رئیس جمهور شی چین در راس میز در نشست سازمان همکاری شانگهای. اعتبار عکس: DNA هند
توسط Medea Benjamin و Nicolas JS Davies ، World BEYOND War، آوریل 3، 2023
در یک درخشان چاپ شده منتشر شده در نیویورک تایمزتریتا پارسی از موسسه کوئینسی توضیح داد که چگونه چین با کمک عراق توانست میانجیگری کند و درگیری عمیق بین ایران و عربستان سعودی را حل و فصل کند، در حالی که ایالات متحده پس از جانبداری از پادشاهی سعودی علیه عربستان در موقعیتی برای انجام این کار قرار نگرفت. ایران برای چندین دهه
عنوان مقاله پارسی، «آمریکا صلحجوی ضروری نیست» اشاره دارد مادلین آلبرایت، وزیر امور خارجه سابق، از واژه «ملت ضروری» برای توصیف نقش ایالات متحده در جهان پس از جنگ سرد استفاده کرد. کنایه در استفاده پارسی از اصطلاح آلبرایت این است که او عموماً از آن برای اشاره به جنگسازی ایالات متحده استفاده میکرد نه صلحسازی.
در سال 1998، آلبرایت به خاورمیانه و سپس ایالات متحده سفر کرد تا از تهدید پرزیدنت کلینتون برای بمباران عراق حمایت کند. پس از شکست در جلب حمایت در خاورمیانه، او موفق شد در مواجهه با پرسشهای هولناک و انتقادی در طول یک رویداد تلویزیونی در دانشگاه ایالتی اوهایو، او صبح روز بعد در برنامه Today Show ظاهر شد تا به مخالفتهای عمومی در یک محیط کنترلشدهتر پاسخ دهد.
آلبرایت ادعا کرد کهاگر مجبوریم از زور استفاده کنیم به این دلیل است که ما آمریکا هستیم. ما هستیم ضروری ملت ما ایستاده ایم و آینده را فراتر از سایر کشورها می بینیم و در اینجا خطری برای همه ما می بینیم. من میدانم که مردان و زنان آمریکایی یونیفورمپوش همیشه آماده فداکاری برای آزادی، دموکراسی و سبک زندگی آمریکایی هستند.»
آمادگی آلبرایت برای پذیرش فداکاری های نیروهای آمریکایی اعطا شده زمانی که از ژنرال کالین پاول معروف پرسید: "اگر ما نتوانیم از آن استفاده کنیم، همیشه از داشتن این ارتش عالی که همیشه در مورد آن صحبت می کنید، چه فایده ای دارد؟" پاول در خاطرات خود نوشت: "فکر می کردم آنوریسم دارم."
اما خود پاول بعداً به نومحافظهکاران تسلیم شد.دیوانه های لعنتیهمانطور که در خلوت آنها را خطاب می کرد و دروغ هایی را که برای توجیه حمله غیرقانونی به عراق در فوریه 2003 به شورای امنیت سازمان ملل متحد می ساختند، با وظیفه شناسی خواند.
در 25 سال گذشته، دولتهای هر دو حزب در هر مرحله به «دیوانهها» تن دادهاند. لفاظی استثنایی آلبرایت و نئومحافظهکاران، که اکنون استانداردی در طیف سیاسی ایالات متحده است، ایالات متحده را به درگیریهایی در سرتاسر جهان سوق میدهد، به شیوهای صریح و مانوی که طرفی را که از آن حمایت میکند بهعنوان طرف خیر و طرف مقابل را به عنوان طرف خوب تعریف میکند. شر، از بین بردن هر شانسی که ایالات متحده بعداً بتواند نقش یک میانجی بی طرف یا معتبر را بازی کند.
امروز، این در جنگ یمن صادق است، جایی که ایالات متحده تصمیم گرفت به جای بی طرفی و حفظ اعتبار خود به عنوان یک میانجی بالقوه، به ائتلافی به رهبری عربستان سعودی بپیوندد که مرتکب جنایات جنگی سیستماتیک شد. این امر همچنین در مورد چک سفید آمریکا برای تجاوز بیپایان اسرائیل به فلسطینیها که تلاشهای میانجیگری آن را به شکست محکوم میکند، صدق میکند.
با این حال، برای چین، دقیقاً سیاست بی طرفی آن است که این کشور را قادر می سازد تا در توافق صلح میان ایران و عربستان سعودی میانجیگری کند و همین امر در مورد صلح موفق اتحادیه آفریقا نیز صدق می کند. مذاکرات در اتیوپی و به امید ترکیه میانجی گری بین روسیه و اوکراین، که ممکن بود در دو ماه اول به کشتار در اوکراین پایان دهد، اما به دلیل عزم آمریکا و انگلیس برای ادامه تلاش برای فشار و تضعیف روسیه.
اما بیطرفی برای سیاستگذاران ایالات متحده به یک تنفر تبدیل شده است. تهدید جورج دبلیو بوش، "شما یا با ما هستید یا علیه ما" به یک فرض ثابت، اگر ناگفته، در سیاست خارجی ایالات متحده در قرن بیست و یکم تبدیل شده است.
پاسخ مردم آمریکا به ناهماهنگی شناختی بین مفروضات اشتباه ما در مورد جهان و دنیای واقعی که مدام با آن برخورد میکنند، چرخش به درون و پذیرش اخلاق فردگرایی بوده است. این می تواند از جدایی معنوی عصر جدید تا نگرش شوونیستی آمریکا اول باشد. هر شکلی که برای هر یک از ما باشد، به ما این امکان را میدهد که خودمان را متقاعد کنیم که صدای دور بمبها، هر چند بیشتر امریکایی مشکل ما نیست
رسانه های شرکتی ایالات متحده ناآگاهی ما را به شدت تایید کرده و افزایش داده اند کاهش پوشش خبری خارجی و تبدیل اخبار تلویزیون به یک اتاق پژواک سود محور که توسط کارشناسان استودیوهایی که به نظر میرسد حتی کمتر از بقیه درباره جهان میدانند، جمعآوری میشود.
اکثر سیاستمداران ایالات متحده در حال حاضر از طریق رشوه قانونی سیستم از محلی به ایالتی گرفته تا سیاست ملی، و بدون اطلاع از سیاست خارجی به واشنگتن می آیند. این آنها را به اندازه مردم در برابر کلیشه های نئومحافظه کاری آسیب پذیر می کند، مانند ده یا دوازده موردی که در توجیه مبهم آلبرایت برای بمباران عراق جمع شده اند: آزادی، دموکراسی، شیوه زندگی آمریکایی، ایستادگی، خطر برای همه ما، ما آمریکا هستیم، ضروری است. ملت، فداکاری، مردان و زنان آمریکایی با لباس متحدالشکل، و "ما باید از زور استفاده کنیم."
جمهوری خواهان و دموکرات ها در مواجهه با چنین دیوار محکمی از انگیزه ملی گرایانه، سیاست خارجی را محکم در دستان باتجربه اما مرگبار نئومحافظه کاران قرار داده اند، کسانی که برای 25 سال فقط هرج و مرج و خشونت را برای جهان به ارمغان آورده اند.
همه اعضای کنگره به جز اصولگراترین مترقی یا آزادی خواه، با سیاست هایی کنار می آیند که آنقدر در تضاد با دنیای واقعی است که خطر نابودی آن را، چه از طریق تشدید جنگ و چه با انفعال انتحاری در مورد بحران آب و هوا و سایر دنیای واقعی، در پیش می گیرند. مشکلاتی که اگر بخواهیم زنده بمانیم باید با کشورهای دیگر برای حل آنها همکاری کنیم.
جای تعجب نیست که آمریکایی ها فکر می کنند مشکلات جهان حل نشدنی است و صلح دست نیافتنی است، زیرا کشور ما کاملاً از لحظه تک قطبی سلطه جهانی خود سوء استفاده کرده است تا ما را متقاعد کند که چنین است. اما این سیاستها انتخاب هستند و جایگزینهایی هم وجود دارد، همانطور که چین و سایر کشورها بهطور چشمگیری نشان میدهند. لولا داسیلوا رئیس جمهور برزیل پیشنهاد تشکیل یک "باشگاه صلحکشورهای صلحجو برای پایان دادن به جنگ در اوکراین میانجیگری کنند و این امید جدیدی را برای صلح ایجاد میکند.
پرزیدنت بایدن در طول مبارزات انتخاباتی و اولین سال ریاست جمهوری خود بارها و بارها وعده داده شده برای آغاز دوره جدیدی از دیپلماسی آمریکا، پس از دهه ها جنگ و هزینه های نظامی بی سابقه. زک ورتین، اکنون مشاور ارشد لیندا توماس-گرینفیلد، سفیر سازمان ملل متحد، نوشت در سال 2020، تلاش بایدن برای «بازسازی یک وزارت خارجه از بین رفته» باید شامل ایجاد یک «واحد پشتیبانی میانجیگری... با کارکنان متخصصانی باشد که وظیفه آنها این است که اطمینان حاصل کنند دیپلماتهای ما ابزارهای لازم برای موفقیت در برقراری صلح را در اختیار دارند».
پاسخ ناچیز بایدن به این تماس ورتین و دیگران در نهایت بود پرده برداری کرد در مارس 2022، پس از اینکه ابتکارات دیپلماتیک روسیه را رد کرد و روسیه به اوکراین حمله کرد. واحد پشتیبانی مذاکرات جدید وزارت امور خارجه متشکل از سه کارمند جوان در دفتر عملیات درگیری و تثبیت است. این میزان تعهد نمادین بایدن به برقراری صلح است، زیرا درب انبار در باد می چرخد و چهار نفر سوارکاران آخرالزمان - جنگ، قحطی، فتح و مرگ - در سراسر زمین به سرعت در حال اجرا است.
همانطور که زک ورتین نوشت: «اغلب فرض بر این است که میانجیگری و مذاکره مهارتهایی هستند که به آسانی برای هر کسی که درگیر سیاست یا دیپلماسی است، بهویژه دیپلماتهای کهنهکار و منصوبان ارشد دولت، در دسترس است. اما اینطور نیست: میانجیگری حرفه ای به خودی خود یک حرفه تخصصی و اغلب بسیار فنی است.
کشتار جمعی جنگ نیز تخصصی و فنی است و ایالات متحده اکنون نزدیک به الف سرمایه گذاری می کند تریلیون دلار در سال در آن. انتصاب سه کارمند کوچک وزارت امور خارجه برای تلاش برای برقراری صلح در جهانی که توسط ماشین جنگی تریلیون دلاری کشورشان تهدید و مرعوب شده است، تنها تأیید می کند که صلح اولویتی برای دولت ایالات متحده نیست.
By کنتراست، اتحادیه اروپا تیم پشتیبانی میانجیگری خود را در سال 2009 ایجاد کرد و اکنون 20 عضو تیم دارد که با تیم های دیگر از کشورهای اتحادیه اروپا کار می کنند. دپارتمان امور سیاسی و صلح سازمان ملل دارای کارکنانی است 4,500، در سراسر جهان گسترش یافته است.
تراژدی دیپلماسی آمریکایی امروز این است که دیپلماسی برای جنگ است نه برای صلح. اولویتهای وزارت امور خارجه نه برقراری صلح و نه حتی پیروزی در جنگها است، چیزی که ایالات متحده از سال 1945 در انجام آن شکست خورده است، جدای از تسخیر پایگاههای کوچک استعماری نو در گرانادا، پاناما و کویت. اولویتهای واقعی آن قلدری سایر کشورها برای پیوستن به ائتلافهای جنگی به رهبری ایالات متحده و خرید تسلیحات آمریکایی و بیصدا کردن است. خواستار صلح است در مجامع بین المللی، برای اجرای غیرقانونی و مرگبار تحریم های قهریو برای دستکاری کشورهای دیگر در قربانی کردن مردم آنها در جنگ های نیابتی ایالات متحده
نتیجه این است که به گسترش خشونت و هرج و مرج در سراسر جهان ادامه دهیم. اگر میخواهیم حکاممان را از سوق دادن ما به سمت جنگ هستهای، فاجعه آبوهوا و انقراض دستهجمعی باز داریم، بهتر است چشمپوشیهایمان را برداریم و به جای منافع جنگافروزان و جنگافروزان، بر سیاستهایی پافشاری کنیم که بهترین غرایز و منافع مشترک ما را منعکس میکند. تاجران مرگ که از جنگ سود می برند.
Medea Benjamin و Nicolas JS Davies نویسندگان این کتاب هستند جنگ در اوکراین: ایجاد یک درگیری بی معنی, توسط OR Books در نوامبر 2022 منتشر شد.
Medea Benjamin بنیانگذار سازمان CODEPINK برای صلح، و نویسنده چندین کتاب ، از جمله در داخل ایران: تاریخ و سیاست واقعی جمهوری اسلامی ایران.
نیکلاس جی اس دیویس یک روزنامه نگار مستقل ، محقق CODEPINK و نویسنده است خون بر روی دستان ما: حمله آمریکا و نابودی عراق.
پاسخ 4
مقاله ای شگفت انگیز از دو تن از بهترین حقیقت گویان در آمریکای امروزی.
کار عالی سندی و مدیا!
ما به اطلاعات واقعی، آموزش برای صلح آمیز و مهارت های ایجاد صلح نیاز داریم.
افشای نقص منطقی که استثناگرایی آمریکا بر آن استوار است، مفید خواهد بود.
فرض کنید جامعه ای در واقع به نظام های برتر مبادله اقتصادی، آداب اجتماعی و/یا سازمان سیاسی ضربه زده است.
چگونه این امر چیزی غیر از الگوبرداری را ایجاب میکند، زیرا علیرغم آن، اعضای جامعه همچنان موجوداتی از همان ماهیت اعضای جوامع دیگر هستند و بنابراین از حقوق طبیعی یکسانی برخوردارند؟ و بنابراین، آنها و جوامعشان باید جایگاه یکسانی برای تکامل و تغییر با اراده انباشته خود داشته باشند.
در عوض، واشنگتن از پشت "رهبری" می کند - اسلحه در پشت "پیروان" ناخواسته آنها.