منبع عکس: Antti T. Nissinen
نوشته آلفرد دی زایاس، CounterPunchسپتامبر 15، 2022
درک اینکه چرا سیاستمداران غربی و رسانه های جریان اصلی نمی توانند خطر وجودی را که بر روسیه و بی پروا بر ما تحمیل کرده اند، درک کنند، دشوار است. پافشاری ناتو بر سیاست موسوم به "درهای باز" خود غم انگیز است و منافع مشروع امنیتی روسیه را نادیده می گیرد. هیچ کشوری این نوع توسعه را تحمل نمی کند. اگر در مقایسه مکزیک وسوسه شود به اتحادی به رهبری چین بپیوندد، قطعاً ایالات متحده نه.
ناتو چیزی را به نمایش گذاشته است که من آن را ناسازگاری مقصر می نامم و امتناع آن از مذاکره بر سر توافقنامه امنیتی در سراسر اروپا یا حتی در سراسر جهان نوعی تحریک است که مستقیماً جنگ فعلی در اوکراین را آغاز می کند. علاوه بر این، به راحتی می توان فهمید که این جنگ می تواند به راحتی به نابودی هسته ای متقابل منجر شود.
این اولین بار نیست که بشریت با بحرانی بزرگ مواجه میشود که میتوانست با عمل به وعدههایی که جیمز بیکر، وزیر امور خارجه سابق آمریکا به میخائیل گورباچف فقید داده بود، از آن جلوگیری کرد.[1] و توسط دیگر مقامات آمریکایی. گسترش شرق ناتو از سال 1997 توسط رهبران روسیه به عنوان نقض جدی توافقنامه امنیتی حیاتی با مضامین وجودی تلقی شده است. برای اهداف بند 2 ماده 4 منشور سازمان ملل متحد به عنوان یک تهدید روزافزون، "تهدید استفاده از زور" تلقی شده است. این مستلزم خطر جدی رویارویی هسته ای است، زیرا روسیه دارای زرادخانه هسته ای عظیم و ابزاری برای تحویل کلاهک ها است.
سوال مهمی که از سوی رسانه های اصلی مطرح نمی شود این است: چرا ما یک قدرت هسته ای را تحریک می کنیم؟ آیا حس خود را نسبت به نسبت ها از دست داده ایم؟ آیا ما نوعی «رولت روسی» با سرنوشت نسلهای آینده انسانهای روی کره زمین بازی میکنیم؟
این فقط یک مسئله سیاسی نیست، بلکه یک موضوع اجتماعی، فلسفی و اخلاقی است. رهبران ما مطمئناً حق ندارند جان همه آمریکایی ها را به خطر بیندازند. این یک رفتار بسیار غیر دموکراتیک است و باید توسط مردم آمریکا محکوم شود. افسوس که رسانه های جریان اصلی دهه هاست که تبلیغات ضد روسی را منتشر می کنند. چرا ناتو این بازی پرخطر "va banke" را انجام می دهد؟ آیا ما می توانیم جان همه اروپایی ها، آسیایی ها، آفریقایی ها و آمریکای لاتین را نیز به خطر بیندازیم؟ فقط به این دلیل که ما "استثنایی گرا" هستیم و می خواهیم در مورد "حق" خود برای گسترش ناتو ناسازگار باشیم؟
اجازه دهید نفس عمیقی بکشیم و به یاد بیاوریم که در زمان بحران موشکی کوبا در اکتبر 1962 چقدر جهان به آخرالزمان نزدیک بود. خدا را شکر افرادی با خونسردی در کاخ سفید بودند و جان اف کندی مذاکره مستقیم با او را انتخاب کرد. شوروی، زیرا سرنوشت بشر در دستان او بود. من دانشآموز دبیرستانی در شیکاگو بودم و به یاد دارم که مناظرههای آدلای استیونسون سوم و والنتین زورین (که سالها بعد زمانی که یک افسر ارشد حقوق بشر سازمان ملل در ژنو بودم، ملاقات کردم) را تماشا میکردم.
در سال 1962، سازمان ملل متحد جهان را با فراهم کردن انجمنی که در آن اختلافات می توانست به طور مسالمت آمیز حل و فصل شود، نجات داد. این یک تراژدی است که آنتونیو گوترش، دبیرکل فعلی، نتوانست به موقع به خطر ناشی از گسترش ناتو رسیدگی کند. او می توانست پیش از فوریه 2022 مذاکرات بین روسیه و کشورهای ناتو را تسهیل کند اما شکست خورد. این مایه شرمساری است که سازمان امنیت و همکاری اروپا نتوانست دولت اوکراین را متقاعد کند که باید توافقنامه مینسک را اجرا کند. pacta sunt servanda.
تاسفآور است که کشورهای بیطرف مانند سوئیس نتوانستند برای بشریت صحبت کنند، در حالی که هنوز امکان جلوگیری از شروع جنگ وجود داشت. حتی اکنون نیز توقف جنگ ضروری است. هرکسی که جنگ را طولانی می کند، مرتکب جنایت علیه صلح و جنایت علیه بشریت شده است. کشتار باید امروز متوقف شود و تمام بشریت باید همین الان بایستد و خواستار صلح شود.
به یاد میآورم سخنرانی جان اف کندی در دانشگاه آمریکایی در واشنگتن دی سی در 10 ژوئن 1963.[2]. من فکر می کنم که همه سیاستمداران باید این بیانیه فوق العاده عاقلانه را بخوانند و ببینند که چقدر برای حل جنگ فعلی در اوکراین مرتبط است. پروفسور جفری ساکس از دانشگاه کلمبیا در نیویورک کتاب روشنگری در مورد آن نوشت.[3]
کندی در ستایش از کلاس فارغ التحصیلان، توصیف مازفیلد از دانشگاه را بهعنوان «مکانی که کسانی که از جهل متنفرند، تلاش کنند تا بدانند، جایی که کسانی که حقیقت را درک میکنند میکوشند تا دیگران را ببینند، تلاش کنند» را یادآور شد.
کندی تصمیم گرفت در مورد "مهم ترین موضوع روی زمین: صلح جهانی" بحث کند. منظورم چه نوع آرامشی است؟ ما به دنبال چه نوع صلحی هستیم؟ نه یک Pax Americana توسط سلاح های جنگی آمریکایی بر جهان تحمیل شده است. نه آرامش قبر و نه امنیت عبد. من در مورد صلح واقعی صحبت می کنم، صلحی که زندگی روی زمین را ارزش زیستن می کند، صلحی که به انسان ها و ملت ها امکان می دهد رشد کنند و امیدوار باشند و زندگی بهتری برای فرزندان خود بسازند – نه فقط صلح برای آمریکایی ها، بلکه صلح برای همه. مردان و زنان - نه فقط صلح در زمان ما، بلکه صلح برای همیشه.»
کندی مشاوران خوبی داشت که به او یادآوری کردند که «جنگ کامل هیچ معنایی ندارد ... در عصری که یک سلاح هستهای منفرد حاوی تقریباً ده برابر نیروی انفجاری است که توسط همه نیروهای هوایی متفقین در جنگ جهانی دوم ارسال شده بود. در عصری که سمهای کشندهای که توسط تبادل هستهای تولید میشود، توسط باد و آب و خاک و دانه به نقاط دور دنیا و نسلهایی که هنوز متولد نشدهاند منتقل میشوند، معنایی ندارد.
کندی و سلف او آیزنهاور مکرراً هزینه میلیاردها دلار در سال را برای تسلیحات محکوم کردند، زیرا چنین هزینههایی روش کارآمدی برای تضمین صلح نیست، که هدف منطقی لازم برای مردان منطقی است.
برخلاف جانشینان کندی در کاخ سفید، جی افکی واقعاً حس واقعیت و ظرفیت انتقاد از خود داشت: «بعضی میگویند صحبت از صلح جهانی یا قوانین جهانی یا خلع سلاح جهانی بیفایده است – و تا زمانی که رهبران اتحاد جماهیر شوروی نگرش روشنگرانه تری اتخاذ می کنند. امیدوارم انجام دهند. من معتقدم که می توانیم به آنها کمک کنیم تا این کار را انجام دهند. اما من همچنین معتقدم که ما باید نگرش خود را - به عنوان یک فرد و به عنوان یک ملت - دوباره بررسی کنیم، زیرا نگرش ما به اندازه نگرش آنها ضروری است.
بر این اساس، وی پیشنهاد کرد که نگرش آمریکا در قبال صلح خود بررسی شود. بسیاری از ما فکر می کنیم غیرممکن است. خیلی ها فکر می کنند غیر واقعی است. اما این یک باور خطرناک و شکستپذیر است. به این نتیجه میرسد که جنگ اجتنابناپذیر است – که بشر محکوم به فنا است – که ما در چنگ نیروهایی هستیم که نمیتوانیم آنها را کنترل کنیم. او از پذیرش این دیدگاه خودداری کرد. همانطور که او به فارغ التحصیلان دانشگاه آمریکایی گفت: «مشکلات ما ساخته دست بشر است – بنابراین، انسان می تواند آنها را حل کند. و انسان می تواند به اندازه ای که می خواهد بزرگ باشد. هیچ مشکلی از سرنوشت انسان فراتر از انسان نیست. عقل و روح انسان غالباً چیزهای به ظاهر غیرقابل حل را حل کرده است - و ما معتقدیم که آنها می توانند دوباره این کار را انجام دهند.
او مخاطبان خود را تشویق کرد تا بر صلحی عملی تر و دست یافتنی تر تمرکز کنند، نه بر اساس یک انقلاب ناگهانی در طبیعت انسانی، بلکه بر اساس یک تحول تدریجی در نهادهای انسانی – بر روی یک سری اقدامات مشخص و توافقات مؤثر که به نفع همه افراد ذینفع است. : «هیچ کلید واحد و ساده ای برای این صلح وجود ندارد – هیچ فرمول بزرگ یا جادویی که توسط یک یا دو قدرت اتخاذ شود. صلح واقعی باید محصول بسیاری از ملت ها باشد، مجموعه ای از اعمال. باید پویا باشد، نه ایستا و در حال تغییر باشد تا با چالش هر نسل جدید روبرو شود. زیرا صلح یک فرآیند است – راهی برای حل مشکلات.»
من شخصاً از این واقعیت که سخنان کندی بسیار دور از لفاظیهایی است که امروز از بایدن و بلینکن میشنویم، متاسفم، که روایتشان محکومیت خودپسندانه است - کاریکاتوری سیاه و سفید - هیچ نشانهای از انسانگرایانه و عملگرایانه JFK نیست. رویکرد به روابط بین الملل
من تشویق می شوم که دیدگاه JFK را دوباره کشف کنم: «صلح جهانی، مانند صلح اجتماعی، مستلزم این نیست که هر مردی همسایه خود را دوست داشته باشد – فقط مستلزم این است که آنها در مدارا متقابل زندگی کنند و اختلافات خود را به یک راه حل عادلانه و مسالمت آمیز تسلیم کنند. و تاریخ به ما میآموزد که دشمنی بین ملتها، مانند بین افراد، برای همیشه دوام نمیآورد.»
JFK اصرار داشت که ما باید استقامت کنیم و نگاهی کمتر قاطعانه به خوبی خود و شر دشمنان خود داشته باشیم. او به مخاطبان خود یادآوری کرد که صلح لازم نیست عملی نباشد و جنگ نیز اجتناب ناپذیر باشد. ما میتوانیم با تعریف واضحتر هدفمان، مدیریتپذیرتر و کمتر دورتر جلوه دادن آن، به همه مردم کمک کنیم تا آن را ببینند، از آن امید بگیرند و بهطور مقاومتناپذیری به سوی آن حرکت کنند.»
نتیجهگیری او یک تور دو نیرو بود: «بنابراین، ما باید در جستجوی صلح استقامت کنیم به این امید که تغییرات سازنده در بلوک کمونیستی ممکن است راهحلهایی را در دسترس قرار دهد که اکنون فراتر از ما به نظر میرسد. ما باید امور خود را به گونه ای پیش ببریم که توافق بر سر صلح واقعی به نفع کمونیست ها باشد. مهمتر از همه، قدرتهای هستهای باید ضمن دفاع از منافع حیاتی خود، از رویاروییهایی که دشمن را به انتخاب عقبنشینی تحقیرآمیز یا جنگ هستهای میکشاند، جلوگیری کنند. اتخاذ چنین مسیری در عصر هسته ای تنها شاهدی بر ورشکستگی سیاست ما - یا آرزوی مرگ جمعی برای جهان است.
فارغ التحصیلان دانشگاه آمریکایی در سال 1963 با شوق کندی را تشویق کردند. آرزو می کنم که هر دانش آموز، هر دانش آموز دبیرستانی، هر عضو کنگره، هر روزنامه نگاری این سخنرانی را بخواند و در مورد پیامدهای آن برای جهان امروز تأمل کند. ای کاش آنها نیویورک تایمز جورج اف کنان را می خواندند[4] مقاله 1997 در محکومیت گسترش ناتو، دیدگاه جک ماتلاک[5]آخرین سفیر آمریکا در اتحاد جماهیر شوروی، هشدارهای دانشمندان آمریکایی استفان کوهن[6] و پروفسور جان میرشایمر[7].
من می ترسم در دنیای کنونی اخبار جعلی و روایت های دستکاری شده، در جامعه شست و شوی مغزی امروز، کندی متهم شود که "مماش کننده" روسیه، حتی خائن به ارزش های آمریکایی است. و با این حال، اکنون سرنوشت تمام بشریت در خطر است. و چیزی که ما واقعاً به آن نیاز داریم JFK دیگری در کاخ سفید است.
آلفرد دی زایاس، استاد حقوق در دانشکده دیپلماسی ژنو است و به عنوان کارشناس مستقل سازمان ملل در نظم بینالملل 2012-18 خدمت کرده است. او نویسنده یازده کتاب از جمله «ساختن نظم جهانی عادلانه» انتشارات شفافیت، 2021، و «مقابله با روایتهای جریان اصلی»، انتشارات کلیریتی، 2022 است.
- https://nsarchive.gwu.edu/document/16117-document-06-record-conversation-between ↑
- https://www.jfklibrary.org/archives/other-resources/john-f-kennedy-speeches/american-university-19630610 ↑
- https://www.jeffsachs.org/جفری ساکس، برای به حرکت درآوردن جهان: جست و جوی جی اف کی برای صلح. رندوم هاوس، 2013. به https://www.jeffsachs.org/newspaper-articles/h29g9k7l7fymxp39yhzwxc5f72ancr نیز مراجعه کنید ↑
- https://comw.org/pda/george-kennan-on-nato-expansion/ ↑
- https://transnational.live/2022/05/28/jack-matlock-ukraine-crisis-should-have-been-avoided/ ↑
-
«اگر ما نیروهای ناتو را به مرزهای روسیه منتقل کنیم، بدیهی است که وضعیت را نظامی می کند، اما روسیه عقب نشینی نمی کند. مسئله وجودی است.» ↑
- https://www.mearsheimer.com/. میرشایمر، توهم بزرگ، انتشارات دانشگاه ییل، 2018.https://www.economist.com/by-invitation/2022/03/11/john-mearsheimer-on-why-the-west-is-principally-responsible- برای بحران اوکراین ↑
آلفرد دی زایاس، استاد حقوق در دانشکده دیپلماسی ژنو است و به عنوان کارشناس مستقل سازمان ملل در نظم بینالملل 2012-18 خدمت کرده است. او نویسنده ده کتاب از جمله «ساختن نظم جهانی عادلانهمطبوعات شفافیت، 2021.
پاسخ 2
ایالات متحده/جهان غربی از تامین تمام تسلیحاتی که انجام می دهند دیوانه است. این فقط جنگ را بدتر می کند
من به سختی می توانم ناراحتی خود را از خواندن مقاله نویسنده محترم بیان کنم!
می ترسم در دنیای کنونی اخبار جعلی و روایت های دستکاری شده، در جامعه شست و شوی مغزی امروزی، کندی متهم شود که […]
برای اینکه بگوییم این کشور (و دموکراسی های مشابه) مدارسی برای توده ها ندارند، چه چیزی لازم است؟ این که آنها در دانشگاه ها مطالب درسی (گاهی حتی ضعیف تر از آن) را که در دبیرستان های کشورهای سوسیالیستی تدریس می شد، یاد می گیرند (زیرا می دانید، "مهندسی" وجود دارد، و سپس (آماده؟) "علمی/مهندسی پیشرفته" وجود دارد. ” (بسته به دانشگاه!) … “مهندسی” ها ریاضی دبیرستان را – حداقل در ابتدا – تدریس می کنند.
و این یک مثال «بالا» است، بیشتر نمونههای موجود، مدرسههای زباله و بدبختیهای انسانی بسیار بیشتری را پوشش میدهند - در کشورهایی مانند آلمان، فرانسه، ایتالیا، اسپانیا - و قطعاً کشورهای انگلیسیزبان.
استانداردهای آکادمیک در مدارس برای توده ها چقدر در فهرست اولویت های «چپ واقعی» پایین تر است؟ آیا "صلح روی زمین" "مهمترین چیز" (در انتهای راه) است؟ در مورد مسیر رسیدن به آنجا چطور؟ اگر معلوم شد که نقطه دسترسی به آن مسیر غیرقابل دسترس است، آیا باید به خود ببالیم که این «مهمترین چیز» است؟
برای کسی که به سازمان ملل راه یافته است، برای من سخت است که باور کنم نویسنده بیصلاحیت است، ترجیح میدهم او را به عنوان نادرست طبقهبندی کنم. اکثر افراد دیگری که شبح «شستشوی مغزی» و/یا «تبلیغات» را مطرح میکنند ممکن است - تا حدی - بیکفایت باشند (آنها بدون استثنا از توضیح اینکه چرا فریب نخوردهاند اجتناب میکنند!)، اما این نویسنده باید بهتر بداند.
«نتیجه گیری او یک تور دو نیرو بود: «بنابراین، ما باید در جستجوی صلح استقامت کنیم به این امید که تغییرات سازنده در داخل بلوک کمونیستی ممکن است راه حل هایی را در دسترس قرار دهد که اکنون فراتر از ما به نظر می رسد. ما باید امور خود را به گونه ای پیش ببریم که توافق بر سر صلح واقعی به نفع کمونیست ها باشد. […]”
بله. نگرانی رهبری دموکراتیک کج کشور!) و مدارس زباله – از جمله موهبت های بی شمار دیگر. و من احساس می کنم که آنها اصلا استثنا نیستند، بلکه یک قانون هستند.
PS
آیا نویسنده می داند که در واقع چه کسی فرمانده است؟