چرا ما فکر می کنیم یک سیستم صلح ممکن است

فکر می کنم که جنگ اجتناب ناپذیر است. این یک پیشگویی خود را انجام می دهد. فکر می کنم که پایان دادن به جنگ ممکن است راه کار سازنده در یک سیستم صلح واقعی را باز کند.

در حال حاضر صلح در جهان از جنگ وجود دارد

قرن بیستم یک زمان جنگهای هیجان انگیز بود، اما اکثر ملت ها در بیشتر زمان ها با دیگر ملت ها مبارزه نمی کردند. ایالات متحده برای شش سال با آلمان مبارزه کرد، اما در نود و چهار سال با این کشور صلح آمیز بود. جنگ با ژاپن چهار سال طول کشید؛ این دو کشور در نود و شش ساله بودند.1 ایالات متحده از 1815 با کانادا مبارزه نکرده است و هرگز با سوئد یا هند درگوش نبوده است. گواتمالا هرگز با فرانسه فرار نکرده است. حقیقت این است که اکثر دنیا بدون جنگ بیشتر زندگی می کنند. در حقیقت، از زمان 1993، میزان جنگ میان دو کشور کاهش یافته است.2 در عین حال، ما طبیعت در حال تغییر جنگ را قبول می کنیم. این در آسیب پذیری غیرنظامیان قابل توجه است. در حقیقت، حفاظت از حمایت غیرنظامیان به عنوان یک توجیه برای مداخلات نظامی (به عنوان مثال، سرنگونی 2011 از دولت لیبی) به طور فزاینده ای مورد استفاده قرار می گیرد.

ما سیستم های اصلی را در گذشته تغییر داده ایم

پیش از این بارها تغییر غیرمنتظره ای در تاریخ جهان اتفاق افتاده است. نهاد باستانی برده داری در کمتر از صد سال تا حد زیادی منسوخ شد. گرچه می توان انواع جدید و قابل توجهی از برده داری را در گوشه های مختلف زمین پنهان کرد ، اما این امر غیرقانونی است و از نظر جهانی قابل مذمومیت است. در غرب ، وضعیت زنان در صد سال گذشته به طرز چشمگیری بهبود یافته است. در دهه های 1950 و 1960 بیش از صد کشور خود را از استعمار که قرن ها به طول انجامیده بود ، رها کردند. در سال 1964 تفکیک قانونی در ایالات متحده لغو شد. در سال 1993 ، ملت های اروپا پس از بیش از هزار سال جنگ با یکدیگر ، اتحادیه اروپا را ایجاد کردند. مشکلاتی مانند بحران مدیون یونان یا رای گیری Brexit در سال 2016 - خروج انگلیس از اتحادیه اروپا - از طریق ابزارهای اجتماعی و سیاسی و نه از طریق جنگ برطرف می شود. برخی از تغییرات کاملاً پیش بینی نشده و چنان ناگهانی بوده است که حتی برای کارشناسان نیز غافلگیرکننده بوده است ، از جمله فروپاشی دیکتاتوریهای کمونیستی اروپای شرقی در سال 1989 و به دنبال آن فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در سال 1991. در سال 1994 شاهد پایان آپارتاید در آفریقای جنوبی بودیم. سال 2011 شورش "بهار عربی" برای دموکراسی اکثر کارشناسان را غافلگیر کرد.

ما در جهان به سرعت در حال تغییر است

درجه و سرعت تغییر در صد و سی سال گذشته دشوار است. کسی که در 1884 متولد شده است، به طور بالقوه پدربزرگ و مادربزرگ در حال حاضر زنده است، قبل از اتومبیل، چراغ الکتریکی، رادیو، هواپیما، تلویزیون، سلاح های هسته ای، اینترنت، تلفن های همراه، هواپیماهای بدون سرنشین و غیره متولد شد. تنها یک میلیارد نفر در آن زندگی می کردند سپس سیاره آنها قبل از اختراع کامل جنگ متولد شده اند. و ما در آینده نزدیک با تغییرات بیشتری روبرو خواهیم شد. ما نزدیک به 9 میلیارد دلار از 2050، ضرورت توقف سوختن سوخت های فسیلی و تغییر سرعت آب و هوا سریعا افزایش می یابد که باعث افزایش سطح دریا و سیلاب های ساحلی و مناطقی که در آن میلیون ها نفر زندگی می کنند، از زمان سقوط امپراتوری روم دیده نشده است. الگوهای کشاورزی تغییر خواهد کرد، گونه ها تحت تأثیر قرار خواهند گرفت، آتش سوزی های جنگل شایع تر و گسترده خواهد بود، و طوفان شدیدتر خواهد شد. الگوهای بیماری تغییر خواهد کرد. کمبود آب منجر به درگیری خواهد شد. ما نمی توانیم به این الگو از اختلال جنگ اضافه کنیم. علاوه بر این، برای کاهش و انطباق با تأثیرات منفی این تغییرات، باید منابع زیادی را پیدا کنیم، و این تنها می تواند از بودجه های نظامی جهان که امروزه به دو تریلیون دلار در سال می رسد، برسد.

در نتیجه، مفروضات متداول در مورد آینده دیگر حفظ نخواهد شد. تغییرات بسیار زیادی در ساختار اجتماعی و اقتصادی ما رخ می دهد، چه در انتخاب، در شرایطی که ما ایجاد کرده اید، یا نیروهایی که از کنترل ما نیستند. این زمان عدم قطعیت بزرگ اثرات زیادی برای ماموریت، ساختار و عمل سیستم های نظامی دارد. با این حال، روشن است که راه حل های نظامی احتمالا در آینده به خوبی کار نخواهد کرد. جنگ ما شناخته شده است اساسا منسوخ شده است.

خطرات پدرسالاری به چالش کشیده می شود

Patriarchy، یک سیستم قدیمی سازمان اجتماعی که راه های مردانه را برای انجام کسب و کار، قوانین ساختاری و هدایت زندگی ما ارائه می دهد، به خطر افتاده است. اولین نشانه های پدرسالاری در دوران نوسنگی، که از 10,200 BCE تا بین 4,500 و 2,000 قبل از میلاد ادامه یافت، زمانی که خویشاوندان اولیه ما بر سیستم تقسیم کار که منجر به شکار مردان و جمع آوری زنان برای تضمین ادامه گونه های ما شد، متکی بود. مردان از نظر فیزیکی قوی تر و بیولوژیکی مستعد به استفاده از تجاوز و سلطه به اعمال اراده خود، ما آموزش داده می شود، در حالی که زنان بیشتر مستعد به استفاده از یک استراتژی "تمایل و دوست" به همراه اجتماعی دریافت می باشد.

ویژگی های پدرسالاری شامل وابستگی به سلسله مراتب (قدرت از بالا به پایین با یک یا چندین امتیاز در کنترل)، خروج (مرزهای روشن بین "خودی" و "بیگانه ها")، وابستگی به اقتدارگرایی ("راه من یا بزرگراه" به عنوان یک ماندگار معمولی) و رقابت (تلاش برای گرفتن یا بردن چیزی با بهتر بودن نسبت به دیگرانی که آن را نیز می خواهند). این سیستم جنگ ها را امداد می دهد، جمع آوری سلاح ها را تشویق می کند، دشمنان را ایجاد می کند و اتحاد ها را برای محافظت از وضعیت موجود ایجاد می کند.

زنان و اطفال در اغلب موارد، به عنوان افرادی که به اراده ای که مردان، مسن تر، ثروتمندتر و قوی تر هستند، محسوب می شوند. Patriarchy شیوه ای در جهان بودن است که تحریم ها ممکن است بر حقوق و منجر به غارت و توزیع مجدد منابع توسط طرفداران برتر شود. ارزش بیش از حد توسط چه کالاها، خواص و خدمتگزاران جمع آوری شده است و نه با کیفیت ارتباط انسان که یک کشت می شود اندازه گیری می شود. پروتکل های پدرسالارانه و مالکیت مردانه و کنترل منابع طبیعی ما، فرایندهای سیاسی ما، نهادهای اقتصادی ما، نهادهای دینی ما و ارتباطات خانوادگی ما، حاکمیت است و در تمام تاریخ ثبت شده است. ما به این باور هستیم که طبیعت انسانی ذاتا رقابتی است و رقابت چیزی است که سرمایه داری را تامین می کند، بنابراین سرمایه داری باید بهترین سیستم اقتصادی باشد. در طول تاریخ ضبط شده، زنان به شدت از نقش رهبری کنار گذاشته شده اند، به رغم این واقعیت که آنها نیمی از جمعیت را به خطر می اندازند که باید از قوانینی که رهبران اعمال می کنند، پیروی کنند.

پس از قرن ها به ندرت پرسش هایی از باور هایی مبنی بر اینکه شکل های مردانه از نظر اندیشه، ارتباطات جسمانی و اجتماعی برتری نسبت به زنان دارد، عصر جدیدی در حال ظهور است. این وظیفه جمعی ما است که تغییرات لازم را به سرعت به اندازه کافی برای حفظ گونه ها و ارائه یک سیاره پایدار برای نسل های آینده ارتقاء دهد.

مکان خوبی برای شروع دور شدن از پدرسالاری است که از طریق تحصیلات ابتدایی دوران کودکی و تصویب شیوه های بهبود والدین و استفاده از دستورالعمل های دموکراتیک و نه استبدادی در رشد خانواده های ما است. آموزش ابتدایی در شیوه های ارتباطات خشونت آمیز و تصمیم گیری های اجماع آمیز، جوانان را برای نقش خود به عنوان سیاست گذاران آینده آماده می سازد. موفقیت در این خطوط در حال حاضر در کشورهای متعدد نشان داده شده است که به دنبال اصول دلسوز مارشال روزنبرگ، روانشناس مشهور در انجام سیاست های ملی و بین المللی خود است.

آموزش و پرورش در همه سطوح باید تفکر انتقادی و ذهن باز را تشویق کند تا به راحتی دانش آموزان را برای پذیرش وضعیتی که نتواند غنی سازی رفاه شخصی و افزایش کلی سلامت عمومی را تشویق کند، تشویق کند. بسیاری از کشورها آموزش های رایگان را ارائه می دهند، زیرا شهروندان خود را به عنوان منابع انسانی در نظر می گیرند، نه به عنوان دزدی های یکبار مصرف در ماشین آلات شرکت. سرمایه گذاری در یادگیری مادام العمر همه قایق ها را برمی دارد.

ما نیاز به انتقاد از کلیشه های جنسیتی که ما آموخته ایم را بررسی می کنیم و تعصبات قدیمی را با تفکر نجومی تر تعویض می کنیم. روندهای مد جنس گرایی، عناصر جنسیتی باینری گذشته ما را مختل می کنند. اگر عصر روشنگری در دست است، ما باید مایل به تغییر نگرش هایمان باشیم. هویت های جنس مایع بیشتر در حال ظهور هستند و این یک گام مثبت است.

ما باید از مفهوم قدیمی که اندام تناسلی بر روی ارزش فرد به جامعه تأثیر می گذارد، نادیده بگیریم. گام های بزرگ در شکستن موانع جنسیتی در مشاغل، پتانسیل درآمد، انتخاب تفریحی، و فرصت های آموزشی ساخته شده است، اما بیشتر باید انجام شود قبل از ما می توانید ادعا که زنان و مردان در شرایط برابر هستند.

ما قبلا متوجه شدیم روند تغییر در زندگی داخلی: در ایالات متحده آمریکا هم اکنون بیشتر از پسران متاهل است و به طور متوسط ​​زنان بعد از ازدواج ازدواج می کنند. زنان کمتر تمايل به شناسايي به عنوان يکي از اعضاي غالب در زندگي خود دارند و به جاي خود هويت خود را ادعا مي کنند.

Microloans زنان را قادر می سازد در کشورهایی با سابقه ای از زاد و ولد باشد. آموزش دختران با کاهش میزان تولد و بالا بردن استانداردهای زندگی مرتبط است. ضایعات ژنتیکی زنان در مناطقی از جهان مورد بحث و چالش قرار گرفته است که کنترل مردان همیشه از روش عملیاتی استاندارد است. همچنین پیشنهاد شده است که به دنبال نمونه ای که اخیرا توسط نخست وزیر جدید کانادا، جاستین ترودوو، در انتخاب خود برای اداره یک کابینه با کفایت جنسیتی، تصویب کرد، ما باید در نظر داشت که در تمامی کشورها، نه تنها برای همه دفاتر منتخب، بلکه همه مقامات خدمتگزار دولتی نیز هست.

پیشرفت در حقوق زنان قابل توجه است؛ دستیابی به برابری کامل با مردان، جوامع سالم، شادتر و قوی تر را به ارمغان خواهد آورد.

شفقت و همکاری بخشی از شرایط انسانی است

سیستم جنگ بر پایه باور غلط است که رقابت و خشونت نتیجه سازگاری تکاملی، سوء تفاهم از محبوبیت داروین در قرن نوزدهم است که طبیعت را "قرمز در دندان و پنجه" و جامعه انسانی به عنوان رقابتی، صفر بازی کامل که در آن "موفقیت" به خشونت آمیز ترین و خشن ترین رفت. اما پیشرفت در تحقیقات رفتاری و علوم تکاملی نشان می دهد که ما از ژن های ما محروم به خشونت نیستیم، زیرا به اشتراک گذاری و همدلی نیز پایه تکاملی جامد است. در 1986 اعلامیه سویل در مورد خشونت (که مفهوم تجاوز ذاتی و اجتناب ناپذیر را به عنوان هسته ای از طبیعت انسانی رد کرد) آزاد شد. از آن زمان تاکنون یک تحول در تحقیقات علمی رفتاری انجام شده است که اکثریت اعلامیه سویا را تأیید می کند.3 انسان ها دارای توانایی قدرتمند برای همدلی و همکاری هستند که آموزش و پرورش نظامی با تلاش کمتر از موفقیت کامل تلاش می کند، چرا که بسیاری از موارد سندرم استرس پس از سانحه و خودکشی در میان سربازان بازگشت می گویند.

در حالی که درست است که انسان ها دارای توانایی برای تجاوز و همکاری هستند، جنگ مدرن از تجاوز فردی منجر نمی شود. این یک شکل بسیار سازمان یافته و ساختار یافته از رفتار آموخته شده است که نیاز به برنامه ریزی دولت برای جلوگیری از زمان و بسیج کل جامعه برای انجام آن دارد. خط پایین این است که همکاری و همدردی به عنوان بخشی از شرایط انسانی به عنوان خشونت است. ما توانایی هر دو و توانایی انتخاب آن را داریم، اما در حالی که این انتخاب را بر اساس فردی، مبنای روانشناختی مهم است، باید به تغییر در ساختارهای اجتماعی منجر شود.

جنگ برای همیشه به عقب بر نمی گردد. این آغاز شد ما برای جنگ سیمی نیستیم ما آن را یاد می گیریم.
براون فرگوسن (استاد انسان شناسی)

اهمیت سازه های جنگ و صلح

برای مردم جهان به خواست صلح کافی نیست. اکثریت مردم انجام می دهند، اما با این وجود، آنها زمانی که ملت یا گروه قومی خود خواستار آن هستند، از جنگ پشتیبانی می کنند. حتی تصویب قوانین علیه جنگ، مانند ایجاد لیگ ملل در 1920 یا معروف قرقیز بریان از 1928 که جنگ را غیرقانونی کرد و توسط کشورهای بزرگ جهان امضا شد و هرگز به طور رسمی از بین رفت، این کار را انجام نداد.4 هر دو این حرکات قابل تحسین در یک سیستم نظامی قوی ایجاد شده و خودشان نمی توانند از جنگ های بیشتری جلوگیری کنند. ایجاد لیگ و جنگ غیر قانونی ضروری بود، اما کافی نبود. کافی است ایجاد یک ساختار قوی از نظام های اجتماعی، حقوقی و سیاسی است که به جنگ پایان می دهد و آن را حفظ می کند. سیستم جنگی از ساختارهای متصل شده که هنجار جنگ را تشکیل می دهند تشکیل شده است. بنابراین یک سیستم جهانی جایگزین جهانی برای جایگزینی آن باید در همان مسیر متصل شده طراحی شود. خوشبختانه چنین سیستمی بیش از یک قرن در حال توسعه است.

تقریبا هیچ کس جنگی را دوست ندارد تقریبا همه از آن حمایت می کنند. چرا؟
کنت شیففر (نویسنده، مورخ)

سیستم های کاری چگونه کار می کنند

سیستم ها شبکه های روابط هستند که در آن هر قسمت از طریق بازخورد بر سایر بخش ها تاثیر می گذارد. نقطه A نه تنها بر نقطه B تأثیر می گذارد بلکه B نیز به A باز می گردد و بنابراین تا زمانی که نقاط وب کاملا وابسته به یکدیگر باشند. به عنوان مثال، در سیستم جنگی، موسسه نظامی بر آموزش و پرورش تأثیر خواهد گذاشت تا برنامه های آموزش رزمی افسران رسمی (ROTC) را در دبیرستان ایجاد کند و دوره های تاریخ دبیرستان جنگ را به عنوان وطن پرست، غیر قابل اجتناب و هنجاری ارائه می دهند، در حالی که کلیساها دعا می کنند برای سربازان و کلیساها در صنعت اسلحه کار می کنند که کنگره برای ایجاد شغل هایی که مجددا انتخاب مردم کنگره را تامین می کند، تامین می شود.5 مأموران نظامی بازنشسته شرکت های تولید اسلحه را رهبری می کنند و قراردادهایی را از موسسه سابق خود یعنی پنتاگون دریافت می کنند. سناریوی دوم چیزی است که نامزدی به نام "درب گردان نظامی" است.6 یک سیستم از اعتقادات، ارزش ها، فن آوری ها و بالاتر از همه، مؤسسات است که یکدیگر را تقویت می کنند. در حالی که سیستم ها برای دوره های طولانی پایدار هستند، اگر فشار منفی کافی ایجاد شود، سیستم می تواند به نقطه اوج برسد و می تواند به سرعت تغییر کند.

ما در یک تداوم جنگ صلح زندگی می کنیم ، و بین جنگ پایدار ، جنگ ناپایدار ، صلح ناپایدار و صلح پایدار به عقب و جلو می رویم. جنگ پایدار همان چیزی است که قرنها در اروپا می دیدیم و اکنون از سال 1947 در خاورمیانه شاهد آن هستیم. خصومت آمریكا با كانادا كه در قرن های 17 و 18 شاهد پنج جنگ بود ، ناگهان در سال 1815 پایان یافت. جنگ پایدار به سرعت به صلح پایدار تغییر یافت. این تغییرات فاز تغییرات دنیای واقعی است اما محدود به مناطق خاص است. چی World Beyond War به دنبال اعمال تغییر مرحله در کل جهان ، انتقال آن از جنگ پایدار به صلح پایدار ، در داخل و بین ملت ها است.

یک سیستم صلح جهانی شرط سیستم اجتماعی بشریت است که صلح را به طور قابل اعتماد حفظ می کند. انواع مختلفی از م institutionsسسات ، سیاست ها ، عادات ، ارزش ها ، توانایی ها و شرایط می تواند این نتیجه را ایجاد کند. … چنین سیستمی باید از شرایط موجود تکامل یابد.
رابرت ای. ایروین (استاد جامعه شناسی)

یک سیستم جایگزین در حال توسعه است

شواهد از باستان شناسی و انسان شناسی اکنون نشان می دهد که جنگ با اختراع اجتماعی در مورد 10,000 سال ها پیش با افزایش دولت متمرکز، برده داری و پدرسالاری بود. ما آموختیم که جنگ کنیم اما بیش از یکصد هزار سال پیش، انسان ها بدون خشونت در مقیاس بزرگ زندگی می کردند. سیستم جنگ از حدود 4,000 سال قبل از میلاد برخی جوامع بشری تحت سلطه است اما در آغاز سال 1816 با ایجاد سازمان های شهروند برای اولین بار کار به پایان دادن به جنگ، یک رشته از تحولات انقلابی رخ داده است. ما از ابتدا شروع نمی کنیم. در حالی که قرن بیستم خونین ترین رکورد بود، اکثر مردم آن را شگفت زده خواهند کرد که این نیز یک زمان پیشرفت بزرگ در توسعه ساختارها، ارزش ها و تکنیک های است که با پیشرفت بیشتر تحت تاثیر قدرت های غیر خشونت آمیز قرار می گیرند سیستم امنیتی جهانی. اینها تحولات انقلابی بی سابقه در هزاران سال است که سیستم جنگی تنها وسیله مدیریت اختلاف است. امروزه یک سیستم رقابت وجود دارد، شاید، اما در حال توسعه است. صلح واقعی است

هر چه هست، ممکن است
کنت بولینگ (آموزش صلح)

در اواسط قرن نوزدهم تمایل به صلح بین المللی به سرعت در حال توسعه بود. در نتیجه، در 1899، برای اولین بار در تاریخ، یک موسسه برای مقابله با منازعه در سطح جهانی ایجاد شد. دیوان بین المللی دادگستری بین المللی به طور دائم به عنوان دادگاه جهانی شناخته می شود تا اختلافات بین ایالتی را تصویب کند. سایر مؤسسات به سرعت از جمله تلاش های اول در مجلس جهانی برای مقابله با درگیری های بین ایالتی، لیگ ملل متحد پیروی کردند. در 1945 سازمان ملل تاسیس شد و در 1948 اعلامیه جهانی حقوق بشر امضا شد. در 1960s دو معاهده سلاح هسته ای امضا شد - پیمان منع آزمایش جزئی در 1963 و پیمان منع گسترش سلاح های هسته ای که برای امضا در 1968 باز شد و در 1970 به اجرا در آمد. اخیرا، پیمان جامع منع آزمایش در 1996، مین های زمینی پیمان (ضد کنوانسیون مین های زمینی) در 1997، و در 2014 پیمان تجارت اسلحه به تصویب رسید. این پیمان مین های زمینی از طریق بی سابقه ای موفق شهروند دیپلماسی در به اصطلاح "فرآیند اتاوا" که در آن سازمان های غیر دولتی با دولت مذاکره و پیمان برای دیگران به امضا و تصویب پیش نویس مذاکره شد. کمیته نوبل تلاش های کمپاین بین المللی برای ممنوعیت مین های زمینی (ICBL) را به عنوان یک نمونه قانع کننده از یک سیاست موثر برای صلح به رسمیت شناخت و جایزه صلح نوبل را به ICBL و هماهنگ کننده آن جودی ویلیامز اهدا کرد.7

دیوان کیفری بین المللی در 1998 تاسیس شد. قوانین علیه استفاده از سربازان کودک در دهه های اخیر مورد توافق قرار گرفته است.

بی خشونت: بنیاد صلح

همانطور که اینها در حال توسعه بودند ، ماهاتما گاندی و سپس دکتر مارتین لوتر کینگ جونیور و دیگران ابزاری قدرتمند برای مقاومت در برابر خشونت ، روش عدم خشونت ایجاد کردند که اکنون در بسیاری از درگیری ها در فرهنگ های مختلف در سراسر جهان آزمایش شده و موفقیت آمیز است. مبارزه بدون خشونت رابطه قدرت بین مظلوم و ستمگر را تغییر می دهد. این روابط به ظاهر نابرابر را معکوس می کند ، به عنوان مثال در مورد کارگران "صرف" کارخانه کشتی سازی و ارتش سرخ در لهستان در دهه 1980 (جنبش همبستگی به رهبری لخ والسا به رژیم سرکوبگر پایان داد ؛ والسا در پایان به عنوان رئیس جمهور یک آزاد و لهستان دموکراتیک) و در بسیاری موارد دیگر. حتی در برابر رژیم هایی که یکی از دیکتاتوری ترین و شیطانی ترین رژیم های تاریخ به حساب می آید - رژیم نازی آلمان - عدم خشونت در سطوح مختلف موفقیت هایی را نشان داد. به عنوان مثال ، در سال 1943 همسران آلمانی مسیحی دست به اعتراض بدون خشونت زدند تا اینكه تقریبا 1,800 شوهر یهودی زندانی آزاد شدند. این کمپین اکنون معمولاً به عنوان اعتراض روسن استراس شناخته می شود. در مقیاس وسیع تر ، دانمارکی ها برای جلوگیری از کمک به ماشین جنگی نازی ها با استفاده از وسایل غیر خشونت آمیز و متعاقباً نجات یهودیان دانمارکی از اعزام به اردوگاه های کار اجباری ، یک مبارزه XNUMX ساله با خشونت را آغاز کردند.8

بی خشونت نشان می دهد که رابطه قدرت واقعی است که این است که تمام دولت ها بر رضایت حکومت می کنند و این رضایت همیشه می تواند از بین برود. همانطور که مشاهده می کنیم، ادامه بی عدالتی و استثمار، روانشناسی اجتماعی وضعیت درگیری را تغییر می دهد و به همین دلیل اراده ستمگر را از بین می برد. این حکومت های ستمدیده را بی عدالتی می کند و مردم را غیر قابل کنترل می کند. نمونه های مدرن متعددی برای استفاده موفق از بی خشونت وجود دارد. ژن شارپ می نویسد:

تاریخ فراوانی از مردم وجود دارد که از پذیرش متقاعد شدن به اینکه قدرتهای ظاهری که قادر مطلق هستند، از حکومتهای قدرتمند، فاتحان خارجی، استبدادان داخلی، سیستم های سرکوبگر، غصب های داخلی و اساتید اقتصادی مقاومت می کنند. بر خلاف ادراکات معمول، این ابزار مبارزه با اعتراض، عدم همکاری و مداخله گرایانه نقش های مهم تاریخی در تمام نقاط جهان بازی کرده است. . . .9

اریکا چنووث و ماریا استفان نشان داده اند که از 1900 به 2006، مقاومت خشونت آمیز دو برابر به عنوان مقاومت مسلحانه بوده و به دموکراسی های با ثبات تر با کمترین احتمال بازگشت به خشونت های داخلی و بین المللی منجر شده است. به طور خلاصه، عدم خشونت بهتر از جنگ کار می کند.10 ژنوتف به عنوان یکی از بهترین متفکران 100 توسط سیاست خارجی در 2013 نامیده شده است "برای اثبات راست گاندی". مارک آنگلر و کتاب 2016 پل هنلر این یک قیام است: چگونه شورش بی خشونت قرن بیست و یکم را شکل می دهد استراتژی های عمل مستقیم را مورد بررسی قرار می دهد و بسیاری از نقاط قوت و ضعف تلاش های فعال را برای ایجاد تغییرات مهمی در ایالات متحده و سراسر جهان از قبل از قرن بیست و یکم به ارمغان می آورد. این کتاب باعث می شود که جنبش های توده انسانی مسئول تغییرات اجتماعی مثبت تر از آنچه که به طور عادی "بازی" قانون اساسی مطرح است، باشد.

بی خشونت یک جایگزین عملی است. مقاومت خشونت آمیز، همراه با نهادهای تقویت صلح، اکنون ما را قادر می سازد تا از قفس آهن جنگی که ما خود را شش هزار سال پیش به دام انداختیم فرار کنیم.

سایر تحولات فرهنگی نیز به حرکت رو به رشد به سمت یک سیستم صلح از جمله جنبش قدرتمند برای حقوق زنان (از جمله آموزش دختران) و ظهور ده ها هزار گروه شهروند که به کار برای صلح بین المللی ، خلع سلاح ، تقویت صلح و صلح بین المللی کمک کرده اند ، کمک کرد. مسسات این NGO ها این تکامل را به سمت صلح سوق می دهند. در اینجا می توان به موارد معدودی از جمله فستیوال آشتی ، لیگ بین المللی زنان برای صلح و آزادی ، کمیته خدمات دوستان آمریکایی ، انجمن سازمان ملل ، جانبازان صلح ، کمپین بین المللی لغو سلاح های هسته ای ، درخواست لاهه برای صلح اشاره کرد. ، انجمن مطالعات صلح و عدالت و بسیاری از افراد دیگر با جستجوی اینترنتی به راحتی پیدا می شوند. World Beyond War صدها سازمان و هزاران نفر از سراسر جهان را در وب سایت خود فهرست کرده است که تعهد ما را برای تلاش برای پایان دادن به همه جنگ امضا کرده اند.

هر دو سازمان دولتی و غیر دولتی مداخله های حفظ صلح را آغاز کردند، از جمله کلاه های آبی سازمان ملل متحد و چندین نسخه غیر خشونت آمیز مبتنی بر شهروندان مانند نیروهای صلح خشونت آمیز و ارتش های صلح بین المللی. کلیساها شروع به ایجاد کمیسیون صلح و عدالت کردند. در عین حال گسترش سریع تحقیقات در مورد اینکه چه چیزی باعث صلح و گسترش سریع آموزش صلح در همه سطوح می شود، وجود داشت. تحولات دیگر عبارتند از گسترش ادیان صلح آمیز، توسعه وب جهانی، عدم امکان امپراتوری های جهانی (بیش از حد پر هزینه)، پایان حاکمیت واقعی، پذیرش در حال رشد از اعتراضات وجدان به جنگ، تکنیک های جدید حل اختلاف ، روزنامه نگاری صلح، توسعه جنبش کنفرانس جهانی (جلسات تمرکز بر صلح، عدالت، محیط زیست و توسعه)11، جنبش زیست محیطی (از جمله تلاش برای پایان دادن به وابستگی به نفت و جنگ های مرتبط با نفت) و توسعه وفاداری سیارات.1213 این تنها چند مورد از روند قابل توجهی است که نشان می دهد خود سازماندهی، جایگزین سیستم جهانی امنیت است که به خوبی در راه توسعه است.

1. ایالات متحده دارای پایگاه های 174 در آلمان و 113 در ژاپن (2015) است. این پایگاهها به طور گسترده به عنوان "بقایای" جنگ جهانی دوم به شمار میرود، اما آنچه که دیوید وین در کتاب خود بررسی میکند کشور پایه، نشان دهنده شبکه پایه جهانی ایالات متحده به عنوان یک استراتژی نظامی مشکوک است.

2. کار جامع در مورد کاهش جنگ: Goldstein، Joshua S. 2011. پیروزی در جنگ در جنگ: کاهش اختلافات مسلحانه در سراسر جهان.

3. اعلامیه سویال در مورد خشونت توسط گروهی از دانشمندان پیشرو در زمینه رفتارهای رژیم طراحی شده است تا رد «مفهوم سازماندهی خشونت را از طریق بیولوژیکی تعیین شود». کل بیانیه را می توان در اینجا بخوانید: http://www.unesco.org/cpp/uk/declarations/seville.pdf

4. به وقتی جنگ جهانی غیرقانونی است (2011)، دیوید سوانسون نشان می دهد که چگونه مردم در سراسر جهان برای از بین بردن جنگ تلاش می کنند و جنگ را با یک معاهده ای که هنوز در کتاب ها است، به خطر می اندازد.

5است. دیدن http://en.wikipedia.org/wiki/Reserve_Officers%27_Training_Corps for Reserve Officers Training Corps

6. تحقیقات گسترده ای در منابع روزنامه نگاری دانشگاهی و معتبر تحقیقاتی وجود دارد که به درب چرخشی اشاره دارد. یک کار علمی عالی این است: Pilisuk، Marc، and Jennifer Achord Rountree. 2015 ساختار پنهان خشونت: چه کسی از خشونت و جنگ جهانی بهره مند است

7. بیشتر درباره ICBL و دیپلماسی شهروندی در ممنوعیت ماین های زمینی: خلع سلاح، دیپلماسی شهروند و امنیت انسانی (2008) توسط جودی ویلیامز، استفن گوز و مری واراهام.

8. این مورد به خوبی در پایگاه داده جهانی اقدام خشونت آمیز (http://nvdatabase.swarthmore.edu/content/danish-citizens-resist-nazis-1940-1945) و مجموعه مستندات نیروی قوی تر (www.aforcemorepowerful.org/).

9. ببینید ژن شارپ (1980) لغو جنگ یک هدف واقعی است

10. Chenoweth، اریکا، و ماریا استفان. 2011 چرا مقاومت مدنی کار می کند: منطق استراتژیک درگیری های خشونت آمیز.

11. در بیست و پنجم سال گذشته، با هدف ایجاد یک جهان صلح آمیز و عادلانه، تجمعات هسته ای در سطح جهانی برگزار شده است. این ظهور جنبش کنفرانس جهانی، که توسط اجلاس سران در ریودوژانیرو در برزیل در 1992 آغاز شده بود، پایه های جنبش کنفرانس جهانی مدرن را فراهم کرد. تمرکز بر محیط زیست و توسعه، آن را به یک تغییر چشمگیر در جهت از بین بردن سموم در تولید، توسعه انرژی جایگزین و حمل و نقل عمومی، جنگل زدایی و تحقق جدید کمبود آب تولید کرد. نمونه هایی از جمله: Summit Rio 1992 در محیط زیست و توسعه پایدار؛ ریو + 20 هزاران نفر از شرکت کنندگان از دولت ها، بخش خصوصی، سازمان های غیر دولتی و دیگر گروه ها را گرد هم آورده است تا شکل بگیرد که چگونه انسان ها می توانند فقر را کاهش دهند، حقوق اجتماعی را افزایش دهند و محیط زیست را در یک سیاره ای شلوغ حفظ کنند. سه سالانه انجمن جهانی آب به عنوان بزرگترین رویداد بین المللی در زمینه آب برای بالا بردن آگاهی در مورد مسائل آب و راه حل (آغاز 1997)؛ دعوی لاهه برای کنفرانس صلح 1999 به عنوان بزرگترین کنفرانس صلح بین المللی توسط گروه های جامعه مدنی.

12. این روند در کتاب راهنمای مطالعه "تکامل یک سیستم جهانی صلح" و مستندی کوتاه ارائه شده از ابتکار پیشگیری از جنگ در http://warpreventioninitiative.org/?page_id=2674

13. یک نظرسنجی 2016 نشان داد که تقریبا نیمی از پاسخ دهندگان در کشورهای ردیابی 14 خود را شهروند جهانی تر از شهروندان کشور خود می دانند. به شهروندی جهانی نگاهی می اندازید که در میان شهروندان کشورهای نوظهور است: نظرسنجی جهانی در http://globescan.com/news-and-analysis/press-releases/press-releases-2016/103-press-releases-2016/383-global-citizenship-a-growing-sentiment-among-citizens-of-emerging-economies-global-poll.html

 

پاسخ دهید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *

مقالات مرتبط

نظریه تغییر ما

چگونه به جنگ پایان دهیم

برای چالش صلح حرکت کنید
رویدادهای ضد جنگ
به ما کمک کنید رشد کنیم

اهدا کنندگان کوچک ما را ادامه می دهند

اگر انتخاب می‌کنید که حداقل 15 دلار در ماه کمک مکرر داشته باشید، می‌توانید هدیه‌ای برای تشکر انتخاب کنید. ما از اهداکنندگان مکرر خود در وب سایت خود تشکر می کنیم.

این شانس شماست که یک را دوباره تصور کنید world beyond war
فروشگاه WBW
ترجمه به هر زبانی