب می شوند که می توانند روش دیگری انتخاب کنند. فرض کنیم ، او می گوید ، وقوع جنگ به معنای مرگ قطعی و فوری موسولینی ، هیتلر ، گورینگ ، گوبلز ، رامسی مک دونالد ، استنلی بالدوین ، سر جان سیمون ، وزیر کابینه بی نام است که به قید قرعه در روز جنگ انتخاب شده است. وزیران مسئول ارتش ، وینستون چرچیل ، دو ژنرال بی نام ، دو دریاسالار گمنام ، دو مدیر بی نام از شركت های تسلیحاتی كه به قید قرعه انتخاب شده اند ، لردهای بیوربروك و روترمر ، سردبیران تایمز و پست صبح و نمایندگان متناظر فرانسه. آیا در این شرایط هرگز جنگی رخ خواهد داد؟ میلن می گوید قطعاً نه. بنابراین بنابراین "طبیعی" یا "اجتناب ناپذیر" نیست.

میلون یک پرونده مشابه در مورد قوانین و مقررات جنگی ایجاد می کند:

"به محض اینکه ما شروع به وضع قوانین برای جنگ می کنیم ، به محض اینکه می گوییم این یک جنگ قانونی است و دیگری نیست ، ما اعتراف می کنیم که جنگ صرفاً یک روش توافق شده برای حل یک بحث است."

اما ، میلن می نویسد - به طور دقیق تاریخ 1945 تا 2014 جهان را تحت کنترل سازمان ملل و ناتو به تصویر می کشد - شما نمی توانید قانونی را علیه جنگ تهاجمی تنظیم کنید و جنگ دفاعی را ادامه دهید. کار نمی کند این خود شکن است. میلن پیش بینی می کند که در چنین شرایطی جنگ ادامه خواهد داشت - و ما می دانیم که او حق داشت. میلن می نویسد: "دست کشیدن از پرخاشگری کافی نیست." "ما همچنین باید از دفاع صرف نظر کنیم."

چه چیزی را جایگزین می کنیم؟ میلن دنیایی از حل اختلافات خشونت آمیز ، داوری و تصور تغییر یافته از عزت یا اعتبار را به تصویر می کشد که جنگ را بیش از آنکه شرافتمندانه باشد ، شرم آور می داند. و نه فقط شرم آور ، بلکه دیوانه وار. وی به نقل از یك طرفدار جنگ اظهار داشت: "در حال حاضر ، كه ممكن است آستانه آرماگدون دیگر باشد ، ما آماده نیستیم." از میلن می پرسد: "کدام یک از این دو واقعیت [آرماگدون یا عدم آمادگی] برای تمدن از اهمیت بیشتری برخوردار است؟"

پاسخ دهید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *

مقالات مرتبط

نظریه تغییر ما

چگونه به جنگ پایان دهیم

برای چالش صلح حرکت کنید
رویدادهای ضد جنگ
به ما کمک کنید رشد کنیم

اهدا کنندگان کوچک ما را ادامه می دهند

اگر انتخاب می‌کنید که حداقل 15 دلار در ماه کمک مکرر داشته باشید، می‌توانید هدیه‌ای برای تشکر انتخاب کنید. ما از اهداکنندگان مکرر خود در وب سایت خود تشکر می کنیم.

این شانس شماست که یک را دوباره تصور کنید world beyond war
فروشگاه WBW
ترجمه به هر زبانی