نوشته میکائیل بوک، World BEYOND Warنوامبر 22، 2021
مدرس استراتژی استفان فورس در روزنامه هلسینکی ادعا می کند Hufvudstadsbladet روسیه در حال تدارک حمله به اوکراین است.
اینطور به نظر می رسد.
اگر چنین باشد، روسیه به آمادگیهای دولتهای ایالات متحده و اوکراین برای ادغام قطعی اوکراین در امپراتوری جهانی ایالات متحده پاسخ میدهد و پیشروی نظامی غرب علیه روسیه را که در نیمه دوم دهه 1990 آغاز شد، تکمیل میکند.
فورس همچنین معتقد است که «بحران نفرت انگیز پناهندگان در مرزهای اتحادیه اروپا و ناتو در لهستان و لیتوانی. . . ویژگیهای یک عملیات فریب روسی، یک ماسکیروکا را نشان میدهد، که روش دیگری برای انداختن همه تقصیرها برای آنچه در مرزها روی میدهد به گردن پوتین است.
خطر یک درگیری نظامی بزرگ متأسفانه همزمان با تشدید تنشهای نظامی-سیاسی در آسیا، به ویژه در مورد آینده تایوان، در قسمت ما از جهان افزایش یافته است. استفاده از هزاران مهاجر بهعنوان مهرههای بازی، انزجار موجهی را برمیانگیزد، اما استفاده از جمعیت 45 میلیونی اوکراین و 23 میلیون نفری تایوان به عنوان تراشه در بازی ژئوپلیتیک چه احساساتی را برمیانگیزد؟
شاید این امر نباید منجر به طغیان احساسات و اتهامات شود، بلکه باید تامل برانگیز باشد.
جنگ سرد با اتحاد جماهیر شوروی به پایان نرسید. در حال انجام است، البته در اشکال ژئوپلیتیکی اورولی بیشتر از قبل. اکنون سه طرف جهانی در آن حضور دارند، درست مانند «اوراسیا، اقیانوسیه و آسیای شرقی» در «1984» اورول. تبلیغات، «اقدامات ترکیبی» و نظارت بر شهروندان نیز دیستوپیایی است. آدم افشاگری های اسنودن را به یاد می آورد.
علت اصلی جنگ سرد، مانند گذشته، سیستم های تسلیحات هسته ای و تهدید دائمی آنها برای آب و هوا و حیات روی زمین است. این سیستم ها «ساختار عمیق جنگ سرد» را تشکیل داده و ادامه می دهند. من این عبارت را از مورخ ای پی تامپسون وام گرفته ام و بنابراین امیدوارم انتخاب راهی را یادآوری کنم که ممکن است هنوز برای ما باز باشد. ما می توانیم سعی کنیم از سازمان ملل متحد و قوانین بین المللی به عنوان پلت فرم خود برای لغو سیستم های تسلیحات هسته ای استفاده کنیم. یا میتوانیم جنگ سرد را به دلیل گرم شدن بیش از حد روابط ابرقدرتها یا اشتباهاً به سوی یک فاجعه هستهای سوق دهیم.
اتحادیه اروپای مدرن و بزرگ هنوز در مرحله اول جنگ سرد وجود نداشت. این تنها در دهه 1990 به وجود آمد، زمانی که مردم امیدوار بودند که جنگ سرد سرانجام در تاریخ ثبت شده است. برای اتحادیه اروپا چه معنایی دارد که جنگ سرد هنوز ادامه دارد؟ در حال حاضر و در آینده نزدیک، شهروندان اتحادیه اروپا تمایل دارند به سه حزب تقسیم شوند. اول، کسانی که معتقدند چتر هسته ای ایالات متحده قلعه قدرتمند ما است. ثانیا، کسانی که می خواهند باور کنند که نیروی حمله هسته ای فرانسه می تواند قلعه قدرتمند ما باشد یا خواهد بود. (این ایده مطمئناً برای دوگل بیگانه نبود و اخیراً توسط مکرون پخش شده است). در نهایت، نظری که خواهان اروپای عاری از سلاح هسته ای و اتحادیه اروپا است که به کنوانسیون سازمان ملل در مورد منع سلاح های هسته ای (TPNW) پایبند باشد.
هر کسی که تصور می کند خط سوم نظر تنها توسط چند شهروند اتحادیه اروپا نمایندگی می شود در اشتباه است. اکثریت آلمانیها، ایتالیاییها، بلژیکیها و هلندیها میخواهند پایگاههای هستهای آمریکا را از قلمرو کشورهای ناتوی خود حذف کنند. حمایت عمومی از خلع سلاح هسته ای اروپا و الحاق به کنوانسیون سازمان ملل متحد نیز در بقیه اروپای غربی، به ویژه در کشورهای شمال اروپا، قوی است. این در مورد کشور دارای سلاح هسته ای فرانسه نیز صدق می کند. یک نظرسنجی (که توسط IFOP در سال 2018 انجام شد) نشان داد که 67 درصد از مردم فرانسه میخواهند دولتشان به TPNW بپیوندد در حالی که 33 درصد فکر میکنند که نباید. اتریش، ایرلند و مالت قبلاً TPNW را تصویب کرده اند.
همه اینها برای اتحادیه اروپا به عنوان یک نهاد چه معنایی دارد؟ این بدان معناست که اتحادیه اروپا باید شجاع باشد و از گنجه بیرون بیاید. اتحادیه اروپا باید جرأت کند از مسیری که در حال حاضر توسط دشمنان جنگ سرد در پیش گرفته است منحرف شود. اتحادیه اروپا باید بر اساس نظر بنیانگذار خود آلتیرو اسپینلی مبنی بر اینکه اروپا باید خلع سلاح هسته ای شود (که او در مقاله "پیمان آتلانتیک یا اتحاد اروپا" ارائه کرد، استوار شود. امور خارجه شماره 4، 1962). در غیر این صورت، اتحادیه از هم خواهد پاشید در حالی که خطر جنگ جهانی سوم افزایش می یابد.
کشورهایی که به کنوانسیون سازمان ملل متحد در مورد منع سلاحهای هستهای ملحق شدهاند به زودی برای اولین بار از زمان لازمالاجرا شدن آن در ژانویه دیدار خواهند کرد. این نشست قرار است در 22 تا 24 مارس 2022 در وین برگزار شود. اگر کمیسیون اروپا حمایت خود را اعلام کند چه میشود؟ چنین حرکت استراتژیک از سوی اتحادیه اروپا واقعا تازه خواهد بود! در عوض، اتحادیه اروپا در نگاهی به گذشته سزاوار جایزه صلحی است که کمیته نوبل خیلی زود در سال 2012 به اتحادیه اعطا کرد. اتحادیه اروپا باید جرات حمایت از کنوانسیون سازمان ملل را داشته باشد. و فنلاند باید جرأت کند که فشارهای کوچکی به اتحادیه اروپا در این جهت بدهد. همه نشانه های زندگی در مبارزه با جنگ سرد مورد استقبال قرار می گیرد. حداقل نشانه حیات، مانند سوئد، گرفتن وضعیت ناظر و فرستادن ناظران به جلسه در وین است.
یک دیدگاه
پس از گوش دادن به مصاحبه دکتر هلن کالدیکات در مورد وضعیت جهان در یک سایت WBW، به یاد بیاورم که چگونه برای بسیاری از اروپایی ها در دهه 1980 واضح بود که ایالات متحده می خواهد جنگ جهانی سوم را در خاک و خاک بجنگد. آب های سایر کشورها تا حد امکان. نخبگان ژئوپلیتیک/قدرت آن، همانطور که امروز هم چنین است، توهم میخوردند که به نحوی بهتر زنده میماند! بیایید امیدوار باشیم که رهبری اتحادیه اروپا بتواند به خود بیاید!