به نمایندگان مجلس جمهوری فدرال آلمان

ژوئن 17، 2017

خطاب به نمایندگان مجلس
جمهوری فدرال آلمان

من می نویسم به این امید که شما تمام تلاش خود را برای جلوگیری از طرح دولت آلمان برای تبدیل آلمان به کشوری با هواپیماهای بدون سرنشین مانند ایالات متحده انجام دهید. من درک می کنم که این طرح، که قرار است تا پایان ژوئن در بوندستاگ به رای گذاشته شود، شامل اجاره فوری هواپیماهای بدون سرنشین تسلیحاتی از اسرائیل است... در عین حال ساخت یک پهپاد قاتل اروپایی.

من همچنین امیدوارم که شما تمام تلاش خود را در بوندستاگ انجام دهید تا ارتش ایالات متحده را از پایگاه های آلمان خارج کنید. نگرانی خاص من در مورد پایگاه رامشتاین است. رامشتاین نقش کلیدی در تسهیل جنگ هواپیماهای بدون سرنشین ایالات متحده بر بسیاری از مردم شرق شما، از جمله در افغانستان، ایفا می کند.

مسلماً من اطلاعات کمی در مورد عملکرد و واقعیت سیاسی در آلمان دارم (کشوری که خاطرات خوبی از آن دارم، در اوایل دهه هشتاد در کازرن ارتش ایالات متحده در گارمیش-پارتنکیرشن زندگی می کردم). اما من می دانم که آلمان به لطف روحیه مهمان نوازی خود به چراغ راه بسیاری از خارج از کشور تبدیل شده است که خانه و زمین و امرار معاش خود را از دست داده اند. مانند بسیاری از شهروندان ایالات متحده، من از اینکه بوندستاگ در حال بررسی برنامه هواپیماهای بدون سرنشین ایالات متحده در آلمان است که به بحران جهانی پناهندگان دامن می زند، سپاسگزارم.

ما می دانیم که برنامه هواپیماهای بدون سرنشین تسلیحاتی ایالات متحده که چندین کشور خاورمیانه و غرب آسیا را تحت تأثیر قرار داده است منجر به تلفات غیر نظامی بسیاری شده است. علاوه بر این، پهپاد MQ9 Reaper که توسط پنتاگون پیروزمندانه "شکارچی/قاتل" نامیده می شود، کل جوامع را در سرزمین های نفتی اسلامی به وحشت می اندازد. مطمئناً چنین وحشتی به سیل پناهندگان از کشورهایی کمک می کند که اکنون ناامیدانه بر دروازه های آلمان و سایر کشورهای دور و نزدیک فشار می آورند.

علاوه بر این، من معتقدم که جنگ هواپیماهای بدون سرنشین ایالات متحده، اگرچه از نظر تاکتیکی هوشمندانه است، اما از نظر استراتژیک نتیجه معکوس دارد. نه تنها به آنچه من «تکثیر دفاعی» می‌نامم منجر می‌شود، بلکه تقریباً به‌طور اجتناب‌ناپذیر باید منجر به بدخواهی شدید نسبت به ایالات متحده و به طور کلی غرب شود. این خصومت برای هر کشوری که به عنوان متحد ایالات متحده تلقی می‌شود، بازتاب‌های متعاقبی خواهد داشت.

مطمئناً یک برنامه قاتل/پهپاد آلمانی منجر به تلفات غیرقابل توصیفی نیز خواهد شد و باعث ایجاد نفرت از آلمان در مناطق مورد نظر خواهد شد.

شاید بپرسید: این اد کینان کیست که فرض می‌کند شما را خطاب قرار می‌دهد؟ در سال 2003، پنج ماه را در عراق با صداهای وحشی گذراندم (یک سازمان غیردولتی عمدتاً آمریکایی که اکنون سرکوب شده است). من قبل، در طول و بعد از چندین هفته «شوک و هیبت» در بغداد بودم. من از نزدیک می دانم تروریسم هوایی مداخلات و تهاجمات خارجی پنتاگون.

در سال 2009 وقتی فهمیدم که پایگاه نیروی هوایی هنکوک - تقریباً در فاصله چند قدمی خانه من در سیراکیوز، نیویورک - در حال تبدیل شدن به مرکز حملات پهپادهای MQ9 Reaper در افغانستان است، لرزیدم. همراه با دیگران در اینجا در ایالت نیویورک من احساس کردم که اگر ما (که در نزدیکی این مرکز برای 174 زندگی می کنیمth حمله جناح گارد ملی نیویورک) علیه این شیوه شرم آور، بزدلانه، غیرقانونی و غیرانسانی جنگ صحبت نکنید، چه کسی دیگری این کار را می کند؟

در تلاش های روابط عمومی خود برای جلب نظر جامعه غیرنظامی محلی، فرمانده وقت هنکاک در روزنامه محلی ما (سیراکوز) لاف زد. پست استاندارد، www.syracuse.com) که هنکاک از راه دور خلبانان ریپر را بر فراز افغانستان "24 ساعته" تسلیحاتی می کند. این احتمال وجود دارد که Hancock Reaper به اهدافی در وزیرستان شمالی (اگر نه در جاهای دیگر) نیز حمله کند.

در سال 2010 در اینجا در ایالت نیویورک، فعالان مردمی «عملیات هواپیماهای بدون سرنشین بالادست» را تشکیل دادند (گاهی اوقات به عنوان ائتلاف هواپیماهای بدون سرنشین و پایان جنگ نیز شناخته می‌شود). ما کاملاً آگاه بودیم که طبق اصول نورمبورگ پس از جنگ جهانی دوم، هر یک از ما – به ویژه آنهایی که در میان ما مالیات‌های فدرال می‌پرداختند – مسئولیت اقدامات دولت خود را بر عهده داشتیم. ما که به سختی در موقعیتی قرار داشتیم که بتوانیم از لحاظ فیزیکی مانع شکارهای پنتاگون علیه سایر کشورها شویم، متوجه شدیم که حداقل در اینجا می‌توانیم به افشای آن اقدامات برای عموم مردم کمک کنیم…و کمک به بیدار کردن وجدان پرسنل هنکاک. این پرسنل معمولاً بسیار جوان هستند و در یک پیله نظامی زندگی می کنند و ارتباط مستقیم با ما قطع شده است.

از طریق تاکتیک‌های فعال متعارف - تجمعات، اعلامیه‌ها، نوشتن نامه و مقاله، تئاتر خیابانی، بیداری، لابی کردن با نمایندگان کنگره ما، راهپیمایی‌های چند روزه، و غیره - اقدام پهپادهای بالادستی تلاش کرده است تا ناراحتی ما را با مردم در میان بگذارد. از سال 2010، تعداد انگشت شماری از ما در اولین و سومین سه‌شنبه هر ماه، از ورودی اصلی هنکاک در شیفت بعدازظهر در سراسر جاده بیدار هستیم. در سال‌های پس از 2010، ما نیز ده‌ها بار دروازه اصلی هنکاک را مسدود کرده‌ایم. محاصره‌های غیرخشونت‌آمیز ما منجر به دستگیری خودم و تقریباً 200 نفر دیگر شده است. اینها منجر به محاکمه های بسیاری و برخی زندانی ها شده است.

Upstate Drone Action تنها گروه مردمی معترض به جنگ هواپیماهای بدون سرنشین ایالات متحده نبوده است. کمپین‌های مشابه و الهام‌بخش متقابلی در پایگاه هوایی بیل در کالیفرنیا، پایگاه هوایی کریچ در نوادا، و پایگاه‌های دیگر در سرتاسر ایالات متحده با نوعی تداوم بی‌وقفه، علی‌رغم تلاش‌های پلیس و قضایی برای بازدارندگی ما، تکرار می‌شوند.

بیایید واضح بگوییم: آنچه ما انجام می دهیم نافرمانی مدنی نیست، بلکه بیشتر است مقاومت مدنی بالاخره ما نیستیم نافرمانی کردن قانون؛ ما به دنبال آن هستیم اعمال قانون. در بسیاری از اقدامات مستقیم خود ما سعی می کنیم "کیفرخواست های مردمی" را به پایگاه ارائه دهیم. در این اسناد ما نه تنها به اصول نورمبورگ، بلکه به منشور ملل متحد و سایر قوانین و معاهدات بین المللی که ایالات متحده امضا کرده است نیز استناد می کنیم. ما همچنین به ماده شش قانون اساسی ایالات متحده استناد می کنیم که اعلام می کند این معاهدات بالاترین قانون سرزمین ما هستند. کسانی که در میان ما دارای انگیزه مذهبی هستند نیز به این فرمان استناد می کنند که «کشت نکن».

من که در سرزمین‌های اسلامی زندگی و کار کرده‌ام، انگیزه‌ام را نیز اسلام‌هراسی سیاست نظامی ایالات متحده می‌دانم – شبیه به نژادپرستی که جامعه غیرنظامی ما را آزار می‌دهد. در حال حاضر، هدف اولیه تروریسم هوایی آمریکا، مردم و جوامع و مناطقی هستند که به عنوان اسلامی شناخته می شوند.

من می توانم آماری در مورد قربانیان ناگفته حملات هواپیماهای بدون سرنشین ذکر کنم. من می توانم تعداد آن حملات را ذکر کنم – که با هر رئیس جمهور جدید ایالات متحده (بوش/اوباما/ترامپ) به شدت افزایش می یابد. من می توانم برآوردی از میلیون ها پناهنده که نه تنها از جوامع خود، بلکه از کشورهایشان آواره شده اند ارائه دهم. صادقانه بگویم چنین اعدادی مرا بی حس می کند. من نمی توانم آنها را درک کنم.

درعوض، با پوزش از اینکه به زبان آلمانی برای شما ننوشتم، اجازه دهید فقط یک متن را از میان متن‌های متعدد (به کتابشناسی پیوست منابع انگلیسی مراجعه کنید) استناد کنم که به درک من از بلای هواپیماهای بدون سرنشین کمک کرده است: 165 صفحه دانشگاه استنفورد و نیویورک. ، "زندگی در زیر هواپیماهای بدون سرنشین: مرگ، جراحت و ضربه به غیرنظامیان ناشی از اقدامات هواپیماهای بدون سرنشین ایالات متحده در پاکستان" (2012). من شما را تشویق می کنم که این گزارش عمیقاً انسانی و در عین حال به شدت مستند شده را در جستجو کنید http://livingunderdrones.org/.

من امروز نه تنها با فوریت، بلکه با ناامیدی برای شما می نویسم. بسیاری از مردم ایالات متحده - و نمایندگان کنگره آنها، صرف نظر از حزب - جنگ هواپیماهای بدون سرنشین ایالات متحده را به نوعی ایمن تر کردن ایالات متحده می دانند. درواقع خلاف این موضوع صحت دارد. امید من این است که آلمان از پنتاگون پیروی نکند و آلمان به همکاری فعلی خود با جنگ جهانی ترور این نهاد پایان دهد. هر ملتی، به ویژه یک ابرقدرت به شدت هسته‌ای، که ابزاری برای ترور هر شخص و هر رهبر در هر زمان و هر مکان در اختیار داشته باشد، تنها ناامنی جهانی را افزایش می‌دهد و روح ملی خود را تضعیف می‌کند. آن ملت به متحدانی نیاز ندارد که بربریت آن را تسهیل کنند.

خالصانه،

اد Kinane
عضو، اکشن نابهنگام

 

پاسخ دهید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *

مقالات مرتبط

نظریه تغییر ما

چگونه به جنگ پایان دهیم

برای چالش صلح حرکت کنید
رویدادهای ضد جنگ
به ما کمک کنید رشد کنیم

اهدا کنندگان کوچک ما را ادامه می دهند

اگر انتخاب می‌کنید که حداقل 15 دلار در ماه کمک مکرر داشته باشید، می‌توانید هدیه‌ای برای تشکر انتخاب کنید. ما از اهداکنندگان مکرر خود در وب سایت خود تشکر می کنیم.

این شانس شماست که یک را دوباره تصور کنید world beyond war
فروشگاه WBW
ترجمه به هر زبانی