با Naomi Klein واضح است

توسط CRAIG COLLINS ، CounterPunch

اول از همه ، من می خواهم به نائومی کلاین کتاب الهام بخش او را تبریک بگویم.  این همه چیز تغییر به خوانندگانش كمك كرده است كه جوانه زني يك جنبش آب و هوايي چند بعدي گسترده و اساسي را از زمين و پتانسيل آن براي تحكيم و احياي چپ را درك كنند. همچنین ، هنگامی که بسیاری از فعالان از ذکر کلمه "c" کوچک می شوند ، او شهامت نشان دادن منبع مشکل - سرمایه داری - را نشان داده است. علاوه بر این ، تمرکز وی بر صنعت سوخت های فسیلی به عنوان هدف استراتژیک جنبش به وضوح اهمیت جداسازی یکی از بدخیم ترین بخش های سرمایه داری صنعتی را برجسته می کند.

اما علی رغم برخورد روشنگری و الهام بخش وی از پتانسیل جنبش اقلیم هم چیز را عوض کن، من معتقدم که کلاین در مورد پرونده خود بیش از حد اظهارنظر می کند و از ویژگیهای مهم سیستم ناکارآمد خطرناکی که در مقابل آن هستیم ، چشم پوشی می کند. وی با قرار دادن تغییرات آب و هوایی روی پایه ، درک ما از چگونگی شکستن کنترل مرگ سرمایه داری بر زندگی و آینده ما را محدود می کند.

به عنوان مثال ، کلاین ارتباط عمیق بین هرج و مرج آب و هوا ، نظامی گری و جنگ را نادیده می گیرد. در حالی که او یک فصل کامل را به توضیح اینکه چرا صاحب خطوط هوایی ویرجین ، ریچارد برانسون و دیگر میلیاردرهای سبز ما را نجات نمی دهند ، اختصاص می دهد ، وی سه حکم ناچیز را به خشن ترین ، بیهوده ترین و م -سسه نفت سوز روی زمین - ارتش آمریکا اختصاص داد.[1]  کلاین این نقطه کور را با همایش رسمی آب و هوای سازمان ملل متحد مشترک دارد. UNFCCC بیشترین مصرف سوخت و انتشار گازهای گلخانه ای در بخش نظامی را شامل نمی شود.[2]  این معافیت محصول لابی شدید توسط ایالات متحده در جریان مذاکرات کیوتو در اواسط دهه 1990 بود. از آن زمان ، "اثر چاپی" کربن تأسیسات نظامی رسماً نادیده گرفته شد.[3]  کتاب کلاین فرصت مهمی را برای افشای این پوشش توهین آمیز از دست داد.

پنتاگون نه تنها بزرگترین مشعل نهادی سوخت های فسیلی روی کره زمین است. این کشور همچنین صادرکننده برتر اسلحه و اسپینر نظامی است.[4]  امپراتوری نظامی جهانی آمریکا از پالایشگاه ها ، خطوط لوله و ابر تانکرهای بیگ اویل محافظت می کند. این ارتجاعی ترین استبدادهای پترو را پشتیبانی می کند. مقادیر عظیمی از روغن را برای سوخت ماشین جنگی خود می بلعد. و سموم خطرناک تری از هر آلوده کننده سازمانی به محیط وارد می کند.[5]  ارتش ، تولیدکنندگان اسلحه و صنعت نفت سابقه همکاری فساد آمیز طولانی دارند. این رابطه ناخوشایند با خلوص جسورانه در خاورمیانه برجسته است ، جایی که واشنگتن رژیم های سرکوبگر منطقه را با آخرین سلاح ها مسلح می کند و یک فالانگ از پایگاه هایی را تحمیل می کند که در آن سربازان آمریکایی ، مزدوران و هواپیماهای بدون سرنشین برای محافظت از پمپ ها ، پالایشگاه ها و خطوط تامین اکسون موبیل ، BP ، و شورون.[6]

مجموعه پترو نظامی پرهزینه ترین ، مخرب ترین ، ضد دموکراتیک ترین بخش شرکت های بزرگ است. این قدرت فوق العاده ای بر واشنگتن و هر دو حزب سیاسی دارد. هر حرکتی برای مقابله با هرج و مرج اقلیمی ، تحول در آینده انرژی ما و تقویت دموکراسی مردمی ، نمی تواند امپراتوری پترو آمریکا را نادیده بگیرد. با این وجود به اندازه کافی عجیب و غریب هنگامی که کلاین به دنبال راه هایی برای تأمین مالی انتقال به زیرساخت های انرژی تجدیدپذیر در ایالات متحده است ، بودجه نظامی متورم در نظر گرفته نمی شود.[7]

پنتاگون خود به صراحت ارتباط بین تغییر آب و هوا و جنگ را تشخیص می دهد. در ماه ژوئن ، گزارش یک هیئت مشورتی نظامی ایالات متحده در مورد امنیت ملی و سرعت بخشیدن به تغییرات آب و هوا هشدار داد که "... اثرات پیش بینی شده از سمومتغییرات آب و هوایی بیش از چند برابر تهدید خواهد بود. آنها به عنوان کاتالیزوری برای بی ثباتی و درگیری عمل خواهند کرد. " در پاسخ ، پنتاگون در حال آماده شدن برای مبارزه با "جنگ های آب و هوایی" بر سر منابعی است که در اثر اختلال در جو ، مانند آب شیرین ، زمین های قابل کشت و مواد غذایی تهدید می شوند.[8]

حتی اگر کلاین از ارتباط بین نظامی گری و تغییر اقلیم چشم پوشی می کند و جنبش صلح را به عنوان یک متحد ضروری نادیده می گیرد ، جنبش صلح نیز از تغییر اوضاع چشم پوشی نمی کند. گروه های ضد جنگ مانند جانبازان برای صلح ، جنگ جرم است و لیگ مقاومت در برابر جنگ ارتباط بین نظامی گری و ایجاد اختلال در اقلیم را محور کار خود قرار داده اند. بحران آب و هوا نگرانی فوری صدها فعال صلح از سراسر جهان بود که در ژوئیه 2014 در کپ تاون ، آفریقای جنوبی گرد هم آمدند. کنفرانس آنها ، که توسط War Resisters International سازماندهی شده بود ، به فعالیت های غیر خشونت آمیز ، تأثیر تغییرات آب و هوا و ظهور نظامی گری در سراسر جهان.[9]

کلاین می گوید که او فکر می کند تغییر آب و هوا دارای یک پتانسیل گالوانیزه منحصر به فرد است زیرا "یک بحران وجودی" را برای بشریت به ارمغان می آورد. او تلاش می کند تا نشان دهد که چگونه می تواند همه چیز را تغییر دهد ، با بافتن "همه این مسائل به ظاهر متفاوت در یک روایت منسجم در مورد چگونگی محافظت از بشریت در برابر آسیب های یک سیستم وحشیانه ناعادلانه و یک سیستم آب و هوایی بی ثبات". اما سپس روایت او تقریباً نظامی گری را نادیده می گیرد. این به من مکث می کند. آیا هیچ حرکتی مترقی بدون اتصال نقاط بین هرج و مرج آب و هوا و جنگ یا رویارویی مستقیم این امپراتوری نظامی نظامی می تواند از کره زمین محافظت کند؟ اگر ایالات متحده و سایر دولت ها بر سر کاهش منابع انرژی و سایر منابع در این سیاره به جنگ بپردازند ، آیا باید تمرکز خود را بر روی تغییرات آب و هوایی بسته نگه داریم یا اینکه مقاومت در برابر جنگ منابع باید فوری ترین نگرانی ما شود؟

نقطه کور مهم دیگر در کتاب کلاین مسئله "اوج روغن" است. این زمانی است که میزان استخراج نفت به حداکثر رسیده و شروع به کاهش شدید می کند. اکنون پذیرفته شده است که تولید جهانی نفت متعارف در حدود سال 2005 به اوج خود رسیده است.[10]  بسیاری بر این باورند که این باعث افزایش قیمت بالای روغن شده است که باعث رکود 2008 شده است و آخرین انگیزه را برای استخراج روغن های شیل و گرانقیمت غیر متعارف غیرقابل استفاده از سنگ های شیل و ماسه های سنگین تحریک کرده است.[11]

اگرچه برخی از این استخراجها حبابهای سوداگرانه مالی بسیار سنگینی است که ممکن است به زودی بیش از حد متورم شود ، اما هجوم موقتی هیدروکربنهای غیرمتعارف به اقتصاد یک فرصت کوتاه از رکود اقتصادی داده است. با این حال ، پیش بینی می شود تولید روغن مرسوم طی دو دهه آینده بیش از 50 درصد کاهش یابد در حالی که بعید است منابع غیر متعارف بیش از 6 درصد جایگزین شود.[12]  بنابراین ممکن است تجزیه اقتصادی جهانی به زودی با یک انتقام جویی بازگردد.

اوج مخمصه نفت ، مسائل مهم جنبش سازی را برای فعالان آب و هوایی و همه ترقی خواهان مطرح می کند. کلاین ممکن است از این مسئله اجتناب کرده باشد زیرا برخی از افراد در اوج جمعیت نفت نیاز به یک حرکت قدرتمند آب و هوایی را نادیده می گیرند. نه اینکه آنها فکر می کنند اختلال در آب و هوا مشکل جدی نیست ، بلکه به این دلیل که آنها معتقدند ما در حال نزدیک شدن به یک فروپاشی صنعتی جهانی هستیم که با کاهش شدید خالص هیدروکربن های موجود برای رشد اقتصادی. طبق تخمین آنها ، ذخایر سوخت فسیلی جهانی نسبت به افزایش تقاضا به طرز چشمگیری کاهش خواهد یافت زیرا جامعه فقط برای یافتن و استخراج هیدروکربنهای کثیف و غیرمتعارف به مقادیر روزافزون انرژی نیاز خواهد داشت.

بنابراین ، حتی اگر هنوز هم مقدار زیادی انرژی فسیلی در زیر زمین وجود داشته باشد ، جامعه مجبور است بخشهای بیشتری از انرژی و سرمایه را صرف اینكه به آن برسد ، اختصاص دهد ، و برای هر چیز دیگری كمتر می گذارد. نظریه پردازان اوج روغن فکر می کنند این تخلیه انرژی و سرمایه بقیه اقتصاد را نابود خواهد کرد. آنها اعتقاد دارند که این شکست در آینده ممکن است بیش از هر حرکت سیاسی در کاهش انتشار کربن موثر باشد. آیا آنها درست می گویند؟ چه کسی می داند؟ اما حتی اگر آنها در مورد سقوط کامل اشتباه کنند ، هیدروکربن های اوج مطمئناً باعث تشدید رکودها و کاهش های انتشار کربن می شوند. این برای جنبش آب و هوا و تأثیر گالوانیزه آن بر چپ چه معنایی دارد؟

خود کلین تصدیق می کند که تاکنون بیشترین کاهش در انتشار گازهای گلخانه ای ناشی از رکود اقتصادی بوده است ، نه اقدام سیاسی. اما او از سوال عمیق تری که این مسئله ایجاد می کند ، اجتناب می کند: اگر سرمایه داری فاقد انرژی فراوان و ارزان برای پایداری رشد باشد ، چگونه جنبش اقلیمی هنگام رکود ، رکود و افسردگی دوباره عادی شود و انتشار کربن در نتیجه کاهش می یابد ، چگونه واکنش نشان می دهد؟

کلاین سرمایه داری را یک ماشین رشد بی امان می داند که با این کره خاکی ویران می کند. اما دستورالعمل اصلی سرمایه داری سود است ، نه رشد. اگر رشد به انقباض و سقوط تبدیل شود ، سرمایه داری تبخیر نخواهد شد. نخبگان سرمایه داری از احتکار ، فساد ، بحران و درگیری سود می برند. در یک اقتصاد بدون رشد ، انگیزه سود می تواند تأثیر کاتابولیکی مخربی بر جامعه داشته باشد. کلمه "کاتابولیسم" از زبان یونانی آمده است و در زیست شناسی به شرایطی گفته می شود که یک موجود زنده از خودش تغذیه می کند. سرمایه داری کاتابولیک یک سیستم اقتصادی خود آدمخوار است. تا زمانی که خود را از چنگال آن رها نکنیم ، سرمایه داری کاتابولیک به آینده ما تبدیل می شود.

انفجار کاتابولیکی سرمایه داری نکات مهمی را به وجود می آورد که فعالان اقلیم و چپ باید در نظر بگیرند. به جای رشد بی وقفه ، اگر آینده به مجموعه ای از فروپاشی های اقتصادی ناشی از انرژی تبدیل شود - یک پله ناهموار ، ناهموار و پله ای در فلات قله نفت سقوط کند ، چه می شود؟ در صورت مسدود شدن اعتبار ، تبخیر دارایی های مالی ، نوسانات شدید ارزش های ارزی ، خاموش شدن تجارت ، و دولت ها اقدامات سختگیرانه ای را برای حفظ اقتدار خود اعمال می کنند ، یک حرکت آب و هوایی چگونه پاسخ خواهد داد؟ اگر آمریکایی ها نتوانند در سوپرمارکت ها غذا ، پول در دستگاه های خودپرداز ، گاز پمپ ها و برق در خطوط برق پیدا کنند ، آیا آب و هوا نگرانی اصلی آنها خواهد بود؟

تشنج ها و انقباضات اقتصادی جهانی به میزان قابل توجهی مصرف هیدروکربن ها را کاهش می دهد و باعث افت قیمت انرژی می شود به طور موقت. آیا در بحبوحه رکود عمیق و کاهش چشمگیر انتشار کربن ، هرج و مرج اقلیمی همچنان یک نگرانی عمومی و یک مسئله مهم برای چپ است؟ در غیر این صورت ، چگونه یک حرکت مترقی با محوریت تغییرات آب و هوایی حرکت خود را حفظ می کند؟ آیا اگر سوزاندن هیدروکربن های ارزان تر سریعترین راه برای شروع رشد ، هرچند موقتی به نظر برسد ، آیا مردم پذیرای درخواست های جلوگیری از انتشار کربن برای صرفه جویی در آب و هوا خواهند بود؟

تحت این سناریوی احتمالی ، جنبش آب و هوا می تواند سریعتر از اقتصاد سقوط کند. کاهش ناشی از افسردگی در گازهای گلخانه ای برای آب و هوا یک چیز مهم است ، اما این امر برای جنبش آب و هوایی مضر است زیرا افراد دلیل کمی برای نگرانی از کاهش انتشار کربن خواهند دید. در بحبوحه افسردگی و کاهش انتشار کربن ، مردم و دولتها نگران بهبود اقتصادی هستند. در این شرایط ، جنبش تنها در صورت زنده ماندن در صورت انتقال تمرکز خود از تغییرات آب و هوایی به ایجاد بهبودی پایدار و پایدار و عاری از اعتیاد به از بین رفتن ذخایر سوخت های فسیلی.

اگر سازمان دهندگان جامعه سبز و جنبش های اجتماعی اقدام به ایجاد اشکال غیر انتفاعی بانکداری ، تولید و مبادله با مسئولیت پذیری اجتماعی کنند که به مردم در زنده ماندن از خرابی های سیستمی کمک می کند ، تأیید و احترام ارزنده ای کسب می کنند.  If آنها به سازماندهی مزارع ، آشپزخانه ها ، کلینیک های بهداشتی و امنیت محله کمک می کنند ، همکاری و پشتیبانی بیشتری به دست می آورند. و if آنها می توانند مردم را برای محافظت از پس اندازها و حقوق بازنشستگی خود و جلوگیری از سلب مالکیت ، اخراج ، اخراج و خاموش شدن محل کار جلوگیری کنند ، در این صورت مقاومت مردمی در برابر سرمایه داری کاتابولیک به طرز چشمگیری رشد خواهد کرد. برای پرورش گذار به سمت یک جامعه پر رونق ، عادلانه و از نظر اکولوژیکی پایدار ، همه این مبارزات باید در هم آمیخته و با یک چشم انداز الهام بخش از اینکه زندگی خود را از این سیستم ناکارآمد ، وسواس سود و اعتیاد به نفت نجات دهیم ، زندگی چه بهتر می تواند در هم آمیخته و تزریق شود. یک بار برای همیشه.

درسی که نائومی کلاین از آن غافل می شود روشن به نظر می رسد. هرج و مرج آب و هوا فقط یک علامت ویرانگر جامعه ناکارآمد ما است. فعالان جنبش برای زنده ماندن از سرمایه داری کاتابولیک و جوانه زدن یک گزینه دیگر ، مجبورند پیش بینی کرده و به آنها کمک کنند تا در برابر بحران های متعدد واکنش نشان دهند ، در حالی که آنها را سازماندهی می کنند تا منبع خود را شناسایی و ریشه یابی کنند. اگر جنبش فاقد آینده نگری باشد تا این بلایای فاجعه بار را پیش بینی کند و در صورت لزوم کانون توجه خود را تغییر دهد ، ما یک درس حیاتی از کتاب قبلی کلاین را نابود خواهیم کرد ، دکترین شوک. تا زمانی که چپ قادر به پیش بینی و پیشبرد گزینه ای بهتر نباشد ، نخبگان قدرت از هر بحران جدیدی استفاده خواهند کرد تا برنامه "حفاری و کشتار" خود را در حالی که جامعه در حال رکود و ضربه است ، رد کنند. اگر چپ نتواند جنبشی به اندازه کافی قدرتمند و انعطاف پذیر بسازد تا بتواند در برابر شرایط اضطراری زیست محیطی ، اقتصادی و نظامی ناشی از زوال تمدن صنعتی مقاومت کند و تولید گزینه های امیدوار کننده را آغاز کند ، به سرعت جنبش کسانی را که از فاجعه سود می برند از دست خواهد داد.

دکترای کریگ کالینز نویسنده "حفره های سمی"(انتشارات دانشگاه کمبریج) ، که به بررسی سیستم ناصحیح آمریکا در حفاظت از محیط زیست می پردازد. او تدریس علوم سیاسی و حقوق محیط زیست را در دانشگاه ایالتی خلیج کالیفرنیا و عضو موسس حزب سبز کالیفرنیا بود. 

یادداشت.


[1] طبق رتبه بندی سال 2006 CIA World Factbook ، فقط 35 کشور (از 210 جهان) روزانه بیشتر از پنتاگون نفت مصرف می کنند. در سال 2003 ، هنگامی که ارتش برای حمله به عراق آماده می شد ، ارتش تخمین زد که فقط در مدت سه هفته بنزین بیشتری از نیروهای متفقین که در کل جنگ جهانی دوم استفاده می کردند ، مصرف خواهد کرد. "ارتباط نظامی گری و تغییر اقلیم" انجمن مطالعات صلح و عدالت https://www.peacejusticestudies.org/blog/peace-justice-studies-association/2011/02/connecting-militarism-climate-change/0048

[2] در حالی که میزان سوخت داخلی این ارتش گزارش شده است ، سوخت های بین المللی دریایی و حمل و نقل هوایی که در کشتی های دریایی و هواپیماهای جنگنده در خارج از مرزهای ملی مورد استفاده قرار می گیرند ، در کل تولید گازهای گلخانه ای کشور نیست. لورینچ ، تامارا. "مجدد زدایی برای دزد زدایی عمیق" ، مقاومت مردمی (سپتامبر 2014) http://www.popularresistance.org/report-stop-ignoring-wars-militarization-impact-on-climate-change/

[3] در جدیدترین گزارش ارزیابی IPCC در مورد تغییرات آب و هوایی به سازمان ملل هیچ اشاره ای به انتشار گازهای گلخانه ای بخش نظامی وجود ندارد.

[4] با 640 میلیارد دلار ، آن را تقریباً 37 درصد از کل جهان را تشکیل می دهد.

[5] وزارت دفاع آمریكا بزرگترین آلاینده جهان است و نسبت به پنج شركت بزرگ شیمیایی آمریكا زباله های خطرناكتری تولید می كند.

[6] گزارش پروژه اولویت های ملی در سال 2008 ، تحت عنوان هزینه نظامی تأمین انرژی ، نشان داد كه تقریباً یك سوم هزینه های ارتش آمریكا برای تأمین منابع انرژی در سراسر جهان است.

[7] در صفحه 114 ، كلین یك جمله به احتمال تراشیدن 25 درصد از بودجه نظامی 10 هزینه كننده اصلی به عنوان منبع درآمد برای مقابله با بلایای آب و هوایی - و نه تأمین مالی منابع تجدیدپذیر - اختصاص داده است. وی نتوانست اشاره کند که ایالات متحده به تنهایی به اندازه تمام ملت های دیگر هزینه می کند. بنابراین کاهش 25 درصدی برابر به سختی عادلانه به نظر می رسد.

[8] کلار ، مایکل. مسابقه برای آنچه مانده است. (کتابهای متروپولیتن ، 2012).

[9] WRI بین المللی. مقاومت در برابر جنگ بر روی زمین مادر ، بازگشت به خانه ما. http://wri-irg.org/node/23219

[10] بیلو ، دیوید. "آیا تولید نفت اوج گرفته است و به عصر نفت آسان پایان می یابد؟" علمی آمریکایی. ژانویه 25 ، 2012. http://www.scientificamerican.com/article/has-peak-oil-already-happened/

[11] ویپل ، تام Peak Oil و رکود بزرگ. موسسه پست کربن. http://www.postcarbon.org/publications/peak-oil-and-the-great-recession/

و طبل ، کوین. مادر جونز "نفت اوج و رکود بزرگ". اکتبر 19 ، 2011. http://www.motherjones.com/kevin-drum/2011/10/peak-oil-and-great-recession

[12] رودز ، کریس. "روغن قله یک اسطوره نیست" ، دنیای شیمی. فوریه 20 ، 2014. http://www.motherjones.com/kevin-drum/2011/10/peak-oil-and-great-recesion

http://www.rsc.org/chemistryworld/2014/02/peak-oil-not-myth-fracking

پاسخ دهید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *

مقالات مرتبط

نظریه تغییر ما

چگونه به جنگ پایان دهیم

برای چالش صلح حرکت کنید
رویدادهای ضد جنگ
به ما کمک کنید رشد کنیم

اهدا کنندگان کوچک ما را ادامه می دهند

اگر انتخاب می‌کنید که حداقل 15 دلار در ماه کمک مکرر داشته باشید، می‌توانید هدیه‌ای برای تشکر انتخاب کنید. ما از اهداکنندگان مکرر خود در وب سایت خود تشکر می کنیم.

این شانس شماست که یک را دوباره تصور کنید world beyond war
فروشگاه WBW
ترجمه به هر زبانی