برده داری لغو شد

توسط دیوید سوانسون World Beyond War

من اخیراً در مورد یک استاد طرفدار جنگ در مورد "آیا جنگ همیشه لازم است؟" بحث کردم. (تصویری) من برای از بین بردن جنگ استدلال کردم. و به این دلیل که مردم قبل از انجام کاری به دنبال موفقیت هستند، بدون توجه به این که چطور غیر قابل انکار است، من نمونه هایی از موسسات دیگری را که در گذشته منحل شده اند، ارائه دادم. در لیستی از نهادهای انسانی که عمدتا در بعضی از نقاط زمین از بین رفته اند یا افرادی که حداقل آمده اند ممکن است شامل مواردی از قبیل قربانی کردن انسان، چند زبادی، طغیان، محاکمه با جراحت، ضربات خون، دوئل یا مجازات اعدام باشد. به درک می تواند لغو شود

البته یک مثال مهم برده داری است. اما وقتی ادعا کرد که برده داری لغو شده بود، حاکم بحث من به سرعت اعلام کرد که امروزه برده های بیشتری در جهان وجود دارد، زیرا پیش از آنکه فعالان احمقانه تصور می کردند که برده داری را لغو کنند، وجود داشت. این فتوشاپ خیره کننده به معنای یک درس برای من بود: سعی نکنید دنیا را بهبود ببخشید. نمی توان انجام داد. در حقیقت، ممکن است ضد تولید کننده باشد.

اما بیایید این ادعا را برای 2 دقیقه لازم برای رد آن بررسی کنیم. بیایید به آن در سطح جهانی و سپس با تمرکز اجتناب ناپذیر ایالات متحده نگاه کنیم.

در سطح جهان ، در سال 1 با آغاز جنبش لغو ، حدود 1800 میلیارد نفر در جهان وجود داشتند. از بین آنها حداقل سه چهارم یا 750 میلیون نفر نوعی بردگی یا رعیت بودند. من این رقم را از شخصیت عالی آدام هاچیلد گرفته ام زنجیر را دفن کنید اما باید احساس راحتی کنید و بدون تغییر در نقطه ای که منجر به آن می شوم ، آن را به میزان قابل توجهی تنظیم کنید. لغوكنندگان امروز ادعا می كنند كه با 7.3 میلیارد نفر در جهان ، به جای اینكه 5.5 میلیارد نفری كه در بردگی رنج می برند وجود داشته باشد كه انتظار می رود ، در عوض 21 میلیون (یا من ادعاهایی بالغ بر 27 یا 29 میلیون نفر را دیده ام). این یک واقعیت وحشتناک برای هر یک از آن 21 یا 29 میلیون انسان است. اما آیا واقعاً بی فایده بودن کامل فعالیت را اثبات می کند؟ یا اینکه تغییر از 75٪ جهان در اسارت به 0.3٪ قابل توجه است؟ اگر انتقال از 750 میلیون به 21 میلیون نفر به بردگی گرفته شود رضایت بخش نیست ، ما از انتقال از 250 میلیون به 7.3 چه کاری خواهیم داشت بیلیون انسان ها در آزادی زندگی می کنند؟

در ایالات متحده ، طبق اداره سرشماری ، 5.3 میلیون نفر در سال 1800 زندگی می کردند. از این تعداد ، 0.89 میلیون برده بودند. در سال 1850 ، 23.2 میلیون نفر در ایالات متحده زندگی می كردند كه 3.2 میلیون نفر آنها به بردگی گرفته می شدند ، كه تعداد آنها بسیار بیشتر است اما به طور قابل ملاحظه ای درصد كمتری است. تا سال 1860 ، 31.4 میلیون نفر زندگی می کردند که 4 میلیون نفر آنها به بردگی کشیده شدند - باز هم تعداد بیشتر ، اما درصد کمتری. اکنون 325 میلیون نفر در ایالات متحده زندگی می کنند ، که گویا از این تعداد جمعیت دارند 60,000 به بردگی می رسم (من 2.2 میلیون را به این رقم اضافه خواهم کرد تا شامل افرادی باشد که در زندان هستند). با استفاده از 2.3 میلیون نفر از وعدۀ 325 میلیون نفر در ایالات متحده به بردگی یا زندانی شدن در ایالات متحده، ما به تعداد بیشتری از 1800 نگاه می کنیم، هرچند کوچکتر از 1850 و نسبت بسیار کمتر است. در 1800 ایالات متحده 16.8٪ بردگی بود. اکنون 0.7٪ به بردگی یا زندانی است.

نباید تصور شود که اعداد بی نام برای کاهش وحشت کسانی که در حال حاضر برده یا زندانی هستند ، کاهش یابد. اما همچنین نباید از لذت کسانی که برده نیستند که بوده اند ، بکاهد. و کسانی که ممکن است بوده باشند بسیار بیشتر از عددی است که برای یک لحظه ثابت در زمان محاسبه می شود. در سال 1800 ، کسانی که بردگان بودند عمر طولانی نداشتند و قربانیان جدیدی که از آفریقا وارد شدند به سرعت جایگزین شدند. بنابراین ، گرچه ممکن است انتظار داشته باشیم که براساس وضعیت امور در سال 1800 ، 54.6 میلیون نفر را در ایالات متحده امروز به بردگی بکشیم ، بیشتر آنها در مزارع وحشیانه ، ما همچنین باید میلیارد های اضافی را که می خواهیم در آنها جریان یابد در نظر بگیریم از آفریقا برای جایگزینی آن افراد در هنگام هلاکت - آیا لغو کنندگان در برابر نیکی های عصر خود مقاومت نکرده بودند.

بنابراین ، آیا من اشتباه می کنم که می گویم برده داری از بین رفته است؟ در حداقل درجه باقی مانده است و ما باید تمام توان خود را برای از بین بردن کامل آن انجام دهیم - که مطمئناً عملی است. اما بردگی تا حد زیادی منسوخ شده و قطعاً بعنوان یک وضعیت قانونی ، مجاز و قابل قبول ، جدا از حبس جمعی ، از بین رفته است.

آیا حوادث بحث من اشتباه است و می گویند که افراد بیشتری در برده داری در حال حاضر از آن استفاده می شود؟ بله، در حقیقت، او اشتباه است و او حتی بیشتر اشتباه می کند اگر تصمیم بگیریم واقعیت مهم را در نظر بگیریم که کل جمعیت ها به طور چشمگیری افزایش یافته است.

یک کتاب جدید به نام علت برده توسط Manisha Sinha به اندازه کافی بزرگ برای از بین بردن نهادهای مختلف اگر آنها را از ارتفاع قابل توجهی کاهش یافته است، اما هیچ صفحه هدر رفته است. این یک نشانه از جنبش لغو در ایالات متحده (به علاوه برخی از تأثیرات انگلیس) از ریشه های آن تا جنگ داخلی ایالات متحده است. نخستین چیزی که بسیاری از آن درمورد این حقیقت ارزشمند به من می آموزند این است که فقط کشورهای دیگری که بدون جنگ با جنگ های خونین جنگیدند، توانستند برده داری را از بین ببرند؛ این فقط یک شهر واشنگتن دی سی نبود که راهی برای آزادی پیدا کرد. شمال امریکا با بردگی آغاز شد. شمال، برده داری را بدون جنگ داخلی لغو کرد.

ایالت های شمالی ایالات متحده در اولین دهه 8 این کشور همه ابزارهای غیر خشونت را دیدند و دستاوردهای لغو و جنبش حقوق مدنی را که در آن زمان به شدت جنبش حقوق مدنی را پیش بینی کرد، تا یک قرن پس از آن انتخاب فاجعه آمیز برای رفتن به جنگ. با برده داری در 1772 در انگلستان و ولز به پایان رسید، جمهوری مستقل ورمونت بخشی از فعالیت برده داری را در 1777 ممنوع کرد. پنسیلوانیا در 1780 (تا 1847) به تدریج لغو شد. در 1783 ماساچوست همه افراد را از برده داری آزاد کرد و نیوهمپشایر، در سال بعد نیز کانتیکت و رود آیلند لغو تدریجی را آغاز کرد. در 1799 نیویورک لغو تدریجی به پایان رسید (تا 1827). اوهایو برده داری را در 1802 لغو کرد. نیوجرسی در 1804 لغو شد و در 1865 تکمیل نشد. در 1843 رود آیلند لغو کامل شد. در 1845 ایلینوی، آخرین افراد را از بردگی آزاد کرد، همانطور که دو سال بعد پنسیلوانیا بود. کانکتیکات در 1848 لغو شده است.

ما چه درس هایی را می توانیم از تاریخ جنبش جاری برای لغو برده داری بگیریم؟ این رهبری، الهام گرفته و رانده شده توسط کسانی که رنج می برند و کسانی که از بردگی فرار کرده اند. جنبش لغو جنگ نیاز به رهبری کسانی که قربانی جنگ. جنبش لغو برده داری از آموزش، اخلاق، مقاومت خشونت آمیز، سلاح های قانونی، تحریم ها و قوانین استفاده می کند. این ائتلاف ها را ساخته است. این کار در سطح بین المللی انجام گرفت. و به نوبه خود به خشونت (که با قانون برده فرار آمد و منجر به جنگ داخلی) غیر ضروری و مضر بود. جنگ نمی پایان بردگی عدم تمایل لغو کنندگان به سازش ، آنها را مستقل از سیاست های حزبی ، اصولی و مردمی نگه داشت ، اما ممکن است برخی از مراحل احتمالی رو به جلو (مانند آزادسازی جبران شده) را بسته باشد. آنها گسترش غربی را تقریباً با سایر افراد ، شمال و جنوب پذیرفتند. سازش های انجام شده در کنگره مرزهایی را بین شمال و جنوب ترسیم کرد که اختلافات را تقویت کرد.

طرفداران لغو حقوق در ابتدا یا در همه جا محبوب نبودند ، اما مایل بودند به خاطر آنچه درست بود ، جراحات یا مرگ را به خطر اندازند. آنها هنجار "اجتناب ناپذیر" را با بینش منسجم اخلاقی به چالش کشیدند که برده داری ، سرمایه داری ، تبعیض نژادی ، نژادپرستی ، جنگ و انواع بی عدالتی ها را به چالش می کشید. آنها دنیای بهتری را پیش بینی می کردند ، نه فقط جهان فعلی با یک تغییر. آنها پیروزی ها را رقم زدند و حرکت کردند ، همانگونه که امروز می توان از آن کشورهایی که ارتش خود را منسوخ کرده اند به عنوان الگویی برای بقیه استفاده کرد. آنها تقاضاهای جزئی کردند اما آنها را به عنوان گام هایی برای لغو کامل نقاشی کردند. آنها از هنر و سرگرمی استفاده می کردند. آنها رسانه های خود را ایجاد کردند. آنها آزمایش هایی را انجام دادند (مانند مهاجرت به آفریقا) اما وقتی آزمایش هایشان شکست خورد ، هرگز تسلیم نشدند.

پاسخ دهید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *

مقالات مرتبط

نظریه تغییر ما

چگونه به جنگ پایان دهیم

برای چالش صلح حرکت کنید
رویدادهای ضد جنگ
به ما کمک کنید رشد کنیم

اهدا کنندگان کوچک ما را ادامه می دهند

اگر انتخاب می‌کنید که حداقل 15 دلار در ماه کمک مکرر داشته باشید، می‌توانید هدیه‌ای برای تشکر انتخاب کنید. ما از اهداکنندگان مکرر خود در وب سایت خود تشکر می کنیم.

این شانس شماست که یک را دوباره تصور کنید world beyond war
فروشگاه WBW
ترجمه به هر زبانی