توسط دیوید سوانسون
دو ارتش بزرگ هستهای جهان اکنون در سوریه در یک جنگ هستند و اگر دقیقاً در دو طرف مخالف نباشند، قطعاً در یک طرف نیستند. اگر نگوییم هدف اولیه ایالات متحده در سوریه، سرنگونی دولت سوریه است. اگر نگوییم هدف اولیه روسیه، حفظ حکومت سوریه است. خصومت ها در هر کشوری نسبت به دیگری در حال ایجاد است. نامزدهای جمهوریخواه برای ریاستجمهوری تلاش میکنند در خصومت با روسیه از یک نامزد دموکرات برای ریاستجمهوری پیشی بگیرند. نیروهای مسلح آمریکا در سوریه مشتاق سرنگونی هواپیماهای روسی هستند. روسیه و آمریکا و متحدانش آشکارا از پروازهای یکدیگر ناراضی هستند. هیلاری کلینتون خواهان ایجاد منطقه پرواز ممنوع است. هواپیماهای اسرائیلی و روسی قبلاً به درگیری نزدیک شده اند. اسرائیل به پایگاهی که روسیه از آن استفاده می کند حمله کرده است، یا حداقل روسیه می گوید که دارد.
به نظر من این خطرناکتر از بحران موشکی کوبا است. این بحران موشکی کوبا با سلاحهای هستهای بیشتر، مقامات منتخب دیوانهتر، بازیگران دولتی و غیردولتی متعدد در ترکیب، جنگ داخلی غیرقابل پیشبینی در جریان است، ماشین تبلیغاتی با پیچیدگی بالاتر و فساد شدید، و افکار عمومی بیش از حد سردرگم و توهم شده است. برای تحمیل هر نوع تأثیر مثبت در همه.
و وقتی مردم را مسخره میکنم، خودم را در آن میکنم. اجازه دهید به شما ایده بدهم که من چقدر بی ارتباط هستم. من فکر می کردم که هر فعال صلح در ایالات متحده با توسعه جدید روسیه در بمباران سوریه مخالفت کند. ما همیشه گفتهایم، و حتی برخی از ما معتقد بودهایم، جنگ غیراخلاقی و غیرقانونی و غیرقابل قبول است، مهم نیست که چه کسی آن را انجام داده است. ما عمدتاً با جنگهای ایالات متحده مخالف بودهایم، زیرا ایالات متحده شرطبندی اصلی جنگها است و به دلیل اینکه ما در ایالات متحده زندگی میکنیم، همیشه گفتهایم که اگر کشورهای دیگری ماجراجویی در سراسر جهان را شروع کنند و کشورها را بمباران کنند، ما نیز با آن مخالفت خواهیم کرد. و برخی از ما به آن اشاره داشتیم. ما همیشه استدلال کردهایم که بمبها غیرنظامیان را به همراه سربازان عادی که در طرف اشتباه گیر کردهاند، میکشند. ما همیشه به تمام شواهدی اشاره کردهایم که نشان میدهد بمبها نفرت بیشتر، خشونت بیشتر و دشمنان بیشتری ایجاد میکنند. ما گفتیم که بمب های آمریکا گل دموکراسی نکارند. آنها بذرهای واکنش خشونت آمیز را می کارند. آیا اکنون باید فرض کنیم که بمب های روسیه متفاوت است؟ چون نمیتوانستم بیشتر از این اشتباه کنم که مردم چگونه واکنش نشان میدهند.
به نظر می رسد که بسیاری بمب های روسیه را تحمیل نظم و قانون، بمباران مردم مناسبی می دانند که ایالات متحده در انجام آن ناکام بود، و مقاومت در برابر تلاش های شیطانی گرم کننده ایالات متحده.
البته، روسیه از یک دولت قانونی حمایت می کند، نه از گروه های شورشی. البته قبل از اینکه روسیه به این مرحله از درگیری برسد، ایالات متحده و هر طرف دیگری که درگیر بود، در یک مسیر طولانی فاجعه و وحشت قرار داشتند. اما چگونه حمایت از یک دولت قانونی به شما یک چک سفید برای انداختن بمب بر روی مردم می دهد؟ اگر روسیه با بمباران میدان تحریر در سال 2011 از دولت قانونی مصر حمایت می کرد، آیا همین ناظران تشویق می کردند؟ روسیه سال ها است که یک دولت قاتل وحشیانه در سوریه را مسلح کرده و از آن حمایت می کند و به جنگ نیابتی دامن می زند. ایالات متحده و متحدان خلیجی اش سال هاست که در حال تسلیح، آموزش و کمک به طرف های مختلف در جنگ هستند. جریان مداوم تسلیحات سال ها است که وضعیت را بدتر کرده است. تشدید مداوم خشونت ها برای سال ها وضعیت را بدتر کرده است. چرا این کار را نمی کند؟ همیشه انجام می دهد.
البته میتوان انتظار داشت که بسیاری از فعالان «صلح» که سالها از تلاشهای آمریکا برای سرنگونی دولت سوریه حمایت کردهاند، بمباران روسیه را محکوم کنند. اما در مورد کسانی از ما که با امپریالیسم آمریکا مخالفت کردهایم و با خشم تمام اتهامات طرفداران بزرگ بشار اسد را رد کردهایم، چه میگوییم؟
من در سال های اخیر ده ها بار در تلویزیون روسیه حضور داشته ام تا اقدامات آمریکا در عراق و سوریه را محکوم کنم. اغلب RT یک ویدیوی یوتیوب و یک داستان متنی در مورد مصاحبه پس از آن ایجاد می کند. هفته گذشته من در جریان بودم و ظاهراً انتظار داشتند که من برای بمبهای روسیه تشویق کنم، اما من آنها را محکوم کردم و همچنین دولت سوریه را به همراه ایالات متحده و متحدان متعددش محکوم کردم. مصاحبهکننده شوکه به نظر میرسید، اما پخش زنده بود - آنها چه میتوانستند بکنند؟ من هیچ یوتیوبی ندیدم من هنوز تماس دیگری از RT نداشتم. (انصافاً، من بیش از یک سال پیش با گرم شدن ایالات متحده در MSNBC مخالفت کردم و هنوز چیزی از آن نشنیدم آنها را.)
من در روز جمعه آنقدر بی ارتباط بودم که، با وجود اینکه انتظار داشتم این خط پرسش و پاسخ من از RT به آن پاسخ داده شود، تصور می کردم که فعالان صلح همگی با من موافق بودند. معلوم می شود که خیلی ها به وضوح این کار را نمی کنند، و بسیاری دیگر همان چیزی را که RT انجام داد در مورد من تصور می کنند، یعنی اینکه من باید از این که روسیه بمب ها را روی سوری ها می ریزد هیجان زده باشم.
وقتی در فعالیت های آنلاین شرکت می کنید و برای صدها هزار نفر ایمیل می فرستید، پاسخ های بسیار متنوعی دریافت می کنید. یکی از انواع پاسخ هایی که اغلب اعصاب من را به هم می زند، پاسخ چرایی-من-در-ایمیل- علت-من-تو ذکر نکردی- است. دریافت پیام های خشمگین مبنی بر اینکه در دادخواست شما علیه یک قرارداد تجاری شرکتی ذکر نشده است، جالب نیست. شهروندان متحده تصمیم یا کمپین شما برای پایان دادن به جنگ در افغانستان به جنگ یمن اشاره نکرد. این شکایات معمولاً با اتهام نیت شیطانی و همدستی فاسد همراه است. این پدیده با افزایش جنگ ها افزایش یافته است. و با سنت دیرینه فرض می شود که مخالفت با یک طرف در جنگ برابر است با حمایت از طرف دیگر ادغام شده است. اگر نمیخواهید اسرائیلیها فلسطینیها را بکشند، باید بخواهید که فلسطینیها اسرائیلیها را بکشند. این خط فکری در همه جا وجود دارد. بنابراین، اکنون ایمیلهای خشمگینی دریافت میکنم که به دلیل حمایت از بمبهای روسیه در سوریه یا بمبهای سوریه در سوریه به من حمله میکنند، وقتی ایمیلی در مخالفت با خط لوله گاز شکسته یا محکوم کردن بمباران بیمارستانی در افغانستان ارسال میکنم.
برخی از روحهای عاقل، بلافاصله پس از شروع بمباران روسیه در سوریه، اعلام کردند که ما باید با بمباران همه طرفها مخالفت کنیم. من احمقانه فرض کردم که این بدون گفتن است. من انتقاد سازنده را نادیده گرفتم که نباید در مورد هیچ چیزی بدون مخالفت با بمباران روسیه صحبت کنم وگرنه همه به این نتیجه می رسند که من طرفدار آن هستم. متعجب؟ چرا در دنیا آنها چنین فکر می کنند؟ من کار کرده ام مجموعه ای از استدلال ها برای لغو کامل جنگ. چرا من به طور ناگهانی از جنگ حمایت می کنم - و خطرناک ترین تحول در جنگ در تاریخ این سیاره؟ این دیوانه است، فکر کردم. اما من خیلی دور از تماس بودم.
ایده مخالفت با همه جنگ ها، اگرچه هزاران نفر نام خود را روی آن امضا می کنند، واقعاً توسط خیلی ها درک نمی شود، می ترسم. من فکر می کنم که آن را به عنوان یک لفاظی بی معنی، ساده سازی بی ضرر در نظر می گیرند. البته منظورشان همه جنگ نیست، منظورشان فقط جنگ های بد است، من جلوتر می روم و امضا می کنم که. در اعماق ذهن حتی برخی از فداکارترین، شجاع ترین و اصولگراترین فعالان صلح، ایمان به نیروی بی رحمانه، اتکا به استراتژی موازنه قوا، امید به اینکه جنگ به درستی توسط احزاب درست در مکان های مناسب به راه انداخته شود نهفته است. پایان دادن به جنگ های نامناسب و ایجاد غیبت جنگ.
فکر میکنم فهرستی از همه جنگهای فعال، و همه طرفهای درگیر در آن، با عبارت «من با اینها مخالفم:» در بالا تهیه خواهم کرد. البته من با اقدامات مخفیانه نیروهای "ویژه" نیز مخالفم. من با قتل با هواپیماهای بدون سرنشین مخالف هستم که هرگز درباره آنها صحبت نشده است. و البته من امیدوار هستم که مخالفان جنگ با هواپیماهای بدون سرنشین غمگین شوند تا تشویق شوند وقتی کشورهایی غیر از ایالات متحده شروع به دستگیری در ارتکاب قتل با هواپیماهای بدون سرنشین کنند. بیایید به آن فکر کنید، هیچ راهی برای ایجاد یک لیست جامع وجود ندارد. شما فقط باید باور کنید که من با همه جنگ ها مخالفم، و من فقط باید این را بارها و بارها و بارها تکرار کنم. به هر حال، اگر روابط ایالات متحده و روسیه به مسیری که ترسیم کردهاند ادامه پیدا کند، شاید مدت زیادی برای گفتن آن باقی نمانده باشد.
پاسخ 5
مقاله خوب و درست ادامه دارد!
بعد از چند روز سردرگمی، دقیقاً به دیدگاه شما رسیدم دیوید. متشکرم.
این غم انگیز است که مخالفان جنگ باید پیوستگی خود را توضیح دهند. اما، دیوید، به این کار ادامه بده!
خوب گفتی خشونت و جنگ باعث ایجاد خشونت و جنگ بیشتر می شود. سیاست ها و ساخت سلاح اجازه آن را می دهد. از زمین بازی، از سرگرمی، از فرهنگ اسلحه و حتی برخی از بخشهای پلیس، از طریق استثمار و استعمار، از طریق دروغهای سیاسی و تبلیغات، تا هیروشیما و ناکازاکی، حتی تا جنگ هستهای غیرقابل تصور. حفظ صلح در صلح مستلزم هوشیاری ابدی است. متشکرم.
از دیوید برای سلامتی کهنه سرباز جنگ ویتنام تشکر می کنم