نوشته جورج لیکی، راه انداختن عدم خشونت، فوریه 28، 2022
یکی از رایج ترین و خطرناک ترین فرضیات در جهان این است که خشونت ما را ایمن نگه می دارد.
من در ایالات متحده زندگی می کنم، کشوری که در آن هر چه بیشتر اسلحه داشته باشیم، امنیت کمتری داریم. این به من کمک می کند تا به فرضیات غیرمنطقی که مانع از تفکر خلاق می شوند توجه کنم.
انتخاب دولت اوکراین برای استفاده از ارتش خود برای دفاع در برابر روسیه مرا به یاد تضاد فاحش بین انتخاب های دولت دانمارک و نروژ در مواجهه با تهدید ماشین جنگی آلمان نازی می اندازد. مانند دولت اوکراین، دولت نروژ نیز جنگ نظامی را انتخاب کرد. آلمان حمله کرد و ارتش نروژ تا مدار قطب شمال مقاومت کرد. رنج و زیان گسترده ای وجود داشت و حتی پس از پایان جنگ جهانی دوم، سال ها طول کشید تا نروژی ها بهبود یابند. زمانی که در سال 1959 در نروژ درس می خواندم، جیره بندی هنوز پابرجا بود.
دولت دانمارک - که به یقین نروژیها میدانست که از نظر نظامی شکست خواهند خورد - تصمیم گرفت که نبرد. در نتیجه، آنها توانستند خسارات خود را در مقایسه با نروژی ها، از نظر سیاسی و اقتصادی، و همچنین رنج فوری مردم خود، به حداقل برسانند.
شعله آزادی همچنان در هر دو کشور تحت اشغال روشن بود. همراه با یک جنبش زیرزمینی که شامل خشونت میشد، مبارزات غیرخشونتآمیز در چندین جبهه آغاز شد که باعث افتخار هر دو کشور شد. دانمارکی ها بیشتر یهودیان خود را از هولوکاست نجات دادند. نروژی ها یکپارچگی سیستم آموزشی و کلیسای دولتی خود را حفظ کردند.
هم دانمارکیها و هم نروژیها با قدرت نظامی عظیمی روبرو بودند. دانمارکی ها ترجیح دادند از ارتش خود استفاده نکنند و به جای آن تا حد زیادی به مبارزه بدون خشونت متکی بودند. نروژی ها از ارتش خود استفاده کردند، بهای گزافی برای آن پرداختند و سپس عمدتاً به مبارزه بدون خشونت روی آوردند. در هر دو مورد، خشونت پرهیز از آمادگی - با استراتژی بداهه و بدون آموزش - پیروزی هایی را به ارمغان آورد که یکپارچگی کشورهایشان را حفظ کرد.
بسیاری از اوکراینیها آماده دفاع غیرخشونتآمیز هستند
یک مطالعه قابل توجه از دیدگاه خود اوکراینی ها در مورد شانس دفاع غیرخشونت آمیز و اینکه آیا آنها در پاسخ به تهاجم مسلحانه خارجی در مقاومت مسلحانه یا غیرخشونت آمیز شرکت می کنند وجود دارد. شاید به دلیل موفقیت چشمگیر آنها در سرنگونی غیرخشونت آمیز دیکتاتوری خود، نسبت شگفت انگیزی نه فرض کنید که خشونت تنها گزینه آنهاست.
به عنوان Maciej Bartkowski، مشاور ارشد مرکز بین المللی درگیری های غیر خشونت آمیز، توصیف یافتهها، «اکثریتهای آشکار روشهای مقاومت غیرخشونتآمیز مختلفی را انتخاب کردند - از نمادین تا مخرب تا اقدامات مقاومت سازنده علیه اشغالگر - به جای اقدامات خشن شورشی».
خشونت گاهی موثر است
من استدلال نمی کنم که تهدید یا استفاده از خشونت هرگز به نتیجه مثبتی نمی رسد. در این مقاله کوتاه، من بحث فلسفی بزرگتر را کنار می گذارم و کتاب برجسته آلدوس هاکسلی را به نام «هدف ها و ابزارها» به خوانندگانی که می خواهند عمیق تر کاوش کنند، توصیه می کنم. منظور من در اینجا این است که باور قانع کننده به خشونت افراد را تا حدی غیرمنطقی می کند که بارها و بارها به خودمان آسیب بزنیم.
یکی از راه هایی که ما آسیب می بینیم کاهش خلاقیت است. چرا وقتی کسی خشونت را پیشنهاد می کند، دیگران می گویند "بیایید بررسی کنیم و ببینیم آیا راهی غیرخشونت آمیز برای انجام آن وجود دارد؟"
در زندگی خودم بارها با خشونت مواجه شده ام. من بوده ام در اواخر شب در یک خیابان توسط یک باند متخاصم محاصره شده است، من یک چاقو روی من کشید سه بار، من رو به پایین اسلحه ای که روی شخص دیگری کشیده شده بود، و من یک بوده است محافظ بدون خشونت برای فعالان حقوق بشر توسط جوخه های ضربه ای تهدید می شود.
من نمیتوانم به طور قطعی نتیجه ابزارهای خشونتپرهیزانه یا خشونتآمیز را زودتر از موعد بدانم، اما میتوانم درباره ماهیت اخلاقی خود ابزار قضاوت کنم.
من بزرگ و قوی هستم و مدتی قبل جوان بودم. من متوجه شده ام که در موقعیت های تهدیدآمیز، و همچنین درگیری های بزرگ تری که با اقدام مستقیم وارد می شویم، این احتمال وجود دارد که با خشونت به پیروزی های تاکتیکی دست یافته باشم. من همچنین می دانستم که این شانس وجود دارد که بتوانم با خشونت پرهیز کنم. من معتقد بودم که در مورد خشونت پرهیزی شانس بهتر است، و شواهد زیادی در کنار من وجود دارد، اما چه کسی در هر موقعیتی با اطمینان میداند؟
از آنجایی که نمیتوانیم با اطمینان بدانیم، این سوال باقی میماند که چگونه تصمیم بگیریم. این می تواند برای ما به عنوان افراد، و همچنین برای رهبران سیاسی، نروژی، دانمارکی یا اوکراینی چالش برانگیز باشد. این کمکی نمی کند که فرهنگ خشونت دوستی با پاسخ خودکار خود مرا هل دهد. برای اینکه مسئولیت پذیر باشم، باید یک انتخاب واقعی داشته باشم.
اگر وقت داشته باشم، می توانم کارهای خلاقانه انجام دهم و درباره گزینه های خشونت آمیز و غیرخشونت آمیز احتمالی تحقیق کنم. این می تواند کمک زیادی کند، و این کمترین چیزی است که می توانیم از دولت ها بخواهیم که برای شهروندانش تصمیم بگیرند. با این حال، بعید است که توسعه گزینههای خلاقانه به این معامله پایان دهد، زیرا وضعیت پیش روی ما همیشه منحصربهفرد است و بنابراین پیشبینی نتایج یک موضوع دشوار است.
من پایه محکمی برای تصمیم گیری پیدا کرده ام. من نمیتوانم به طور قطعی نتیجه ابزارهای خشونتپرهیزانه یا خشونتآمیز را زودتر از موعد بدانم، اما میتوانم درباره ماهیت اخلاقی خود ابزار قضاوت کنم. تفاوت اخلاقی آشکاری بین ابزارهای خشونت آمیز و غیرخشونت آمیز مبارزه وجود دارد. بر این اساس، من می توانم انتخاب کنم، و خودم را کاملاً در آن انتخاب قرار دهم. در 84 سالگی پشیمان نیستم.
یادداشت سردبیر: اشاره به مطالعه در مورد دیدگاه اوکراینی ها در مورد مقاومت غیرخشونت آمیز پس از انتشار اولیه به داستان اضافه شد.
جورج لایکی
جورج لیکی بیش از شش دهه در کمپین های اقدام مستقیم فعال بوده است. او که اخیراً از کالج Swarthmore بازنشسته شده بود، ابتدا در جنبش حقوق مدنی و اخیراً در جنبش عدالت جوی دستگیر شد. او 1,500 کارگاه آموزشی را در پنج قاره برگزار کرده و پروژههای فعالی را در سطوح محلی، ملی و بینالمللی رهبری کرده است. 10 کتاب و بسیاری از مقالات او منعکس کننده تحقیقات اجتماعی او در زمینه تغییرات در سطح جامعه و جامعه است. جدیدترین کتابهای او «اقتصاد وایکینگها: چگونه اسکاندیناویها آن را درست انجام دادند و ما نیز چگونه میتوانیم» (2016) و «چگونه برنده میشویم: راهنمای کمپین اقدام مستقیم بدون خشونت» (2018) هستند.