شمشیر به بلوارها | مصاحبه با پل K. Chappell

اعلان مجدد از مجله MOON 6 / 26 / 2017.

پل K. Chappell در 1980 متولد شد و در آلاباما، پسر مادر کره ای و پدر زاده ای که در جنگ های کره ای و ویتنام خدمت کرده است، بزرگ شده است. از آنجا که ارتش یک مرد عمیقا مضطرب بود، Chappell قدیمی تر مورد تجاوز قرار گرفت و جوان Paul را مورد آزار و اذیت قرار داد و با این وجود تصمیم گرفت که خود را به سمت ارتش ارتقا دهد، فارغ التحصیل از آکادمی نظامی ایالات متحده در غرب ایستگاه در 2002 و خدمت در عراق به عنوان یک کاپیتان ارتش در 2006. با این حال، حتی در طول سفر خود به وظیفه، Chappell شروع به شک و تردید که جنگ در حال ایجاد صلح - در خاورمیانه یا هر جای دیگر است.

سه سال بعد، در حالی که هنوز یک افسر فعال، Chappell اولین کتاب خود را منتشر کرد، آیا جنگ همیشه پایان خواهد یافت؟ چشم انداز سربازان صلح در قرن 21stاو از آن زمان پنج کتاب دیگر را در هفت کتاب خواند جاده صلح سری. ششمین عنوان، سربازان صلح، این سقوط (2017) و هفتمین 2020 خواهد بود. همه کتاب ها در یک سبک معتبر و در دسترس، نوشته شده است، با دقت تقطیر آموزش درس Chappell بیش از سال مبارزه شخصی برای یادگیری خود را از یک مرد جوان عصبانی، زخمی به یک سرباز، فعال صلح تبدیل شده است، و برای هشت سال گذشته، رهبری صلح کارگردان بنیاد صلح عصر هسته ای.

Chappell در نقش رهبری صلح خود، به جهان سفر می کند که در مورد ضرورت پایان دادن به جنگ و برقراری صلح صحبت می کند. در طی چند سال گذشته، تمرکز او به گسترش "سواد صلح، "که او توضیح می دهد مجموعه مهارت های ضروری برای بقای انسان است. 

چند سال پیش، با مقاله Chappell برای مقاله ای که در آن منتشر شد مصاحبه کردم مجله خورشید, و چاپ شده در MOON به عنوان "پایان دادن به جنگ"برای این مصاحبه، Chappell با من دو بار با تلفن صحبت کرد. - لسلی گودمن

ماه: شما در حال حاضر به دلیل علت صلح در سال 10، حتی در حالی که هنوز یک سرباز در عراق هستید، قهر کرده اید. آیا شما دلسرد هستید؟ آیا احساس می کنید که به عقب برگردیم؟

Chappell: نه من دلسردم وقتی علل رنج انسان را می فهمید، هیچ چیز اتفاق نمی افتد که تعجب آور است. اگر من مردی را که خوراک ناسالم و سیگار خوردم می دانستم، اگر بیماری قلبی داشت، شگفت زده نخواهم شد. من نیز نمی توانم دلسرد شوم زیرا می دانیم که او می تواند اقداماتی را برای بهبود سلامت خود و جلوگیری از حمله قلبی انجام دهد.

مردم نیازمندی های ناخوشایندی برای هدف، معنا، متعلق و خود ارزش دارند که از طریق مصرف گرایی در راه های سالم پر نمی شوند و در نتیجه خلاء ایجاد می کنند که می تواند توسط تعصب و افراط گرایی پر شود. انسانها همچنین توضیحات را می خواهند. برای مثال، هنگامی که همه چیز «با اشتباه» در کشور اتفاق می افتد، مردم می خواهند بدانند: چرا اقتصاد بد است؟ چرا تروریسم وجود دارد؟ توضیح برای همه این تجمع های دسته جمعی چیست؟ این نیاز به توضیحات بسیار قدرتمند است، اگر توضیحی دقیق نداشته باشیم، ما نادرستی ها را می یابیم. به عنوان مثال، اروپایی های قرون وسطی، که تمایل به توضیح برای طاعون دارند، اما نمی دانند که ویروس ها و باکتری ها چیست، گفت که طاعون توسط خدا یا سیارات ایجاد شده است.

روی هم رفته ، توضیحاتی که معتقدیم جهان بینی ما را ایجاد می کند. داشتن جهان بینی به اندازه داشتن غذا و آب مهم است. به همین دلیل است که اگر جهان بینی کسی را تهدید کنید ، او اغلب واکنش نشان می دهد گویی که او را از نظر جسمی تهدید می کنید. وقتی گالیله گفت زمین به جای برعکس ، به دور خورشید می چرخد ​​، کلیسای کاتولیک تهدید کرد که در صورت عدم تمایل ، او را شکنجه خواهد کرد. او جهان بینی آنها را تهدید کرد. وقتی با شخصی که با شما مخالف است از سیاست یا دین صحبت می کنید ، ممکن است پرخاشگر شود. معمولاً این پرخاشگری در قلمرو "ایستادن" قرار می گیرد ، اما گاهی اوقات این پرخاشگری می تواند جسمی - یا حتی کشنده شود - مانند زمانی که مردم برای اختلاف عقاید مذهبی یا سیاسی به جنگ می روند. و دقیقاً همانطور که پاسخ جنگ یا پرواز باعث می شود بسیاری از حیوانات فاصله ای بین خود و تهدید ایجاد کنند ، بسیاری از افراد هنگامی که جهان بینی آنها را به خطر می اندازید ، به راحتی از شما دور می شوند ، در فیس بوک از شما دوست نمی شوند و یا به طرقی دیگر فاصله ایجاد می کنند.

ماه: با این حال به نظر می رسد که ما در معرض انواع مختلفی از مردم، فرهنگ ها و جهان بینی ها قرار گرفته ایم. آیا جهان در حال نزدیک شدن و ارتباط بیشتر نیست؟

Chappell: بله، اما دیدن جهان در حال ارتباط بیشتر باعث شده است بسیاری از افراد احساس ناخوشایند یا حتی بی ارزش کنند. هنگامی که انسان ها در جوامع کوچک زندگی می کردند می دانستند که آنها جایگاهی دارند؛ آنها متعلق به؛ و متعلق به آن محل به آنها حس اعتماد به نفس داد. همانطور که جهان در سراسر جهان به هم متصل شده است، ما همچنین در جامعه اختلال ایجاد کرده ایم و نتیجه آن این است که بیشتر مردم احساس خستگی می کنند، بیگانه و بی نیرو هستند.

ماه: با این واقعیت که ممکن است آنها شغلی نداشته باشند و یا نمی توانند بیمه درمانی را پرداخت کنند، متضرر می شوند.

Chappell: درست. دو نوع فقر فقیر و فقر معنوی وجود دارد که عبارت است از فقر متعلق، معنا، خود ارزش، هدف و توضیحات مبتنی بر حقیقت. مردم از هر دو نوع فقر رنج می برند، اما افرادی که از فقر روحانی رنج می برند بسیار خطرناک تر از کسانی است که از فقر مادی رنج می برند. هیتلر نمی خواست آلمان را حکومت کند و اروپا را تسخیر کند زیرا او گرسنه و تشنه بود. او جنگ را به دلیل فقر روانی یا معنوی به عهده گرفت.

ماه: من به شما اطمینان می دهم که رهبران جنگ فقیر نیستند، اما در برابر خشم سفید و خشم سفید و واکنش - ملی گرایی غول پیکر سفید - که در حال حاضر شاهد آن نیستیم، وجود ندارد.

Chappell: بله اما من فکر می کنم که مردم به اشتباه اعتقاد دارند که فقر مادی علت اصلی مشکلات در دنیای ما است، اما اکثر مردم باعث می شوند که علت افراط گرایی درهم آمیزند؛ آنها خوب هستند فقر، گرسنگی و بی عدالتی تنها خاکی نیستند که تروریسم و ​​خشونت در آن رشد می کنند.

شاید بتوانم ساده بگوییم که دلیل اینکه من از شرایط کنونی شگفت زده نمی شوم این است که ما در جهان صلح آمیز زندگی نمی کنیم. وضعیت ما را می توان به رفتن به دیدن یک بازی بسکتبال که در آن هیچ یک از بازیکنان می دانند که چگونه به بازی بسکتبال. البته این یک ظلم بود. مردم سواد صلح نیستند، بنابراین البته چیزها خیلی بیشتر از آن چیزی است که باید باشند. اگر ما برای صلح مانند هر مجموعه مهارت و یا هنر هنری رفتار کنیم، می توانیم شکل بسیار خوبی داشته باشیم؛ اما ما نمی خواهیم، ​​بنابراین ما نیستیم. صلح تنها شکل هنری است که می توانم فکر کنم جایی که مردم بر این باورند که شما می توانید بدون آموزش های خاصی موثر باشید. هنرهای رزمی، فیلم سازی، نقاشی، مجسمه سازی، بازی فوتبال، فوتبال، بسکتبال، ویولن، ترومپت، رقص. مردم انتظار ندارند بدون هیچ نوع آموزش و تمرین مهارت در هر یک از این موارد داشته باشند.

ریاضی را در نظر بگیرید. من حدود چهارده سال در رشته مدرسه، از مهد کودک تا محاسبات دوم، ریاضی گرفتم. ریاضی برای برخی تلاشها بسیار ارزشمند است، اما من هرگز از آموزش ریاضیاتم استفاده نمی کنم حتی در مدرسه ابتدایی! من فقط از یک ماشین حساب استفاده می کنم. با این وجود، هر روز در محل کار، در روابطم با افراد غریبه، وقتی در رسانه های اجتماعی شرکت می کنم، از آموزش سواد صلح، استفاده می کنم.

سواد صلح حتی پیچیده تر از ریاضیات سطح بالا یا سواد آموزی در خواندن و نوشتن است، اما ما به آن آموزش نمی دهیم. سواد صلح شامل دیدن صلح به عنوان یک مجموعه مهارت عملی و شامل هفت فرم سواد آموزی است که به ما کمک می کند تا صلح واقع بینانه را ایجاد کنیم: سواد در بشریت مشترک ما، در هنر زندگی، در هنر صلح، در هنر گوش دادن، در طبیعت واقعیت، مسئولیت ما در برابر حیوانات و مسئولیت ما در خلقت است. بعضی از افراد مهارت های زندگی در مهارت های خانه مانند نحوه حل و فصل اختلاف، نحوه آرام کردن خود، نحوه آرام کردن دیگران را یاد می گیرند؛ چگونه از ترس غلبه کنیم؟ چگونه برای ایجاد همدلی، اما بسیاری از والدین این مهارت ها را ندارند، و بسیاری از مردم از رفتار والدین خود رفتار بدی را می آموزند. و چگونه اغلب تلویزیون را روشن می کنید و مردم را در حل صلح آمیز و دوست داشتنی قرار می دهید؟ مردم کجا می توانند به دیدن مهارت های سواد صلح نشان دهند؟ در واقع، جامعه ما به شدت آموزش می دهد که مقابله با آموزش سواد صلح است. به عنوان مثال، جامعه ما اغلب به ما می آموزد که همدلی ما را سرکوب کنیم؛ برای سرکوب وجدان ما؛ گوش ندادن ما باید بدانیم که سواد صلح یک مجموعه پیچیده و بسیار ارزشمندی است که برای بقای بشری ضروری است و آموزش آن در مدارس را آغاز می کند.

ماه: شما قبلا به عنوان مثال در مورد پیشرفتی که جهان در تحقق این امر به دست آورد، از طریق صلح و همکاری بیشتر از آنچه که ما از جنگ و تقسیم بندی انجام می دهیم، به عنوان مثال در اروپا اشاره کردیم. آیا Brexit رای و یا افزایش گروه های حقوقی ناسیونالیستی در اروپا به شما باعث نگرانی شما می شود؟

Chappell: آنها قطعا باعث نگرانی می شوند. آنها باید از لحاظ خطراتی که برای صلح و عدالت ایجاد می کنند بسیار جدی گرفته شود. ما باید درک کنیم که در فرهنگ ما عمیق و اساسی وجود دارد که به آن توجه نمی شود. با توجه به این جنبشها به طور جدی به معنی استقرار شکایات آنهاست.

In اقیانوس کیهانی من نه نیاز اساسی غیر فیزیکی انسان را شناسایی می کنم که باعث رفتار انسان می شود. آنها عبارتند از: هدف و معنی؛ پرورش روابط (اعتماد، احترام، همدلی، گوش دادن به)؛ توضیح؛ اصطلاح؛ الهام بخش (که شامل مدل های نقش است؛ این نیاز بسیار مهم است که اگر آنهایی که در دسترس نیستند در دسترس نباشند، مردم برای کسانی که بدی می کنند را حل می کنند)؛ متعلق؛ ارزش خود؛ چالش (نیاز به غلبه بر موانع برای رشد به پتانسیل کامل ما)؛ و transcendence - نیاز به فراتر رفتن زمان. من همچنین در مورد چگونگی آسیب زدن به این نیازها بحث می کنم و بیان آنها را تحریف می کنم. تروما یک بیماری همه گیر در جامعه ماست و یکی که من می فهمم. وقتی من در دبیرستان بودم، می خواستم به یک گروه افراطی خشونت آمیز پیوست. یکی از دلایلی که من ندیدم این بود که در آن زمان گروهی از افراط گرای خشونت آمیز وجود نداشت که اعضای آن را بخشی از آسیا، بخشی سیاه و سفید و سفید بود.

ماه: و چرا شما می خواهید این کار را انجام دهید؟

(ادامه)

پاسخ دهید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *

مقالات مرتبط

نظریه تغییر ما

چگونه به جنگ پایان دهیم

برای چالش صلح حرکت کنید
رویدادهای ضد جنگ
به ما کمک کنید رشد کنیم

اهدا کنندگان کوچک ما را ادامه می دهند

اگر انتخاب می‌کنید که حداقل 15 دلار در ماه کمک مکرر داشته باشید، می‌توانید هدیه‌ای برای تشکر انتخاب کنید. ما از اهداکنندگان مکرر خود در وب سایت خود تشکر می کنیم.

این شانس شماست که یک را دوباره تصور کنید world beyond war
فروشگاه WBW
ترجمه به هر زبانی