سیمور ملمان و انقلاب جدید آمریکایی: یک جایگزین بازسازی کننده ای برای جامعه ای است که به سرزمین های بیگانه می پیوندد

سرمايه داری آمريکا در حال کاهش است

سیمور ملمن

در تاریخ 30 دسامبر سال 1917 سیمور ملمان در شهر نیویورک متولد شد. 100th سالگرد تولد او کمک می کند تا میراث فکری وی مورد توجه قرار گیرد. ملمان مهمترین متفکر بازسازی در 20 سال بودth قرن ، با پیشبرد یک برنامه منظم ضد برنامه ریزی برای خلع سلاح و دموکراسی اقتصادی ، به جایگزینی برای نظامی گری ، سرمایه داری و فروپاشی اجتماعی می پرداخت. میراث وی از اهمیت حیاتی برخوردار است زیرا امروزه ایالات متحده جامعه ای است که در آن سیستم های اقتصادی ، سیاسی و فرهنگی به ورطه ور می رود. بازسازی اقتصادی و اجتماعی این ایده است که گزینه های جایگزین برنامه ریزی شده برای مکانیسم های موجود برای سازماندهی قدرت اقتصادی ، سیاسی و فرهنگی در طرح های نهادی جایگزین و سیستم های تطبیق برای گسترش این طرح ها وجود دارد.

واقعیت های اقتصادی به خوبی شناخته شده است، که توسط یک نظام اقتصادی تعریف شده است که در آن ثروتمندترین 1٪ از جمعیت 38.6٪ از ثروت ملکی 2016 را کنترل می کند با توجه به فدرال رزرو. 90٪ پایین فقط 22.8٪ ثروت را کنترل می کردند. این غلظت ثروت معروف است و هست مرتبط با مالیات اقتصاد ایالات متحده است که توسط deindustrialization هماهنگ است و کاهش "اقتصاد واقعی". ملمن این مشکل را با هژمونی وال استریت و حملات مدیریتی بر قدرت کارگر در مطالعه 1983 کلاسیک خود تحلیل کرد سود بدون تولید. در اینجا ملمان نشان داد که چگونه علیرغم کاهش کار صنعتی و تولید می توان سود - و در نتیجه قدرت - جمع کرد. در واقع ، افزایش سربارهای اداری مرتبط با افزایش بیش از حد قدرت مدیریتی در واقع به کاهش رقابت پذیری و صلاحیت شرکت های آمریکایی کمک کرد.

در سیاست ، حزب جمهوری خواه به عنوان یک جامعه اسب تروا ظهور کرده است ، که به بازپرداخت دولت رفاه کمک می کند و اهداف دولت جنگ درنده را پیش می برد. لایحه دفاع 2018 امضا شده توسط رئیس جمهور ترامپ حدود 634 میلیارد دلار برای عملیات اصلی پنتاگون و 66 میلیارد دلار اضافی برای عملیات نظامی در افغانستان ، عراق ، سوریه و جاهای دیگر اختصاص داد. پول بیشتری برای نیروها ، جنگنده های جت ، کشتی ها و سلاح های دیگر در دسترس بود ، حتی اگر موجود باشد میلیون ها شهروند آمریکایی که در فقر زندگی می کنند (40.6 میلیون نفر در سال 2016). ملمان شاید در مشهورترین کتاب خود به مسئله نظامی گری پایدار پس از جنگ ایالات متحده پرداخته باشد ، اقتصاد جنگ دائمی، اولین بار در سال 1974 منتشر شد. عنوان فرعی این کتاب "سرمایه داری آمریکا در حال افول" بود. این اقتصاد به عنوان راهی برای ادغام بخشهای وسیع نظامی که به هوافضا ، ارتباطات ، الکترونیک و سایر صنایع خدمتگزار جنگ اعطا شده است ، نیازی به ذکر دانشگاهها ، پایگاههای نظامی و م institutionsسسات وابسته در خدمت اقتصاد نظامی نیست. این سیستم شرکت همکاری ، که دولت ، شرکت ها ، اتحادیه های کارگری و سایر بازیگران را به هم پیوند می دهد ، توسط ملمان توصیف شد سرمایه داری پنتاگون: اقتصاد سیاسی جنگیک کتاب 1971 که نشان داد چگونه دولت ایالت مدیر ارشد بود که از تدارکات و مدیریت های خود برای هدایت این «اداره های فرعی مختلف» استفاده می کرد.

در فرهنگ ، ما سلطنت سیاست های پس از حقیقت را می بینیم ، که در آن سیاستمداران آگاهانه برای پیشبرد اهداف سیاسی و ایدئولوژی دروغ می گویند ، واقعیت ها را بی اهمیت می کند. گزارشی از دیوید لئونهارت و همکارانش در نیویورک تایمز یافت که "در 10 ماه اول خود ، ترامپ تقریبا شش برابر دروغ های اوباما در کل دوره ریاست جمهوری خود گفته است." با این حال ، مسئله این است که سیستم اساسی حاکمیت ایالات متحده بر اساس بسیاری از اسطوره های دو حزب ساخته شده است. شغل ملمان مبتنی بر تلاش برای کشف چنین افسانه هایی بود.

یکی از این افسانه هایی که توسط احزاب جمهوری خواه و دموکرات در نظر گرفته شد این ایده بود قدرت نظامی را می توان بدون هیچ محدودیتی مورد استفاده قرار داد. در ویتنام ، عراق و افغانستان ، ایالات متحده تلاش کرد عملیات چریکی را که در آن ارتش مخالف در مناطق غیرنظامی جای گرفته بود ، شکست دهد. حمله به چنین مناطقی باعث کاهش حقانیت ارتش آمریكا با پیش بینی قدرت نظامی تضعیف قدرت سیاسی آمریكا در منطقه مورد حمله قرار گرفت. در ویتنام ، ایالات متحده از نظر سیاسی شکست خورد و واکنش شدید علیه آن جنگ باعث شورش داخلی شد. در عراق ، سرنگونی حسین ، عراق را به مدار ایران سوق داد ، کشوری که نام اصلی آن یکی از مخالفان اصلی نخبگان ایالات متحده است. در افغانستان ، ایالات متحده به جنگ طولانی ترین جنگ خود با هزاران کشته ادامه می دهد و "پایان دادن به چشم" وقتی نوبت به تروریسم می رسد ، ملمان اقدامات تروریستی را وابسته به بیگانگی ، افراد منقطع و دور از ادغام اجتماعی می دانست. ورود به وضوح اجتماعی می تواند چنین وضعیتی را بهبود بخشد ، اما سقوط اقتصادی و عدم همبستگی به سادگی تهدیدهای تروریستی را افزایش داد (از هر نوع ریشه متنوع).

یکی دیگر از اسطوره های کلیدی بود توانایی سازماندهی و حفظ "جامعه پسا صنعتی".  A گزارش in هفته صنعت (21 آگوست 2014) متذکر شد که بین سالهای 2001 و 2010 ، اقتصاد ایالات متحده 33٪ از مشاغل تولیدی خود را (حدود 5.8 میلیون نفر) از بین برده است ، که 42٪ کاهش در هنگام کنترل افزایش نیروی کار را نشان می دهد. پس از کنترل میزان افزایش جمعیت در سن کار در این دوره ، آلمان تنها 11٪ از مشاغل تولیدی خود را از دست داد. در حالی که دانشمندان درباره اینکه تجارت or اتوماسیون و بهره وری در ایجاد چنین اتلاف شغلی قابل توجه است ، اتوماسیون در یک کشور ملی که برای محافظت از سازمان داخلی کار محافظت می کند ، به وضوح بیشتر از سایر مشاغل تولیدی حفظ می شود. در واقع ، ادغام اتوماسیون و نیروهای کار تعاونی می تواند شغل را حفظ کند، یک نکته که توسط ملمن در آخرین کار بزرگ خود ساخته شده است پس از سرمایه داری: از رهبری به دموکراسی در محل کار. حمایت ملمان از لنگر انداختن مشاغل داخلی از طریق سرمایه گذاری های فعال در زیرساخت های غیرنظامی از جمله اشکال پایدار انرژی جایگزین و حمل و نقل جمعی ، اسطوره های مربوط به جهانی سازی و بازارهای آزاد را نیز نفی می کند - هر دو موفق به تولید خودکار دولت رفاه فعال نمی شوند که پاسخگوی حفظ کامل و اشتغال پایدار

جایگزینی برای یک انجمن Spiraling به Abyss          

ملمان معتقد به انقلابی در اندیشه و عمل با محوریت ساماندهی مجدد زندگی اقتصادی و سیستم امنیتی ملت است. وی معتقد بود که گزینه اصلی برای انحطاط اقتصادی ، سازمان دهی دمکراتیک محل های کار است. او از تعاونی های صنعتی موندراگون در منطقه باسک اسپانیا به عنوان الگوی نمونه برای چنین گزینه ای طرفداری کرد. این شرکتهای تعاونی فراتر از مقیاس کوچک ، و بالقوه آسیب پذیر ، مستقل "سوسیالیسم در یک شرکت" از شرکتهای تعاونی محلی قرار گرفتند. Mondragon دارای شبکه های متنوعی از مشاغل است ، نه تنها یک سیستم انعطاف پذیر تر در برابر تقاضای کاهش یافته در بخشهای خاص ایجاد می کند ، بلکه همچنین پتانسیل نردبان شغلی را ارتقا می دهد به طوری که هنگام از دست دادن شغل کارگران می توانند به راحتی از یک شغل به شغل دیگر منتقل شوند . Mondragon ترکیبی از یک دانشگاه فنی ، بانک توسعه و تعاونی ها در یک سیستم یکپارچه است.

ملمان معتقد بود كه با كاهش بسيار زياد بودجه نظامي آمريكا كه هزينه غول آسايي براي اقتصاد ملي دارد ، مي توان روند سياسي و اقتصادي را عوض كرد. طرف دیگر بودجه نظامی 1 تریلیونی دلاری یک صندوق توسعه عظیم بود که به اعتقاد ملمان می تواند برای مدرن سازی زیرساخت های انرژی و حمل و نقل ایالات متحده و سرمایه گذاری مجدد در سایر مناطق پوسیدگی اقتصادی در پل های در حال سقوط ، آبراه های آلوده و سیستم های حمل و نقل متراکم مورد استفاده قرار گیرد. . وی توسعه کم شهری و کسری در اصلاح زیست محیطی را به بودجه های بیهوده نظامی مرتبط دانست.

این برنامه برای خلع سلاح سازی نیاز به چهار عنصر کلیدی است که توسط ملمن در آن مشخص شده است جامعه دموکراتیک: خلع سلاح و تبدیل. اول، او یک برنامه جامع خلع سلاح عمومی و کامل (GCD) را در توافقنامه های خلع سلاح چند جانبه ای که توسط پرزیدنت جان اف کندی مورد تمجید قرار گرفته بود، مورد حمایت قرار داد و در 10 معروف 1963 خود، XNUMX آدرس دانشگاه آمریکایی. به جای خلع سلاح به اصطلاح "دولتهای متقلب" ، همه کشورها بودجه نظامی و سیستم های پیش بینی قدرت نظامی خود را هماهنگ می کنند. در مقابل استراتژی های کاهش سلاح های هسته ای که این س begال را ایجاد می کند که چرا کشورهایی مانند کره شمالی سلاح های هسته ای را دنبال می کنند (برای دفاع در برابر حمله نظامی ایالات متحده). این برنامه نه تنها برای کاهش سلاح های هسته ای بلکه برای کاهش سلاح های معمولی نیز بود.

دوم، معاهدات خلع سلاح با برنامه کاهش بودجه نظامی و سرمایه گذاری های غیرنظامی مرتبط است. این کاهش می تواند برای بهبود زیرساخت های مورد نیاز، از جمله نیاز به بازسازی حمل و نقل عمومی و سیستم های انرژی، پرداخت شود این نویسنده, براون د Agostino و جان رین در یک سری مطالعات سرمایه گذاری های جایگزین دولت در مناطق غیرنظامی مورد نیاز می تواند بازارهای جایگزین مورد نیاز برای کمک به انتقال سرمایه های خدمت سربازی به فعالیت های غیرنظامی مفیدتر را فراهم کند.

سوم ، تبدیل کارخانه های نظامی ، پایگاه ها ، آزمایشگاه ها و م institutionsسسات وابسته مانند دانشگاه ها می تواند راهی برای جبران منابع هدر رفته و تأمین سیستم امنیتی برای کسانی که تهدید به کاهش بودجه نظامی هستند ، فراهم کند. تبدیل شامل برنامه ریزی پیشرفته و سازماندهی مجدد کارگران ، مهندسان ، مدیران و فناوری بود. به عنوان مثال ، در برهه ای از دوران پس از جنگ ویتنام ، شرکت بوئینگ-ورتول (که از هلیکوپترهای مورد استفاده در جنگ ویتنام استفاده می کرد) با موفقیت اتومبیل های مترو مورد استفاده سازمان حمل و نقل شیکاگو (CTA) را تولید کرد.

سرانجام ، خلع سلاح همچنین باید یک سیستم امنیتی جایگزین فراهم کند که بتواند امنیت را حتی در یک دوره کاهش هزینه های نظامی جهانی حفظ کند. ملمان از نوعی نیروی پلیس بین الملل مفید در صلح و مأموریت های مربوطه پشتیبانی می کند. وی تشخیص داد که روند خلع سلاح چند ساله همچنان سیستم های دفاعی خود را حفظ خواهد کرد زیرا در ابتدا سیستم های تهاجمی کاهش یافته بودند. ملمان تشخیص داد كه مبارزات خلع سلاح یك جانبه انگلیس كمرنگ سیاسی است كه باعث می شود چپ به عنوان یك طعمه سیاسی آسان به راست سیاسی تبدیل شود. در مقابل ، رویکرد GCD هنوز فضای کافی برای کاهش جامع را بدون ایجاد عواقب سیاسی مرتبط با ادعای آسیب پذیری دولتها در برابر حمله باقی گذاشت. سیستم های تأیید و بازرسی اطمینان می دهند که این کاهش می تواند ایمن باشد و هرگونه تقلب توسط کشورهایی که سعی در پنهان کردن سیستم های تسلیحاتی دارند ، قابل تشخیص است.

ایدئولوژی و قدرت برنامه ریزی      

این نیرو از کجا آمده است تا اقتصاد را خنثی کند و دولت منحط را تغییر دهد؟ ملمان معتقد بود كه خود سازماني كارگران از طريق تعاوني ها يك مكانيزم اساسي براي ايجاد انباشت ابتدايي قدرت اقتصادي فراهم مي كند كه مي تواند يك اثر انفجاري سياسي قابل توجهي داشته باشد. وی معتقد بود که تعاونی ها به مقیاس مشخصی می رسند ، آنها نوعی سیستم لابی گری برای هدایت فرهنگ سیاسی به سمت تولیدات پایدارتر و برخلاف اقدامات درنده ، نظامی و بوم گردی عمل می کنند.

بزرگترین مانع دموکراسی اقتصادی و سیاسی اما در موانع فنی یا اقتصادی نبود. در یک سری مطالعات منتشر شده در دهه 1950 ، مانند عوامل دینامیکی در بهره وری صنعتی و تصمیم گیری و بهره وری، ملمان نشان داد كه چگونه شركتهای تعاونی می توانند در مقایسه با شركتهای عادی سرمایه دار ، بهره وری و كارآیی بیشتری داشته باشند. یک دلیل این بود که مدیریت خود کارگران نیاز به نظارت پرهزینه مدیریتی را کاهش می دهد. دلیل دیگر این بود که دانش کارگران از نحوه راه اندازی و سازماندهی کف مغازه دانش مستقیم داشتند ، در حالی که دانش مدیران دورتر بود و از این رو عملکرد کمتری داشت. کارگران با انجام کار یاد می گرفتند و دانش سازماندهی کار را داشتند ، اما یک سیستم بیگانه از این دانش جلوگیری می کرد زیرا کارگران از قدرت تصمیم گیری باز می مانند حتی اگر کارگران "مسئول" کار خود باشند.

اگر کارگران بتوانند قدرت اقتصادی را در سطح پایه سازماندهی کنند ، جوامع نیز می توانند مستقیماً قدرت سیاسی را در سطح محلی سازمان دهند. بنابراین ، ملمان "ایالات متحده پس از جنگ سرد: ادعای سود سهام صلح" را تشکیل داد ، در یک نشست ملی ملی در 2 مه 1990 ، که در آن ده ها شهر در جلسات رو در رو برای کاهش بودجه نظامی و سرمایه گذاری در شهرها و شهرهای مورد نیاز تجمع کردند. سرمایه گذاری های زیست محیطی در اقتصاد صلح. دموکراسی سیاسی در این مورد با یک شبکه رادیویی که از طریق اقیانوس آرام و دهها ایستگاه وابسته پخش می شد گسترش یافت.

سد اصلی گسترش دموکراسی در سیستم آموزشی و جنبش های اجتماعی بود که نتوانسته بودند میراث خودمدیریتی و دموکراسی اقتصادی را بپذیرند. اتحادیه های کارگری گرچه برای پیشبرد منافع کارگران ضروری بود ، اما بر برنامه های محدود حقوق و مزایا متمرکز شده بودند. آنها اغلب خود را از س questionsالات مربوط به چگونگی سازماندهی کار جدا می کردند. ملمان معتقد بود که جنبش های صلح ، اگرچه مخالف جنگ های بی معنی هستند ، "برای پنتاگون ایمن شده است". آنها با دور بودن از فرهنگ تولید ، این واقعیت ساده را درک نکردند که تولید و فروش سلاح باعث تولید سرمایه و قدرت می شود ، بنابراین بیش از یک سیستم اعتراض واکنش پذیر به انباشت سرمایه پنتاگون نیاز دارد. در مقابل ، بنیانگذار موندراگون ، خوزه مری Arizmendiarrieta ماداریاگا ، در کارزار بمباران نازی ها در جمهوری اسپانیا فهمید که فناوری منبع قدرت نهایی شده است. طرف دیگر پیکاسو است Guernica سیستمی بود که خود کارگران میتوانستند فناوری را برای استفاده خودشان کنترل کنند، جایگزین انحصار سرمایهداران و نیروهای نظامی در قدرت تکنولوژیکی را فراهم میآورد.

سرانجام ، ملمان از طریق فعالیت پربار انتشارات ، فعالیت با اتحادیه های کارگری و جنبش صلح و ادامه گفتگو با دانشمندان و روشنفکران مختلف ، ابراز امیدواری کرد که دانش آگاهانه و انتقادی بتواند یک سیستم جایگزین برای سازماندهی قدرت را ارتقا بخشد. اگرچه او درک کرد که چگونه دانشگاه ها خدمتگزار پنتاگون و وال استریت شده اند (و در حال افزایش سربارهای اداری و تمدید کنترل مدیریتی آنها بودند) ، اما ملمان همچنان به اعتقاد به قدرت ایده و فرمول بندی جایگزین برای حکمت تثبیت شده پایبند بود. دوره ریاست جمهوری ترامپ دروغ افول اقتصادی و سیاسی ایالات متحده را طراحی کرده است. فعالان امروز عاقلانه خواهند بود که از عقاید ملمان برای پر کردن خلا قدرت در پی بحران مشروعیت دولت و بیماری واکنش پذیر جنبش استقبال کنند. "مقاومت" ، الگوی رفتاری هژمونیک جنبش ، بازسازی نیست.

پاسخ دهید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *

مقالات مرتبط

نظریه تغییر ما

چگونه به جنگ پایان دهیم

برای چالش صلح حرکت کنید
رویدادهای ضد جنگ
به ما کمک کنید رشد کنیم

اهدا کنندگان کوچک ما را ادامه می دهند

اگر انتخاب می‌کنید که حداقل 15 دلار در ماه کمک مکرر داشته باشید، می‌توانید هدیه‌ای برای تشکر انتخاب کنید. ما از اهداکنندگان مکرر خود در وب سایت خود تشکر می کنیم.

این شانس شماست که یک را دوباره تصور کنید world beyond war
فروشگاه WBW
ترجمه به هر زبانی