هنگامی که برنامه ریز جنگ هسته ای اعتراف می کند

توسط دیوید سوانسون

کتاب جدید Daniel Ellsberg می باشد ماشین روز قیامت: اعترافات برنامهریز جنگ هسته ای. من سالهاست که نویسنده را می شناسم ، افتخار من بیش از هر زمان دیگری است که بگویم. ما رویدادهای گفتاری و مصاحبه های رسانه ای را با هم انجام داده ایم. ما با هم و در اعتراض به جنگ دستگیر شده ایم. ما علناً در مورد سیاست های انتخاباتی بحث کرده ایم. ما به طور خصوصی درباره عدالت جنگ جهانی دوم بحث کرده ایم. (دن ورود آمریکا به جنگ جهانی دوم را تأیید می کند ، و به نظر می رسد جنگ کره نیز باشد ، اگرچه او چیزی جز محکوم کردن بمب گذاری غیرنظامیان که بسیاری از اقدامات ایالات متحده در آن جنگ ها را تشکیل می داد ، ندارد. من نظر او را بسیار ارزشمند دانسته ام و او در مورد انواع س ratherالات من به طرز غیر قابل توضیح از من سال کرده است. اما این کتاب به من چیزهای زیادی را آموخته است که من در مورد دانیل الزبرگ و جهان نمی دانستم.

در حالی که السبرگ ادعا می کند که اعتقادات خطرناک و بدبختی را که او دیگر در دست ندارند، به کار انداختن در یک نهاد طرح کشاندن نسل کشی، به انجام مراحل به خوبی به عنوان یک شخص ثالث که عقب افتاده، و با داشتن کلمات نوشته شده با او موافق نیست، ما همچنین از این کتاب یاد میگیرد که وی به طور موثری و به طور قابل ملاحظه ای دولت آمریکا را در مسیر سیاستهای بی پروا و وحشتناک مدتها قبل از رها کردن و تبدیل شدن به یک خبرنگار سعودی، حرکت می دهد. و هنگامی که وی سوت را سوزاند، برنامه ای بسیار بزرگتری برای آن داشت تا اینکه هر کسی آگاه بود.

الزبرگ 7,000 صفحه از آنچه به عنوان «مقالات پنتاگون» تبدیل شده است را کپی و حذف نکرد. او حدود 15,000 صفحه را کپی و حذف کرد. سایر صفحات به سیاست های جنگ هسته ای اختصاص داشت. او قصد داشت بعد از روشن کردن جنگ ویتنام ، از آنها اخبار سری بعدی را بسازد. این صفحات از بین رفته بودند و این هرگز اتفاق نیفتاد و من تعجب می کنم که ممکن است چه تاثیری در علت لغو بمب های هسته ای داشته باشد. من همچنین تعجب می کنم که چرا این کتاب خیلی طولانی شده است ، نه اینکه الزبرگ سالهای مداخله را با کارهای ارزشمند پر نکرده است. در هر صورت ، ما اکنون کتابی داریم که از خاطرات السببرگ ، اسنادی که طی دهه های گذشته در معرض دید عموم قرار گرفته ، درک علمی ، کار سایر افشاگران و محققان ، اعترافات دیگر برنامه ریزان جنگ هسته ای و تحولات اضافی نسل گذشته است یا همینطور

امیدوارم این کتاب بسیار گسترده خوانده شده باشد و یکی از درسهایی که از آن گرفته شده نیاز به فروتنی گونه های انسان است. در اینجا ما یک گزارش از نزدیک از کاخ سفید و پنتاگون را در مورد گروهی می خوانیم که بر اساس تصوری کاملاً نادرست از آنچه بمب های هسته ای انجام می دهند (ترک نتایج آتش و دود از محاسبات تلفات ، و فاقد ایده زمستان هسته ای) ، و بر اساس گزارش های کاملاً جعلی از آنچه اتحاد جماهیر شوروی انجام می داد (اعتقاد بر این که وقتی فکر می کرد دفاع است ، معتقد است که دارای هزار موشک بالستیک قاره ای است که دارای چهار موشک است) ، و بر اساس در درک نادرست نادرست از آنچه دیگران در دولت ایالات متحده خود انجام می دهند (با سطوح پنهان کاری اطلاعات واقعی و نادرست را برای عموم مردم و بسیاری از دولت ها رد می کند). این روایتی است از بی توجهی بیش از حد به زندگی بشر ، در مقایسه با خالقان و آزمایش کنندگان بمب اتمی ، که شرط بندی می کردند که آیا این جو باعث شعله ور شدن جو و سوختن زمین خواهد شد. همکاران الزبرگ چنان تحت تأثیر رقابت های بوروکراتیک و نفرت های ایدئولوژیک قرار گرفتند که اگر به نفع نیروی هوایی یا صدمه به نیروی دریایی باشد ، موشک های زمینی بیشتری را ترجیح می دهند یا با آنها مخالفت می کنند و آنها می خواهند هرگونه نبرد با روسیه را بلافاصله به نابودی هسته ای نیاز دهند. از هر شهر در روسیه و چین (و در اروپا از طریق موشک های میان برد شوروی و بمب افکن ها و از نزدیک ناشی از حملات هسته ای ایالات متحده به خاک بلوک اتحاد جماهیر شوروی). این پرتره از رهبران عزیز ما را با تعداد نادیده گرفتن از سو through تفاهم و تصادفی که در طول سالها از آن یاد گرفته ایم ، ترکیب کنید و نکته قابل توجه این نیست که یک احمق فاشیست امروز در کاخ سفید نشسته و تهدید به آتش سوزی و خشم می کند ، با جلسات کمیته کنگره علناً وانمود می کند برای جلوگیری از آخرالزمان ناشی از ترامپ نمی توان کاری انجام داد. نکته قابل توجه این است که بشریت هنوز در اینجا است.

"جنون در افراد چیزی نادر است. اما در گروه ها ، احزاب ، ملت ها و دوره ها این یک قاعده است. " - فردریش نیچه ، به نقل از دانیل السبرگ.

یک یادداشت برای تنها رئیس جمهور کندی برای پاسخ دادن به این سوال که چگونه بسیاری از افراد ممکن است در روسیه و چین در یک حمله اتمی آمریکا جان خود را از دست بدهند، پاسخ داده شد. الزبرگ از این سوال خواسته بود و مجاز به خواندن پاسخ بود. اگر چه پاسخی ناداننده از تاثیرات زمستانی هسته ای بود که احتمالا تمام انسانیت را از بین می برد و اگر چه علت اصلی مرگ، آتش نیز حذف شده بود، در این گزارش آمده است که در مورد 1 / 3 از بشریت جان می گیرد. این برنامه ای بود برای اجرای فوری پس از آغاز جنگ با روسیه. توجیه چنین جنون همیشه فریبنده و عمدا فریب مردم است.

اِلسببرگ می نویسد: "دلیل رسمی اعلام شده برای چنین سیستمی ، همیشه در درجه اول نیاز پیش بینی شده برای جلوگیری یا حمله ضروری به حمله اولیه حمله هسته ای روسیه علیه ایالات متحده بوده است. این منطق عمومی که به طور گسترده اعتقاد دارد ، یک فریب عمدی است. جلوگیری از حمله هسته ای غافلگیرکننده اتحاد جماهیر شوروی - یا پاسخ دادن به چنین حمله ای - هرگز تنها یا حتی هدف اصلی برنامه ها و تدارکات هسته ای ما نبوده است. ماهیت ، مقیاس و وضعیت نیروهای هسته ای استراتژیک ما همیشه بر اساس الزامات اهداف کاملاً متفاوت شکل گرفته است: تلاش برای محدود کردن آسیب به ایالات متحده از تلافی شوروی یا روسیه به اولین حمله آمریکا علیه اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی شوروی یا روسیه. این توانایی بخصوص به منظور تقویت اعتبار تهدیدهای ایالات متحده برای آغاز حملات هسته ای محدود یا تشدید آنها - تهدیدهای "استفاده اول" از ایالات متحده برای غلبه در درگیری های منطقه ای ، در ابتدا غیر هسته ای شامل نیروهای شوروی یا روسیه یا آنها است. متحدان."

اما ایالات متحده هرگز جنگ هسته ای را تهدید نکرده تا زمانی که Trump با هم متحد شد!

شما اعتقاد دارید که؟

الزبرگ به ما می گوید: "روسای جمهور ایالات متحده ده ها بار از سلاح های هسته ای ما در" بحران ها "استفاده كرده اند ، كه عمدتاً مخفیانه از سوی مردم آمریكا بوده است (البته نه از طرف دشمنان). آنها از آنها به شیوه دقیق استفاده کرده اند که وقتی اسلحه در برخورد به سمت کسی نشانه گرفته می شود ، استفاده می شود. "

روسای جمهور آمریكا كه تهدیدهای هسته ای خاص یا علنی مخفی را علیه ملت های دیگر انجام داده اند ، از آنچه ما می دانیم و همانطور كه ​​السبرگ شرح داده است ، هری ترومن ، دویت آیزنهاور ، ریچارد نیكسون ، جورج دبلیو دبلیو بوش ، بیل کلینتون و دونالد ترامپ را شامل می شوند ، از جمله باراک اوباما ، مرتباً در رابطه با ایران یا یک کشور دیگر جملاتی مانند "همه گزینه ها روی میز است" را گفته است.

خوب ، حداقل دکمه هسته ای فقط در دست رئیس جمهور است و او فقط با همکاری سربازی که "فوتبال" را حمل می کند و فقط با رعایت فرماندهان مختلف در ارتش ایالات متحده می تواند از آن استفاده کند.

آیا شما جدی هستید؟

نه تنها کنگره فقط از صف شاهدان شنیده است که هر کدام گفته اند ممکن است راهی برای جلوگیری از شروع جنگ هسته ای ترامپ یا هر رئیس جمهور دیگر وجود نداشته باشد (با توجه به اینکه استیضاح و پیگرد قانونی نباید در رابطه با چیزهای پیش پا افتاده مانند آخرالزمان ذکر شود) جلوگیری). اما همچنین هرگز اینگونه نبوده است که فقط رئیس جمهور بتواند دستور استفاده از هسته ای را صادر کند. و "فوتبال" یک تئاتر است. مخاطبان عموم مردم ایالات متحده هستند. الین اسکاری سلطنتی تونس توصیف می کند که چگونه قدرت ریاست جمهوری شاهنشاهی از اعتقاد به دکمه انحصاری هسته ای رئیس جمهور خارج شده است. اما این یک باور غلط است.

الزبرگ می گوید که چگونه به سطوح مختلف فرماندهان قدرت راه اندازی هسته ای داده شده است ، چگونه کل مفهوم تخریب متقابل متقابل از طریق تلافی جویی به توانایی ایالات متحده در راه اندازی ماشین روز رستاخیز خود حتی اگر رئیس جمهور ناتوان باشد بستگی دارد و اینکه چگونه برخی در ارتش ر presسای جمهور را ذاتاً ناتوان می دانند حتی در صورت زنده بودن و سلامتی و معتقدند که پایان دادن به این امر از اختیارات فرماندهان نظامی است. همین مسئله در روسیه صادق بود و احتمالاً هنوز هم وجود دارد و احتمالاً در افزایش تعداد کشورهای هسته ای نیز صادق است. در اینجا الزبرگ آمده است: "رئیس جمهور هم نمی توانست آن زمان یا هم اکنون - با داشتن انحصار کدهای لازم برای پرتاب یا منفجر کردن هرگونه سلاح هسته ای (چنین کدهای انحصاری قبلاً توسط هیچ رئیس جمهوری نگهداری نشده است) - از نظر فیزیکی یا به طرزی دیگر با اطمینان از رئیس ستاد مشترک جلوگیری کند. یا هر فرمانده نظامی تئاتر (یا همانطور که توضیح دادم ، افسر وظیفه فرماندهی) از صدور چنین احکام معتبری. " وقتی الزبرگ موفق شد مرجعی را که آیزنهاور برای استفاده از سلاح های هسته ای تفویض کرده است به کندی اطلاع دهد ، کندی حاضر نشد سیاست را تغییر دهد. به هر حال ، ترامپ حتی بیش از آنچه اوباما برای واگذاری اختیار به قتل موشکی از هواپیمای بدون سرنشین و همچنین گسترش تولید و تهدید استفاده از سلاح هسته ای مشتاقتر بوده است.

اِلزبرگ تلاش های خود برای آگاه ساختن مقامات غیرنظامی ، وزیر "دفاع" و رئیس جمهور را از برنامه های برجسته جنگ هسته ای مخفی نگه داشته و توسط ارتش دروغ گفته است. این اولین شکل افشاگری وی بود: گفتن به رئیس جمهور آنچه در ارتش انجام می شود. وی همچنین به مقاومت برخی از نظامیان در برابر برخی از تصمیمات رئیس جمهور کندی و ترس رهبر شوروی از نیکیتا خروشچف مبنی بر اینکه کندی ممکن است با کودتا روبرو شود ، اشاره می کند. اما وقتی صحبت از سیاست هسته ای شد ، کودتا قبل از ورود کندی به کاخ سفید انجام شده بود. فرماندهان پایگاه های دوردست که اغلب ارتباطات خود را از دست می دادند ، خودشان درک می کردند (می فهمید؟) قدرت این را دارند که به همه هواپیماهای خود که حامل سلاح هسته ای هستند ، دستور دهند همزمان به یک باند به نام سرعت پرواز کنند و در معرض خطر فاجعه هستند. سرعت تغییر هواپیما. این هواپیماها باید به شهرهای روسیه و چین بروند ، بدون اینکه هیچ برنامه منسجمی برای بقا برای هر یک از دیگر هواپیماهای عبور از منطقه داشته باشد. چی دکتر Strangelove ممکن است اشتباه گرفته باشد فقط کافیست از کپسول کیستون استفاده نکنید.

کندی از تمرکز اقتدار هسته ای امتناع ورزید ، و هنگامی که الزبرگ وزیر دفاع "رابرت مک نامارا" را از نگهداری غیرقانونی هسته های ایالات متحده در ژاپن مطلع کرد ، مک نامارا حاضر به بیرون بردن آنها نشد. اما الزبرگ موفق شد در سیاست جنگ هسته ای ایالات متحده به دور از برنامه ریزی برای حمله به همه شهرها و در جهت در نظر گرفتن رویکرد هدف قرار دادن دور از شهرها و تلاش برای متوقف کردن جنگ هسته ای آغاز شده ، که نیاز به حفظ فرماندهی و کنترل دارد ، تجدید نظر کند. هر دو طرف ، که اجازه می دهد چنین فرماندهی و کنترل وجود داشته باشد. اِلزبرگ می نویسد: "راهنمای اصلاح شده" من مبنای برنامه های جنگ عملیاتی تحت کندی قرار گرفت - که توسط من برای معاون وزیر گیلپاتریک در 1962 ، 1963 و دوباره در دولت جانسون در 1964 بررسی شد. توسط افراد داخلی و دانشمندان گزارش شده است از آن زمان به بعد تأثیر مهمی در برنامه ریزی استراتژیک جنگ آمریکا داشته اند. "

روایت الزبرگ از بحران موشکی کوبا به تنهایی دلیل دریافت این کتاب است. در حالی که الزبرگ معتقد بود سلطه واقعی ایالات متحده (برخلاف افسانه های مربوط به "فاصله موشکی") به این معنی است كه حمله شوروی رخ نخواهد داد ، كندی به مردم می گفت كه در زیر زمین پنهان شوند. اِلزبرگ می خواست کندی به طور خصوصی به خروشچف بگوید که دست از بلوف زدن بردارد. الزبرگ بخشی از سخنرانی خود را برای معاون وزیر دفاع روزول گیلپاتریک نوشت كه به جای كاهش تنش ها ، تشدید شد ، احتمالاً به این دلیل كه اِلزبرگ به این عقیده نبود كه اتحاد جماهیر شوروی دفاعی عمل كند ، خروشچف از نظر توانایی استفاده دوم ، بلوف می زند. الزبرگ فکر می کند اشتباه این اشتباه منجر به موشک گذاری اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی در کوبا شده است. سپس الزبرگ برای مک نامارا سخنرانی کرد و دستورالعمل ها را دنبال کرد ، حتی اگر معتقد بود که فاجعه بار خواهد بود و همینطور هم شد.

الزبرگ با بیرون بردن موشک های آمریکایی از ترکیه مخالفت کرد (و معتقد است که هیچ تاثیری در حل بحران نداشته است). از نظر وی ، کندی و خروشچف هر دو توافق را به جای جنگ هسته ای می پذیرفتند ، اما برای نتیجه بهتر تلاش می کردند تا زمانی که در لبه صخره قرار گرفتند. یک کوبایی با رده پایین یک هواپیمای آمریکایی را سرنگون کرد و ایالات متحده نمی توانست تصور کند که این کار فیدل کاسترو با دستورات دقیق مستقیم از خروشچف نبوده است. در همین حال خروشچف نیز معتقد بود که این کار کاسترو است. و خروشچف می دانست که اتحاد جماهیر شوروی 100 سلاح هسته ای در کوبا با فرماندهان محلی مجاز به استفاده از آنها در برابر حمله قرار داده است. خروشچف همچنین فهمید که به محض استفاده از آنها ، ایالات متحده ممکن است حمله هسته ای خود را به روسیه آغاز کند. خروشچف با عجله اعلام کرد موشکها از کوبا خارج می شوند. با توجه به السبرگ ، وی این کار را قبل از هرگونه معامله در مورد ترکیه انجام داد. در حالی که هرکسی که این بحران را در مسیر درست برافروخت ، ممکن است به نجات جهان کمک کرده باشد ، از جمله واسیلی آرخیپوف که از پرتاب اژدر هسته ای از یک زیردریایی شوروی خودداری کرد ، اما فکر می کنم قهرمان واقعی داستان السبرگ ، نیکیتا خروشچف است ، که توهین و شرم قابل پیش بینی را نسبت به نابودی انتخاب کرد. او مرد مشتاق قبول توهین نبود. اما ، البته ، حتی آن توهین هایی که وی در نهایت پذیرفت ، هرگز شامل "مرد موشک کوچک" نبوده است.

قسمت دوم کتاب الزبرگ شامل یک تاریخچه بصیرت در مورد توسعه بمباران هوایی و پذیرش ذبح غیرنظامیان به عنوان چیزی غیر از قتل است که به طور گسترده ای قبل از جنگ جهانی دوم تصور می شد. (یادداشت می کنم ، در سال 2016 ، یک مجری بحث ریاست جمهوری از نامزدها پرسید که آیا آنها مایل به صدمه زدن به صدها و هزاران کودک به عنوان بخشی از وظایف اساسی خود هستند.) اولسبرگ ابتدا داستان معمول را به ما می گوید که ابتدا آلمان لندن را بمباران کرد و فقط یک سال بعد آیا انگلیس غیرنظامیان را در آلمان بمباران کرد. اما سپس او بمب گذاری انگلیس را در اوایل ماه مه 1940 انتقام بمب گذاری روتردام توسط آلمان توصیف کرد. فکر می کنم او می توانست به بمب گذاری در 12 آوریل در ایستگاه قطار آلمان ، بمب گذاری در 22 آوریل در اسلو و بمب گذاری در 25 آوریل در شهر هایده برگردد ، که همه اینها تهدیدهای انتقام جویی آلمان بود. (دیدن دود انسانی البته، آلمان در حال حاضر بمباران غیرنظامیان در اسپانیا و لهستان را انجام داد، همانطور که بریتانیا در عراق، هند و آفریقای جنوبی بود، و هر دو طرف در مقیاس کوچکتر در جنگ جهانی اول بودند. اللسبرگ تشدید بازی سرزنش قبل از حمله به لندن:

"هیتلر می گفت ، اگر شما این کار را ادامه دهید ما صد برابر پس خواهیم داد. اگر جلوی این بمب گذاری را نگیرید ، ما به لندن برخورد خواهیم کرد. ' چرچیل حملات را ادامه داد و دو هفته بعد از اولین حمله ، در 7 سپتامبر ، حمله رعد اسا - اولین حملات عمدی به لندن - آغاز شد. این را هیتلر به عنوان پاسخ وی در برابر حملات انگلیس به برلین ارائه داد. حملات انگلیس ، به نوبه خود ، به عنوان پاسخی به آنچه تصور می شد حمله عمدی آلمان به لندن است ، ارائه شد. "

جنگ جهانی دوم ، با توجه به گفته السبرگ - و چگونه می توان آن را مورد اختلاف قرار داد؟ - به گفته من ، نسل کشی هوایی توسط احزاب مختلف بود. اخلاق پذیرفتن آن از آن زمان با ما همراه بوده است. اولین قدم برای گشودن دروازه های این پناهندگی ، توصیه شده توسط السبرگ ، ایجاد سیاست استفاده بدون استفاده از اولین بار است. کمک کن اینجا را بزن.

پاسخ دهید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *

مقالات مرتبط

نظریه تغییر ما

چگونه به جنگ پایان دهیم

برای چالش صلح حرکت کنید
رویدادهای ضد جنگ
به ما کمک کنید رشد کنیم

اهدا کنندگان کوچک ما را ادامه می دهند

اگر انتخاب می‌کنید که حداقل 15 دلار در ماه کمک مکرر داشته باشید، می‌توانید هدیه‌ای برای تشکر انتخاب کنید. ما از اهداکنندگان مکرر خود در وب سایت خود تشکر می کنیم.

این شانس شماست که یک را دوباره تصور کنید world beyond war
فروشگاه WBW
ترجمه به هر زبانی