سیاستمدار جدید جدید

توسط Erin Niemela

ظهور دوباره هنری کیسینجر، وزیر امور خارجه سابق و آخرین کتاب او، "نظم جهانی"، از طیف سیاسی متنفر و ناراحت شده است. "نظم جهانی" واقع گرایی است که در زمان سیاست خارجی ایده آل گرا، "اخلاقی" آمریکا ظهور می کند. کیسینجر بار دیگر برای مدل وستفالیا از صلح جهانی که در آن کشورهای ملي، مرزها، قدرت تعادل، تکرار احترام متقابل حاکمیت و کار در مدیریت اختلافات و صلح را بر عهده دارند.

رئالیسم و ​​فروتنی کیسینجر، همانطور که والتر ایزاکون در مجله Time Magazine تاکید می کند در مقاله ی 6 خود در مورد این کتاب تأکید دارد، احتمالا برای اینکه یک ملت به شدت در بسیاری از درگیری ها تحت پوشش دموکراسی، حقوق بشر و اخلاقیات پلیس دخالت کند. اما در حقیقت یک واقعیت واقعی کیسینجر در ایالات متحده حاکی از این است که واقع گرایی کیسینجر از این واقعیت غافلگیر شده است که استراتژی ها و مرزهای ایجاد شده توسط نخبگان با هدف ایجاد نظم و صلح جهانی به طور اساسی در مواجهه با عظیم مقاومت مدنی را تعیین می کند.

برای شخصی که ادعا می کند رئالیست است ، کیسینجر مطمئن است که به نظر نمی رسد شرایط واقعی دولت های ملی را که در حال حاضر با آن روبرو هستند تشخیص دهد. انقلاب ها و جنبش های اخیر برای تغییر در سرتاسر جهان - در منطقه خاورمیانه / شمال آفریقا (MENA) ، آسیا ، قاره آمریکا - بی عدالتی های جمعی ، هویت و اختیارات را در خط مقدم امور دولتی ، خارجی و داخلی قرار داده است. بارها و بارها می بینیم که دولت-ملت مدرن دیگر تقریباً به قدرت انحصار خود در خشونت قدرت ندارد. وجود و امنیت یک دولت-ملت بیش از آنکه بیش از حد خشونت یا تدوین سیاست های حیله گرانه خارجی را رعایت کند ، به خدمت و ارضای نیازهای شهروندان بستگی دارد. حتی بحث در مورد صلح و نظم جهانی بدون درج تظاهرات مردمی و جامعه مدنی کاملاً غیرواقعی است. اگر ما ثبات می خواهیم ، ابتدا باید با بی عدالتی های جمعی واقعی در زمین روبرو شویم. این جایی است که قدرت واقعی نهفته است ، هر زمان که انعطاف پذیری پیدا کرده و خودآگاهی را افزایش می دهد ، نهفته تر و واقعی تر است.

کیسینجر در مصاحبه ای رادیو ملی 6 در سپتامبر اظهار داشت که تهدید ایران بر این است که فرصت خود را برای "بازسازی امپراتوری ایران باستانی ... در بازسازی خاورمیانه که ناچارا باید در زمانی که مرزهای بین المللی جدید [ ] کشیده شده. از آنجا که مرزهای حل و فصل 1919-'20 اساسا در حال فرو ریختن است. "ISIS، با این حال،" گروهی از ماجراجویان با ایدئولوژی بسیار تهاجمی است. اما آنها باید قلمرو بیشتری و بیشتر را فتح کنند تا بتوانند به یک واقعیت دائمی و استراتژیک تبدیل شوند. »این واقعیت کیسینجر است: قدرت با پایداری و تسلط ارضی روبرو است و این کنترل پایدار توسط محصور کردن نخبگان با منافع استراتژیک تعیین می شود.

آنچه واقع گرایان جدید می دانند این است که کنترل سرزمین و خشونت انحصاری اشکال منسوخ شده قدرت است. افراد با انگیزه ، با نظم و انضباط با شکایات جمعی واقعی ترین تهدید برای ثبات و امنیت دولت ملی هستند. کتاب اریکا شنوت و ماریا استفان در سال 2011 ، "چرا مقاومت مدنی کار می کند" ، این تهدید را زمانی نشان داد که در مطالعه 323 کارزار هدف حداکثر (سرنگونی دیکتاتوری ها یا رژیم های اقتدارگرا) مشخص شد که جنبش های قدرت افراد بی خشونت دو برابر شورش های خشن موفق هستند.

با این نوع دانش ، ایران کمتر تهدیدآمیز است زیرا این فقط یک قلمرو دائمی و پر از "آخوندهای دیوانه" نیست که می تواند به مردم بگوید کجا و چه موقع باید بجنگند و با کدام سلاح ها. ایران پر از ایرانی است. افرادی واقعی که برای تحصیلات ارزش قائل هستند ، از گجت استفاده می کنند ، میم های فتوشاپی به اشتراک می گذارند و شلوار جین می پوشند افرادی که دارای کارآیی جمعی و واقعاً توانایی بالاتری برای مهار هرگونه رفتار مختل کننده هستند (به ویژه هنگامی که صحبت از تخریب متقابل اطمینان حتی یک جنگ "کوچک" هسته ای باشد) به عنوان هر مدل الهام گرفته از وستفالی. داعش نیز پر از افراد توانمند است ، اما این افراد نیز هستند خشونت بیش از حد ناگزیر خواهد بود که سقوط آن باشدزمانی که مردم سوریه و عراق کنترل می شوند (اگر ایالات متحده بمباران آنها را متوقف کند، البته.)

کیسینجر باید، اما نمیتواند به وضوح متوجه شود که مرزها - اینکه آیا آنها از یک منطقه منطقه ای یا جغرافیایی یا کسانی که در راستای هویت یا خط مشی های سیاسی هستند، در یک منطقه اصلی به دلیل یکی از دلایل اصلی سقوط می کنند: افرادی که در آن مرزها زندگی می کنند، می دانند که آنها هیچ نقشی در طراحی آنها ندارند و به طور مداوم تشخیص می دهند که اکنون می توانند شرکت کنند. این باعث می شود که مدل دلفریب وستپوال در طراحی مرز نخبگان، حتی غیر واقعی تر باشد. زمانی که نخبگان اروپای غربی می آموزند که مردم قصد ندارند به دنبال دستورالعمل ها بپردازند، دیوارها را ساختند و در میان آنها زندگی می کنند که نخبگان می خواهند؟

حمايت از حکومت بين المللي و احترام به قانون خوب است اگر ما هماهنگي، حساسيت فرهنگي و نيازهاي جامعه مدني را مورد توجه قرار دهيم. اما اگر رهبران جهان خواهان صلح و نظم واقعی، مرزها و حاکمیت باشند، آنها باید وابستگی واقعی خود را به جامعۀ مدنی بشناسند و بدون رضایت کامل و ارزشمند ما نمی توانند به منظور و صلح دست یابند. این جدید است Realpolitik.

Erin Niemela است نامزد استاد در برنامه حل اختلاف در دانشگاه ایالتی پورتلند و سردبیر برای PeaceVoice. <-- شکستن->

پاسخ دهید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *

مقالات مرتبط

نظریه تغییر ما

چگونه به جنگ پایان دهیم

برای چالش صلح حرکت کنید
رویدادهای ضد جنگ
به ما کمک کنید رشد کنیم

اهدا کنندگان کوچک ما را ادامه می دهند

اگر انتخاب می‌کنید که حداقل 15 دلار در ماه کمک مکرر داشته باشید، می‌توانید هدیه‌ای برای تشکر انتخاب کنید. ما از اهداکنندگان مکرر خود در وب سایت خود تشکر می کنیم.

این شانس شماست که یک را دوباره تصور کنید world beyond war
فروشگاه WBW
ترجمه به هر زبانی