دموکرات های مترقی دان کلاه ایمنی، جنگ نیابتی آمریکا و روسیه را در آغوش می گیرند

نامزدهای مترقی با کلاه نظامی

نوشته کول هریسون، اقدام صلح ماساچوست، ژوئن 16، 2022

در حالی که تهاجم جنایتکارانه روسیه به اوکراین وارد چهارمین ماه خود می شود، جنبش صلح و ترقی باید بازنگری سختی انجام دهد.

کنگره 54 میلیارد دلار برای جنگ اوکراین اختصاص داده است - 13.6 میلیارد دلار در مارس و 40.1 میلیارد دلار در 19 می - که 31.3 دلار آن برای اهداف نظامی است. رای ماه می با 368 رای موافق در مقابل 57 در مجلس نمایندگان و 86 بر 11 در سنا به دست آمد. همه دموکرات‌ها و همه نمایندگان و سناتورهای ماساچوست به بودجه جنگ رای دادند، در حالی که تعداد قابل توجهی از جمهوری‌خواهان ترامپگرا رای منفی دادند.

دموکرات‌های ضدجنگ سابق مانند نمایندگان آیانا پرسلی، جیم مک گاورن، باربارا لی، پرامیلا جایپال، ایلهان عمر، و الکساندریا اوکاسیو کورتز، و سناتورهای برنی سندرز، الیزابت وارن و اد مارکی، به‌طور غیرانتقادی از تشدید جنگ دولت علیه روسیه استقبال کرده‌اند. آنها برای توضیح اعمال خود کم گفته اند. فقط کوری بوش با انتشار بیانیه ای زیر سوال بردن سطح کمک های نظامی، حتی در هنگام رای دادن به آن.

در مورد اوکراین، صدای صلح در کنگره وجود ندارد.

دولت از آوریل تلگراف کرده است که اهدافش فراتر از دفاع از اوکراین است. پرزیدنت بایدن گفت که رئیس جمهور پوتین "نمی تواند در قدرت بماند". آستین وزیر دفاع آمریکا گفت که آمریکا به دنبال تضعیف روسیه است. و نانسی پلوسی رئیس مجلس گفت که ما تا "پیروزی" می جنگیم.

دولت بایدن راهبردی برای پایان دادن به جنگ ترسیم نکرده است - تنها راهبردی برای ضربه زدن به روسیه است. بلینکن، وزیر امور خارجه، از زمان آغاز تهاجم روسیه بیش از دو ماه پیش، با لاوروف، وزیر امور خارجه روسیه دیدار نکرده است. هیچ سطح شیبداری وجود ندارد. دیپلماسی وجود ندارد.

حتی نیویورک تایمز سردبیران، که مانند بخش خبری خود، عموماً تشویق کنندگان جنگ بوده اند، اکنون خواستار احتیاط هستند و می پرسند: "استراتژی آمریکا در اوکراین چیست؟" در سرمقاله 19 مه. آنها نوشتند: "کاخ سفید نه تنها خطر از دست دادن علاقه آمریکایی ها به حمایت از اوکراینی ها - که همچنان از تلفات جانی و معیشتی رنج می برند - را تهدید می کند - بلکه صلح و امنیت طولانی مدت در قاره اروپا را نیز به خطر می اندازد."

در 13 ژوئن، استیون ارلانگر در بار ماکرون رئیس جمهور فرانسه و شولتز صدراعظم آلمان خواهان پیروزی اوکراین نیستند، بلکه خواستار صلح هستند.

رابرت کاتنر, جو سیرینچیونه, مت داسو بیل فلچر جونیور. از جمله صداهای مترقی معروفی هستند که به درخواست ایالات متحده برای حمایت از اوکراین با کمک نظامی پیوسته اند، در حالی که صداهای صلح ایالات متحده مانند نوام چامسکی، کدپینک و UNAC نسبت به عواقب انجام این کار هشدار می دهند و به جای تسلیحات خواستار مذاکره هستند.

اوکراین قربانی تجاوز است و حق دارد از خود دفاع کند و سایر کشورها نیز حق دارند به آن کمک کنند. اما به این معنا نیست که ایالات متحده باید به اوکراین تسلیحات بدهد. آمریکا در خطر کشیده شدن به یک جنگ گسترده تر با روسیه است. وجوه مورد نیاز برای کمک به کووید، مسکن، مبارزه با تغییرات اقلیمی و موارد دیگر را به سمت جنگ قدرت در اروپا هدایت می‌کند و بیشتر به خزانه مجتمع نظامی-صنعتی سرازیر می‌شود.

پس چرا بسیاری از مترقیان پشت سیاست دولت برای شکست روسیه قرار گرفته اند؟

اولاً، بسیاری از مترقی‌ها، مانند بایدن و دموکرات‌های میانه‌رو، می‌گویند که مبارزه اولیه در جهان امروز بین دموکراسی و استبداد است و ایالات متحده به عنوان رهبر دموکراسی‌ها. در این دیدگاه، دونالد ترامپ، ژایر بولسونارو و ولادیمیر پوتین نمونه یک گرایش ضد دموکراتیک هستند که دموکراسی ها باید در برابر آن مقاومت کنند. برنی سندرز نسخه خود را از این دیدگاه ارائه کرد در فولتون، میسوری، در سال 2017. سندرز با پیوند دادن یک سیاست خارجی ضد استبدادی به برنامه داخلی خود، اقتدارگرایی را به نابرابری، فساد و الیگارشی مرتبط می کند و می گوید که آنها بخشی از یک سیستم هستند.

به عنوان آرون ماته توضیح می دهدحمایت سندرز و دیگر منتخبان مترقی از تئوری توطئه روسیه گیت که در سال 2016 آغاز شد، زمینه را برای پذیرش یک اجماع ضد روسیه برای آنها فراهم کرد، که با شروع جنگ در اوکراین، آنها را برای حمایت از رویارویی مسلحانه ایالات متحده با روسیه آماده کرد.

اما این باور که ایالات متحده مدافع دموکراسی است، یک توجیه ایدئولوژیک برای خصومت ایالات متحده با روسیه، چین و سایر کشورهایی است که از دیکته های ایالات متحده پیروی نمی کنند. دوستداران صلح باید این دیدگاه را رد کنند.

بله، ما باید از دموکراسی حمایت کنیم. اما ایالات متحده به سختی در موقعیتی است که بتواند دموکراسی را به جهان بیاورد. دموکراسی ایالات متحده همیشه به نفع ثروتمندان متمایل بوده است و امروز بیش از پیش است. تلاش ایالات متحده برای تحمیل مدل خود از «دموکراسی» بر کشورهای دیگر باعث شده است که این کشور فاجعه‌های عراق و افغانستان را به همراه داشته باشد و به دشمنی بی‌امان با ایران، ونزوئلا، کوبا، روسیه، چین و غیره منجر شده است.

بلکه کشورهایی با نظام های سیاسی متفاوت باید به یکدیگر احترام بگذارند و اختلافات خود را به صورت مسالمت آمیز حل و فصل کنند. صلح به معنای مخالفت با اتحادهای نظامی، مخالفت با فروش و انتقال سلاح و حمایت از سازمان ملل متحد بسیار قوی است. مطمئناً به این معنا نیست که کشوری را که حتی متحد ایالات متحده نیست در آغوش بگیریم، آن را پر از سلاح کنیم و جنگش را متعلق به خودمان کنیم.

در واقع، ایالات متحده یک امپراتوری است، نه یک دموکراسی. سیاست آن بر اساس نیازها یا نظرات مردمش نیست، بلکه بر اساس نیازهای سرمایه داری است. اقدام صلح ماساچوست برای اولین بار این دیدگاه را هشت سال پیش در مقاله بحث ما مطرح کرد. سیاست خارجی برای همه.  

درک ما مبنی بر اینکه ایالات متحده یک امپراتوری است با ترقی خواهان دموکرات مانند سندرز، اوکاسیو کورتز، مک گاورن، پرسلی، وارن یا دیگران مشترک نیست. در حالی که آنها کنترل سرمایه داری بر سیاست ایالات متحده را نقد می کنند، این انتقاد را در سیاست خارجی اعمال نکرده اند. در واقع، نظر آنها این است که ایالات متحده یک دموکراسی ناقص است و ما باید از قدرت نظامی ایالات متحده برای کنترل دولت های مستبد در سراسر جهان استفاده کنیم.

چنین دیدگاهی دور از خط نئومحافظه کار نیست که ایالات متحده آخرین امید آزادی است. به این ترتیب، دموکرات های مترقی به رهبران حزب جنگ تبدیل می شوند.

دوم، مترقی ها از حقوق بشر و قوانین بین المللی حمایت می کنند. هنگامی که دشمنان ایالات متحده حقوق بشر را زیر پا می گذارند یا به کشورهای دیگر حمله می کنند، مترقیان با قربانیان همدردی می کنند. آنها حق دارند این کار را انجام دهند.

اما مترقیان به اندازه کافی بدبین نیستند. آنها اغلب توسط طرف جنگ دستکاری می شوند تا وارد جنگ ها و کمپین های تحریمی ایالات متحده شوند که کاملاً در حمایت از حقوق بشر بی تأثیر هستند و واقعاً آنها را تضعیف می کنند. ما می گوییم که آنها باید ابتدا جرایم حقوق بشری ایالات متحده را تحریم کنند قبل از اینکه بخواهند به کشورهای دیگر یاد دهند که چگونه از حقوق خود دفاع کنند.

مترقی ها همچنین خیلی سریع از ابزارهای قهری یا نظامی برای جبران نقض حقوق بشر استفاده می کنند.

نقض حقوق بشر در همه جنگ‌ها، از جمله جنگ‌هایی که توسط ایالات متحده و روسیه آغاز شده است، اتفاق می‌افتد. جنگ به خودی خود نقض حقوق بشر است.

به عنوان استاد حقوق ییل ساموئل موین می نویسد:تلاش برای انسانی‌تر کردن جنگ به جنگ‌های ایالات متحده «برای بسیاری قابل قبول‌تر و برای دیگران دشوارتر» کمک کرده است.

تا زمانی که آنها آماده نشوند که نظام های سیاسی دیگر کشورها نیز مستحق احترام و تعامل هستند، ترقی خواهان نمی توانند از چارچوب حزب جنگ خارج شوند. آنها ممکن است گاهی در مورد مسائل خاص با آن مخالفت کنند، اما هنوز هم به استثناگرایی آمریکایی می پردازند.

به نظر می رسد مترقیان ضد مداخله گرایی را که در زمان مقاومت در برابر جنگ های عراق و افغانستان و (تا حدی) مداخلات سوریه و لیبی در دو دهه گذشته به خوبی به آنها خدمت کرده بود، فراموش کرده اند. آنها به یکباره تردید خود را نسبت به تبلیغات فراموش کرده اند و کلاه خود را به دست می گیرند.

افکار عمومی ایالات متحده در حال حاضر شروع به تغییر در اوکراین کرده است، زیرا آسیب اقتصادی تحریم ها وارد می شود. این موضوع در 68 رأی جمهوری خواهان علیه بسته کمکی اوکراین منعکس شد. تاکنون، مترقی‌ها با ایدئولوژی استثنایی و ضد روسی آمریکایی خود محصور شده‌اند و از پرداختن به این موضوع خودداری کرده‌اند. همانطور که مطمئناً احساسات ضد جنگ افزایش می یابد، جنبش مترقی بهای سنگینی برای تصمیم هیئت کنگره خود برای حمایت از تلاش های جنگی ایالات متحده خواهد پرداخت.

کول هریسون مدیر اجرایی اقدام صلح ماساچوست است.

پاسخ دهید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *

مقالات مرتبط

نظریه تغییر ما

چگونه به جنگ پایان دهیم

برای چالش صلح حرکت کنید
رویدادهای ضد جنگ
به ما کمک کنید رشد کنیم

اهدا کنندگان کوچک ما را ادامه می دهند

اگر انتخاب می‌کنید که حداقل 15 دلار در ماه کمک مکرر داشته باشید، می‌توانید هدیه‌ای برای تشکر انتخاب کنید. ما از اهداکنندگان مکرر خود در وب سایت خود تشکر می کنیم.

این شانس شماست که یک را دوباره تصور کنید world beyond war
فروشگاه WBW
ترجمه به هر زبانی