اوباما در هیروشیما یک علامت صلح را روی یک بمب ترسیم می کند

پرزیدنت اوباما به هیروشیما رفت، عذرخواهی نکرد، حقایق موضوع را بیان نکرد (که هیچ توجیهی برای بمباران در آنجا و ناکازاکی وجود ندارد)، و هیچ اقدامی برای معکوس کردن سیاست های طرفدار هسته ای خود (ساخت سلاح های اتمی بیشتر) اعلام نکرد. قرار دادن سلاح‌های هسته‌ای بیشتر در اروپا، سرپیچی از معاهده منع اشاعه، مخالفت با معاهده ممنوعیت، حمایت از سیاست ضربه اول، گسترش انرژی هسته‌ای در سراسر جهان، شیطان جلوه دادن ایران و کره شمالی، دشمنی با روسیه و غیره.

جایی که معمولاً به اوباما اعتبار داده می شود - و دلیل اینکه معمولاً اقدامات واقعی خود را تأیید می کند - در حوزه لفاظی است. اما در هیروشیما، مانند پراگ، لفاظی‌های او بیش از آنکه فایده داشته باشد، ضرر داشت. او مدعی شد که می‌خواهد سلاح‌های هسته‌ای را از بین ببرد، اما اعلام کرد که چنین چیزی برای دهه‌ها (احتمالاً نه در زمان حیات او) امکان‌پذیر نیست و اعلام کرد که بشریت همیشه جنگ را آغاز کرده است (قبل از آن بعداً به آرامی ادعا کرد که این نیازی به ادامه ندارد).

مصنوعات به ما می‌گویند که درگیری خشونت‌آمیز با مرد اول ظاهر شد. اجداد اولیه ما که یاد گرفته بودند تیغه هایی از سنگ چخماق و نیزه ها را از چوب بسازند از این ابزارها نه تنها برای شکار بلکه علیه نوع خود استفاده می کردند.

او افزود: «شاید نتوانیم ظرفیت انسان برای انجام بدی را از بین ببریم، بنابراین ملت‌ها و اتحادهایی که تشکیل می‌دهیم باید ابزاری برای دفاع از خود داشته باشند.» به سلاح هایی که به جای اجتناب از جنگ های بیشتر تولید می کنند.

اوباما پس از مدت‌ها در این مسیر بسیار مخرب، افزود: «اما در میان کشورهایی مانند کشور من که ذخایر هسته‌ای دارند، ما باید شجاعت فرار از منطق ترس را داشته باشیم و دنیایی را بدون آنها دنبال کنیم. ما ممکن است این هدف را در طول زندگی من محقق نکنیم، اما تلاش مداوم می تواند احتمال فاجعه را از بین ببرد. او حتی گفت: «ما به کد ژنتیکی ملزم به تکرار اشتباهات گذشته نیستیم. ما میتوانیم یاد بگیریم. ما می توانیم انتخاب کنیم. ما می توانیم داستان متفاوتی را برای فرزندانمان تعریف کنیم. ...» درست است، اما رئیس جمهور ایالات متحده قبلاً یک مورد بسیار بد را گفته بود.

اگر جنگ اجتناب ناپذیر بود، همانطور که اوباما بارها پیشنهاد کرده است، از جمله در اولین سخنرانی حامی جنگ برای دریافت جایزه صلح نوبل، تلاش برای پایان دادن به آن فایده ای نداشت. اگر جنگ اجتناب ناپذیر بود، ممکن بود یک پرونده اخلاقی برای تلاش برای کاهش آسیب آن در حالی که ادامه داشت، مطرح شود. و می‌توان پرونده‌های جزئی متعددی برای آمادگی برای پیروزی در جنگ‌های اجتناب‌ناپذیر برای این یا آن طرف ایجاد کرد. این موردی است که اوباما مطرح می کند، بدون اینکه به نظر می رسد متوجه باشد که در مورد سایر کشورها نیز صدق می کند، از جمله کشورهایی که از سوی ارتش ایالات متحده احساس خطر می کنند.

توسعه راه هایی برای جلوگیری از ایجاد درگیری بخشی از پاسخ به حذف جنگ است، اما برخی از وقوع درگیری ها (یا اختلاف نظرهای عمده) اجتناب ناپذیر است، به همین دلیل است که ما باید از اثرات موثرتر و کمتر مخرب استفاده کنیم. ابزار برای حل و فصل اختلافات و دستیابی به امنیت.
اما هیچ چیز در مورد جنگ اجتناب ناپذیر نیست. ژن‌های ما، سایر نیروهای اجتناب‌ناپذیر در فرهنگ ما، یا بحران‌های خارج از کنترل ما لازم نیست.

جنگ فقط برای آخرین بخش از وجود گونه ما وجود داشته است. ما با آن تکامل پیدا نکردیم. در این 10,000 سال اخیر، جنگ پراکنده بوده است. برخی از جوامع جنگ را نمی شناسند. برخی آن را شناخته اند و سپس آن را رها کرده اند. همانطور که برای برخی از ما تصور دنیایی بدون جنگ یا قتل سخت است، برای برخی از جوامع بشری نیز تصور دنیایی با آن چیزها دشوار است. مردی در مالزی از او پرسید که چرا یک تیر به سوی مهاجمان برده شلیک نمی کند، پاسخ داد: "زیرا آنها را می کشد." او قادر به درک این نبود که کسی می تواند قتل را انتخاب کند. به راحتی می توان به او به کمبود تخیل مشکوک شد، اما چقدر برای ما آسان است که فرهنگی را تصور کنیم که در آن تقریباً هیچ کس هرگز کشتن را انتخاب نمی کند و جنگ ناشناخته است؟ تصور کردن یا ایجاد کردن آن آسان یا سخت، قطعاً یک موضوع فرهنگ است و نه DNA.

با توجه به اسطوره، جنگ "طبیعی" است. با این وجود برای تهیه اکثر مردم برای شرکت در جنگ مورد نیاز است و بسیاری از درد و رنج های روحی در بین کسانی که درگیر آن بوده اند، مورد نیاز است. در مقابل، هیچ فردی نمیتواند از نارضایتی اخلاقی عمیق یا اختلال استرس پس از ضربه از محرومیت از جنگ رنج ببرد.

در برخی از جوامع زنان به طور قرنها از قرن ها و از زمان جنگ، از آن استفاده شده اند. واضح است که این یک مسئله فرهنگی است نه آرایش ژنتیکی. جنگ اختیاری است، اجتناب ناپذیر است، برای زنان و مردان به طور یکسان.

برخی از کشورها بسیار بیشتر از سایر کشورها روی نظامی گری سرمایه گذاری می کنند و در جنگ های بسیار بیشتری شرکت می کنند. برخی از کشورها، تحت اجبار، نقش کوچکی در جنگ های دیگران دارند. برخی از کشورها جنگ را کاملاً رها کرده اند. برخی برای قرن ها به کشور دیگری حمله نکرده اند. برخی سربازان خود را در موزه گذاشته اند. و حتی در ایالات متحده، 44٪ از مردم به نظرسنجی ها می گویند که اگر جنگی رخ دهد، "شرکت می کنند"، اما با وجود اینکه ایالات متحده در حال حاضر در 7 جنگ است، کمتر از 1٪ از مردم در ارتش هستند.

جنگ به مدت طولانی از سرمایه داری پیش رفته است و مطمئنا سوئیس نوعی کشور سرمایه داری است همانگونه که ایالات متحده است. اما عقیده گسترده ای وجود دارد که فرهنگ سرمایه داری - یا نوع خاصی از آن - درجه حرص و طمع و نابودی و کوتاه بودن - باعث جنگ می شود. یک پاسخ به این نگرانی به شرح زیر است: هر ویژگی از یک جامعه که جنگ را ضروری می داند می تواند تغییر کند و خود به خود اجتناب ناپذیر است. مجتمع نظامی-صنعتی یک نیروی ابدی و شکست ناپذیر نیست. مخرب محیط زیست و ساختار اقتصادی بر اساس حرص و طمع تغییر ناپذیر نیست.

یک حس وجود دارد که در آن این مهم نیست؛ یعنی ما باید نابود زیست محیطی را کنار بگذاریم و دولت اصلاحات را اصلاح کنیم، درست همانطور که ما باید جنگ را پایان دهیم، بدون توجه به این که آیا این تغییرات به دیگران بستگی دارد یا نه. علاوه بر این، با ادغام چنین کمپینی به یک حرکت جامع برای تغییر، قدرت در تعداد، هر کدام به احتمال زیاد موفق خواهد شد.

اما حس دیگری وجود دارد که در آن این مهم است؛ یعنی ما باید جنگ را به عنوان خلقی فرهنگی که آن را درک می کنیم، درک کنیم و آن را فراموش کنیم که آن چیزی را که نیروهای فراتر از کنترل ما به ما تحمیل می کند، تحمیل کنند. در این مفهوم مهم است که به رسمیت شناخته شود که هیچ قانون فیزیک یا جامعه شناسی نیازی به جنگ ندارد؛ زیرا ما دارای یک مؤسسه دیگر هستیم. در حقیقت جنگ با یک شیوه زندگی خاص یا زندگی زندگی نیازی نیست، زیرا هر گونه شیوه زندگی می تواند تغییر یابد، زیرا شیوه های نامناسب باید با تعریف با جنگ و یا بدون آن پایان یابد و به همین دلیل جنگ واقعا فقیر شدن جوامعی که از آن استفاده می کنند.

جنگ در تاریخ بشری تا این نقطه با تراکم جمعیت یا کمبود منابع ارتباط ندارد. این ایده که تغییرات آب و هوایی و فجایع ناشی از آن ناگزیران جنگ را ایجاد می کند، می تواند یک پیشگویی در خود باشد. این پیش بینی مبتنی بر حقایق نیست

بحران رو به افزایشی و رو به افزایشی آبوهوا دلیل خوبی برای رشد فرهنگ جنگ ما است، به طوری که ما آماده هستیم که با سایر ابزارهای مخرب و غیرمترقبه برخورد کنیم. و هدایت برخی از کل مبلغ هنگفت پول و انرژی که به جنگ و آمادگی جنگ برای کار فوری حفاظت از آب و هوا می انجامد می توانند تفاوت چشمگیری داشته باشند، هر دو با پایان دادن به یکی از ما بیشترمخرب زیست محیطی فعالیت ها و بودجه گذار به شیوه های پایدار.

در مقابل، اعتقاد اشتباه که جنگ ها باید به دنبال هرج و مرج آب و هوا باشد، سرمایه گذاری را در آمادگی نظامی تشویق می کنند، در نتیجه موجب تشدید بحران آب و هوایی و احتمال بیشتر شدن ترکیب یک نوع فاجعه با دیگران خواهد شد.

جوامع انسانی شناخته شده اند که موسساتی را که به طور گسترده به عنوان دائمی در نظر گرفته شده اند، لغو می کنند. این شامل قربانی کردن انسان، گناهان خون، دوئل، برده داری، مجازات اعدام و بسیاری دیگر است. در برخی از جوامع، برخی از این شیوه ها عمدتا ریشه کن شده اند، اما در سایه ها و حاشیه ها به صورت غیرقانونی باقی می مانند. این استثنا ها تمایل به متقاعد ساختن اکثر مردم را ندارند که ریشه کن سازی کامل را غیر ممکن می سازد، تنها در آن جامعه هنوز به دست نیامده است. ایده حذف گرسنگی از جهان یک بار به نظر خنده دار تبدیل شد. در حال حاضر به طور گسترده ای درک می شود که گرسنگی می تواند لغو شود - و برای یک کسر کوچک از آنچه که در جنگ صرف می شود. در حالی که همه سلاح های هسته ای برچیده نشده و حذف شده اند، یک جنبش محبوب وجود دارد که برای انجام این کار تلاش می کند.

پایان دادن به همه جنگ ها ایده ای است که در زمان ها و مکان های مختلف پذیرفته است. مثلا در ایالات متحده آمریکا، در 1920 ها و 1930 ها محبوب تر بود. در دهه های اخیر، این مفهوم اعلام شده است که جنگ دائمی است. این مفهوم در واقع جدید، رادیکال و بدون اساس است.

رای گیری اغلب در حمایت از لغو جنگ انجام نمی شود. در اینجا یک مورد زمانی که انجام شد

چند ملت وجود دارد برگزیده هیچ نظامی ندارد اینجا یک است فهرست.

و در اینجا حرکتی برای انجام دادن وجود دارد کاری که اوباما با ادعای این که نمی توان آن را به این زودی انجام داد، جهان را دلسرد می کند. کسانی که می گویند نمی توان چنین کارهایی را انجام داد، همیشه این مسئولیت را داشته و دارند که از سر راه افرادی که این کارها را انجام می دهند، کنار بیایند.

بیشتر بدانید:

ویدئو و صوتی:غمگین

این ویدیو به اسطوره ای اشاره دارد که انسان به طور طبیعی خشونت آمیز است: بحث و گفتگو با Paul Chappell در مورد هنر پیروزی.

این کارتون ضد جنگ 1939 از MGM نشان می دهد که چطور جریان اصلی مخالفت با جنگ در آن زمان بود.

Doug Fry در رادیو Talk Nation.

جان هورگان در رادیو رادیو گفتگو.

نمونه ای از تمایل انسان به دور از جنگ: قیام 1914 کریسمس.

فیلم های:

Joyeux Noel: یک فیلم در مورد قیام 1914 Christmas.

مقالات:

Fry ، Douglas P. & Souillac ، Geneviéve (2013). ارتباط اهمیت مطالعات آمادگی جسمانی با نظریه مبانی اخلاقی: آموزش اخلاقی و اخلاق جهانی در قرن بیست و یکم. مجله آموزش اخلاقی، (جولای) vol: xx-xx.

هنری پارسن (2013) جنگ اجتناب ناپذیر است بررسی صلح: مجله عدالت اجتماعی، 25: 2، 187-194.
استدلال اصلی: تمدن بشری در بهترین حالت با آموزش جهانی، ارتباطات مقرون به صرفه و سفرهای بین المللی به عنوان اتصالات انسانی است. پیشگیری از جنگ با حمایت و حمایت از حقوق بشر، حمایت از دولت ها و نهادها علیه سوء استفاده ها و استثمار توسط دیگران، بین المللی کردن آموزش کودکان، آموزش والدین اجباری و مبارزه با افراط گرایی، امکان پذیر است.

بروکس، آلن لورنس. "آیا جنگ باید اجتناب ناپذیر باشد؟ مقاله معناشناسی عمومی. "  و غیره: مرور کلی معناشناسی 63.1 (2006): 86 +. Academic OneFile. وب 26 دسامبر 2013.
استدلال اصلی: هشدار نسبت به موقعیت های دوگانه: ما هیچ تهاجمی یا غیر تهاجمی نیستیم. اشاره به شیوه غالب همکاری های انسانی در طول تاریخ است. Arguments in line with بسیاری از دانشمندان اجتماعی و رفتاری که می گویند ما توانایی تهاجمی و مبارزه با جنگ را داریم، اما ما همچنین دارای توانایی غیر تهاجمی و صلح آمیز هستیم.

Zur، Ofer. (1989). افسانه های جنگ: کشف باورهای جمعی غالب درباره جنگ. مجله روانشناسی انسانشناسی، 29 (3)، 297-327. doi: 10.1177 / 0022167889293002.
استدلال اصلی: نویسنده به طور چشمگیری سه اسطوره درباره جنگ را بررسی می کند: (1) جنگ بخشی از طبیعت بشر است؛ (2) مردم شایسته مسالمت آمیز هستند و از جنگ اجتناب می کنند؛ (3) یک نهاد مردانه است. نکته خوب این است: رد صلاحیت اسطوره ها علمی، اهمیت آنها را برای مردم و فرهنگ های مشترک آن ها کاهش نمی دهد. "ظهور ماهیت غلط این باورها می تواند اولین گام از چرخه ی زشت پیشگویی های مخرب و ناخود آگاهانه خود باشد".

Zur، Ofer. (1987). روانشناسی جنگ: همکاری تکامل فرهنگ، روان و دشمن. مجله تحقیقات صلح، 24 (2)، 125-134. doi: 10.1177 / 002234338702400203.
استدلال اصلی: انسان ها توانایی های فنی و فیزیکی برای ایجاد و استفاده از سلاح علیه یکدیگر را برای سال های 200,000 گذشته داشته اند، اما تنها در سال های 13,000 تنها سلاح های علیه یکدیگر ایجاد و استفاده می کردند. جنگ تنها یک درصد از زمان تکامل انسان را به عهده داشت.

اعلامیه سویل در مورد خشونت: PDF.
دانشمندان پیشرو در جهان، این نکته را رد می کنند که سازماندهی خشونت های انسانی سازمان یافته (مثلا جنگ) از نظر زیست شناختی تعیین می شود. این بیانیه توسط یونسکو تصویب شد.

جنگ ممکن است پایان یابد: بخش اول "جنگ بیشتر: مورد برای لغو" توسط دیوید سوانسون

جنگ ها اجتناب ناپذیر نیستند: فصل 4 "جنگ دروغ" توسط دیوید سوانسون است

در پایان جنگ توسط E. داگلاس کیان

کتابها:

فراتر از جنگ: پتانسیل انسانی برای صلح توسط Doug Fry

در قتل: هزینه های روحی یادگیری برای کشتن در جنگ و جامعه توسط دیو گروسمن

انقلاب صلح آمیز توسط پل K. Chappell

پایان جنگ توسط جان هورگان

جنگ دیوانه سوانسون دروغ است

وقتی جنگ جهانی غیرقانونی توسط دیوید سوانسون

جنگ بیشتر: مورد برای لغو توسط دیوید سوانسون

آینده بدون جنگ: استراتژی یک جنگ نظامی توسط جودیت دست

جنگ های آمریکایی: توهمات و واقعیت ها توسط پل بوخیت

کروز امپریال: تاریخی مخفی از امپراتوری و جنگ توسط جیمز بردلی

دفن زنجیرها: پیامبران و شورشیان در مبارزه برای فرار از بردگان امپراطوری توسط آدام هوچشیلد

فرای، داگلاس. P. (2013). جنگ، صلح و طبیعت انسانی: همگرایی دیدگاه های تکاملی و فرهنگی. نیویورک: انتشارات دانشگاه آکسفورد.

کمپ ، گراهام و فرای ، داگلاس پی. (2004). حفظ صلح: حل منازعات و جوامع مسالمت آمیز در سراسر جهان. نیویورک: Routledge.

پاسخ دهید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *

مقالات مرتبط

نظریه تغییر ما

چگونه به جنگ پایان دهیم

برای چالش صلح حرکت کنید
رویدادهای ضد جنگ
به ما کمک کنید رشد کنیم

اهدا کنندگان کوچک ما را ادامه می دهند

اگر انتخاب می‌کنید که حداقل 15 دلار در ماه کمک مکرر داشته باشید، می‌توانید هدیه‌ای برای تشکر انتخاب کنید. ما از اهداکنندگان مکرر خود در وب سایت خود تشکر می کنیم.

این شانس شماست که یک را دوباره تصور کنید world beyond war
فروشگاه WBW
ترجمه به هر زبانی