توسط Robert C. Koehler، 13 دسامبر 2017، عجایب معمولی.
". . . امنیت واقعی را فقط می توان به اشتراک گذاشت. . "
من آن را خبر در قفس می نامم: این واقعیت که کمپین بین المللی برای از بین بردن سلاح های هسته ای جایزه صلح نوبل امسال را دریافت کرده است.
به عبارت دیگر، چقدر خوب است، اما ربطی به چیزهای واقعی در سرتاسر سیاره زمین ندارد، مانند آزمایش اخیر کره شمالی از یک ICBM که کل ایالات متحده را در محدوده سلاح های هسته ای خود قرار می دهد، یا بازی های جنگی تحریک آمیز آمریکای ترامپ. در شبه جزیره کره یا توسعه بی سر و صدا بی پایان «نسل بعدی» سلاح های هسته ای بازی می کند.
یا احتمال قریب الوقوع . . . جنگ هسته ای
برنده شدن جایزه صلح نوبل، مثلاً برنده شدن اسکار نیست - پذیرفتن یک افتخار بزرگ و پر زرق و برق برای یک کار تمام شده. جایزه مربوط به آینده است. علیرغم برخی انتخابهای فاجعهآمیز بد در طول سالها (هنری کیسینجر، به خاطر خدا)، جایزه صلح کاملاً مرتبط است یا باید باشد، به آنچه در لبهی منازعات جهانی روی میدهد: به رسمیت شناختن گسترش آگاهی انسان نسبت به خلقت. از صلح واقعی از سوی دیگر، ژئوپلیتیک در دام قطعیتهای همان قدیمیها و قدیمیها گرفتار شده است: خانمها و آقایان، ممکن است درست باشد، بنابراین شما باید آماده کشتن باشید.
و اخبار اصلی در مورد کره شمالی همیشه، صرفاً در مورد زرادخانه هسته ای کوچک آن کشور و آنچه باید در مورد آن انجام شود، است. چیزی که هرگز در مورد آن نیست، زرادخانه هسته ای کمی بزرگتر دشمن فانی آن، ایالات متحده است. این امر بدیهی تلقی می شود. و - واقعی باشید - از بین نمی رود.
اگر جنبش جهانی ضد هستهای واقعاً مورد احترام رسانهها قرار میگرفت و اصول در حال تحول آن به طور مداوم در متن گزارش آن کار میکرد، چه میشد؟ این بدان معناست که گزارش در مورد کره شمالی صرفاً به ما در مقابل آنها محدود نمی شود. یک طرف سوم جهانی بر سر کل درگیری معلق خواهد بود: اکثریت جهانی کشورهایی که در ژوئیه گذشته به اعلام غیرقانونی بودن همه سلاح های هسته ای رای دادند.
کمپین بینالمللی برای لغو سلاحهای هستهای - ICAN - ائتلافی از سازمانهای غیردولتی در حدود صد کشور، رهبری کارزاری را برعهده داشت که در تابستان گذشته به معاهده سازمان ملل متحد مبنی بر ممنوعیت استفاده، توسعه و ذخیره سلاحهای هستهای منجر شد. این مناظره با 122 بر 1 تصویب شد، اما این مناظره توسط XNUMX کشور مجهز به سلاح هسته ای (بریتانیا، چین، فرانسه، هند، اسرائیل، کره شمالی، پاکستان، روسیه و ایالات متحده) به همراه استرالیا، ژاپن، کره جنوبی و آمریکا تحریم شد. همه اعضای ناتو به جز هلند که رای منفی دادند.
آنچه معاهده قابل توجه منع تسلیحات هسته ای انجام داده است این است که کنترل فرآیند خلع سلاح هسته ای را از دست کشورهایی که آنها را در اختیار دارند، می گیرد. معاهده منع گسترش تسلیحات هستهای 1968 از قدرتهای هستهای خواسته بود تا «خلع سلاح هستهای» را، ظاهراً با فراغت خودشان، دنبال کنند. با گذشت نیم قرن، تسلیحات اتمی همچنان بستر امنیت آنهاست. آنها در عوض نوسازی هسته ای را دنبال کرده اند.
اما با معاهده 2017، "قدرت های هسته ای کنترل برنامه خلع سلاح هسته ای را از دست می دهند." نینا تاننوالد در آن زمان در واشنگتن پست نوشت. بقیه جهان دستور کار را در دست گرفته اند و - مرحله اول - سلاح های هسته ای را غیرقانونی اعلام کرده اند.
تاننوالد مینویسد: «همانطور که یکی از مدافعان میگوید، «نمیتوانید منتظر بمانید تا سیگاریها ممنوعیت سیگار را وضع کنند».
وی افزود: «این معاهده تغییراتی در نگرش، ایدهها، اصول و گفتمان را ترویج میکند - پیشگامهای ضروری برای کاهش تعداد سلاحهای هستهای. این رویکرد خلع سلاح با تغییر معنای سلاحهای هستهای آغاز میشود و رهبران و جوامع را وادار میکند تا درباره آنها به گونهای متفاوت فکر کنند و ارزش قائل شوند. . . . ممنوعیت تهدیدات ناشی از استفاده از سلاح های هسته ای در معاهده مستقیماً سیاست های بازدارندگی را به چالش می کشد. این احتمالاً گزینههای سیاستی را برای متحدان ایالات متحده تحت "چتر" هستهای آمریکا که در برابر پارلمانها و جوامع مدنی خود پاسخگو هستند، پیچیده خواهد کرد.
آنچه معاهده به چالش می کشد، بازدارندگی هسته ای است: توجیه پیش فرض برای نگهداری و توسعه زرادخانه های هسته ای.
بنابراین من به نقل قول در ابتدای این ستون باز می گردم. تیلمن رافیک پزشک استرالیایی و یکی از بنیانگذاران ICAN، پس از اعطای جایزه صلح به این سازمان در روزنامه گاردین نوشت: «یکصد و بیست و دو ایالت اقدام کرده اند. آنها همراه با جامعه مدنی، دموکراسی جهانی و بشریت را به خلع سلاح هسته ای رسانده اند. آنها متوجه شدهاند که از هیروشیما و ناکازاکی، امنیت واقعی تنها قابل اشتراک است و نمیتوان با تهدید و خطر استفاده از این بدترین سلاحهای کشتار جمعی به آن دست یافت.
اگر این درست باشد - اگر امنیت واقعی باید به نحوی متقابل ایجاد شود، حتی با کره شمالی، و اگر قدم زدن در لبه جنگ هسته ای، همانطور که از سال 1945 انجام داده ایم، هرگز منجر به صلح جهانی نخواهد شد، بلکه در نقطه ای به فاجعه هسته ای منجر خواهد شد. - پیامدها نیازمند کاوش بی پایان است، به ویژه توسط رسانه های ثروتمندترین و ممتازترین کشورهای جهان.
راف نوشت: «دلایل بسیار طولانی جای خود را به این دروغ داده است که ما سالانه میلیاردها دلار را برای ساختن سلاحهایی خرج میکنیم که برای اینکه آیندهای داشته باشیم، هرگز نباید از آنها استفاده کنیم.»
خلع سلاح هستهای فوریترین نیاز بشردوستانه زمان ما است.
اگر این حقیقت داشته باشد - و اکثر جهان معتقدند که چنین است - برنامه موشکی کیم جونگ اون و کره شمالی تنها بخش کوچکی از تهدیدی است که هر انسان روی کره زمین با آن مواجه است. یک رهبر بی پروا و بی ثبات دیگر با انگشتش روی دکمه هسته ای وجود دارد که یک سال پیش توسط دموکراسی معیوب ایالات متحده به کره زمین تحویل داده شد.
دونالد ترامپ باید پسر پوستر خلع سلاح هسته ای باشد.